eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
219 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔محمد میگوید قد آدم ٣۰ متر بوده!!! ◾️|۶٢٢٧|-[حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ جَعْفَرٍ، .... عَنِ النَّبِيِّ قَالَ: "خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ، طُولُهُ سِتُّونَ ذِرَاعًا"...]-{پیامبر گفت: خداوند، آدم را آفرید که قامتش، شصت ذراع(٣۰ متر) بود.}-| صحیح مسلم و مسند امام صادق | ◼️این سخن محمد در حالى است که بلندقدترین دایناسور در طول تاریخ یعنی Sauroposeidon ارتفاعی معادل با ۱٨ متر داشته است و این یعنی آدم از این دایناسور غول پیکر ۱٢ متر بلند تر بوده ❗️❗️ 💠💠 👌 در نقل های متعدد اهل سنت ، طول قامت آدم علیه السلام شصت ذراع معادل سی متر دانسته شده است . ❕ابوهریره به نقل از پیامبر گرامی می آورد؛ « طول آدم شصت ذراع بوده است » 📚مسند احمد ج 16 ص 532 ❕این مضمون به نقل از منابع اهل سنت در بحار الانوار هم آمده است و علامه مجلسی تصریح کرده است که این نقل از اهل سنت است ؛ 📚بحار الانوار ج 11 ص 115 ❕روشن است روایاتی که در منابع اهل سنت آمده است ، برای ما به خودی خود حجت نیست ، خصوصا در جایی که راوی روایت ابوهریره است ، کسی که امام صادق علیه السلام در وصف او فرمود ؛ « سه تن بودند که پیوسته بر پیامبر دروغ می بستند که آنان ابوهریره و انس بن مالک و یک زن بودند » 📚الخصال ج1 ص190 ❕ظاهرا ابوهریره مطلب مذکور را از اهل کتاب گرفته بود ، زیرا مضمون سخن او را یهود نقل می کند ، مثلا نقل می کنند ؛ « عوج بن عنق، نوه‏ ى دخترى حضرت آدم و طول او سه هزار و سيصد و سى و سه ذراع بوده است. اين مرد، كافر و زنازاده بوده، در زمان حضرت نوح از سوار شدن بر كشتى امتناع ورزيده، ولى از طوفان و سيل نجات يافته است. غذاى روزانه ‏ى او دو هزار گاو نر يا همان اندازه از پرندگان بوده و تقريبا هزار صاع آب مى‏ نوشيده است. وى تا زمان حضرت موسى زنده بوده است و در آن زمان، در حالى كه با كوهى عظيم كه آن را از جا كنده بوده و بر روى سر خود حمل مى‏ كرده تا با لشكر موسى به نبرد بپردازد، كشته شده است. نحوه ‏ى مردن وى اين‏گونه بوده است خداوند، مورچه‏ اى را بر روى كوه قرار داد؛ مورچه با دندان‏هاى خود كوه را سوراخ كرد تا به سر عوج رسيد. كوه سوراخ ‏شده، مانند طوقى دور گردن عوج افتاد. موسى كه اندازه ‏ى قامتش ده ذراع بود و عصايش نيز به ده ذراع مى‏ رسيد، تا ده ذراع نيز به هوا پريد و با عصاى خود، محكم به زانوان عوج‏ كوبيد و همان، باعث مرگ او شد » 📚 الإسرائيليّات و أثرها في كتب التفسير، ص 374، به نقل از تلمود، ص 35 و 36 ❕ابوهریره با کعب الاحبار یهودی بسیار در ارتباط بود و آنچه را که از او فرا می گرفت با عنوان روایت از پیامبر برای مردم روایت می کرد . 👌عالمان علم رجال اهل سنت در بحث «روايت صحابه از تابعين» يا «روايت أكابر از أصاغر» يادآور شده ‏اند كه ابو هريره ، معاويه، انس و ديگران، از كعب الأحبار يهودى كه با نيرنگ، تظاهر به اسلام مى ‏كرد ولى در دل خود بر آيين يهودى خويش باقى بود، روايت نقل كرده ‏اند. به نظر مى‏ آيد ابو هريرة بيش از ديگر صحابه، فريفته ‏ى كعب الأحبار شده و به وى اعتماد نموده و از او و برادرانش بيش از ديگران روايت كرده است. با بررسى روشن مى‏ شود كه كعب الأحبار سعى نموده است با زيركى، بر ساده‏ لوحى ابو هريره سيطره يافته، دين اسلام را از انديشه ‏هاى خرافى و موهوم پر سازد. وى براى رسيدن به اين هدف، از روش‏هاى شگفت‏ آورى بهره جسته است. 📚اضواء علی السنه المحمدیه ص 207 👌کعب الأحبار درباره‏ ابو هريره مى‏ گويد ؛ « من كسى را نديدم كه تورات را نخوانده باشد، ولى به محتواى تورات از ابوهريره آگاه‏تر باشد.» 📚همان مدرک 👌در صحيحين از ابو هريره چنين نقل شده است ؛ « خداوند آدم را بر صورت خودش آفريد ، طولش شصت ذراع بوده است » 📚صحیح بخاری ج 10 ص 49 ❕ اين معنا در تورات، سفر پيدايش، آمده است ؛ 📚تورات سفر پیدایش ، باب اول آیه 27 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در نقلی از روایات شیعه نیز آمده است که طول قامت آدم علیه السلام هفتاد ذراع بوده است ، یعنی حدود سی و پنج متر . ❕شیخ کلینی از مقاتل بن سليمان نقل می کند که ؛ « از امام صادق پرسيدم طول قد آدم هنگامى كه به زمين فرود شد چه اندازه بود ... فرمود ؛ « در كتاب على بن ابى طالب يافتيم كه خدا عز و جل چون آدم و همسرش حوا را به زمين فرود آورد دو پاى آدم روى گردنه كوه صفا بود و سرش زير افق آسمان و به خدا از آزار گرماى آفتاب كه به او ميرسيد شكايت كرد، خدا عز و جل بسوى جبرئيل وحى كرد كه آدم از اينكه گرمى آفتاب به او ميرسد و اثر ميكند شكايت دارد و جبرئيل او را درهم فشرد و طول قد او را هفتاد ذراع بذراع خودش ساخت...» 📚الکافی ج 8 ص 233 👌 راوی روایت مقاتل بن سلیمان است که بتری و سنی مذهب بوده که در مورد او گفته اند در روایت دروغ و جعل وارد می کرده است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 485 ❕بنابراین هیچ بعید نیست که راوی مذکور مطلب را از ابوهریره فرا گرفته باشد و به دروغ به امام صادق علیه السلام نسبت داده باشد . 👌اگر هم بخواهیم روایت مذکور در کافی را قبول کنیم باید در توضیح آن چنین بگوییم ؛ 1⃣طبق بیان علامه مجلسی « مقصود از هفتاد، 70 گام يا 70 وجب باشد و قدم و وجب را در كلام نياورده براى شهرت اندازه ‏گيرى قامت با قدم كه قرينه مقام می تواند باشد چنانچه اگر بگويند طول قامت انسان هفت است بذهن پيش آيد كه مقصود هفت قدم است و مقصود اينست كه طول قامتش 70 قدم معمولى شد و آن برابر اندازه ذراع او بود پيش از اين تغيير و فائده ذكر ذراع اشاره به اندازه طول او است پيش از اين تغيير قامت » 📚مراه العقول ج 26 ص 172 2⃣ضمیر در « ذراعا بذراعه » به « ملک » بازگشت کند ، یعنی فرشته وقتی به جسم در آمده بود ، طول آدم را هفتاد ذراع به ذراع خودش قرار داد ، و ذراع او به اندازه یک وجب و یک قدم بوده که در مجموع طول آدم علیه السلام هفتاد وجب و قدم بوده است ، چنان که در نقل دیگری پس از بیان طول آدم علیه السلام آمده است « ذراعا بذراع الملک » ، یعنی ذراع به کار رفته ، در طول آدم به اندازه ذراع ملک بوده است » 📚تفسیر ابن کثیر ج 4 ص 314 👌به هر حال با توجه به آنکه قرآن می گوید آدم بر بهترین شکل و نظام آفریده شده است «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ » ( تین 4 )و خداوند به او و فرزندانش کرامت و عظمت بخشیده است « وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ » (اسراء آيه 70) و بعد از اتمام خلقتش خداوند خود را ستوده و مى ‏فرمايد ؛ « فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ » « پس بزرگ و پر بركت است خدايى كه بهترين خلق كنندگان است » ( مومنون 14) نمی توانیم قد سی یا سی و پنج متری آدم را قبول کنیم ، خصوصا آنکه در روایتی امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « خداوند صورت آدم را برگزید و بر سایر صورتهای مختلفه برتری داد » 📚الکافی ج 1 ص 134 ❕بنابراین حضرت آدم دارای بهترین و معتدل ترین صورت و شکل و شمائل بوده است نه صورتی سی متری یا سی و پنج متری که از حد اعتدال و زیبایی خارج است و روایات مذکور ساختگی اهل سنت و ابوهریره است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌اعجاز عددی در قرآن واقعیت ندارد و موارد نقض آن متعدد است ، متاسفانه برخی از کانال ها بدون توجه لازم مروج این نوع از اعجاز اند و بهانه به دست معاندین می دهند ، در ذیل بیشتر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/770
👌در گذشته توضیح دادیم که امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت زندگی عادی دارند و به صورت طبیعی میان مردم زندگی می کند و امکان بیمار شدنشان و مثلا کرونا گرفتنشان هم می باشد و مردم هم با ایشان رابطه و مراوده دارند اما شخصیت اصلی ایشان را نمی شناسند ، و طبیعتا دوستانی از مردم عادی دارند که اگر مثلا بیمار شوند ، کم کارشان باشند ، پاسخ مفصل ما را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2073 ipasookh.ir
👌عقیده ما در مورد تفاوت خداوند و امامان را که چند وقتی است مورد پرسش معاندان و وهابیون قرار گرفته است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2122 ipasookh.ir
🤔 ❔شرحی بر افسردگی شدید على بن ابی طالب و نفرت وی از انسان بودن: ◾️[دیوان امیرالمومنین·ص۴٨٨]-|۱٨۴۱|:{ليت امي لم تلدني * ليتني کنت صبيا * لیتنی کنت حشیشا * أکلتني الْبُهْمُ نِيّا} : |۱٨۴۱|: ای کاش مادرم مرا نمیزاد، ای کاش کودکی بودم، ای کاش حشیشی(گياه) بودم که حیوانات مرا میخوردند ◼️اسلام با ترساندن پیروانش از زندگی، مرگ و انسان بودن آنان را چنان افسرده میکند که حتی علی بن ابیطالب مایل بود حشیشی باشد که بزی وی را بخورد یا اصلا از مادر زاده نمیشد و همین افسردگی منشاء هزاران جنایت دیگر مسلمین در طول تاریخ گردیده است ❗️❗️ 💠💠 👌اسلام پیروان خود را دعوت به امید و حیات و زندگی و شادی می کند ، نه افسردگی و تنفر از زندگی و انسان بودن . ❕«آرزو» و «اميد» به زندگی نقش بسيار مهمّى در حركت چرخهاى زندگى و پيشرفت در جنبه‏ هاى مادّى و معنوى بشر دارد. اگر اميد و آرزو در دل «مادر» نباشد هرگز فرزندش را شير نمى ‏دهد و انواع زحمت‏ها و ناراحتى‏ ها را براى پرورش او تحمّل نمى‏ نمايد، همان گونه كه در حديث معروف نبوى آمده است ؛ «اميد و آرزو، رحمت براى امّت من است و اگر اميد و آرزو نبود هيچ مادرى فرزندش را شير نمى ‏داد و هيچ باغبانى نهالى نمى ‏كاشت». 📚بحار الانوار ج 74 ص 173 ❕ در حديثى از حضرت مسيح عليه السلام مى ‏خوانيم ؛ «در جايى نشسته بود و پيرمردى را مشاهده كرد كه با كمك بيل به شكافتن زمين مشغول است (و تلاش گرم و مستمرّى براى كار كشاوزى دارد) حضرت مسيح عليه السلام به پيشگاه خدا عرضه داشت ؛ «خداوندا اميد و آرزو را از او برگير!» ناگهان پيرمرد بيل را به كنارى انداخت و روى زمين دراز كشيد و خوابيد، كمى بعد حضرت مسيح عليه السلام عرضه داشت: «بارالها! اميد و آرزو را به او بازگردان!» ناگهان مشاهده كرد كه پيرمرد برخاست و دوباره مشغول فعّاليّت و كار شد! حضرت مسيح عليه السلام از او سؤال كرد كه من دو حال مختلف از تو ديدم، يك بار بيل را به كنار افكندى و روى زمين خوابيدى، امّا در مرحله دوم ناگهان برخاستى و مشغول كار شدى؟! پيرمرد در جواب گفت: «در مرتبه اوّل فكر كردم من پير و ناتوانم و آفتاب لب بامم، امروز بميرم يا فردا خدا مى ‏داند، چرا اين همه به خود زحمت دهم و اين همه تلاش كنم؟ بيل را به كنار انداختم و بر زمين خوابيدم!ولى چيزى نگذشت كه اين فكر به خاطرم خطور كرد از كجا معلوم كه من سالهاى زيادى زنده نمانم؟ افرادى مثل من بودند و سالها عمر كردند، انسان تا زنده است زندگى آبرومند مى‏خواهد و بايد براى خود و خانواده ‏اش تلاش كند، برخاستم و بيل را گرفتم و مشغول كار شدم». 📚بحار الانوار ج 14 ص 329 ( با کمی توضیح ) ❕بنابراین امید و آرزو از مهمترین چیزهایی است که اسلام پیروان خود را به داشتن آن توصیه می کند و به تعبیر پیامبر گرامی چنین امید و آرزویی رحمت برای امت می باشد ، لذا می بینیم امام زين العابدين عليه السلام چنین دعا می کرد ؛ « بار خدايا! اى پروردگار جهانيان! ... از تو مناسبترين آرزو را خواهانم. » 📚بحار الانوار ج 94 ص 155 ❕و علی علیه السلام فرمود ؛ « آرزو رفیقی همدم است » 📚میزان الحکمه ج 1 ص 204 👌روشن می شود که اسلام پیروان خود را دعوت به امید و آرزوهای معقول و دست یافتنی می کند و آنان را بر ادامه حیات و زندگی و دوست داشتن زندگی دعوت می کند و از تمنای موت و مرگ نهی می کند چنان که در نقلی آمده است پيامبر خدا چون در بيمارىِ عباس به عيادتش رفت و ديد او مى‏ نالد و آرزوى مرگ مى‏ كند فرمود ؛ « اى عباس! اى عموى رسول خدا! آرزوى مرگ مكن. اگر نيكوكار باشى، بر نيكى‏ هايت مى‏ افزايى و اين براى تو بهتر است و اگر بدكار باشى و مرگت به تأخير افتد، از بدى‏ هايت دست برمى ‏دارى و اين براى تو بهتر است؛ هيچگاه تمنّاى مرگ نكن. » 📚الترغیب و الترهیب ج 4 ص 256 👌و فرمود ؛ « تمنّاى مرگ نكنيد؛ چون با مرگ رشته عمل قطع مى ‏شود و انسان باز نمى ‏گردد تا بدى‏ هايش را جبران [و خدا را راضى‏] كند. » 📚میزان الحکمه ج 11 ص 122 👌 و فرمود ؛ « تمنّاى مرگ نكنيد؛ زيرا هول و هراس قيامت سخت است و اين از خوشبختى است كه عمر بنده طولانى شود و خداوند توبه روزيش فرمايد.» 📚همان منبع ❕لذا به ما امر کرده اند که یکی از دعاهای همیشگی شما ، دعا برای طول عمر باشد ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ «تو مى‏ توانى از خزاين رحمت خداوند چيزهايى را بخواهى كه جز او كسى قادر به اعطاى آن نيست؛ مانند فزونى عمر، سلامتى تن و وسعت روزى» 📚نهج البلاغه نامه 33 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕همینطور اسلام پیروان خود را دعوت به خوشی شادی می کند ، نه ناراحتی و افسردگی ، چنان که امام باقر عليه السلام فرمود ؛ « خداوند عزّوجلّ كسى را كه در ميان جمعى شوخى و بذله گويى كند دوست دارد، به شرط آن كه ناسزاگويى نباشد. » 📚الکافی ج 2 ص 663 ❕ امام صادق عليه السلام به يونس شيبانى فرمود ؛ « با يكديگر شوخى هم مى‏ كنيد؟ عرض كردم: كم. فرمود: اين‏گونه نكنيد؛ زيرا شوخى از خوشخويى است و تو بدان وسيله برادرت را شاد مى‏ سازى. رسول خدا براى اين كه كسى را شاد كند، با او شوخى مى ‏كرد. » 📚الکافی ج 2 ص 663 👌معمّر بن خلّاد می گوید از حضرت ابوالحسن (امام كاظم) عليه السلام پرسيدم و گفتم: فردى با عدّه ‏اى مى‏نشيند و با هم مى‏ گويند و شوخى مى‏ كنند و مى‏ خندند، فرمود: اگر چيزى نباشد اشكالى ندارد به گمانم مقصود حضرت [از: اگر چيزى نباشد] ناسزاگويى بود ، سپس فرمود ؛ « باديه‏ نشينى بود كه نزد رسول خدا مى‏ آمد و براى آن حضرت هديه مى‏ آورد و همان جا مى ‏گفت: پول هديه ما را بده و رسول خدا مى‏ خنديد. آن حضرت هرگاه اندوهگين مى‏ شد، مى‏ فرمود: آن باديه ‏نشين چه مى ‏كند؟ كاش نزد ما مى ‏آمد » 📚وسائل الشیعه ج 12 ص 112 ❕نتیجه آنکه بر خلاف ادعای شبهه افکن ، اسلام پیروان خود را دعوت به امید و آرزو و حیات و زندگی و شادی و خوشی می کند ، نه افسردکی و وحشت از حیات و زندگی و آنچه که از دیوان منسوب به علی علیه السلام هم مورد استناد معاند قرار گرفت ، از سه جهت با اشکال مواجه است ؛ 1⃣بر خلاف آموزه های اسلام و روایات مسلم اهل بیت علیهم السلام است که در بالا توضیح آن گذشت . 2⃣انتساب تمام اشعار کتاب دیوان به علی علیه السلام قطعی نیست ، چنان که علامه مجلسی می گوید ؛ « حکم به صحت جمیع آنچه در آن کتاب آمده است مشکل است » 📚بحار الانوار ج 1 ص 42 3⃣فراز مذکور از دیوان هم بدون هیچ گونه سلسله سندی نقل شده است و به اصطلاح مرسل و بدون سند است که روشن است چنین نقلی قابل استناد نمی باشد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌آنچه برای غلامرضا منصوری قاضی روحانی متهم فراری اتفاق افتاده است ما را یاد روایت شریف انداخت که فرمود ؛ « دانشمندان، دو گونه ‏اند: مردى دانا كه به دانش خود، عمل مى ‏كند و اين، نجات يافته است و دانشمندى كه دانش خود را وا نهاده و اين، هلاك شده است، و دوزخيان از بوى دانشمندِ وا گذارنده دانش خود، اذيّت مى‏ شوند و پشيمان‏ ترين و پرحسرت‏ ترينِ ساكنان جهنّم، مردى است كه بنده ‏اى را به سوى خدا فرا خوانده و او پاسخ مثبت داده و از وى پذيرفته و اطاعت خدا را كرده و خدا هم او را به بهشت برده است؛ ولى آن دعوت كننده را به سبب وا گذاردن دانشش و پيروى از هوسش و درازىِ آرزويش، به دوزخ افكنده است. پيروى هوس، از حق باز مى‏ دارد» 📚الکافی ج 1 ص 44 👌در گذشته در مورد معضل دادن منصب قضاء به کسانی که صلاحیت لازم را ندارند توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1704 ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که مدعی است امام صادق علیه السلام به مردمان هندوستان و پاکستان و افغانستان اهانت کرده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2777 ipasookh.ir
👌پاسخ معاند در مورد توصیه برخی روایات به ازدواج با زنان باسن بزرگ را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2778 ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که مدعی است مکان قبر فاطمه سلام الله علیها مشخص است و شیعه اسناد آن را پنهان می کند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2779
🤔 ❔آیا این مطلب صحت دارد درباره علت به کار بردن لفظ «یا علی» هنگام خداحافظی از پیامبر سؤال شد: یا رسول الله ما وقتی صحبتمان، و حرفمان با یکی تمام می شود، پایان کلاممان، او را به خدا می‌سپاریم، به بیان پارسی می‌گوییم: خداحافظ و به زبان عربی می‌گوییم: فی امان الله. اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشویم، نوعی بی ادبی می‌پنداریم شما وقتی در معراج با خدا هم‌صحبت شدید، پایان جمله که نمی‌توانستید به ذات خدا عرضه بدارید: تو را به خدا می‌سپارم آخرین جمله رد و بدل شده، بین شما و خدا چه بود؟ آن‌حضرت فرمود: در پایان صحبت، خداوند سبحان به من «یا علی» گفت، من نیز به خدای خود «یا علی» گفتم. این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود ❕❕ 💠💠 👌حکایت مربوطه در روایتی نیامده است ، آنچه در مورد علی علیه السلام در آمده است موارد دیگری است که از جمله آن دو حکایت زیر است . ❕امام رضا علیه السلام به نقل از پیامبر گرامی می فرماید ؛ « زمانی که به رفته بودم ، در دل عرش ملکی را دیدم که در دستانش شمشیری از نور است که با آن شمشیر بگونه ای حرکت انجام می داد که علی بن ابی طالب با ذو الفقار انجام می داد ، فرشتگان هر گاه مشتاق علی بن ابی طالب می شدند به صورت آن ملک نگاه می کردند ، من گفتم پرودگارا آیا این فرد ، علی بن ابی طالب است ؟ پرودگار مرا مخاطب قرار داد که ای محمد این فرشته ای است که او را به صورت علی خلق کرده اند و حسنات و تسبیح و تقدیس او را تا روز قیامت برای علی بن ابی طالب می نویسم » 📚عیون الاخبار ج2 ص131 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « فرشتگان از محبتشان به علی نزد خدا شکایت کردند ، خداوند نیز آن ملک را از نور به صورت علی ( برای آنها ) آفرید ...» 📚ارشاد القلوب ج2 ص233 👌در نقل دیگری آمده است که از پیامبر گرامی پرسیده شد خدا در شب معراج چگونه با تو گفته و تو را مخاطب قرار داد؟ 👌 آن‌حضرت فرمود: «مرا به زبانی مانند زبان على بن ابی‌طالب مخاطب قرار داده سپس به من الهام کرد که بگو: پروردگارا ، تو با من سخن می‌گویی یا على. سپس فرمود: اى احمد .من چیزى هستم ولى از همه چیزها فاصله دارم مانند چیزهاى دیگر نیستم و من به مردم قیاس نمی‌شوم و به موجودات تعریف نمی‌شوم. تو را از نورم آفریدم و على را از نور تو آفریدم او را به رازهاى نهانى دل تو آگاه کردم من کسى را به سوى دل تو دوست‌تر از على بن ابی‌طالب پیدا نکردم سپس با زبان على با تو سخن گفتم تا آرام بگیرد». 📚بحار الانوار ج38 ص312 📚کشف الغمه ج1 ص106 📚الطرائف ج1 ص155 👌البته باید توجه داشت که منظور از سخن گفتن خدا سخن گفتن با زبان نیست زیرا سخن گفتن با زبان و از طریق تارهای صوتی از عوارض جسم است و درباره خداوند که منزه از جسم وجسمانیت است مفهوم ندارد بلکه منظور سخن گفتن به وسیله ایجاد امواج صوتی در فضاست چرا که خدا قادر است بر اینکه امواج صوتی را در فضا بیافریند و این امواج را به گوش انبیا و پیامبرانش برساند و پیام خود را از این طریق به آنها ابلاغ کند آنچنان که قرآن درمورد تکلم با موسی بن عمران در وادی ایمن گواهی میدهد که امواج صوتی درآن درخت مخصوص ایجاد شده وموسی را به سوی خود فرا خوانده است 📚تفسیر نمونه ج2 ص478 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که مدعی است ائمه اهل بیت علیهم السلام ، شیعیان را منافق و احمق خطاب می کردند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2780 ipasookh.ir
🤔 ❔احمقانه ترين ادعاى متوليان اسلام و آخوندهاى اين دين اين است كه قرآن را از نظر فصاحت و بلاغت بى مثال مينامند. ١) اگر قرآن فصيح و بليغ است پس اين همه كتاب تفسير و تأويل كه همه هم با هم اختلاف دارند براى چيست؟ كتابى كه واضح و روشن باشد چه نيازى به اين همه تفسير مختلف دارد؟؟ ٢) طبق ادعاى خود قرآن در آيه ٧ آل عمران، فقط قسمتى از آيات قرآن واضح است و باقى اش نامفهوم و مبهم است و تاويلش را هم فقط خود الله ميداند! اين خودش اعترافى به عدم بلاغت قرآن ميباشد كه در متن آيات قرآن قرار دارد. ▪️همين دو ليل كافى است تا ادعاى پيروان اسلام را به يك ادعاى مضحك و احمقانه مبدل سازد ❗️ 💠💠 👌قرآن در کمال فصاحت و بلاغت است یعنی الفاظ سنگین و نامانوس و بد آهنگ در قرآن نیست و عالی ترین مفاهیم را در قالب های زیبا و بلیغ عرضه می کند ، چنان که در هنگام نزول قرآن ، عرب آن زمان را که خود را در اوج فصاحت و بلاغت کلامی می دیدند در برابر قرآن تسلیم شدند ، چنان که نقل می کنند هنگامى كه آيات سوره غافر نازل شد؛ پيامبر اسلام در مسجد الحرام به نماز ايستاده بود، وليد بن مغيره مخزومى- مرد معروف و سرشناس مكه كه سران قريش به عقل و درايت او اعتقاد داشتند و در مسائل مهم با او به شور مى ‏پرداختند- نزديك حضرت بود و تلاوت آيات را گوش مى ‏داد. هنگامى كه پيامبر متوجه اين معنا شد، آيات را تكرار كرد، اين آيات سخت وليد بن مغيره را تكان داد و هنگامى كه به مجلس قومش (طايفه بنى مخزوم) بازگشت؛ گفت: «به خدا قسم! هم اكنون كلامى از محمد شنيدم كه نه شباهت به سخن انسان‏ها دارد؛ و نه به سخنان پريان»، «گفتار او شيرينى و زيبايى و طراوت فوق العاده‏ اى دارد؛ شاخه‏ هايش پر ميوه و ريشه هايش پر مايه؛ و سخنى است كه از هر سخن ديگر بالاتر مى‏ رود و هيچ سخنى بر آن برترى نمى ‏يابد. اين را گفت و به منزلش بازگشت » 📚مجمع البیان ج 6 ص 587 _ مفاتیح الغیب ج 20 ص 259 ❕در سيره ابن هشام مى‏ خوانيم كه سه نفر از سران قريش (ابوسفيان و ابوجهل و اخنس بن شريق) شبى از شب‏ها براى شنيدن آيات قرآن به صورت مخفيانه نزد خانه پيامبر آمدند در حالى كه حضرت نماز مى‏ خواند و آيات قرآن را تلاوت مى‏ كرد هر كدام در گوشه‏ اى پنهان شدند، بى آنكه ديگرى با خبر شود و تا صبح گوش به تلاوت قرآن سپردند و هنگام طلوع فجر متفرق شدند؛ ولى به زودى در جاده، يكديگر را ديدند و هر كدام به نحوى، ديگرى را سرزنش كرد ديگر اين كار را تكرار نكنيد كه اگر بعضى از سفيهان شما اين منظره را ببينند؛ افكارى براى آنها پيدا مى‏ شود»! شب ديگر همين كار را تكرار كردند و صبح هنگامى كه يكديگر را مشاهده كردند همان سخنان شب قبل و همان سرزنش‏ها و قرارداد عدم تكرار چنين كارى را مطرح كردند، و به خانه ‏هاى خود رفتند؛ اتفاقاً شب سوم نيز همين مسأله دقيقاً تكرار شد، و صبح هنگامى كه يكديگر را بار ديگر ملاقات كردند، بعضى گفتند: «ما از اينجا تكان نمى‏ خوريم تا عهد و پيمان ببنديم و براى هميشه اين كار را ترك كنيم»، سرانجام پيمان بستند و متفرق شدند » 📚سيره ابن هشام، ج 1، ص 337. 👌همگان اگر چه معانی ابتدایی آیات قرآن را می دانند ( چنان که مشرکین متوجه می شدند ) اما چون قرآن در اوج بلاغت است و عالی ترین مفاهیم را در رساترین الفاظ بیان می کند ، ما نیاز به تفسیر داریم تا به آن مفاهیم عالی دست رسی بیشتری پیدا کنیم و بیشتر از قرآن بفهیم ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ « قرآن ظاهرش زيبا و آراسته و باطنش عميق و ژرف است، نكات شگفت‏ آورش هرگز تمام نمى ‏شود، اسرار نهفته ‏اش پايان نمى‏ گيرد و ظلمات (جهل و گمراهى) جز در پرتو انوارش بر طرف نخواهد شد » 📚نهج البلاغه خطبه 18 ❕یا امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « برای قرآن باطنی وجود دارد و برای آن باطن نیز ، بطن دیگری وجود دارد و قرآن ظاهری دارد و برای آن ظاهر هم ظاهر دیگری است » 📚بحار الانوار ج89 ص94 ❕لذا خداوند به پیامبرش فرمود که قرآن را نازل کرده تا او و اهل بیتش آیاتش را برای مردم تبیین کنند و آنان را با معانی عالی و عمیق و بطون قرآن بیشتر آشنا کنند ؛ 📚نحل 44 _ وسائل الشیعه ج 27 ص 176 باب 13 👌و اختلاف در تفسیر قرآن از این جهت است که برخی از مفسرین برای رسیدن به معارف عالی قرآن سعی کرده اند از طریقی غیر از طریق هدایتی پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام وارد شوند که چنین رویه ای نتیجه مطلبوبی برای آنها نداشته است . 🔸ادامه👇
🔸ادامه 👇 2⃣خداوند نگفته است که قسمتی از آیات قرآن واضح و قسمتی نامفهوم و مبهم است ، و تاویل آیات مبهم را هم فقط خدا می داند تا شما این کلام را دلیلی بر عدم بلاغت قرآن بدانید ، بلکه می گوید قسمتی از آیات قرآن محکم و قسمتی دیگر متشابه است و تاویل متشابهات را نیز خدا و راسخون در علم می دانند ، چنان که فرمود ؛ « او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات" محكم" [صريح و روشن‏] است، كه اساس اين كتاب مى ‏باشد، (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، بر طرف مى‏ گردد.) و قسمتى از آن،" متشابه" است ، اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهات‏ اند، تا فتنه ‏انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند)، و تفسير (نادرستى) براى آن مى ‏طلبند، در حالى كه تفسير آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمى ‏دانند » ( آل عمران 7) 👌مراد از « آياتٌ مُحْكَماتٌ » آياتى است كه مفهوم آن به قدرى روشن است كه جاى گفتگو و بحث در آن نيست، آياتى همچون قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ( اخلاص 1) بگو او است خداى يگانه » ، لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ ( شوری 11)" هيچ چيز همانند او نيست"، اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ ( زمر 26)" خداوند آفريننده و آفريدگار همه چيز است"، لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ( نساء 11) " سهم ارث پسر معادل سهم دو دختر است" و هزاران آيه مانند آنها در باره عقايد و احكام و مواعظ و تواريخ، همه از محكمات مى ‏باشند. ❕اين آيات (محكمات) در قرآن" ام الكتاب" ناميده شده، يعنى اصل و مرجع و مفسر و توضيح دهنده آيات ديگر است. 👌واژه" متشابه" در اصل به معنى چيزى است كه قسمت‏هاى مختلف آن، شبيه يكديگر باشد، به همين جهت به جمله ‏ها و كلماتى كه معنى آنها پيچيده است و گاهى احتمالات مختلف در باره آن داده مى‏ شود،" متشابه" مى‏ گويند، و منظور از متشابهات قرآن همين است، يعنى آياتى كه معانى آن در بدو نظر پيچيده است، و در آغاز، احتمالات متعددى در آن مى‏ رود، اگر چه با توجه به آيات محكم، تفسير آنها روشن است. ❕براى نمونه آيات متشابه، قسمتى از آيات مربوط به صفات خدا و چگونگى معاد را مى ‏توان ذكر كرد، مانند" يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ" دست خدا بالاى دستهاى آنها است" (فتح 10) كه درباره قدرت خداوند مى‏ باشد" وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ » خداوند شنوا و دانا است" ( بقره 224) كه اشاره به علم خدا است و مانند" وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ ترازوهاى عدالت را در روز رستاخيز قرار مى‏ دهيم" ( انبیاء 47)كه در باره وسيله سنجش اعمال سخن مى ‏گويد . 👌بديهى است نه خداوند دست (به معنى عضو مخصوص) دارد و نه گوش (به همين معنى) و نه ترازوى سنجش اعمال، شبيه ترازوهاى ماست، بلكه اينها اشاره و کنایه از مفاهيم كلى قدرت و علم و وسيله سنجش مى ‏باشد. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 433 👌قرآن چون در اوج بلاغت است ، برای افاده معانی ، از محسناتی چون ایجاز ، تشبیه ، مجاز ، استعاره ، کنایه و ...که در علم بلاغت مفصلا پیرامون آن بحث می شود استفاده می کند ، به خاطر همین مساله ، مثلا از قدرت خداوند تعبیر به دست یا از وسیله سنجش اعمال تعبیر به ترازو و ... می کند که همین استفاده کردن ها برای برخی ممکن است ایجاد شبهه کند که آنان با رجوع به آیات محکم می توانند از خود رفع شبهه کنند . ❕بنابراین وجود آیات متشابه در قرآن گواه بر بلاغت قرآن است که چون قرآن بلیغ است از محسناتی چون استعاره و کنایه و ... استفاده می کند که افراد ساده لوح ممکن است برایشان ایجاد شبهه شود که وظیفه آنان تدبر بیشتر و تامل پیرامون آیات محکم است . 3⃣در پاسخی در گذشته نیز مفصلا توضیح داده ایم که تاویل و مفهوم متشابهات را خداوند و راسخون در علم که اهل دقت و نظرند و آگاه به محکمات هستند می دانند و فهم آیات متشابه اختصاص به خداوند ندارد که در ذیل می توانید بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2781 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که مدعی است اسلام برای تبلیغ بهشت از زنان استفاده تبلیغاتی کرده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2782
🤔 ❔آیا امام زمان وقتی ظهور کند ، کشتار می کند ❗️تا جایی که مردم می گویند اگر او از آل محمد بود چنین نمی کرد ❕❕ 💠💠 👌سیره حکومتی امام مهدی علیه السلام ، همان سیره پیامبر گرامی است ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ «قائم، از فرزندان من است. نام او، نام من، كنيه او كنيه من، اخلاقِ او اخلاق من، و شيوه او شيوه من است » 📚كمال الدين یک جلدی ص 411 ، إعلام الورى ج 2 ص 227 ❕محمّد بن مسلم می گوید ؛ « از امام باقر عليه السلام پرسيدم: قائم هنگامى كه قيام مى‏ كند، چگونه ميان مردم رفتار مى ‏نمايد؟ امام علیه السلام فرمود: «همان رفتارى كه پيامبر خدا كرد تا اسلام را چيره نمايد». گفتم: رفتار پيامبر خدا چه بود؟ فرمود: «آنچه را در جاهليت بود، باطل كرد و با عدالت‏ ورزى ميان مردم، از نو آغاز نمود. قائم عليه السلام نيز همين گونه است. چون قيام كرد، آنچه را به روزگار سازش [با دشمنانمان‏] در دست مردم بوده، باطل مى‏ كند و با عدالت‏ ورزى ميان آنان، از نو آغاز مى ‏نمايد». 📚تهذيب الأحكام ج 6 ص 154 👌سیره پیامبر گرامی بر مبنای عدالت و نرم خویی بوده است ، چنان که خداوند فرمود ؛ « از پرتو رحمت الهى در برابر آنها نرم (و مهربان) شدى و اگر خشن و سنگدل بودى از اطراف تو پراكنده مى‏ شدند بنا بر اين آنها را عفو كن و براى آنها طلب آمرزش نما » ( آل عمران 160) ❕در هنگام فتح مکه هنگامى كه شنيد يكى از فرماندهان سپاه، شعارهاى انتقام جويانه سر داده است و مى ‏گويد ؛ «امروز روز جنگ وخونريزى و انتقام است، امروز احترام افراد پايمال مى‏ گردد، امروز روزى است كه خداوند قريش را ذليل كرده است» فوراً دستور بركنارى او را صادر كرد و فرمود: به جاى اين شعار (زشت و ناروا) چنين شعار دهند: «امروز روز بخشش است ... امروز خداوند قريش را عزيز كرد.» ❕حتى موقعى كه بزرگان مكه صف كشيده بودند ببينند پيامبر اسلامم درباره آنها چه حكمى صادر مى ‏كند- و بسيارى از مردم انتظار شدت عمل و خشونت فوق العاده ‏اى را از اين دشمنان كينه توز داشتند- رو به آنها كرده فرمود: «چه مى ‏گوييد و چه گمان مى‏ بريد از من نسبت به خودتان؟» سران مكه گفتند: «ما جز نيكى از تو گمان نداريم ...» پيامبرفرمود: «من به شما همان مى‏ گويم كه يوسف به برادران جفاكار خود گفت": لا تَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ ارْحَمُ الرَّاحِمينَ اذْهَبُوا وَ انْتُمُ الطُّلَقاءُ"»: «" توبيخ و ملامتى امروز بر شما نيست، خداوند شما را مى‏ بخشد و او ارحم الراحمين است". برويد همه شما آزاديد.» 📚بحار الانوار، ج 21، ص 105 و 130 _ حَبيب السِيرَه، ج 1، ص 288 و تاریخ طبرى ج 2، ص 334 _ کامل ابن اثير، ج 2، ص 246. ❕بنابراین همان ملاطفت و رافتی که در سیره پیامبر در برخورد با دشمنان بود ، در سیره امام مهدی علیه السلام هم می باشد ، لذا در نقل های متعددی آمده است که همگان از وجود امام مهدی علیه السلام راضی و خشنود هستند . 🔸پیامبر گرامی فرمود ؛ «مهدی را ساکنان زمین و آسمان دوست دارند» 📚بحارالانوار ج 51، ص 74 🔶در روایت دیگر فرمود ؛ «بسوی مهدی امت روی می آورند مانند روی آوردن زنبور عسل بسوی ملکه خود» 📚الحاوی للفتاوی،ج 2، ص 153 🔶و در روایت دیگر فرمود ؛ «مهدی قلوب بندگان را از عبادت خداوند پر کرده و عدالت خداوند را در قلوب شان جای میدهد» 📚الغیبه، شیخ طوسی، ص 179 🔶در روایت دیگری آمده است ؛ « حتی پرندگان آسمان نیز از حکومت مهدی شاد وخوشحال هستند» 📚بحارالانوار،ج 51، ص80 👌و یا فرمود ؛ « ساكنان آسمان و زمين، از او راضى اند و آسمان، قطره‏ اى از بارانش را نمى ‏گذارد، جز آن كه بر او فرود مى ‏ريزد، و زمين، چيزى از آبش را نمى‏ نهد، جز آن كه براى او بيرون مى ‏دهد، تا آن جا كه زندگان آرزو مى ‏كنند كه مردگان [زنده و كنار آنها] بودند » 📚المصنّف، عبد الرزّاق ، ج 11 ص 371 ❔آيا در چنين جامعه‏ اى كه عموم مردم از كوچك و بزرگ، پير و جوان، زمينى و آسمانى و ... به او عشق مى ‏ورزند و از صميم قلب دوستش دارند و مطيع اوامر و دستورات او هستند، نيازى دائمى و گسترده به قدرت فيزيكى و خشونت هست؟ 👌بر پایه همین رافت و حسن رفتار امام علیه السلام است که در زمان ایشان همگان در مسیر صحیح قرار می گیرند ، چنان که امام باقر عليه السّلام فرمود ؛ «همه شهرها تسليم او مى‏ شوند. هيچ كافرى باقى نمى‏ ماند، جز اينكه ايمان مى ‏آورد و هيچ تبهكارى باقى نمى‏ ماند، جز اينكه صلاح پيشه مى‏ كند ... او بر شرق و غرب عالم، مالك مى ‏شود.» 📚الاحتجاج، ج 2، ص 290 _ بحار الانوار، ج 52، ص 280 🔸ادامه👇
🔸ادامه 👇 ❕البته طبیعی است که امام مهدی علیه السلام در برابر کافران و منافقانی که در برابرشان ایستادگی می کنند و لشگرکشی ها می کنند ، دست به شمشیر می برند و با شدت عمل برخورد می کنند ، چنان که پیامبر گرامی در برابر کفاری که در برابر ایشان ایستادند و نبردهاآغاز کردند ، دست به شمشیر برد ، بنابراین ما ادعا نمی کنيم كه هنگام قيام امام زمان عليه السّلام هيچ‏گونه قتل و كشتارى رخ نمى‏ دهد؛ زيرا مسلّما اين واقعه عظيم بدون برطرف كردن خارها و دشمنان سر راه آن حضرت ميسّر نخواهد شدو لذا در روايات مشاهده مى‏ كنيم كه اهل بيت عليهم السّلام بر اصل قتل و خونريزى هنگام ظهور و قيام حضرت اشاره كرده ‏اند. ❕بشير بن ابى اراكه نبّال مى‏ گويد هنگامى كه به مدينه وارد شدم به طرف منزل ابو جعفر امام باقر عليه السّلام رفتم ... عرض كردم: مرجئه مى ‏گويند: هنگامى كه قيام قائم روى دهد همه كارها براى او هموار خواهد شد و به اندازه يك ظرف حجامت هم خون نمى‏ ريزد. حضرت فرمود ؛ «هرگز چنين نيست، سوگند به آن‏كه جانم به دست اوست كار به اينجا مى‏ انجامد كه ما و شما عرق و خون بسته‏ شده را پاك خواهيم كرد.» 📚الغيبة، نعمانى، ص 283؛ بحار الأنوار، ج 52، ص 356. ❕اما این نبردها محدود بوده و انحصار دارد در دشمنان لجوج و سرسختی که مانع رسیدن دعوت امام مهدی علیه السلام به جهانیان می شوند ، و روایاتی که پیرامون کشتار امام علیه السلام وارد شده ، ناظر به این دشمنان است ، اگر چه روایات مذکور خالی از مناقشه نیست و روایات ضعیف هم بین آنها وجود دارد چنان که مرحوم طبرسی می گوید ؛ «اگر درباره چگونگى حكومت حضرت ولى‏ عصر و برخى از اقدامات ايشان سؤال شود كه چگونه است؟ آيا با شدت و عنف خواهد بود؟ بايد گفت: هرگز حكومت آن حضرت با شدّت و عنف نخواهد بود و حتى اگر روايتى در اين مورد (اعمال خشونت در حكومت حضرت) پيدا شد، صحيح نمى ‏باشد و روايات صحيحى وجود ندارد كه آن حضرت با شدّت و عنف رفتار خواهد كرد » 📚بحار الانوار ج 52 ص 382 ❕روایتی هم که مورد پرسش در مورد خشونت امام مهدی علیه السلام قرار گرفت از این قرار است که از امام باقر عليه السّلام نقل است که فرمود ؛ «اگر مردم بدانند كه مهدى به هنگام خروج [با ستمگران‏] چه مى‏ کند، بيشتر آنان دوست مى‏ دارند كه او را درك نكنند و آن كشتار را نبينند! آگاه باشيد كه او از قريش آغاز مى‏ کند و از آنها جز شمشير دريافت‏ نمى‏ كند و به آنها جز شمشير نمى ‏دهد. بسيارى از مردم مى‏ گويند: اين از آل محمد نيست؛ زيرا اگر از آنان بود، ترحم مى ‏كرد» 📚 الغيبة، نعمانی ، ص 233 ❕این نقل از جمله نقلهای ضعیفی است که در رابطه با حکومت امام مهدی علیه السلام وارد شده است ، زیرا علاوه بر آنکه مخالف مطالب فوق الذکر در چگونگی سیره حکومتی ایشان است ، از نظر سندی هم ضعیف است ، در سند آن محمد بن حسان الرازی است که نجاشی می گوید از ضعفاء نقل حدیث می کرده و ابن الغضائری هم می گوید او ضعیف است و روایاتش قابل استناد نیست ؛ 📚رجال علامه حلی ص 255 ❕و محمد بن علی الکوفی نیز در سندش قرار دارد که توثیقی ندارد ؛ 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 360 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#کشتار_امام_مهدی_علیه_السلام_و_اعتراض_مردم 🤔#پرسش ❔آیا امام زمان وقتی ظهور کند ، کشتار می کند ❗️تا
👌پاسخ معاند در مورد روایتی هم که می گوید امام مهدی علیه السلام از هر هزار نفر ، نهصد و نود و نه نفر را می کشد را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2783
👌پاسخ پرسشهای کاربر ؛ 1⃣آیا فاطمه صدیقه سلام الله علیها برای امام حسین علیه السلام گریه می کند و در کربلا حاضر بوده اند ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2784 2⃣چرا زن حائض نمی تواند به مسجد برود ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2785 3⃣چرا زن حائض روزه را باید قضاء کند اما نماز نیازی به قضاء ندارد ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2786 ipasookh.ir
👌معاند مدعی است که بوسیدن و لمس حجر الاسود در جوار خانه خدا همان بت پرستی است در حالی که بت پرستان ، بت های خود را می پرستیدند و برای آنان تاثیر استقلالی قائل بودند ، اما ما حجر الاسود را نمیپرستیم ، بلکه از باب تجدید عهد با خداوند آن را لمس می کنیم ، در ذیل در این رابطه مفصلا توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2787 ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که مدعی است رسیدن کرونا به کعبه دلیلی بر ناتوانی خداوند است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2052 ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که مدعی است پیامبر گرامی به ترور مخالفانش تشویق می کرده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/970 ipasookh.ir
🤔 ❔مراسم سالگرد ارتحال برای رهبر اجنه زعفر جنی در یک مسجد در تهران! ❕در شرایط کرونا که برگزاری تجمعات مذهبی ممنوع شده، برای سالگرد ارتحال "زعفر جنی"، رهبر اجنه، تو یه مسجد در غرب تهران مراسم برگزار می کنند ❗️❗️ 💠💠 👌وجود شخصیتی به نام جعفر جنی واقعیت خارجی ندارد و در منابع مورد استناد و متقدم خبری از آن ، واقع نشده است و برای اولین بار ملا کاشفی جریان مذکور را در کتاب روضه الشهداء به این نحو و مضمون می آورد ؛ «روزى پيامبر خدا در صحرايى خشك و بى آب و علف فرود آمدند. اصحاب آن حضرت به او گفتند: در اين بيابان چاهى است كه كسى نمى تواند از آن آب بر دارد. چاه متعلق به جن ها است و هر كس بخواهد از آب چاه استفاده كند، كشته مى شود. يكى از صحابه داوطلب مبارزه با جن ها شد. او رفت و بر سر چاه كه رسيد، يكى از جن ها كارى كرد كه آن فرد مثل زغال خشك و سياه شد. به پيامبر خبر دادند كه فلان كس كشته شد. هيچكس نتوانست به جنگ جن ها برود. پيامبر حضرت على را با عده اى فرستاد تا از چاه آب بياورند. جن ها مانع شدند. آن حضرت با آنان جنگيد و چند نفر از آنان را كشت. جن ها ترسيدند و به درون چاه رفتند. على دلو خواست. دلو را داخل چاه انداخت ولى جن ها طناب دلو را مى بريدند. حضرت على ناچار شد خودش وارد چاه شود. آن حضرت را با طنابى داخل چاه فرستادند. جن ها طناب را بريدند و حضرت على داخل آب افتاد. در درون چاه با جن ها جنگيد، آنها را شكست داد، پادشاه آنان را كشت و بقيه مسلمان شدند. ❕يكى از مسلمان شده پسر پادشاه بود، حضرت على نام او را زعفر گذاشت و تاج شاهى را هم بر سر او نهاد. حضرت على بيرون آمد. دلوها را آوردند، آب كشيدند و همه نيروها آب خوردند. ماهها و سالها گذشت، حادثه كربلا پيش آمد، ياران امام حسين همه به شهادت رسيدند، آن حضرت تنها بود و فرياد كمك خواهى او بلند بود. در همان ساعتها زعفر جنى در جشن عروسى شركت داشت، كسى خبر آورد كه اى زعفر چرا نشستى؟ فرزند حضرت على در كربلا تنها است و كمك مى خواهد. زعفر و نيروهايش بلا فاصله در كربلا حضور يافتند و خود را به امام حسين رساندند و گفتند: ما در خدمت هستيم. امام حسين از آنان تشكر كرد و فرمود: بازگرد و متعرض این قوم مشو ، پس زعفر برگشت» 📚روضه الشهداء ص 431 ❕چنان که گفته شد جریان مذکور مستند نیست و در کتب متقدم و مورد اعتماد نیامده است و کتاب روضه الشهداء هم نمی تواند مستند قابل قبولی برای جریان مذکور باشد . شهید مطهری در مورد کتاب روضه الشهداء و مولف آن چنین می گوید ؛ « تاريخ آقای کاشفی را كه انسان مى‏ خواند، معلوم نيست كه او شيعه بوده يا سنى، و مثل اينكه اساساً يك مرد بوقلمون صفتى هم بوده است، در ميان شيعه‏ ها خودش را يك شيعه صد در صد متصلّبى نشان مى‏ داده و در ميان سنى‏ ها خودش را حنفى نشان مى ‏داده است. اصلًا اهل بيهق و سبزوار است. سبزوار مركز تشيّع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب در تشيّع. اينجا كه در ميان سبزواريها بود، يك شيعه صد در صد شيعه بود. بعد مى‏ رفت هرات. (مى ‏گويند شوهر خواهر عبدالرحمن جامى يا باجناق او بود.) آنجا كه مى ‏رفت، به روش اهل تسنن بود. ❕ من نمى‏ دانم اين بى‏ انصاف چه كرده است! من وقتى اين‏ كتاب را خواندم، ديدم حتى اسمها جعلى است؛ يعنى در ميان اصحاب امام حسين اسمهايى را مى ‏آورد كه اصلًا چنين آدمهايى وجود نداشته ‏اند؛ در ميان دشمنها اسمهايى مى‏ برد كه همه جعلى است؛ داستانها را به شكل افسانه در آورده است. چون اين كتاب اولين كتابى بود كه به زبان فارسى نوشته شد، [مرثيه خوانها] كه اغلب بى سواد بودند و به كتابهاى عربى مراجعه نمى‏ كردند، همين كتاب را مى ‏گرفتند و در مجالس از رو مى‏ خواندند ...» 📚مجموعه آثار ج 17 ص 94 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 ❕در کتاب دانش نامه امام حسین علیه السلام هم در مورد کتاب مذکور و مولفش می نویسد ؛ « كمال الدين حسين بن على واعظ كاشفى (م 910 ق) مبتكر سبْك قصّه ‏پردازى و پردازش پندگونه از وقايع تاريخى است. او كه سنّى يا شيعه بودنش معلوم نيست، شيفته اهل بيت عليهم السلام بود و براى جذب عوام، حوادث تاريخى و بويژه حادثه عاشورا را با نثرى دل‏پسند به داستان در آورد و در اين ميان، مطالب معتبر و غير معتبر و مستند و بدون سند را با هم در آميخت. تازگى سبْك، فارسى بودن و نيز انگيزه مؤلّف براى خوانده شدن كتابش در مجالس عزا، موجب شد كه كتاب كاشفى، نه يك اثر تاريخى، بلكه يك اثر تبليغى و حتّى تخيّلى، شمرده شود. متأسّفانه عدم توجّه به اين مطلب و قرائت و استنساخ چندين باره آن تا آن جا كه سخنرانان مجالس سوگوارى امام حسين عليه السلام را، «روضه ‏خوان» ناميدند، زمينه ورود بسيارى از اطّلاعات نادرست اين كتاب را به فرهنگ عاشورا فراهم ساخت و در موارد متعدّدى، «زبان حال»، جانشين «زبان قال» حماسه‏ سرايان كربلا گشت » 📚دانشنامه امام حسین ج 1 ص 98 ❕ميرزا عبد اللّه افَندى، همكار عالم و كتاب‏شناس علّامه مجلسى، اكثر روايات اين كتاب و بلكه همه آن را مأخوذ از كتب غير مشهور و غير قابل اعتماد دانسته است. 📚ریاض العلماء ج 2 ص 190 ❕ علّامه سيّد محسن امين عاملى نيز اين سخن را تأييد نموده است. 📚اعیان الشیعه ج 6 ص 122 ❕ محدّث نورى، برخى گزارش‏هاى كتاب را بدون پشتوانه تاريخى خوانده ؛ 📚لولو و مرجان ص 287 👌و شهيد سيّد محمّد على قاضى طباطبايى نيز مطالب آن را به جهت تعارض با مقاتل معتبر، بى‏ ارزش و از درجه اعتبار، ساقط مى‏ داند. 📚تحقیقی درباره اول اربعین سید الشهداء ص 66 👌بنابراین جریان زعفر جنی بدون هیچ گونه مستند صحیحی است و اساسا چنین شخصیتی وجود تاریخی ندارد تا بخواهیم برایش سالگرد ارتحال بگیریم و بهتر است شیعیان گرامی از انجام این گونه کارها پرهیز کنند . ❕البته در منابع مستند روایاتی در مورد کمک کردن اجنه به امام حسین علیه السلام و امتناع امام از پذیرش کمک آنان آمده است ، که می توانید در ذیل بخوانید ، اما جریان زعفر جنی با تفصیلاتی که بیان شد نیامده است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2788 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir