eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔چرا پس از گذشت سالیان متمادی از شهادت امام حسین همواره برای ایشان گریه و عزاداری می کنیم ❕ 💠💠 👌گریه و عزاداری کردن برای مصائب امام حسین علیه السلام بر اساس دستور امامان اهل بیت و تاسی به سیره آن بزرگواران می باشد . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر کس مصایب ما اهل بیت برایش بازگو شود و به اندازه بال پشه ای اشک چشم از او خارج شود ، خداوند تمام گناهانش را می آمرزد اگر چه به اندازه کف روی دریاها باشد » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 👌امام سجاد علیه السلام فرمود؛ « هر مومنی که چشمش برای کشته شدن حسین چنان اشک بریزد که به صورتش روان شود ، خداوند در بهشت برایش اتاق هایی فراهم می کند که روزگارانی را در آن سپری کند ...خداوند چنین فردی را در روز قیامت از خشم خود و آتش در امان نگه می دارد » 📚ثواب الاعمال ص108 📚بحار الانوار ج44 ص281 👌امام رضا علیه السلام خطاب به ریان بن شبیب چنین عرضه داشت ؛ « اگر می خواهی گریه کنی برای حسین گریه کن زیرا او را همانند گوسفندی سر بریدند ، آسمان و زمین برای قتل او گریه کردند ، با گریه بر او خداوند تمام گناهان صغیره و کبیره و کم و زیاد را می آمرزد ، اگر می خواهی در بهشت هم درجه ما باشی ، با حزن و مصیبت ما محزون و با فرح ما شاد باش » 📚عیون الاخبار ج1 ص299 📚امالی صدوق ص112 👌و فرمود ؛ « برای حسین باید گریه کنان گریه کنند ، زیرا گریه بر اوگناهان بزرگ را از بین می برد ، پدرم امام کاظم زمانی که ماه محرم می شد دیگر خندان دیده نمی شد و پیوسته در غم و اندوه به سر می برد تا روز دهم محرم می شد که دیگر آن روز ، روز مصیبت و گریه و حزنش بود » 📚امالی صدوق ص111 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « حسین به گریه کنانش نگاه می کند و برای آنان استغفار می کند و می گوید ای گریه کن من اگر بدانی که خدا برایت چه آماده کرده است حتما بسیار خوشحال می شدی ...» 📚کامل الزیارات ص103 👌راوی می گوید ما در نزد امام علیه السلام بودیم که از حسین یاد کردیم و قاتلینش را لعنت کردیم . ❕امام صادق شروع به گریه کردن کرد و ما هم همراه با او گریه کردیم و فرمود ؛ « حسین بن علی کشته اشک است ، و هیچ مومنی او را یاد نمی کند مگر آنکه می کند » 📚بحار الانوار ج44 ص279 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « هر گاه در نزد امام صادق سخن از امام حسین به میان می آمد ، دیگر کسی امام صادق را در آن روز نمی دید» 📚کامل الزیارات ص108 🔰این روایات و روایات فراوان دیگری که از ذکر آن خود داری می شود ؛ 📚وسائل الشیعه ج14 ص500 باب66 📚بحار الانوار ج44 ص278 باب34 ❕همه نشان دهنده رجحان عزاداری و گریه کردن برای حسین علیه السلام می باشد . این عزاداری ها چند فلسفه اساسی دارد ؛ 1⃣با نشر معارف اهل بیت در این محافل و مجالس ، حیات تازه ای بر روح اسلام دمیده می شود و مکتب و شریعت حفظ می شود . 2⃣باورهای دینی مردم با معارف اهل بیت تحکیم می شود . 3⃣نشان دهنده پیوند عمیق عاطفی میان شیعیان و امامان است . 4⃣اعلام وفاداری به مقام امامان و تعظیم و تکریم آنان تلقی می شود . 5⃣سبب انتقال فرهنگ شیعه به نسل های آینده می باشد. 6⃣سبب ایجاد روحیه جهاد و ایثار و از خود گذشتگی در افراد می گردد . 7⃣سبب حاکم شدن آرمان های اهل بیت در جامعه می گردد . 8⃣سبب خود سازی فردی و الگو گیری از اهل بیت می باشد . 👌با توجه به این فوائد است که امام صادق علیه السلام در مورد مجالس عزاداری و نشر معارف اهل بیت فرمود ؛ « این مجالس است که من آن ها را دوست دارم ، امر ما را زنده کنید ، رحمت خدا بر کسی باد که احیاء امر ما را کند » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 ❕در گذشته بیشتر در مورد فلسفه عزاداری برای امام حسین علیه السلام توضیح داده ایم ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4730 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔فلسفه حمل علم در ها چیست ❗️اصلا چه معنا و مفهومی در آن است که هیئات عزاداری از آن استفاده می کنند ❕❕ 💠💠 👌علم از ابزار و وسايل عزادارى امام حسين علیه السلام است كه در هيئتها و دسته هاى مذهبى به كار گرفته مى شود. علامت به معناى نشانه است. اين علامتها نشانه هاى گروههاى عزادار محسوب مى شده است و كسانى هم كه آن را حمل مى كردند، «علامت كش» بودند، يعنى علم بردار. به نوشته دهخدا: « مانندى كه بر چوب يا آهن افقى آن از سوى پايين شالهاى ترمه آويزند و از سوى زبر لاله و تنديسهايى از مرغ و جز آن نصب كنند و در ميان زبانهاى از فلزّ طويل دارد و بر نوك آن فلز پر يا گلولهاى از شيشه الوان نصب كنند و اين زبانه هاى فلزّى كه به «تيغ» مشهور است، سه يا پنج باشد و در مراسم عزادارى محرّم پيشاپيش دسته ها به حركت آرند.» 📚لغت نامه دهخدا ماده علم ، علامت ❕شباهت آن به ، مى رساند كه پس از ارتباط ايران با اروپاييها در عصر قاجار، از آيينهاى مذهبى مسيحيّت اقتباس شده است. به هر حال، نمودها و مظاهرى است كه گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دينى بازمى دارد. 📚فرهنگ عاشورا ، محدثی ص 320 👌هرچند اصل حمل كردن علم ناشى از انگيزه پيروى حضرت عباس باشد اما به صورت قطع حمل عَلَم عريض و طويل كه به شكل صليب مسيحى هاست و در روى بازوهاى اين علم كذايى، اشكالى از خورشيد، كشكول، تبرزين، كبوتر و اژدها و... شده و بر سر علم هم چند زنگوله آويزان كه مفهوم درستى از اين اشكال و اشيا فهميده نمى شود، همگى اين ابزار پس از ارتباط ايران با اروپايىها در عصر قاجار، از آيينهاى مذهبى اقتباس شده است. 🔰به تعبیر دیگر علَم در حقيقت به عنوان سمبلى براى تداعى كردن واقعه كربلا طراحى شده است نشانه هايى مانند دست بريده يا شاخه هاى ، ابزارآلات جنگ مانند سپر و شمشير و يا تزيين يك چوب بلند با پارچه هاى سبز و قرمز و نصب ابزار آلات جنگى و... از علَم هاى اصيل محسوب مى گردد. 👌اين سنت در عصر قاجار در اثر ارتباط با كشورهاى اروپايى و تأثير پذيرى از آداب و سنتهاى مسيحيان دستخوش برخى انحرافات قرار گرفته است. اضافه كردن مجسمه هاى بى معنا، تزيين با طلا و نقره و... از مهمترين تحريفات اين سنت است كه گاهى عزاداران و را از محتوا و اصل اقامه شعاير دينى باز مى دارد. 📚نرم افزار پرسمان ، کلید واژه علم 🔸در پایان به نظرات تنی چند از در مورد علم و علم کشی توجه کنید ؛ 💠مقام معظم رهبری ؛ « استفاده از علم فى نفسه اشكال ندارد، ولى نبايد اين امور دين شمرده شود» 📚اجوبه الاستفتاءات س 1444 👌آیت الله مکارم شیرازی ؛ « با توجّه به اينكه دشمنان، پيرايه هايى به مى بندند بهتر است از آن پرهيز شود و به پرچمهاى آبرومند ساده قناعت گردد.» 📚احکام عزاداری ص 47 👌بنابراین علم هایی که در عزاداری استفاده می شود بهتر است به شکل ساده و سنتی خود باشد تا هم تداعی کننده خاطره عباس علمدار و رشادت های او در پرچم داری سپاه امام علیه السلام باشد ، چنان که نقل است روز عاشورا نيز چون عباس خدمت امام حسین علیهما السلام آمد و از او اذن ميدان طلبيد، امام گريست و ابتدا اجازه نداد و فرمود: تو علمدار منى، اگر تو بروى و كشته شوى، سپاه من از هم مى پاشد» 📚معالی السبطین ج 1 ص 441 👌و هم با سادگی تداعی کننده سایر غم انگیز کربلا باشد به گونه ای که در بالا توضیح آن گذشت . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔افرادی را در عزاداری می بینم که به خود را به گریه کردن می زنند و وانمود می کنند که گریه می کنند اما گریه نمی کنند ❗️ برخی میگویند که این عمل ثواب دارد ❕این سخن سندیت دارد ❕❕ 💠💠 👌تباکی یعنی خود را به گريه زدن، خود را گريان نشان دادن، خود را شبيه گريه كننده ساختن و حالت گريه به خود گرفتن است . 🔸در راه احياى عاشورا و بر عزاى حسين علیه السلام ، هم گريستن، هم گرياندن و هم حالت گريه داشتن ثواب دارد. حتّى اگر كسى نگريد يا گريه اش نيايد، گرفتن اين حالت، هم در خود شخص حالت اندوه و تحسّر ايجاد مى کند، هم به مجلس عزا، چهره و رنگ غم مى بخشد. تباكى، همسويى با داغداران سوگ عاشوراست و مثل گريستن و گرياندن است. 🔸در حديث امام علیه السلام است ؛ «من انشد فى الحسين شعرا فتباكى فله الجنّة» هر كه درباره حسين، بگويد و تباكى كند، بهشت براى اوست.» 📚بحار الانوار ج 44 ص 282 👌در حديثى هم كه سيد بن طاووس نقل كرده، چنين است: «من تباكى فله الجنّة» « هر کس در حسین تباکی کند ، بهشت برای اوست » 📚همان مدرک 👌 و در حديث قدسى خداوند آمده است ؛ «اى موسى هر يك از بندگانم كه در زمان شهادت فرزند مصطفى گريه كند يا حالت گريه به خود گيرد و بر سبط پيامبر تعزيت گويد، همواره در بهشت خواهد بود. » 📚مستدرک سفینه البحار ج 7 ص 235 👌البته غير از تباكى در مصيبت ابا عبد اللّه الحسين علیه السلام ، حالت گريه به خود گرفتن در و دعا و از خوف خدا نيز مطلوب است و اين از نمونه هاى روانى تأثير ظاهر در باطن است . 👌 امام صادق علیه السلام درباره گريه بر گناه خويش و از خوف خدا مى فرمايد ؛ « اگر گريه ات نمى آید، خود را به حالت گريه در آور، پس اگر به اندازه سر مگسى اشك بيرون آمد، پس به تو.» 📚بحار الانوار ج 90 ص 344 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔من همواره دیده ام که علمای شیعه از عبدالله بن عباس به خوبی و بزرگی یاد می کنند ❗️برایم جای سوال بود که ابن با این که زمان امام حسین را درک کرد چرا همراه امام حسین به کربلا نرفت ❕آیا از ترس جان بود و او نیز در آخر عمر از اهل بیت منحرف شد ❕❕ 💠💠 👌بى ترديد ابن عباس در ميان امت و مذاهب مختلف شيعه و اهل سنّت، اشتهار به نيكى و علم و دانش و و خرد دارد و از او با القابى مانند «حِبْرالأُمة»، «تَرْجُمانُ الْقُرآنِ» و مانند آن ياد مى شود. او دوران جوانى خود را در خدمت پيامبر اكرم گذراند و حامل احاديث مهمى از آن حضرت بود كه در كتب معتبر نقل شده است. او در تفسير قرآن صاحب نظر بود و از او به عنوان شاگرد على عليه السلام و محب او ياد شده است. 