#سفاهت_زنان
🤔#پرسش
❔آیا حقیقت دارد که اسلام می گویند زنان #سفیه و نادان هستند و نباید اموال خود را به آنان داد ❕❕می گویند در قرآن سوره نساء هم آمده است که زنان سفیه هستند و نباید اموال خود را به آنها داد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آیه ای که مورد شبهه و اشکال قرار گرفته است این آیه شریفه است که می فرماید ؛
« و اموال خود را كه خداوند #وسيله قوام زندگى شما قرار داده به دست سفيهان ندهيد و از آن، به آنها روزى دهيد، و لباس بر آنها بپوشانيد و سخن شايسته به آنها بگوئيد _ و يتيمان را بيازمائيد تا هنگامى كه به حد بلوغ برسند، (در اين موقع) اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد اموالشان را به آنها بدهيد» ( نساء 5_ 6)
👌آيات فوق متمم بحثهاى مربوط به #يتيمان است كه در آيات پيش سخن از آنها به ميان آمده است که می فرماید اموال و ثروتهاى خود را به دست افراد سفيه نسپاريد و بگذاريد در مسائل اقتصادى رشد پيدا كنند تا اموال شما در معرض مخاطره و #تلف قرار نگيرد.
❕راغب در كتاب مفردات ميگويد ؛ سفه در اصل يك نوع كم وزنى و سبكى بدن است بطورى كه به هنگام راه رفتن تعادل حفظ نشود، و به همين جهت به افسار كه ناموزون است و دائما در حال حركت است" سفيه" گفته ميشود، و سپس به همين تناسب در افرادى كه رشد #فكرى ندارند بكار رفته است خواه سبكى عقل آنها در امور مادى باشد يا در امور معنوى.
🔹ولى روشن است كه منظور از #سفاهت در آيه فوق عدم رشد كافى در خصوص امور مالى است به طورى كه شخص نتواند سرپرستى اموال خود را به عهده گيرد، و در مبادلات مالى منافع خود را تامين نمايد، و باصطلاح كلاه سرش برود، شاهد بر اين سخن آيه دوم است كه ميگويد:« اگر آنها ( یتیمان )را رشيد يافتيد #اموالشان را به دست آنها بسپاريد»
❕بنابراین آیه فوق در رابطه با اموال یتیمان است که توصیه می کند تا زمانی که آنها به رشد #عقلی نرسیده اند ، اموالشان به آنها باز گردانده نشود .
🔹در تفسیر #المیزان چنین آمده است ؛
« مطلب قابل توجه اينكه بحث آيه شريفه در زمينه اموال يتيمان است كه دستور مى دهد اولياى يتيمان اداره امور آنان را به #عهده بگيرند و اموال آنان را رشد بدهند، همين معنا قرينه اى است بر اين كه مراد از كلمه سفها سفيهان از ايتام مى باشند»
📚ترجمه تفسیر المیزان ج 4 ص 270
❕در اينجا يك سؤال پيش مى آيد و آن اينكه اگر آيه در مورد اموال يتيمان است چرا" اموالكم" (#ثروتهاى شما) مى گويد: نه،" اموالهم" (ثروتهاى آنها)؟
👌ولى ممكن است نكته اين تعبير بيان اين مسئله مهم #اجتماعى و اقتصادى باشد كه اسلام همه افراد جامعه را يكى ميداند، بطورى كه مصلحت و منفعت يك فرد نمى تواند از منافع جدا باشد، همچنين زيان يك فرد عين زيان يك جامعه است. بنا بر اين به خاطر همين موضوع به جاى" ضمير غائب"" ضمير مخاطب" قرار داده شده، يعنى اين اموال در #حقيقت فقط متعلق به ايتام نيست، بلكه به شما هم مربوط است، و اگر زيانى به آن متوجه شود بطور غير مستقيم متوجه شما شده است، لذا در نگهدارى آن بايد مراقبت كامل داشته باشيد.
🔸در باره اين تعبير تفسير ديگرى هم هست و آن اينكه مقصود از اموالكم اموال خود سرپرستان است نه اموال #يتيمان، يعنى اگر شما ميخواهيد به افراد يتيم كه هنوز رشد كافى نيافته اند كمك كنيد شايد تحت تاثير عواطف حساب نشده اموالى بدست آنها بسپاريد و آنها را به كارهايى بگماريد كه از آنها ساخته نيست، بلكه به جاى اين كار غير عاقلانه بهتر اين است كه غذا و لباس و مسكن آنها را تامين كنيد تا بالغ و رشيد شوند.
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 269
🔰ادامه #پاسخ 👇👇👇
@Rahnamye_Behesht
👌به هر حال در این سوره چند پیشگویی مهم دیده می شود .
🔸نخست اينكه مى فرمايد: «ما خير كثير به تو عطا كرديم» اگر چه «اعْطَيْناكَ» به صورت فعل ماضى است؛ ولى ممكن است از قبيل مضارع قطعى باشد كه به شكل فعل ماضى بيان شده است.
👌اين خير كثير در #حقيقت تمام پيروزى هايى را كه نصيب پيامبر شد و به هنگام نزول اين سوره در مكه قابل پيش بينى نبود، شامل مى شود.
❕مخصوصاً با توجه به شأن نزولها، و با توجه به واژه «ابْتَر» كه دشمنان آن را بر پيامبر اطلاق مىكردند، يك مصداق روشن اين خير فراوان همان فرزندان و نسل برومند او است كه همگى از تنها دخترش فاطمه زهرا عليها السلام در سرتاسر كره زمين گسترش يافتند و به گفته بعضى، امروز جهان را پر كردند و اين چيزى است كه در آن زمان قابل پيش بينى نبود.
🔸جمعى از مفسران اهل سنّت نيز صريحاً به اين موضوع، اشاره كرده اند. از جمله: فخررازى، سوّمين قولى را كه در تفسير كوثر نقل مىكند، همان اولاد و فرزندان او است، مىگويد: «به اين دليل كه اين سوره در پاسخ كسانى نازل شد كه او را به نداشتن فرزند مذكّر، مذمّت مى كردند، پس مفهومش اين است خداوند نسلى به او عطا مىكند كه در طول قرون و اعصار، باقى مىماند، اين همه از اهل بيت عليهم السلام را كشتند ولى عالم از آنها پر است، در حالى كه از بنى اميّه كسى كه قابل اعتنا باشد در جهان باقى نمانده است، و #چقدر در ميان فرزندان آن حضرت، از بزرگان علماء مانند: حضرات باقر و صادق و كاظم و رضا عليهم السلام و محمد نفس زكيه و امثال آنها ديده مىشود.»
📚تفسیر فخر رازی ج 32 ص 124
👌در تفسير روح المعانى نيز آمده است كه: «بعضى از مفسران گفته اند كه:
" منظور از كوثر فرزندان و اولاد آن حضرت است، زيرا اين سوره به عنوان رد كسانى است كه به آن حضرت، عيب مى نهادند و او را ابْتَر مى خواندند و بحمدالله امروزه چنان فرزندان او فزونى يافته اند كه سراسر كره زمين را پر كرده اند".»
📚روح المعانی ج 3 ص 245 چاپ دار احیاء التراث العربی لبنان
🔹از سوى دوم خبر مى دهد كه دشمنان او ابتر و بلاعقب خواهند بود؛ اين پيشگويى نيز تحقق يافت و دشمنان آن حضرت، چنان تار و مار شدند كه امروز اثرى از آنها باقى نمانده است. ابوسفيان و فرزندانش و دودمان بنى اميه كه از دشمنان سر سخت اسلام بودند كه بعضى به مقابله با پيامبر و بعضى به مقابله با فرزندان او برخاستند، روزى آنقدر جمعيت داشتند كه خويشاوندان و فرزندان و تعداد فاميل آنها از شماره بيرون بود ولى امروز اگر چيزى از آنها هم باقى مانده باشد هرگز شناخته شده نيست.
👌آلوسى در روح المعانى مىگويد: «معناى ابتَر آن است كه بازمانده اى نداشته باشد، نه فرزندانى و نه نام نيكى، و اين درباره دشمنان پيامبر صلى الله عليه و آله صادق است، اما او فرزندان و نام نيك و آثار فضلش، تا روز قيامت بلكه در خود قيامت نيز باقى مانده و مى ماند.»
📚همان مدرک ص 247_ پیام قرآن ج 8 ص 328
❕در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز آمده است که سوره فوق در پاسخ به دشمن پیامبر نازل شد که پیامبر را ابتر می دانست ( که با تولد فاطمه مرضیه سلام الله علیها ) ادعای او #نقش بر آب شد .
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 5 ص 777
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#خنده_گریه_به_دست_خدا
🤔#پرسش
❔ در جایی از قرآن اومده که ما انسان ها دارای اختیار هستیم اما در جاهای دیگری از قرآن آمده که ما هر کاری میکنیم به خواست خداست مثل آیه وانه هو اضحک و ابکر ۴۳ نجم . خدا میخواد که ما بخندیم و گریه کنیم
خب این با اختیار انسان منافات نداره و وجود بهشت و جهنم نقض نمیشه چون اگه اختیار از ما نباشد پس گناهان ماهم خدا میخواد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ا ختيار و آزادى انسان، واقعيّتى مسلّم و آشكار است، و انسان از راههاى #گوناگون مىتواند آن را درك كند ؛
🔸الف ؛ وجدان هر انسانى #گواهى مىدهد كه او در تصميمگيريهاى خود مىتواند يكى از دو طرف فعل يا ترك را برگزيند، و اگر كسى در اين درك بديهى ترديد كند، هيچ #حقيقت بديهى را نبايد پذيرا شود.
🔸ب - ستايشها و نكوهشهايى كه در جوامع بشرى - اعم از دينى و غير دينى - نسبت به اشخاص مختلف انجام مىگيرد، نشانۀ آن است كه فرد ستايشگر يا نكوهشگر، شخص فاعل را، در كارهاى #خويش مختار تلقى مىكند.
🔸ج - چنانچه اختيار و آزادى انسان ناديده گرفته شود دستگاه شريعت نيز لغو و بىثمر خواهد بود. زيرا اگر هر انسانى ناگزير است همان راهى را بپيمايد كه قبلا براى او مقرر گرديده و نمىتواند سر #سوزنى از آن تخطى نمايد، در آن صورت، امرونهى، وعد و وعيد، و پاداش و كيفر هيچگونه معنى نخواهد داشت
🔸د - در طول تاريخ پيوسته انسانهايى را مىبينيم كه درصدد اصلاح فرد و جامعۀ بشرى بودهاند، و در اين راه برنامهريزيهايى كرده و نتايجى گرفتهاند.بديهى است اين امر با #مجبور بودن انسان سازگار نيست، زيرا با فرض جبر همۀ اين تلاشها بيهوده و عقيم خواهد بود.اين شواهد چهارگانه، اصل اختيار را حقيقتى مستحكم و غير قابل ترديد مىسازد.
📚منشور عقاید امامیه ، سبحانی ص 90
❕آنچه مورد اشکال قرار گرفته است ، آیاتی در سوره #نجم است که می فرماید ؛
« همه امور به پروردگارت باز مى گردد؟_ و اينكه او است كه مى خنداند و مى گرياند! و او است كه مى ميراند و زنده مى كند. و او است كه دو زوج مذكر و مؤنث را مى آفريند _ از نطفه اى كه خارج مى شود (و در رحم مى ريزد) و اينكه بر خدا است ايجاد #عالم ديگر (تا عدالت اجرا گردد)._و اينكه او است كه بى نياز مى كند، و #سرمايه باقى مى بخشد. »
🔸نجم 43_48
👌اين چند آيه در حقيقت بيان جامع و توضيح #جالبى است براى مساله انتهاى همه امور به ربوبيت و تدبير پروردگار، زيرا مى گويد مرگ و #حيات شما به دست او است، تداوم نسلها از طريق آفرينش زوجين نيز به تدبير او است همچنين تمام حوادثى كه در طول زندگى انسان رخ مى دهد از ناحيه او است، او مى گرياند يا مى خنداند، مى ميراند يا زنده مى كند، و به اين ترتيب سر رشته زندگى از آغاز تا انجام همه به ذات پاكش منتهى مى گردد.
❕در حديثى مفهوم خنده و گريه در اين آيه توسعه داده شده و در تفسير آن چنين مى گويد ؛ « خداوند آسمان را با باران مى گرياند، و زمين را با گياهان مى خنداند »
📚تفسیر القمی ج 2 ص 339
👌قابل توجه اينكه از ميان تمام افعال انسان روى مساله خنده و گريه تكيه شده است، چرا كه اين دو #وصف مخصوص انسان است، و در جانداران ديگر يا اصلا وجود ندارد و يا بسيار نادر است.
❕چگونگى فعل و انفعالها و دگرگونيهايى كه در جسم انسان به هنگام خنده و گريه رخ مى دهد، و ارتباط آنها با دگرگونيهاى روحى بسيار پيچيده و شگفت انگيز است و در مجموع مى تواند آيت روشنى از آيات مدبريت حق باشد، علاوه بر تناسبى كه اين دو با مساله حيات و مرگ دارند.
❕و به هر حال انتهاى تمام امور به تدبير و ربوبيت خداوند منافاتى با اصل اختيار و آزادى اراده انسان ندارد، چرا كه اختيار و آزادى نيز از ناحيه او است و منتهى به او مى گردد . استناد خنده و گریه انسان هم به خداوند مانعی ندارد چرا كه هدف بيان علة العلل و خالق اين #غرائز و احساسات است.
📚تفسیر نمونه ج 22 ص 557
❕خلاصه آنکه آیات فوق ، مواردى از منتهى شدن خلقت و تدبير به خداى سبحان را بر مى شمارد، و سياق در همه اين آيات سياق انحصار است، مى فهماند كه ربوبيت منحصر در خداى تعالى است. و براى او شريكى در ربوبيت نيست، و اين انحصار منافات با وساطت اسباب طبيعى و يا غير طبيعى در آن امور ندارد. مانند واسطه بودن مسرت و اندوه #درونى و اعضايى كه اين مسرت و اندوه را نشان مى دهد در تحقق خنده و گريه، و يا واسطه شدن اسباب طبيعى و غير طبيعى متناسب در احياء و اماته، و در خلقت نر و ماده، و پديد آمدن غنى و فقر، و يا نابود كردن امتهاى هالك، چون وقتى اين اسباب هم همه مسخر امر خدا باشند و هيچ استقلالى از خود نداشته و از ما فوق خود منقطع نباشند، قهرا وجود آنها و آثار وجوديشان و آنچه كه بر آنها مترتب مى شود ملك خداى تعالى خواهد بود، و كسى و چيزى شريك خدا در اين ملك نيست.
📚ترجمه تفسیر المیزان ج 19 ص 78
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#موسی_و_لخت_دویدن_بین_مردم
🤔#پرسش
❔یکی از ملحدین می گفت در روایات شما آمده است که موسی نبی #لخت به دنبال سنگی می دوید و همگان عورت او را دیدند و قرآن نیز به این #واقعه اشاره می کند ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌روایتی است ک در کتب اهل سنت به نقل از ابوهریره و او از پیامبر اسلام آمده است که می فرماید ؛
«موسی مردی با حیا بود که پیوسته سعی می کرد هر چه بیشتر بدن
خود را از انظار بپوشاند، و به همین جهت چیزی از پوست بدن او دیده نمی شد، و برخی از بنی اسرائیل که می خواستند او رابیازارند گفتند:
❕علت این سعی و مواظبت بسیار، چیزی جز این نمی تواند باشد که عیبی مانند برص و پیسی در پوست بدن او است و یا فتقی در بیضه دارد و یا آفت دیگری در بدن او است و گرنه اینقدر مواظبت در پوشاندن بدن خود نمیکرد.
👌 چون خدا اراده فرمود که #موسی را از این گفتار اینان تبرئه فرماید روزی موسی با خود خلوت کرد و جامه اش را روی سنگ گذارد و غسل کرد، و چون از غسل فارغ شد بسراغ جامه اش آمد تا برگیرد ، در اینوقت سنگ شروع به فرار و دویدن کرد، و موسی که چنان دید عصای خود را در دست گرفت و بدنبال سنگ #روان شد و پیوسته می گفت:
❕جامه ام را ای سنگ! جامه ام را ای سنگ! -یعنی جامه ام را واگذار و برو و هم چنان بیامد تا به گروهی از بنی اسرائیل رسید و آنها موسی را #برهنه مشاهده کرده و دیدند که از نظر خلقت و اندام بهترین خلقت را داشته و هیچ نقصی در خلقت ندارد، و بوسیله خداوند او را از آنچه گفته بودند تبرئه کرد...
👌در اینوقت سنگ ایستاد و موسی جامه اش را برگرفت و پوشیدو شروع کرد با عصای خود به زدن آن سنگ، و بخدا سوگند که اثر شش یا هفت ضربه موسی به روی سنگ باقی ماند »
📚صحیح مسلم ج1 ص267
📚صحیح بخاری ج3 ص1249
👌این #عده می گویند این آیه قرآن که می فرماید ؛
« ای کسانی که ایمان آورده اید همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او می گفتند مبرا ساخت و او نزد خداوند آبرومند (و گرانقدر ) بود » (احزاب 69) مربوط به همین جریان است .
👌این جریان در روایتی ازکتب #شیعه نیز نقل شده است .
❕در تفسیر قمی از امام صادق علیه السلام نقل شده است ؛
« بنی اسرائیل می گفتند که موسی آنچه را که مردان دارند ، ندارد ، چرا که موسی زمانی که می خواست غسل کند به موضعی می رفت که هیچ احدی از مردم او را نمی دید ، روزی داشت در کنار نهری غسل می کند و لباسش را بر سنگی گذاشته بود ، خداوند به سنگ امر کرد که از او دور شود ، ( موسی نیز لخت به دنبال آن دوید ) و بنی اسرائیل فهمیدند آنچه درباره موسی می گفتند اشتباه است »
📚تفسیر قمی ج2 ص197
💠به نظر ما این جریان از اساس #باطل و غیر قابل قبول است .
❕بی شک لخت ظاهر شدن در بین مردم سبب تضعیف جایگاه نبوت و تنفر و دوری مردم از فرد نبی می باشد که قابل قبول نمیباشد . خصوصا آنکه دویدن دنبال سنگی که درک و شعور ندارد و ندا دادن به این که ای سنگ لباسم را بده و حتی زدن یک سنگ بی جان اموری است که هیچ عاقلی چنین کارهایی را نمی کند چه برسد به حضرت موسی علیه السلام.
❔آیا #عقلا نمی گویند که بهتر بود موسی به جای دویدن به دنبال سنگ و لخت ظاهر شدن در بین مردم ، همانجا می ماند و پوششی برای خود تهیه می کرد تا آبرویش به نزد مردم نرود ❕
🔰به هر حال این جریان مورد قبول ما نمی باشد چرا که اهل سنت این جریان را به نقل از #ابوهریره نقل می کنند که او فردی کذاب و دروغگو به رسول خدا بوده است .
📚بحار الانوار ج2 ص217
👌روایتی هم که از شیعه نقل شد ، #مرسل بوده و قابل استناد نمی باشد .
❕آیه شريفه مذکور نیز يك حكم كلى و #جامع را بيان مى كند، زيرا بنى اسرائيل از جنبه هاى مختلف موسى را ايذاء كردند، و خداوند نیز موسی را از آن اذیتها حفظ کرد ، مانند آنچه که طبق روايتى موسى و هارون بر فراز كوه رفتند و هارون بدرود حيات گفت، شايعه پراكنان بنى اسرائيل مرگ او را به موسى نسبت دادند، خداوند #حقيقت امر را روشن ساخت و مشت شايعه سازان را باز كرد و یا چنان كه مشروحا در ذيل آيات سوره" قصص" آمده است ، قارون" حيله گر براى اينكه تسليم قانون زكات نشود، و حقوق مستمندان را نپردازد، توطئه اى چيد كه #زن بدكاره اى در ميان جمعيت برخيزد و موسى را متهم به روابط نامشروع با خود كند كه به لطف الهى نه تنها اين توطئه مؤثر نيفتاد بلكه همان زن به پاكى موسى و توطئه قارون گواهى داد و مانند آنکه گروهى از دشمنان موسى او را متهم به سحر و جنون و دروغ بستن بر خدا كردند، اما خداوند به وسيله معجزات باهرات او را از اين نسبتهاى ناروا مبرا ساخت.
📚تفسیر نمونه ج17 ص444
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht