eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
206 ویدیو
49 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔حقه قديمى كانالهاى شيعه ❕كانال ضد اسلام از كانال شيعه سوالى كرده و تحدى مطرح كرده از كتب شيعه يك روايت دال بر دستور يزيد به قتل امام حسين ارائه دهید كانال شيعه در پاسخ گفته ما روايات زيادى داريم حقه قديمى در پاسخ به هر سوالى ميگویند ما روايات زياد داريم و بررسى سندى نميكنيم چون ميدانند همه رواياتشان از راويان مجهول و واقفه و زيديه و فاسد گرفته شده در ضمن ما يزيد را فردى ظالم ميدانيم و درصدد دفاع از او نيستيم ❗️❗️ 💠💠 ❕ما معتقدیم اکثر روایاتی که در کتب معتبر ما نقل شده است ، معتبر است ، چرا که محفوف به قرائن متعددی است و برای ما اطمینان آور است از معصوم علیه السلام صادر شده است و به اصطلاح موثوق الصدور است ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5043 ❕در رابطه با فرمان کشتن امام حسین علیه السلام توسط یزید ، گفتیم بالغ بر صدها روایت در مجامع روایی ما است و این تعداد روایت فوق حد تواتر است و در خبر متواتر و یقینی ، بررسی سندی جایگاهی ندارد ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12400 ❕حال روی سخن را به سوی وهابی کرده و می گوییم ؛ 👌شما که مدعی هستید راویان شیعه ، فاسد و ضعیف هستند ، از راویان فاسد کتب خودتان اطلاع دارید ❗️ ❕کتاب صحیح بخاری در نزد شما ، صحیح ترین کتابها بعد از قرآن است تا جایی که هر ساله ختم صحیح بخاری می گیرید ، در حالی که می بینیم بزرگان شما ، محمد بن اسماعیل بخاری ، صاحب کتاب صحیح بخاری را فاسد معرفی کرده اند ❗️بنابراین راوی صحیح ترین کتاب شما فردی فاسد و متروک بوده است ❕ 👌سُبكى در طبقات الشافعيّة الكبرى از تقى الدين ابن دقيق العيد چنين نقل مى‏ كند ؛ « آبروى مسلمانان، يكى از گودال‏هاى دوزخ است كه دو گروه از مردم بر لبه آن ايستاده ‏اند: محدّثان و حاكمان. » ❕سبكى در ادامه مى‏ گويد ؛ « از ديدگاه من، سخن برخى مبنى بر اين كه: ابوزرعه و ابوحاتم به جهت مسأله مخلوق بودن قرآن از استناد به روايات بخارى دست‏ شسته ‏اند، از مصاديق سخن فوق است. خداوند به فرياد مسلمانان برسد! آيا جايز است برخى، بخارى را متروك تلقّى كنند و حال آن كه وى پرچمدار دانش حديث و پيشرو اهل سنّت و جماعت، به شمار مى ‏رود!» 📚طبقات الشافعیه الکبری ج 2 ص 230 _ سیر اعلام النبلاء ج 12 ص 462 ❕بنابراین ابوزرعه و ابوحاتم ، بخاری را متروک می دانستند ، چون معتقد به مخلوق بودن قرآن بوده است . ❕به خاطر همین ، شمس الدين ذهبى، نام بخارى را در كتاب الضعفاء والمتروكين آورده است ، یعنی بخاری را ضعیف محسوب می کند ، اگرچه سعی در سرپوش گذاشتن کار خود می کند و می نویسد ؛ « محمد بن اسماعیل بخاری ، حجت و امام است و ترک کردن حدیث او توسط ابوزرعه و ابوحاتم به خاطر مساله لفظ قرآن توجهی نمی شود... » 📚المغنی فی الضعفاء ج 2 ص 557 ❕مناوی به ذهبی اعتراض کرده است که چرا نام بخاری را در زمره ضعفاء ذکر کرده و می نویسد ؛ « بخارى، زيور امّت، افتخار پيشوايان، نگارنده صحيح‏ ترين كتاب پس از قرآن و صاحب فضل جاودان است؛ همو كه امام پيشوايان، ابن خزيمه درباره وى مى‏ گويد: در سراسر جهان، دانشمندتر از بخارى به حديث، يافت نمى‏ شود. برخى گفته‏ اند: بخارى يكى از آيات الهى است كه در روى زمين راه مى‏ رود. ذهبى در الكاشف مى‏ نويسد: بخارى، انسانى ديندار، پرهيزكار و داراى متانت بود.امّا با اين وجود سنّى بودن خويش را ناديده گرفته و در كتاب الضعفاء والمتروكين مى‏ گويد: بخارى به جهت مخلوق بودن قرآن از بدگويى مردم در امان نماند » 📚فیض القدیر ج 1 ص 24 ❕عبدالرحمان بن ابوحاتم مى‏ گويد ؛ « ابوزرعه به جهت مسائلى كه در جريان روزگار محنت، از بخارى سر زد، از نقل روايات او دست برداشت ....» 📚میزان الاعتدال ج 5 ص 167 ❕قابل توجه است که ابوزرعه که بخاری را فاسد و متروک و ضعیف می دانستند ، از بزرگان اهلسنت هستند . ❕ذهبى در مورد ابوزرعه می نویسد ؛ « ابوزرعه رازى، حافظ حديث و از بزرگان است. وى از ابونعيم اصفهانى، قعنبى، قبيصه و ديگر افراد موجود در طبقه آنان در گوشه و كنار جهان، نقل روايت كرده است. از سوى ديگر مسلم، ترمذى، نسائى، ابن ماجه، ابوعوانه، محمّد بن حسين، قطّان و ديگران به نقل روايات او پرداخته‏ اند. ابن راهويه مى ‏گويد: هر حديثى كه ابوزرعه آن را نشناسد، اعتبارى ندارد. آن گاه ذهبى مى ‏نويسد: مناقب وى فراوان است. » 📚الکاشف ج 2 ص 223 ❗️ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕ابوزرعه روایات صحیح مسلم را نیز جعلی و مسلم را فاسد می دانست . ❕در ميزان الاعتدال در ضمن شرح حال احمد بن عيسى مصرى چنين آمده است ؛ « سعيد بردعى گفته است: روزى ديدم كه نام صحيح مسلم را نزد ابوزرعه ذكر كردند. در اين هنگام ابوزرعه گفت: اينان قومى هستند كه پيش از فرا رسيدن زمان مناسب، در صدد پيشتازى برآمدند و به همين جهت براى تجارت، به چنين تأليفاتى دست زدند. » 📚میزان الاعتدال ج 1 ص 126 ❕ابن حجر نیز بخاری را در طبقات المدلسين ( و افراد ضعیف) نام مى‏ برد 📚طبقات المدلسین ج 24 ص 23 ❕ و در فتح البارى تصريح مى ‏كند كه بخارى عقايد خود را از حسين الكرابيسى و ابن كلاب اخذ مى ‏كرده است . 📚فتح الباری ج 1 ص 243 👌 و در تهذيب التهذيب تصريح مى ‏كند كه ابن كلاب نصرانى است؛ 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 310 ❕به همين جهت، اسرائيليات در كتاب بخارى فراوان است. سپس نمونه‏ اى از اين احاديث را ذكر مى‏ كند . 📚همان 👌همینطور محمّد بن يحيى بن عبداللَّه بن خالد ذهلى نيشابورى (متوفاى 258 ه ق) بزرگِ علماى نيشابور و از مشايخ بخارى و مسلم است. 📚تاریخ بغداد ج 2 ص 31 ❕ وى و برخى ديگر از علماى نيشابور معتقد بودند كه عقايد بخارى باطل است لذا نقل حديث از وى ممنوع اعلام شد و بخارى و مسلم را به دليل انحراف عقيدتى از شهر نيشابور اخراج كردند. 📚همان _ سیر اعلام النبلاء ج 12 ص 456 ❕به همين جهت بخارى به هنگام روايت از محمّد بن يحيى به نام او تصريح نمى‏ كند بلكه با اسم‏هايى چون محمّد، محمّد بن عبداللَّه (جدّ او) و محمّد بن خالد (جد پدر او) از وى حديث نقل مى‏ کند. 📚وفیات الاعیان ج 5 ص 195 ❕ما اگر بخواهیم سخن سایر بزرگان اهلسنت را که تصریح کرده اند ، بخاری فاسد المذهب و متروک بوده است را بیاوریم ، سخن طولانی می شود . بنابراین راوی صحیح ترین کتاب شما فردی فاسد و متروک الحدیث و ضعیف و اهل تدلیس بوده است . ❕همینطور بخاری و مسلم و اساسا صاحبان صحاح سته و سایرین ، نقل روایاتشان بر مبنای نقل از افراد ضعیف و فاسد المذهب بوده است که به مواردی از آن اشاره می کنیم ؛ 1⃣نعیم بن حماد از رجال بخاری و ابی داود و ترمذی و ابن ماجه است ؛ 📚سیر اعلام النبلاء ج 10 ص 595 ❕ازدی در مورد او گفته است که جعل حدیث می کرده است ؛ 📚میزان الاعتدال ج 7 ص 44 2⃣ابو مطیع بلخی که از بزرگ راویان اهلسنت است اما ابوحاتم در مورد او گفته است کذاب بوده و جوزقانی تصریح کرده است که جعل حدیث می کرده است ؛ 📚تنزیه الشریعه الغراء ج 1 ص 54 3⃣ثوبان بن ابراهیم که او نیز از بزرگ راویان است که ابن جوزی او را متهم به وضع حدیث می کرده است ؛ 📚تنزیه الشریعه الغراء ج 1 ص 43 4⃣احمد بن صالح المصری که او نیز از بزرگ راویان است اما نسائی در مورد او گفته است ثقه نیست و یحیی بن معین گفته است دروغگو و کذاب است ؛ 📚میزان الاعتدال ج 1 ص 241 5⃣محمد بن عمر واقدی که از بزرگ راویان در حدیث و مغازی است ، با این وجود ابن راهویه در مورد او می گفت که جعل حدیث می کرد و یحیی بن معین می گوید هزار حدیث بر پیامبر به دروغ بسته است و ابن المدینی گفته است وضع حدیث می کرده است ؛ 📚میزان الاعتدال ج 6 ص 273 6⃣محمد بن اسحاق صاحب سیره و از راویان بزرگ اهلسنت است که هشام بن عروه در مورد او گفته است کذاب بوده و مالک نیز او را متهم به جعل حدیث می کرده است ؛ 📚میزان الاعتدال ج 6 ص 57 7⃣احمد بن عبدالرحمان بن وهب که از راویان صحیح مسلم است که نسائی در مورد او گفته است که کذاب است و ابن یونس نیز روایاتش را مردود می دانسته است ؛ 📚میزان الاعتدال ج 1 ص 253 8⃣ اسماعیل بن ابی اویس که از راویان بخاری و مسلم و ترمذی و ابن ماجه بوده است که ابن معین در مورد می گفت ، حدیث سرقت می کرده است و ضعیف است و نضر بن سلمه المروزی می گفت کذاب بوده است ؛ 📚میزان الاعتدال ج 1 ص 379 9⃣حارث بن عمیر بصری که از راویان بخاری و ترمذی و ابوداود و نسائی و ابن ماجه بوده است که حاکم گفته است حدیث وضع می کرده است و ابن حبان نیز او را ضعیف می دانسته است ؛ 📚میزان الاعتدال ج 1 ص 176 _ تهذیب التهذیب ج 2 ص 132 🔟حسن بن عماره کوفی که از راویان بخاری و ترمذی و ابن ماجه بوده است که شعبه در موردش گفته دروغگو بوده است و احمد گفته است متروک است و ابن معین هم گفته است به حدیثش توجه نمی شود ؛ 📚میزان الاعتدال ج 1 ص 265 ❕به همین ده مورد از سرآمدان راویان کذاب ، صحاح بسنده می کنیم که همه فاسد المذهب و دروغگو بوده اند . 👌 اگر پرهیز از طولانی شدن نبود ، شماره فوق را بالغ بر صدها مورد می کردیم تا ببینید که بخاری و صاحبان صحاح سته همه از راویان کذاب و فاسد المذهب نقل روایت کرده اند و مذهب اهلسنت بر پایه روایات مشتی راوی جاعل و دروغگو بنا شده است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ ملحد را که مدعی است ماجری کربلا بر سر رقابت عشقی میان امام حسین علیه السلام و یزید بر سر زنی به نام ارینب بوده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1264 ❕در رابطه با فلسفه قیام امام حسین علیه السلام پاسخهای ذیل را بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1276 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/526
❕در رابطه با معجزه وصل دست قطع شده توسط علی علیه السلام ، پاسخ را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3269 👌می گوید اگر علی ع چنین قدرتی داشت ، چرا فرق شکافته خود را شفا نداد ، در ذیل در مورد استفاده از قدرت غیبی در حل مشکلات شخصی توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3270 ❕می گوید چرا این معجزه در قرآن نیامده است ، در حالی که قرآن دائره المعارف نیست که همه چیز در آن بیاید ، خود قرآن به سنت و روایات حجیت داده است ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3271 👌می گوید چرا علی ع با چنین قدرتی از همسرش دفاع نکرد ، علاوه بر نمایه آدرس داده شده در مورد استفاده از قدرت غیبی در مسائل شخصی ، پاسخ ذیل را نیز در این رابطه مشاهده کنید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3272
👌 در مورد « رویه گل مالیدن به سر و صورت » پاسخ ما را در این رابطه در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/551
👌در رابطه با پرسش کاربر که آیا سپاهیان یزید ، پس از واقعه کربلا ، بانوان حرم را بی حجاب کردند یا خیر ، پاسخ را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1291
❕پاسخ به کانال وهابی در مورد تواتر قرآن 👇
🤔 ❔شيعيان بدون اهل سنت نميتوانند تواتر قراءات قرآن را اثبات كنند و به اهل سنت نياز دارند از شهيد ثانى سوال شده آيا ميتوان در قراءت قرآن از مخالفين تقليد كرد ؟ و به نقل مخالفين اعتماد كرد ؟ شهيد ثانى : قراءات معروف قرآن متواتر است و مخالفين از جمله ناقلين آن هستند و اگر به مخالفين رجوع نكنيم ، قرآن ديگر متواتر نيست چون مسئولیت حفظ قرآن در زمانهاى مختلف توسط مخالفين صورت گرفته . 📗كتاب رسالة في العدالة ص232 ⛔️ دو نكته مهم : 1 _ شيعيان ادعاى تواتر قرآن دارند و در اين زمينه محتاج اهل سنت هستند و اگر اهل سنت نبودند به مشكل بزرگی میخوردند و قرآن نزد شيعه از حالت تواتر خارج ميشد 2 _ مخالفين شيعه در زمانهاى گذشته قرآن را حفظ و نقل كردند 💠💠 👌ما معتقدیم که قرآن متواتر است و مسلمین اعم از شیعه و سنی ، نسل به نسل ناقل قرآن بوده اند و قرآنی را که پیامبر گرامی جمع آوری کرده بود ، توسط مسلمین سینه به سینه ضبط شده تا به ما رسیده است و قرآن کنونی که به قرائت حفص از عاصم از ابوعبدالرحمان سلمی از علی علیه السلام است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5066 ❕مطابق با همان قرائت مشهور مسلمین است که از پیامبر گرامی فرا گرفته بودند . 🔸در تفسیر نمونه ( در بیان تواتر قرآن ) می خوانیم ؛ «قرآن براى مسلمانان ( اعم از شیعه و سنی ) همه چيز بوده قانون اساسى، دستور العمل زندگى، برنامه حكومت، كتاب مقدس آسمانى، و رمز عبادت، روشن مى‏ شود كه اصولا كم و زياد در آن امكان نداشته است. قرآن كتابى بود كه مسلمانان نخستين همواره در نمازها، در مسجد، در خانه، در ميدان جنگ، به هنگام روبرو شدن با دشمنان و بعنوان استدلال بر حقانيت مكتب از آن استفاده مى‏ كردند حتى از تواريخ اسلامى استفاده مى‏ شود كه تعليم قرآن را مهر زنان قرار مى‏ دادند!، و اصولا تنها كتابى كه در همه محافل مطرح بوده و هر كودكى را از آغاز عمر با آن آشنا مى‏ كردند و هر كس ميخواست درسى از اسلام به خواند آن را به او تعليم مى‏ دادند همين قرآن مجيد بود. ❔آيا با چنين وضعى كسى احتمال مى‏ دهد كه دگرگونى در اين كتاب آسمانى رخ دهد ❕قرآن يك كتاب متروك در گوشه خانه و يا مسجد كه گرد و غبار فراموشى روى آن نشسته باشد نبود تا كسى از آن كم يا بر آن بيافزايد. 👌مساله حفظ قرآن بعنوان يك سنت و يك عبادت بزرگ هميشه در ميان مسلمانان بوده و هست، حتى پس از آنكه قرآن به صورت يك كتاب تكثير شد و در همه جا پخش گرديد و حتى بعد از پيدايش صنعت چاپ كه سبب شد اين كتاب بعنوان پرنسخه ‏ترين كتاب در كشورهاى اسلامى چاپ و نشر گردد، باز مساله حفظ قرآن بعنوان يك سنت ديرينه و افتخار بزرگ موقعيت خود را حفظ كرد، بطورى كه در هر شهر و ديار هميشه جمعى حافظ قرآن بوده و هست.» 📚تفسير نمونه، ج‏11، ص 23 ❕بنابراین خبر و نقل قرآن متواتر است و در نقل متواتر شیعه بودن ناقلین یا سنی بودن آنان اهمیتی ندارد ، مهم آن است که تواتر قرآن توسط مسلمین اعم از شیعه و سنی اتفاق افتاده است . ❕حال شما وهابیون که میخواهید تواتر قرآن را به شیعه و سنی بودن ربط دهید و می گویید شیعه در تواتر قرآن مدیون اهلسنت است ، رواياتى را در رابطه با گردآورى قرآن نقل كرده ‏اید كه از آنها اينطور فهميده مى‏ شود كه آيات قرآن بطور تواتر و نقل پياپى ثابت نشده بلكه توسط خبر واحد ثابت شده است ، حال چگونه می گویید قرآن در نزد شما متواتر است ❗️ 👌بخاری از از زيد بن ثابت نقل می کند که گفت ؛ « ... پس ابو بكر همواره نزد من مى‏ امد و جمع آورى قرآن را خواستار مى‏ شد تا اينكه خداوند به من نيز شرح صدر عطا فرمود، در نتيجه به جستجو پرداختم و تمام قرآن را كه بر روى سنگها و ليفهاى خرما نوشته شده بود و در سينه افراد جاى داشت، گرد آورى كردم و آخر سوره توبه (لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ) تا پايان سوره برائة را فقط نزد ابو خزيمة النصارى پيدا كردم. و پيش هيچكس ديگر نيافتم. پس از جمع آورى قرآن، نوشته ‏ها نزد ابو بكر بود تا وقتى كه زندگى را به درود گفت. سپس تا عمر زنده بود، نزد وى قرار داشت و بعد از عمر، حفصه دختر عمر، آن را نزد خود نگهدارى مى ‏كرد. » 📚صحیح بخاری ج 8 ص 100 باب جمع القرآن ❕باز بخاری نقل می کند ؛ « زيد بن ثابت گفت: وقتى ما قرآن را نوشتيم اين آيه را «رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ» كه از رسول اللّه شنيده بودم مى‏ خواند آنرا پيش كسى جز خزيمه انصارى پيدا نكردم » 📚صحیح بخاری ج 7 ص 374 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕باز از زيد بن ثابت نقل می کنند ؛ « ما قرآن را مى‏نوشتيم و يك آيه را پيدا نمى ‏كردم در صورتى كه آن را از رسول اكرم شنيده بودم. بالاخره آنرا پيش خزيمه پيدا كردم و آن آيه اين بود:من المؤمنين رجال صدقوا ... او افزود: عمر هيچ آيه ‏اى را بعنوان قرآن نمى ‏پذيرفت تا اينكه دو نفر گواهى دهند و تنها يك مورد بود كه مردى از انصار دو آيه آورد و عمر به او گفت شاهد ديگرى غير از تو نمى ‏خواهم. » 📚صحیح بخاری ج 5 ص 48 _ تهذیب تاریخ دمشق ج 5 ص 136 ❕از يحيى بن عبد الرحمن حاطب نقل شده كه گفت ؛ « عمر تصميم گرفت قرآن را گردآورى نمايد. لذا در بين مردم اعلام كرد: هر كسى كه چيزى از قرآن را از رسول خدا ، دريافت كرده، نزد ما بياورد.راوى سپس افزود: مسلمانها، آيات را روى كاغذ و تخته سنگ و ليف خرما نوشته بودند. و عمر چيزى را به عنوان آيه قرآن نمى ‏پذيرفت تا اينكه دو نفر گواهى نمايند. روزى خزيمه نزد عمر آمد و اظهار داشت: چنين بنظر مى‏ رسد كه شما دو آيه را رها كرده، ننوشته ‏ايد! عمر پرسيد: آن دو آيه كدام است؟ خزيمه گفت: از رسول خدا (ص) بياد دارم كه: (لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ ...) ...» 📚تاریخ مدینه دمشق ج 16 ص 365 _ کنزالعمال ج 2 ص 575 _ در المنثور ج 3 ص 296 ❕از انس بن مالك نقل می کنند که می گوید ؛ « من در ميان كسانى بودم كه قرآن به آنها املاء مى‏ شد تا بنويسند بسا بود كه در مورد يك آيه اختلاف نظر پيدا مى‏ شد و مى‏ گفتند: فلانى آن آيه (مورد اختلاف) را از پيامبر خدا شنيده و بخاطر دارد. ولى او در بين آن جمع نبود يا در بيابانها بود. لذا آيه قبل و بعد را مى ‏نوشتند و جاى آن آيه مورد اختلاف را خالى مى ‏گذاشتند تا آن فرد بيايد يا اينكه كسى را مى‏ فرستادند كه او را بياورد. » 📚جامع البیان ، طبری ، ج 1 ص 45 _ کنزالعمال ج 2 ص 582 ❕از ابى داود بن زبير نقل شده كه ابو بكر به عمرو زيد گفت ؛ « جلوى درب ورودى مسجد بنشينيد هر كس دو شاهد آورد كه اين آيه جزء قرآن است، آنرا بنويسيد. » 📚فتح الباری ج 9 ص 244 _ کنزالعمال ج 2 ص 573 ❕از ابن ابى داود نقل شده است ؛ « عمر در مورد آيه‏ اى از قرآن پرسش نمود به او گفته شد همراه فلانى بود كه در جنگ يمامه كشته شد، عمر گفت: انا للّه و سپس دستور داد قرآن جمع آورى گردد و او اول كسى بود كه قرآن را يكجا گرد آورى كرد. » 📚الاتقان ، سیوطی ، ج 1 ص 162 ❕اين نوع روايات و نظير آنها در كتب صحاح و غيره فراوان است و نتيجه پذيرفتن آنها در رابطه با گردآورى قرآن ، قبول اين واقعيت است كه طبق عقیده شما به حسب این روایات جعلی ، قرآن با نقل متواتر و پياپى ثابت نشده بلكه با خبر واحد ثابت گرديده است مثل گفته خزيمه، يا با دو شاهد، يا با نقل ابى بن كعب، يا با گفته كسى كه در بيابانها بود و او را آوردند تا قرآن را براى گرد آورندگان بخواند، يا اينكه آيه قرآنى پيش كسى بود كه در يمامه كشته شد، يا مسائل ديگرى از اين قبيل ❗️ 👌بنابراین طبق روایات خودتان ، قرآن با نقل متواتر ثابت نشده است ، البته ما این روایات را جعلی می دانیم و معتقدیم که قرآن در زمان پیامبر گرامی ثبت و ضبط جمع آوری شده است و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5589 ❕از این گذشته ، شما مدعی هستید که قرآن نازل شده بر پیامبر گرامی را متواترا ، نقل کرده اید ، در حالی که عمر و عایشه و ... معتقد بودند تمام قرآن نازل شده نقل نشده است و آیاتی در قرآن بوده است که ساقط شده است و به ما نرسیده است ❗️ 1⃣آیه رجم ؛ ❕عمر هنگام بازگشت از حج در ضمن خطبه‏ اى گفت ؛ « بپرهيزيد كه در مورد آيه رجم هلاك شويد و يكى بگويد ما دو حدّ در كتاب خدا نمى‏ بينيم، پيامبر خدا هم رجم كرد، ما هم رجم و سنگسار كرديم. سوگند به آن كه جانم به دست اوست، اگر مردم نمى ‏گفتند كه عمر بر كتاب خدا افزوده است چنين مى‏ نوشتم: «الشيخ والشيخه اذا زنيا فارجموهما البته»؛ «پيرمرد و پيرزن زناكار را حتماً سنگسار كنيد»، ما اين آيه را خوانده‏ ايم. » « خداوند محمد را به حق نازل کرد و کتاب را بر او نازل کرد و در آنچه خدا بر او نازل کرد ، آیه رجم بود » 📚صحیح بخاری ج 10 ص 288 _ سنن ابن ماجه ج 4 ص 168 2⃣ آيه فراش‏ ؛ ❕عمر بن خطاب، به ابىّ بن كعب گفت: مگر نه اين كه در آن چه از كتاب خدا از دست داده ‏ايم، چنين مى ‏خوانديم: «الولد للفراش وللعاهِر الحَجر»؟ «فرزند، مربوط به رختخواب است و براى زناكار، سنگ است.» ابىّ گفت: چرا. » 📚الدر المنثور ج 1 ص 106 _ الاصابه ابن حجر ، ج 4 ص 609 3⃣ آيه رغبت‏ ؛ ❕بخارى روايت كرده است كه عمر گفت ؛ ما از جمله آن چه از كتاب خدا مى ‏خوانديم چنين بود: از پدرانتان اعراض و دورى نكنيد كه اعراض از پدرانتان كفر است «لا ترغبوا عن آبائكم فانّه كفر بكم أن ترغبوا عن آبائكم.» 📚صحیح بخاری ج 10 ص 289 _ مسند احمد ج 1 ص 451 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 4⃣ آيه جهاد ؛ ❕به نقل سيوطى، عمر به پسر عوف گفت: آيا در آنچه بر ما نازل شده، نيافتى كه «وان جاهَدوا كما جاهدتُم اوّل مرّةً؟»؛ «جهاد كنيد، همان گونه كه نخستين بار جهاد كرديد» گفت: در آنچه از قرآن افتاده است، اين هم از افتاده‏ هاست. » 📚الدر المنثور ج 1 ص 106 _ کنزالعمال ج 2 ص 567 5⃣ آيه شيردادن‏ ؛ ❕به روايت مالك از عايشه در كتاب «موطأ» عايشه گفت ؛ « در آنچه از قرآن نازل شده‏ بود، ده بار شيردادن معلوم بود كه موجب حرمت مى‏شد. آن ده بار نسخ شد به پنج بار «خمس معلومات» و پيامبر خدا هم درگذشت، در حالى كه در قرآنى كه مردم مى‏ خواندند، ده بار بود. » 📚الموطا ، مالک ، ج 2 ص 608 6⃣آیه رضاع کبیره ؛ ❕عایشه می گوید ؛ «آیه رضاع کبیره و آیه رجم در قرآن بوده و در ضمن صحیفه ای زیر رختخوابم بود و چون ما به موت پیامبر مشغول شدیم بزغاله آمد آن را خورد» 📚سنن ابن ماجه ج1 ص625 7⃣باز عایشه می گوید ؛ « سوره احزاب 200 آیه بود که از آن جز 73 آیه باقی نماند » 📚تفسیر قرطبی،ج 14 ص 113 _ در المنثور،ج 5 ص 180 8⃣دو آیه ای که از قرآن حذف شد ؛ ❕سیوطی از ابی سفیان کلاعی نقل می کند که مسلمه به آنها می گفت ؛ « به من خبر دهید از دو آیه ای که در قرآن نوشته نشدند ، آنان خبر ندادند ، مسلمه گفت این آیات است ؛ «إنّ الذين آمنوا و الذين هاجروا و جاهدوا في سبيل اللّه بأموالهم و أنفسهم، ألا أبشروا أنتم المفلحون.و الذين آووهم و نصروهم و جادلوا عنهم القوم الذين غضب اللّه عليهم، اولئك لا تعلم نفس ما اخفي لهم من قرّة أعين جزاء بما كانوا يعلمون» 📚الاتقان ، ج 3 ص 84 9⃣آیه « لو کان لابن آدم وادیان » ❕مسلم از ابوموسی اشعری نقل می کند ؛ « ما سوره ای را می خواندیم که در طول و شدت شبیه سوره برائت بود که آن سوره را فراموش کردم و تنها این آیه از آن یادم است «لو كان لابن آدم واديان من مال لا بتغى واديا ثالثا، و لا يملأ جوف ابن آدم إلّا التراب‏ » 📚صحیح مسلم ج 2 ص 726 _ در المنثور ج 6 ص 378 _ جامع الاصول ج 2 ص 500 0⃣1⃣عدد حروف قرآن ؛ 👌مطابق نقلهای اهلسنت ، عدد حروف قرآن بسیار بیشتر از آنچه در قرآن کنونی است می باشد ( قرآن کنونی را حدود سیصد هزار حرف ثبت کرده اند ) ❕سیوطی از عمر نقل می کند که می گفت ؛ « بسیاری از قرآن از نزد ما رفت و کسی از شما نگوید تمام قرآن در نزد من است » 📚الاتقان ج 3 ص 81 ❕عمر در نقل دیگری معتقد بود قرآن یک میلیون و بیست و هفت هزار آیه بوده است ❕«القرآن ألف ألف (و سبعة و عشرون آلف) حرف» 📚الاتقان ج 1 ص 242 _ مجمع الزوائد ج 7 ص 163 _ المعجم الاوسط ج 6 ص 361 _ الجامع الصغیر ج 2 ص 264 _ کنزالعمال ج 1 ص 517 و ... ❕بر این اساس چیزی بیش از سه برابر قرآن کنونی از دست رفته است ❗️ ❕جناب وهابی شما که معتقدید قرآن متواتر از پیامبر در نزد شما است ، تکلیف این آیاتی که از قرآن ساقط شده و از پیامبر به ما نرسیده است چه می شود ❗️ 👌ما تمام این نقلها را جعلی می دانیم که راویان فاسد اهلسنت آنها را نقل کرده اند ، اما این نقلها ثابت می کند ؛ 1⃣اهلسنت چیزی به اسم قرآنی که متواترا نقل شده است ندارند . 2⃣با توجه به آنکه روایات تحریف در کتب صحیح آنان آمده است ، آنان قاعدتا نه تنها قرآن متواتری ندارند بلکه معتقد به تحریف قرآن هم هستند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕ملحد می گوید یک روایت بیاورید که امامان علیهم السلام مخالف فتوحات خلفا بوده اند ، او این مطلب را تقریبا سه سال پیش مطرح کرد و ما نیز همان موقع پاسخ دادیم ، اما چه کنیم که از سر کسادی مطلب و پاسخ دادن به تمام شبهاتش ، مجبور است مطالب سالهای گذشته را باز نشر کند ، پاسخش را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2735
