eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
227 ویدیو
55 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
❔ من نقل قولی از پیامبر و امام صادق خواندم در مورد پرنده ای بنام فاخته که هرگز اجازه لانه سازی وزاد و ولد در خانه به آنها داده نشود زیرا فاخته پرنده شومی است و مرگ را برای اهل درخواست میکند آیا صحت دارد این گفته ❕❕ 💠💠 👌فاخته یا همان کوکو ، پرنده ای است خاکی رنگ شبیه کبوتر و کمی کوچک تر از آن که دور گردنش سیاه دارد. 📚لسان العرب ج 2 ص 65_ معجم الوسیط ، ماده فخت ❕در روایات اسلامی از این پرنده ، به عنوان پرنده ای شوم یاد شده است که بهتر است از نگهداری آن در خانه ، شود . 🔷امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « در منزل پدرم امام باقر علیه السلام پرنده ای به نام فاخته بود که روزی امام باقر از او صدای صیحه ای شنید ، خطاب به اهل منزل فرمود آیا می دانید که چه می گوید ؟ گفتند خیر ، فرمود می گوید شما را از دست بدهم ، شما را از بدهم ( همه شما بمیرید ) »، امام در ادامه فرمود ؛ « ما تو را از دست می دهیم قبل از آن که تو ما را از دست دهی ...» 📚الکافی ج 6 ص 551 👌و فرمود ؛ « فاخته پرنده شومی است که آرزوی مرگ برای اربابش می کند ، او را از خارج کنید » 📚همان مدرک ❕در مقابل نسبت به نگه داری در منزل توصیه هایی در روایات ما وارد شده است . 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « در صورتی که کبوتر در منزل باشد ، آفتی از جن به اهل خانه نمی رسد زیرا سفهاء اجنه به وسیله کبوتر ، از انسان می شوند » 📚بحار الانوار ج 62 ص 18 👌و فرمود ؛ « کبوتر از انبیاء است » 📚همان مدرک ص 17 👌و فرمود ؛ « در منزل رسول خدا ، زوج کبوتر رنگی وجود داشت » 📚الکافی ج 6 ص 548 ❕البته نگه داشتن کبوتر در منزل ، با کبوتر بازی و کفتر بازی که امروز رائج شده است دارد ، نگه داری کبوتر در منزل مستحب است اما آنچه تحت عنوان کبوتر بازی شناخته می شود ، ناپسند است چرا که مستلزم آزار و اذیت همسایگان و دید زدن منزل آنها و ... می باشد که اموری خلاف شرع و تلقی می شود. http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔آیا حقیقت دارد که اگر زنی عطر بزند و بیرون برود محسوب می شود ❗️ 💠💠 👌آنچه شایسته همسران مومنه است آن است که در منزل برای شوهرشان خود را زینت و کرده و بوی ناخوش و چیزهایی که سبب تنفر شوهر می شود را از خود دور کنند ، چنان که همین وظیفه عینا برای شوهر هم ثابت است ، تا خدایی ناکرده عدم توجه به این نکته موجبات انحرافات جنسی هیچ یک از زوجین را نکند ، لذا در روایات اهل بیت صریحا به این نکته پرداخته و دستور داده شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 246 باب 141 ❕اما از سوی دیگر دستور داده شده است که زنان مومنه در هنگام خروج از منزل و حضور در اجتماع ، عفت و حجاب خود را حفظ کند و در برابر نامحرمان از استعمال بوی خوش و اجتناب کند تا سلامت اخلاقی جامعه و خانواده احیانا مورد آسیب قرار نگیرد . 🔹امام علیه السلام فرمود ؛ « هر زنی که برای غیر شوهر خود را معطر کند ، خداوند نمازی از او را قبول نمی کند تا ( از این معصیت ) و بوی خوش ، غسل ( توبه ) کند » 📚الکافی ج 5 ص 507 _ الفقیه ج 3 ص 439 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر زنی که خود را خوشبو و معطر کند و از منزل خارج شود ، پیوسته ملائکه است تا به منزل باز می گردد » 📚عقاب الاعمال ص 308 ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « پیامبر نهی کرد که زن برای غیر همسر خود را زینت ( و معطر ) کند که اگر چنین کند ، برای خداوند حق است که او را وارد کند » 📚الفقیه ج 4 ص 6 ❕بنابراین اصل عمل معطر کردن برای غیر همسر ، امری ناپسند است و باید ترک شود ، با این وجود در از پیامبر گرامی آمده است ؛ « هر زنی که خود را معطر کند و از میان جماعتی ( نامحرم ) بگذرد تا بوی خودش را به مشام آنها برساند ، چنین زنی زنا کار است » 👌مستند اصلی این نقل کتب و روایات اهل است مانند ؛ 📚مسند احمد ج 4 ص 414_ سنن دارمی ،ج 2 ص 279_ سنن نسائی ج 8 ص 153 _ المستدرک ج 2 ص 396 و ... 💠و اگر در برخی کتب مانند نهج الفصاحه ( ص 188) میزان الحکمه ( ج 2 ص 1167) این نقل آمده است بدون سند بوده به گونه ای که منبع اصلی آن همان نقل اهلسنت محسوب می شود. 👌بنابراین با توجه به این که این نقل در روایات معتبر شیعه نیامده است و مویدی هم در ما ندارد ، زیاد قابل اعتماد نیست ، اگر چه اصل عمل معطر کردن در برابر نامحرمان ، زشت و ناپسند است . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔مگر امام حسین سید و شهداء می باشد ❗️چگونه در برخی روایات حضرت به عنوان سید الشهداء معرفی شده است ❕آیا این دو با یکدیگر تناقض ندارد ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که از جمله القاب حضرت حمزه علیه السلام « » می باشد. 🔷 علیه السلام فرمود ؛ « از ما بنی هاشم هستند هفت نفری که خداوند مانند آنها را خلق نکرده است ؛ رسول الله آقای اول و آخر جهانیان و خاتم پیامبران ، وصی او ( علی ) سرور وصیان ، دو نوه او حسن و حسین ،و ، و جعفر و قائم » 📚 ج22 ص276 👌در روایت دیگری حبرئیل امین حضرت را چنین معرفی کرد ؛ « این بن عبدالمطلب سید الشهداء است » 📚 ج22 ص277 ❕حضرت علی علیه السلام در شوری در برابر مهاجرین و انصار چنین کردند ؛ « شما را به خدا قسم می دهم که به مانند عموی من حمزه ، شیر خدا و شیر پیامبر و ، در میان شما کسی وجود دارد » 📚 ج2 ص555 👌امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « بر عرش مکتوب است که شیر خدا و شیر پیامبرش و سید الشهداء است » 📚 ج1 ص224 🗯از سوی دیگر خداوند در حدیث قدسی امام علیه السلام را به عنوان سید الشهداء معرفی می کند و می فرماید ؛ «او سید و سرور تمام شهداء از اولین تا آخرین آنها است و او سرور بهشت می باشد » 📚 ج44 ص238 🗯میان این دو مطلب تنافی نیست . 🔶طبق بیان پیامبر گرامی ، حضرت نسبت به شهیدان معمولی ، کسانی که پیامبر یا وصی پیامبر نیستند سید و است و شمول سرور و سید بودن او نسبت به انبیاء و امامان نمی باشد . 🔷در روایتی آمده است که پیامبر گرامی خطاب به حضرت سلام الله علیهما عرضه داشتند ؛ « شهید ما حمزه سید و سرور شهداء است . فاطمه سوال کرد آیا حمزه سرور شهدایی است که با شما شهید شده اند ( یا سرور تمام است ؟) پیامبر پاسخ دادند او سرور و سید تمام شهداء از اولین تا آخرین آنها به غیر از و است » 📚 ج22 ص280 📚 یک جلدی ص153 🗯بنابراین حضرت حمزه نسبت به شهیدان معمولی سید و سرور است و امام حسین علیه السلام نسبت به تمام شهیدان اعم از شهیدان معمولی و غیر معمولی و برتر ، سید و سرور است . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⚫️ویژه نامه به مناسبت وفات حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام ؛ ◼️ ایشان حضرت عبد العظيم بن عبد اللّه بن علىّ بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علىّ بن ابى طالب عليهم السّلام است ، كه از اكابر محدّثين، و اعاظم علما و زهّاد و عبّاد و صاحب و تقوى است، و از اصحاب حضرت جواد و هادى عليهم السّلام است و نهايت توسّل و انقطاع به خدمت ايشان داشته و احاديث بسيار از ايشان روايت كرده است . 📚منتهی الامال ج 3 ص 1899 ▪️براى اثبات عظمت علمى حضرت عبد العظيم عليه السلام، كافى است كه بدانيم امام معصوم، مردم را براى حلّ مشكلات دينى و يافتن پاسخ اعتقادى و عملىشان، به ايشان ارجاع داده است. ▫️صاحب بن عَبّاد در رسالهاى كه در شرح حال حضرت عبد العظيم عليه السلام نوشته، در توصيف علمى ايشان آورده ؛ ابو تراب رويانى، روايت كرد كه شنيدم ابو حمّاد رازى مى گفت: خدمت امام هادى عليه السلام در سامرّا رسيدم و مسائلى از حلال و حرام از ايشان پرسيدم. امام به پرسشهاى من پاسخ داد و هنگامى كه خواستم از ايشان خداحافظى كنم، به من فرمود : « اى ابو حمّاد ، هنگامى كه چيزى از امور دينى در منطقه ات براى تو مشكل شد، از عبد العظيم بن عبد اللَّه حسنى بپرس و مرا به او برسان. » 📚شناختنامه حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام و شهررى/ مجموعه رساله هاى خطّى و سنگى: ص 23 (رساله «رسالةٌ فى فضل عبد العظيم عليه السلام»، صاحب بن عبّاد). 👌این تعبير، به روشنى نشان مى دهد كه حضرت عبد العظيم عليه السلام در عصر خود، مجتهد توانمندى بوده كه بر اساس اصول و قواعدى كه از اهل بيت عليهم السلام در اختيار داشته، مى توانسته ديدگاههاى اسلام را در زمينه هاى مختلف اعتقادى و عملى، استخراج كند و به پرسشهاى مردم پاسخ گويد. بنا بر اين، ايشان تنها يك محدّث و راوى احاديث اهل بيت عليهم السلام نبوده است؛ بلكه از علماى بزرگ خاندان رسالت بوده كه پس از معصومان، توان پاسخگويى به مسائل علمى را داشته و توانمندى علمى اش مورد تأييد و تصديق امام هادى عليه السلام قرار گرفته است. 📚حکمت نامه حضرت عبد العظیم حسنی ، ص 20 👌علامه نقل می کند ؛ « زمانی که حضرت عبدالعظیم از هراس سلطان وقت ، وارد ری شد ، در سرداب منزل یکی از شیعیان سکنی گزید ، و پیوسته در آن سرداب مشغول عبادت خداوند بود ، و روزها را با روزه داری و شب ها را با شب زنده داری و سپری می کرد » 📚بحار الانوار ج 99 ص 268 ❕مهمترين نشانه عظمت و مقامات باطنى حضرت عبد العظيم عليه السلام، برابرى فضيلت زيارت مزار آن بزرگوار، با فضيلت زيارت سيّد الشهدا عليه السلام است. 👌شيخ المحدّثين، صدوق، از محمّد بن يحيى عطّار كه يكى از اهالى رى است اين گونه نقل كرده كه خدمت امام هادى عليه السلام رسيدم. ايشان فرمود: «كجا بودى؟». گفتم: حسين بن على عليه السلام را زيارت كردم. امام هادى عليه السلام فرمود: « بدان كه اگر قبر عبد العظيم را در شهر خودتان زيارت كنى، مانند كسى هستى كه حسين بن على عليه السلام را كرده باشد.» 📚ثواب الاعمال ص 124 ❕از شهيد ثانى در تعليقه خلاصة علّامه حلّى از امام رضا عليه السلام نقل شده كه فرمود ؛ « هر كس قبر عبد العظيم را زيارت كند، بر خدا لازم مى شود كه او را داخل بهشت كند. » و در حديث ديگرى از آن امام آمده كه فرمود ؛ «هر كس نمى تواند مرا زيارت كند، برادرم عبد العظيم حسنى را در رى زيارت كند» 📚حاشیه الشهید الثانی علی خلاصه الاقوال ص 191 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⚫️ویژه نامه به مناسبت شهادت سید الشهداء ، عموی بزرگوار پیامبر گرامی علیهما السلام ؛ ◼️حمزه پیامبر گرامی اسلام ؛ ❕روزى «ابو جهل» پيامبر را در «صفا» ديد و به او ناسزا و بد گفت. رسول گرامى، با او سخن نگفت و راه منزل را در پيش گرفت. ابو جهل نيز به سوى محفل قريش كنار كعبه روانه شد. حمزه كه عمو و برادر رضاعى پيامبر بود، همان روز در حالى كه كمان خود را حمايل كرده بود از شكار برگشت. عادت ديرينه او اين بود كه پس از ورود به مكّه، پيش از آنكه از فرزندان و خويشاوندان خود ديدن به عمل آورد، به زيارت و طواف كعبه مى رفت. سپس به اجتماع هاى مختلف قريش در دور كعبه سرى مى زد و سلام و تعارفى ميانشان رد و بدل مى شد. 👌وى همان روز، پس از انجام اين مراسم به سوى خانه رفت. اتفاقا كنيز «عبد اللّه بن جدعان» كه شاهد آزار ابو جهل به پيامبر بود، جلو آمد و گفت: «ابا عماره» (كنيه حمزه) اى كاش دقايقى چند در همين نقطه بودى و جريان را مى ديدى كه چگونه «ابو جهل» به برادرزاده ات ناسزا گفت و او را سخت آزار داد. سخنان اين كنيز، اثر عجيبى در روان «حمزه» گذاشت و او بدون اينكه به سرانجام كار فكر كند، تصميم گرفت كه انتقام برادرزاده خود را از «ابو جهل» بگيرد. ❕لذا از همان راهى كه آمده بود، برگشت و ابو جهل را ميان اجتماع قريش ديد و به طرف وى رفت و بدون اينكه با كسى سخن بگويد كمان خود را بلند كرد و سخت بر سر او كوفت، چنان كه سرش شكست و گفت: «او (پيامبر) را ناسزا مىگويى و من به او ايمان آورده ام و مى روم كه او رفته است، هرگاه قدرت دارى با من بجنگ». 📚سیره ابن هشام ج 1 ص 313_ تاریخ طبری ج 2 ص 72 👌اين تاريخ ، گواه بر آن است كه وجود قهرمانى مانند حمزه كه بعدها بزرگترين سردار اسلام گرديد؛ در حفظ و حراست پيامبر و تقويت جناح مسلمانان تأثير بسزايى داشت ، چنان كه ابن اثير مى نويسد ؛ « قريش، اسلام حمزه را بزرگترين عامل ترقى و تقويت مسلمانان دانستند » 📚الکامل فی التاریخ ج 2 ص 56 ❕پس از جنگ احد و شهادت حمزه علیه السلام ، اكثر خانه هاى مدینه ناله مادران داغديده و همسران شوهر از دست داده بلند بود. 👌پيامبر به خانه هاى «بنى عبد الاشهل» رسيد. نوحه سرايى زنان آنها، حال پيامبر را منقلب ساخت. اشك از چشمان نورانى اش شد و با چشمانى اشكبار زير لب اين جمله را گفت ؛ «متأسفم كه كسى براى «حمزه» گريه نمى كند » ❕سعد معاذ و چند نفر ديگر از مقصد پيامبر آگاه شدند، به گروهى از زنان دستور دادند كه براى حمزه، اين افسر خدمتگزار نوحه سرايى كنند. پيامبر گرامى از جريان، مطلع شد، در حق زنان دعا كرد . 📚بحار الانوار ج 20 ص 98 🔹امام علیه السلام فرمود ؛ « هیچ روزی بر رسول خدا سخت تر از روز احد که حمزه در آن شهید شد نبود ، حمزه کسی بود که شیر خدا و شیر رسول خدا بود » 📚امالی صدوق ص 462 💠ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
💠ادامه 👇👇👇 👌 از حضرت امام عليه السّلام روایت شده كه حضرت رسول فرمود ؛ « بهترين برادران من على است، و بهترين عموهاى من حمزه است، و عبّاس با پدرم از يك اصل بر آمده است. » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 61 👌و فرمود ؛ « حضرت در نماز بر هفتاد تكبير گفت.» 📚همان مدرک ص 45 ❕و در قرب الأسناد از حضرت صادق عليه السّلام نقل است كه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند ؛ «از ما است رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم كه سيّد پيشينيان وپسينيان است و خاتم پيغمبران است، و وصىّ او كه بهترين اوصياى پيغمبران است، و دو فرزندزاده او حسن و حسين عليهم السّلام كه فرزندزاده هاى پيغمبرانند، و بهترين شهيدان حمزه كه عمّ او است و جعفر كه با ملائكه پرواز مى كند و قائم آل محمّد- صلوات اللّه عليهم اجمعين » 📚قرب الاسناد ص 25 👌 على بن ابراهيم كرده كه حضرت رسول فرمود ؛ « پروردگار من برگزيده مرا با سه نفر اهل بيت من كه من بهترين و پرهيزكارترين ايشانم و فخر نمى كنم، برگزيد مرا و على و جعفر دو پسر ابو طالب را و حمزه پسر عبد المطّلب » 📚تفسیر قمی ج 2 ص 347 👌از آن حضرت در بصائر روايت شده كه بر ساق نوشته است ؛ « حمزه شير خدا و شير رسول خدا و سيّد الشهداء است.» 📚بصائر الدرجات ص 121 ❕خداوند می فرماید ؛ « در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر كه با خدا بستند صادقانه ايستاده اند، بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند) و بعضى ديگر در انتظارند و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود نداده اند.» ( احزاب 23) 👌امام محمّد باقر عليه السّلام در تفسير آيه فرمود ؛ « مراد از کسی که پیمان خود را به آخر برده است ، حمزه و جعفر ، است و کسی که منتظر است ، علىّ بن ابى طالب است » 📚تفسیر قمی ج 2 ص 188 👌پیامبر فرمود ؛ « هرکس من را زیارت کند و قبر عمویم حمزه را زیارت نکند ، به من جفا کرده است » 📚سفینه البحار ج 2 ص 433 👌و فرمود ؛ « در هنگام قیامت جمعیتی زیاد دیده می شود که جز خداوند عدد آنها را نمی داند ، آنان محبین عمویم حمزه هستند ، بسیاری از آنان بوده که به سبب گناهان نمی توانند وارد بهشت شوند ، آنان حمزه عمویم را برای نجات صدا می زنند ، حمزه به من و علی بن ابی طالب می گوید اینان دوستداران من هستند که از من درخواست کمک دارند ، رسول خدا به علی امر می کند که محبین حمزه را ( به شفاعت حمزه ) وارد بهشت کند » 📚بحار الانوار ج 22 ص 281 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔روایتی است که از برخی شنیده ام که مولی علی می گفت من از بچگی مظلوم بودم وقتی کوچک بودم ، عقیل برادرم چشم درد می شد اما دارو در چشماش نمیریخت و می گفت اول تو چشم علی دارو بریزید بعد چشم من با این که امام علی چشم نبود ❗️آیا سندیت دارد ❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که علی علیه السلام بزرگترین مظلوم تاریخ است که مورد انواع و اقسام ظلم های مادی و معنوی از ناحیه ظالمین خدا نشناس قرا گرفته است تا جایی که ابن شهر نقل می کند ؛ « على عليه السلام هيچگاه به منبر نرفت، مگر آن كه پيش از پايين آمدن در پايان سخنش فرمود ، از زمانى كه خداوند، پيامبرش را قبض روح كرد، همواره مظلوم بوده ام». 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 115 👌و در دیگری آمده است ؛ « به هنگامى كه على عليه السلام سخنرانى مى كرد، اعرابى ای فرياد كشيد: واى، ستم ديده ام . على عليه السلام او را به نزديك خواند. وقتى نزدش رفت، به وى فرمود: «تو يك ستم ديده اى و من، به شمارِ سنگها و كُركها (ى چارپايانْ) ستم ديده ام». 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی ج 4 ص 106 ❕این ظلم ها و ستم ها مورد پیامبر گرامی قرار گرفته و فرمود ؛ «جبرئيل به من خبر داد كه آنان بر علی ظلم خواهند كرد، از حقّش بازش مى دارند، با او مى جنگند، فرزندانش را مى كُشند و به آنان بعد از او ستم مى كنند » 📚امالی طوسی ص 351 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است روایتی است که در برخی منابع به نقل از علی علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « من از زمانی که به دنیا آمده ام مظلوم بوده ام ، تا جایی که عقیل گرفتار چشم درد می شد و می گفت دوا در چشمم نمی ریزم مگر آنکه ابتدا در چشم علی دوا بریزید ، آنان در من دوا می ریختند در حالی که من چشم درد نبودم » 📚علل الشرائع ج 1 ص 45_ وسائل الشیعه ج 12 ص 124 ❕این نقل با این که در برخی منابع نیز آمده است اما زیاد قابل اعتماد نیست ، زیرا عقیل در زمان علی علیه السلام کودک نبوده است تا از ریختن دوا در چشمش امتناع کند ، بلکه او بیست سال از علی علیه السلام بزرگتر بوده است و مردی عاقل و کامل می شده است . آیا این رفتار از عقیل عاقلانه است ❔ 📚الصحیح من الامام علی علیه السلام ، عاملی ، ج 1 ص 132 ❔از سوی دیگر چگونه از پدر و مادر عقیل بر می آید که دست به چنین کاری بزنند و به فرزند چون علی علیه السلام چنین ظلمی را روا بدارند در حالی که پدر و مادر عقیل از ترین افراد بوده اند . 📚همان مدرک ❕لذا علامه پس از نقل روایت مذکور می نویسد ؛ « این روایت خالی از غرابت و استبعاد نیست ، چرا که بین علی علیه السلام و عقیل اختلافی ساله است و معقول نیست که عقیل با کمال عقلش چنین درخواست آسیب زننده ای نسبت به علی که از او بوده است داشته باشد ، گذسته از آنکه چگونه والدین علی ، تن به چنین کاری می دادند » 📚بحار الانوار ج 27 ص 208 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔شاگردانم زیاد سوال می کنند که ما در به دنیا آمدن هیچ اختیاری نداشتیم و جبرا به دنیا آمدیم ، من نمی خواستم به بیایم چرا خدا من را جبرا به دنیا آورد و مورد امر و نهی قرار داد ❗️آیا معاذ الله این ظلم خداوند به ما محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌 در صورتی که بگوییم انسان بدون اختيار خويش پا به عرصه هستى گذاشته است اما در مقابل، از نعمتى بى نظير برخوردار گشته و آن عبارت است از «هستى»، «وجود» و آثار آن. در مقابل «عدم»، «» و «ندارى» نقمت و زيانى بى نظير است. ❕خداوند لطف بزرگى فرموده كه ما را از عرصه نيستى به هستى درآورده است و ما بايد شكرگزار چنين اى باشيم و لو آن كه اختيار و اراده ما در آن، هيچ نقشى نداشته باشد. 👌 البته اگر خوب دقت كنيم ترجيح «زندگى» بر مرگ و «بود» بر نبود در نهاد و فطرت هر انسانى نهفته است و همگان در جهت ادامه حیات خودشان تلاش میکنند و با عواملی که حیات آنها را به می اندازد مبارزه می کنند ، همه این ها گواه بر آن است که حیات و وجود فطری بشر است و خداوند چیزی به انسان بخشیده است که مورد رغبت همه انسانها است ، البته اگر در ميان انسانها كسى مخالف اين نظر باشد به جهت برخى مشكلات پيش آمده است كه بايد سعى كند از جلو راه خود بر دارد . نه اينكه بخاطر مشكلات به اصل حيات و زندگى بدبين و باشد. 🔰البته معتقد است که بشر به اختیار خودشان پا به عرصه وجود گذاشته است و چنین نبوده است که افراد انسان در به دنیا آمدن اختیاری از خود نداشته باشند . ❕این مطلب است که خداوند در سوره اعراف به آن اشاره کرده و می فرماید ؛ « وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ » 🔸« به خاطر بياور زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) آيا من پروردگار شما نيستم؟! گفتند آرى، گواهى مى دهيم (چرا چنين كرد؟) براى اينكه در روز رستاخيز نگوئيد ما از اين بوديم (و از پيمان فطرى توحيد و خداشناسى بى خبر).» 🔰اعراف 172 👌از روایات متعددی استفاده می شود هنگامى كه آدم آفريده شد فرزندان آينده او تا آخرين فرد از پشت او به صورت ذراتى بيرون آمدند و طبق بعضى از روايات اين ذرات از گل آدم بيرون آمدند، آنها داراى عقل و شعور كافى براى شنيدن سخن و گفتن بودند، در اين هنگام از طرف خداوند به آنها خطاب شد « أَ لَسْتُ بِرَبِّكُم » آيا پروردگار شما نيستم ، همگى در پاسخ گفتند:" بَلى شَهِدْنا" آرى بر اين حقيقت گواهيم. 👌سپس همه اين ذرات به صلب آدم یا به گل آدم باز گشتند و به همين جهت اين عالم را عالم ذر و اين پيمان را پيمان مى نامند. 📚بحار الانوار ج 5 ص 225 باب 10 ❕روشن است که اقرار به ربوبیت الهی در زندگی فرد فرد انسان ها ، منوط به پذیرفتن اصل حیات و است ، ذریه آدم با اقرار به ربوبیت الهی درواقع اعلام رضایت به حیات و به زندگی دنیا آمدن کردند و خداوند پس از این رضایت و اقرار به ربوبیت الهی ، آنها را به حیات دنیا آورد ، اگر چه پس از این پیمان برخی از انسانها به این عهد و عمل نکردند و ربوبیت خداوند را انکار و حتی نسبت به اصل حیات خود اعتراض کردند . 🔹بنابراین بر خلاف آنچه برخی می کنند ،خلقت اجباری در کار نبوده است و خداوند افراد انسان را پس از رضایت خودشان ، زندگی و حیات و وجود داده است ، و پس از آن ، حب به حیات و زندگی و توحید ربوبی خداوند با فطرت انسانها آمیخته گشته و به صورت یک پیمان فطری در آمده است و خداوند نسبت به فراموشی این دو اصل فطری تذکر داده است . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔از برخی محققین شنیده ام که ابوبکر در هیچ جنگی اصلا دست به شمشیر نبرده است و خیلی اهل شجاعت و نبوده است ❗️ این مطلب چقدر سندیت دارد ❕❕ 💠💠 👌ابن ابی الحدید از علمای برجسته اهل سنت می نویسد ؛ « اصلا دیده نشد که ابوبکر تیری به سوی دشمن پرتاب کند یا شمشیری بکشد و یا خونی از دشمنان به بریزد » 📚شرح نهج البلاغه ،ابن ابی الحدید ج 13 ص 281 ❕ابوبکر در جنگ بدر که نخستین جنگ مسلمین در برابر مشرکین بود ، به بهانه بودن با پیامبر از حضور در میدان نبرد کرد و با این که پیامبر گرامی شخصا به میدان نبرد آمد ، اما ابوبکر هیچگاه در صحنه نبرد حاضر نشد . 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 457_ مجمع الزوائد ج 9 ص 12 👌ابن تیمیه برای توجیه عدم حضور ابوبکر در میدان می گوید ؛ « جهاد گاهی جهاد بدنی و حضور در میدان است و گاهی جهاد در دعا کردن و عدم حضور در میدان است ، ابوبکر از حضور در میدان بدر امتناع کرد ، اما وقتی پیامبر پا به میدان گذاشت ، برای پیروزی پیامبر دعا کرد ، ابوبکر و عمر در جهاد دعا کردن از دیگران داشتند » 📚منهاج السنه ج 8 ص 78_ 86 _ مجموع الفتاوی ج 28 ص 257 ❕در جنگ احد نیز با تمام از صحنه نبرد گریخت چنان که عایشه از او نقل می کند ؛ « ابوبکر هرگاه جنگ احد را به خاطر میاورد گریه می کرد و می گفت من اولین نفری بودم که از صحنه احد بازگشتم » 📚سیره ابن اسحاق ج 6 ص 183 ❔آیا براستی ابوبکر با فردی مانند علی علیه السلام و رشادت های او قابل مقایسه است تا جایی که سفیان می گفت ؛ « علی بن ابی طالب مانند کوهی بین مسلمین و مشرکین بود ، خداوند به وسیله او به مسلمین عزت و به مشرکین ذلت داد » 📚بحار الانوار ج 41 ص 62 ❕شجاعت و دفاع مثال زدنی علی علیه السلام از پیامبر اسلام و آیین او به قدری بود که علمای اهل از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛ « در شب معراج، بر ساق عرش حضرت پروردگار، اين مكتوب را مشاهده كردم: خدائى جز خداى يكتا نيست، محمد رسول خداست، او را به نيروى على و تأييد نمودم» 📚تاریخ بغداد ج 11 ص 173_ ذخائر العقبی ص 69_ کنزالعمال ج 6 ص 158 ❕و نقل می کنند که فرمود ؛ « على، شير خدا و از نيام كشيده خداوند است كه دشمنان او را از پاى درمى آورد » 📚ذخائر العقبی ص 92 👌از ابن عباس نیز می کنند که می گفت ؛ « على كسى بود كه در هر نبردى پرچمدارى رسول خدا را به عهده داشت؛ على كسى است كه در هنگام پا به فرار گذاشتن ديگران، پايدارى كرد و از كارزار دست نكشيد » 📚الاستیعاب ، ابن عبد البر ، ج 2 ص 457 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔نظرتان درباره این سخن در مورد هلال ماه چیست ❕ 💢اگر در همه دنیا یک جا ماه دیده شد، برای کل مردم زمین اول ماه است/ چند اول ماه، خلاف واقعیت و قرآن کریم است ✔️آیت‌الله‌‌‌‌‌‌‌ نوری همدانی: 🔹بر اساس بیان قرآن، ماه یک موجود است که مبدا، مسافت و مقصد آن معلوم است و یک بدر بیشتر نداریم. 🔹این نوع اختلافات را باید از روی قرآن حل کنیم؛ قرآن فرموده که تعداد ماه‌ها در سال ۱۲ عدد بیشتر نیست و ملاک هم ماه است. 🔹در همه دنیا در یک جا اگر ماه دیده شد برای کل مردم زمین اول ماه است، زیرا ماه موجود مشخص است. 🔹آیت‌الله بروجردی و امام به وحدت افق قائل بودند؛ لذا اگر ما بخواهیم با قرآن ارتباط بیشتری داشته باشیم خیلی از مسائل فقهی را می‌توانیم حل کنیم. 🔹متاسفانه در یک شهر نیز این اختلاف را می‌بینیم که نمونه آن در قم هم رخ داده است و در سال جاری با اینکه جمعه، عید فطراعلام شده بود برخی شنبه را عید می‌دانستند. 💠پاسخ💠 👌بحث این است که هرگاه در نقطه اى از جهان هلال ماه رؤيت شود آيا براى ساير نقاط كافى است؟ ❕مشهور در ميان فقهاى گرامى اهل بيت عليهم السّلام اين است كه اتّحاد افق شرط است. مرحوم محقّق يزدى مسأله را در عروه مطرح كرده و تقارب بلاد يا وحدت افق را شرط دانسته و اكثريّت قريب به اتّفاق محشّين، آن را پذيرفته اند. 💠ولى بعضى از بزرگان پيشين و معاصر آن را شرط ندانسته و رؤيت هلال را در يك نقطه از جهان كافى براى مناطق ديگر دانسته اند. ❕استدلال این دسته از علما بر آن است که طلوع ماه و تولّد آن يك امر است نه زمينى و خروج از تحت الشعاع ، يك پديده آسمانى است كه مربوط به مقابله خورشيد با ماه است. هرگاه آن نيمى از كره ماه كه دائما مقابل ما قرار گرفته از تاريكى خارج شود و كمى از آن در برابر خورشيد قرار گيرد، ماه نو آغاز شده است و ارتباطى با مناطق مختلف ندارد و اين يك امر آسمانى است نه زمينى. 📚المستند فى شرح العروة الوثقى للبروجردى، ج 12، ص 118 🔹مرحوم صاحب می نویسد ؛ « ما حکم می کنیم به وجوب روزه یا وجوب قضاء روزه فوت شده در صورت ثابت شدن هلال ماه در شهر مکلف یا شهر و منطقه دیگر چه می خواهد منطقه دیگر نزدیک به منطقه مکلف باشد و چه دور باشد» 📚الحدائق الناضره ج 13 ص 266 ❕این دسته از علما به روایاتی استدلال می کنند که امام علیه السلام فرموده اگر در سایر شهر ها ماه رویت شد و اهالی آن شهر ها به رویت تصریح کردند ، برای سایر شهرها نیز هلال ماه ثابت می شود . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « اگر ( اول ماه رمضان برایت ثابت نشد و آن را روزه نگرفتی ) اما اهالی شهر های دیگر گفتند که آن روز ، روز اول ماه بوده است ، آن روزه را کن و روزه بگیر » 📚التهذیب ج 4 ص 157 👌امام علیه السلام در این روایت شهادت اهالی سایر شهرها را ملاک قرار داده است ، چه می خواهد آن شهرها با شهر مکلف هم افق باشد یا نباشد ، همین که ماه در شهری و منطقه ای ثابت شد ، برای دیگر نیز ثابت می شود . 📚الحدائق الناضره ج 13 ص 265 ❕« راوی از امام علیه السلام سوال کرد در مورد ثبوت هلال ماه رمضان در صورتی که در روز بیست و نهم شعبان دیده نشود ؟ 🔹امام فرمود ؛ « شعبان را در این صورت روزه ادامه بده ، اما اگر اهالی شهر دیگری گفتند که هلال ماه رمضان را دیده اند ، تو روز اول رمضان را قضاء کن » 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 293 ❕در این روایت نیز امام علیه السلام معیار را شهادت سایر شهرها بر رویت هلال قرار داده است چه می خواهد آن شهر ها با شهر مکلف اتحاد افق داشته باشد و چه نداشته باشد . 👌البته عده ای دیگر از فقها این ادله را قبول نداشته و به نقد آن پرداخته اند که جهت آگاهی از ادله آنها کنید ؛ 📚چند نکته مهم درباره رویت هلال ، مکارم شیرازی ، ص 17 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔ما می گوییم در برزخ یا بهشت برزخی داریم یا حهنم برزخی ❕مومنین کامل وارد بهشت برزخی و کافران وارد دوزخ می شوند ❗️تکلیف شیعیان گنهکار چه می شود ❕آنها وارد بهشت می شوند یا دوزخ ❕یا اصلا برزخ را تجربه نمی کنند ❕❕ 💠💠 👌ما معتقديم در ميان اين جهان و سراى آخرت، جهان سوّمى به نام «برزخ» است كه ارواح همه انسانها پس از مرگ تا روز قيامت در آن قرار مى گيرند. ❕قرآن می فرماید ؛ 🔰«وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخ الى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ و پشت سر آنها (پس از مرگ) برزخى است تا روز قيامت». ( مومنون 100) 👌البته از جزئيات آن جهان نيز زيادى نداريم و نمى توانيم داشته باشيم، اين قدر مى دانيم كه ارواح نيكان و صالحانى كه در درجات بالا قرار دارند مانند ارواح شهدا در آن جهان، متنعّم به نعمتهاى هستند: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيلِ اللَّهِ امْواتاً بَلْ احْياء عِنْدَ ربِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند مردگانند، بلكه آنها زنده اند و در پيشگاه پروردگارشان متنعّم اند». ( آل عمران 169) 👌و نيز ارواح ظالمان و طاغوتها و حاميان آنها در آن جهان معذّبند، همان گونه كه قرآن درباره فرعون و آل فرعون مى گويد: « عذاب آنها (در برزخ) آتش (دوزخ) است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى شوند، و روزى كه قيامت برپا شود (مى فرمايد) آل فرعون را داخل عذابها كنيد!». ( مومن 46) ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « مومنین در برزخ در حجره هايى از بهشت قرار دارند، از غذاهاى بهشتى مى خورند، و از نوشيدني هايش مى نوشند، و مى گويند پروردگارا، هر چه زودتر قيامت را بر پا كن و به هايى كه به ما داده اى وفا فرما ، ارواح کفار نیز در آتش جهنم هستند و آتش بر آنها عرضه می شود و می گویند خدایا قیامت را برپا مکن و آنچه در مورد عذاب به ما وعده داده ای اجرا مکن و آخرین ما را به اولین ما ملحق مکن » 📚 الکافی ج 3 ص 244 _ بحار الانوار ج 6 ص 270 ❔حال سوال در مورد دو باقی مانده از انسانها می باشد ‌که سرنوشت آنها چه می شود ؛ 1⃣مستضعفین 2⃣ مومنین گنهکار که بدون توبه از دنیا رفته اند . ❕دسته اول یعنی مستضعفین را درک نمی کند و برزخ برای آنها همانند یک خواب می گذرد و از آنجایی که عناد و دشمنی با خداوند نداشتند ، به تعبیر روایت در عالم برزخ رائحه ای از بهشت به آنها می رسد ، اما برزخ را کاملا درک نمی کنند . 📚بحار الانوار ج 69 ص 158 👌اما مومنین گنهکار که بدون از دنیا رفته اند ، نخست وارد دوزخ برزخی می شوند تا گناهانشان با عذاب شدن بریزد و پس از آن وارد بهشت برزخی می شوند . ❕ امام علیه السلام فرمود : « بنده مومن زمانی که گناهانش زیاد شود و کاری نکند تا آن ها بخشیده شود ،خداوند او را مبتلا به حزن و اندوه در دنیا می کند تا کفاره گناهانش باشد اگر چنین نشود خداوند او را گرفتار بیماری در جسمش می کند تا کفاره گناهانش باشد اگر چنین نشد خداوند جان دادنش را بر او سخت می گیرد تا کفاره گناهانش باشد و اگر چنین نشد در قبر و گرفتار می شود تا زمانی که خداوند را ملاقات می کند گناهی بر او نباشد » 📚امالی صدوق ص 294 👌عمرو بن یزید می گوید ؛ « از امام صادق علیه السلام سوال کردم که شما می گویید تمام شیعیان ما در بهشت هستند ، در حالی که برخی از آنها گناهان کبیره اند ❕ 🔹امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « آری تمام شیعیان به شفاعت پیامبر و وصی پیامبر وارد بهشت می شوند اما من از شما می ترسم » 📚الکافی ج 3 ص 242 ❕از این روایت شریف نیز استفاده می شود که مومنین گناهکار در برزخ برای پاک شدن گرفتار هستند ، طبیعتا اگر به اندازه گناهان عذاب شوند و کاملا از گناهان پاک شوند ،دیگر دلیلی بر ماندن آنها در جهنم برزخی نیست و وارد بهشت می شوند . 💠ادامه پاسخ 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
💠ادامه 👇 🔰آنچه گفته شد به وضوح از روایات استفاده می شود و به دست می آید با این وجود برخی از معتقدند که مومنین گنهکار برزخ را درک نمی کنند و همانند مستضعفین برزخ برای آنها شبیه خواب می گذرد و چیزی نمی فهمند تا روز قیامت مورد حساب و واقع شوند ، لذا چنین می گویند ؛ « گروه سوّمى كه گناهان كمترى دارند نه جزء مومنین کاملند و نه ظالمین کامل ، و مشمول هيچ كدام از عذاب و كيفر ، گويى در جهان برزخ در حالتى شبيه به خواب فرو مى روند و در رستاخيز بيدار مى شوند » 📚اعتقاد ما ، ص 71 ❕شیخ نیز درباره حال برزخی مومنین گنهکار می گوید ؛ « ممکن است برزخ را درک کنند و ممکن است برزخ آنها شبیه خواب باشد و چیزی را درک نکنند ، درک برزخ برای عذاب شدن است تا در قیامت خداوند را پاکیزه ملاقات کنند و همچنین است که اصلا در برزخ مورد حساب قرار نگیرند تا قیامت ...» 📚اوائل المقالات ص 76 👌اما بر آن است که مومنین گنهکار برزخ را درک کرده و برای تطهیر عذاب می شوند و پس از تطهیر در صورتی که هنوز قیامت برپا نشده باشد ، وارد بهشت برزخی می شوند ، بر این نظریه علاوه بر ادله مذکور ، ادله دیگری نیز است که جهت پرهیز از اطناب به همین مقدار می کنیم . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman