eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
221 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد سند نهج البلاغه را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2273
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد « خر مگس بودن غیر شیعیان » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2274
🤔 ❔برام یه سوال پیش اومده . همیشه به ما گفته میشه که به خدا توکل کنیم تا آرامش داشته باشیم تا خداوند مارو حفظ کنه از طرفی میبینیم مثلا کودکانی چه در جنگ چه در قحطی که یاوری جز خدا ندارن اونطور کشته میشن و وقتی میپرسیم چرا گفته میشه که انسان مختاره وقدرت های استکباری این بلا رو سرشون اوردن حالا سوال اینه که اگه من توکل کنم از کجا معلوم که همون قدرتها منو نابود نکن (باوجود توکلم) امیدوارم منظورم رو کامل رسونده باشم ❗️❗️ 💠💠 👌در بسيارى از آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى و سرگذشت انبيا و اوليا و صالحان و در كتب علماى اخلاق و ارباب سير و سلوك روى مسئله توكّل به عنوان يك فضيلت مهمّ اخلاقى كه بدون آن نمى‏ توان به مقام قرب الهى رسيد، ياد شده است. ❕منظور از توكّل سپردن كارها به خدا، و اعتماد بر لطف اوست، زيرا «توكّل» از مادّه «وكالت» به معنى انتخاب وكيل نمودن و اعتماد بر ديگرى كردن است، بديهى است هر قدر وكيل توانايى بيشتر و آگاهى فزون‏تر داشته باشد شخص موكّل احساس آرامش بيشترى مى‏كند، و از آنجا كه علم خدا بى پايان و تواناييش نامحدود است هنگامى كه انسان توكّل بر او مى ‏كند آرامش فوق‏ العاده احساس مى‏ كند، در برابر مشكلات و حوادث مقاوم مى‏ شود، و از دشمنان نيرومند و خطرناك نمى ‏هراسد، در سختيها خود را در بن بست نمى‏ بيند و پيوسته راه خود را به سوى هدف ادامه مى‏ دهد. ❕انسانى كه بر خدا توكّل دارد هرگز احساس حقارت و ضعف نمى‏ كند بلكه به اتّكاى لطف خدا و علم و قدرت بى پايان او خود را پيروز و فاتح مى ‏بيند و حتّى شكست‏هاى مقطعى او را مأيوس نمى‏ سازد. هرگاه توكّل به مفهوم صحيح كلمه در جان انسان پياده شود به يقين اميد آفرين، نيروبخش و باعث تقويت اراده و تحكيم مقاومت و پايمردى است. 📚اخلاق در قرآن ، مکارم شیرازی ، ج 2 ص 249 🔸امام صادق عليه السلام فرمود ؛ «توانگرى و عزّت پيوسته در حركتند هنگامى كه به محلّ توكّل برسند آنجا را وطن خود انتخاب مى‏ كنند». 📚الکافی ج 2 ص 65 ❕يعنى قلبى كه كانون توكّل بر خداست هم احساس بى نيازى از ماسوى اللَّه مى‏ كند و هم احساس عزت و قدرت، چرا كه تكيه بر قدرتى كرده كه بالاتر از همه چيز است، تكيه‏ گاهى بى نياز از همه كس و همه چيز و قدرتى شكست ناپذير. 🔸جابر بن يزيد جُعفى مى ‏گويد هيجده سال در خدمت امام باقر عليه السلام بودم هنگامى كه مى‏ خواستم از محضرش خارج شوم با او وداع كردم و گفتم سخن سودمندى به من بفرماييد، فرمود: اى جابر! بعد از هيجده سال باز هم تقاضاى اندرزى مى ‏كنى؟ عرض كردم: «آرى شما اقيانوس بى پايانى هستيد كه هيچ كس به قعر آن نمى ‏رسد». 🔸امام عليه السلام فرمود ؛ به شيعيانم سلام برسان و بگو ميان ما و خداوند متعال خويشاوندى نيست و تنها وسيله تقرّب به او اطاعت است .( وبگو بر خداوند توکل کنند ) چه كسى از خدا (از روى ايمان و اخلاص) چيزى خواسته است كه به او نداده؟ يا توكّل بر او كرده و كفايت امر او ننموده؟ يا به او اعتماد كرده، و او را رهايى نبخشيده است؟» 📚بحارالانوار ج 78 ص 183 ❕حال سوال این است که ما می بینیم افرادی را که در عین حال که توکل بر خداوند داشته اند ، باز هم گرفتار مشکلات و گرفتاری ها و سختیها هستند ، در حالی که قرار بود با توکل بر خداوند دیگر چنین مشکلاتی نباشد ❗️ 👌پاسخ این سوال از دو جنبه است ؛ 1⃣افرادی اگر چه توکل بر خداوند کرده اند ، اما با برداشت ناصواب از توکل ، از سعی و تلاش دست کشیده اند و گمان کرده اند که خداوند حتی بدون سعی و تلاششان ، امور آنان را سامان می دهد لذا گرفتار انواع مشکلات و سختی ها هستند . ❕مفهوم توكّل، ترك استفاده از اسباب و وسايل عادى نمی باشد. در حديث معروفى مى‏ خوانيم ؛ مرد عربى در حضور پيامبر شتر خود را رها كرد و گفت ؛ «تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ!» پيامبر اكرم فرمود: «اعْقِلْهَا وَ تَوَكَّلْ؛ شتر را پايبند بزن و توكّل بر خدا كن»! (با توكّل زانوى اشتر ببند). 📚المحجه البیضاء ج 7 ص 426 ❕روى همين جهت آيات قرآن و تاريخ پيامبر پر است از تعبيراتى كه نشان مى ‏دهد مؤمنان تا آنجا كه امكان دارد بايد از اسباب عادى استفاده كنند، و اين كار هيچ منافاتى با توكّل ندارد، در يك جا مى‏ فرمايد: «هر نيرويى را در اختيار داريد براى مقابله آماده‏ كنيد و از اسبهاى ورزيده فراهم سازيد تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد» ( انفال 60) 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕قرآن در كيفيّت نماز خوف در ميدان جنگ مى‏ فرمايد: «... وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ اسْلِحَتَهُمْ ...؛ (حتّى هنگامى كه گروهى از مؤمنان در پشت جبهه مشغول نماز هستند و گروهى در ميدان مشغول نبرد) نمازگزاران بايد وسايل دفاعى و سلاحهاى خود را به هنگام نماز زمين نگذارند». ( نساء 102) 👌به اين ترتيب حتّى در حال نماز بايد مراقب استفاده از اسباب عادى بود، چه رسد به حالات ديگر، بنابراين اين گونه كارها هرگز با روح توكّل منافات ندارد. ❕شخص پيامبر اكرم هنگامى كه مى ‏خواست از مكّه به مدينه هجرت كند هرگز آشكارا و بدون نقشه و برنامه، با گفتن «تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ» حركت نكرد، بلكه براى اغفال دشمن از يك سو دستور داد على عليه السلام در بسترش تا به صبح بخوابد، و از سوى ديگر شبانه به طور مخفى از مكّه بيرون آمد و از سوى سوّم به جاى اينكه به طرف شمال يعنى به طرف مدينه حركت كند موقّتاً به سوى جنوب و غار ثور آمد و در آنجا دو سه روزى پنهان گشت و هنگامى كه دشمن مأيوس شد مكّه را دور زد و به طرف مدينه حركت فرمود، در حالى كه مرتّباً از بيراهه مى‏رفت، شبها حركت مى‏ نمود و روزها مخفى بود تا به دروازه مدينه رسيد. 📚فروغ ابدیت ص 410 ❕بنابراين روح توكّل كه تمام وجود پيامبر را پر كرده بود مانع از اين نشد كه از اسباب ظاهرى لحظه‏ اى غفلت كند. 🔸مشيّت خداوند بر اين قرار گرفته كه در اين جهان مردم براى رسيدن به مقصود از اسباب و وسايل موجود كمك بگيرند، همان گونه كه در حديث معروف از امام صادق عليه السلام آمده است: « اراده خداوند بر اين قرار گرفته كه همه چيز مطابق اسباب جريان يابد، به همين جهت براى هر چيزى سببى قرار داده است». 📚الکافی ج 1 ص 183 👌بنابراين بى اعتنايى به عالم اسباب نه تنها توكّل نيست بلكه به معنى بى اعتنايى به‏ سنّت‏هاى الهى است، و اين با روح توكّل سازگار نيست ، انسان باید نهایت سعی و تلاش خود را بکند و آنجا که قدرت ندارد به خداوند واگذار کند و یقین به پیروزی داشته باشد . اکثر مشکلات و گرفتاری ها به خاطر همین ترک سعی و تلاش و مواظبت های لازم است که با روح توکل در تضاد است . 2⃣افرادی هم هستند که در عین حال که بر خداوند توکل کرده وسعی و تلاش لازم را هم اجرایی می کنند ، اما باز هم گرفتار مشکلات و سختی ها هستند . اینان نیز باید توجه کنند که « توکل » به ما می گوید پیروز نهایی متوکلین هستند ، و مشکلات و سختی های موقت ، مقدمه ای برای پیروزی نهایی آنان است . ❕در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فر ماید ؛ « بعضی از بندگان من افرادی هستند که اصلاح امر آنها جز به غنا و گستردگی زندگی و صحت بدن نمی شود ، از این رو امر دین آنها را به وسیله آن اصلاح می کنم ، و بعضی از بندگانم هستند که امر دین آنها جز با نیاز و مسکنت و بیماری اصلاح نمی شود ، لذا امر دین آنها را با آن اصلاح می کنم و آنان را به وسیله آن می آزمایم » 📚الکافی ج2 ص60 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « از مرد مسلمان در شگفتم! خداوند عز و جل براى او حكمى نمى‏ كند، جز اين كه برايش خير است: اگر با قيچى‏ ها بريده شود، برايش خير است، و اگر پادشاه مشرق و مغرب شود، [باز هم‏] برايش خير است. » 📚الکافی ج 2 ص 62 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « براى من مهم نيست كه نيازمند يا بيمار يا ثروتمند گردم؛ زيرا خداوند عز و جل مى ‏فرمايد: «براى مؤمن، جز آنچه خير او در آن است، انجام نمى‏ دهم». 📚بحار الانوار ج 71 ص 151 ❕كسى از امام علىّ بن موسى الرضا عليه السلام پرسيد ؛ آيه «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» مفهومش چيست؟ امام فرمود: «لِلتَّوَكُّلِ دَرَجَاتٌ؛ توكّل درجاتى دارد» سپس افزود: «یكى از آنها اين است كه در تمام امورت، آنچه را در مورد تو انجام مى‏ دهد به او اعتماد كنى و راضى باشى، و بدانى خداوند در خير و نظارت بر امور تو فروگذار نمى ‏كند، و نيز بدانى كه حاكميّت در همه اينها از آن اوست، و كار خود را به او واگذارى و بر او توكّل كنى» 📚بحار الانوار ج 75 ص 336 👌از این روایات استفاده می شود که مفهوم اصلی توکل واگذاری امر به خداوند است و انسان با توکل بر خداوند باید بداند پیروز و سعادمتند واقعی اوست و هر آنچه خداوند برای او رقم می زند خیر و صلاح او است که یا آثار این خیر و صلاح و پیروزی در دنیا خودش را نشان می دهد ، یا در آخرت جلوه می کند ، لذا می بینیم ، حسين بن على سيدالشهدا عليه السلام بعد از مبارزات فراوان وقتى از اسب بر زمين قرار گرفتند عرض كردند ؛ «راضى هستم بقضاء و حكم تو، تسليمم براى امر تو، نيست معبودى به غير از تو اى فرياد رسد فريادكنندگان‏ » 📚ینابیع الموده ج 3 ص 82 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد « روایت هفتاد و سه فرقه و فرقه ناجیه » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2275
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد دلیل بر « وجود روح » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1507 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1613
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد نزول سنگی از آسمان بر سر فردی که از قبول ولایت علی علیه السلام امتناع ورزید را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2276
🌸نظر یکی از کاربران در مورد کانال 🌸
🤔پرسش ❓آیا راست است که گاهی وحی بر پیامبر قطع می شد و مشرکین پیامبر را مسخره می کردند که خدایش او را رها کرده و پیامبر محزون می شد تا جایی که قصد خودکشی داشت❕❕ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نیست که مدت زمانی وحی بر پیامبر گرامی نازل نمیشد و اصطلاحا مساله انقطاع وحی پیش آمد . 🔶ابن عباس می گوید: « پانزده روز گذشت و وحی بر پیامبر نازل نشد . مشرکان گفتند پرودگار محمد او را رها کرده است و دشمن داشته اگر راست می گوید ماموریت او از سوی خدا است باید وحی به طور مرتب بر او نازل می شد در این هنگام بود که سوره ضحی نازل شد» 📚مجمع البیان ج10 ص504 ❗️خداوند جهت پاسخ به مشرکین این آیات را نازل کرد؛ « قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد که خداوند تو را هرگز وانگذاشته و مورد خشم قرار نداده است...» 🔶ضحی 1 تا 3 🗯در بعضی از روایات آمده است که جمعی از مسلمانان به پیامبر عرض کردند که چرا بر شما وحی نمی شود؟ 🔶حضرت پاسخ دادند: « چگونه وحی بر من نازل شود در حالی که شما مفاصل انگشتان خود را پاکیزه نمی کنید و ناخنهای خود را نمی گیرید» 📚بحار الانوار ج18 ص255 👌البته این روایت نمی تواند تمام علت برای فلسفه انقطاع وحی باشد بلکه می توان گفت: ❕« هدف از انقطاع وحی آن بود که روشن شود که پیامبر هر چه دارد از ناحیه خدا دارد و حتی در نزول وحی از خود اختیاری ندارد . هر زمان خدا بخواهد وحی قطع می شود و هر زمان بخواهد برقرار می گردد و شاید انقطاع وحی به همین منظور بود تا پاسخی باشد به آنها که از پیامبر تقاضای معجزات اقتراحی و بر طبق میل خود داشتند یا به او پیشنهاد می کردند که فلان حکم یا فلان آیه را تغییر ده و او می فرمود من در این امور اختیاری ندارم » 📚تفسیر نمونه ج27 ص100 ❕در برخی روایات جعلی اهل سنت آمده است که پیامبر گرامی پس از انقطاع وحی محزون می گشت و قصد خود کشی می کرد تا آن که جبرئیل می آمد و پیامبر را از خود کشی کردن مانع می شد. 👌بخاری در صحیح خود از عایشه نقل می کند: « وحی بر پیامبر نازل نمی شد و پیامبر شدیدا محزون می گشت تا جایی که تصمیم می گرفت خود را از بالای کوه بر زمین بیفکند . هر زمان به لبه کوه نزدیک می شد تا خود را پرت کند جبرئیل در برابرش ظاهر می شد و می گفت تو پیامبر خدا هستی . پیامبر از این سخن آرامش می گرفت و از قصد خود کشی منصرف می شد .باز اگر انقطاع وحی رفع نمی شد پیامبر جهت خود کشی به بالای کوه می رفت تا خود را پرت کند و جبرئیل می آمد و با گفتن این که تو پیامبر خدا هستی او را مانع می شد» 📚صحیح بخاری ج10 ص359 ناشر جمهوریه مصر العربیه 🔴ما این روایت را مردود و جعلی می دانیم که با عصمت پیامبر منافات دارد و به هیچ عنوان قابل اعتنا نمی باشد . راوی آن است که متهم به کذب و دروغگویی است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « سه تن بودند که پیوسته بر پیامبر دروغ می بستند که آنان ابوهریره و انس بن مالک و زن بودند » 📚الخصال ج1 ص190 👌علامه مجلسی تصریح می کند که منظور از زنی که بر پیامبر دروغ می بست است . 📚بحار الانوار ج2 ص217 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند که می گوید « خدا توسط غارنشینان برای توضیح رعد و برق اختراع شد » و توضیح مفصل تر این اشکال را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2277
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد دلیل شرعی دریافت خمس توسط مراجع و دلیل وجوب خمس و نحوه مصرف آن را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2222 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2225
🤔 ❔فلسفه جشن گرفتن شب چیست ❗️نظر اسلام در این رابطه چیست ❕❕ 💠💠 👌یکی از عقاید ایرانیان باستان ، اعتقاد به الوهیت خدای و نور و خورشید بوده است . ❕در کتاب اسلام و عقائد و آراء بشری چنین آمده است؛ « طبق تحقیق بسیاری از دانشمندان ، ایرانیان باستان معتقد به تعدد بودند و مهمترین خدایان آنها ، اگنی یا الهه آتش ، و دیگری الهه طبیعت و رعد و برق و یا الهه نور و و وارونا یا الهه آسمان و اناهیتا یا الهه آب بوده است ...» 📚اسلام و عقاید و آراء بشری ص385 ❕ایرانیان باستان ، شب اول را به عنوان شب یلدا تعظیم می کردند زیرا معتقد بودند که در آن شب الهه میترا و خورشید حیات دوباره می گیرد و گویی از نو می شود . 👌 می نویسد ؛ « واژه یلدا سریانی و به معنای میلاد است ، از آنجایی که ایرانیان شب یلدا را شب تولد ( الهه ) می دانستند ، آن را با تلفظ سریانی اش پذیرفته اند » 📚لغت نامه دهخدا ، واژه یلدا ❕مراسم شب یلدا از منظر اسلام به این گونه جلوه می کند که اگر آن مراسم به همراه اعتقاد به الوهیت میترا و الهه خورشید و تاثیر استقلالی آن همراه باشد ، بی شک عملی است که فرد را از دایره اسلام خارج می کند ، اما اگر تنها به عنوان جشن گرفتن طولانی ترین شب سال ، و دید و بازدید و رحم به این بهانه صورت گیرد ، بی اشکال است . 👌مفسر نامی ، جوادی می نویسد ؛ « از سنت های شب یلدا ، شب نشینی و دید و بازدید و صله رحم است ، چنان که بهره گیری علمی از فرصت آن با طرح مسائل علمی و تاریخی ، خواندن اشعار به ویژه شعر حافظ و تفال به اشعار حافظ و ...سنت دیگر آن است ، مناسب است مومنان در چنین فرصت هایی با زوایای زندگی و سیره معصومان در جهت رشد و کمال معنوی و علمی آشنا شوند » 📚مفاتیح الحیاه ، ص758 ❕اگر چه برخی استدلال می کنند که تعظیم این شب پسندیده نیست ، زیرا ریشه این تعظیم و تکریم بازگشت می کند به عمل ایرانیان باستان و اعتقاد باطل آنان به الهه و خورشید ، و در روایات آمده است که مسلمان نباید خود را به ملحدین و منحرفین تشبیه کند و اعمال اختصاصی آنها را انجام دهد . 👌امام علیه السلام فرمود : « خداوند به یکی از پیامبران خود چنین وحی کرد که به مومنین بگو لباس دشمنانم را نپوشند و غذای انها را نخورند و راه و روش ایشان را نپیمایند که اگر چنین کنند همانند دشمنان من خواهند بود» 📚الفقیه،صدوق،ج 1 ص 252 📚وسایل الشیعه ،ج 4 ص 385 🔶علی علیه السلام فرمود ؛ « هر کس خود را شبیه قوم خاصی بسازد ، از آن قوم می شود » 📚مستدرک الوسائل ج17 ص440 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❓نظر اسلام در مورد فال و فال گیری چیست❕آیا فال حافظ و قهوه و ...اعتبار دارد❕❕ 💠پاسخ💠 🔶منظور از فال در ادبیات عرب این است که انسان حادثه ای را نشان پیروزی و موفقیت و پیشامد خیر بداند .مثلا بگوید که چون فلان نوزاد در روز میلاد یکی از معصومان به دنیا آمده است آینده خوبی دارد و یا صبحگاهان که از منزل خارج می شود وقتی با انسان صالح و درستکاری برخورد کرد بگوید این نشان می دهد که امروز کارهای ما رو به راه خواهد بود . ❕این گونه فال نیک زدن مورد تایید اسلام است . 🗯حضرت علی فرمود: « فال نیک زدن حق است» 📚نهج البلاغه حکمت 400 🗯پیامبر گرامی فرمود: « فال نیک بزنید آن را خواهید یافت» 📚پیام امام امیر المومنین ج15 ص267 🔶در غرر الحکم آمده است که حضرت علی فرمود: « فال نیک بزن تا پیروز شوی » 📚غرر الحکم ح1857 ❕پیامبر گرامی فرمود: « خداوند فال نیک را دوست دارد» 📚بحار الانوار ج74 ص165 👌وقتی انسان تفال به خوبی می زند اثر روانی قابل توجهی در او به وجود می آید و او را امیدوار به آینده خوب می سازد و اراده او را برای ادامه کارها تقویت می کند و به او شجاعت و استقامت می بخشد و این اثر روانی قابل انکار نیست و سبب پیشرفت و پیروزی می شود . ❕البته اگر فال نیک با توکل بر خدا همراه باشد اثر معنوی غیر قابل انکار دارد . بنابراین اعتقاد به تاثیر فال نیک به آن معنا که گفتیم یک امر خرافی تلقی نمی شود. 🔶آنچه که جزو خرافات است و با توحید منافات دارد فال بد زدن است . 🔶حضرت علی فرمود: « فال بد حق نیست و جزو خرافات است» 📚نهج البلاغه حکمت 400 🔶پیامبر گرامی فرمود: « فال بد زدن نوعی شرک است» 📚مسند احمد ج1 ص389 🔷زیرا مفهومش این است که غیر خدا را در سرنوشت خود موثر و شریک بدانیم و این نوعی شرک است . 🔶وفرمود: « کسی که اراده سفری کند و از منزل به سوی مقصد حرکت کند ولی پرنده ای را ببیند و به فال بد بگیرد و به خانه برگردد به آنچه بر محمد نازل شده کافر گردیده است» 📚کنزالعمال ج10 ص114 👌زیرا پریدن پرنده ای را در سرنوشت خود موثر دانسته به گونه ای که او را از حرکت به سوی مقصد باز داشته است . 🔶در روایت دیگر آمده است : « پیامبر فال نیک را دوست می داشت و از فال بد متنفر بود» 📚بحار الانوار ج92 ص2 🔶امام صادق فرمود: « فال چنان است که صاحبش به آن معتقد شود .اگر آسانش گیرد ( فال نیک بزند ) آسان است و اگر سختش گیرد ( فال بد بزند ) سخت است و اگر چیزی نگیرد چیزی نخواهد بود» 📚الکافی ج8 ص197 ❕و در روایات بیان شده است که کفاره فال بد زدن توکل بر خداوند است و هرگاه فال بد زدید با توکل بر خدا به فال بد توجه نکنید و اثر فال بد با توکل از بین می رود چنان که پیامبر گرامی فرمود: « کفاره فال بد زدن توکل بر خداست» 📚وسائل الشیعه ج11 ص362 👌فال حافظ و فال قهوه اعتبار شرعی ندارد اما اگر تفال به آنها از جهت فال نیک زدن باشد به اعتبار فال نیک خوب است و اگر فال بد زده شود به هیچ عنوان معتبر تلقی نمیشود اگر چه ترک فال زدن به قهوه پسندیده است . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 شیخ الطائفــة الطوسی در التبیان، قاضی عبدالعزیز ابن البرّاج، امین‌الاسلام طبرسی، قطب‌الدین راوندی، یحیی‌بن‌سعید الحلّی و ابن‌فهد حلی را وظیفۀ و آنکه او را به اقامۀ حد بگمارد (یعنی منصوب ) منحصر دانسته‌اند. ابن ادریس باصراحت و جزئیات بیشتری، در زمان غیبت را تشریح کرده است. او به سود این ادعای اجماع مسلمانان از یک‌سو و اجماع ازسوی‌دیگر استناد می‌کند. ابن ادریس معتقد است این و تنها با اجماعی در مقابل آن یا با آیات قرآن یا با سنت متواتر شکسته می‌شود و چنین توانی ندارند. به نظر وی، قول به اقامۀ حدود توسط فقها در عصر غیبت، مستندی جز ندارد. ❔ یکی از کانال های معاند نظام در جواب شما که درباره ی مجازات محاربین اغتشاشات آبان ماه پاسخ نوشته بودید ، ردیه ای نوشته و تحدی کرده است که هیچ کدام از علمای طرفدار نظام نمی‌توانند جواب این متن را بدهند حال میخواهم بدانم آیا جوابی بر ردیه ای آقا دارید ؟ در کل نظرات شما در مورد ردیه این آقا میخواستم مثل همیشه مستند و مستدل بدانم ❗️❗️❗️ 💠 💠 👌فقهای جامع الشرایط در عصر غیبت ، به نیابت از امام علیه السلام ، می توانند به اجرای حدود و تعزیرات بپردازند و این حقی است که از جانب امامان به آنان واگذار شده است . 🔸«حفص بن غياث» می گوید ؛ ❕« سألت ابا عبد اللّه عليه السّلام من يقيم الحدود؟ السّلطان؟ او القاضى؟ فقال: اقامة الحدود الى من اليه الحكم». «من از امام صادق عليه السّلام سؤال كردم كه چه كسى مى ‏تواند اقامه حدود كند، سلطان يا قاضى؟ امام عليه السّلام فرمود: هر كس كه حکم در دست اوست». 📚الفقیه ج 4 ص 71 👌در این روایت ، کسی که حکم به دست اوست ، مامور اجرای حدود معرفی شده است ، در روایت دیگری ، چنین فردی ، فقیه جامع الشرایط معرفی شده است . ❕امام ‏صادق علیه السلام پس از آنكه در پاسخ به عمربن حنظله رجوع به حاكمان طاغوت را در موارد منازعه در قرض و ميراث حرام دانسته، در جواب اين پرسش كه شيعيان در اين موارد چه كنند، فرمود ؛ « در اختلافات و شكايات، به فردى از شما كه حديث ما را روايت مى ‏كند و در حلال وحرام ما مى‏ نگرد و احكام ما را مى‏ شناسد، مراجعه كنيد و او را به قضاوت و داورى ‏بپذيريد؛ چراكه من چنين فردى را بر شما قرار دادم. پس اگر به حكم ما قضاوت كرد و از او نپذيرفتند، حكم الهى را كوچك شمرده و ما را رد كرده‏ اند و هركس حكم ما را مردود داند، حكم الهى را مردود دانسته و چنين كسى در حد شرك به خداست‏ » 📚الکافی ج 1 ص 67 👌در این روایت از فقیه به عنوان حاکم و آنکه حکم به دست اوست یاد شده است . ❕لذا شیخ مفید می نویسد ؛ « اقامه حدود بر عهده حاكم اسلامى است كه خداوند او را منصوب كرده و ايشان ائمه هدى از اهل بيت حضرت محمد مى‏ باشند و يا اميران و حاكمانى كه امامان براى اين كار نصب كرده‏ اند و آنان اعمال نظر در اين مسئله را به فقهاى شيعه واگذار كرده ‏اند. درصورتى‏ كه شرايط اين كار براى آنها ممكن باشد، ... تا اينكه فرمود: پس بر آنان لازم است حدود را اقامه نمايند و دست سارقان را قطع كند و زناكار را شلاق بزنند و قاتل را بكشند. و اين كارها همچنين براى كسى [فقيه ى‏] كه حاكم غاصب او را براى اين كار نصب نموده و يا او را براى حكومت از طرف خود بر عده ‏اى از مردم معين كرده نيز واجب و متعين است. پس بر او لازم است كه اقامه حدود كند و احكام را جارى نمايد و امر به معروف و نهى از منكر نمايد و با كفار جهاد كند و با كسانى كه‏ فاجر و مستحق جهاد هستند، جهاد كند و بر مردان مؤمن واجب است او را بر انجام اين امور يارى كنند.» 📚مقنعه 810 👌فقیه بزرگوار حمزة بن عبد العزيز ديلمى ملقب به سلّار مى‏ گويد ؛ « [امامان معصوم‏] اقامه حدود و برپايى احكام الإهى را [كه از شؤون ولايت سياسى است‏] به فقيهان شيعه واگذار كرده‏ اند و از مردم خواسته‏ اند كه براى انجام اين مهم به يارى فقيهان [جامع الشرايط] بشتابند » 📚 المراسم العلوية و الاحكام النبوية ص 261. ❕علامه حلی نیز می آورد ؛ « حق اقامه حدود از آن امام معصوم عليه السّلام و يا كسى است كه از سوى آن حضرت مأذون باشد. در زمان غيبت اين حق از آن فقهاى شيعه است و حكومت ميان مردم در صورت ايمنى از ظالمان و نيز تقسيم زكات و خمس و افتا، از آن فقهاست». 📚قواعد الاحكام، ج 1، ص 525 و 526 🔸ادامه 👇
🔸 ادامه 👇 ❕شیخ طوسی نیز می گوید ؛ « اقامه حدود الهى جز براى حاكم زمان كه از ناحيه خداوند تعيين شده يا شخصى كه امام معصوم عليه السّلام او براى اين امر نصب فرموده، جايز نيست. اگر كسى اجراى حدود را از جانب ظالم عهده دار شد، بايد براساس مذهب حق و كامل اجراى حدود كند و معتقد باشد كه آن را از جانب امام زمان انجام مى ‏دهد و نيز حكومت در ميان مردم و قضاوت بين دو طرف دعوا جز براى كسى كه حاكم حق عليه السّلام به او اذن داده، جايزه نيست و ائمه عليه السّلام اين امر را به فقهاى شيعه واگذار كرده‏ اند». 📚 النهایه ص 300 ❕شهید اول هم می نویسد ؛ « در زمان غيبت اجراى حدود و تعزيرات براى فقيه جامع الشرايط افتا نافذ و جايز مى ‏باشد و بر مردم لازم و واجب است كه در اين كار او را يارى و تقويت كنند» 📚الدروس ج2 ص 47 ❕ابن فهد حلى در مورد اقامه حدود مى‏ گويد ؛ «بر عهده فقهاست كه بر عموم مردم حدود را جارى كنند و اين عقيده شيخ و ابن يعلى است و علامه هم آن را اختيار نموده و دليل اين مسئله را قبلا گفته‏ ايم و به دليل روايت عمر بن حنظله ..». 📚المهذب البارع همان، ج 2، ص 328. 🔸شهید ثانی هم می گوید ؛ « برای فقهاء در زمان غیبت جایز است که اقامه حدود کنند » 📚الروضه البهیه ج 2 ص 417 ❕ ❗️صاحب جواهر که کتاب فقهیش دائرة المعارف در فقه شیعه است پس از بحث گسترده درباره ی اجرای حدود در عصر غیبت تصریح میکند که بین علمای شیعه اجماع وجود دارد به اینکه فقها در صورت تمکن میتوانند در عصر غیبت حدود را اجرا کنند ؛ 📚جواهرالکلام، ج21، ص394 👌ما اگر بخواهیم کلام سایر علمای شیعه را در این زمینه بیان کنیم ، سخن به درازا می کشد ، جهت اطلاع به کتب ذیل رجوع کنید ؛ 📚تذکره الفقهاء ج 1 ص 495_ ارشاد الاذهان ج 1 ص 353_ تحریر الاحکام ج 1 ص 58_ تبصره المتعلمین ص 114_ جامع المقاصد ج 2 ص 375_ روض الجنان ص 290_ ذخیره المعاد ج 2 ص 309 _ کشف الغطاء ج 2 ص 420 و .... ❕ از آنچه گفتیم کذب شبهه افکن که با نسبت های دروغینی که به برخی از علما داد ،روشن می شود که بزرگان و اکثریت علمای شیعه قائل هستند که ولایت بر اجرای حدود در عصر غیبت ، با فقیه جامع الشرایط است که این سخن مستند و دلیل روایی هم دارد . 🔸فقیه ارجمند ، مکارم شیرازی نیز در این رابطه که اجرای حدود در عصر غیبت با فقیه جامع الشرایط است ، این سه تحلیل را ارائه می دهد ؛ 1⃣« با تأمل در علتهای تشریع حدود که از حکم عقل و روایات بر می آید میتوان به این نتیجه رسید که حدود باید در عصر غیبت اجرا شود، مثلا اجرای حد زنا برای جلوگیری از شیوع فساد و فحشا میباشد واجرای حد شرب خمر برای نهی از شرب آن می باشد واجرای حد سرقت برای حفظ اموال می باشد و روشن است که این علل در عصر غیبت وجود دارد و با ترک حدود مفاسد عظیم در جامعه ایجاد میشود،چگونه میتوان حدود را تعطیل کرد در حالی که علتهای آن باقی است . 2⃣ادله ی اجرای حدوددر قران وذروایات مطلق است و مقید به زمان خاصی نشده است وظاهر آنها وجوب اقامه ی حدود در تمام زمانها میباشد . 3⃣روایاتی که تصریح می کند فقیه در عصر غیبت نائب امام است، عام میباشد که یکی از موارد این نیابت اجرای حدود است . 📚انوار الفقاهه ، کتاب البیع ، ص 435 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد عصمت علی علیه السلام و انتخاب منذر به استانداری را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/463
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که با استناد به منابع اهل سنت مدعی است که واقعه غدیر مربوط به شکایت سپاهیان یمن از علی علیه السلام بوده و بر امامت حضرت دلالتی ندارد را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2278
🤔 ❕بر اساس احادیث صحیح، حسن، و موثّق منابع شیعه؛ وقت نماز مغرب، هنگام غروب آفتاب است. مانند اهل‌سنت وجماعت. این درحالی‌ست که امروزه شیعیان، مغرب را هنگام ذهاب حمره مشرقیه (٢٠دقیقه بعد از غروب) می‌دانند. پانزده حدیث معتبر (صحیح، حسن وموثّق) از منابع شیعه، مبنی بر اینکه «وقت نماز مغرب، هنگام غروب خورشید است» فرستادیم. که البته تعداد احادیث، بیش از این‌ها بود. و ما به همین اکتفا کردیم. این احادیث توسط علمای شیعه، تصحیح سندی شده. (به مرآة العقول و ملاذ الأخيار و.. رجوع شود) به‌نظر شما چرا شیعیان با وجود این احادیث صحیح در منابع‌شان، همچنان برخلاف اهل‌سنت نماز مغرب را می‌خوانند؟! و تا برطرف‌شدنِ حمره مشرقیه (یعنی ٢٠دقیقه بعد غروب)، صبر می‌کنند!! جالب‌تر اینجاست که هیچ حدیث صحیحی برای «ذهاب حمره مشرقیه» در منابع‌شان ندارد! ⁉️ واقعاً با این‌وجود، چرا سنّت پیغمبر و اهل‌بیت را زیر پا می‌گذارند!؟ 💠💠 👌اکثریت علمای شیعه به پیروی از روایات اهل بیت علیهم السلام ، معتقدند که وقت نماز مغرب زمانی است که سرخی طرف مشرق که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود از بین برود و از بالای سر انسان عبور کند . 📚جواهر الکلام ج 7 ص 109 _ جامع المدارک ج 2 ص 245 _ تنقیح الصلاه ، ج 1 ص 240 🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « وقت مغرب زمانی است که سرخی طرف مشرق ( پس از غروب آفتاب ) از بین برود » 📚الکافی ج 3 ص 278 _ التهذیب ج 2 ص 29 ❕راوی می گوید ؛ « با امام رضا علیه السلام در سفر بودم ، دیدم که ایشان نماز مغرب را زمانی می خواندند که سیاهی از مشرق ایجاد می شد ( و سرخی مشرق از بین می رفت )» 📚التهذیب ج 2 ص 29 _ الاستبصار ج 1 ص 265 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « من دوست دارم که نماز مغرب را زمانی بخوانم که در آسمان ستاره ببینم ( و سرخی طرف مشرق از بین رفته باشد )» 📚وسائل الشیعه ج 4 ص 176 👌و می فرمود ؛ « من ابا الخطاب را امر کردم که نماز مغرب را زمانی بخواند که سرخی طرف مشرق از بین برود » 📚التهذیب ج 2 ص 259 👌امام کاظم علیه السلام به یکی از یاران خود ، برای بیان وقت نماز مغرب نوشت ؛ « منتظر بمان تا سرخی طرف مشرق از بین برود » 📚الاستبصار ج 1 ص 264 ❕جالب آن است که اهل سنت نقل کرده اند که ابن عباس نماز مغرب را تا از بین رفتن سرخی طرف مشرق و پیدا شدن ستارگان تاخیر می انداخت و این عمل را به عنوان سنت پیامبر بیان می کرد . 🔸عبداللَّه بن شقيق نقل مى ‏كند ؛ ❕« روزى ابن عباس پس از عصر بر ما خطبه خواند، تا آنكه خورشيد غروب كرد و ستاره ‏ها آشكار شدند و مردم مى ‏گفتند: نماز، نماز. مردى از بنى ‏تميم نزد او آمد و با قاطعيت مى‏ گفت: نماز، نماز. ابن عباس گفت: اى بى ‏مادر، آيا به من سنت مى ‏آموزى؟ سپس گفت: رسول خدا را ديدم كه ظهر و عصر را و مغرب و عشاء را با هم مى‏ خواند. 🔸عبداللَّه بن شقيق گويد ؛ در دلم از اين سخن ترديدى پيش آمد. پيش ابوهريره رفتم و پرسيدم، او سخن ابن عباس را تصديق كرد. » 📚صحیح مسلم ج 1 ص 491 👌مطابق این نقل ، ابن عباس مدعی است که به سنت پیامبر عمل می کند و نماز مغرب را تا هنگام پیدا شدن ستارگان و از بین رفتن سرخی طرف مشرق تاخیر می انداخت و بین نماز مغرب و عشاء جمع می کرد ، ابن عباسی که اهل سنت از او به عنوان دانشمند امت یاد می کنند ؛ 📚سنن نسائی ج 5 ص 51 👌معاند مدعی است که اگر وقت نماز مغرب ، از بین رفتن سرخی طرف مشرق است ، چرا در نقل هایی امامان فرموده اند ، وقت نماز مغرب ، پنهان شدن قرص آفتاب است ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « وقت نماز مغرب زمانی است که خورشید غروب کند و قرص آن غائب شود » 📚الکافی ج 3 ص 279 👌در حالی که اهل بیت علیهم السلام مقصودشان از پنهانی قرص خورشید ، از بین رفتن سرخی طرف مشرق است که وقتی آن سرخی از بین رود ، یقین می شود که خورشید غروب کرده است ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «زمانی که سرخی طرف مشرق از بین برود ، آنگاه است که خورشید از شرق و غرب زمین ، پنهان شده است ( و آنگاه است که وقت نماز مغرب می شود )» 📚الکافی ج 3 ص 278 _ التهذیب ج 2 ص 29 _ وسائل الشیعه ج 4 ص 176 ❕لذا امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « دلیل بر غروب خورشید ، از بین رفتن سرخی طرف مشرق است » 📚فقه الرضا ص 7_ بحار الانوار ج 83 ص 66 👌بنابراین ، اگر در روایاتی امامان اهل بیت علیهم السلام گفته اند وقت نماز مغرب غروب خورشید است ، خودشان تصریح کرده اند که غروب خورشید زمانی یقینی می شود که سرخی طرف مشرق از بالای سر انسان بگذرد ، و همان هنگام است که یقین به غروب خورشید و دخول وقت نماز مغرب حاصل می شود . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد قضاوت علی علیه السلام و علم غیب ایشان را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2279
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد اختیار انسان و نسبت افعال انسان با خداوند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2280
‌🤔 ❔مقبره در كربلا، مقبره‌ا‌ی خالی از جسد ❕محل خاكسپاری سر و بدن حسين ابن علی امام سوم شيعيان طبق گفته مورخين : در باره محل خاسپاری سر حسين بن علی و بدنش بين نويسندگان و تاريخ نويسان مشهور و معتبر عرب عقايد گوناگون وجود دارد، ۶ عقيده رايج در اين مورد به شرح زير است..... 💠💠 👌بدن شریف امام حسین علیه السلام ، توسط امام سجاد و کمک قبیله بنی اسد ، در جایگاه کنونی مدفن امام علیه السلام در کربلا ، دفن شد که تفصیل قضیه را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7353 ❕در باره محل دفن سر مبارک امام حسین علیه السلام هم اقوال متعددی مطرح شده است که قول صحیح آن است که سر مبارک در کربلا ، به بدن شریف ملحق شد و توسط امام سجاد علیه السلام دفن شد . 🔸شیخ صدوق به نقل از فاطمه دختر امام على عليه السلام می آورد ؛ « على بن الحسين عليه السلام همراه زنان، [از شام‏] بيرون آمد و سر حسين عليه السلام را به كربلا باز گرداند. » 📚امالی صدوق ص 231 _ روضه الواعظین ص 212_ بحار الانوار ج 45 ص 140 ❕سید بن طاووس می نویسد ؛ « در باره سر حسين عليه السلام، روايت شده كه باز گردانده شدو در كربلا به همراه پيكر شريفش كه درودهاى خدا بر او باد دفن گرديد و عمل فرقه شيعه [در زيارت كربلا] هم مطابق همين ديدگاهِ مورد اشاره است.» 📚الملهوف ص 225 _ مثیر الاحزان ص 107 ❕علامه مجلسی هم می نویسد ؛ « مشهور در ميان علماى شيعه، اين است كه سر امام حسين عليه السلام با بدنش دفن شده و امام زين العابدين عليه السلام آن را به كنار جسد، برگردانده است.» 📚بحار الانوار ج 45 ص 145 🔸سید مرتضی هم می گوید ؛ « روايت شده كه سر مبارك امام عليه السلام، پس از برده شدن به شام، برگردانده شد و با جسد شريفش در كربلا، دفن گرديد. » 📚رسائل الشریف المرتضی ج 3 ص 130 _ اعلام الوری ج 1 ص 477 ❕فتّال نيشابورى نيز مى‏ نويسد ؛ « امام على بن الحسين عليه السلام همراه با زنان، سر امام حسين عليه السلام را به كربلا بازگرداند». 📚روضه الواعظین ص 192 ❕ ابن شهر آشوب نيز در مناقب، اعاده سر مطهر امام حسين عليه السلام را به بدنش ذكر كرده است. 📚مناقب ، ج 4 ص 85 ❕عالم بزرگ اهل سنّت سبط بن جوزى نيز مى‏ نويسد ؛ « قول مشهورتر آن است كه سر مبارك آن حضرت به كربلا آورده شد و در كنار پيكر مطهرش دفن گرديد». 📚تذکره الخواص ص 150 ❕شبلنجى عالم بزرگ اهل سنت نيز مى‏ نويسد ؛ «اماميه معتقد است بعد از چهل روز از شهادت امام حسين عليه السلام سر مطهر آن حضرت به بدنش در كربلا ملحق شد». 📚نور الابصار ج 2 ص 44 ❕قرطبی و مناوی و ابن حجر عسقلانی ، از بزرگان اهل سنت هم همین مطلب را بیان می کنند ؛ 📚التذکره ، قرطبی ، ج 2 ص 245_ فیض القدیر ، مناوی ، ج 1 ص 205 _ الهمزیه فی مدح خیر البریه ، ص 271 ❕ابوریحان بیرونی در الاثار الاباقیه می نویسد ؛ «در روز بیستم صفر سر امام حسین را به بدن ملحق کردند تا با پیکرش به خاک سپرده شود و زیارت اربعین نیز در این روز است .اهل حرم حسین هم دربازگشت از شام با آن سر بودند» 📚الاثار الباقیه ص422 ❕نكته قابل توجه ديگر آن كه در روايات متعددى آمده است كه آسمان و زمين چهل روز پس از شهادت امام حسين عليه السلام بر آن حضرت گريستند؛ 📚بحار الانوار ج 45 ص 206 ❕ ممكن است اين غم و اندوه آسمان و زمين كه از روز شهادت سالار شهيدان اتفاق افتاد، تا روزى كه سرها به‏ بدن‏ها ملحق شد، ادامه داشت و پس از چهل روز كه اين كار انجام شد، كائنات قرار و آرام يافتند . 👌البته در برخی از نقل ها آمده است که سر مبارک امام حسین علیه السلام ، توسط یکی از وابستگان پیامبر گرامی ( امام سجاد علیهما السلام) در نجف اشرف دفن شد ، لذا در نقل های متعددی ، زیارت راس الحسین و خواندن دو رکعت نماز زیارت ، در کنار مدفن امام علی علیه السلام توصیه شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 14 ص 399 باب 32 👌میان این دو نقل تضادی نیست ، زیرا چنین جمع می شوند که امام سجاد علیه السلام ، پس از آوردن سر مبارک از شام ، مدتی در کوفه توقف داشته و سر مبارک را کنار مدفن علی علیه السلام دفن کردند و پس از آن سر را به کربلا برده و به جسد مطهر امام علیه السلام ملحق کردند ، چنان که صاحب جواهر می نویسد ؛ « امکان دارد که سر مبارک مدتی در نجف دفن شدند ، سپس به کربلا منتقل شدند » 📚جواهر الکلام ، ج 20 ص 93 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد « تنبیه و تعزیر فردی که در ماه رمضان علنا روزه خواری می کند » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2281
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند که مدعی است اگر آیه تطهیر تنها شامل پنج تن آل عبا می شود ، پس تکلیف عصمت بقیه امامان چه می شود را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2282
🤔 ❔خواهر مسلمان ، آیا تاکنون از خدای مهربان پرسیده ای که چرا ورود بانوان در دوران قاعدگی به مسجد و اماکن مذهبی حرام است ❗️ 💠💠 👌چنان که در گذشته توضیح داده ایم ، منشا پیدایش خون ، مربوط به احتقان و پر خون شدن عروق رحم، سپس پوسته پوسته شدن مخاط آن، و جریان خونهای موجود است، ترشح خون مزبور، ابتداء نامنظم و بی رنگ است، ولی بزودی سرخ رنگ و منظم می شود و در اواخر کار بار دیگر کم رنگ و نامرتب می گردد. ❕اصولا خونی که هنگام عادت ماهیانه دفع می شود، خونی است که هر ماه در داخلی رحم، برای تغذیه جنین احتمالی جمع می گردد، زیرا میدانیم رحم زن در هر ماه تولید یک تخمک می کند، و مقارن آن عروق داخلی رحم به عنوان آماده باش برای تغذیه نطفه مملو از خون می شود، اگر در این موقع که تخمک وارد رحم می شود، اسپرم که نطفه مرد است در آنجا موجود باشد، تشکیل نطفه و جنین می دهد و خونهای موجود در عروق رحم صرف تغذیه آن می شود، در غیر این صورت، بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم، و شکافتن جدار رگها، خون موجود خارج می شود و این همان خون حیض است، و از اینجا دلیل دیگری برای ممنوع بودن آمیزش جنسی در این حال به دست می آید، زیرا رحم زن در موقع تخلیه این خونها هیچ گونه آمادگی طبیعی برای پذیرش نطفه ندارد و لذا از آن صدمه می بیند. 📚تفسیر نمونه ج2 ص138 ❕ اقوام پیشین در مورد در عادت ماهیانه عقائد مختلفی داشتند ؛ یهود فوق العاده سخت گیری می کردند و در این ایام به کلی از زنان در همه چیز جدا می شدند، در خوردن و آشامیدن و مجلس و بستر، و در تورات کنونی احکام شدیدی در این باره دیده می شود. 🔶در باب 15 از سفر لاویان تورات چنین میخوانیم: « اگر زنی صاحبه جریانی باشد و جریان از بدنش خون حیض باشد تا هفت روز جدا خواهد بود و هرکس اورا مس کند تا به شام ناپاک باشد و هر چیزی که وقت جدا ماندنش بر ان بخوابد و هرچه بر ان نشسته ناپاک باشد و هرکسی که بسترش را لمس نماید لباس خود را بشوید و خویشتن را با اب شستشو دهد و تا به شام ناپاک باشد...») 👌و به عکس آنها هیچ گونه محدودیت و ممنوعیتی برای خود، در برخورد با زنان، در این ایام قائل نبودند، و اما بت پرستان عرب، دستور و سنت خاصی نزد آنها در این زمینه یافت نمی شد، ولی ساکنان مدینه و اطراف آن، بعضی از آداب یهود را در این زمینه اقتباس کرده بودند، و در معاشرت با زنان در حال حیض، سختگیریهایی داشتند، در حالی که سایر عرب چنین نبودند، و حتی شاید آمیزش جنسی را در این حال جالب می دانستند و معتقد بودند اگر فرزندی نصیب آنها شود بسیار خونریز خواهد بود، و این از بارز و مطلوب، نزد اعراب بادیه نشین خونریز بود . 📚انیس الاعلام ج2 ص106 ❕اسلام تنها نزدیکی و با زنان حائض را به سبب مضراتی که برای زن و مرد ، دارد ممنوع شمرده است ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4647 👌و همینطور توقف زن حائض در مسجد را ممنوع کرده است ، مگر آنکه از یک درب داخل و از درب دیگر خارج شود ( به غیر از مسجد الحرام و مسجدالرسول ) و یا برای برداشتن چیزی به مسجد رود و همینطور است توقف در حرم های امامان علیهم السلام . 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 205 باب 15 _ ص 211 باب 16 ❕فلسفه آن هم است ، زیرا زن در ایام حیض دچار خونریزی بوده و نمی تواند آن طهارت لازم را برای توقف در مساجد داشته باشد ، اما این به معنای دوری حائض از خداوند در ایام حیض نمی باشد ، بلکه با تحمل درد و مشقتی که در ایام حیض به او میرسد ، قربش به خداوند بیشتر می شود . ❕ پیامبر فرمود: « یک روز حیض شدن برتر از عبادت یک سال است به گونه ای که روزهایش را روزه گرفته و شب هایش را مشغول عبادت باشد» 📚مستدرک الوسائل ج2 ص41 🔷و فرمود: « هر کس در بمیرد شهید مرده است» 📚همان مدرک 🗯و یا فرمود ؛ « وقتی زن از حیضش غسل می کند تمام بخشیده میشود» 📚همان مدرک ❕همینطور بر زن مستحب است که در اوقات نماز ، بگیرد و رو به قبله بنشیند و به مقدار نماز ، ذکر خداوند را به جا آورد و ارتباط خود را با خداوند حفظ کند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 345 👌بنابراین فلسفه ممنوعیت ورود حائض به مسجد و اماکن مذهبی ، عدم حاصل شدن طهارت لازم برای ورود است آن هم به خاطر خونریزی های مستمری که در ایام حیض برایش پیش می آید ، اما او می تواند عبادت و بندگی را در ایام حیض داشته باشد و قربش را به خداوند بیشتر کند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔خواهر مسلمان ، آیا تاکنون از خدای مهربان پرسیده ای که چرا ورود بانوان در دوران قاعدگی به مسجد و اماکن مذهبی حرام است ❗️ 💠💠 👌چنان که در گذشته توضیح داده ایم ، منشا پیدایش خون ، مربوط به احتقان و پر خون شدن عروق رحم، سپس پوسته پوسته شدن مخاط آن، و جریان خونهای موجود است، ترشح خون مزبور، ابتداء نامنظم و بی رنگ است، ولی بزودی سرخ رنگ و منظم می شود و در اواخر کار بار دیگر کم رنگ و نامرتب می گردد. ❕اصولا خونی که هنگام عادت ماهیانه دفع می شود، خونی است که هر ماه در داخلی رحم، برای تغذیه جنین احتمالی جمع می گردد، زیرا میدانیم رحم زن در هر ماه تولید یک تخمک می کند، و مقارن آن عروق داخلی رحم به عنوان آماده باش برای تغذیه نطفه مملو از خون می شود، اگر در این موقع که تخمک وارد رحم می شود، اسپرم که نطفه مرد است در آنجا موجود باشد، تشکیل نطفه و جنین می دهد و خونهای موجود در عروق رحم صرف تغذیه آن می شود، در غیر این صورت، بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم، و شکافتن جدار رگها، خون موجود خارج می شود و این همان خون حیض است، و از اینجا دلیل دیگری برای ممنوع بودن آمیزش جنسی در این حال به دست می آید، زیرا رحم زن در موقع تخلیه این خونها هیچ گونه آمادگی طبیعی برای پذیرش نطفه ندارد و لذا از آن صدمه می بیند. 📚تفسیر نمونه ج2 ص138 ❕ اقوام پیشین در مورد در عادت ماهیانه عقائد مختلفی داشتند ؛ یهود فوق العاده سخت گیری می کردند و در این ایام به کلی از زنان در همه چیز جدا می شدند، در خوردن و آشامیدن و مجلس و بستر، و در تورات کنونی احکام شدیدی در این باره دیده می شود. 🔶در باب 15 از سفر لاویان تورات چنین میخوانیم: « اگر زنی صاحبه جریانی باشد و جریان از بدنش خون حیض باشد تا هفت روز جدا خواهد بود و هرکس اورا مس کند تا به شام ناپاک باشد و هر چیزی که وقت جدا ماندنش بر ان بخوابد و هرچه بر ان نشسته ناپاک باشد و هرکسی که بسترش را لمس نماید لباس خود را بشوید و خویشتن را با اب شستشو دهد و تا به شام ناپاک باشد...») 👌و به عکس آنها هیچ گونه محدودیت و ممنوعیتی برای خود، در برخورد با زنان، در این ایام قائل نبودند، و اما بت پرستان عرب، دستور و سنت خاصی نزد آنها در این زمینه یافت نمی شد، ولی ساکنان مدینه و اطراف آن، بعضی از آداب یهود را در این زمینه اقتباس کرده بودند، و در معاشرت با زنان در حال حیض، سختگیریهایی داشتند، در حالی که سایر عرب چنین نبودند، و حتی شاید آمیزش جنسی را در این حال جالب می دانستند و معتقد بودند اگر فرزندی نصیب آنها شود بسیار خونریز خواهد بود، و این از بارز و مطلوب، نزد اعراب بادیه نشین خونریز بود . 📚انیس الاعلام ج2 ص106 ❕اسلام تنها نزدیکی و با زنان حائض را به سبب مضراتی که برای زن و مرد ، دارد ممنوع شمرده است ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4647 👌و همینطور توقف زن حائض در مسجد را ممنوع کرده است ، مگر آنکه از یک درب داخل و از درب دیگر خارج شود ( به غیر از مسجد الحرام و مسجدالرسول ) و یا برای برداشتن چیزی به مسجد رود و همینطور است توقف در حرم های امامان علیهم السلام . 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 205 باب 15 _ ص 211 باب 16 ❕فلسفه آن هم است ، زیرا زن در ایام حیض دچار خونریزی بوده و نمی تواند آن طهارت لازم را برای توقف در مساجد داشته باشد ، اما این به معنای دوری حائض از خداوند در ایام حیض نمی باشد ، بلکه با تحمل درد و مشقتی که در ایام حیض به او میرسد ، قربش به خداوند بیشتر می شود . ❕ پیامبر فرمود: « یک روز حیض شدن برتر از عبادت یک سال است به گونه ای که روزهایش را روزه گرفته و شب هایش را مشغول عبادت باشد» 📚مستدرک الوسائل ج2 ص41 🔷و فرمود: « هر کس در بمیرد شهید مرده است» 📚همان مدرک 🗯و یا فرمود ؛ « وقتی زن از حیضش غسل می کند تمام بخشیده میشود» 📚همان مدرک ❕همینطور بر زن مستحب است که در اوقات نماز ، بگیرد و رو به قبله بنشیند و به مقدار نماز ، ذکر خداوند را به جا آورد و ارتباط خود را با خداوند حفظ کند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 345 👌بنابراین فلسفه ممنوعیت ورود حائض به مسجد و اماکن مذهبی ، عدم حاصل شدن طهارت لازم برای ورود است آن هم به خاطر خونریزی های مستمری که در ایام حیض برایش پیش می آید ، اما او می تواند عبادت و بندگی را در ایام حیض داشته باشد و قربش را به خداوند بیشتر کند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد نذر کردن برای غیر خدا و شرک بودن نذرهای شیعیان را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2283
❓سوالی ذهنم را مشغول کرده که چرا باید وقتی که ماه و خورشید می گیره یا زلزله و اینا اتفاق می آفته نماز خونده بشه چه لزومی دارد❗️❗️ 💠💠 1⃣خورشید و ماه و منظومه شمسی در نظر انسانها نظام شگفت انگیزی دارند .خورشید سبب رشد و نمو موجودات شده ، ماه با گردش منظم و دقیق خود سیر زمان را اندازه گیری می کند و سبب روشنایی در شب می شود . 🔶این آثار مهم با عظمت شگرفی که دارد در گذشته در اذهان افراد ظاهر بین اثر گذاشته و در آنها این تصور را پیش آورده بود که آنها که بر حسب ظاهر بر جهان جانداران و گیاهان و جمادات حاکمیت دارند در سرنوشت انسانها موثر بوده و معبود و خالق او می باشند و از همین راه بود که پرستش آفتاب و ماه پیش آمده و عده ای به ربوبیت این اجرام نورانی معتقد شدند. ❗️کسوف و خسوف یعنی گرفتن خورشید و ماه نشانه مخلوق و محدود بودن این پدیده ها در برابر آفریدگار جهان است و می رساند که آنان در رساندن فیض و انوار خود به سایر موجودات اختیاری از خود ندارند و لذا گاهی موجود دیگری در برابر آنها قد علم می کند و آنها را از کار و عمل باز می دارد. 🔶بنابراین کسوف و خسوف خورشید و ماه بهترین راهنما بر مخلوق بودن و محدودیت آنها در برابر اراده مطلق الهی است که بر جهان هستی حکمفرما می باشد . 👌دستور به خواندن نماز داده شده تا انسان ابراز و اعتراف کند که جهان و پدیده های آن در قبضه قدرت الهی قرار دارند و هیچ موجودی جدای از او استقلال در وجود و آثار خود ندارد. 🔶لذا پیامبر گرامی فرمود: « خورشید و ماه دو مخلوق و نشانه از نشانه های الهی هستند ( و استقلالی از خود ندارند) که به اذن الهی از آثار خود جهانیان را بهره مند می کنند .زمانی که کسوف و خسوف اتفاق افتاد نماز بخوانید ( و در برابر خالق آنها اظهار عجز کنید)» 📚الکافی ج3 ص463 📚وسائل الشیعه ج7 ص485 2⃣از برخی روایات استفاده می شود که گاهی به سبب گناهانی که از مردم صادر می شود خداوند آنان را مستحق عذاب می بیند اما باز از باب لطف و رحمتی که بر بندگان دارد نشانه ها و آیاتی مانند گرفتن ماه و خورشید یا بروز زلزله و رعد و برق و ... برای آنان ظاهر می کند تا آنان زنگ خطر را احساس کنند و از کردار خود توبه نموده و با خواندن نماز آیات به درگاه الهی تضرع و زاری کنند تا عذاب از آنها رفع شود. 🔶 امام رضا علیه السلام فرمود: « علت كسوف و خواندن نماز آيات اين است كه چون معلوم نيست اين آيه نشانه عذاب يا رحمت است رسول خدا به امتش دستور توجه به درگاه خدا داده تا شر عذاب را به وسيله آن از خودشان دور كنند همان گونه كه قوم حضرت يونس وقتی آثار و نشانه های عذاب را ديدند ، با تضرع و زاري و بازگشت به درگاه خدا عذاب حتمی را از خود دفع كردند» 📚الفقیه ج1 ص541 👌از امام باقر و صادق علیهما السلام روایت شده که فرمودند: « خداوند زمانی که بخواهد بندگان خود را از گناهانشان بیم دهد و بترساند کسوف و خسوف را ایجاد می کند.زمانی که چنین شد به خداوند پناه برید با خواندن نماز آیات» 📚المقنعه ص34 📚وسائل الشیعه ج7 ص484 3⃣علاوه بر این موارد گفتنی است که در مواردی که اوضاع تازه و وحشتناک و غیر عادی در آسمان و زمین اتفاق می افتد عده ای از مردم به یک سلسله امور خرافی پناه برده و این اعمال را در رفع این حادثه موثر می دانند .اسلام با واجب ساختن نماز آیات مردم را از توجه به اوهام و خرافات باز داشته و عقول و افکار آن ها را به خداوند متوجه ساخته است . ❗️وجه نامگذاری«آیات» به این حوادث می تواند اشاره به همین نکته باشد که این امور از نشانه ها و آیات قدرت الهی است و باید برای دفع آن ها به خالق آن ها که خداوند است پناه برد نه اوهام و خرافات. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔معاويه پسريزيد كه به معاويه ثاني معروف است شيعه بوده ياخير ❗️❗️ 💠💠 👌مرحوم قاضی نور الله شوشتری در کتاب شریف مجالس المومنین در مورد معاویه فرزند یزید که پس از پدرش خلافت را به دست گرفت می نویسد ؛ « ملقب به الراجع الى اللّه است به مقتضاى كلام معجز نظام (يُخْرِجُ‌ الْحَيَّ‌ مِنَ‌ الْمَيِّتِ‌) نيكو سيرت و ديندار و محب خاندان سيد ابرار بود سه ماه خلافت كرد و بعضى گويند چهل روز چون مانند مؤمن آل فرعون به الهام ربانى و فطرت صحيحة المبانى دانسته بود كه خلافت حق اهل البيت است بعد از انقضاى مدت مذكور روز جمعه بر منبر شد و پس از حمد الهى و درود حضرت رسالت پناهى گفت اى قوم بدانيد كه من شخصى عاجزم و كار خلافت لايق من نيست و با كار خلافت برنمى‌آيم و اگر حق بود و اگر باطل آن كار را بنى اميه كردند و در ذمۀ ايشان است و خبر مى‌دهم شما را به كسى كه وارث به استحقاق خلافت است و احدى را در او مجال طعنى نيست على بن الحسين است عليهما السلام برويد و با او بيعت كنيد اگرچه مى‌دانم كه او قبول اين معنى نخواهد كرد و بعد از اتمام اين خطبه از منبر فرود آمده بمنزل خويش رفت و ابواب اختلاط‍‌ مسدود گردانيده از خانه بيرون نيامد تا وقتى‌كه وفات يافت. ❕در كتاب كامل بهائى مذكور است كه چون معاوية بن يزيد را بر مسند خلافت نشاندند بر منبر رفت و لعنت بر پدر و جد خود و معاويه نمود و از افعال ايشان تبری كرد و مادر او از استماع آن برآشفت و با او از روى عتاب گفت آخر او را به زهر بكشتند و او را كه يكى از علماى شيعه بود زنده در گور كردند و او در برائت از پدر پليد خود یزید ، اشعاری انشاء نمود .» 📚مجالس المومنین ج 2 ص 252 _ منتهی المقال ج 6 ص 287 _ مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 451 _ قاموس الرجال ج 10 ص 144_ حبیب السیر ج 2 ص 131 _ کامل بهایی ج 2 ص 260 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
❕اسلام هم یک سری دستورات فردی و شخصی دارد چون ورود به دستشویی با پای چپ و خروج با پای راست که تفصیل مطلب را در ذیل می توانید بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2284 ❕و هم دعوت به علم و دانش و فراگیری علوم مفید لازم برای پیشرفت می کند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2285 👌و این که امروز برخی از مسلمین آن توجه لازم را به علم و دانش و کسب علوم مفید نداشته و از مردمان مغرب زمین در این رابطه عقب افتاده اند ، موجب نقص بر آموزه های اسلام نیست ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2286
🤔 ❔امتناع زن از سکس مقعدی،بهانه ای برای قطع مایحتاج زن(نفقه) و نشوز زن در اسلام! 🖋در ادامه به چند مورد از اقوال علمای اسلام در مورد مصداق نافرمانی بودنِ امتناع زن از سکس مقعدی و تبعات آن می پردازیم: 1⃣علامه حلي:منع کردن شوهر از دخول از فرج یا دبر مصداق نشوز و نافرمانی زن از شوهرش است 📓قواعد الأحكام(العلامة الحلي)-ج۳-ص۱۰۸ 2⃣صاحب جواهر: 📄لو مكنته قبلا ومنعت غيره من الدبر أو سائر الاستمتاعات لا لعذر سقطت نفقتها ترجمه:اگر زن دخول از قُبُل(واژن) را به شوهرش اجازه دهد ولی دخول از دُبُر(مقعد) و نیز سایر استمتاعات را بدون اینکه عذری داشته باشد از شوهرش منع کند،وجوب پرداخته نفقه(که وظیفه ی شوهر است) به او ساقط می شود(چرا که به ناشزه نفقه تعلق نمی گیرد). 📓جواهر الكلام(الشیخ محمد حسن النجفي الجواهري)-ج۳۱-ص۳۰۳ 💠💠 👌از نظر روانشناختى و اخلاقى آميزش از مقعد عوارض زيادى دارد كه عبارتند از ؛ 1⃣مهمترين عارضه اى كه مجامعت از طريق مقعد براى زن دارد اين است كه چون لذت حقيقى جنسى براى زن از طريق مقاربت از فرج و مجراى تناسلى حاصل مى شود نه از طريق مقعد، بنابراين زن دچار سرد مزاجى و بى ميلى جنسى شده و در آينده نزديك خود را موجودى مى يابد كه وسيله دفع شهوت شوهرش شده و خودش نبايد از اين عمل خدادادى لذتى ببرد. 2⃣از آنجا كه ساختمان مقعد طورى است كه ظرفيت پذيرش آلت مرد را ندارد (برخلاف واژن يا فرج كه خاصيت ارتجاعى و لغزنده دارد) و هر لحظه امكان آسيب ديدگى ماهيچه حلقوى (اسفنگتر) دهانه مقعد و حتى پارگى آن وجود دارد، درنتيجه، زن گرفتار درجاتى از بى اختيارى مدفوع شده و نيازمند جراحى و عوارض بعدى مى شود. چون مرد در حال لذت جنسى فقط به فكر دفع شهوت خود است و حركات بدون كنترل او هر لحظه مى تواند به زن آسيب فيزيكى وارد كند. 3⃣ مقعد محل ذخيره فضولات دستگاه گوارش (مدفوع) است كه حاوى ميكروبها فراوانى است. در اثر مالش و دخول آلت مرد اين ميكروبها مى توانند وارد دستگاه تناسلى مرد شده خود و او را به عفونتهاى خاصى مبتلا سازند. در حالى كه مقاربت از راه واژن يا فرج چنين عوارضى به همراه ندارد. 4⃣مخاط مقعد بسيار ظريف و نازك است و احتمال پارگى و انتقال ويروس ايدز از طريق آن به داخل خون زياد است و حتى يكى از علل شيوع ايدز در غرب از طريق جنسى، لواط و مقاربت از طريق مقعد است. 5⃣ از آنجا كه دهانه مقعد داراى ماهيچه اى حلقوى است، مانند يك كش محكم دور آلت مرد را گرفته و در لحظه خروج منى مانند يك سد عمل مى كند. و در اثر اين عمل احتمال پس زدن منى به عقب و فشار به كيسه هاى منى و غده پروستات و عوارض ناشى از آن خيلى زياد است. 6⃣و نكته آخر اينكه از جمله عوارض مقاربت از راه مقعد ابتلاى مرد به زود انزالى در آينده است. در نتيجه نمى تواند آنگونه كه بايد از همبسترى با همسرش لذت ببرد و بنابراين دچار سرد مزاجى شده و مشكلات روحى پيدا خواهد كرد. لذا توصيه مى شود از اين نوع آميزش اجتناب شود. البته اگر كسانى تمايل داشته باشند تا از باسن همسر نيز لذت ببرند مى توانند از عقب به جلو زن دخول كنند. 📚نرم افزار پرسمان ، کلید واژه نزدیکی از پشت 👌به نظر شیعه ، نزدیکی کردن از پشت و دبر با همسر اگر بدون رضایت او باشد حرام و اگر با رضایت او باشد کراهت شدید دارد زیرا این نوع نزدیکی سبب ساز ایجاد عفونت و بیماری برای زوجین می گردد . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « همسرانتان را با نزدیکی کردن از پشت مورد آزار قرار ندهید» 📚الکافی ج5 ص540 🔷ابی بصیر می گوید از امام صادق علیه السلام در مورد نزدیکی کردن از پشت با همسر سوال کردم . 🔶« امام این کار را مکروه و ناپسند اعلام داشت و فرمود از این نوع نزدیکی کردن بپرهیزید» 📚وسائل الشیعه ج20 ص144 🔸 👇