❕پاسخ ملحد 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕پاسخ ملحد 👇
❕یکی از کانالها از امام صادق علیه السلام با عنوان « آیه الله العظمی » یاد کرده است ، ملحد می گوید اینان برای جذب مردم القاب علماء را به امامان می دهند ، در حالی که ما در گذشته بحث مفصلی پیرامون این القاب داشتیم و آوردیم ؛ « بنابراین اهل بیت پیامبر گرامی ، آیت الله و آیت الله العظمی هستند که به تمام معنا نشانه و یاد آور خداوند هستند ، و بهتر بود که این القاب برای غیر آن بزرگواران به کار نمی رفت ، اگر چه برخی استدلال می کنند که هیچ مانعی ندارد که علمایی که قدم در راه اهل بیت علیهم السلام گذاشته اند و تعالیم آنان را نشر می دهند ، آنان هم آیت الله یا آیت الله العظمی باشند ، اگر چه مصداق اتم دو لقب و وصف مذکور اهل بیت علیهم السلام است .» ❕توضیح بیشتر را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1886 👌او در ادامه با یکسری آمارهای جعلی مدعی است که آمار توجه به مذهب در میان ایرانیان کاهش یافته است ، رهبر انقلاب مدتی قبل به زیبایی پاسخ این یاوه سرایی ها را دادند و فرمودند ؛ «در داخل کشور توجهی که امروز نسبت به مسائل دینی و روحانیت وجود دارد، با گذشته و قبل از انقلاب اسلامی، قابل مقایسه نیست. ایشان افزودند: این تصور که مردم در نقاط مختلف دنیا نسبت به معارف دینی رویگردان شده اند، تصور غلطی است بلکه اقبال به این معارف بیشتر شده است. ایشان تشییع بسیار با شکوه طلبه همدانی را که مظلومانه به شهادت رسید، نمونه ای عینی از احترام و اقبال مردم به دین و روحانیت برشمردند و خاطرنشان کردند: نمونه‌هایی همچون این تشییع و یا حضور گسترده مردم بویژه جوانان در نمازهای جماعت و نشستن در جلسات و پای منابر، جزو واقعیات ایران اسلامی و نشان دهنده تدین مردم و اعتماد آنها به روحانیت است و برخی تبلیغات و سیاه نمایی ها درباره ایمان و دینداری مردم و یا رویگردانی آنها از روحانیت، خلاف واقع و بدون تحقیق و معیار علمی است. » « ما که طلبه بودیم، هیچ‌وقت در هیچ شهری در هیچ جلسه‌ای، این اجتماعاتی که امروز پای منبرها مشاهده میکنید وجود نداشت؛ یک دهم این هم وجود نداشت. وجوهاتی که امروز مردم میدهند نشان میدهد که مردم متدین هستند . حرف‌های بدون معیار علمی گفته میشود، لکن روحانیت محترم است و علیرغم سیاه‌نمایی‌هایی که انجام میشود، واقعیت چیز دیگری است؛ این وظیفه را سنگین میکند. » 🌐https://b2n.ir/899805 🌐https://b2n.ir/009697
👌پاسخ ملحد را که مدعی است مرحوم بهجت ( ره ) معتقد بوده است که حسنین در فتوحات خلفا شرکت کرده اند را در ذیل بخوانید 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌پاسخ ملحد را که مدعی است مرحوم بهجت ( ره ) معتقد بوده است که حسنین در فتوحات خلفا شرکت کرده اند را
❕ما در گذشته اثبات کرده ایم که امام حسن و امام حسین علیهما السلام در فتوحات خلفا شرکت نکرده اند ، و اساسا آن بزرگواران مخالف فتوحات خودسرانه خلفا بوده اند ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3347 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3773 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7250 ❕حال معاند می گوید مرحوم ، فقیه عالیقدر ، بهجت « ره » در درس خارج خود گفته است امام حسن و امام حسین در فتوحات شرکت کرده اند ؛ 1⃣ملحد ظاهرا صوت مذکور را خوب گوش نکرده است ، مرحوم بهجت تنها سخن از حضور امام حسن ع به میان می آورد نه امام حسین ع 2⃣مرحوم بهجت نگفتند اعتقاد من این است که امام حسن ع در فتوحات شرکت کردند بلکه می گوید نقل می شود که امام حسن ع شرکت کردند ، ایشان نقل قول می کنند ، چنان که ما هم می گوییم که نقل می شود که ایشان شرکت کردند ، اما این نقلها ضعیف است . 3⃣به فرض هم بگوییم که مقصود مرحوم بهجت از تعبیر « نقل می شود » این است که اعتقاد ایشان بر آن بوده که امام حسن در فتوحات شرکت کرده اند ، باز هم می گوییم ایشان یک نظریه علمی مطرح کرده اند اما به خطا رفته اند ، چنان که بسیاری از علماء در مباحث علمی ممکن است دچار سهو و خطا شوند و درس خارج های مجتهدین پر است از این چنین نقد کردن ها که علماء نظریات یکدیگر را تایید و رد می کنند . ❕شیخ صدوق کتاب « اعتقادات الامامیه » را می نویسد ، شاگردش شیخ مفید کتاب « تصحیح الاعتقاد » را می نویسد و نظریات شیخ صدوق را رد و نقد می کند ، این چه اشکالی دارد ❗️ 👌بنابراین صرف این که به فرض مرحوم بهجت معتقد بوده است که امام حسن ع در فتوحات شرکت کرده است ، دلیل بر آن نمی شود که ما هم این مساله را بپذیریم . ❕ما نیز در موارد متعددی نظریات علمی بزرگان را نقد و رد کرده ایم ، به عنوان نمونه ؛ 1⃣نقدی بر فقیه بزرگوار ، وحید خراسانی ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8850 2⃣نقدی بر نظریه استاد مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8224 3⃣نقدی بر استاد قرائتی ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12102 4⃣نقدی بر استاد قزوینی ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12094 5⃣نقدی بر استاد ابوالقاسمی ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12126 6⃣نقد بر کمال حیدری ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12231 7⃣نقدی بر فتوای منسوب مرحوم هاشمی شاهرودی ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12059 8⃣نقدی بر دو فتوای مرحوم امام خمینی ره ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11967 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5382 9⃣نقدی بر نظریه رهبر انقلاب در مورد چند همسری ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8696 🔟نقدی بر آقای تبریزیان ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11188 1⃣1⃣نقدهایی بر تحلیل های علمی مذهبی رییس جمهور ، روحانی ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7993 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6726 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10999 2⃣1⃣نقدهایی بر مناظره استاد رفیعی با آقامیری ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11925 3⃣1⃣نقدی بر سخنان امام جمعه اصفهان ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7266 4⃣1⃣نقدی بر کارشناس تلویزیونی ، آقای شهاب مرادی ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7562 ❕و موارد متعدد دیگری که اگر بیان کنیم ، پاسخ طولانی می شود اما می توانید در کانال مشاهده کنید . 👌بنابراین صرف این که یک نظریه علمی از ناحیه فردی مطرح شود ، دلیل بر آن نمی شود که ما نیز آن را بی هیچ دلیلی بپذیریم ، و آن را واقع و مطابق با حقیقت بدانیم . ❕ ❕اميرمؤمنان على بن ابى طالب (عليه السَّلام) در يكى از سخنان حكيمانه خود درباره شناخت حق و باطل، بيانى دارد كه يادآور مى شويم ؛ 👌در جنگ جمل مردى از اميرمؤمنان سؤال كرد: آيا با طلحه و زبير نبرد مى كنى، در حالى كه آنان از برجسته ترين اصحاب پيامبرند؟ 👌امام در پاسخ فرمود: تو در اشتباهى. عظمت و بزرگى اشخاص، نشانه حق و باطل نيست، حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى؛ و باطل را بشناس، آنگاه اهل‏ آن را خواهى شناخت». 📚ارشاد القلوب ج2 ص296 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕ملحد مفلوک که با پاسخهای ما به هول و هراس افتاده است ، سرسری مطلبی بی محتوا و کودکانه در نقد پاسخ اخیر ما در کانالش قرار داده است که یکی از دوستان به زیبایی در کانالش به او پاسخ داده است 👌👌👌
ن 🤔پرسش ❔افسانه تشنه بودن حسین‌بن‌علی و یارانش در کربلا ❕بر طبق اسناد معتبر از ابی‌مخنف، حسین در شب عاشورا وقتی بر بالین زينب رفت، صورت خواهرش را با آب شست! : مقتل ابی مخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا، صفحه ۱۴۱، ترجمه از جواد سلیمانی چگونه است که وقتی آب برای شستن صورت زينب وجود داشته است؛ آخوندها ادعا می‌کنند که حسین تشنه بوده است!؟ چرا آخوندها، روضه‌خوان‌ها و مداح‌های شکم پرست شیعه اصرار دارند که بگویند حسین و یارانش تشنه بوده‌ است؟ 💠💠 👌ما اگر چه در گذشته جریان آب و تشنگی در جریان کربلا را بررسی کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4745 ❕اما برای آنکه مشت محکم تری بر دهان یاوه گویانی که قضیه تشنگی امام حسین علیه السلام و اصحاب باوفایش را زیر سوال می برند ، بزنیم ، قضیه را با تفصیل بیشتری مطرح کرده و می گوییم ؛ 1⃣امام حسین علیه السلام از قبل از ورود به کربلا ، در صدد تهیه آب کافی برای کاروان بودند ، چنان که به نقل از عبد اللّه بن سليم اسدى و مذرى بن مُشمَعِل اسدى آمده است ؛ « حسين عليه السلام آمد تا به منزل شَراف رسيد. چون سحر شد، به جوانان دستور داد كه آب فراوان بردارند و سپس از آن جا حركت كردند. » 📚تاريخ طبري ، ج 5 ص 400 _ أنساب الأشراف: ج 3 ص 380 _ الإرشاد ج 2 ص 76، بحار الأنوار: ج 44 ص 375 2⃣یکی از راهکارهای دشمن برای مقابله با امام حسین علیه السلام تحت فشار قرار دادن کاروان امام ع از طریق منع آب بود تا اگر آب ذخیره کاروان به پایان برسد ، دیگر نتوانند آب تهیه کند ، لذا ابن زیاد در همان اوائل امر ، حر بن یزید را مامور کرده بود تا امام ع را از طریق منع آب تحت فشار قرار دهد . نقل می کنند ؛ « چون صبح شد، حسين عليه السلام فرود آمد و نماز صبح را خواند. آن گاه با شتاب، سوار شد و ياران خود را به جانب چپ برد و مى‏ خواست كه پراكنده‏ شان كند؛ امّا حُر مى‏ آمد و آنها را بر مى ‏گردانْد. حسين عليه السلام نيز او را بر مى‏ گردانْد و چون آنها را به سوى كوفه مى‏ راند، مقاومت مى‏ كردند و راهِ بالا، در پيش مى‏ گرفتند و همچنان با هم راه مى‏ پيمودند تا به نينوا رسيدند؛ جايى كه حسين عليه السلام، آن را منزلگاه قرار داد. ❕در اين وقت، سوارى بر اسبى اصيل، پديدار شد كه مسلّح بود و كمانى بر شانه داشت و از كوفه مى‏ آمد. همگى ايستادند و منتظرش بودند. چون به آنها رسيد، به حرّ بن يزيد و يارانش سلام گفت؛ امّا به حسين عليه السلام و يارانش سلام نگفت. آن گاه نامه ‏اى به حر داد كه از ابن زياد بود و چنين نوشته بود: «وقتى نامه من به تو رسيد و فرستاده ‏ام نزد تو آمد، بر حسين، سخت بگير و او را در بيابانِ بى‏ حصار و آب، فرود آور. به فرستاده‏ ام دستور داده‏ ام با تو باشد و از تو جدا نشود تا خبر بياورد كه دستور مرا اجرا كرده ‏اى. والسّلام!». 📚تاريخ طبري ، ج 5 ص 408، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 555، الأخبار الطوال: ص 251، تجارب الامم: ج 2 ص 67؛ الإرشاد: ج 2 ص 82 ، روضة الواعظين: ص 199، إعلام الورى: ج 1 ص 450 ، بحار الأنوار: ج 44 ص 380 3⃣به هر حال از روز هفتم محرم ، دشمن به صورت جدی آب را بر کاروان امام علیه السلام بست ، چنان که حمید بن مسلم می گوید ؛ « نامه ‏اى از عبيد اللّه بن زياد، براى عمر بن سعد آمد [كه متنش چنين بود]: «امّا بعد، ميان حسين و يارانش و آب، مانع شو و قطره ‏اى از آن را نچشند، همان گونه كه با پرهيزگار پاكِ مظلوم، امير مؤمنان عثمان بن عَفّان كردند».عمر بن سعد، عمرو بن حَجّاج را با پانصد سوار، روانه كرد و بر شريعه (آبْ‏راهِ) فرات، فرود آمدند تا ميان حسين عليه السلام و يارانش و آب، مانع شوند و نگذارند قطره ‏اى از آن را بنوشند. اين، سه روز پيش از شهادت حسين عليه السلام بود. » 📚تاريخ طبري: ج 5 ص 412، أنساب الأشراف: ج 3 ص 389؛ الإرشاد: ج 2 ص 86، روضة الواعظين: ص 201، إعلام الورى: ج 1 ص 452، بحار الأنوار: ج 44 ص 389 _ تذكرة الخواصّ: ص 247 وتاريخ اليعقوبي: ج 2 ص 243. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌و نقل می کنند ؛ « سوارانى كه ابن سعد، آنها را براى جلوگيرى از عزيمت گروه بنى اسد [به نزد حسين عليه السلام‏] فرستاده بود، باز گشتند و بر كناره فرات، فرود آمده، ميان آب فرات و حسين و يارانش، حائل شدند. تشنگى، به حسين عليه السلام و ياران همراهش، فشار آورد. حسين عليه السلام، تيشه‏ اى را بر گرفت و به پشت خيمه زنان آمد و نوزده گام به سوى قبله برداشت و آن جا را حفر كرد. چشمه آب شيرينى از آن جا بيرون زد. حسين عليه السلام و همراهانش، همگى از آن نوشيدند و مَشك‏هايشان را پُر كردند.... ❕[خبر] اين اتّفاق به عبيد اللّه رسيد. به عمر بن سعد نوشت: «به من خبر رسيده كه حسين، چاه حفر مى ‏كند و به آب مى‏ رسد و او و يارانش، آب مى ‏نوشند. بنگر كه چون نامه‏ ام به تو رسيد، تا آن جا كه مى‏ توانى، از حفر چاه به وسيله آنان، جلوگيرى كن و بر آنان، سخت بگير و مگذار كه قطره ‏اى آب بنوشند، و با آنان، همان گونه رفتار كن كه با عثمانِ پاك كردند. والسّلام!». ابن سعد نيز تا آن جا كه مى‏ شد، بر آنان، سخت گرفت. » 📚مقتل الحسين خوارزمي ج 1 ص 244، الفتوح ج 5 ص 91 4⃣امام حسین علیه السلام با پایان یافتن آب ذخیره ، عباس ع را مامور کرد که محاصره را بشکند و آب تهیه کند و ایشان نیز موفق شدند ، چنان که نقل می کنند ؛ « هنگامى كه تشنگى بر حسين عليه السلام و يارانش سخت شد، به برادرش عبّاس بن على عليه السلام كه مادرش از قبيله بنى عامر بن صَعصَعه بود، فرمان داد كه با سى سوار و بيست پياده كه هر كدام، مَشك آبى هم داشته باشند، به سوى آب برود و با كسانى كه ميان آنان و آب، مانع شده ‏اند، بجنگند. عبّاس عليه السلام به سوى آب، روان شد و نافِع بن هِلال، پيشاپيش آنان بود. به شريعه (آبْ‏راهِ) فرات، نزديك شدند كه عمرو بن حَجّاج، آنان را باز داشت. عبّاس عليه السلام و همراهانش، با او درگير شدند و آنان را از شريعه راندند و پيادگان‏ [لشكر] حسين عليه السلام، به درون آب رفتند و مَشك‏هاى خود را پُر كردند. عبّاس عليه السلام، ميان يارانش ايستادگى كرد و از پيادگان، دفاع نمود تا آب را به لشكر حسين عليه السلام رساندند. » 📚الأخبار الطوال ص 255 _ بغية الطلب في تاريخ حلب _ ج 6 ص 2627 _ المنتظم ج 5 ص 336. ❕ظاهر آن است که از همین آب تا شب عاشوراء در کاروان امام باقی مانده بود که امام علیه السلام مقداری از آن را به صورت زینب س پاشید ، آنگاهی که ایشان به خاطر غم و غصه گرفتار غش شده بودند ؛ « آن گاه، زینب به صورت خود زد و گريبان، چاك كرد و بيهوش شد و افتاد. حسين عليه السلام به سويش آمد و آب بر صورتش زد و به او گفت: خواهرم! از خدا، پروا كن و به تسلّى ‏بخشىِ او، آرام باش. بدان كه زمينيان، مى‏ ميرند و آسمانيان، باقى نمى ‏مانند و هر چيزى، از ميان مى ‏رود، جز ذات خدا كه با قدرتش، زمين را آفريده است، و مردم را برمى ‏انگيزد تا همه، باز گردند و او، تنها بمانَد. پدرم، از من بهتر بود. مادرم، از من بهتر بود. برادرم، از من بهتر بود، و سرمشق من و آنان و هر مسلمانى، پيامبر خدا است». 📚تاريخ طبري ، ج 5 ص 420، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 559، المنتظم: ج 5 ص 338 ، البداية والنهاية: ج 8 ص 177؛ الإرشاد: ج 2 ص 93، تاريخ اليعقوبي: ج 2 ص 243 ، إعلام ‏الورى: ج 1 ص 456 ، روضة الواعظين: ص 203 ، بحار الأنوار: ج 45 ص 1 ❕با پایان یافتن آبی که عباس ع آورده بودند ، امام حسین ع مجددا در شب عاشوراء علی اکبر ع را مامور می کند تا محاصره را بشکند و آب تهیه کند ، چنان که امام سجاد ع فرمود ؛ « آن گاه امام حسين عليه السلام فرمان داد تا در اطراف لشكرش، گودالى شبيه خندق كَنْدند و به دستور ايشان، پُر از هيزم شد. آن گاه، پسرش على اكبر عليه السلام را با سى سوار و بيست پياده، براى آوردن آبْ فرستاد، در حالى كه خطرهاى بسيارى آنها را تهديد مى‏ كرد ( علی اکبر ع آب آورد ) آن گاه، امام حسين عليه السلام به يارانش فرمود: «برخيزيد و آب بنوشيد، كه آخرين توشه شماست؛ و وضو بگيريد و غسل كنيد و لباس‏هايتان را بشوييد، كه كفن‏هايتان مى‏ شود».سپس، نماز صبح را با آنان خواند و آماده نبردشان ساخت. همچنين فرمان داد تا گودالى كه اطراف لشكرش كَنده بودند، پُر از آتش شود تا تنها از يك سو با دشمن بجنگند. » 📚أمالي صدوق: ص 220 ح 239، بحارالأنوار: ج 44 ص 316 ح 1 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕ممکن است گفته شود که چرا امام حسین علیه السلام تمام آبی را که علی اکبر آورده بودند را برای شرب اختصاص ندادند و بخشی را برای غسل و شستشوی یاران مخصوص گردانیدند ❗️پاسخ می گوییم ؛ 1⃣ محتمل است که بخشی از آبی که علی اکبر ع آورده بودند ، قابل شرب نبوده است و مثلا احتمال است که علی اکبر ع تحت محاصره سپاه دشمن بوده و نتوانسته است تمام مشک ها را از آب گوارا و شیرین و قابل شرب پر کند ، لذا به ناچار از چاهی که حساسیت دشمن بر آن کم بوده است ، و آبی تلخ و شور داشته است برای غسل و نظافت مقداری آب تهیه کرده اند . بنابراین با توجه به این احتمال بسیار محتمل ، این اشکال را نمی توان کرد که چرا امام حسین ع تمام آن آب را به شرب اختصاص ندادند . 2⃣اگر پاسخ بالا را نیز قبول نکنیم ، باز هم گفتنی است که امام حسین علیه السلام مامور بودند به ظاهر عمل کنند ، نه علم غیب و قدرت غیبی ، چنان که در گذشته توضیح دادیم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10239 👌امام حسین ع مطابق ظاهر قضیه ، احتمال می دادند که مجددا بتوانند آب تهیه کنند ، چنان که در دو مرحله ، توسط حضرت عباس و علی اکبر آب تهیه شد ، لذا به خاطر نیاز ، بخشی از آبی را که علی اکبر آورده بودند به غسل اختصاص دادند و در روز عاشوراء مجددا اقدام به تهیه آب کردند ، اما با تنگ تر شدن محاصره دشمن نه ایشان و نه حضرت عباس علیهما السلام موفق به تهیه آب نشدند و آن بزرگواران با لب تشنه به شهادت رسیدند . 5⃣در روز عاشوراء تا به ظهر ، نبرد سنگین و طاقت فرسا می شود و نیاز به آب بیشتر شده و ذخیره آبی هم که باقی مانده بود به پایان می رسد ، شیخ مفید در مورد شدت و سنگینی نبرد می نویسد ؛ «مردم (لشكر)، به سوى حسين عليه السلام باز گشتند و شمر بن ذى الجوشن كه خدا لعنتش كند، به جناح چپ [سپاه حسين عليه السلام‏]، حمله برد و آنان، در برابرش ايستادند و با او به زد و خورد پرداختند. از هر سو به حسين عليه السلام و يارانش حمله شد و ياران حسين عليه السلام، به👈 شدّت با آنان جنگيدند 👉و سواران آنها كه تنها 32 تن بودند، پيوسته حمله مى‏كردند و به هر جا از سپاه كوفه كه حمله مى‏بُردند، آن را مى ‏شكافتند....ياران حسين بن على عليه السلام، به شدّت با دشمن جنگيدند تا اين كه ظهر شد...چون ياران حسين عليه السلام كم بودند، كشته شدنشان معلوم مى‏ شد؛ امّا ياران عمر بن سعد، فراوان بودند و كشته شدنشان معلوم نمى‏شد. 👈جنگ و كارزار، سخت شد👉 و كشته و زخمى در ميان ياران ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام، فراوان شد تا آن كه ظهر شد و حسين عليه السلام با يارانش، نماز خوف خوانْد. » 📚الإرشاد ج 2 ص 104، إعلام الورى: ج 1 ص 463 6⃣عباس علیه السلام مامور آوردن آب می شود ، اما متاسفانه موفق نمی شود و با دستان قطع شده به شهادت می رسد ، چنان که در ذیل اسناد کافی در این رابطه را ارائه دادیم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4898 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7325 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 7⃣تشنگی و بی آبی بر لشگر امام حسین ع حاکم می شود ، یاران امام حسین علیه السلام دشمن را بخاطر بستن آب ملامت می کنند ، چنان که امام زين العابدين عليهم السلام، در يادكردِ حوادث روز عاشورا فرمود ؛ « تشنگى بر حسين عليه السلام و يارانش چيره شد. مردى از يارانش به نام بُرَير بن خُضَير هَمْدانى، بر او وارد شد و گفت: اى فرزند پيامبر خدا! آيا به من اجازه مى ‏دهى تا به سوى آنان بروم و با ايشان، سخن بگويم؟ امام عليه السلام، اجازه داد. او به سوى ايشان رفت و فرمود: «اى مردم! خداوند ، محمّد را به حق، بشارت دهنده و بيم دهنده، دعوتگر به خدا با اجازه‏ اش و چراغ فروزان [راهش‏] بر انگيخت؛ و اين، آب فرات است كه خوكان و سگان صحرا در آن مى‏ روند؛ امّا ميان آن و فرزند اين پيامبر، جدايى انداخته‏ اند. آنان گفتند: اى بُرَير! زياد حرف زدى. بس است! به خدا سوگند، حسين تشنگى خواهد كشيد، همان گونه كه پيشينيانِ او، تشنگى كشيدند » 📚أمالي ، صدوق: ص 222 ح 239، روضة الواعظين: ص 204 _ بحار الأنوار: ج 44 ص 318. ❕شدت تشنگی یاران امام حسین ع در نبرد علی اکبر با یزیدیان بیشتر به چشم می آید ، نقل می کنند ؛ « سپس على اكبر عليه السلام به پيش آمد و به سختى با دشمن جنگيد و گروه فراوانى را كُشت. سپس به نزد پدرش باز گشت و گفت: اى پدر! تشنگى، مرا كُشت و سنگينىِ آهن [زره و كلاه‏خود و شمشير] ، مرا به رنج افكنده است. آيا آبى براى نوشيدن، يافت‏ مى ‏شود؟ حسين عليه السلام گريست و گفت: «واى، واى! اى پسر عزيزم! از كجا آب بياورم؟ اندكى بجنگ كه خيلى زود، جدّت محمّد را مى ‏بينى و او از جام لَبالَبش، شربتى به تو مى‏ نوشانَد كه ديگر هرگز تشنه نشوى». على اكبر عليه السلام، به ميدان باز گشت و بهترين نبردش را به نمايش گذاشت. مُنقِذ بن مُرّه عبدى، تيرى به سوى او پرتاب كرد و او را به زمين انداخت. على اكبر عليه السلام، ندا داد: اى پدر! سلام بر تو! اين، جدّم است كه به تو سلام مى ‏رساند و مى‏ فرمايد: «زودتر، به سوى ما بيا». سپس، صيحه ‏اى كشيد و جان داد. » 📚الملهوف: ص 166. أمالي للصدوق: ص 226 ح 239، روضة الواعظين: ص 207 _ مقاتل الطالبيّين: ص 115؛ بحار الأنوار: ج 45 ص 45 8⃣امام حسین علیه السلام وارد میدان می شود و در حین نبرد با آنان برای دستیابی به آب تلاش می کند اما موفق نمی شود . نقل می کنند ؛ « سپس، نبرد را متوجّه حسين عليه السلام كردند و او را از فراوانىِ زخم‏ها و ضربه‏ ها، مانند تكّه‏ گوشتى كردند. امام عليه السلام، آبى براى نوشيدن مى‏ جوييد و نمى ‏يافت و 72 زخم، برداشته بود. » 📚مثير الأحزان ص 73. ❕« تشنگى حسين عليه السلام، شدّت گرفت. نزديك فرات شد تا آبى بياشامد. حُصَين بن نُمَير، تيرى به سوى ايشان انداخت كه به دهانش اصابت كرد. حسين عليه السلام، خون را با دستش مى‏ گرفت و به سوى آسمان، پرتاب مى‏ كرد. سپس حمد و ثناى الهى را به جاى آورد و آن گاه گفت: «بار خدايا! از رفتارى كه با پسرِ دختر پيامبرت مى‏كنند، به تو شِكوه مى ‏بَرم. بار خدايا! يكايكشان را به شمار آور و يكايكِ آنان را بكُش و هيچ يك از ايشان را باقى مگذار». نيز گفته‏ اند: كسى كه به حسين عليه السلام تير انداخت، مردى از قبيله بنى ابان بن دارِم بود. » 📚الكامل في التاريخ: ج 2 ص 571، تاريخ طبري: ج 5 ص 449 _ أنساب الأشراف: ج 3 ص 407، الردّ على المتعصّب العنيد: ص 39 ❕ابن سعد نیز نقل می کند ؛ « حسين عليه السلام، تشنه شد و آب خواست. آبى با آنان نبود. مردى آب آورد و به حسين عليه السلام داد تا بنوشد كه حُصَين بن تَميم، تيرى به او زد و در دهانش نشست و حسين عليه السلام، خون را با دستش مى ‏گرفت و خدا را مى‏ ستود. » 📚الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 472 ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « حسين بن على عليه السلام، بانگ زد: «به ما آب دهيد!». مردى، تيرى انداخت كه گوشه دهان حسين عليه السلام را دريد. حسين عليه السلام گفت: «خداوند، سيرابت نكند!». آن مرد، تشنه شد تا آن جا كه خود را در فرات انداخت و آن قدر آب نوشيد تا مُرد. » 📚ذخائر العقبى: ص 246، المعجم الكبير: ج 3 ص 114 ح 2841، مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي: ج 2 ص 94، كفاية الطالب: ص 435؛ المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 56 ، بحار الأنوار: ج 45 ص 300 ح 1. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕ 9⃣و در نهایت امام حسین علیه السلام با لب تشنه به شهادت می رسد ، چنان که می نویسند ؛ « حسين عليه السلام زمانى كه كشته شد، آب خواست، ولى به او ندادند و با زبان تشنه، كشته شد و نزد خدا رفت و خداوند، او را از نوشيدنى بهشتى، سيراب ساخت‏ » 📚بستان الواعظين: ص 263 ح 419 ❕امام سجاد ع بر روی قبر امام حسین ع نوشت ؛ « اين، قبر حسين بن على بن ابى طالب است كه او را غريبانه و تشنه كشتند. » 📚الدمعة الساكبة ج 5 ص 11 14. ❕جبرئیل نیز به آدم ع خبر داد که امام حسین ع ؛ « تشنه و غريب و تك و تنها و بى يار و ياور، كشته مى‏ شود » 📚بحار الأنوار: ج 44 ص 245 ح 44. ❕پیامبر گرامی نیز در مورد حسین ع فرمود ؛ « فهميدم كه او تشنه و در غربت، كشته مى‏ شود». 📚دلائل الإمامة: ص 102 ح 30. ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « زين العابدين عليه السلام بر پدرش به مدّت چهل سال گريست، در حالى كه روزها را روزه مى‏ گرفت و شب‏ها را زنده مى‏ داشت. هر گاه افطارى‏اش آماده مى‏شد و غلامش غذا و آب ايشان را مى‏ آورد و در برابرش مى ‏نهاد و مى‏گفت: مولاى من بفرما، مى‏ فرمود: «فرزند پيامبر خدا ، گرسنه كشته شد! پسر پيامبر خدا ، تشنه به شهادت رسيد!». ايشان اين كلمات را مدام تكرار مى‏ كرد و مى‏ گريست، تا اين كه غذايش اشك ‏آلود مى ‏شد و آبش نيز با اشك مى‏ آميخت و ايشان همواره چنين بود تا به خدايت پيوست. » 📚الملهوف: ص 233، مسكّن الفؤاد: ص 92، بحار الأنوار: ج 45 ص 149. ❕امام صادق ع فرمود ؛ « همانا حسين عليه السلام و خاندان و يارانش، مظلومانه و به ستم و تشنه، شهيد شدند. » 📚كامل الزيارات: ص 289 ح 467، بحار الأنوار: ج 101 ص 27 ح 33. ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « هنگامى كه سر حسين عليه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرين فرود آمدند، راهبى از دِيْرش به سوى سر، حركت كرد و نورى را ديد كه از دهان آن، ساطع‏ بود و به آسمان مى ‏رفت. راهب، ده هزار درهم به آنان (نگهبانان) داد و سر را گرفت و به درون دِيرش برد و بدون آن كه شخصى را ببيند، صدايى شنيد كه مى ‏گفت: «خوشا به حالت! خوشا به حال آن كه قَدر اين سر را شناخت!». راهب، سرش را بلند كرد و گفت: پروردگارا! به حقّ عيسى، به اين سر بگو كه با من، سخن بگويد. سر به سخن آمد و گفت: «اى راهب! چه مى‏ خواهى؟». گفت: تو كيستى؟ گفت: «من، فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول كربلايم. 👈من، مظلوم و تشنه ‏كامم» 👉و ساكت شد. » 📚المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 60 نقلًا عن النطنزي في الخصائص، بحار الأنوار: ج 45 ص 303. ❕امام باقر عليه السلام فرمود ؛ « حسينِ كربلا، به ستم و رنج و با لب تشنه و [دل پُر] اندوه، به شهادت رسيد » 📚كامل الزيارات: ص 313 ح 531، بحار الأنوار: ج 101 ص 46 ح 5. ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اى حسين! مى‏ بينم كه به زودى در زمين كَرْب (سختى) و بلا، به دست گروهى از امّتم كشته شده ‏اى و با سرِ بُريده افتاده‏ اى، در حالى كه تشنه بودى و آبت ندادند و سيرابت نكردند و با همه اينها، به شفاعت من اميد مى ‏برند. چه توقّعى! روز قيامت، خداوند، شفاعت مرا به ايشان نرساند كه نزد خدا هيچ نصيبى ندارند. » 📚الفتوح: ج 5 ص 18، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 186؛ بحار الأنوار: ج 44 ص 328 وراجع: المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 88. ❕امام عصر ع نیز در زیارت ناحیه مقدسه از تشنگی حسین ع یاد کرده و می فرماید ؛ « سلام بر لب‏هاى خشكيده » 📚المزار الكبير ص 496 ح 9، بحار الأنوار: ج 101 ص 317 ❕و روایت پایانی نقلی باشد از امام صادق علیه السلام که راوی می گوید ؛ « در محضر امام صادق عليه السلام بودم كه آب طلبيد. وقتى از آن نوشيد، اشك ريخت و چشمانش اشكبار شد. آن گاه به من فرمود: «اى داود! خدا لعنت كند كُشنده حسين را! هيچ كس نيست كه آب بنوشد و از حسين عليه السلام و خاندانش ياد كند و كُشنده‏ اش را لعن كند، مگر اين كه خداوند، برايش يك‏صد هزار حسنه مى ‏نويسد .... ». 📚الكافي: ج 6 ص 391 ح 6، كامل الزيارات: ص 212 ح 304، بحار الأنوار: ج 66 ص 464 ح 17. ❕آنچه گذشت همه مبتنی بر اسناد قطعی شیعه و سنی است که بازگو کننده مظلومیت امام حسین ع و یاران باوفایش بوده و ثابت می کند که حسین علیه السلام را مظلومانه و لب تشنه به شهادت رساندند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ به اشکال معاند را در ذیل بخوانید 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌پاسخ به اشکال معاند را در ذیل بخوانید 👇
❕ما در پاسخ به یکی از شبهات به جوابی که در گذشته داده بودیم ، ارجاع دادیم پیرامون وصل کردن دست قطع شده یک سیاه پوست توسط علی علیه السلام ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3269 1⃣با توجه به آنکه در روایت مذکور از فرد مورد اشاره به عنوان فردی « سیاه چهره » یاد شده است ، ملحد اشکال کرده است که این نشانه نژاد پرستی در اسلام است ، در حالی که نص صریح قرآن نژاد پرستی را منتفی دانسته و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ، ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» ( حجرات 13 ) ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا» ( تفسیر قرطبی ج9 ص6162 ) ❕این که در روایت مذکور راوی روایت یا علی علیه السلام ، از فرد مورد اشاره به عنوان « سیاه پوست » یاد کرده اند ، تنها جهت معرفی او ، بدون هیچ گونه توهین و حقیر شمردنی بوده است . 👌آیا اگر ما بگوییم مالکوم لیتل سیاه چهره رهبر سیاه پوستان مسلمان آمریکا است ، به مالکوم لیتل یا سیاه پوستان آمریکا توهین کرده ایم یا تنها آنان را معرفی کرده ایم ❗️یا اگر بگوییم مهاتما گاندی سیاه چهره ، رهبر سیاسی و معنوی هندی ها در راه آزادی از استعمار بریتانیا بود ، این که از گاندی به عنوان « سیاه چهره » یاد کرده ایم ، آیا به او توهین کرده ایم یا صرفا قصد معرفی او را داشته ایم ❗️ ❕یا این که مثلا گفته می شود ، لقمان حکیم که مورد مدح قرآن قرار گرفته است تا جایی که یک سوره به نام او نازل شده است ، در بعضى از تواريخ آمده است كه او غلامى سياه از مردم سودان مصر بود، و با وجود چهره نازيبا، دلى روشن و روحى مصفا داشت . 📚تفسیر نمونه ج 17 ص 44 ❕آیا به لقمان حکیم توهین کردیم یا صرفا او را معرفی کردیم ❗️ 👌روشن است که چنین تعابیری تنها برای معرفی است نه توهین یا تحقیر ، چنان که در نقلی امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « غيبت آن است كه درباره برادرت چيزى بگويى كه خداوند آن را پوشيده نگه داشته است، اما [سخن گفتن از] خصلتهاى آشكارى چون تندخويى و شتابزدگى ( یا مثلا سیاه پوستی فردی ) غيبت نيست » ( وسائل الشیعه ج 12 ص 288) 2⃣این که از علی علیه السلام به عنوان رهبر سپید چهرگان یاد شد ، به این معنا نیست که ایشان رهبر سیاه چهرگان نیستند ، بلکه از آنجایی که روز قیامت ، نورانیت درونی تمام مومنین ( اعم از سیاه پوستان و سفید پوستان ) همه جا و چهره آنان را فرا می گیرد ، و همگان نورانی و تحت ولایت علی علیه السلام قرار می گیرند ، از علی علیه السلام به عنوان رهبر این گروه نورانی یاد شده است . ❕مطابق قرآن ، روز قیامت ، روز بروز و ظهور حقايق اشخاص و اعمال است . تمام اهل ايمان و صالح العمل در زمره روسفيدانند و تمام اهل كفر و مجرمان در صف سيه رويان. 👌نور ایمان درونی مومنان در آن سرا در چهره و تمام وجود آنها ظاهر می شود و صحرای محشر را نورانی می کند ؛ «مؤمنان نورشان از پيش رو و از سمت راست آنها در عرصه محشر حركت مى ‏كند» (يَسْعى‏ نُورُهُمْ بَيْنَ ايْديهِمْ وَ بِايْمانِهِمْ) (حديد 12) ❕و ظلمت درونی کافران و معاندان در آن سرا چهره و تمام وجودشان را می گیرد و خطاب به مومنان می گویند ؛ « نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما شعله ‏اى برگيريم، به آنها گفته مى‏ شود: به پشت سر خود ( دنیا ) بازگرديد و كسب نور كنيد » ( حدید 13) 👌بنابراین مومنان سیاه پوست در آن سرا به واسطه نور ایمان ، نورانی و سفید و زیبا چهره می شوند و کافران سفید پوست در آن سرا به واسطه ظلمت و سیاهی کفر و شرک درونی ، سیاه و ظلمانی و تاریک محشور می شوند و این همان است که در آیات فوق به آن اشاره شده است . ❕لذا پیامبر گرامی طبق نقل مرحوم ابن شهر آشوب، فرمود: « بهشتیان وارد بهشت می شوند در حالی که جوان و نورانی هستند» 📚مناقب ال ابی طالب ج1 ص148 ❕از آنجایی که علی علیه السلام رهبر مومنینی است که نورانیت آنان در آن سرا ظهور و بروز دارد ، لذا از ایشان با عنوان « رهبر سپید چهرگان » یاد شده است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔یکی از مجریان(موحد) شبکه وهابی در اینستاگرام ادعا کرده که وقتی هیچ کس همراه حضرت ابوالفضل در کنار شط نبوده و سخنان ایشون رو نشنیده و در راه برگشت هم تنها بودن ❗️پس کی این روایتها رو از ایشون گزارش و مخابره کرده ❗️❗️ 💠💠 ❕علامه مجلسی می گوید در بعضی از کتب اصحاب چنین آمده است ؛ « هنگامی که عباس دید تمام یاران و برادران و عموزادگان شهید شدند ، گریست و به شوق دیدار پروردگار جلو آمد و پرچم را بر گرفت و از حسین اجازه میدان خواست ، امام به سختی گریه کرد و فرمود برادر جان تو نشانه شکوه و عظمت و برپایی سپاه من و محور پیوستگی نفرات ما هستی ، اگر تو بروی و شهید شوی جمعیت ما پراکنده و ویران می گردد.عباس گفت جان برادرت فدایت ای سرورم سینه ام از زندگانی دنیا به تنگ آمده است می خواهم از این منافقان انتقام بگیرم . 👌امام علیه السلام فرمود ؛ اینکه که آهنگ میدان داری برای این کودکان تهیه کن .عباس رهسپار میدان شد و آنان را موعظه کرد ولی اثری نبخشید ، به نزد برادرش بازگشت و ماجرا را گزارش داد ، ناگهان صدای العطش کودکان به گوشش رسید ، بی درنگ بر اسب سوار شد و نیزه و مشک را بر داشت و به سوی روانه شد . چهار هزار تن از ماموران فرات او را محاصره کردند ، و هدف نیزه ها قرار دادند ، او لشکر دشمن را شکافت و هشتاد نفر از آنان را هلاک کرد و وارد فرات شد . ❗️« هنگامی که خواست مقداری آب ، تشنگی حسین و اهل بیتش را به خاطر آورد و آب را روی آب ریخت ، مشکش را پر کرد...» 📚بحار الانوار ج45 ص41 _ ریاض الابرار ج1 ص227 _ عوالم العلوم ج17 ص284 1⃣ما در گذشته توضیح دادیم که از جمله ، راویان واقعه کربلا ، امامان معصوم علیهم السلام هستند که با علم غیبی و الهی ، خبر از برخی وقائع کربلا داده اند که عادتا برای دیگران امکان آگاهی به آن نبوده است . ❕مرحوم کلینی در کافی شریف بابی را گشوده تحت عنوان ؛ « باب در مورد اینکه امامان می دانند جمیع آنچه در گذشته بوده و تا آینده خواهد بود و چیزی از آنان پنهان نیست » 📚الکافی، ج1 ص 260 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «خداوند بزرگتر از آن است که از طریق امام بر بنده ای احتجاج کند آنگاه چیزی از اخبار آسمان و زمین را از امام مخفی بدارد » 📚بحار الانوار، ج 26 ص 110 ❕با توجه به آنکه در جریان مذکور ، خبر از امری غیبی و آنچه در خاطر و ذهن عباس علیه السلام گذشته است داده شده است ، استفاده می شود که راوی روایت مذکور یکی از ائمه علیهم السلام هستند که با علم الهی و غیبی از واقعه مذکور خبر داده اند ، اگر چه اصحاب بالخصوص تصریح نکرده اند که راوی روایت مذکور کدام امام بوده است . 👌این بیان مورد اشاره استاد مکارم شیرازی نیز قرار گرفته و می گوید ؛ « چه كسى در آن صحنه بى‏ نظير فداكارى حاضر بود كه رسيدن عبّاس را به منبع آب و ننوشيدن و تشنه شهيد شدن را گزارش دهد؟! امام حسين عليه السلام يا فرزندانش از دور تماشا مى ‏كردند؟! يا امام‏هاى بعد به الهام الهى خبر دادند؟ يا فرشتگانى كه ناظر اين منظره ايثار بى نظير بودند پيام آوردند؟ و يا به صورتى ديگر؟! هر كه بود و هر چه بود، در پيشانى تاريخ ثبت شد و براى هميشه براى رهروان راه حق به يادگار ماند. » 📚عاشوراء ... ، مکارم شیرازی ، ص 496 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣در ادامه نقل می کنند ؛ « آنگاه مشك را بر دوش راست خود نهاد و به‏ سوى خيمه رهسپار شد وچنين گفت ؛ ❕ «اى نفس (عباس)! زندگى پس از حسين عليه السلام خوارى و ذلت است، مبادا پس از او زنده بمانى. اين حسين است كه شربت مرگ مى ‏نوشد و تو مى ‏خواهى آب سرد و گوارا بنوشى؟! هيهات! چنين كردارى، از آيين من نيست و نه كردار شخص راست باور». 📚مقتل الحسین ، ابی مخنف ، ص 179 _ ینابیع الموده ج 3 ص 67 ❕شهید مطهری از رجزهایی که عباس علیه السلام در برابر سپاه دشمن می خواند ، استفاده کرده و پاسخ اشکال مطرح شده در پرسش را به صورت دیگری می دهد و چنین می گوید ؛ « مجموع كسانى را كه دور اين آب را گرفته بودند چهار هزار نفر نوشته‏ اند. خودش را وارد شريعه فرات مى‏ كند. اسب خودش را داخل آب مى ‏برد. اين را همه نوشته ‏اند: اول، مشكى را كه همراه دارد پر از آب مى‏ كند و به دوش مى ‏گيرد. تشنه است، هوا گرم است، جنگيده است، همين طورى كه سوار است تا زير شكم اسب را آب گرفته است، دست مى‏ برد زير آب، مقدارى آب با دو مشت خودش تا نزديك لبهاى مقدس مى‏ آورد. آنهايى كه از دور ناظر بوده ‏اند گفته‏ اند اندكى تأمل كرد، بعد ديديم آب نخورده بيرون آمد. آبها را روى آب ريخت. آنجا كسى ندانست كه چرا أبو الفضل آب نياشاميد، اما وقتى بيرون آمد يك رجزى خواند كه در اين رجز مخاطبْ خودش بود نه ديگران. از اين رجز فهميدند چرا آب نياشاميد. ديدند در رجزش دارد خودش را خطاب مى ‏كند، مى‏ گويد ؛ « اى نفس أبو الفضل! مى‏ خواهم ديگر بعد از حسين زنده نمانى. حسين دارد شربت مرگ مى‏ نوشد، حسين با لب تشنه در كنار خيمه‏ ها ايستاده است و تو مى ‏خواهى آب بياشامى؟! پس مردانگى كجا رفت؟ شرف كجا رفت؟ مواسات كجا رفت؟ همدلى كجا رفت؟ مگر حسين امام تو نيست؟ مگر تو مأموم او نيستى؟ مگر تو تابع او نيستى؟هرگز دين من به من اجازه نمى‏دهد، هرگز وفاى من به من اجازه نمى‏ دهد » 📚مجموعه آثار شهید مطهری ، ج 17 ص 99 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir