eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
224 ویدیو
53 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔امام صادق: گشاد بودن يقه و داشتن موى بينى نشانه بيمارى جزام است على بن ابراهيم قمى گويد: امام صادق فرمود: گشاد بودن يقه پيراهن و رويش مو در بينى، امان از بيمارى جذام است. سپس فرمود: مگر سخن شاعر را نشنيده‌اى كه گويد:«پيراهنم را نخواهى ديد مگر گشاده گريبان و آستين : عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَلِيٍّ اَلْقُمِّيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: سَعَةُ اَلْجُرُبَّانِ وَ نَبَاتُ اَلشَّعْرِ فِي اَلْأَنْفِ أَمَانٌ مِنَ اَلْجُذَامِ ثُمَّ قَالَ أَمَا سَمِعْتَ قَوْلَ اَلشَّاعِرِ وَ لاَ تَرَى قَمِيصِي إِلاَّوَاسِعَ اَلْجَيْبِ وَ اَلْيَدِ : الکافي ج ۶، ص ۴۷۹ 💠💠 👌ملحدین بیسواد فضای مجازی ، در نقل روایت مذکور ، مرتکب دو اشتباه و تدلیس و بیسوادی شده اند . ❕مدعی شده اند که گشاد بودن یقه و بودن مو در بینی ، نشانه بیماری جذام است ، در حالی که روایت مذکور می گوید این دو مورد امان از بیماری جذام است . 👌و در یک بیسوادی آشکار ، جذام را به غلط « جزام » نوشته اند و این هم شاهدی دیگری بر جهل و بیسوادی این جماعت بیگانه از خداوند می باشد . ❕روایت مذکور چنین است که از امام صادق ع نقل می شود که فرمود ؛ « سَعَةُ الْجُرُبَّانِ وَ نَبَاتُ الشَّعْرِ فِي الْأَنْفِ أَمَانٌ مِنَ الْجُذَامِ ثُمَّ قَالَ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ الشَّاعِر وَ لَا تَرَى قَمِيصِي إِلَّا وَاسِعَ الْجَيْبِ وَ الْيَد » «گشادى‏ گريبان و روييدن مو در بينى مايه ايمنى از جذام است» ، سپس فرمود: «مگر نشنيده ‏اى سخن شاعر را كه گفته است: پيراهن مرا تنها گشاده‏ گريبان و گشاده ‏آستين مى ‏بينى؟». 📚الکافی ج 6 ص 479 ❕در این رابطه ، توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣روایت مذکور سندا ، ضعیف است ، چنان که علامه مجلسی در ذیل روایت ، متذکر این نکته می شود ؛ « ضعیف علی المشهور » 📚مراه العقول : ج 22 ص 371 ❕در سند آن ، « معلی بن محمد » وجود دارد که نجاشی در مورد او می گوید که مضطرب الحدیث و مذهب بوده است ؛ 📚رجال نجاشی : ص 418 👌و « منصور بن عباس » وجود دارد که او نیز مضطرب الامر بوده است ؛ « کان مضطرب الامر » 📚رجال نجاشی : ص 413 ❕و « علی القمی » ، وجود دارد ، که او نیز مجهول است ؛ 📚زبده المقال من معجم الرجال : ج 2 ص 95 2⃣اگر ضعف سندی آن نیز ، نادیده گرفته شود ، علامه مجلسی در شرح روایت ، تحلیل جالبی دارد و می گوید ؛ « در بيشتر نسخه ‏ها، «سعة الجنب (فراخى پهلو)» آمده است و مقصود از فراخى سينه، يا گشاده‏ رويى و گشاده ‏خويى است و يا اين تعبير، كنايه از شادى و شادمانى است، آن گونه كه در برابر، تنگى سينه، كنايه از اندوه و انديشناكى است؛ چرا كه فراوانى اندوه و انديشه، موادّ سوداوى ‏اى را ايجاد مى‏ كند كه خود، به وجود آورنده جذام ‏اند. در برخى از نسخه ‏ها نيز «سعة الجيب (گشادگى گريبان)» آمده و اين نيز داراى وجهى است؛ چرا كه با وجود فراخى گريبان، بخارهايى كه در بدن است، امكان خارج شدن مى ‏يابند و در بدن، حبس نمى‏ شوند تا خَلطهاى بد را پديد آورند. در برخى از نسخه‏ ها نيز «سعة الجبين (فراخى پيشانى)» آمده و اين نيز به معناى حقيقى و معناى مجازى محتمل است. ❕مقصود از «مويى كه در بينى مى ‏رويد» در اين متن، يا فراوانى خود به خودى موها و يا فراوانى حاصل از نچيدن آنهاست؛ چونان كه روايت شده كه چيدن اين موها، سبب جذام مى‏ شود، زيرا به كمك موهاى بينى، مواد سوداوى از بدن بيرون مى ‏روند، در حالى كه با چيدن اين موها، خروج اين مواد از بدن، كاهش مى‏ یابد. از همين روى است كه غالباً جذام از بينى آغاز مى ‏شود. » « توضيح سعة الجنب بالجيم و النون في أكثر النسخ فالمراد إما سعة خلقه أو كناية عن الفرح و السرور كما أن ضيق الصدر كناية عن الهم و ذلك لأن كثرة الهموم تولد المواد السوداوية المولّدة للجذام و في بعض النسخ بالجيم و الياء المثناة التحتانية و له وجه إذ لا تحتبس البخارات في الجوف فيصير سببا لتولد الأخلاط الردية و في بعضها سعة الجبين و هو أيضا يحتمل الحقيقة و المجاز. و الشعر الذي يكون في الأنف أي كثرة نباته أو عدم نتفه كما ورد أن نتفه يورث الجذام لأن بشعر الأنف تخرج الموادّ السوداويّة و بنتفه يقل خروجه و لذا تبتدئ الجذام غالبا بالأنف » 📚بحار الانوار ج 59 ص 213 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣این احتمال هم است که امام ع ( در صورتی که ضعف سند نادیده گرفته شود ) ، حکم مذکور را مطابق با طبع مخاطب بیان کرده باشد ، نه آنکه یک حکم عام و کلی را بیان کرده باشد ، یعنی امام ع ، با توجه به آگاهی غیبی که از طبع مخاطب در اختیار داشته است ، می دانسته است که گشادی پیراهن و روییدن مو در بینی برای او ، این فایده را دارد که موجب ایمنی او از بیماری جذام می گردد . ❕ شیخ صدوق در رابطه با روایات طبی ، تحلیل صحیح و متینی را ارائه می دهد و می گوید ؛ « عقیده شیعه درباره اخبار و احادیثی که درباره طب رسیده آن است که این احادیث بر چند گونه اند ؛ 1_ برخی از آنها با نظر به آب و هوای مکه و مدینه گفته شده اند و به کار بستن آنها در دیگر شرایط آب و هوایی درست نیست . 2 _ در برخی از آنها معصوم علیه السلام بر پایه آنچه از حال و طبع سوال کننده می دانسته پاسخ داده و از همان موضع فراتر نرفته است ، چه این که امام بیش از آن شخص به طبع وی آگاهی داشته است . 3_ برخی از آنها را مخالفان با هدف زشت نمایاندن چهره مذهب در نگاه مردم در میان احادیث گنجانده اند . 4_ در برخی از آنها سهوی از راوی حدیث سر زده است . 5 _ در برخی از آنها بخشی از حدیث حفظ شده و بخشی دیگر فراموش شده است . « اعتقادنا في الأخبار الواردة في الطب أنّها على وجوه: منها: ما قيل على هواء مكّة و المدينة، فلا يجوز استعماله في سائر الأهوية و منها: ما اخبر به العالم- عليه السّلام- على ما عرف من طبع السائل و لم يتعد موضعه، إذ كان أعرف بطبعه منه.و منها: ما دلّسه المخالفون في الكتب لتقبيح صورة المذهب عند الناس.و منها: ما وقع فيه سهو من ناقله و منها: ما حفظ بعضه و نسي بعضه. » 📚اعتقادات الامامیه : ص 115 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕یکی از کانالهای ملحد که شدیدا بغض امیر مومنان علیه السلام را به دل دارد ، به مناسبت میلاد علی ع ، اشکالاتی را در مورد ایشان مطرح کرده است ؛ 1⃣می گوید علی ع در برابر تعرض به فاطمه س ، هیچ دفاعی انجام نداد و این مذمتی در مورد علی ع تلقی می شود ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2309 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2310 2⃣می گوید علی ع ، تنها هفت روز پس از شهادت فاطمه س ، ازدواج مجدد کرد ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4717 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2341 3⃣می گوید علی ع در یک روز ، هفتصد تن از بنی قریظه را گردن زد ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1789 4⃣می گوید علی ع ، مشاور عمر در تجاوز به ایران بوده است ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/637 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2815 5⃣می گوید علی ع ، یارانش را به صرف انتقاد آنها ، مورد قتل و کشتار قرار داد ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3381 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/466 6⃣می گوید علی ع ، زنان را ناقص العقل می دانست ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1954 7⃣به دروغ ابن ملجم مرادی را از شیعیان و پیروان علی ع معرفی می کند ، در ذیل در مورد شرح حال قاتل امام علی ع ، توضیحات کافی را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2117 ❕در ذیل در مورد وضعیت کسانی که دشمن علی ع هستند ، توضیحات کافی را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1368
🤔 ❔توهين و بى ادبى امام هفتم شيعيان به پدر يكى از يارانش معمر بن خلاد روايت مى‌كند كه: ابا الحسن(امام كاظم) خانه‌اى خريدارى كرده و به يكى از دوستان خود امر فرمودند تا بدانجا منتقل شود و فرمودند: «خانه‌ات تنگ است.» پس آن دوست گفت: اين خانه را پدرم ساخته است، امام كاظم فرمودند:«اگر پدرت احمق بود تو نيز مى‌بايست مانند او باشى؟» : بحارالانوار ج ٧٣، ص ١٥٢ لينك صفحه كتاب وضعيت حديث: الحديث الثاني : صحيح. : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي ج: ٢٢ ص ٤٣٦ ❗️❗️ 💠💠 👌متن عربی روایت چنین است که معمر بن خلاد می گوید ؛ « إِنَّ أَبَا الْحَسَنِ ع اشْتَرَى دَاراً وَ أَمَرَ مَوْلًى لَهُ أَنْ يَتَحَوَّلَ إِلَيْهَا وَ قَالَ إِنَّ مَنْزِلَكَ ضَيِّقٌ فَقَالَ قَدْ أَحْدَثَ هَذِهِ الدَّارَ أَبِي فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع إِنْ كَانَ أَبُوكَ أَحْمَقَ يَنْبَغِي أَنْ تَكُونَ مِثْلَه‏ » 📚الکافی ج 6 ص 525 ❕مطابق این روایت ، امام عليه السلام براى يكى از موالى خود، خانه‏ اى خريد و از او خواست كه به آن جا نقل مكان كند و فرمود ؛ «خانه تو كوچك است»؛ اما با كمال تعجب، وى با اين بهانه كه اين خانه را پدرم برايم ساخته است، از رفتن به منزل جديد اعلام امتناع كرد! و امام عليه السلام در پاسخ وى فرمودند: «اگر پدر تو نابخردى كرده است، تو هم بايد مثل او باشى؟!». ❕در توضیح روایت ، توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣معاند بیسواد گمان کرده است که چون راوی ، روایت را از حضرت « ابوالحسن ع » ، نقل می کند ، پس مقصود امام کاظم ع است ، در حالی که « کنیه ابوالحسن » ، به امام رضا ع نیز اطلاق می شود ، چنان که از امام کاظم ع نقل است ؛ « پيوسته فرزند پسنديده خود را رضا مى ‏ناميد و مى ‏فرمود كه بخوانيد فرزند مرا رضا و گفتم به فرزند خود رضا، و 👈چون با آن حضرت خطاب مى‏ كرد آن حضرت را ابو الحسن مى‏ ناميد. 👉 » « يُسَمِّي وَلَدَهُ عَلِيّاً ع الرِّضَا وَ كَانَ يَقُولُ ادْعُوا إِلَيَّ وَلَدِيَ الرِّضَا وَ قُلْتُ لِوَلَدِيَ الرِّضَا وَ قَالَ لِي وَلَدِيَ الرِّضَا وَ إِذَا خَاطَبَهُ قَالَ يَا أَبَا الْحَسَن‏ » 📚عیون الاخبار ج 1 ص 14 👌بنابراین از امام رضا ع نیز با کنیه « ابوالحسن » یاد می شود ، و در روایت مورد استناد معاند ، مقصود از « ابو الحسن » ، امام رضا ع است که معاند بیسواد گمان کرده است ، امام کاظم ع است ، زیرا راوی روایت « معمر بن خلاد » ، است که او از اصحاب امام رضا ع بوده است و روایاتی که او نقل کرده است ، از امام رضا ع بوده است ؛ « ثقه ، روی عن الرضا ع » 📚رجال نجاشی ، ص 421 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣بیسوادی دوم ملحد در مفهوم کلمه « احمق » است . این کلمه امروزه در فارسی ، توهین تلقی می شود ، اما در زبان عربی به مانند فارسی ، توهین محسوب نمی شود ، چرا که در لغت عرب ، به کسی که کار عاقلانه انجام نمی دهد ، احمق گفته می شود ، چنان که ابن منظور ، لغت شناس معروف ، متذکر این نکته می شود ؛ 📚لسان العرب ج 10 ص 67 « الحمق : ضد العقل » 👌در روایتی نیز ، ویژگی هایی برای احمق بیان شده که نشان می دهد که احمق از انجام کار عاقلانه و حکیمانه ، عاجز است ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛ « امّا احمق، تو را به خيرى راهنمايى نمى ‏كند، و گرچه خود را رنجه و خسته كند، انتظار آن كه بدى را از تو دور كند، از او نمى‏ رود و چه ‏بسا بخواهد به تو سودى برساند، امّا به تو ضرر بزند » « و أمَّا الأَحمَقُ فَإِنَّهُ لا يُشيرُ عَلَيكَ بِخَيرٍ، و لا يُرجى لِصَرفِ السّوءِ عَنكَ و لَو أجهَدَ نَفسَهُ، و رُبَّما أرادَ مَنفَعَتَكَ فَضَرَّكَ » 📚الکافی ج 2 ص 376 ❕بر این اساس ، در روایت مذکور ، امام رضا ع یاد آور می شود که اگر پدرت احمق باشد ، یعنی کسی باشد که کار عاقلانه و حکیمانه انجام نمی دهد ، آیا تو هم باید کار او را تکرار کنی ❗️ 👌چرا که در صورتی که شرایط برای زندگی کردن در منزل بزرگ مهیا است ، در تنگنا قرار دادن خود و خانواده و زندگی سخت در خانه محقر و کوچک ، معقول و حکیمانه نیست ، چنان که در روایت دیگر آمده است ؛ « مِن شَقاءِ العَيشِ ضيقُ المَنزل‏ » « كوچك بودن خانه، از شقاوت زندگى است » 📚وسائل الشیعه ج 5 ص 302 ❕پدر ، موالی امام رضا ع ، در عین وسعت مال مثلا ، خود و خانواده خود را به سختی و تنگنا انداخته بود ، و در منزلی کوچک زندگی می کرد که گنجایش آنها را نداشت ، امام ع فرمود که کار او عاقلانه و حکیمانه نبوده است ، و اگر او چنین عملکرد غیر حکیمانه ای را انجام داده است ، شایسته نیست که فرزندش هم ادامه دهنده کار او باشد . بنابراین هیچ توهینی در کلام مذکور نمی باشد . 3⃣به فرض هم که معاند بیسواد ، اصرار داشته باشد که استفاده از کلمه احمق ، توهین و بدگویی محسوب می شود ، باز می گوییم ، بدگویی همه جا بد نیست ، الان ما از معاند شبهه افکن با تعابیری چون بیسواد ، یا مفت خور ، یا جیره خوار ، یاد می کنیم ، چرا که افراد بدعت گذار و گمراه کننده مردم و دروغگو ، احترامی ندارند که ما بخواهیم آن را رعایت کنیم ، بلکه باید با آنها با تعابیری حقیرانه یاد کنیم تا تنبیهی بر عملکرد ناصواب آنها باشد ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ ?https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2844 ❕امام رضا ع هم می دانست که پدر آن موالی ، فردی گمراه و مخالف حق بوده است که احترامی نداشته است ، لذا از تعبیر احمق در مورد او استفاده کرده است ، چنان که علامه مجلسی متذکر این نکته می شود ؛ 📚مراه العقول ، ج 22 ص 436 : « يمكن أن يكون أبوه مخالفا غير محترم، فلا يحرم غيبته » @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌سخنران در کلیپ مورد استناد معاند می گوید فرزندان علی ع تا سی تا نوشته اند ، معاند دروغگو نوشته است همسران علی ع را تا سی تن گفته اند ❗️ ❕او اشکال کرده است مگر علی ع ، در شبانه روز هزار رکعت نماز نمی خواند ، با این حال چگونه فرصت می کرد که به نیازمندان رسیدگی کند ، یا نسل خود را گسترش دهد ❗️در ذیل پاسخ این اشکال را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1403
👌معاند که کپی کننده شبهات وهابیت است ، شبهه تکراری را باز نشر کرده است که امام باقر ع در حال روزه ، آدامس می جویده است و اشکال کرده است که ایشان چگونه امامی است که نمی دانسته است که آدامس جویدن مبطل روزه است ❗️در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/159
🤔 ❔مشكل ضماير در قرآن و سر درگمى مفسرين در طول تاريخ همانطور كه ميدانيد ضمایر در متن قرآن مرتب تغییر میکند و اين موضوع يكى از بزرگترين مشكلات مفسرين در طول تاريخ بوده است. گاهی الله به صورت سوم شخص مفرد (او) به کار رفته است و گاهی ناگهان دوباره به شکل اول شخص جمع(ما) ظاهر میشود. گاهی در یک‌ جمله مشخص الله هم اول شخص جمع است و هم سوم شخص مفرد. اگر این "ما" را نه الله بلکه نویسنده این سطور فرض کنیم، این آشفتگی تا حدی توضیح داده خواهد شد. میتوان گفت که در اغلب موارد اول شخص جمع (ما) نویسندگان است و نه الله ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که قرآن کریم ، فرو فرستاده شده از جانب خداوند حکیم و رحمان و رحیم و یکتا و بی نظیر است ، چنان که خودش می فرماید ؛ «تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ» « «فرو فرستادن اين كتاب كه هيچ شكّى در آن نيست از سوى پروردگار جهانيان است». ( سجده 2 ) ، «تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ». « این کتاب نازل شده از سوی الله ، خدای شکست ناپذیر و داناست » ( غافر 2 ) ، «تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» ، « این کتاب نازل شده از سوی خدای رحمان و رحیم است » ( فصلت 2 ) ، «تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ». « این کتاب نازل شده از سوی خداوند حکیم و ستوده است » ( فصلت 42 ) ، «تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ». « این کتاب نازل شده الله شکست ناپذیر و حکیم است » ( جاثیه 2 ) و ... ❕راوی از از امام صادق عليه السلام پرسید ؛ « اى فرزند پيامبر خدا! در باره قرآن، چه مى‏ گويى؟ فرمود: «آن، كلام الله و سخن الله و كتاب الله و وحى الله و فرو فرستاده اوست. كتاب استوارى است كه از پيشِ رو و از پشتِ سرش، باطل بِدان راه نمى‏ يابد، و فرو فرستاده از جانب فرزانه ستودنى است». « سَأَلتُ الصّادِقَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ عليه السلام فَقُلتُ لَهُ: يَابنَ رَسولِ اللَّهِ، ما تَقولُ فِي القُرآنِ؟ فَقالَ: هُوَ كَلامُ اللَّهِ، وقَولُ اللَّهِ، وكِتابُ اللَّهِ، ووَحيُ اللَّهِ وتَنزيلُهُ، وهُوَ الكِتابُ العَزيزُ الَّذي لا يَأتيهِ الباطِلُ مِن بَينِ يَدَيهِ ولا مِن خَلفِهِ، تَنزيلٌ مِن حَكيمٍ حَميدٍ. » 📚امالی صدوق ؛ ص 545 _ بحار الانوار ج 89 ص 117 ❕حال معاند اشکال کرده است که اگر قرآن ، فرو فرستاده از سوی خداوند است ، چرا در آیاتی از خداوند تعبیر به « هو » « او » کرده است ، و در آیاتی تعبیر به جمع و مثلا « نحن » ، یا « انا » کرده است ❗️ 👌او توجه ندارد که ؛ 1⃣در مواردی که از خداوند در قرآن با تعبیر « هو » « او » به صورت ضمیر غایب یاد می شود ، این استفاده از ضمیر مفرد غائب ( هو) ، برای خداوند که از مفهوم مبهمی حکایت می کند ، در واقع رمز و اشاره ای به این واقعیت است که ذات مقدس و نامحدود او در نهایت خفاء است و از دسترس افکار محدود انسان ها بیرون ، هرچند آثار او آن چنان جهان را پر کرده که از همه چیز ظاهر تر و آشکار تر است چنان که می فرماید ؛ « به زودی نشانه های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می دهیم تا آشکار گردد که او حق است» ( فصلت 53 ) 📚تفسیر نمونه ؛ ج 27 ص 432 ❕بر همین اساس ، پیامبر گرامی در دعای خویش فرمود ؛ « يا مَن لا يَعلَمُ ما هُوَ إِلّا هُو » « ای آن که کسی نمی داند ، او چیست ، جز خودش » 📚عوالی اللآلی ، ج 4 ص 132 ❕در نقل دیگر فرمود ؛ « كسى به حقيقت معرفت او نمى ‏رسد». گفته شد: حتّى شما، اى پيامبر خدا؟ فرمود: «حتّى من ، خدا، والاتر و بزرگ‏تر از آن است كه كسى بر حقيقتِ معرفت او دست يابد». « لا يَبلُغُ أَحدٌ كُنهَ مَعرِفَتِهِ. فَقيلَ: ولا أَنتَ يا رَسولَ اللّهِ؟ قالَ: ولا أَنَا، اللّهُ أَعلى و أَجَلُّ أَن يَطَّلِعَ أَحدٌ عَلى كُنهِ مَعرِفَتِهِ » 📚همان منبع ❕لذا امام باقر عليه السلام درباره آيه: «بگو: او خداى يگانه است» فرمود ؛ «هُوَ (او)»، نامى پوشيده است كه [با آن‏] به غايبى اشاره شده و «هاء»، آگاهى دادن به معنايى ثابت و «واو»، اشاره به پنهان ماندن از حواس ( انسان ) است‏ » «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» «هُوَ» اسمٌ مُكَنَّى مُشارٌ إِلى غائِبٍ، فَالهاءُ تَنبيهٌ عَلى مَعنَى ثابِتٍ، وَالواوُ إِشارَةٌ إِلَى الغائِبِ عَنِ الحَواس‏ » 📚توحید صدوق : ص 88 2⃣در مواردی که از خداوند ، با تعبیر جمع یاد شده است ؛ « انا ، نحن و ... » ، این جمع آمدن برای فهماندن سه نکته است ؛ 🔸الف ؛ اشخاص بزرگ، گاهى به هنگام سخن گفتن از خويشتن ضمير «جمع» به كار مى ‏برند تا مخاطب به قدرت و عظمت متكلم پى ببرد و بفهمد كه موضوع سخن و گوينده آن اهميت زيادى دارد يعنى، سزاوار نيست كه از جانب مخاطب توجهى به آن نشود بلكه شايسته است او به طوردقيق موضوع را بررسى و تحليل بكند تا به حقيقت موضوع و اهداف آن نايل آيد . 🔸 👇
🔸ادامه 👇 👌شیخ طوسی به این نکته تصریح کرده و می گوید که گاه ، از یک نفر تعبیر به جمع آورده می شود به جهت بزرگی و والا بودن جایگاه گوینده ؛ « قد يعبر عن الواحد بلفظ الجمع إذا كان معظماً عالي الذكر قال تعالى «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» 📚التبيان في تفسير القرآن : ج ‏3، ص: 562 2⃣خداوند فرشتگانی دارد که ماموران امر او در تدبیر عالم هستند ، چنان که می فرماید ؛ « ( سوگند به فرشتگانی که ) امور را تدبیر می کنند » ( نازعات 5) ❕گروهى از فرشتگان حاملان عرشند (حاقه- 17) و گروهى فرشتگان قبض ارواحند (اعراف- 37) ، و گروهى مراقبان اعمال بشرند (سوره انفطار- 10 تا 13). و گروهى حافظان انسان از خطرات و حوادثند (انعام- 61) ، و گروهى مامور عذاب و مجازات اقوام سركشند (هود- 77) و گروهى امدادگران الهى نسبت به مؤمنان در جنگها هستند (احزاب- 9) و گروهى مبلغان وحى و آورندگان كتب آسمانى براى انبياء مى ‏باشند (نحل- 2) ❕خداوند در مواردی ، از خود به صورت جمع یاد می کند ، از این جهت که عظمت و قدرت خود را بیشتر نشان دهد ، زيرا بزرگان هنگامى كه از خود سخن مى ‏گويند نه فقط از خود كه از مامورانشان نيز خبر مى‏ دهند، و اين كنايه از قدرت و عظمت و وجود فرمانبردارانى در مقابل اوامر است . ❕مثلا فرشتگانی هستند که ماموران ثبت اعمالند ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « َ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ _ كِراماً كاتِبِينَ _ يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ » « و بدون شك نگاهبانانى بر شما گمارده شده - والا مقام و نويسنده (اعمال نيك و بد شما)- آنها مى‏ دانند شما چه مى‏ كنيد. » ( انفطار 10 _ 11 _12 ) ❕از آنجایی که این فرشتگان به امر الهی ، اعمال را می نویسند ، خداوند در آیه دیگر ، نوشتن اعمال را به خودش نسبت داده و به صیغه جمع می آورد تا بیان کننده عملکرد فرستگان نیز باشد و می فرماید ؛ « فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُونَ » « هر كس چيزى از اعمال صالح را بجا آورد در حالى كه ايمان داشته باشد، كوششهاى او ناسپاسى نخواهد شد، و ما تمام اعمال آنها را مى‏ نويسيم (تا دقيقا همه پاداش داده شود). » ( انبیاء 94 ) 👌این دو وجه بیان شده ، در تفسیر نمونه ، مورد توجه قرار گرفته و می نویسد ؛ « تعبير به صيغه جمع در مورد خداوند با اينكه ذات پاك او از هر جهت يگانه و يكتا است براى اشاره به عظمت مقام او است و اينكه همواره مامورينى سر بر فرمان او دارند، و در اطاعت امرش آماده و حاضرند، و در واقع سخن تنها از او نيست، بلكه از او است و آن همه ماموران مطيعش » 📚تفسير نمونه : ج ‏8 ص 327 3⃣در مواردی نیز از خداوند با عنوان جمع یاد کرده است ، از این جنبه که خداوند ، اولیاء و دوستانش را در نظر گرفته و به همین جهت از خود با تعبیر جمع ، یاد کرده است . ❕مثلا خداوند می فرماید ؛ « فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُم‏ » « «پس چون ما را به خشم آوردند، آنان را به سختى، كيفر داديم» ( زخرف 55 ) 👌امام صادق ع ، در تفسیر آیه شریفه فرمود ؛ « خداى عز و جل، همچون به خشم آمدن ما به خشم نمى‏ آيد؛ بلكه او دوستانى براى خود آفريده كه خشمگين مى ‏شوند و خشنود مى‏ گردند، و آنها آفريدگان و پرورده ‏شدگان هستند و خدا، خشنودى آنها را خشنودى خود و خشم آنها را خشم خود دانسته است؛ چرا كه آنها را دعوت كنندگان به سوى خود و راه‏نمايان بر خود قرار داده است و از اين روست كه چنين مقامى دارند ... » « إنَّ اللَّهَ عز و جل لا يَأسَفُ كَأَسَفِنا، ولكِنَّهُ خَلَقَ أولياءَ لِنَفسِهِ يَأسَفونَ ويَرضَونَ وهُم مَخلوقونَ مَربوبونَ، فَجَعَلَ رِضاهُم رِضا نَفسِهِ وسَخَطَهُم سَخَطَ نَفسِهِ؛ لِأَنَّهُ جَعَلَهُمُ الدُّعاةَ إِلَيهِ والأَدِلّاءَ عَلَيهِ، فَلِذلِكَ صاروا كَذلِكَ » 📚الکافی ، ج 1 ص 144 ❕بنابراین از آنجایی که ظلم به اولياى خداوند ظلم به خداوند است ، خداوند اولياء خودش را در نظر گرفته و به همين جهت جمع آورده است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir