eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
207 ویدیو
50 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔ خدای مهربون تو از آدمکشی موسی (سوره قصص/۱۵٫۱۶) میگذره ، اما از تا ابد عذاب کردن خداناباورِ نیکوکار نمیگذره! ▪️آیات ۱۵ و ۱۶ سوره قصص: موسی داخل شهر شد بى‏ آنكه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند؛ يكى از پيروان او و ديگرى از دشمنانش بود. آن كس كه از پيروانش بود بر ضد كسى كه دشمن وى بود از او يارى خواست پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت! سپس گفت اين كار شيطان است چرا كه او دشمنى گمراه‏ كننده و آشكار است (۱۵) گفت پروردگارا من بر خويشتن ستم كردم مرا ببخش پس خدا از او درگذشت كه وى آمرزنده مهربان است (۱۶) شاید باورتون نشه اما شیعیان معتقدند موسی با این که بر طبق آیات ۱۵ و ۱۶ سوره قصص مرتکب قتل شد و حتی بابت این قتل طلب بخشش هم کرد، معصوم است ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌طبق استدلال شبهه افکن ، در آيه 15 و 16 سوره قصص مى‏ خوانيم كه بعد از درگيرى موسى ع با يكى از دشمنانش- از فرعونيان- كه با يكى از بنى‏ اسرائيل به نزاع و زد و خورد مشغول بودند و كوبيدن ضربه مهلكى بر دشمنش كه منجر به مرگ او شد رو به درگاه خدا كرد و گفت: «پروردگار! من به خويشتن ستم كردم، مرا ببخش، و خداوند او را بخشيد چرا كه او غفور و رحيم است» قَالَ رَبِّ انّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرلِى فَغَفَرَ لَهُ انَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ. ❔آيا تعبير به ظلم برخويشتن و تقاضاى آمرزش از خدا دليل بر ارتكاب گناه نيست؟ بعلاوه در آيه قبل از آن آمده است، كه موسى بعد از كشته شدن آن مرد فرعونى گفت: هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ (اين كار از عمل شيطان بود!). ❕در پاسخ قبل از هر چيز بايد حساب كرد آيا اين قتل هرچند با قصد و تصميم قبلى نبوده، و به اصطلاح قتل خطا محسوب مى ‏شده، آيا مجاز بوده است يا ممنوع؟ 👌بى‏ شك با توجه به وضعى كه قوم ستمگر فرعون مخصوصاً در برابر بنى‏ اسرائيل داشتند، كه نوزادان پسر آنها را مى‏ كشتند، و دختران را براى خدمت زنده نگه مى ‏داشتند، و اصولًا بنى‏ اسرائيل را در همه چيز تحت ظلم و فشار قرار داده بودند و به تعبير آيات قرآن «مفسد فى الارض» بودند، اين كار، كار خلافى نبوده، به خصوص اين‏كه در مقام يارى مظلوم و دفاع از او انجام شده، حدّاقل احتمال جايز القتل بودن اين مرد ظالم فرعونى كاملًا قابل قبول است با اين حال هرگز نمى ‏توان به خاطر آن مقام عصمت موسى را زير سؤال برد، پس اگر خلافى در اين‏جا واقع شده حتماً ترك اولايى بوده است كه در نحوه عمل موسى- نه در اصل عمل- وجود داشته است. 👌به نظر مى ‏رسد منظور موسى از ظلم برخويشتن اين بوده كه با اين عملش خود را به زحمت انداخته، چرا كه قتل يك قبطى به وسيله موسى چيزى نبود كه فرعونيان به آسانى از آن بگذرند، و مى ‏دانيم ترك اولى به معناى كارى است كه ذاتاً حرام نيست، بلكه موجب مى ‏شود انسان از كار خوبترى باز ماند. ❕جمله هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيطانِ نيز اشاره به اصل دعواى قبطى و سبتى- فرعونى و بنى‏ اسرائيلى- است، يعنى نزاع كور و بى هدف شما دو نفر يك كار شيطانى بوده. بنابراين تقاضاى غفران از خداوند به خاطر همين ترك اولى است، و اتفاقاً نظير آن در مورد آدم و حوّا نيز در قرآن ديده مى‏ شود كه آنها با ارتكاب ترك اولى و خوردن از شجره ممنوعه خود را به زحمت افكندند و از خدا تقاضاى غفران كردند ( اعراف 23 ) 📚پيام قرآن : ج ‏7 ص 121 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌بنابراین قتل ممنوعی واقع نشده است و فرد قبطی از دشمنان موسی ع بوده است که جایز القتل بوده ، اگر چه بهتر بود قتل مذکور در زمان دیگری واقع می شد تا موسی ع به اذیت نمی افتاد ، این نکات صراحتا در روایتی ، مورد بیان امام رضا ع واقع شده است ، آنجایی که مامون خطاب به ایشان عرضه کرد ؛ « آفرين بر شما يا ابا الحسن! (حال) در باره اين آيه توضيح دهيد: «فَوَكَزَهُ مُوسى‏ فَقَضى‏ عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» (موسى او را با مشت زد و او مرد، گفت اين از كار شيطان است- قصص: 15) حضرت فرمودند: موسى به يكى از شهرهاى فرعون وارد شد در حالى كه بى‏ اطّلاع از ورود او بودند، و اين ورود، بين مغرب و عشاء رخ داد، در آن هنگام ديد دو مرد با يك ديگر زد و خورد مى‏ كنند، يكى از گروه موسى و ديگرى از دشمنان او بود، آن كه هم گروه و هم مسلك موسى بود، از موسى بر عليه ديگرى كه دشمن بود كمك خواست، موسى عليه السّلام هم به حكم خدا در باره دشمن حكم كرد و با مشت او را زد و او مرد، و (موسى پس از اين كار) گفت: اين عمل كار شيطان است، منظورش زد و خوردى بود كه بين آن دو مرد رخ داده بود، نه كشتن آن مرد توسّط موسى، او يعنى شيطان، دشمنى است گمراه ‏كننده و آشكار. مأمون گفت، پس معنى اين گفته موسى چيست؟: «رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي» (خداوندا! من بخودم ظلم كردم، بر من بپوشان قصص: 16) حضرت فرمود : ❕منظورش اين است كه من با وارد شدن به اين شهر، خود را در شرايطى قرار دادم كه نمى ‏بايست در آن شرايط قرار مى ‏دادم، «فَاغْفِرْ لِي » يعنى مرا از دشمنانت بپوشان تا به من دست نيابند و مرا نكشند، خداوند نيز او را پوشانيد ( یکی از معانی غفران پوشانیدن است ) ، زيرا كه او ستركننده و (آمرزنده و) مهربان است، موسى عليه السّلام گفت: خداوندا! به شكرانه اين نعمت، يعنى بازوئى كه به من دادى به گونه‏ اى كه با يك مشت مردى را از پاى در آوردم هرگز كمك كار مجرمين نخواهم بود، بلكه با اين نيرو در راه تو مجاهده خواهم كرد تا تو راضى شوى‏... » « يَا أَبَا الْحَسَنِ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَكَزَهُ مُوسى‏ فَقَضى‏ عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ قَالَ الرِّضَا ع إِنَّ مُوسَى دَخَلَ مَدِينَةً مِنْ مَدَائِنِ فِرْعَوْنَ عَلى‏ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها وَ ذَلِكَ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ فَوَجَدَ فِيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّه‏ فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَقَضَى مُوسَى عَلَى الْعَدُوِّ وَ بِحُكْمِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ فَوَكَزَهُ فَمَاتَ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ يَعْنِي الِاقْتِتَالَ الَّذِي كَانَ وَقَعَ بَيْنَ الرَّجُلَيْنِ لَا مَا فَعَلَهُ مُوسَى ع مِنْ قَتْلِهِ إِنَّهُ يَعْنِي الشَّيْطَانَ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ فَقَالَ الْمَأْمُونُ فَمَا مَعْنَى قَوْلِ مُوسَى رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي قَالَ يَقُولُ إِنِّي وَضَعْتُ نَفْسِي غَيْرَ مَوْضِعِهَا بِدُخُولِي هَذَا الْمَدِينَةَ فَاغْفِرْ لِي أَيْ اسْتُرْنِي مِنْ أَعْدَائِكَ لِئَلَّا يَظْفَرُوا بِي فَيَقْتُلُونِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ قالَ مُوسَى ع رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ مِنَ الْقُوَّةِ حَتَّى قَتَلْتُ رَجُلًا بِوَكْزَةٍ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِلْمُجْرِمِينَ بَلْ أُجَاهِدُ فِي سَبِيلِكَ بِهَذِهِ الْقُوَّةِ حَتَّى رَضِي‏ » 📚عیون الاخبار ، ج 1 ص 198 _ الاحتجاج ، ج 2 ص 428 ❕در رابطه با عذاب ابدی کفار که مورد اشکال معاند واقع شده است ، در ذیل توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/581 ❕در رابطه با سرانجام کفار نیکوکار هم در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم و روشن کرده ایم که عذاب ابدی آنان ، تعبیر مطابق با واقعی نمیباشد ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1947 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌در رابطه با روایتی که می گوید ، زنان عورت هستند ، در ذیل توضیح مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1830
👌پاسخ به اشکالات معاند ؛ 1⃣در رابطه با برتری بنی اسرائیل در قرآن ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/154 2⃣در رابطه با دیدگاه قرآن در مورد فلسطین هم گفتنی است که خداوند در آیات متعددی ، سرزمین فلسطین را سرزمین مقدس و پر برکت قلمداد می کند چرا که سرزمین فلسطین محل نشر دعوت و ظهور پیامبران بزرگ بوده و همینطور معراج گاه پیامبر اسلام بوده است ؛ ( انبیاء 69 _ 71 _ اعراف 137 _ اسراء 1 _ سبا 18 _ مائده 21 _ یونس 93 ) 📚فرهنگ قرآن ، ج 3 ص 49 3⃣در رابطه با جنگ پیامبر اسلام با یهودیان بنی قریظه و خیبر نیز ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1789 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2012
👌ملحد مدعی است که امام حسین علیه السلام از علی اصغر ع و خانواده خویش ، استفاده ابزاری کرده است ، در ذیل در مورد مهملات او پیرامون کیفیت شهادت علی اصغر ع ، توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1400 ❕همینطور در ذیل در مورد چرایی به همراه بردن خانواده توسط امام حسین ع به سوی میدان کربلا ، توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3192
🤔 ❔ادعای تحدی قرآن آنقدر فلّه‌ای و کودکانه است که حتی خود الله هم در آیه ۴۹ سوره قصص فراموش می‌کند که قرار بود فقط قرآن در مقام تحدی قرار گیرد!↓↓↓ بگو: اگر شما راستگوئید پس کتابی از جانب خدا بیاورید که از آن دو (تورات و قرآن) هدایت‌کننده‌تر باشد تا من از آن پیروی کنم در این آیه، تورات تحریف شده با آن همه آیات بچگانه و گاف‌های علمی خنده دارش در مقام تحدی قرار می‌گیرد ❗️❗️ 💠💠 👌مشركان لجوج اصرار داشتند كه چرا پيامبر اسلام ص معجزاتى همچون موسى ع نداشته است؟ و از سوى ديگر نه به گفته ‏ها و گواهى تورات در باره علائم پيامبر ص اعتنا مى‏ كردند، و نه به قرآن مجيد و آيات پرعظمتش، لذا قرآن، روى سخن را به پيامبر ص كرده مى‏ گويد ؛ « بگو اگر شما راست مى‏ گوئيد كه اين دو كتاب از سوى خدا نيست، كتابى روشنتر و هدايت‏ بخش‏ تر از آنها از سوى خدا بياوريد تا من از آن پيروى كنم » (قُلْ فَأْتُوا بِكِتابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدى‏ مِنْهُما أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ). ❕و به تعبير ديگر آنها دنبال كتاب هدايت مى‏ گردند و دنبال معجزات، چه معجزه ‏اى بالاتر از قرآن و چه كتاب هدايتى بهتر از آن؟ اگر چيزى در دست پيامبر اسلام جز اين قرآن نبود براى اثبات حقانيت دعوتش كفايت مى‏ كرد، ولى آنها حق‏ طلب نيستند بلكه مشتى بهانه ‏جويانند. 📚تفسیر نمونه ج 16 ص 104 ❕اين را هم بايد دانست كه اگر در آيه مورد بحث اعتراف شده است به اينكه تورات كتاب هدايت است، منظور تورات زمان موسى است، زيرا خود قرآن كريم تورات موجود در اين اعصار را تحريف شده، و خلل پذيرفته مى ‏داند، و هر جا در قرآن كريم تورات به عنوان كتاب خدا، و كتاب هدايت ذكر شده، منظور، آن تورات است نه اين. 📚ترجمه تفسیر المیزان ، ج 16 ص 74 👌بنابراین ، اگر قرآن تورات را کتاب هدایت می داند و در هدایتگری به آن تحدی می کند ، مقصودش همان تورات اصلی است که بر موسی ع نازل شده بود ، توراتی که خودش در وصف آن فرمود ؛ « وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ مِنْ بَعْدِ ما أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولى‏ بَصائِرَ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ » « ما به موسى كتاب آسمانى داديم بعد از آن كه اقوام قرون نخستين را هلاك كرديم، كتابى كه براى مردم بصيرت آفرين بود و مايه هدايت و رحمت، تا متذكر شوند. » ( قصص 43 ) ❕و فرمود ؛ « وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى‏ وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِين‏ » « ما به موسى و هارون فرقان (وسيله جدا كردن حق از باطل) و نور و آنچه مايه يادآورى پرهيزكاران است داديم. » ( انبیاء 48 ) 👌و فرمود ؛ « پيش از آن كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود » ( هود 17 ) ❕اما همین تورات پس از موسی ع ، توسط علمای یهود مورد تحریف قرار گرفت و آیاتش زیاد و کم شد ، تا جایی که خداوند در این رابطه فرمود ؛ « أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُون‏ » « آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عده ‏اى از آنها سخنان خدا را مى ‏شنيدند و پس از فهميدن آن را تحريف مى ‏كردند در حالى كه علم و اطلاع داشتند. » ( بقره 75 ) 👌و فرمود ؛ « مِنَ الَّذِينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ » « بعضى از يهود، سخنان را از محل خود تحريف مى‏ كنند » ( نساء 46 ) ❕و فرمود ؛ « در ميان آنها [يهود] كسانى هستند كه به هنگام تلاوت كتاب (خدا)، زبان خود را چنان مى ‏گردانند كه گمان كنيد (آنچه را مى‏ خوانند،) از كتاب (خدا) است، در حالى كه از كتاب (خدا) نيست! (و با صراحت) مى‏ گويند: آن از طرف خداست! با اينكه از طرف خدا نيست، و به خدا دروغ مى ‏بندند در حالى كه مى ‏دانند » ( آل عمران 78 ) ❕و کار را در تحریف تورات به جایی رساندند که خداوند آنان را تهدید کرده و خطاب به آنان می فرماید ؛ «لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَ إِيَّايَ فَاتَّقُون‏ » « آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد و تنها از من بترسید » ( بقره 41 ) 👌بنابراین توراتی که مورد تحدی در جهت هدایتگری قرار گرفته است ، تورات اصلی است نه تورات تحریف یافته کنونی ، و از سوی دیگر ، تورات اصلی چون از سوی خداوند بوده است ، غیر خدا نمی توانسته است کتابی در جهت هدایتگری مانند آن بیاورد و اساسا بشر توان آن را ندارد که کتابی به مانند کتابی که خداوند نازل کرده است را بیاورد ، چه آن کتاب قرآن باشد ، چه انجیل و چه تورات ، تحدی تنها به قرآن نیست ، بلکه بشر به صورت مطلق نمی تواند به مانند هیچ یک از کتابهایی که خداوند در جهت هدایت مردم نازل کرده است ، کتابی بیاورد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔دستور به قتل عام زنان و کودکان و بزرگسالان در اسلام ناب و مکتب اهل بیت. در يكى از معتبرترين كتب شيعه روايتى آمده اينچنين: : عنه عن علي بن محمد القاساني عن القاسم بن محمد عن سليمان بن داود المنقري ابي أيوب قال: اخبرني حفص بن غياث: كتب إلي بعض اخواني ان اسأل ابا عبد الله عن مدينة من مدائن الحرب هل يجوز ان يرسل عليهم الماء أو يحرقون بالنيران أو يرمون بالمنجنيق حتى يقتلوا وفيهم النساء والصبيان والشيخ الكبير والاسارى من المسلمين والتجار؟ فقال : يفعل ذلك بهم ولا يمسك عنهم لهؤلاء ولا دية عليهم للمسلمين ولا كفارة. : «حفص بن غياث» گفت: از امام صادق درباره شهرى از شهرهاى جنگى سؤال كردم كه آيا جايز است به آنجا آب رها كنيم؟ همچنین در حالى كه در آن شهر، زنان، اطفال و پيرمردان و حتى اسيران مسلمان و تجار هستند، آيا مى‌توانيم (آب ببنديم ) يا آنجا را آتش بزنيم و يا با منجنيق خراب كنيم؟ امام فرمود: اين كار را با آنها انجام دهيد، به خاطر وجود اينها در شهر، نمى‌توان دست از كفار برداشت، و هيچ ديه و كفّاره‌اى هم به عهده مسلمانان ‌نيست : تهذيب الأحكام(شيخ طوسی)-ج۶-ص۱۴۲ ❗️❗️ 💠💠 👌اصل اولیه آن است که در جنگ و نبرد ، تنها باید با آنانی که با مسلمین سر جنگ دارند ، برخورد کرد ، و کودکان و پیران و بردگان که معمولا در جنگ شرکت نمی کنند ، نباید مورد گزند و آسیب واقع شوند . ❕پیامبر گرامی در توصیه خود به سربازان اسلام می فرمود ؛ « برده و پیران و زنان را در نبرد نکشید ... » « وَ لَا تَقْتُلُوا وَلِيداً وَ لَا شَيْخاً كَبِيراً وَ لَا امْرَأَة ... » 📚دعائم الاسلام ، ج 1 ص 369 _ مستدرک الوسائل ج 11 ص 39 👌در روایت دیگری ، امام صادق ع فرمود ؛ « پیامبر از کشتن زنان و کودکان نهی کرد » « لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَهَى عَنْ قَتْلِ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَان‏ » 📚المحاسن ج 2 ص 327 _ الفقیه ج 2 ص 52 👌و فرمود ؛ « ( در جنگ با مشرکین ) ، مشرکین را بکشید اما پیران و کودکانشان را نکشید » « اقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ وَ اسْتَحْيُوا شُيُوخَهُمْ وَ صِبْيَانَهُمْ. » 📚تهذیب الاحکام ، ج 6 ص 142 👌اما گاه ممکن است که دشمن از این حکم اسلامی سوء استفاده کند و به بهانه اینکه طبق حکم اسلام و دیدگاه مسلمین ، کشتن کودکان و پیران و زنان در نبرد ممنوع است ، این دسته را سپر خود قرار دهند تا از این طریق بر مسلمین غلبه کنند و ممکلت مسلمین را نابود و جان و مال و ناموسشان را به یغما برند و اسلام را نابود کنند ، در این صورت از روی اضطرار ، در جهت مقابله با دسیسه دشمن و جلوگیری از شکست ، از بین بردن کودکان و زنان و پیرانی که دشمن از آنها به عنوان سپر استفاده می کند ، اشکالی ندارد و روایت مورد استناد معاند نیز ناظر به همین فرض است ، چنان که علامه مجلسی در ذیل روایت مذکور می نویسد ؛ « این روایت حمل می شود در جایی که فتح و غلبه بر دشمن جز از این طریق ممکن نیست » « حمل على ما إذا لم يمكن الفتح بغير ذلك. » 📚ملاذ الاخیار ج 9 ص 378 ❕در استفتائی از مرحوم امام خمینی پرسیدند ؛ « اگر در جنگ، نيروهاى باطل عدّه‏ اى از مسلمانان (از قبيل زنان، كودكان و پيرمردان) را سپر قرار دهند آيا كشتن مسلمانان مذكور جائز است يا خير؟ » 👌پاسخ ؛ « اگر دفاع از إسلام و مسلمين و سركوب كردن مهاجمين متوقّف بر آن باشد جائز است. » 📚استفتاءات ، ج 3 ص 45 👌و همینطور فرمودند ؛ « اگر يك دسته ‏اى از مسلمين را كفار سپر قرار دادند؛ فرض كنيد كه عراق فاسد، يك دسته ‏اى از مسلمين بى ‏گناه را سپر قرار داد و پشت آنها ايستاده كه بريزد ايران را بگيرد، بر ما واجب است كه مسلمان و غير مسلمانش را بكشيم. مسلمانها شهيد هستند و به بهشت مى ‏روند و كافرهايش كافرند و به جهنم. دفاع واجب است. » 📚صحیفه امام ، ج 15 ص 118 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
ـ🍃⃟🌹᭄•🍃⃟🌹᭄•🍃⃟🌹᭄• ـ🌹•🍃⃟🌹᭄• ـ🍃⃟🌹᭄• ـ🌹 ـ🍃⃟ ـ᭄• 🍃 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🍃 🌺با توجه به این که در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم ، کانال پرسمان اعتقادی ضمن دعوت از آحاد مردم برای شرکت پر شور در این انتخابات و برگزیدن فرد اصلح برای تصدی این منصب ، برخی از پرسش های پاسخ داده شده مرتبط با این موضوع را تقدیم می کند؛ 1⃣عده ای از مومنین قصد شرکت در انتخابات را ندارند ❗️دلیل شرعی بر لزوم شرکت در انتخابات است؟ مراجع بر چه اساسی شرکت در انتخابات را لازم می دانند؟ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1969 2⃣آیا حدیث انتخاباتی از امام صادق علیه السلام صحت دارد که امام می گوید وقتی بین انتخاب دو حاکم شک و تردید داشتید به عادل ترین و صادق ترین و با تقوا ترین آنها رای دهید و اگر در این صفات مساوی بودند به کسی رای دهید که مخالفان و دشمنان به آنها تمایل دارند؟ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3452 3⃣آیا از لحاظ آیات و روایات ، مردم حق انتخاب رییس جمهور را دارند؟ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3124 4⃣ملاک های رییس جمهور اصلح از لحاظ روایات ❗️ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1968 5⃣چرا زنان نمی توانند رییس جمهور شوند ❗️ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2057 ┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅ 🌷 لینک دسترسی به این مجموعه در پیام‌رسان تلگرام : 🍀https://t.me/Rahnamye_Behesht/13731 ᭄• 🍃⃟ 🌹 🍃⃟🌹᭄• 🌹•🍃⃟🌹᭄• 🍃⃟🌹᭄•🍃⃟🌹᭄•🍃⃟🌹᭄•
🤔 ❔در منهج اسلامی، شک کردن به آیات قرآن و کلیه اصول و فروع دین مستوجب عذاب ابدی در جهنم است! امام علی: همانا صاحب شک و معصيت در آتش است نه از ما است و نه بازگشتنش بسوى ما خواهد بود. [حکم حدیث: صحیح] 📚منبع: من لا یحضره الفقیه ٫ ترجمه بلاغی و غفاری ٫ جلد ۵ ٫ صفحه ۳۰۱ ❔در منهج اسلامی که کلیه کتب نقد دین سانسور می‌شود اساساً این دیدگاه که «شک لازمه و پیش‌نیاز ایمان است» معنا ندارد! چرا که لازمه شک، شنیدن آرا و نظرات مخالفان است ❗️❗️ ❔در منهج دینی، اطاعت از حکم الله نباید از گذرگاه فهم چرایی و دلیل آن حکم بگذرد! بلکه باید از گذرگاه تعبّد محض بگذرد! چرا که به قول قرآن «خدا می‌داند و شما نمی‌دانید!» و این دقیقاً نقطه عطف اختلاف بین روش دین با روش علم است: علم میگوید «شک کن و بدون فهم و دانش از چیزی اطاعت نکن» اما دین بر خلاف علم می‌گوید: «شک نکن! و حتی اگه دلیل حکمی را نمیدانی باز هم اطاعت کن!» 💠💠 👌شك به تنهايى چيز ناپسندى نيست ، بلكه آنچه در مورد شك و ترديد نكوهيده است ، باقى ماندن و توقف در آن است ، شک هم چون پلى است لرزان و سست كه ماندن در آن باعث سقوط و نابودى مى گردد ، اما از آنجا كه پل است مى تواند ما را به سر منزلى آرام و استوار برساند. ❕شک تا آن زمانی که موجب توقف انسان نشود و انسان را از تحقیق و پژوهش باز ندارد ، از دید اسلامی اشکالی ندارد و گناهی بر آن نیست ، و اساسا چنین شکوکی می تواند لازمه پیشرفت و تحقیق بیشتر باشد . 👌پيامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند از وسوسه ‏ها و تشكيكات ذهنى امّت من تا زمانى كه آنها را به زبان يا به مرحله عمل نياورده باشند، گذشت كرده است. » 📚مجموعه ورام ، ج 2 ص 120 👌و فرمود ؛ « هر دلى وسواس دارد. پس هرگاه اين وسواس پرده دل را بِدَرَد و به زبان آورده شود، بنده به سبب آن مؤاخذه گردد، اما اگر پرده دل را ندرد و زبان به آن گويا نشود، گناهى صورت نگرفته است. » «لكُلِّ قَلبٍ وَسوسه ، فإذا فَتَقَ الوَسواسُ حِجابَ القَلبِ نَطَقَ بهِ اللِّسانُ واخِذَ بهِ العَبدُ، وإذا لَم يَفتُقِ القَلبَ ولَم يَنطِقْ بهِ اللِّسانُ فلا حَرَجَ. » 📚مستدرک الوسائل ج 5 ص 431 ❕راوی می گوید كه از امام كاظم عليه السلام درباره حديث نفْس (افكار و انديشه ‏هايى كه در ذهن انسان مى‏ گذرد) سؤال شد. فرمود ؛ « كيست كه نفْس او دچار افكار و انديشه نشود؟! ... » 📚بحار الانوار ج 69 ص 127 ❕بنابراین صرف شک و تردید ، عذاب الهی را در پی ندارد ، آنجایی شک و تردید ناپسند است و مذموم شمرده شده است که عقد القلب شود و منتهی به تحقیق و پژوهش و بررسی نشود و یا به گونه ای باشد که انسان نشانه های حقانیت را ببیند اما باز دست از شک و تردید و دو دلی بر ندارد ، بر همین اساس ، شهید مطهری در این رابطه می گوید ؛ « عصر ما از نظر دينى و مذهبى- خصوصا براى طبقه جوان- عصر اضطراب و دودلى و بحران است. مقتضيات عصر و زمان، يك سلسله ترديدها و سؤالها بوجود آورده و سؤالات كهنه و فراموش شده را نيز از نو مطرح ساخته است. ❔آيا بايد از اين شك و ترديدها و پرس‏ وجوها- كه گاهى به حد افراط مى‏ رسد- متأسف و ناراحت بود؟ 👌به عقيده من هيچ‏گونه ناراحتى ندارد؛ شك، مقدمه يقين؛ پرسش، مقدمه وصول؛ و اضطراب، مقدمه آرامش است. شك، معبر خوب و لازمى است هر چند منزل و توقفگاه نامناسبى است. اسلام كه اين‏همه دعوت به تفكر و ايقان مى‏ کند، بطور ضمنى مى ‏فهماند كه حالت اوليه بشر، جهل و شك و ترديد است و با تفكر و انديشه صحيح بايد به سرمنزل ايقان و اطمينان برسد. يكى از حكما مى‏ گويد: «فائده گفتار ما را همين بس كه تو را به شك و ترديد مى‏ اندازد تا در جستجوى تحقيق و ايقان برآئى» . ❕شك، ناآرامى است، اما هر آرامشى بر اين ناآرامى ترجيح ندارد. حيوان شك نمى ‏كند، ولى آيا به مرحله ايمان و ايقان رسيده است؟! آن نوع آرامش، آرامش پائين‏ شك است، بر خلاف آرامش اهل ايقان كه بالاى شك است... پس صرف اينكه عصر ما عصر شك است نبايد دليل بر انحطاط و انحراف زمان ما تلقى شود. مسلّما اين نوع از شك، از آرامشهاى ساده ‏لوحانه ‏اى كه بسيار ديده مى‏ شود پائين‏تر نيست. آنچه مى‏ تواند مايه تأسف باشد اين است كه شك يك فرد، او را به سوى تحقيق نراند؛ و يا شكوك اجتماعى، افرادى را برنيانگيزد كه پاسخگوى نيازهاى اجتماع در اين زمينه بوده باشند. » 📚مجموعه آثار ، ج 1 ص 33 ❕در رابطه با قضیه کتب ضاله و دیدگاه اسلام در این رابطه ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1563 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌ملحد در ادامه اشکال کرده است که از دید اسلام ، مسلمان حق ندارد که از فلسفه احکام الهی سوال کند ، در حالی که این سخن صحیح نیست ، امامان گرامی ما در موارد فراوانی ، از فلسفه احکام سخن به میان می آوردند تا جایی که شیخ صدوق یک کتاب به نام « علل الشرایع » تالیف کرد و در آن روایاتی که از فلسفه احکام سخن به میان آمده است را جمع آوری کرد . ❕البته در مواردی ممکن است که فلسفه برخی از احکام از جانب معصومین علیهم السلام به ما نرسیده باشد ، در همچنین مواردی ، از آنجایی که ما خداوند را حکیم می دانیم ، تصدیق می کنیم که آن احکام دارای علل و اهداف و مصالحی است و از آن اطاعت می کنیم و بر خلاف ادعای معاند ، این اطاعت از روی فهم و دانش است نه ناآگاهی ، فهم و آگاهی به این که خداوند حکیم است و دستوراتش بر پایه مصالح و حکمت است لذا باید از او اطاعت کرد ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛ « از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعال و دستوراتش دارای حکمت است ، اگر چه فلسفه آن برای ما روشن نباشد» 📚بحار الانوار ج 52 ص 92 ❕در رابطه با دیدگاه اسلام در مورد فلسفه احکام ، برخی از علما می نویسند ؛ « بعضى از فرق مسلمين عقيده دارند احكام اللَّه معلل بالاغراض نيست؛ يعنى لزومى ندارد آنچه خدا امر كرده داراى فلسفه ‏اى باشد و آنچه را نهى كرده داراى مفسده ‏اى. آن‏ها در واقع حكيم بودن خدا را زير سؤال مى‏ برند و توجه ندارند كه اگر احكام تابع مصالح و مفاسد نباشد ترجيح بدون مرجح لازم مى ‏آيد و اساساً اين سخن برخلاف آيات زيادى از قرآن است كه براى نماز و روزه و حج و قصاص و امثال آن فلسفه ‏هايى ذكر كرده است. به يقين آنچه را خدا امر فرموده داراى فوايد مادى يا معنوى يا هر دو بوده و آنچه را نهى كرده مفاسدى اينچنين داشته است. نه ‏تنها احكام الهى، احكام وقوانينى نيز كه درعرف عقلا وضع مى ‏شود همه از اين قبيل است؛ گاهى هفته‏ ها و ماه‏ها درباره مصلحت و مفسده يك قانون مطالعه و بررسى مى‏ كنند تا بتوانند حكمى را در عرف خودشان وضع كنند. ❕آيات مربوط به حلال كردن طيبات و حرام كردم خبائث ( اعراف 157 ) همگى شاهد بر اين است كه قبلًا طيب و خبيثى وجود دارد كه به سبب آن حكم الهى مطابق آن صادر مى ‏شود. 👌تنها تفاوتى كه ميان احكام الهى و احكام عرفى است اين است كه احكام‏ عرفى چه بسا بر اساس مصالح و مفاسدى وضع مى ‏شود كه نتوانسته ‏اند تمام جوانب آن را بررسى كنند و به همين دليل پس از مدتى ممكن است خلاف آن كشف شود؛ ولى احكام الهى چنين نيست، علم بى ‏پايان خداوند سبب مى‏ شود كه احكام بر اساس رعايت تمام جوانب مصالح و مفاسد وضع شود و هرگز خلافى در آن نخواهد بود. ❕بعضى نيز معتقدند گرچه احكام داراى مصالح و مفاسدى است؛ ولى ما نبايد به سراغ آن‏ها برويم، بايد مطيع فرمان باشيم؛ آن‏جا كه امر شده انجام دهيم و آن‏جا كه نهى شده خوددارى كنيم و مطلقاً به سراغ فلسفه احكام نبايد رفت. 👌ولى اين نيز برخلاف آياتى است كه ما را تشويق به فهم مصالح و مفاسد احكام مى‏كند و همچنين برخلاف رواياتى است كه ائمه هدى عليهم السلام مصالح احكام را مشروحاً بيان كرده ‏اند و نيز بعضى از اصحاب خدمت امامان عليهم السلام مى‏رسيدند و فلسفه پاره ‏اى از احكام را مى‏ پرسيدند. ❕هرگز هيچ امامى آن‏ها را نهى از اين سؤالات نكرد و اين دليل بر آن است كه مردم حق دارند از فلسفه احكام سؤال كنند و پاسخ بشنوند. 👌منتها در اين‏جا دو نكته مهم باقى مى‏ ماند و آن اين است كه ؛ 1⃣ اولًا بيان فلسفه احكام چه فايده ‏اى دارد؟ ❕پاسخ اين سؤال روشن است؛ انسان هنگامى كه به منافع نماز و روزه و امثال آن آگاه مى‏شود، شوق بيشترى براى انجام دادن آن در خود مى‏ يابد و هنگامى كه مثلًا مفاسد بى ‏شمار شرب خمر را مى ‏شنود، نفرت بيشترى از آن پيدا مى‏ كند. 👌درست مانند دستورات طبيب كه وقتى براى بيمارش فوايد دارو را ذكر كند بيمار با شوق بيشترى دارو را مصرف كرده و تلخى احتمالى آن را تحمل مى‏ كند. 2⃣ثانياً: معناى آگاهى بر فلسفه احكام اين نيست كه ما همواره مقيد به آن باشيم و بگوييم چون مثلًا فلسفه دو ركعت بودن نماز صبح و سه ركعت بودن نماز مغرب را نمى‏ دانيم بنابراين آن را انجام نمى‏ دهيم. ما بايد گوش بر امر و چشم بر فرمان داشته باشيم چه فلسفه احكام را بدانيم يا ندانيم؛ ولى تا آن‏جا كه بدانيم به اطاعت راسخ ما كمك مى ‏كند. 📚پیام امام امیر المومنین ع ، مکارم شیرازی ، ج 14 ص 105 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔نمونه‌های بسیاری از اطاعت کورکورانه از احکام ضد عقلی و غیر منطقی دین وجود دارد که مؤمن تلاشی برای دانستن چرایی آن نمی‌کند! چون در وادی عقل سلیم پاسخی برای آن ندارد! به عنوان مثال: اینکه چرا «در اسلام شهادت هزار زن، مادامی که با شهادت یک مرد جمع نشود، معتبر نیست!» اینکه چرا «در اسلام دیه قطع چهار انگشت زن، از دیه قطه سه انگشت زن کمتر است» ، در حالی که عقل سلیم حکم می‌کند «خسارت بدنی بیشتر = دیه‌ی بیشتر» ❗️❗️ 💠💠 👌در رابطه با قبول شهادت زنان و مواردی که شهادت آنان پذیرفته می شود و نمی شود ، در دو نمایه ذیل توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3199 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1230 ❕اما در رابطه با تفاوت دیه قطع سه انگشت و چهار انگشت زن ، در روایتی امام صادق علیه السلام به زیبایی وجه و فلسفه آن را بیان داشتند ، ابان می گوید ؛ « به امام صادق ع گفتم كه اگر انسان يك انگشت خانمى را قطع كند چه دیه ای بايد پرداخت کند ، امام ع فرمود : ده شتر. من گفتم: اگر دو انگشت او را قطع كند چند شتر بايد بدهد؟ امام ع گفت: بيست شتر. من گفتم: و اگر سه انگشت او را قطع كند چه بايد بدهد؟ امام ع گفت: سى شتر. من گفتم: و اگر چهار انگشت او را قطع كند چند شتر بايد بدهد؟ امام ع گفت: بيست شتر. من گفتم: سبحان الله، اگر سه انگشت زن را قطع كند بايد سى شتر بدهد و اگر چهار انگشت او را قطع كند بايد بيست شتر بدهد! ؟ موقعى كه اين فتوا را در عراق شنيديم از آورنده آن بيزارى و تبرى جستيم، مى‏ گفتيم: اين سخن شيطان است. امام صادق ع فرمود ؛ « آهسته‏ تر اى ابان، اين حكم رسول خدا ص است كه فرمود: «جراحت خانمها تا يك سوم، با دیه مردان برابر است و چون از ثلث و یک سوم بگذرد، به نصف دیه مردان نزول مى‏ كند.» اى ابان، تو با قانون قياس مرا مؤاخذه كردى؛ اگر سنت را با قياس برابر كنند، دين خدا پامال مى‏ شود. » «... مَهْلًا يَا أَبَانُ هَكَذَا حَكَمَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الْمَرْأَةَ تُقَابِلُ الرَّجُلَ إِلَى ثُلُثِ الدِّيَةِ فَإِذَا بَلَغَتِ الثُّلُثَ رَجَعَتْ إِلَى النِّصْفِ يَا أَبَانُ إِنَّكَ أَخَذْتَنِي بِالْقِيَاسِ وَ السُّنَّةُ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ. » 📚الکافی ج 7 ص 300 ❕بنابراین و مطابق این روایت ، دیه زن و مرد در اعضا و جوارح ، تا یک سوم دیه کامل برابر است ، اما وقتی دیه زن از یک سوم بیشتر رود ، به نصف دیه مرد تقلیل پیدا می کند ، لذا دیه چهار انگشت چون به نصف تقلیل پیدا می کند ، از دیه سه انگشت کمتر می شود ، چنان که در روایت دیگر ، جمیل بن دراج می گوید که به امام صادق ع گفتم ؛ « آيا قانون قصاص و برابرى بين زن و مرد هم جارى مى‏ شود؟ امام ع گفت: آرى، در جراحات، دیه زنان و مردان برابرى مى‏ كند تا به يك سوم برسد؛ و چون از يك سوم تجاوز كند، دیه مردان ( به دو برابر دیه زنان ) بالا مى‏ رود و دیه زنان ( به نصف ) تنزل مى ‏كند. » « سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ الرَّجُلِ قِصَاصٌ قَالَ نَعَمْ فِي الْجِرَاحَاتِ حَتَّى تَبْلُغَ الثُّلُثَ سَوَاءٌ فَإِذَا بَلَغَتِ الثُّلُثَ ارْتَفَعَ الرَّجُلُ وَ سَفَلَتِ الْمَرْأَةُ. » 📚همان منبع ❕بر همین اساس ، شیخ مفید می گوید ؛ « زن با مرد در دیه اعضاء و جوارح برابر است تا زمانی که به یک سوم دیه برسد ، وقتی دیه زن به یک سوم دیه برسد به نصف دیه مرد تنزل پیدا می کند ، مثال این مورد چنین است که در انگشت مرد در صورت قطع شدن ، ده شتر دیه است و همینطور در انگشت زن ، و در دو انگشت از انگشتان مرد ، بیست شتر دیه است و همینطور در دو انگشت زن و در سه انگشت قطع شده مرد ، سی شتر دیه است و همینطور در سه انگشت زن و در چهار انگشت مرد از دست یا پایش چهل شتر دیه است اما در چهار انگشت زن بیست شتر دیه است چرا که دیه زن از یک سوم دیه کامل فراتر رفت که بعد از زیادی به اصل دیه زن که نصف دیه مرد است ، بازگشت می کند ، بنابراین هر زمان که دیه انگشتان و جوارح و اعضای بدن زن از یک سوم دیه بیشتر شود ، به نصف تقلیل پیدا می کند ، در قطع پنج انگشت زن بیست و پنج شتر دیه است و در قطع پنج انگشت مرد پنجاه شتر دیه است ، این حکم مطابق سنت پیامبر و مطابق با اخبار متواتر ائمه ع است » « المرأة تساوي الرجل في ديات الأعضاء و الجوارح حتى تبلغ ثلث الدية فإذا بلغتها رجعت إلى النصف من ديات الرجال .... » 📚المقنعه ، شیخ مفید ، ص 764 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕وجه این که دیه مرد از دیه زن در بیشتر از یک سوم در اعضاء بالاتر است ، بازگشت می کند به کارکرد اقتصادی مرد در جامعه ، زیرا دیه بالاتر از یک سوم به معنای وجود جراحت شدیدتر است و اشاره است به ضربه ای که این جراحت شدیدتر به جایگاه اقتصادی مرد می زند و او را تا حدودی از کار می اندازد . 👌مردان غالبا در خانواده عضو مؤثر اقتصادى هستند و مخارج خانواده را متحمل مى ‏شوند و با فعاليتهاى اقتصادى خود چرخ زندگى خانواده را به گردش در مى‏ آورند، بنابراين تفاوت ميان از بين رفتن مرد و زن یا جراحات وارده بر آنها ، از نظر اقتصادى و جنبه ‏هاى مالى بر كسى پوشيده نيست كه اگر اين تفاوت مراعات نشود خسارت بى ‏دليلى به بازماندگان مرد و فرزندان بى ‏گناه او وارد مى‏ شود ، لذا اسلام با قانون بیشتر بودن دیه مرد ، رعايت حقوق همه افراد را كرده و از اين خلاء اقتصادى و ضربه نابخشودنى كه به يك خانواده مى‏ خورد جلوگيرى نموده است ، اسلام هرگز اجازه نمى‏ دهد كه به بهانه لفظ تساوى ، حقوق افراد ديگرى مانند فرزندان شخصى كه مورد جراحت شدید قرار گرفته و نمی تواند به مانند قبل کارکرد اقتصادی داشته باشد ، پايمال گردد. ❕بر همین اساس برخی می نویسند ؛ « زن و مرد از نظر انسانيت يكسان مى‌باشند، و آيات قرآنى و احاديث اسلامى بر اين گواهى مى‌دهند، و حتى سوره كاملى به نام سورۀ نساء دربارۀ او نازل شده است، بنابراين ديه، بيانگر ارزش كالاى از دست رفته نيست، بلكه جبرانگر خسارت اقتصادى است كه بر خانواده وارد شده است و در نظام اسلامى هزينۀ زندگى بر دوش شوهر سنگينى مى‌كند، و با از بين رفتن او، خسارت اقتصادى بيشترى بر زندگى خانواده وارد مى‌شود، تا با از رفتن زن. ❕ در نظام اسلامى مرد برون سالار است و بايد تلاش كند تا وسيلۀ زندگانى خانواده را فراهم سازد و زن، خانه سالار است كه بايد به تنظيم امور داخلى بپردازد تا با هماهنگى اين دو نيرو، صميمت بر خانواده حاكم باشد. اكنون سؤال مى‌شود با مرگ و يا قتل ( یا جراحت ) كدام يكى از اين دو خسارت اقتصادى بيشترى بر بازماندگان وارد مى‌شود تا با تشريع مقدار ديه، اين خسارت به گونه‌اى جبران گردد؟ ناگفته پيداست با از بين رفتن مرد. اينجاست كه بايد قوانين حاكم بر خانواده به صورت يك مجموعه و منظومه مورد مطالعه قرار گيرد، نه به صورت فردى و تكى. » 📚 پژوهشی در دیه انسان ، سبحانی ، ص 33 ❕ممکن است موردی پیش آید که زن نان آور خانواده باشد ، آیا در این صورت حکم اسلام در مورد تفاوت دیه مرد و زن نقص می شود ❗️❔ 👌در حالی که پاسخ روشن است . زنان در اسلام هیچ تکلیفی در نان آوری برای خانواده ندارند تا در پی آن صاحب حقی شوند که مثلا دیه آنها برابر با مرد باشد ، وقتی زن تکلیفی در این زمینه ندارد ، حقی هم در پی این تکلیف ندارد . ❕پدر و ولی زن ، موظف است که مخارج او را تامین کند و پس از ازدواج نیز ، شوهر او موظف است که مخارج او را تامین کند و در صورتی که زن ، پدر و شوهرش را از دست داده باشد ، حکومت اسلامی موظف است که مخارج او و فرزندان خردسالش را تامین کند ، چنان که علی ع در عهد نامه معروف خود به مالک اشتر متذکر رسیدگی به چنین زنان بی سرپرست و فقیری شده و می فرماید ؛ « سپس خداى را، خداى را [پروا كن‏] درباره طبقه پايين از آنان كه چاره‏ اى ندارند، يعنى مستمندان و نيازمندان و بينوايان و زمين گيران. همانا در اين طبقه هم نيازمندى است كه نيازش را ابراز نمى‏ كند و هم نيازمندى است كه نيازش را ابراز مى‏كند. براى رضاى خدا، حقوق ايشان را كه خداوند از تو خواسته، حفظ كن و براى آنان سهمى از بيت المال خويش و غلّات زمين‏هاى متروك مسلمانان در هر سرزمين قرار ده. دورترينِ آنان همان اندازه سهم دارد كه نزديك ترينِ ايشان؛ و از تو خواسته شده كه حقّ همه را ادا كنى. پس مبادا سرخوشى، تو را از كار آنان غافل كند؛ كه پرداختن به كار بزرگ مهم تو را براى تباه كردن كار كوچك معذور نمى‏ سازد. پس اهتمام خويش را از ايشان بازمگير و از آنان روى برمتاب » « ثُمَّ اللّهَ اللّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفلى مِنَ الَّذينَ لا حيلَةَ لَهُم؛ مِنَ المَساكينِ وَالمُحتاجينَ و أهلِ البُؤسى وَ الزَّمنى .... » 📚نهج البلاغه نامه 53 👌علی ع نیز در دوره حکومتی نهایت توجه را به این فقراء و زنان بی سرپرست داشتند تا جایی که علمای اهلسنت از قول علی ع نقل می کنند که می فرمود ؛ « ما أصبَحَ بِالكوفَةِ أحَدٌ إلّا ناعِما؛ إنَّ أدناهُم مَنزِلَةً لَيَأكُلُ مِنَ البُرِّ، ويَجلِسُ فِي الظِّلِّ، ويَشرَبُ مِن ماءِ الفُراتِ » [در دوران حكومت من‏] هيچ كس در كوفه شب را به روز نمى‏ رسانَد، مگر اين كه زندگى آسوده ‏اى دارد. فروپايه ‏ترينِ مردم نان گندم مى‏ خورَد، سايبانى دارد، و آب گوارا مى‏ نوشد. » 📚فضائل الصحابه ، احمد بن حنبل ، ج 1 ص 531 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌معاند مدعی است که در یک خانواده و مکان سه پیامبر مبعوث می شدند اما در سایر مناطق زمین هیچ پیامبری مبعوث نمی شد ، در ذیل در مورد بعثت عمومی پیامبران ، توضیحات کافی را ارائه داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3453
👌ملحد وهابی در مقام دفاع از عایشه مدعی شده است که شیعیان معتقدند که عایشه فاحشه بوده است ، در حالی که چنین سخنی دروغ است و شیعه چنین اعتقادی ندارد ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2888 ❕او در ادامه در مقام دفاع از عایشه ، مدعی شده است که عایشه طبق قرآن ام المومنین است ، در این رابطه در ذیل توضیح داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1159
👌معاند مدعی است که ائمه شیعه اهل اشرافیگری بوده اند و ادعای شیعه در مورد زهد و ساده زیستی آنان ، دروغی بیش نیست !!! در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1537
👌معاند مدعی شده است که شیخ مفید اعتراف به تحریف شدن قرآن کرده است ، در ذیل پاسخ ادعایش را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2349
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌ما در سالهای گذشته دیدگاه شیعه در مورد همسران پیامبران را تبیین کرده بودیم که شیعه معتقد است ، هیچیک از همسران پیامبران ، گرفتار انحرافات جنسی و زنا و فاحشگی نبوده اند ، در ذیل بخوانید ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2888 👌ملحد وهابی که از روشنگری های ما به ستوه آمده است بر پایه فشاری که اربابانش بر او وارد داشته اند ، اقدام به انتشار شماره تلفن ما کرده و تهدید کرده که از نام و نشانی ما نیز مطلع است و آن را نیز منتشر می کند تا بلکه از این طریق ما را به عقب براند و بتواند نفس راحتی از دست ما بکشد💪💪💪 👌حقیقتا باید به عقل و فهم این جاهلین خندید که با انتشار شماره تلفن و نام و نشان ما را تهدید می کنند ، در حالی که خودمان در کتابهایی که چاپ می کنیم ، خود را معرفی کرده و شماره تلفن خود را نیز جهت ارتباط با مخاطبین ارائه می دهیم ، آن وقت این ملحدین جاهل ، داشتن شماره تلفن را برگ برنده خود دانسته اند ❗️❗️❗️ 👌ملحد در ادامه به اقوال افراد مجهول الحالی استناد کرده است که از عایشه با عنوان فاحشه یاد کرده اند ، و به دروغ این مطلب را عقیده تمام شیعه معرفی کرده است ، در حالی که بزرگان و مراجع شیعه در عصر کنونی ، چنین مطلبی را از اساس رد کرده اند . ❔در استفتائی از محضر مراجع شیعه سوال کردند ؛ " مشاهده می شود برخی از افراد تحت عنوان شیعه به برخی از همسران رسول خدا نسبت های ناروای اخلاقی داده، کتاب و سخنرانی هایی نیز در این باره ارائه می کنند. فارغ از اینکه این عمل موجب ناراحتی اهل سنت و تخریب همبستگی امت مسلمان می گردد، آیا در عالم واقع، نسبت دادن چنین عملی به ازواج پیامبر گرامی اسلام صحیح است؟" 👌پاسخ مراجع معظم شیعه: 1⃣آیت الله العظمی مکارم شیرازی: اهانت به مقدسات مذاهب دیگر اسلامی جایز نیست و نسبت مذکور دروغ است. تاریخ استفتاء: 25/ 11/ 1397. شماره سؤال: 634631 2⃣آیت الله العظمی نوری همدانی: نسبت مذکوره غیر صحیح است و احتراز از آن لازم است. تاریخ استفتاء: 25/11/ 1397. شماره سؤال: 19219. 3⃣آیت الله العظمی جعفر سبحانی: ما در گذشته پاسخ این سؤال را به روشنی نوشته ایم که تمام همسران انبیاء از اعمال خلاف اخلاقی، منزه هستند؛ حتی زنان حضرت نوح و لوط، تا چه رسد به همسران پیامبر گرامی، همه آنها از مسائل خلاف اخلاقی مبرا هستند و این عقیده علماء بزرگ شیعه است. تاریخ استفتاء: 25/ 11/ 1397. شماره سؤال: 11734 4⃣آیت الله العظمی وحید خراسانی: تمام همسران رسول خدا از لحاظ اخلاقی عاری از فحشاء و زنا بودند. تاریخ استفتاء: 21/11/ 1397. 5⃣آیت الله العظمی مظاهری: آنچه نوشته اید حرام، و گناه آن بزرگ است و به طور کلی هر حرکتی که اهانت به مقدسات پیروان مذاهب اسلامی تلقی شود و سبب تحریک آنان گردد و اتحاد اسلامی را خدشه دار کند، حرام است. تاریخ استفتاء: 25/ 01/ 1398. شماره سؤال: 23672. 6⃣آیت الله العظمی علوی گرگانی: نسبت دادن برخی فواحش و رفتارهای غیر اخلاقی به همسران پیامبر صلوات الله علیه شرعا حرام است و تحقق آن در عالم واقع از نظر ما اثبات شده نیست. تاریخ استفتاء: 29/ 11/ 1397. شماره سؤال: 13553 7⃣آیت الله میرزا یدالله دوزدوزانی: اینگونه حرفها اهانت به مقام شامخ پیامبر (صلی الله علیه و آله است. تاریخ استفتاء: 27/ اسفند/ 1397. شماره سؤال: 1/3279 8⃣آیت الله محقق کابلی: در فرض سؤال توهین و نسبت ناروا به بعضی از همسران پیامبر با قطع نظر از ناراحتی برادران اهل سنت و ایجاد اختلاف بین مسلمین، حرام است. تاریخ استفتاء: 22/01/ 1398. شماره سؤال: 08453 9⃣آیت الله علی کورانی عاملی: ما شیعیان به عایشه صرفا به خاطر ایستادن در مقابل حضرت علی در جنگ جمل انتقاد داریم و هرگز در مورد پاکدامنی ایشان سخنی برخلاف اهل سنت نمی گوییم. این وهابیت است که چنین تهمتی به ما زده است. خداوند آنها را کیفر دهد!. تاریخ استفتاء: 21/ 11/ 1397 🌐https://b2n.ir/d29211 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕در ذیل در مورد چرایی و فلسفه زلزله و این که زلزله فعل الهی است ، توضیحات کافی را ارائه داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3456 ❕و در ذیل هم توضیح داده ایم که این که زلزله فعل الهی است ، منافاتی با این ندارد که یک سلسله علل طبیعی نیز داشته باشد ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2817
👌معاند عامل پیدایش نزاع و جنگ ها را مذهب و دین می داند و مدعی است نزاع موجود میان ادیان ، گواه بر آن است که ادیان به دنبال صلح و سازش نبوده اند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3455
👌وهابی مدعی است که شیعه معتقد است تمام صحابه پیامبر مرتد شدند ، جز سه تن ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3170
🧐 ❔ امام مهدی٬ ابوبکر البغدادیِ غایبِ تشیع ❗️❗️ ➖امام زمان که بیاید فرزندان از نسل قاتلان حسین را صرفاً به خاطر محکوم نکردن کردار پدرانشان ذبح می‌کند!!! درست همانند دواعش که هرجا می‌روند افراد را به واسطه محکوم نکردن مخالفینشان گردن می‌زنند! امام صادق: هر گاه حضرت قائم عجّل اللّٰه تعالى فرجه الشريف خروج كنند فرزندان قاتلين امام حسين عليه السّلام را به خاطر كردار پدرانشان مى‌كشد! چون آنان به رفتار و کردار پدرانشان راضی بودند! 📚منبع: ترجمه علل الشرایع ٫ جلد ۱ ٫ صفحه ۸۷۵ ❗️❗️ 💠💠 👌بر خلاف آنچه در دنياى مادى معمول است كه رضايت به اعمال مجرمانه ديگرى جرم محسوب نمى‏شود ، همان‏گونه كه رضايت به اعمال نيك نيكوكاران بى‏پاداش است، در تعليمات اسلام، مسئله رضايت به كارهاى نيكوكاران و بدكاران عنوان خاصى دارد و با صراحت در روايات آمده است كه هر كس به كار ديگرى رضايت دهد در سلك و گروه او قرار خواهد گرفت. منتها مجرمان، دو گناه دارند و راضيان به اعمال آنها يك گناه، راضيان به اعمال نيك يك ثواب دارند و عاملان دو ثواب‏ ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ " الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ. وَعَلَى‏ كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ: إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ، وَإِثْمُ الرِّضَى‏بِهِ. " "آن كس كه به كار جمعيتى راضى باشد همچون كسى است كه در آن كار با آنها شركت كرده (منتها) آن كس كه در انجام كار باطل دخالت دارد دو گناه مى‏كند: گناه عمل و گناه رضايت به آن (ولى شخصى كه بيرون از دايره عمل است و به آن راضى است تنها مرتكب يك گناه مى‏شود و آن گناه رضايت است). " 📚نهج البلاغه ، حکمت 154 👌مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار بابى به اين موضوع اختصاص داده و در عنوان باب مى‏گويد: «إنَّ مَنْ رَضِىَ بِفِعْلٍ فَهُوَ كَمَنْ أتاهُ‏ كسى كه راضى به فعلى شود همانند كسى است كه آن را انجام داده است» و در ذيل آن هشت روايت نقل مى‏کند. 📚بحار الانوار ج 97 ص 94 باب 2 ❗️از جمله حديثى از امام صادق عليه السلام در تفسير آيه 183 سوره آل عمران آورده كه خطاب به گروهى از كافران است كه مى‏گفتند: ما به هيچ پيغمبرى ايمان نمى‏آوريم تا معجزه‏اى انجام دهد: «قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِى بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِى قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»؛ بگو: پيامبرانى پيش از من، براى شما آمدند و دلايل روشن و آنچه را گفتيد آوردند؛ اگر راست مى‏گوييد چرا آنها را به قتل رسانديد؟!» امام عليه السلام در اينجا مى‏فرمايد: «وَقَدْ عَلِمَ أَنَّ هَؤُلَاءِ لَمْ تَقْتُلُوا ؛ معلوم است اينها كه در عصر پيامبر بودند انبياى پيشين را نكشتند» «وَلَكِنْ لَقَدْ كَانَ هَوَاهُمْ مَعَ الَّذِينَ قَتَلُوا فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ قَاتِلِينَ لِمُتَابَعَةِ هَوَاهُمْ وَرِضَاهُمْ بِذَلِكَ الْفِعْلِ؛ ولى آن‏ها علاقه و فكرشان با قاتلان بود؛ از اين رو خدا آنها را قاتل ناميد چون خواسته و رضاى آنها به فعل آنان تعلق مى‏گرفت» 📚همان منبع ❗️مرحوم صاحب وسائل نيز در جلد 16 در كتاب «الامر بالمعروف و النهى عن المنكر» باب پنجم را به همين مسئله اختصاص داده و هفده روايت در اين زمينه در آن نقل مى‏كند؛ از جمله در حديثى از على ع از رسول خدا ص نقل مى‏كند: «مَنْ شَهِدَ أَمْراً فَكَرِهَهُ كَانَ كَمَنْ غَابَ عَنْهُ وَمَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِيَهُ كَانَ كَمَنْ شَهِدَهُ؛ كسى كه در صحنه انجام كارى حضور داشته باشد اما در دل از آن ناخشنود باشد مانند آن است كه حضور نداشته و اما كسى كه غايب بوده و به آن رضايت داده گويى حاضر بوده (و در آن كار شركت داشته است)». 📚وسائل الشیعه ج 16 ص 138 👌در داستان كشتن ناقه ثمود (همان معجزه الهى خداوند كه به پيامبرشان حضرت صالح داد) قرآن مى‏گويد: همه آن قوم بر اثر عذاب الهى از ميان رفتند در حالى كه همان‏گونه كه در كلام ديگرى از اميرمؤمنان به آن اشاره شده ناقه ثمود را يك نفر كشت و چون ديگران به آن رضايت دادند خداوند همگى را عذاب كرد: (وَإِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ، فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا) 📚نهج البلاغه خطبه 201 👌در زيارت‏نامه‏ها نيز كراراً این مطلب به چشم مى‏خورد كه زائر لعن و نفرين مى‏كند به كسانى كه جنايات يزيديان را در كربلا را شنيدند و به آن رضايت دادند: «وَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِه» 📚تهذیب الاحکام ، ج 6 ص 114 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌در روایت مورد استناد معاند نیز آمده است که امام على بن موسى الرضا عليه السلام در پاسخ كسى كه سؤال كرد: چگونه هنگامى كه حضرت مهدى عليه السلام قيام مى‏كند فرزندان قاتلان حسين عليه السلام را به سبب اعمال پدرانشان به قتل مى‏رساند در حالى كه خداوند مى‏فرمايد: «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى‏»؛ و هيچ گناهكارى بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏كشد» ( اسراء 15 ) امام عليه السلام فرمود: " به سبب آن كه اين فرزندان به اعمال پدرانشان رضايت دادند و به آن افتخار مى‏كنند و هر كس به چيزى راضى شود مانند اين است كه آن را انجام داده باشد، سپس امام عليه السلام افزود: «وَلَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِيَ بِقَتْلِهِ رجل بالمغرب لکان الرَّاضِي عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ شَرِيكَ الْقَاتِلِ‏ ؛ اگر كسى در مشرق به قتل برسد و ديگرى در مغرب باشد و به آن قتل رضايت دهد شخص راضى در نزد خداوند شريك قاتل است». 📚علل الشرایع ج 1 ص 229 👌روشن است كسانى كه به قتل امام حسين عليه السلام راضى شوند و به آن افتخار كنند در حقيقت ناصبى‏اند و ناصبى‏ها به منزله كفار حربى هستند . 📚پیام امام امیر المومنین ، ج 13 ص 278 ❔ممكن است در بدو نظر چنين تصور شود كه اگر كسى گناهى را مرتكب نشود و هيچ‏گونه دخالتى حتى در اعانت و يارى گنهكاران در آن نداشته باشد چرا رضايت قلبى به آن گناه او را هم شريك گناه سازد؟ 👌دليل آن با دقت روشن مى‏شود و آن اين‏كه هنگامى كه رضايت به كارهاى خلاف ديگران در قلب انسان جايگزين شد تدريجاً در اقوال و افعال او خود را نشان مى‏دهد، و انسان نیز در همان مسیر قدم بر می دارد ، زيرا نمى‏شود انسان به چيزى محبت داشته باشد و در اعمال و اقوالش ظاهر نگردد ، بنابراین از آنجایی که این نیت بد منتهی به عملکرد می شود ، لذا آنان به خاطر عملکرد ناصوابشان تنبیه می شوند . ❗️اضافه بر اين كسى كه به اعمال خلاف ديگران راضى مى‏شود هرگز به وظيفه امر به معروف و نهى از منكر عمل نخواهد كرد، زيرا آن عمل را دوست دارد و به گنهكاران به سبب اين گناه عشق مى‏ورزد ، این هم یک عملکرد ناصواب است و صرف نیت نیست و آنان به خاطر این عملکرد ناصواب ، مستحق مجازاتند . ❗️این مجازات ها همه بر اساس حق و عدالت و مطابق حکم خداوند به خاطر عملکرد ناصواب افراد است ، بر خلاف رفتار دواعش که از روی هوای نفس و بر خلاف حکم الهی ، بیگناهان را با دلائل واهی ، تنببه و مجازات می کرد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔ايرادات و اشتباهات قرآن! اين بخش: سوره اعراف(آيه ١٧٥) ▪️ آيه اول: وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿۱۷۵﴾ : و داستان آن كس را كه نشانه هاى خود را به او داده بوديم برايشان بخوان كه به آنها بى اعتنا شد آنگاه شيطان او را دنبال كرد و از گمراهان شد (۱۷۵) ▪️بررسى اشكالات اين آيه: نويسنده قرآن خطاب به محمد(دريافت كننده قرآن) ميگويد؛ داستان شخصى كه قبلا به او نشانه هايمان را داديم و اعتنا نكرد را براى مردم بخوان، خوب تا اينجا مشكلى نيست و چيز عجيبى وجود ندارد اما در ادامه موضوع عجيب ميشود و ميگويد؛ چون (آن شخص) اعتنا نكرد به آيات ما سپس شيطان پيرو او شد(فاتبعه الشيطان)! يعنى آن شخص آيات و نشانه ها را ديده و گفته است؛ بيخيال بابا اينا چيه من كه باور ندارم، بعد ناگهان شيطان مى آيد و راه مى افتد دنبال اين شخص و پيرو او ميشود!! طبق تعريف خود قرآن اين انسانها هستند كه بدنبال شيطان راه مى افتتد و گمراه ميشوند، نه اينكه شيطان بيفتند دنبال انسان و گمراه شود ❗️❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در سوره اعراف می فرماید ؛ "وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ - وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ - ساءَ مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ أَنْفُسَهُمْ كانُوا يَظْلِمُونَ - مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَ مَنْ يُضْلِلْ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُون‏ " " و براى آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم ولى (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شيطان به او دست يافت و از گمراهان شد - و اگر مى‏خواستيم (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا مى‏برديم (اما اجبار بر خلاف سنت ماست لذا او را به حال خود رها ساختيم) ولى او به پستى گرائيد و از هواى نفس خويش پيروى كرد او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى دهانش را باز و زبانش را برون خواهد كرد و اگر او را به حال خود واگذارى باز همين كار را مى‏كند (گويى آن چنان تشنه دنيا پرستى است كه هرگز سيراب نمى‏شود) اين مثل جمعيتى است كه آيات ما را تكذيب كردند اين داستانها را (براى آنها) بازگو كن شايد بينديشند (و بيدار شوند)- چه بد مثلى دارند گروهى كه آيات ما را تكذيب كردند ولى آنها به خودشان ستم مى‏كردند - آن كس را كه خدا هدايت كند هدايت يافته (واقعى) او است و آنها را كه (به خاطر اعمالشان) گمراه سازد زيانكاران (واقعى) آنهايند. " ( اعراف 175 - 178 ) ❗️ از بسيارى از روايات و كلمات مفسران استفاده میشود كه منظور از اين شخص که آیات مذکور از او خبر می دهد ، مردى به نام " بلعم باعورا" بوده است كه در عصر موسى ع زندگى مى‏كرد و از دانشمندان و علماى مشهور بنى اسرائيل محسوب مى‏شد، و حتى موسى ع از وجود او به عنوان يك مبلغ نيرومند استفاده مى‏كرد، و كارش در اين راه آن قدر بالا گرفت كه دعايش در پيشگاه خدا به اجابت مى‏رسيد، ولى بر اثر تمايل به فرعون و وعد و وعيدهاى او از راه حق منحرف شد و همه مقامات خود را از دست داد، تا آنجا كه در صف مخالفان موسى ع قرار گرفت‏ . 📚تفسیر نمونه ، ج 7 ص 14 💠ادامه 👇