eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
202 ویدیو
45 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
❔برخی شبهه می کنند دعایی که امروزه در سجده آخر نماز می خوانند « یا ولی العافیه اسالک العافیه عافیه الدنیا و الاخره » « یا لطیف ارحم عبدک الضعیف » سند روایی ندارد و بدعت است ❗️آیا دارد ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که سجده کردن برای پرودگار و طول دادن سجده دارای ارزش و اهمیت فراوانی است تا جایی که امام علیه السلام فرمود ؛ « بنده زمانی که سجده می کند و سجده خود را طولانی می کند ، ابلیس ندا می دهد وای ، این بندگان خدا را اطاعت می کنند اما من عصیان کردم و برای خدا سجده می کنند اما من از ابا کردم » 📚الکافی ج 3 ص 264 ❕از سوی دیگر دعا کردن در هنگام سجده و طلب و درخواست از خداوند برای حوائج دنیوی و اخروی مورد تاکید روایات قرار گرفته است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « در سجده برای دنیا و آخرتت کن زیرا خداوند ، رب دنیا و آخرت است » 📚الکافی ج 3 ص 323 🔸عبد الله بن هلال می گوید نزد امام صادق علیه السلام از زیان های مالی ام شکایت کردم . امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « بر تو باد به دعا کردن برای حوائج ( دنیوی و اخروی ات ) در حال سجده زیرا قرب و نزدیکی به خداوند در حالت می باشد » 📚وسائل الشیعه ج 6 ص 371 🔹در نقل دیگری آمده است که امام صادق علیه السلام در هنگام سجده تقاضای عفو و خداوند را می کرد . 📚بحار الانوار ج 86 ص 216 💠بنابراین دعاهایی که امروزه در هنگام سجده آخر نماز گفته می شود ؛ « یا ولی العافیه ، اسالک العافیه ، عافیه الدنیا و الاخره » ، « یا لطیف ، ارحم عبدک الضعیف » مصداق عمل به روایات است که توصیه به دعا کردن برای دنیا و آخرت و رسیدن به عفو و مغفرت خداوند می کند ، و به هیچ عنوان مصداق محسوب نمی شود . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔امروزه افراد فراوانی از علما و مردم نسبت به ساخت وساز حرم امام خمینی اشکال می گیرند که چرا برای امام زیست چنین حرم مجللی ساخته اند ❗️ آیا ساختن حرم برای امام خمینی موافق تعلیمات اسلام است یامخالف ❕ 💠💠 👌ساختن حرم و گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور علما و صلحاء خصوصا امام خمینی ( ره ) که از سادات و پیامبر گرامی نیز می باشند از چند جهت رجحان دارد ؛ 1⃣از آیات قران استفاده می شود که احترام به قبور افراد با ایمان و بزرگان ، یک نوع امر رایج در میان ملل قبل از اسلام بوده است آنجا که درباره اصحاب کهف می فرماید ؛ « هنگامی که وضع آنان بر مردم روشن شد ومردم به دهانه غار رفتند درباره مدفن آنها دو نظر ابراز داشتند ؛1_ بر روی قبور آنان بنایی بسازید_ 2_ مدفن انان را مسجد انتخاب می کنیم» (کهف 21) 👌 قران این دو را نقل می کند بدون آنکه از آنها انتقاد کند لذا می توان گفت اگر هر دو نظریه بر خلاف قوانین الهی بودند قطعا قران از آن انتقاد می کرد. از این داستان بدست می آید که یکی از طرق بزرگداشت صالحان حفظ و آباد سازی آنان است . ❕اصولا بناهاى يادبود كه خاطره افراد برجسته و با شخصيت را زنده مى دارد هميشه در ميان مردم جهان بوده و هست، و يك نوع قدردانى از گذشتگان، و تشويق براى آيندگان در آن كار است، اسلام نه تنها از اين كار نهى نكرده بلكه آن را مجاز شمرده است. 👌وجود اينگونه بناها يك سند تاريخى بر وجود اين شخصيتها و برنامه و تاريخشان است، به همين دليل و شخصيتهايى كه قبر آنها متروك مانده تاريخ آنها نيز مورد ترديد و استفهام قرار گرفته است. 📚تفسیر نمونه ج 12 ص 388 2⃣قران در آیه 32 حج می فرماید ؛ « هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و کند آن نشانه تقوای دلها است » ♻️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت آن مایه تقرب به خداوند است ، به طور مسلم علمای ربانی وفقهای برجسته از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاغ دین و مایه گسترش آن در میان مردم بوده اند . 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هرکس مسلمانی را اکرام و احترام کند ، خداوند را در روز قیامت در حالی ملاقات می کند که از او راضی است » 📚بحار الانوار ج 2 ص 44 👌یکی از طرق بزرگداشت و اکرام علماء و فقهای ربانی ، حفظ آثار و قبورشان و آباد کردن وصیانت از فرسوده شدن و از بین رفتن قبور آنها می باشد . 3⃣در روایات دستور به حب و دوست داشتن و محبت به علما و فقهای ربانی داده شده است ؛ 📚بحار الانوار ج 1 ص 186 باب 2 فضل حب العلماء 👌همینطور در روایات متعدد دیگری دستور به حب سادات و نیکی کردن به آنها خصوصا اگر از باشند ، داده شده است . 📚وسایل الشیعه، ج16 ص332 باب 17 ❕روشن است که یکی از مظاهر محبت و نیکی به علماء و فقهای ربانی خصوصا اگر از سادات باشند ، بازسازی و آباد قبور آنها می باشد . 👌البته در روایاتی از بنای بر روی قبور و گنبد و ساختن آن نهی شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 3 ص 211 باب 44 ❕از آنجایی که این روایات ، برای عده ای قرار گرفته است تا ساخت و سازهای حرم امام خمینی را زیر سوال ببرند ، توجه به پاسخی که در گذشته داده ایم لازم است که این روایات کننده ، ناظر به قبور عموم مردم است و شامل قبور انبیاء و امامان و علماء و صلحاء نمی شود ؛ 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2759 ❕زیرا ما برای بازسازی و گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور امامان و علماء و صلحا دلیل خاص داریم که در سطرهای و بالا به آن اشاره شده است . 🔹مرحوم صاحب می نویسد ؛ « از روایاتی که از بناء بر قبور نهی می کند ، استثناء می شود قبور انبیاء و امامان ...همینطور بعید نیست استثناء شود قبور علماء و صلحاء چرا که بازسازی قبور آنها ، تعظیم اسلام است و مصالح دینی فراوانی بر آن مترتب می شود» 📚الحدائق الناضره ج 4 ص 131 ❕البته آنچه گفتیم به آن معنا نیست که همانند آنچه در حرم امام خمینی ( ره) می بینیم ، افراطی در صورت گیرد و خرج های غیر ضروری و پرخرجی از بیت المال جهت این کار هزینه شود ، اصل گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور علماء ربانی رجحان دارد در حد معقول و تا به حدی که به اندازه اسراف و زیاده روی نرسد . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا خداوند ابراهیم را مامور به سر فرزند کرد ❕آیا چنین امری ظالمانه نبود که پدری را مامور به سر بریدن فرزند بیگناه کند ❕آیا این عمل با عدالت خداوند منافات ندارد ❕❕ 💠💠 👌یکی از شاخه های توحید خداوند ، توحید در است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است و می تواند در جان و مال تمام انسان ها تصرف کند ،زیرا وقتی خالق همه اشیاء او است طبعا مالک همه اشیاء نیز ذات مقدس او است. 📚تفسیر نمونه ج27 ص449 🔶خداوند در آیات به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید: « هر چه در آسمانها و زمین است از اوست» 🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126- ❗️« آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست» 🔶مائده 17- انعام 12- توبه116 ❕بر پایه همین مالکیت است که خداوند در هر روز جان هزاران انسان را بر اساس نزد خود می گیرد و کسی هم حق اعتراض به او را ندارد چرا که در مملوک خود تصرف می کند . ❕خداوند بر اساس همین مالکیت و بر اساس مصالح و حکمت هایی ابرهیم را مامور به کشتن فرزند میکند و چون این فرمان ، فرمانی از ناحیه مالک انسانها بوده است ، ابراهیم نیز از اطاعت کردن بود اگر چه امری که به ابراهیم شد یک امر امتحانی بود و در اوامر امتحانی اراده به اصل عمل تعلق نگرفته است بلکه هدف آن است که روشن شود شخص مورد آزمایش تا چه اندازه آمادگی اطاعت فرمان را دارد و این در جایی است که شخص مورد آزمایش از اسرار پرده آگاه نباشد . 📚تفسیر نمونه ج19 ص 121 👌یکى از اسرار قربانی کردن در روز عید قربان نیز زنده کردن خاطره بزرگ مرد الهى و قهرمان توحید، حضرت ابراهیم خلیل مى باشد 🗯جریان فداکارى ابراهیم خلیل در این بود که خداوند براى تکمیل روح و و اثبات لیاقت و پایه فدا کارى وى به او دستور داد تا فرزند فوق العاده عزیز خود را در سرزمین «منا» در راه خدا قربانى نماید البتّه این فرمان جنبه آزمایشى داشت و براى اثبات شایستگى آن مرد الهى بود و لذا، هنگامى که وى آماده اطاعت گردید، دستور آمد که به جاى فرزند خویش، را ذبح نماید. 🔶آمادگى و مهیّا گشتن وى براى اطاعت دستور خداوند ثابت کرد که روح اخلاص و اطاعت، روح جانبازى و فداکارى، در او آن چنان قوى و نیرومند است که مى تواند در پرتو ایمان، بر هر چیز حتّى بر عواطف و احساسات عمیق و ریشه دار پدرانه پیروز آید و براى یک هدف عالى و معنوى، از فرزند خویش بگذرد; اگر چه سرانجام فقط ذبح کرد. 🗯زائران خانه خدا با کشتن گوسفندى در سرزمین «منى» و دیگران با قربانی کردن خاطره اخلاص و قدرت ایمان و پایه فداکارى او را در دل ها زنده مى سازند و از این رهگذر به یکدیگر درس فداکارى و جانبازى مى آموزند و گویا عملا چنین مى گویند که مرد خدا کسى است که در راه خدا از همه چیز بگذرد - چنان که آن مرد بزرگ گذشت - این گوشه اى از اسرار قربانى روز «منى» است . 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ، ص334 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا در آیه ای از قرآن صراحتا تصریح شده است که امام علی هادی و کننده امت است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در آیه 7 سوره رعد پيامبر اسلام را مخاطب ساخته و مى فرمايد: «تو تنها انذار كننده و بيم دهنده اى، و براى هر قوم و ملتى، هدايت كننده اى است» «اَّنَما انْتَ مُنْذِرُ وَ لِكُلِّ قَومٍ هادٍ » ❕در تفسير الدّر المنثور كه از ترين تفاسير اهل سنت است روايات متعددى در تفسير اين آيه از پيامبر اسلام نقل مى كند ؛ 💠 از ابن جرير و ابن مردويه و ابونعيم و ديلمى و ابن عساكر و ابن نجار نقل مى كند ؛ «هنگامى كه آيه انَّما انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ نازل شد پيامبر دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: «منذر منم»، و با اشاره به شانه على عليه السلام كرد و فرمود: «هادى تويى اى على» بعد از من هدايت يافتگان به وسيله تو هدايت مى شوند». 📚الدر المنثور ج 4 ص 45 🔸ابوبرزه اسلمى مى گويد از پيامبر اكرم شنيدم كه درباره اين آيه در حالى كه دستش را بر خود گذاشته بود فرمود: انَما انْتَ مُنْذِر، و در حالى كه بر سينه على عليه السلام گذارده بود فرمود: لِكُلِّ قومٍ هادٍ. 📚همان مدرک 🔸در همان كتاب از عبداللَّه بن احمد و ابن ابى حاتم و طبرانى و حاكم و ابن مردويه و ابن عساكر از على عليه السلام نقل مى كند كه در تفسير آيه انَما انْتَ مُنْذِرُ لِكُلِ قَومٍ هادٍ فرمود: «رَسُولُ اللَّهِ الْمُنْذِرُ، وَانَا الْهادِى»: «رسول خدا منذر است و من هستم» 📚همان مدرک ❕ در حديث ديگرى از ابن عباس مى خوانيم كه پيامبر فرمود: «انَا الْمُنْذِرُ وَ عَلِىُّ الهادِى، وَ بِكَ يا عَلِىُّ يَهْتَدِى الْمُهْتَدُوْنَ!»: «منذر منم و على عليه السلام هادى است، اى على هدايت يافتگان به تو هدايت مى يابند» ❕اين حديث را جمعى از حفاظ معروف اهل سنت از جمله حاكم در مستدرك ج 3 ص 129 ، ذهبى در تلخيص ج 3 ص 129 ، فخر رازى در تفسیر ج 19 ص 14 و ابن كثير در تفسير خود ج 2 ص 501 و ابن صباغ مالكى در فصول المهمه ص 105 و گنجى شافعى در كفاية الطالب ص 109 و علامه طبرى در تفسير خود ج 13 ص 63 و ابن حيان اندلسى در بحر المحيط ج 5 ص 367 و نيشابورى در تفسير خويش ج 13 ص 73 و دیگران از علمای اهل سنت نقل کرده اند ؛ 📚فتح البیان ج 5 ص 97_ منتخب کنزالعمال ج 5 ص 34_ تفسیر شوکانی ج 3 ص 66_ روح المعانی ج 13 ص 97_ نور الابصار ص 105_ و ... 📚جهت آگاهی رجوع شود احقاق الحق ج 3 ص 88 به بعد ❕نويسنده كتاب حبيب السّير ميرغيث الدين چنين مى گويد: «به طرق متعددى نقل شده هنگامى كه آيه انَما انْتَ مُنْذِرُ لِكُلِ قَوْمٍ هادٍ نازل شد، پيامبر به على عليه السلام فرمود منذر منم، و هادى تويى اى على"! بعد از من يافتگان به وسيله تو هدايت مى شوند» 📚حبیب السیر ج 2 ص 12 ❕در منابع پيروان مكتب اهلبيت عليهم السلام نيز احاديث در اين زمينه آمده است كه در اين مختصر امكان نقل همه آنها نيست . 📚بحار الانوار ج 35 ص 399 باب 20 👌در تفسير نورالثقلين حدود پانزده حديث، در اين زمينه نقل شده ، از جمله از امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: «كُلّ امامٍ هادِىُ كُلِّ قَوْمٍ فى زَمانِهِ» و در تعبير ديگرى: «كُلُّ امامٍ هادٍ لِلْقَرْنِ الَّذى هُوَ فيه»: «هر امام (معصومى) هدايت گر براى زمان خود است» يا « گر اقوامى است كه در زمان او زندگى مى كنند». 📚نور الثقلین ج 2 ص 482 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔درمورد انگشتردردست راست کردن روایات زیادی داریم وازامیرالمومنین نقل شده که این سنت نشانه شیعیان ماست ولی درروایتی ازامام حسن عسگری دیدم که فرمودند ازاین پس انگشتر دردست کنید واین ازنشانه های خاص شیعیان ماست.تعارض این روایات چگونه است ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که در پرسش آمد ، در روایات انگشتر به دست راست کردن مورد تاکید و توصیه قرار گرفته است . 🔹امام عسکری علیه السلام فرمود ؛ « علامات مومن پنج چیز است که یکی از آنها انگشتر به دست کردن است » 📚التهذیب ج 6 ص 52 🔸پیامبر گرامی در خود به علی علیهما السلام فرمودند ؛ « انگشتر به دست راست کن چرا که این عمل فضیلتی از جانب خدا برای مقربین است » 📚الفقیه ج 4 ص 374 🔸در نقل دیگری آمده است ؛ « پیامبر و امیر المومنین و ائمه ، انگشتر به دست راست می کردند » 📚الکافی ج 6 ص 474 🔰با این وجود ، در روایتی از امام نقل شده است ؛ « ما شما را امر به انگشتر به دست راست کردن کردیم ، این برای زمانی بود که ما در بین شما حاضر بودیم ، اما الان شما را امر می کنیم به انگشتر به دست چپ کردن زیرا غیبت ما فرا رسیده است تا زمانی که خداوند امر ما ( را ) آشکار کند » 📚تحف العقول ص 367 ❕این روایت بدون سند در کتاب تحف العقول نقل شده است ، بنابراین از حیث سندی تلقی می شود . 🔸شیخ حر عاملی احتمال می دهد که این روایت ( بر فرض ثبوت و صحت ) از باب صادر شده باشد زیرا انگشتر به دست چپ کردن از سنت های معاویه و باقی مانده ذریه او از بنی امیه بوده است و همین امر سبب صدور روایت فوق از امام علیه السلام بر مبنای تقیه شده باشد ، بنابراین این نقل با نقل های دیگر تعارضی ندارد ‌. 📚وسائل الشیعه ج 5 ص 81 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔عبد الله بن جعفر حضرت زینب چرا در کربلا حاضر نبود ❗️این که او از یاری کردن امام حسین سرباز زد حقیقت دارد ❕امام علی چرا دخترش را به عقد چنین فردی درآورد ❕❕ 💠💠 👌عبد الله بن جعفر همسر زينب كبرى و داماد على علیه السلام و پسر جعفر طيّار. وى، نخستين نوزاد در حبشه بود. در ايّامى كه پدرش جعفر بن ابى طالب به حبشه هجرت كرده بود، در آن كشور به دنيا آمد. مادرش «اسماء بنت عميس» بود. اسماء، پس از شهادت جعفر طيّار در جنگ موته، به همسرى أبو بكر، سپس على بن ابى طالب در آمد. عبد الله بن جعفر، مورد عنايت خاصّ پيامبر اكرم بود، بويژه كه پدرش سردار بزرگ شهيد جبهه اسلام به شمار مى آمد. 🔸رجالی معروف صاحب رجال الحدیث او را چنین معرفی می کند ؛ « او جلیل القدر و عظیم الشان بود ، آیت و خداوند در حلم و جود و کرم و از اصحاب رسول خدا و امیر مومنان و حسن و حسین علیهم السلام بود که در جنگ صفین در رکاب علی علیه السلام بود » 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 500 🔸شیخ عباس قمی نیز در کنار آنکه روایات در عظمت مقام او نقل می کند تصریح می کند که او مورد علاقه امير المؤمنين بود و ارادتى شايان به امام حسن و امام حسين داشت. مردى سخاوتمند و اهل جود و بخشش بود . 📚سفینه البحار ج 6 ص 47 🔸گرچه خود در كربلا حضور نداشت، امّا دو عون و محمّد را همراه مادرشان حضرت زينب به كربلا فرستاد و اين دو فرزند، در ركاب سالار شهيدان روز عاشورا به شهادت رسيدند. او از اينكه نتوانسته بود در واقعه كربلا شركت كند تأسف مى خورد. پس از عاشورا و شهادت حسين بن على وى در مدينه به سوگ نشست و مردم براى تسليت گويى نزد او مى آمدند. 📚معارف و معاریف ج 4 ص 1508 🔸وى در سن 90 سالگى، در سال 80 هجرى در مدينه در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد. 📚همان مدرک 🔸برخى هم در گذشت او را در شام و وى را در «باب الصغير» دمشق، كنار قبر بلال مى دانند. 📚تنقیح المقال ج 2 ص 173 👌در تاریخ اگر چه صراحتا علت عدم حضور او در میدان کربلا ذکر نشده است اما با توجه به سخن علامه که می گوید ؛ « امثال محمد بن حنفیه و عبد الله بن جعفر ، دارای شان و مقام ارجمندی هستند به گونه ای که امکان انحراف آنان از حق و از ایمان نمی باشد » 📚بحار الانوار ج 42 ص 110 🔸روشن می شود که عدم حضور او در میدان کربلا او مانند بیماری یا ماموریت او از جانب امام حسین برای محافظت از بنی هاشم بوده است ، چرا که خود او بارها آرزو می کرد که ای کاش فرصت در رکاب امام حسین علیه السلام را می یافت . 👌مورخین می نویسند ؛ « هنگامى كه عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب، از كشته شدن دو پسرش همراه حسين عليه السلام خبر يافت و مردم براى تسليت به مى آمدند، يكى از وابستگانش كه فكر نمى كنم كسى جز ابو لَسْلاس باشد، گفت: مصيبتى كه ديده ايم، از جانب حسين به ما رسيده است . 🔸عبد اللّه بن جعفر، او را با كفشش زد و سپس گفت: اى پسر زنِ بدبو! آيا به حسين، چنين مى گويى؟ به خدا سوگند، اگر در حاضر مى بودم، دوست مى داشتم كه از او جدا نشوم تا همراهش كشته شوم! 👌به خدا سوگند، آنچه دلم را به از فدا شدن دو پسرم راضى و مصيبت آن دو را بر من، سبُك مى كند، اين است كه در راه از خود گذشتگى براى برادر و پسرعمويم [حسين عليه السلام] و در كنار او، كشته شده اند! 🔸سپس به همنشينانش رو كرد و گفت: خدا را بر شهادت حسين عليه السلام مى ستايم كه اگر نتوانستم با دستانم حسين عليه السلام را يارى كنم، دو پسرم، او را دادند. 📚تاريخ الطبري ج 5 ص 466، الكامل في التاريخ ج 2 ص 579 ، جواهر المطالب ج 2 ص 296؛ الإرشاد ج 2 ص 124؛ كشف الغمّة ج 2 ص 280، الحدائق الوردية ج 1 ص 121، بحار الأنوار ج 45 ص 122. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔اثبات مشرک بودن ابوطالب تنها با یک دلیل. 🖌همانطور که می دانید شیعیان و روافض میگویند ابوطالب ایمان اورد و ایمانش را مخفی نگه داشت! 🖍همانطور که می دانید ابوطالب اسم اصلی خودش نیست بلکه کینه است. در واقع اسم اصلی ابوطالب عبد مناف است. مجلسی می‌گوید:بيان : أبوطالب اسمه عبد مناف والصحيح أن اسمه عبد مناف ❇️صحیح ان است که ابوطالب اسمش عبد مناف است عبد مناف یعنی بنده ی مناف و مناف یکی از بزرگ ترین بت های مشرکین بوده. ♻️حالا سوال اینجاست اگر ابوطالب ایمان اورده بود چرا نام خودش را عوض نکرد؟ حتی چرا‌ مخفیانه نام خودش را عوض نکرد؟ چنانکه‌ می دانید این اسم درست نیست و جایز نیست! چرا اسمش را حتی مخفیانه عوض نکرد؟ چنانکه ابوهریره قبل از اسلام اوردنش نامش عبدالشمس بود ولی وقتی که مسلمان شد نامش را عوض کرد. 🖌چرا ابوطالب چنین نکرد؟ از اینجا ثابت می شود که ابوطالب ایمان نیاورده بود به اسلام وگرنه هرطوری شده بود نام خودش را عوض می کرد. 💠💠 👌در رابطه با این که نام مبارک حضرت ابوطالب علیه السلام چه بوده است ، نقل های است . 1⃣در برخی از نقل ها آمده است که نام مبارک ایشان « » بوده است ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ « به خداوند سوگند ، ابوطالب ، عبد مناف بن عبد المطلب مومن و مسلمان بود » 📚وسائل الشیعه ج 16 ص 231 👌حضرت عبد المطلب هم زمانی که ، پیامبر اسلام را به ابوطالب علیهما السلام سپرد ، از او تعبیر به « عبد مناف » کرد . 🔸أوصيك يا عبد بعدي بموحد بعد أبيه فرد 🔸وصّيت من كنّيته بطالب عبد و هو ذو تجارب‏ 📚مناقب آل ابی طالب ج 1 ص 34 _ سیره ابن اسحاق ج 1 ص 47 _ بحار الانوار ج 35 ص 85 ❕علی علیه السلام می فرمود ؛ « اسم پدرم عبد بوده که کنیه ( ابوطالب ) بر اسم ایشان غلبه پیدا کرد ( و ایشان به ابوطالب مشهور شدند ) » 📚امالی صدوق ص 603 2⃣در برخی دیگر از نقل ها ، آمده است که نام مبارکش ، بوده است ، چنان که در زیارت پیامبر گرامی می خوانیم ؛ « سلام بر عموی تو عمران ، ابی طالب » 📚بحار الانوار ج 97 ص 189 _ مستدرک سفینه البحار ج 6 ص 555 3⃣قول دیگر آن است که اسم ایشان همان ، ایشان است ، یعنی ابوطالب و ایشان در کنار این کنیه اسم دیگری ندارند . 🔸حاکم نیشابوری می نویسد ؛ « اکثر متقدمین بر این عقیده بودند که اسم ( پدر حضرت علی ) همان ایشان بوده است ( یعنی ابوطالب )» 📚معرفه علوم الحدیث ، حاکم نیشابوری ، ص 184 _ تاریخ مدینه دمشق ج 66 ص 310 4⃣قول دیگر آن است که نام ایشان ، بوده است ؛ 📚اعلام الوری ج 1 ص 43 _ عمده القاری ج 16 ص 301 💠ما بنا را بر این می گذاریم که نام مبارک ایشان ؛ « » بوده است . اما سوال می کنیم چه کسی با سند صحیح گفته است که « » نام یک بت بوده است ؟ البته انکار نمی کنیم که برخی گفته اند « مناف » نام بتی در نزد عرب بوده اما هیچ گونه سند صحیحی بر ادعای خود اقامه نکرده اند . ❕شما می توانید به کتاب « اسلام و عقائد و آراء بشری » ، ص 259 به بعد مراجعه کنید ، و ببینید که مولف کتاب به صورت تفصیلی از اسامی بت های عرب بحث کرده است ، هیچ گونه بتی در شبه جزیره عربستان به نام « » را نقل نمی کند . 👌به فرض هم که مناف نام یک بت بوده باشد ، اما باید توجه کرد که، مناف از ریشه نوف و نوفا به معنای شیء مرتفع و و والا مقام است ‌. 📚لسان العرب ج 9 ص 342 👌بنابراین مناف به معنای مشرف و والا مقام می باشد ، که این وصف یکی از خداوند است ، لذا در دعاها از جمله صفات خداوند ، صفت « » به معنای والا مقام و عظیم الشان ، بیان شده است ؛ « سُبحانَ ذِى الْعِزِّ الشّامِخِ الْمُنيفِ » 📚بحار الانوار ج 86 ص 319 ، ج 83 ص 66 👌بنابراین عبد مناف یعنی عبد الله و مناف یکی از اوصاف است . اسم حضرت ابوطالب هم « عبد مناف » بوده یعنی عبد و بنده خداوند والا مقام و الشان . ❕حال ممکن است مثلا ، بت پرستان از این نام سوء استفاده کرده باشند ، و وصف مناف را که از اوصاف خداوند است را بر روی بت گذاشته باشند ، این عمل آنان موجب نمی شود که وصف مذکور ، از صفات خداوندی خارج شود ، یا کسی که خود را به اسم عبد مناف خوانده است ، بگوییم قصدش بت پرستی بوده است ، چنان که امروزه نیز اوصافی چون ، رحمان و رحیم که از وصف های خداوندی است ، بر روی افراد بشر گذاشته می شود ، اما این نامگذاری اوصاف مذکور را از انتساب به خداوند خارج نمی کند و نمی توان گفت کسی که نامش عبدالرحمان با عبد الرحیم است ، قصد بندگی رحمان و رحیم از افراد انسان را داشته است . @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔دیه زن و مرد برابر شد اگر دیه دستور خدا و قرآن بود چطور تغییر دادند ؟ پس بقیه احکام هم میشه کرد ❗️❗️ 💠💠 👌دیه زن تا یک سوم با دیه مرد برابر است اما بیشتر از آن ، دیه زن به نص قرآن و روایات متعدد ، نصف مرد ، لحاظ می شود . خداوند می فرماید ؛ « اى افرادى كه ايمان آورده ايد! حكم قصاص در مورد كشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر كسى از ناحيه برادر (دينى) خود مورد عفو قرار گيرد (و حكم قصاص او تبديل به خونبها گردد) بايد از راه پسنديده پيروى كند (و در طرز پرداخت ديه، حال پرداخت كننده را در نظر بگيرد) و قاتل نيز به نيكى ديه را به ولى مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نكند) اين تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگار شما و كسى كه بعد از آن تجاوز كند عذاب دردناكى خواهد داشت.» ( بقره 178) 👌این حکم در روایات هم تاکید شده است . 📚وسائل الشیعه ج 29 ص 80 باب 33 🔸امام صادق علیه السلام در مورد مردی که زنش را عمدا به قتل رسانده بود فرمود ؛ « اگر خانواده زن قصد قصاص مرد را داشته باشند ، می توانند او را قصاص کنند به شرطی که به خانواده مرد ، نصف دیه او را بپردازند ، و اگر نخواهند قصاص کنند ، نصف دیه مرد را دریافت می کنند » 📚الکافی ج 7 ص 299 ❕در تفسیر نمونه آمده است ؛ 👌ممكن است بعضى ايراد كنند كه در آيات قصاص و روایات دستور داده شده كه نبايد مرد بخاطر قتل زن مورد قصاص قرار گيرد، مگر خون مرد از خون زن رنگين تر است؟ چرا مرد جنايتكار بخاطر كشتن زن و ريختن خون ناحق از انسانهايى كه بيش از نصف جمعيت روى زمين را تشكيل مى دهند قصاص نشود؟! ❗️ در پاسخ بايد گفت: مفهوم آيه اين نيست كه مردم نبايد در برابر زن قصاص شود بلكه همانطور كه در فقه اسلام مشروحا بيان شده اولياى زن مقتولى مى توانند مرد جنايتكار را به برسانند به شرط آنكه نصف مبلغ ديه را بپردازند. 🔸به عبارت ديگر ؛ منظور از عدم قصاص مرد در برابر قتل زن، قصاص بدون قيد و شرط است ولى با پرداخت نصف ديه، كشتن او جايز است. ❕و لازم به توضيح نيست كه پرداخت مبلغ مزبور براى اجراى قصاص نه بخاطر اين است كه زن از مرتبه انسانيت دورتر است و يا خون او كم رنگتر از خون مرد است، اين توهمى است كاملا بيجا و غير منطقى . پرداخت نصف ديه تنها بخاطر جبران خسارتى است كه از قصاص گرفتن از مرد متوجه خانواده او مى شود (دقت كنيد). 👌مردان غالبا در خانواده عضو مؤثر اقتصادى هستند و مخارج خانواده را متحمل مى شوند و با فعاليتهاى اقتصادى خود چرخ زندگى خانواده را به گردش در مى آورند، بنا بر اين تفاوت ميان از بين رفتن مرد و زن از نظر اقتصادى و جنبه هاى مالى بر كسى پوشيده نيست كه اگر اين تفاوت مراعات نشود خسارت بى دليلى به بازماندگان مرد مقتول و بى گناه او وارد مى شود، لذا اسلام با قانون پرداخت نصف مبلغ در مورد قصاص مرد رعايت حقوق همه افراد را كرده و از اين خلاء اقتصادى و ضربه نابخشودنى، كه به يك خانواده مى خورد جلوگيرى نموده است اسلام هرگز اجازه نمى دهد كه به بهانه لفظ" تساوى" حقوق افراد ديگرى مانند فرزندان شخصى كه مورد قصاص قرار گرفته پايمال گردد. ❕البته ممكن است زنانى براى خانواده خود، نان آورتر از مردان باشند، ولى مى دانيم احكام و قوانين بر محور افراد دور نمى زند بلكه كل مردان را با كل زنان بايد سنجيد (دقت كنيد). 📚تفسیر ج 1 ص 611 🔸ادامه👇
🤔 ❔چرا خداوند ابراهیم را مامور به سر فرزند کرد ❕آیا چنین امری ظالمانه نبود که پدری را مامور به سر بریدن فرزند بیگناه کند ❕آیا این عمل با عدالت خداوند منافات ندارد ❕❕ 💠💠 👌یکی از شاخه های توحید خداوند ، توحید در است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است و می تواند در جان و مال تمام انسان ها تصرف کند ،زیرا وقتی خالق همه اشیاء او است طبعا مالک همه اشیاء نیز ذات مقدس او است. 📚تفسیر نمونه ج27 ص449 🔶خداوند در آیات به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید: « هر چه در آسمانها و زمین است از اوست» 🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126- ❗️« آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست» 🔶مائده 17- انعام 12- توبه116 ❕بر پایه همین مالکیت است که خداوند در هر روز جان هزاران انسان را بر اساس نزد خود می گیرد و کسی هم حق اعتراض به او را ندارد چرا که در مملوک خود تصرف می کند . ❕خداوند بر اساس همین مالکیت و بر اساس مصالح و حکمت هایی ابرهیم را مامور به کشتن فرزند میکند و چون این فرمان ، فرمانی از ناحیه مالک انسانها بوده است ، ابراهیم نیز از اطاعت کردن بود اگر چه امری که به ابراهیم شد یک امر امتحانی بود و در اوامر امتحانی اراده به اصل عمل تعلق نگرفته است بلکه هدف آن است که روشن شود شخص مورد آزمایش تا چه اندازه آمادگی اطاعت فرمان را دارد و این در جایی است که شخص مورد آزمایش از اسرار پرده آگاه نباشد . 📚تفسیر نمونه ج19 ص 121 👌یکى از اسرار قربانی کردن در روز عید قربان نیز زنده کردن خاطره بزرگ مرد الهى و قهرمان توحید، حضرت ابراهیم خلیل مى باشد 🗯جریان فداکارى ابراهیم خلیل در این بود که خداوند براى تکمیل روح و و اثبات لیاقت و پایه فدا کارى وى به او دستور داد تا فرزند فوق العاده عزیز خود را در سرزمین «منا» در راه خدا قربانى نماید البتّه این فرمان جنبه آزمایشى داشت و براى اثبات شایستگى آن مرد الهى بود و لذا، هنگامى که وى آماده اطاعت گردید، دستور آمد که به جاى فرزند خویش، را ذبح نماید. 🔶آمادگى و مهیّا گشتن وى براى اطاعت دستور خداوند ثابت کرد که روح اخلاص و اطاعت، روح جانبازى و فداکارى، در او آن چنان قوى و نیرومند است که مى تواند در پرتو ایمان، بر هر چیز حتّى بر عواطف و احساسات عمیق و ریشه دار پدرانه پیروز آید و براى یک هدف عالى و معنوى، از فرزند خویش بگذرد; اگر چه سرانجام فقط ذبح کرد. 🗯زائران خانه خدا با کشتن گوسفندى در سرزمین «منى» و دیگران با قربانی کردن خاطره اخلاص و قدرت ایمان و پایه فداکارى او را در دل ها زنده مى سازند و از این رهگذر به یکدیگر درس فداکارى و جانبازى مى آموزند و گویا عملا چنین مى گویند که مرد خدا کسى است که در راه خدا از همه چیز بگذرد - چنان که آن مرد بزرگ گذشت - این گوشه اى از اسرار قربانى روز «منى» است . 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ، ص334 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔عبد الله بن جعفر حضرت زینب چرا در کربلا حاضر نبود ❗️این که او از یاری کردن امام حسین سرباز زد حقیقت دارد ❕امام علی چرا دخترش را به عقد چنین فردی درآورد ❕❕ 💠💠 👌عبد الله بن جعفر همسر زينب كبرى و داماد على علیه السلام و پسر جعفر طيّار. وى، نخستين نوزاد در حبشه بود. در ايّامى كه پدرش جعفر بن ابى طالب به حبشه هجرت كرده بود، در آن كشور به دنيا آمد. مادرش «اسماء بنت عميس» بود. اسماء، پس از شهادت جعفر طيّار در جنگ موته، به همسرى أبو بكر، سپس على بن ابى طالب در آمد. عبد الله بن جعفر، مورد عنايت خاصّ پيامبر اكرم بود، بويژه كه پدرش سردار بزرگ شهيد جبهه اسلام به شمار مى ‏آمد. 🔸رجالی معروف صاحب رجال الحدیث او را چنین معرفی می کند ؛ « او جلیل القدر و عظیم الشان بود ، آیت و خداوند در حلم و جود و کرم و از اصحاب رسول خدا و امیر مومنان و حسن و حسین علیهم السلام بود که در جنگ صفین در رکاب علی علیه السلام بود » 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 500 🔸شیخ عباس قمی نیز در کنار آنکه روایات در عظمت مقام او نقل می کند تصریح می کند که او مورد علاقه امير المؤمنين بود و ارادتى شايان به امام حسن و امام حسين داشت. مردى سخاوتمند و اهل جود و بخشش بود . 📚سفینه البحار ج 6 ص 47 🔸گرچه خود در كربلا حضور نداشت، امّا دو عون و محمّد را همراه مادرشان حضرت زينب به كربلا فرستاد و اين دو فرزند، در ركاب سالار شهيدان روز عاشورا به شهادت رسيدند. او از اينكه نتوانسته بود در واقعه كربلا شركت كند تأسف مى‏ خورد. پس از عاشورا و شهادت حسين بن على وى در مدينه به سوگ نشست و مردم براى تسليت گويى نزد او مى‏ آمدند. 📚معارف و معاریف ج 4 ص 1508 🔸وى در سن 90 سالگى، در سال 80 هجرى در مدينه در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد. 📚همان مدرک 🔸برخى هم در گذشت او را در شام و وى را در «باب الصغير» دمشق، كنار قبر بلال مى ‏دانند. 📚تنقیح المقال ج 2 ص 173 👌در تاریخ اگر چه صراحتا علت عدم حضور او در میدان کربلا ذکر نشده است اما با توجه به سخن علامه که می گوید ؛ « امثال محمد بن حنفیه و عبد الله بن جعفر ، دارای شان و مقام ارجمندی هستند به گونه ای که امکان انحراف آنان از حق و از ایمان نمی باشد » 📚بحار الانوار ج 42 ص 110 🔸روشن می شود که عدم حضور او در میدان کربلا او مانند بیماری یا ماموریت او از جانب امام حسین برای محافظت از بنی هاشم بوده است ، چرا که خود او بارها آرزو می کرد که ای کاش فرصت در رکاب امام حسین علیه السلام را می یافت . 👌مورخین می نویسند ؛ « هنگامى كه عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب، از كشته شدن دو پسرش همراه حسين عليه السلام خبر يافت و مردم براى تسليت به مى‏ آمدند، يكى از وابستگانش ‏كه فكر نمى‏ كنم كسى جز ابو لَسْلاس باشد، گفت: مصيبتى كه ديده ‏ايم، از جانب حسين به ما رسيده است . 🔸عبد اللّه بن جعفر، او را با كفشش زد و سپس گفت: اى پسر زنِ بدبو! آيا به حسين، چنين مى‏ گويى؟ به خدا سوگند، اگر در حاضر مى‏ بودم، دوست مى‏ داشتم كه از او جدا نشوم تا همراهش كشته شوم! 👌به خدا سوگند، آنچه دلم را به از فدا شدن دو پسرم راضى و مصيبت آن دو را بر من، سبُك مى ‏كند، اين است كه در راه از خود گذشتگى براى برادر و پسرعمويم [حسين عليه السلام‏] و در كنار او، كشته شده‏ اند! 🔸سپس به همنشينانش رو كرد و گفت: خدا را بر شهادت حسين عليه السلام مى‏ ستايم كه اگر نتوانستم با دستانم حسين عليه السلام را يارى كنم، دو پسرم، او را دادند. 📚تاريخ الطبري ج 5 ص 466، الكامل في التاريخ ج 2 ص 579 ، جواهر المطالب ج 2 ص 296؛ الإرشاد ج 2 ص 124؛ كشف الغمّة ج 2 ص 280، الحدائق الوردية ج 1 ص 121، بحار الأنوار ج 45 ص 122. Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
⃣ 2⃣ 🤔 ❔صوفیه مگر چه مشکلی دارند که با آنها مخالفت می کنند چرا روحانیون مانوس شده اند با دشمنی با دراویش و صوفیه ❗️❗️ 💠💠 👌عموم فرق هم در مسائل عقيدتى و هم در مسائل فقهى و اخلاقى داراى انحرافاتى هستند كه به چند آن در اينجا اشاره مى‏ كنيم: 1⃣ چون خود را اهل طريقت مى‏ پندارند طريقتى كه در مسير حقيقت است و احكام شريعت را مقدمه ‏اى براى وصول به طريقت و حقيقت مى‏ شمرند چندانى به مسائل شرعى ندارند و در بسيارى از موارد با اعذار و بهانه‏ هايى آنها را كنار مى‏ گذارند. 2⃣غالبا گرفتار تفسير به رأى در كتاب و سنت ‏اند و به كمك آن خواسته ‏هاى خود را بر كتاب و سنّت مى‏ كنند و براى ارتكاب بعضى از گناهان به پيروان خود چراغ سبز نشان مى‏دهند. 3⃣قطب و مرشد خود را واجب مى‏ شمرند و كرامات دروغين زيادى براى اقطاب خود قائلند كه گاه از معجزات انبيا و امامان نيز فراتر است و به همين دليل گاهى كار پيروان آنها به شرك مى‏ انجامد و قطب و مرشد خود را همچون معبودى مى‏ پرستند. 4⃣بدعتهاى زيادى در دين به وجود آورده ‏اند و هر فرقه‏ اى از آنها براى خود بدعتى دارد؛ از طرز مجالس ذكر و گرفته تا برنامه ‏هاى ديگر. به همين دليل كمتر در مساجد اسلامى حضور مى ‏يابند و كانون عبادتى به نام «خانقاه» براى خود درست كرده‏ اند تا براى انجام برنامه‏ هاى خود آزاد باشند. 5⃣ بسيارى از آنها معتقد به هستند و هر مذهبى را راهى به سوى خدا مى ‏پندارند و متاع كفر و دين را بى‏ مشترى نمى ‏دانند. 6⃣ از مهمترين انحرافات آنها، اعتقاد به وحدت وجود به معناى وحدت موجود است كه مجموعه موجودات عالم را يك چيز و خدا را عين آن مى ‏دانند و به همين دليل بت ‏پرستى را نيز نوعى خداپرستى به مى‏ آورند، مشروط بر اينكه خدا را در همان بت محدود نكنند. 7⃣آنان چون به شريعت به صورت ساده نگاه مى‏ كنند و عملا به پيروان خود، اجازه مخالفت با بعضى از احكام شرع را مى‏ دهند بسيارى از افراد آلوده و گنهكار و يا رجال سياسى ستم پيشه به آنها اظهار تمايل مى‏ كنند؛ يعنى هم به ظلم و ستم و گناه خود ادامه مى ‏دهند و هم حسّ دينى خود را به صورت كاذب اشباع مى ‏نمايند و به تعبير ديگر تساهل و تسامح آنها در امور دين و ترك هرگونه ‏گيرى سبب گرايش افراد خاصى به آنان مى ‏شود. ❕يكى از بزرگان مى‏گفت: «در رژيم سابق هنگامى كه مرا بازداشت كردند و نزد رييس ساواك تهران بردند او به من گفت من شنيده ‏ام شما مرد عالم و متديّنى هستيد؛ ولى مطمئنا ديانت من از شما كمتر نيست من درويشم دم از مولا مى ‏زنم و هرچه خواسته ‏ام از مولا گرفته ‏ام؛ ولى با اين حال من مخالفت با شاه را تحمّل نمى‏ كنم و اگر براى دفاع از او يك ميليون نفر را به گلوله ببندم باك ندارم».آن مرد بزرگ مى ‏گفت: «من فهميدم كه درويشى و صوفيگرى با كشتن يك ميليون نفر بى ‏گناه هم سازگار است». 📚پیام امام امیر المومنین ،مکارم شیرازی ج8 ص133 8⃣آنها برای عقل قائل نیستند و حتی علوم عقلی را حجاب اکبر می نامند و گاه عالمان دینی را راهزنان این راه می نامند و معتقدند که این راه را باید با پای عشق طی کرد . 9⃣بسیاری از آنها معتقد به ریاضت های هستند ، ریاضت هایی که در شرع اسلام وارد نشده است ، بلکه گاه از نظر شرعی زیان آور و حرام است . 0⃣1⃣غالب اقطاب و شیوخ و آنها برای مریدان خود اذکاری انتخاب می کنند و هر مریدی را به ذکر خاصی مامور می سازند در حالی که این نوع تقسیم بندی در هیچ آیه و روایتی وارد نشده است . 📚عرفان اسلامی ، مکارم شیرازی ، ج1 ص367 ❕بخاطر همین انحرافات است که می بینیم در روایات از صوفیان مذمت شده است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8199 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 ❔فلسفه رویش موهای زائد بدن در چیست ❗️چرا خدا این موها را ایجاد کرده تا نیاز به آنها باشد ❕آیا این کار لغوی در آفرینش خداوند محسوب نمی شود ❗️❗️ 💠💠 👌گرفتن موهای زائد بدن خصوصا موهای زائد زیر شکم و زیر بغل مورد توصیه و تاکید روایات قرار گرفته است ؛ 📚وسائل الشیعه ج2 ص66 باب 29_30_31 📚حلیه المتقین ، ص93 ❔اما فلسفه رویش این موهای زائد در چه چیزی است ؟ در روایات اسلامی برای این سوال دو بیان شده است ؛ 1⃣فایده بهداشتی آن در این است که رویش و سپس گرفتن موهای زائد ، موجب دفع بسیاری از سموم بدن می شود و دیگر آنکه ، محل موهای زائد به دلیل رطوبت ، در معرض آلودگی است و شستشوی محل های مذکور ،سبب بهداشت بدن می شود . 2⃣فائده اخلاقی هم دارد زیرا انسان را مشغول به امور پست و گرفتن موهایی زائد می کند که این می تواند مقداری از تکبر و انسان را کاهش داده و انسان را متذکر به ضعف و ناتوانی خود کند . ❕مفضّل مى ‏گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم چه مى‏ شد اگر خداوند ، موهای زائد را خلق نمی کرد تا آدمى به اصلاح و كوتاه كردن نيازمند نباشد ؟ 👌امام عليه السّلام فرمود: خداوند متعال در اين كار، نعمتهايى نهاده كه آدمى از آنها آگاه نيست تا سپاس گويد. آگاه باش ، دردهاى بدن با خروج مو از منافذ بدن و با خروج ناخن از سر انگشتان مى‏ گردد؛ از اين رو به انسان فرمان داده شده كه هر هفته با نوره ماليدن و مو تراشيدن و كوتاه كردن ناخنها به اين كار اقدام كند. اين كار باعث مى‏ شود كه موى و ناخن با شتاب بيشترى برويند و دردها و بيماريها را سريعتر خارج كنند. اگر شخص چنين نكند، رشد آنها كوتاه و اندك مى‏ شود، در نتيجه، دردها در بدن مى‏ ماند و بيماريهاى مختلف پديد مى ‏آيد. ❕نيز از رويش مو در چند جاى بدن كه وجود آن براى انسان مايه رنج و زيان است جلوگيرى شده ،اگر مو در ديدگان مى‏ روييد آيا آدمى نابينا نمى‏ شد؟ و اگر در دهانش مى‏ روييد آيا خوردن و انسان دشوار و بى ‏لذّت نمى‏ گشت؟ اگر در كف دست رشد مى ‏كرد آيا انسان از لمس درست اشيا و انجام برخى از كارها باز نمى‏ ماند؟ يا اگر بر فرج زن و يا آلت مرد مى‏ روييد آيا لذّت مجامعت از اينان نمى‏ گرفت؟ پس نيك بنگر كه چگونه در جايى كه سود و مصلحتى در كار نيست نروييده. اينها مخصوص انسان نيست، بلكه در چهارپايان و درندگان و ديگر حيوانات توليد مثل‏ كننده نيز چنين است؛ از اين رو با اينكه بدن آنها از مو پوشيده است و ليكن اين مناطق، دقيقا به خاطر آنچه كه ذكر شد، مويى بر آنها نيست. نيك انديشه كن كه چگونه آفرينش از هر خطا، زيان و ناهماهنگى به دور است و يكسره حكمت و تقدير است و و سود. 👌اصحاب «مانى» و ديگران كه خواستند بر آفرينش و هدفمندى آن اشكال گيرند، رويش مو در روى زهار و زير بغل را ناروا شمردند، غافل از اينكه رشد مو در اين مكانها با وجود رطوبت در آنها مرتبط است و چنان كه گياه در جاى مرطوب مى‏ رويد، مو نيز در اين جايها رشد مى‏ كند. آيا نمى‏ بينى كه اين جايها براى پذيرش مواد زايد بدن از همه جا مناسبتر است؟ وانگهى اين امر باعث مى‏ شود كه [گذشته از تدابير الهى‏] خود انسان نيز قدرى به بدن خود برسد و از رهگذر بهداشت و نظافت، تنى سالم داشته باشد. همچنين با كوتاه كردن موهاى زايد بدن، روحيه‏ آتشين، تندى، سرمستى و خشم او شكسته شود و از پرداختن به گمراه‏ كننده و بيكارى پرهيز نمايد. 📚شگفتيهاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل)، ص: 67 @Rahnamye_Behesht