eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
229 ویدیو
55 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔⚛ قران صراحتا می‌گوید: چرخش خورشید به دور زمین علت حرکت سایه است ➖ در سوره فرقان آیه‌های ۴۵و۴۶ علت حرکت سایه را می‌داند، این زمانی درست است که خورشید به دور زمین بچرخد 💮ســوره فرقان آیه ۴۵ و۴۶ آيا نديده اى كه پروردگارت چگونه سايه را گسترده است و اگر مى خواست آن را ساكن قرار مى داد آنگاه خورشيد را بر آن دليل گردانيديم - سپس آن [سايه] را اندك اندك به سوى خود بازمى گيريم آیه دومی نیز مجددا تاکید میکند که خورشید دلیل برچیده شدن یا بازگرداندن سایه است و این از نظر علمی کاملا است، زیرا علت حرکت سایه چرخش زمین به دور خورشید است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده؟ و اگر مى خواست آن را ساكن قرار ميداد، سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم سپس آن را آهسته جمع مى كنيم » (45 _ 46 فرقان ) 🔸تفسیر غیر صحیح از آیات فوق سبب ایجاد شبهه مذکور در مورد آیه شده است در حالی که با تفسیر صحیح آیات فوق گوشه ای دیگر از این کتاب الهی به اثبات می رسد . ❕بدون شك اين قسمت از آيه اشاره اى است به اهميت نعمت سايه هاى گسترده و متحرك، سايه هايى كه يك نواخت باقى نمى ماند بلكه در حركت است و نقل مكان مى دهد، ولى در اينكه منظور از اين سايه كدام يك از سايه ها است در ميان مفسران گفتگو است . جمعى مى گويند اين كشيده و گسترده همان سايه اى است كه بعد از طلوع فجر و قبل از طلوع آفتاب بر زمين حكمفرما است و لذتبخشترين سايه ها و ساعات همان است، اين نور كم رنگ و سايه گستر، از لحظه طلوع فجر شروع مى شود و به هنگام طلوع آفتاب روشنايى جايگزين آن مى گردد. 🔸بعضى ديگر گفته اند منظور تمام سايه شب است كه از لحظه غروب شروع مى شود و به لحظه طلوع آفتاب منتهى مى گردد، زيرا مى دانيم شب در حقيقت سايه نيمكره زمين است كه در برابر آفتاب قرار گرفته، اى است مخروطى كه در طرف مقابل در فضا گسترده مى شود و اين سايه مخروطى دائما در حركت است و با طلوع آفتاب در يك منطقه پايان مى گيرد و در منطقه ديگر تشكيل مى شود. 🔸بعضى نيز گفته اند منظور سايه اى است كه بعد از ظهر براى اجسام پيدا مى شود و تدريجا كشيده تر و گسترده تر مى گردد. 👌البته اگر جمله هاى بعد نبود ما از اين جمله معنى وسيعى مى فهميديم كه تمام سايه هاى گسترده را در برمى گرفت ولى ساير كه به دنبال آن آمده نشان مى دهد كه تفسير اول از همه مناسبتر است. ❕زيرا به دنبال آن مى فرمايد" سپس خورشيد را بر وجود اين سايه گسترده دليل قرار داديم" (ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا). 💠اشاره به اينكه اگر آفتاب نبود مفهوم سايه نمى شد، اصولا سايه از پرتو آفتاب به وجود مى آيد، زيرا" سايه" معمولا به تاريكى كم رنگى گفته مى شود كه براى اشياء پيدا مى شود و اين در صورتى است كه نور به جسمى كه قابل عبور از آن نباشد بتابد و در طرف مقابل سايه آشكار شود، بنا بر اين نه فقط طبق قانون تعرف الاشياء باضدادها سايه را با نور بايد تشخيص داد بلكه وجود آن نيز از برمت نور است . 🔸 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌 بعد مى فرمايد:" سپس ما آن را جمع مى كنيم" (ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً). ❕مى دانيم هنگامى كه خورشيد طلوع مى كند سايه ها برچيده مىشود تا به هنگام ظهر كه در بعضى از مناطق سايه به كلى معدوم مىشود، زيرا آفتاب درست بالاى سر هر موجودى قرار مىگيرد، و در ديگر مناطق به حد اقل خود مىرسد، و به اين ترتيب سايه ها نه يك دفعه ظاهر مى گردند، و نه يك دفعه برچيده مى شوند، و اين خود يكى از پروردگار است، چرا كه اگر انتقال از نور به ظلمت و بالعكس ناگهانى صورت مى گرفت براى همه موجودات زيان آور بود، اما اين نظام تدريجى در اين حالت انتقالى چنان است كه بيشترين فائده را براى موجودات دارد بى آنكه ضررى داشته باشد. 👌تعبير به يسيرا اشاره به جمع شدن تدريجى سايه است، و يا اشاره به اينكه نظام ويژه نور و ظلمت در برابر قدرت چيز ساده و آسانى است، و كلمه" الينا" نيز تاكيد بر همين قدرت الهى است. ❕به هر حال جاى ترديد نيست همانگونه كه انسان در زندگى خود نياز به تابش" نور" دارد براى تعديل و جلوگيرى از زمانهاى شدت نور، نياز به" سايه" دارد، تابش نور يك نواخت زندگى را مختل مى كند، كه سايه يك نواخت و ساكن، مرگبار است. 🔸در صورت اول همه موجودات زنده مى سوزند و در صورت دوم همه منجمد مى شوند اين نظام متناوب" نور" و" سايه" است كه زندگى را براى انسان ممكن و گوارا ساخته. 🔸لذا آيات ديگر قرآن وجود شب و روز را به دنبال يكديگر از نعمتهاى بزرگ الهى مىشمرد، مى فرمايد ؛ بگو اگر خداوند شب را براى شما جاويدان تا روز قيامت قرار مىداد كدام معبود غير اللَّه بود كه از نور براى شما بياورد آيا نمى شنويد" (قصص- 71). 🔸و بلافاصله مى افزايد ؛ « بگو هر گاه خداوند روز را جاويدان تا روز قيامت قرار مى داد كدام معبود غير اللَّه بود كه براى شما شبى آورد كه در آن آرام بگيريد، آيا نمى بينيد"؟ (قصص- 72). ❕و به دنبال اين سخن نتيجه گيرى مىكند كه اين از رحمت خدا است كه براى شما شب و روز داد كه هم در آن بياراميد و بياسائيد و هم از فضل او براى تحصيل معاش استفاده كنيد شايد شكرگزارى نمائيد . ❕و به همين دليل قرآن يكى از نعمتهاى بهشتى را" ظل ممدود" (سايه گسترده) مىشمرد كه نه نور خيره كننده و خستگى آور است و نه تاريكى وحشت آفرين. 👌بنابراین آیات فوق یکی دیگر از نشانه های علم و قدرت پروردگار را ظاهر می کند و ارتباطی هم با گردش خورشید به دور زمین که مورد قرار گرفته است ندارد . 📚تفسیر نمونه ج 15 ص 110 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این شبهه معاند را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1818
👌پاسخ این شبهه معاند را نیز در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1819
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که اهل سنت معتقدند زنان نباید ابروهای خود را باریک کنند و بردارند ❗️براستی چنین فتاوی در آنها آمده یا آنچه شنیده شده شایعه است ❗️❗️ 💠💠 👌علمای معاصر اهل سنت معتقدند که اصلاح و باریک کردن ابرو برای بانوان جایز نیست زیرا این عمل نوعی تصرف در خداوند است که بر اساس آیه قرآن حرام است . ❕چنین فتوا میدهند ؛ « کندن موهای صورت و نمودن ابرو و چیدن آن را علماء حرام قرار داده اند زیرا این نوع تغییری است در خلقت خداوند و به نص قرآن حرام است » 📚محمود الفتاوی ، فتاوای دار العلوم زاهدان ، زیر نظر مولوی عبدالحمید ،ج 4 ص 209 ❕اینان با استدلال به آیه 134 سوره نساء انجام اموری از قبیل اصلاح کردن و برداشتن ابرو و ... را حرام می دانند . 🔸در آیه مذکور خداوند از زبان شیطان نقل می کند که پس از رانده شدن از درگاه الهی می گفت ؛ « لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّه » « ( بندگانت )را امر می کنم تا خدا را تغییر دهند » 👌استدلال می کنند که تغییر در آفرینش اولیه الهی و انجام جراحی های زیبایی و مثلا باریک کردن ابرو و ... از وسوسه ها و نفوذات شیطان محسوب می شود و تغییر خلقت خداوند بوده و حرام است . ❕اما ما می گوییم در اين صورت از خيلى از كارها بايد كنيد مانند جرّاحى براى جداسازى انگشت ششم و يا جدا كردن دوقلوهاى به هم چسبيده و يا تركيب انواع گياهان با هم و توليد گياهان جديد یا حتی کوتاه کردن موهای بدن ، کشیدن دندان و ... كه اينها همه تصرّف در اللَّه است و بايد بگوئيد همه حرام است، در حالى كه هيچ كدام حرام نيست. 👌آیه مذکور اشاره به آن دارد كه خداوند در نهاد اولى انسان توحيد و يكتاپرستى و هر گونه و خوى پسنديده اى را قرار داده است ولى وسوسه هاى شيطانى و هوى و هوسها، انسان را از اين مسير صحيح منحرف ميسازد و به بيراهه ها مى كشاند و خلقت اولیه انسانی را تغییر می دهد ، شاهد اين سخن آيه 30 سوره روم است. ❕«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ « روى خود را متوجه آئين خالص توحيد كن همان سرشتى كه خداوند از آغاز، مردم را بر آن قرار داده و اين آفرينشى است كه نبايد تبديل گردد اين است دين صاف و مستقيم » 👌از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نيز نقل شده كه منظور از آن تغيير توحيد و فرمان خدا است . 📚تفسیر تبیان ج3 ص334 👌بنابراین آیه فوق اشاره به فطرت اللَّه است، يعنى من اينها را وسوسه مى كنم تا فطرت اللَّه را تبديل به كفر كنم ، . پس آيه مربوط به توحيد و شرك است و ربطى به جرّاحى و سازى و ( اصلاح ابرو و صورت و...) ندارد. 📚کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ج2 ص133 ❕اساسا اصلاح و باریک کردن ابرو برای بانوان از جمله اموری است که به عنوان زینت و زیبایی زن شمرده می شود که در روایات متعددی توصیه شده است که زنان باید خود را برای همسران خود زینت و کنند . 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 246 باب 141 👌این گونه فتاوی از کسانی صادر می شود که نزد اهل سنت جایگاه دارند که به خاطر انحراف از مکتب اهل بیت علیهم السلام چنین فتواهایی را صادر می کنند ، عوام و خواص اهل سنت باید با تدبر در این فتاوی متوجه طریقه غیر صحیح علمایشان شوند و سعی کنند مسیر خود را به جانب اهل بیت علیهم السلام تغییر دهند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔زيارت عاشورا؛ کلام امام يا شيعه ‌اي پيرو؟ ❗️درباره‌ ي زيارت عاشورا ادّعا مي‌شود که آن، سخن امام باقر و يا بنا به نقلي سخن امام صادق است و حتّي آن را حديث دانسته و به رسول ‌الله و خدا مي‌رسانند برخلاف اين تصوّر رايج، خودِ متن زيارت عاشورا، بي‌نياز از بررسي سندي و اعتباري، در موارد بسياري، از دور داد مي‌زند که نمي‌تواند سخن امام و يا حديث قدسي باشد بلکه به‌ روشني دلالت بر نطق يک پيرو و شيعه دارد تأکيد مي‌کنم: اين زيارت با وجود شهرت بسيار، زمزمه‌ ي يک «پيرو» و يک شيعه است و نه زيارتِ يک امام نسبت به امام قبلي، بخش‌هايي از اين زيارت که واقعيت يادشده (آمال و زمزمه‌ هاي يک شيعه) را نشان مي‌دهد و گوياي تفاوت صاحب متن با امامِ شيعيان است که صاحب متن، خود را متفاوت از اهل‌ بيت مي‌داند. از جمله: 1- صاحبِ اين زيارت، انگار که خود اهل ‌بيت نيست: چناکه مي گويد: فَأَسْالُ اللَّهَ الَّذِي أَكْرَمَ مَقَامَكَ وَ أَكْرَمَنِي بِكَ، أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ترجمه: از آن خدايى كه گرامى داشت تو را و گرامى داشت مرا به خاطر تو از او درخواست مي کم كه روزيم گرداند خونخواهى تو را در ركاب آن امام منصور (يارى شده) از خاندان محمّد- كه درود خدا بر او و خاندان پاكش باد- يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِلَى فَاطِمَةَ وَ إِلَى الْحَسَنِ وَ إِلَيْكَ بِمُوَالاتِكَ ترجمه: اي ابا عبداللّه من بواسطه تو تقرّب مي جويم به درگاه (پيشگاه) خدا و به درگاه رسولش و اميرمؤمنان و فاطمه و حسن و به درگاه شما بوسيله دوست داشتن و محبتم به شما اين بند به‌ روشني گواهِ از سوي يک پيرو است و نه امام. اللَّهُمَ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِي مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد خداوندا زيستن من را همچون زيستن محمّد و آل محمّد و مردنم را مانند مردن محمّد و آل محمّد قرار بده ❗️❗️ 💠💠 👌زیارت عاشوراء به چند طریق از امام باقر و امام صادق علیه السلام با اسناد رسیده است و تشکیک در صحت سند آن به معصوم علیه السلام به هیچ عنوان روا نیست ؛ 📚کامل الزیارات ص176 _ مصباح المتهجد ج2 ص773 _ المزار الکبیر ص480 _ المصباح کفعمی ص482 _ بحار الانوار ج98 ص291 _ زاد المعاد ص234 🔸 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌طبق برخی سند ها این زیارت پر محتوا حدیث محسوب می شود که از جانب خداوند به ما رسیده است . ❕صفوان می گوید ، امام صادق عليه السلام به من فرمود: «اين زيارت را به ياد بسپار و آن را بخوان و با آن، [امام حسين عليه السلام را] زيارت كن كه من از جانب خداى متعال، ضامن هستم كه هر كس با اين زيارت‏نامه، زيارت كند و اين دعا را بخواند، از نزديك يا دور، زيارتش پذيرفته مى‏ گردد، كوشش وى سپاس‏گزارى مى‏ شود، در پسِ پرده نمى ‏ماند و مى ‏رسد، و حاجتش هر چه باشد، از سوى خدا بر آورده مى‏ شود و نااميد، باز نمى‏ گردد. 🔸اى صفوان! اين زيارت را با همين ضمانت از پدرم يافتم و پدرم از پدرش على بن الحسين عليه السلام با همين ضمانت از حسين عليه السلام، و حسين عليه السلام با همين ضمانت از برادرش حسن عليه السلام، و حسن عليه السلام با همين ضمانت از پدرش امير مؤمنان عليه السلام، و امير مؤمنان با همين ضمانت از پيامبر خدا ، و پيامبر خدا با همين از جبرئيل عليه السلام، و جبرئيل با همين ضمانت از خداى. 👌بى ترديد، خداوند، به خود اين گونه سوگند ياد كرده است:" هر كس حسين را از نزديك يا دور، با اين زيارت‏نامه زيارت كند و اين دعا را بخواند، زيارتش را مى ‏پذيرم و او را شفيعِ درخواستش مى‏ كنم تا به هر كجا كه برسد، و خواسته‏ اش را به او عطا مى ‏كنم و از نزد من، ناكام باز نمى‏ گردد؛ بلكه او را شادمان و با روشنىِ چشمش به رواشدن حاجتش و به بهشت و آزادى، از آتش، باز مى‏ گردانم و شفاعت او را در باره هر كس، جز دشمن اهل بيت، مى‏ پذيرم". خداى متعال، بر اين مطلب در برابر خود، سوگند ياد كرده و ما را گواه گرفته است بر آنچه فرشتگان ملكوتش بر آن گواه بودند ... سپس صفوان گفت: امام صادق عليه السلام به من فرمود: «اى صفوان! هنگامى كه نيازى به خدا پيدا مى ‏كنى، در هر جا كه هستى، اين زيارت را بخوان و اين دعا را بكن و حاجتت را از خدايت بخواه كه از سوى خدا، بر آورده مى‏ شود، و خدا به خاطر لطف و عنايتى كه نسبت به پيامبرش دارد، با وى خُلف وعده نمى‏ كند؛ و البته ستايش، ويژه خداست». 📚مصباح المتهجّد ص 773 _ 782، مصباح الزائر: ص 268 _ 277، المصباح للكفعمي ص 640، البلد الأمين: ص 269، المزار للشهيد الأوّل: ص 178 _ بحار الأنوار: ج 101 ص 293 ح 2 وص 296 ح 3. ❕عَلقَمة بن محمّد حَضرَمى می گوید به امام باقر عليه السلام گفتم دعايى به من آموزش بده كه در روز عاشورا، كه خواستم او را از نزديك زيارت كنم، آن را بخوانم و دعايى هم براى هنگامى كه او را از نزديك، زيارت نمى‏ كنم؛ بلكه از دور و از خانه ‏ام سلامى به او مى ‏دهم... امام علیه السلام زیارت عاشوراء را به او آموزش داد ...» 📚همان منابع 👌چنان که در نقل های بالا آمد ، این زیارت از جانب خداوند و توسط اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است تا شیعیان با آن امامشان را زیارت کنند . بنابراین مخاطب این زیارت شریف عموم شیعیان هستند و زیارت برای آنها ایراد شده است نه برای امامان علیهم السلام تا اشکالات آمده در پرسش مطرح شود ، چنان که در مورد سوره گفتیم که اين سوره كلام خداى سبحان است، اما به نيابت از طرف بنده ‏اش، و زبان حال بنده ‏اش در مقام عبادت، و اظهار عبوديت است، كه چگونه خدا را ثناء گويد، و چگونه اظهار بندگى كند ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/8503 👌و چنان که در گذشته بیان شده است که زیارات و ادعیه ای چون زیارت آل یاسین ، دعای ندبه و ... از جانب امامان علیهم السلام برای شیعیان صادر شده است و مخاطب آن عموم شیعیان هستند که اگر به این نکته توجه نشود ، اشکالات فوق در با آنها هم مطرح می شود ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4558 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6511 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که مختار ثقفی به امامت محمد حنفیه بوده است و موسس فرقه کیسانیه در امامت محمد حنفیه تلقی می شده است ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از نسبت های خلافی که به «» زده اند، این است که می‌گویند او بنیانگذار مسلک است. «مختار» که در سال ۶۶ در کوفه قیام کرد، پیرو «محمد بن حنفیه» بود و مردم را به امامت «محمد حنفیه» فرا خواند و ادعا کرد که از ناحیه او نمایندگی دارد و به امامت او از مردم بیعت گرفت. «ابن حنفیه» را به لقب «مهدی» خوانده پس از آن، نام «ابن حنفیه» با فرقه «کیسانیه» پیوند خورد. ❕بررسی دقیق تاریخی نشان می‌دهد که این نسبت‌ها هیچ کدام درست نبوده است. نه مختار مردم را به امامت «محمد حنفیه» فرا می‌خواند و نه به امامت او از کسی بیعت می‌گرفت و نه بنیان گذار مسلک کیسانیه بوده است، تنها چیزی که در این مورد به چشم می‌خورد، این است که از «محمد حنفیه» خواست تا او را تأیید کرده و مورد حمایت خود قرار دهد. «محمد حنفیه» هم به درخواست او پاسخ مثبت داد و از آن پس مختار گفت از طرف «محمد حنفیه» به این قیام مأموریت دارد و پیداست که این هیچ گونه دلیلی بر امامت او نیست. 🔸مرحوم مجلسی از ابن نما نقل می‌کند که انقلابیون کوفه به نزد «محمد بن حنفیه» آمدند و گفتند: مختار قیام کرده و ما را نیز فراخوانده است ما نمی دانیم مورد تأیید اهل بیت علیه السّلام هست یا نه؟ «محمد بن حنفیه» گفت ؛ اما خونخواهی خانواده ما را اگر می‌خواهید به نزد امامم و امامتان امام سجاد علیه السّلام برویم. وقتی وارد بر امام علیه السّلام شدند «محمد بن حنفیه» خبری را که برای آن آمده بودند، به امام سجادعلیه السّلام عرض کرد. امام علیه السّلام فرمودند: ای عمو! اگر غلام سیاه پوستی، به خونخواهی ما، مردم را دعوت به قیام کند، بر همه مردم واجب است که او را یاری دهند و من تو را در این کار نماینده خود قرار دادم. هر کاری صلاح می‌دانی انجام بده. پس آن‌ها خارج شدند در حالی که سخنان امام علیه السّلام را شنیده بودند و این چنین می‌گفتند: امام سجاد علیه السّلام و محمد بن حنفیه به ما اجازه قیام داده اند. 📚بحار الانوار، مجلسی، ج 45، ص 365 به نقل از ذوب النضار، ابن نما. 👌در آن زمان امام سجادعلیه السّلام در بود که نمی توانست نهضت شیعیان را مستقیماً مورد تأیید قرار دهد؛ زیرا در آن صورت از خطرهای احتمالی دشمنان در امان نبود. «محمد بن حنفیه» که پسر بزرگ امیرمؤمنان علی علیه السّلام در آن زمان بود و موقعیت مذهبی و سیاسی خاصی داشت - برای این که امام سجاد علیه السّلام را از خطر دور نگه دارد، رهبر نهضت شیعیان عراق را مورد تأیید قرار داد. از این رو «مختار» خود را وابسته به «محمد حنفیه» قلمداد کرد و این طور وانمود کرد که از او برای از قاتلان حادثه کربلا آمده است ولی هرگز او را امام نمی دانست و امامت او را ترویج نمی کرد و «محمد بن حنفیه» نیز چنین ادعایی نداشت. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌مختار در مسجد به منبر رفت و حمد خدای گفت و ثنای وی کرد و گفت: حمد خدائی را که به دوست خویش نوید پیروزی داد و به دشمن خویش وعده خذلان و خسارت. تا پایان روزگار جریان این چنین است وعده ای انجام شدنی و حکمی حتمی است، و هر که دروغ گفت، شد. ای مردم پرچمی برای ما افراشته شده و هدفی برای ما معین گشته است و ما را گفته اند پرچم را برافرازید و آن را زمین نگذارید و به سوی آن هدف بشتابید و از آن نگذرید. ما ندای دعوت کننده را شنیدیم و گفتار گوینده را گوش کردیم و چه اندازه زن و مرد از خبر مرگ و کشتن من گوش‌ها را پر کردند دور باد آن که طغیان کند و بر ستیزه برخیزد و خلاف فرمان کند و دروغ گوید و روی بگرداند. ای : در آیید و بیعت هدایت کنید که قسم به خدایی که آسمان را مانند سقف بلند برافراشت و زمین را دره‌ها و راه‌ها ساخت، پس از بیعت علی بن ابیطالب و خاندان وی، بیعتی هدایت آمیزتر و صواب تر از این بیعت نکرده اند». آنگاه مختار از منبر پایین آمد و بر روی سکو نشست. بزرگان قوم نیز آمدند دست پیش آوردند و مردم پیش رفتند و با وی بیعت کردند و او گفت: « با من بر اساس کتاب خدای و سنت پیامبر و خونخواهی اهل بیت علیه السّلام و نبرد منحرفان و دفاع از و نبرد کسی که با ما صلح کند، بیعت می‌کنید، بیعت شما را فسخ نمی کنیم و فسخ آن را از شما نمی خواهیم». و هر کس قبول می‌کرد با او بیعت می‌نمود. 📚بحار الانوار ج 45 ص 369 👌همان طور که مورخان نوشته اند، بیعتی که «مختار» از مردم گرفت، بر اساس پیروی از قرآن و سنت پیامبر و برای انتقام خون کربلا و دفاع از ستمدیدگان استوار بود. ❕چنا نکه ملاحظه می‌کنید، در این بیعت هیچ گونه مسأله خلافت و امامت کسی مطرح نشده است، نه خلافت و امامت «محمد حنفیه» و نه کس دیگری بلکه از مفاد اساس پیداست که هدف او تنها انتقام خون شهدای کربلا بوده است و از سوی دیگر طبق شیعه، «محمد بن حنفیه» از اصول اعتقادی شیعه انحراف نداشت و خود به امامت «علی بن الحسین علیه السّلام» قائل بود ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/7469 👌بنابراین «مختار» مردم را به امامت و اطاعت «محمد حنفیه» دعوت نمی کرد؛ زیرا آن‌ها مسأله انتقام و دفاع از حق مظلومان را عنوان نمودند و می‌خواستند در این باره نظر او را بدانند. هم چنین خبر «ابن نما» وقتی که «محمد حنفیه» به هیأت اعزامی فرمود: برخیزید با هم خدمت اماممان، امام «زین العابدین علیه السّلام» برویم، آن‌ها با خوشحالی پذیرفتند و اگر آن‌ها «محمد» را امام خود می‌دانستند، حتماً اعتراض می‌کردند و اگر «مختار» آن‌ها را به امامت «محمد حنفیه» فرا می‌خواند، آن‌ها هنگامی که به کوفه برمی گشتند، بدون تردید مختار را سرزنش می‌کردند که چرا ما را به امامت محمد فرا می‌خوانی در حالی که او خود حضرت سجاد علیه السّلام را امام می‌داند ولی در چنین چیزی نیست. 👌همچنین مختار چنان که بعضی ادعا کرده اند مؤسس مذهب کیسانیه نبوده است و این ادعا کاملاً باطل است؛ زیرا «محمد بن حنفیه» ادعای امامت نکرده تا «مختار» مردم را به امامت او دعوت کند و می‌دانیم «مختار» وقتی به قتل رسید که محمد بن حنفیه در قید حیات بود و مذهب هم بعد از درگذشت «محمد حنفیه» به وجود آمده است. 📚معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج 18، ص 116. ❕پیداست که این تهمت را برای بد نام و بی اعتبار نمودن مختار پس از مرگش به او زده اند و در حال حیات او از این مذهب نبوده است. 👌اساسا برخی با بررسی های مفصلی که انجام داده اند معتقدند که مذهب کیسانیه از جانب دشمنان شیعه و محمد حنفیه با هدف تشویش اذهان شیعه و بدنام کردن مختار ثقفی ایجاد شده است در حالی که نه محمد حنفیه ادعای امامت داشت و نه دعوت به امامت او می کرد . 📚الملل و النحل ، سبحانی ، ج 7 ص 40 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این شبهه معاندان را در دو نمایه زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1821 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1822
👌پاسخ این شبهه معاندان را در زیر بخوانید که در گذشته ذیل یک شبهه طولانی به آن پرداخته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1826
🤔 ❔ اهل سنت چرا دست بسته نماز میخونن؟ این کار از زمان چه خلیفه ای باب شد و دلیلش چه بود ❗️❗️ 💠💠 👌گرفتن دست چپ با دست راست، چيزى است كه استحباب آن ميان فقهاى اهل سنت مشهور است. ❕حنفیه و شافعیه و حنابله بستن دست ها را در نماز مستحب و مالکیه باز بودن دست ها را مستحب می دانند 📚الفقه علی المذاهب الخمسه ص 110 ❕با آنكه غير از مالكيه، مذاهب ديگر خيلى بالا و پايين رفته اند، ولى هيچ دليلى قانع كننده بر جواز آن در نماز ندارند، تا چه رسد به اينكه باشد. بلكه مى توان گفت دليل بر خلاف آنان است و رواياتى كه چگونگى نماز پيامبر را تبيين مى كند چه از شيعه چه از اهل سنت، از اين نكته خالى است و ممكن نيست پيامبر خدا در طول زندگى يا اغلب دوران عمر، انجام اين مستحب را ترك كرده باشد . 🔸« حافظ ابوعبداللَّه نقل كرده كه ابوحميد ساعدى گفت: آيا شما را از كيفيت نماز پيامبر آگاه كنم؟ گفتند: براى چه؟ تو كه بيش از ما و پيش از ما از آن حضرت تبعيت و همراهى نداشته اى؟! گفت: آرى. گفتند: پس بيان كن. گفت: وقتى رسول خدا به نماز مى ايستاد، را تا برابر دوش خود بالا مى آورد، سپس تكبير مى گفت تا همه اعضايش قرار و آرام مى گرفت، قرائت حمد مىكرد. تكبير مى گفت و دستها را تا برابر دوشها بالا مى آورد، سپس به ركوع مى رفت، كف دستها را بر زانوها مى گذاشت و سرش را متعادل نگه مى داشت، سر بلند مىكرد و مى گفت: سَمِعَ اللَّه لِمَن حَمِده، دستها را تا محاذى دوشها بالا مىآورد و كاملًا مىايستاد. اللَّه اكبر مىگفت و به سجود مىرفت، دستها را از پهلوهايش فاصله مىداد، سر از سجده بلند مىكرد، متمايل به روى پاى چپ مىنشست و هنگام سجود انگشتان پاها را از هم باز مىكرد، دوباره به سجده مىرفت و از سجده بر مىخاست و اللَّه اكبر مىگفت، باز هم به روى پاى چپ قرار مىگرفت، ركعت ديگر هم همين گونه عمل مىكرد. پس از دو ركعت، تكبير مىگفت و دستها را تا برابر دوشها بالا مىآورد مثل آنگونه كه در آغاز نماز داشت، بقيه نماز را نيز همين گونه انجام مىداد، در سجده آخر كه سلام در آن است، پاى چپ را عقب مىكشيد و خميده به روى پاى چپ مىنشست. همه گفتند: راست مىگويد، پيامبر خدا اينگونه نماز مى خواند. 📚سنن بيهقى: ج 2، ص 72، 73، 101، 102؛ سنن ابى داود: ج 1، ص 194؛ سنن ترمذى: ج 2، ص 98؛ مسند احمد: ج 5، ص 424 ❕بزرگان صحابه كه ابوحميد را تصديق كردند، نشانه قوت حديث و ترجيح آن بر دليلهاى ديگر است. ابوحمید واجبات و مستحبات و را ذكر كرده و سخنى از دست روى دست گذاشتن نگفته است و به او اعتراض هم نكرده اند، در حالى كه مايل بوده اند خلاف آن را بيان كنند چون در اول كار، قبول نداشتند كه او نسبت به كيفيت نماز پيامبر از آنان داناتر باشد، بلكه گفتند: راست مى گويى پيامبر چنين نماز مى خواند، و خيلى بعيد است كه آنان با آنكه زياد بودند و در مقام بحث بودند فراموش كرده باشند. 🔸در روایات ما از این عمل به عنوان یکی از اعمال یاد شده است . ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «دست هایت را در نماز نبند زیرا این عمل مجوسیان است» 📚الکافی ج3 ص299 🔶حضرت علی علیه السلام فرمود: «مسلمان دست هایش را در نماز نمی بندد و خودش را به اهل کفر شبیه نمی سازد» 📚وسائل الشیعه ج7 ص267 👌کسی که این بدعت را وارد اسلام کرد خلیفه دوم بود ، زمانی که ایران را فتح کرد دید که با بستن دستها به سینه حکام خود را احترام می کنند ، او هم گفت که از این پس ما هم باید با این عمل خدا را عبادت و احترام کنیم ، لذا تکتف و دست بستن را در نماز وارد کرد . 🔸صاحب جواهر نقل می کند ؛ « حکایت شده است که زمانی که اسرای ایرانی را به نزد خلیفه دوم بردند ، آنان به نشانه احترام دستان خود را به سینه بستند ، عمر از حکمت این کار سوال کرد ، آنان گفتند ما این عمل را به عنوان خضوع و در برابر پادشاهان خود انجام می دهیم ، عمر هم گفت چه کار خوبی است ما هم از این پس در برابر خداوند در نماز چنین می کنیم » 📚جواهر الکلام ج 11 ص 19 👌روشن شد که عمل تکتف و دست بستن در نماز خلیفه دوم بوده و از سنت های پیامبر محسوب نمی شود و چه زیبا نقل کرده اند علمای اهل سنت از پیامبر گرامی که فرمود ؛ « بدترین امور ، امور نو و تازه و بدعت است ( که در دین وارد شود ) و هر بدعتی ضلالت است و هر هم در آتش است » 📚سنن نسائی ج 3 ص 450 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman