eitaa logo
شیعه پاسخ
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
231 ویدیو
57 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
❔مگر پیامبر اسلام و امامان با بزرگواری کسانی را که به آنها بدی می کردند یا حتی آنها را فحش می دادند نمی کردند ❗️حال چگونه ما می گوییم حکم کسی که به پیامبر یا امامان فحش و دشنام دهد قتل است و بر همین اساس افرادی را القتل می دانیم ❕❕ 💠💠 👌عفو و بخشش برای کسانی می تواند صادق باشد که از روی جهل و ناآگاهی اقدام به انجام عملی زشت و شنیع می کردند ، چنانکه در گزارش های تاریخی نیز آمده است که پیامبر گرامی و امامان اهل بیت علیهم السلام در مقابل اهانت کنندگان ناآگاه خود با بزرگواری و عفو رفتار می کردند و همین سیره پسندیده در نهایت منجر به ندامت و تنبه اهانت کنندگان می شد . 📚بحار الانوار ج 46 ص 289 ❕اما آن بزرگواران در مقابل کسانی که به صورت سازمان یافته و به قصد دشمنی و تخریب اسلام ، از روی عناد و لجاجت به آنها اهانت می کردند ، با شدت عمل برخورد می کردند . 👌پیامبر گرامی در هنگام فتح مکه که فرمان عمومی را صادر کرد فرمود ؛ « تمام كوشش من اين است كه فتح مكه بدون خونريزى صورت گيرد. از اينرو، از كشتن افراد غير مزاحم بايد خوددارى كرد، ولى بايد چند نفر به نامهاى «عكرمة بن ابى جهل»، «هبّار بن الاسود»، «عبد اللّه بن سعد بن ابى سرح»، «مقيس حبابه ليثى» ، «حويرث بن نقيذ»، «عبد اللّه بن خطل»، «صفوان بن اميه، «عبد اللّه بن الزبيرى»، «حارث بن طلاطلة» و چهار زن هر كجا دستگير شوند بلافاصله گردند.» 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 409_ تاریخ الخمیس ج 2 ص 90 ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « هر کس پیامبری را مورد فحش و سب قرار دهد ، کشته می شود » 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 213 ❕و فرمود ؛ « هر کس از محمد و اهل بیت او علیهم السلام با بدی ( و دشنام ) یاد کند ، و به آنها بزند ، قتل او واجب است » 📚فقه الرضا ص 38 ❕هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام سوال کرد ؛ ❔ « نظر شما در مورد کسی که علی علیه السلام را دشنام می دهد چیست ❕امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « حلال است » 📚الکافی ج 7 ص 269 ❕این که افرادی نسبت به عملکرد پیامبر گرامی یا امامان علیهم السلام انتقادی داشته باشد و مودبانه نقد های خود را وارد کند ، و پاسخ را دریافت کند ، حکم چنین افردی قتل نیست ، اما که با عناد و دشمنی و از روی لجاجت شروع به فحاشی و نسبت به آن بزرگواران می کنند ، به هیچ عنوان شایسته عفو و بخشش نیستند . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔در ادامه شیعه به مردمان جهان اینبار نوبت رسیده به اقوامی دیگر ؛ ❕ عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن موسى بن جعفر، عن عمرو بن سعيد، عن محمد بن عبد الله الهاشمي، عن أحمد بن يوسف، عن علي بن داود الحداد، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: لا تناكحوا الزنج والخزر فإن لهم أرحاما تدل على غير الوفاء قال: والهند والسند والقند ليس فيهم نجيب يعني القندهار. ترجمه✍ علی بن داود می گوید :امام صادق فرمود : با زنان زنج ( گروهی از سوادانی ها ) و خزر ازدواج نکنید چرا که رحم آنان نشانگر عدم وفای به پیمان هست . و حضرت فرمود با هندیان و اهل سند (پاکستان) و قندهار(افغانستان) ازدواج نکنید زیرا آنها نیستند . 📙 کتاب : الفروع من الكافي نویسنده : الكليني ج : 5 ص : 352 💠💠 👌یکی از معیارها و ملاک های صحت یک روایت ، موافقت آن با قرآن کریم است چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕قرآن به صراحت هر گونه برتری نژادی و قومی و منطقه ای را کرده و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶 13 🔷پیامبر فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به » 📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162 👌بنابراین آنچه در پرسش آمده است ، چون با این اصل مسلم قرآنی برابری ندارد ، قابل قبول نمی باشد . ❕از سوی دیگر ملاک در ازدواج کردن ، دین و ایمان طرف مقابل است ، نه نژاد و ملیت و منطقه که بگوییم طرف مقابل اگر از نژاد باشد ، شایسته ازدواج کردن نیست . 🔸امام صادق علیه السلام فرمود: « با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد» 📚الکافی ج5 ص323 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اگر کسی به شما آمد که شما از اخلاق و دین او راضی بودید ، با او وصلت کنید که اگر چنین نکنید فتنه و فسادی بزرگ اتفاق خواهد افتاد » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 76 ❕در سند روایت فوق که مورد شبهه افکن قرار گرفت ، فردی به نام سهل بن زیاد آدمی قرار دارد که نجاشی در مورد او میگوید ؛ « در حدیث است و به روایات او اعتماد نمیشود و او اهل غلو و کذب بوده است» 📚رجال نجاشی ص185 ❕لذا علامه در ذیل حدیث مذکور می نویسد ؛ « بنابر مشهور این حدیث ضعیف است » 📚مراه العقول ج 20 ص 56 👌به فرض که روایت فوق باشد گفتنی است ؛ ❕این روایت و روایاتی به مضمون آن که از ازدواج کردن با مردمانی نهی می کند ، ناظر به موقعیت زمانی و مکانی آن است . ❕مثلا زمانی که امام علیه السلام مضمون فوق را در نهی از ازدواج کردن با اقوامی بیان کردند ، کسانی که به آن قوم و نژاد بودند ، به واسطه دوری از تعالیم اسلام ، از لحاظ دینی و اعتقادی و عملی دچار انحرافات عدیده ای بودند ، امام علیه السلام به جهت آنکه با ازدواج کردن با آنها ، این انحرافات فراگیر نشود ، نهی را بیان داشتند . 👌بی شک در زمان کنونی که مردمان قومیت ها و نژاد های فوق تحت سایه تعالیم اسلام به رشد فکری و فرهنگی و اعتقادی رسیده اند ، روایات نهی کننده برای آنها مصداق ندارد و ازدواج کردن با آنها بی اشکال است . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
کشور مصر در کتب شیعه ❗️ در کتبه شیعه در مورد مصر اوردن که : ▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁ ترجمه✍ يحيى بن عبد اللّه بن حسن ، در حديثى كه سند آن را به پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم رساند که می مفرمائید :«به مصر برويد؛ امّا در آن ، زياد نمانيد» و مطمئنم كه فرمود : «زيرا اقامت در آن ، بى غيرتى مى آورد» . 📓کتاب : مستدرك الوسائل نویسنده :  النوري    ج : 13  ص : 291 📝مورد بعدی اینست ؛ ترجمه✍ على بن اسباط ، از مردى :به ايشان (امام صادق عليه السلام ) در باره مصر گفتم . فرمود : «پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : براى روزى به آن جا برويد؛ امّا در آن ، زياد نمانيد» . امام صادق عليه السلام سپس فرمود : «مصر، شهر مرگ و مير است . عمرها در آن جا مقدّر مى شوند» . 📙 کتاب : الفروع من الكافي نویسنده : الكليني    ج : 5 ص : 318 🔍بنظر شما این اهانت و دشمنی با اهل مصر چی میتواند باشد ؟ 💠💠 👌مصر يكى از قديمى ترين كانون هاى تمدن بشرى است و جزء گهواره هاى تمدن محسوب مى شود. آثار تاريخى مهمى كه در آن سرزمين قرار دارد و حتى با وسايل امروز ايجاد آنها بسيار مشكل مى نمايد، گوياى اين حقيقت است كه سرزمين مصر از قديم الايّام جزو ترين كشورهاى جهان بوده است. 🔹اسناد و مدارك تاريخى نشان مى دهد مصر حتى ده قرن پيش از ميلاد مسيح، كشورى بالنده و پيشرفته بوده است؛ مدارس بزرگ، كتابخانه ها و مراكز تحقيقاتى در مصر وجود داشته و تمدن مصر و يونان در قديم به هم گره خورده و دانش هاى اين دو سرزمين با يكديگر مبادله شده است. ❕از نعمتهاى بزرگى كه خداوند به اين كشور باستانى داده رود عظيم نيل است كه آن را كشورى آباد و پربار ساخته كه اگر اين رود عظيم را از آن كشور بگيرند بخشهاى عظيمى از آن به بيابانى لم يزرع در خواهد آمد. 👌اين كشور در سال بيستم هجرت در عصر خليفه دوم به تصرف مسلمانان در آمد . از امتيازات مصر اين است كه محبّان اهل بيت و عاشقان مكتب علوى در آنجا فراوانند و حتى اهل سنّت مصر به آنها عشق مى ورزند و زيارت «رأس الحسين» و بارگاه و مدفن منسوب به حضرت زينب در آنجا زيارتگاه عمومى مردم آن سرزمين است. به سبب اهمّيّتى كه اين سرزمين داشت، اميرالمؤمنين على عليه السلام قوى ترين و آگاه ترين ياران خود را كه مالك اشتر بود براى زمامدارى آنجا برگزيد و عهدنامه مورد بحث را كه شامل ترين دستورات كشوردارى است نوشت و در اختيار او قرار داد. 📚پیام امام امیر المومنین ج 10 ص 371 ❕دو روایتی که در پرسش مورد تمسک افکن قرار گرفت ، هر دو از حیث سندی ضعیف هستند . 🔸راوی روایت اول فردی به نام احمد بن محمد بن الحضیر است که نزد علمای رجالی ( و ضعیف ) تلقی می شود . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 432 👌راوی روایت دوم نیز « » ( مردی ) معرفی شده است که معلوم نیست چه کسی آن را روایت کرده است . همین مرسل بودن سند و ناشناخته بودن راوی روایت ، دلیلی بر آن تلقی می شود . ❕حال فرض می گیریم که این روایات و آنچه به مضمون آن در مجامع روایی ما نقل شده است ، باشد ، با این وجود نیز این روایات تفسیر روشنی دارد . 🔹این روایات که از اقامت گزیدن در مصر نهی می کند از آنجا صادر شده است که مردمان در زمان صدور روایت ، از تعالیم اسلام و آداب و اخلاق پسندیده دور بودند ، لذا اهل بیت علیهم السلام شیعیان را از اقامت گزیدن در آن نهی کردند تا مبادا اخلاق و آداب ناپسند بر آنها تاثیر بگذارد ، و دنیا و آخرت آنها نابود شود ، اما زمانی که اهالی مصر آداب و اخلاق خود را عوض کرده باشند ، و به اخلاق شریعت شده باشند ، روشن است که روایات فوق برای آنها مصداق ندارد . 👌علامه می نویسد ؛ « می توان بین آیات و روایاتی که مصر را مدح می کند و آنچه آن را مذمت می کند چنین جمع کرد که وجه آن ، اختلاف احوال مردم آن در زمان های مختلف است ، در اول زمان مصر برانگیخته شدن انبیاء و صالحین بود و از بلاد مبارکه و شریف محسوب می شد ، زمانی که مردم آن تبدیل شدند به شقی ترین و ترین مردم ، این کشور به بدترین بلاد تبدیل شد ، همانطور که روز عاشوراء چنان که از برخی اخبار استفاده می شود از ایام متبرکه محسوب می شد ، اما زمانی که حسین علیه السلام در آن روز به شهادت رسید ، به نحس ترین ایام تبدیل شد » 📚بحار الانوار ج 57 ص 208 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔این که خداوند می گوید اهل کتاب باید با خواری و ذلت به مسلمین جزیه دهند چگونه با اسلام جور در می آید که اسلام اهل کتاب را دشمن و واجب القتل نمی داند ❗️❗️ 💠💠 👌قرآن به روشنی دستور به همزیستی مسالمت آمیز با اهل کتاب می دهد و می فرماید ؛ «خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که با شما نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد .تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند و کسانی که به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنها رابطه دوستی داشته باشد ستمگر است» 🔷ممتحنه 8 و 9 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ «هر كس بر غير مسلمانى كه پيمان (دوستى و همزيستى) با مسلمانان دارد ستم كند، يا به او بيش از توان و قدرتش نمايد در روز قيامت، من خودم طرف حساب او هستم، و حقّ او را مطالبه مى كنم » 📚فتوح البلدان ص 167 ❕علی علیه السلام در فرمان معروف به مالك اشتر مى فرمايد: «قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و كن و همچون حيوان درّنده اى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى؛ زيرا آنها دو گروه اند ؛ يا برادر دينى تواند يا انسانى همانند تو» 📚نهج البلاغه نامه 53 👌 تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره همزيستى محبّت آميز نسبت به غيرمسلمانان پيدا نمى شود و با توجّه به اينكه على عليه السلام در اين فرمان اين محبّت و مدارا و رحمت و لطف را وظيفه حكومت اسلامى مى شناسد، تكليف افراد يك جامعه در مقابل يكديگر كاملًا روشن مى شود. ❕جهت آگاهی بیشتر در رابطه با دستورات اسلام به حسن معاشرت با غیر مسلمین زیر را مطالعه کنید ؛ 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1378 ❔حال آنچه مورد سوال واقع شده است این تعبیر است که خداوند می فرماید ؛ « حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ » « ( اهل کتاب باید )جزيه را به دست خود با و تسليم بپردازند. » ( توبه 29) 👌جزية از ماده جزاء به معنى مالى است كه از غير مسلمانان كه در پناه حكومت اسلامى قرار مى گيرند گرفته مى شود و اين نامگذارى به خاطر آن است كه آن را به عنوان جزاء در برابر حفظ مال و جانشان به حكومت اسلامى مى پردازند که جهت آگاهی بیشتر در مورد فلسفه نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1377 ❕صاغر از ماده به معنى كسى است كه به كوچكى راضى شود و منظور از آن در آيه فوق آن است كه پرداختن جزيه بايد به عنوان خضوع در برابر آئين اسلام و قرآن بوده باشد، و به تعبير ديگر نشانه اى براى همزيستى مسالمت آميز و قبول موقعيت يك اقليت سالم و محترم در برابر اكثريت حاكم بوده باشد. 🔸و اينكه بعضى از مفسران آن را به عنوان تحقير و و اهانت و سخريه اهل كتاب كرده اند، نه از مفهوم لغوى كلمه استفاده مى شود و نه با روح تعليمات اسلام سازگار است و نه با ساير دستوراتى كه در باره طرز رفتار با اقليتهاى مذهبى به ما رسيده است تطبيق مى كند. 👌 تعبير به « هُمْ صاغِرُونَ » يك اشاره اجمالى به شرائط ذمه است، كه آنها فى المثل در محيط اسلامى دست به بر ضد مسلمانها نزنند، با دشمنان آنها همكارى نكنند، در راه پيشرفتهايشان سد و مانعى ايجاد ننمايند، زيرا اين امور با روح خضوع و تسليم و همكارى سازگار نيست. 📚تفسیر نمونه ج 7 ص 355 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🔸ادامه 👇 ❕بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان او قیامى مسلحانه به راه مى افکند، وى به سهولت مى توانست آن را در افکار عمومى یک اختلاف و کشمکش بر سر قدرت و حکومت معرفى کند، نه قیام حق در برابر باطل 📚 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش، چاپ بیست و سوم، ص 147 👌از سوی دیگر يزيد براساس تعليمات مسيحيّت پرورش يافته بود وقلباً به آن تمايل داشت واز طرفي جواني ناپخته، شهوت پرست، ، خوشگذران، عياش، فاقد دور انديشي واحتياط بود . 📚مروج الذهب ج 3 ص 77 🔸تفاوتي كه پدر با پسر داشت، در اينجا بود كه پدر به ظاهر پاي بند به اسلام بود، ولي فرزند او پس از رسيدن به حكومت نتوانست حتي به صورت ظاهر خود را ديندار وبا ايمان بنمايد ، وي آشكارا مقدّسات اسلامي را زير پاي مي‌گذاشت ودر راه ارضاي شهوات خود از هيچ چيز فرو گذار نكرد. رسماً شراب مي‌خورد ودر شب نشيني‌ها وبزم‌هاي اشرافي به باده گساري مي‌پرداخت وبي باكانه اشعاري مي‌سرود كه ترجمه آنها چنين است: «ياران هم من برخيزيد! وبه نغمه مطربان خوش آواز گوش دهيد وپياله‌ها را پي در پي سركشيد، نغمه دلپذير ساز وآواز، مرا از نداي اللّه اكبر واز شنيدن بانگ اذان باز مي‌دارد ومن حاضرم حوران بهشتي را با نيم خورده ظرف شراب عوض كنم». 📚تذکره الخواص ص 291 👌هم اوعلناً به مقدّسات اسلام مي‌كرد، گرايش خود را به آيين مسيحيت پنهان نمي داشت ومي گفت: «اگر شراب در آيين احمد حرام است تو آن را به آيين مسيح بن مريم بنوش» . 📚تتمه المنتهی ص 43 ❕دربار يزيد، كانون فساد وگناه بود وآثار شوم آن حتي به اماكن مقدسي همچون مكّه و مدينه رسيده بود . 📚مروج الذهب ج 3 ص 77 ❕در اين هنگام بود كه حسين بن علي (عليه السلام) شرايط را براي انقلاب و نهضت كاملاً آماده ديد، زيرا ديگر مزدوران بني اميه نمي توانستند هدف‌هاي قيام حسين بن علي (عليه السلام) را در افكار دگرگونه جلوه دهند وآن را كشمكشي بر سر قدرت وسلطه قلمداد كنند، زيرا توده‌ها به چشم خود مي‌ديدند كه رفتار حكومت بر ضد موازين ديني وتعاليم الهي است وهمين مطلب مجوّز آن بود كه حسين (عليه السلام) ياران راستين اسلام را از گوشه وكنار جهان پيرامون خود فرا خواند وبر ضد حكومت قيام كند; قيامي كه هدف از آن احياء اسلام و سنن ديني، نه تصاحب خلافت وقدرت بود. پس از شهادت حسن بن علي (عليه السلام) در سال پنجاه هجري، شيعيان عراق جنبش خاصي از خود نشان دادند وبا حسين (عليه السلام) به مكاتبه پرداختند واز امام درخواست كردند كه معاويه را از حكومت خلع كند ، امام در پاسخ آنان ياد آور شد كه او با معاويه عهد وپيماني دارد ونمي تواند آن را بشكند. 📚حیاه الامام الحسین ج 2 ص 229 👌پس از درگذشت معاويه، امام حسين (عليه السلام) در نيمه رجب سال شصت، وقتي موانع شرعي را منتفي ديد وشرايط را براي مفيد وسازنده آماده تشخيص داد، در پاسخ دعوت مردم عراق حرکت قیام را آغاز کرد . 📚نگاهی به زندگانی امامان معصوم ، سبحانی ، ص 127 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا راست است که پیامبر فرموده است اگر زن و الاغ و سگ در مقابل نماز گزار رد شوند نماز او باطل است ❕آیا این به زن نیست که او را همسطح سگ و الاغ قرار داده است ❕❕ 💠💠 👌روایتی در منابع اهل سنت به نقل از عایشه آمده است که او نقل می کند ؛ « سگ و الاغ و زن نماز را باطل می کنند در صورتی که در نماز گزار قرار گیرند » 📚صحیح مسلم ج1 ص366 👌این روایت در منابع اهل سنت آمده است و از نظر ما مردود است . ❕راوی آن است که متهم به کذب و دروغگویی است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « سه تن بودند که پیوسته بر پیامبر دروغ می بستند که آنان ابوهریره و انس بن مالک و زن بودند » 📚الخصال ج1 ص190 👌علامه مجلسی تصریح می کند که منظور از زنی که بر پیامبر دروغ می بست است . 📚بحار الانوار ج2 ص217 ❕در روایات ما آمده است در هر صورت قرار گرفتن زن در مقابل یا پشت سر یا جنب نماز گزار سبب بطلان نماز او نمی شود ، مگر در صورتی که زن در حال نماز خواندن باشد و فاصله با مرد را رعایت نکرده باشد . 📚وسایل الشیعه ج5 ص121 باب 4 ❕از امام صادق علیه السلام سوال شد در صورتی که مرد نماز بخواند و در مقابل او زنی باشد آیا نماز او باطل می شود ؟ 👌امام فرمود؛ « در صورتی که زن نشسته یا ایستاده یا خوابیده در مقابل او باشد و نماز نخواند ، بی اشکال است » 📚التهذیب ج2 ص231 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
1⃣ 🤔 ❔یکی از دوستانم برخی از اشعار مولانا را برام فرستاد که از ظاهر شعر اینطور بود که داره به شیعیان میکنه یه برنامه از اقای قرائتی هم دیدم که نسبت به شعر موسی و شبان به شدت انتقاد داشت میخواستم بدونم اگه تفکرات مولانا مشکل داره و بر خلاف شیعه هست چرا در کتب درسی و تفسیر بعضی از مسائل دینی از اشعار مولانا استفاده میشه❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که مولوی در مثنوی بارها و بارها به شیعیان وعقاید شیعیان توهین و جسارت داشته است و عقاید باطل و بی اساس خود را بارها با مختلف بیان داشته است . ❕مولوی در فرازهایی از مثنوی با مدح و تمجید از خلفای اهل سنت که از بزرگترین ظالمین به اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، انحراف و دوری خود را از مکتب اهل بیت بیان کرده است . ❕شم احمد بر ابوبكرى زده * او زيك تصديق صدّيقى شده 📚« دفتر اوّل ، 2688 » ❕و باز گويد : ديد صدّيقش بگفت اى آفتاب * نى ز شرقى نى ز غربى خوش بتاب 📚« دفتر اوّل ، 2367 » ❕در جاى ديگر گويد : چون ابوبكر آيت توفيق شد * با چنان شه صاحب و صدّيق شد چون عمر شيداى آن معشوق شد * حقّ و باطل را چو دل فاروق شد « دفتر دوّم ، 922 » ❕و باز درباره عثمان گويد : چون كه عثمان آن عيان را عين گشت * نور فائض بود ذوالنورين گشت « دفتر دوّم ، 922 » ❕و در جاى ديگر گويد : چون كه فاروق آينه اسرار شد * جان پير از اندرون بيدار شد . 📚« دفتر اوّل ، 2208 » 👌بايد دانست كه صدّيق و فاروق و ذوالنورين به ترتيب از القاب خليفه اول و دوّم و سوم در نزد اهل سنّت و جماعت است ، اگر چه به عقيده شيعه لقب صدّيق اعظم و فاروق اكبر از القاب اميرالمؤمنين على ( عليه السلام ) است. ❕مثنوی شیعیان را به خاطر عزاداری بر امام حسین علیه السلام چنین می کند ،؛ 👌در عنوان مثنوی چنین آمده است ؛ « تشبيه مغفلى كه عمر ضايع كند و در نزع بيدار شود به ماتم اهل حلب . . . » ( دفتر ششم شماره 777 به بعد ) [ در برگزارى مراسم عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) در روز عاشورا ] ❕روز عاشورا همه اهل حلب * باب انطاكيه اندر تا بشب گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم * ماتم آن خاندان دارد مقيم تا به شب نوحه كنند اندر بكا * شيعه عاشورا براى كربلا 👌 تا آنجا كه سرايد : ❕گفت آرى ليك كو دور يزيد * كى بُدست آن غم چه دير اينجا رسيد 🔰سپس گويد : 👌پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان * زانكه بد مرگيست اين خواب گران روح سلطانى ز زندانى بجست * جامه چون دريم و چون خائيم دست چونكه ايشان خسرو دين بوده‌اند * وقت شادى شد چو بگسستند بند تا آخر . ❕اهل شهر حلب از قديم شيعه و داراى علماء و محدثين بزرگ و قضات و فقهاء بوده و به فراست مشهور و در مراسم تشيع آزادى داشتند . ❕مثنوى هم در قونيه كه نزديك حلب است اقامت داشته و چند سالى هم در حلب بوده ، و احتمالاً مراسم عزادارى عاشورا را ديده و برايش گران تمام شده ، و لذا عزادارى اهل حلب را مطرح كرده و به عنوان غفلت آورده و به عرفان پرداخته است . 📚نقدی بر مثنوی ص222 ❕مثنوی با کافر دانستن حضرت ابوطالب به شیعیان بزرگترین جسارت را می کند ؛ « خود يكى بوطالب آن عمّ رسول * مى نمودش شنعه عريان مهول گفتش اى عم يك شهادت تو بگو * تا كنم با حق خصومت بهر تو گفت ليكن فاش گردد از سماع * كلّ سر جاوز الاثنين شاع ليك گر بوديش لطف ماسبق * كى بدى اين بد دلى با جذب حق الغياث اى تو غياث المستغيث * زين دو شاخه اختيارات خبيث 📚مثنوی دفتر ششم 195 👌علاّمه بزرگ مرحوم ملاّ محمّد باقر مجلسى عليه الرحمة ، در اواخر كتاب « عين الحياة » فارسى كلماتى در ردّ صوفيه دارد ، تا آنجا كه مى فرمايد : «در هيچ صفحه‌اى از صفحات مثنوى نيست كه اشاره به جبر ، يا وحدت وجود ، يا سقوط عبادات يا غير اينها از اعتقادات نكرده باشد» 📚عین الحیاه ص271 👌به هر حال انحرافات مولوی بیش از آنچه ذکر شد می باشد که اگر دوستان تمایل داشته باشند می توانیم بیشتر در این رابطه بحث کنیم اما این انحرافات مانع از آن نمی شود که از اشعار او در مواردی که خلاف مسلمات نیست استفاده کنیم چرا که علی علیه السلام فرمود ؛ « حکمت را بگیرید و لو از اهل » 📚بحار الانوار ج2 ص99 👌اما روشن است که ترفیع مولوی به این که عارف حقیقی به خداوند و از جمله مقربین درگاه الهی است و مانند این تعابیر ، خلاف واقع است که شایسته است شیعیان از چنین تعابیری در مورد او استفاده نکنند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.