🔸 در جنگهاى على علیه السلام در ركاب او بود، وى در اواخر عمر نابينا شده بود. در سال 68 هجرى، در فتنه پسر زبير، در درگذشت، در حالى كه هفتاد سال عمر داشت. محمّد حنفيّه بر او نماز گزارد. 📚اعیان الشیعه ج 8 ص 55 👌مردى از اهل طائف به كه ابن عباس بيمار بود؛ (همان بيمارى كه در آن دنيا را وداع گفت) نزد او آمد و لحظه اى نشست. ابن عباس بى هوش شد. او را به صحن خانه آوردند. به هوش آمد. گفت: خليل و يار من رسول خدا درباره من خبر داد كه در دوران عمرم دو بار هجرت خواهم كرد؛ هجرتى با رسول خدا داشتم و هجرتى با على عليه السلام و نيز به من خبر داد كه من در پايان عمر نابينا خواهم شد (و چنين شد) ... و نيز به من دستور داد كه از پنج گروه بيزار باشم: از ناكثين (پيمان شكنان) همانها كه در جنگ حاضر شدند و از قاسطين (ظالمان و ستمگران شام) كه در جنگ صفين حاضر شدند و از خوارج كه در ميدان نهروان حضور يافتند و از «قَدَريّه» آنهايى كه شبيه نصارا در دينشان بودند و گفتند: هيچ چيزى مقدر نشده (و همه چيز را خدا به ما تفويض كرده است) و از «مرجئه» آنها كه شبيه يهود در دينشان شدند. گفتند: خدا آگاهتر است (كه گناهكاران نيز اهل بهشتند) سپس گفت ؛ «خداوندا من بر آنچه على عليه السلام بر آن زنده بود زنده ام و بر آنچه او بدرود حيات گفت مى ميرم» اين سخن را گفت و به جان آفرين تسليم كرد. » 📚بحار الانوار ج 42 ص 152 👌او از جمله كسانى بود كه پس از تصميم امام حسين علیه السلام براى رفتن به كوفه، تلاش مى كرد آن حضرت را از اين بازدارد و بى وفايى كوفيان را يادآورى مى كرد و چون كلماتش در اراده امام تأثير نگذاشت، بشدت متأثّر شد. 📚حیاه الامام الحسین ج 3 ص 25 👌 از كسانى بود كه از شهادت سيد الشهدا خبر داشت و روز عاشورا در مدينه بود و با ديدن خواب و تبديل مشكى كه داشت به خون، از كشته شدن حسين با خبر شد. 📚امالی صدوق ص 480 🔸زمانی که سخنان او بر امام بر نرفتن به کوفه تاثیر نگذاشت خطاب به امام علیه السلام عرضه داشت ؛ « اى پسر دختر پيامبر! فدايت شوم! گويى مرا به سوى خود مى خوانى و از من مى خواهى كه يارى ات كنم! به خدايى كه جز او خدايى نيست، اگر با اين شمشيرم در پيشِ روى تو، چنان ضربه زنم كه شمشيرم، به تمامى، خُرد شود، يكصدمِ حقّ تو را نگزارده ام. اينك، پيش روى تو ام. به من، فرمان بده». 👌امام حسین علیه السلام خطاب به او فرمود ؛ « اى ابن عبّاس! تو پسرعموى پدرم هستى و از هنگامى كه تو را شناخته ام، پيوسته به نيكى فرمان مى دهى و به رايزنى هاى حكيمانه مى دادى. او پيوسته از تو خيرخواهى و رايزنى مى خواست و تو به درستى، به او پيشنهاد مى دادى. پس در پناه و پشتيبانى خدا، به مدينه برو و چيزى از خبرهاى تو، بر من پوشيده نمى مانَد » 📚الفتوح ج 5 ص 23 _ مقتل الحسین خوارزمی ج 1 ص 190 👌بنابراین علت عدم حضور ابن عباس ( رضی الله عنه ) در رکاب امام حسین علیه السلام دستور خود امام بود که ابن را مامور مدینه کرد تا اخبار مدینه را به امام گزارش دهد . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی مطرح می کنند که مثلا شیعه برای نمایی می گوید دشمنان قبر امام حسین را چندین بار تخریب کردند این چقدر سندیت دارد ❗️اساسا انگیزه آنان از این عمل چه بوده ❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که زیارت قبر امام حسین علیه السلام همواره مورد تاکید و توصیه سایر امامان علیهم السلام بوده است ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین توصیه کنید زیرا زیارت قبر او برای هر شیعه ای که مقر به امامت او است لازم است» 📚بحار الانوار ج98 ص3 🔸الهام بخشى تربت خونين سيد الشهدا در راه مبارزه با ستم، سبب شد كه شيعه،همواره مرقد آن را تكريم و بر گرد آن تجمّع كند. توصيه هاى اكيد ائمّه نيز نسبت به زيارت قبر امام حسين اين شور و الهام را مى افزود. همين سبب شد كه حكّام ستمگر همواره احساس خطر كنند و اين كانون را از هم بپاشند. از دوران بنى اميّه كه زيارت آن حضرت، ممنوع و تحت كنترل بود، تا زمان هارون الرّشيد كه حتّى درخت سدرى را كه سايه بان زائران بود قطع كردند ؛ 📚بحار الانوار ج 45 ص 398 🔸مهمترين جسارت نسبت به مزار امام حسين عليه السلام در تاريخ، مربوط به متوكّل عبّاسى است. وى از سال 232 تا 247 ق، تحت تأثير اهل حديث متعصّب بغداد، بر امور، سيطره داشت. منابع تاريخى، وى را دشمن اهل بيت عليهم السلام دانستهاند و گفته اند كه دشمنى با على بن ابى طالب عليه السلام و خانواده اش داشت . 📚الکامل فی التاریخ ج 4 ص 318 ❕متوكّل عباسى، پاسگاهى در نزديكى كربلا زده و به افراد خويش فرمان اكيد داده بود كه هر كس را ديديد قصد زيارت حسين را دارد، بكشيد. 📚بحار الانوار ج 45 ص 404 🔸به امر متوكّل، بار قبر حسين علیه السلام را خراب كردند. 📚همان ص 410 ❕ در يكى از اين نوبتها، «ديزج يهودى» را مأمور تغيير و تبديل و تخريب قبر مطهّر كرد. او نيز با غلامان خويش سراغ قبر رفت و حتّى قبر را شكافت و به حصيرى كه پيكر امام در آن بود برخورد كرد كه از آن بوى مشك مى آمد. دوباره خاك روى آن ريختند و آب بستند و آن را مى خواستند با گاو، شخم بزنند كه گاوها پيشروى نمى کردند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 394 🔸هارون الرشيد نيز يك بار به والى فرمان داد تا قبر حسين بن على را خراب كند. اطراف آن را عمارتها ساخته و زمينهايش را زير كشت و زراعت بردند. 📚تتمه المنتهی ص 240 🔸ابن عساكر، نوشته است كه متوكّل، در سال 236 ق، دستور انهدام قبر امام حسين عليه السلام را صادر كرد. پس، خانه هاى اطراف قبر را تخريب و همه را مزرعه كردند و مردم را از زيارت آن قبر، منع كرده، آن جا را به صحرا، تبديل نمودند. مسلمانان، از اين كار، شدند و مردمان بغداد، بر روى بام منازل و مساجد، متوكّل را دشنام دادند و شعرا، او را هجو كردند. 📚تاریخ دمشق ج 72 ص 167 👌به متوكّل خبر دادند كه مردم در سرزمين «نينوا» براى زيارت قبر حسين جمع مى شوند و از اين رهگذر، جمعيّت انبوهى پديد مى آيد و كانون خطرى تشكيل مى شود. متوكّل به يكى از فرماندهان ارتش خود در معيّت تعدادى از لشكريان مأموريّت داد تا مرقد مطهّر را بشكافند و را متفرّق ساخته، از تجمّع بر سر قبر آن حضرت و زيارت قبر او جلوگيرى كنند. او هم طبق دستور، مردم را از پيرامون قبر پراكنده ساخت. اين حادثه در سال 237 هجرى بود. ولى مردم در موسم زيارت، بازهم تجمّع كرده، عليه او شورش كردند و بى باكانه به مأموران خليفه گفتند: اگر تا آخرين نفر هم كشته شويم، دست بر نمى داريم. و بازماندگان ما به زيارت خواهند آمد. وقتى حادثه به متوكّل گزارش شد، به آن فرمانده نوشت كه دست از مردم بردارد و به كوفه بازگردد و چنين وانمود كند كه مسافرتش به كوفه در رابطه با مصالح مردم بوده ... تا اينكه در سال 247 باز تجمّع مردم زياد شد. به نحوى كه در آن محلّ، بازارى درست شد. مجدّدا بناى سختگيرى گذاشتند. 📚اعیان الشیعه ج 1 ص 628 👌روز به روز بر زائران افزوده مى شد، متوكّل سردارى فرستاد و ميان مردم اعلام كردند كه ذمّه خليفه از كسى كه به زيارت رود بيزار است. بازهم آن منطقه را ويران كردند و آب بستند و شخم زدند و قبر را شكافتند. 📚تتمه المنتهی ص 241 👌آرى ... «زيارت اين خاك است كه توده مردم را يارى مى دهد تا به انقلاب حسين علیه السلام و به جهاد و مبارزه او عليه ظلم بينديشند و به رسوا كردن دستگاه حاكم بنشينند. است كه اين خاك- خاك كربلا- سمبل و شعار مى شود و طواف آرامگاه حسين، با صد طواف كعبه مقابل مى شود و حتّى بر آن ترجيح مى يابد.» 📚مجموعه آثار شریعتی ج 7 ص 20 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔در فیلم مختار محمد حنفیه را نشان می دهد که شیعه از او حساب می برد ❕چرا محمد حنفیه در قیام امام حسین نکرد ❗️آیا او هم از جمله توابین بود ❕❕ 💠💠 👌 محمد حنفیه ، يكى از فرزندان رشيد امير مؤمنان على علیه السلام است و «حنفيّه» لقب مادر اوست و اسمش «خوله» دختر يكى از مردان با شخصيّت طايفه «بنى حنيفه» است كه در يكى از جنگهاى اسلامى اسير شد و مى خواستند او را بفروشند، على (ع) او را آزاد كرد و به همسرى خود در آورد. او شجاعت را از على (ع) به ارث برده بود و مى گويند گاهى زرههاى محكم را با دست پاره مى كرد و به همين دليل امام (ع) در جنگ «جمل» پرچم را به دست او سپرد و در جنگ «صفّين» جناح چپ على (ع) به دست او و «محمّد بن ابى بكر» و «هاشم مرقال» بود. 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 77 🔸او نسبت به امام حسن و امام حسين عليهما السلام بسيار متواضع بود و فرزندان على علیه السلام را از حضرت را بسيار احترام مى گذارد. روزى به او گفتند على تو را به ميدانهاى خطرناك مى فرستد ولى از فرستادن حسن و حسين خوددارى مى كند، در حالى كه آنها هم برادر تواند! او در جواب مى گويد ؛ «حسن و حسين همچون چشمان او هستند و من همچون بازوان او و انسان به وسيله بازوهايش از چشمش دفاع مى كند». 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 244 🔸بعضى «محمّد بن حنيفيّه» را متّهم مى كنند كه او بعد از امام حسين دعوى امامت داشت و يا حتّى دعوى مهدويّت ، ولى مرحوم «شيخ مفيد» در اين زمينه سخن روشنى دارد، مى گويد: «محمّد حنفيّه» هرگز ادّعاى امامت نكرد و كسى را به سوى خود فرا نخواند بلكه ديگران چنين نسبتهايى به او داده اند و مدّعى امامت و يا مهدويّت او بوده اند و «كيسانيّه» جزء چنين مدّعيانى محسوب مى شوند». 📚الفصول المختاره ص 300 🔸يكى از نشانه هاى مقام او اين است كه امام حسين علیه السلام هنگامى كه مى خواست از مدينه به سوى مكّه حركت كند او را وصى و نماينده خود در مدينه قرار داد تا اخبار آن جا را به او برساند و وصيتنامه معروف خود را كه در مقاتل آمده، به او سپرد ، و علت عدم حضور او در کربلا همین بود که امام حسین علیه السلام وظیفه اطلاعاتی را بر عهده او گذاشته بود چنان که می نویسند ؛ « محمّد بن حنفيّه، سخن خويش با برادر را قطع نمود و شروع به گريه كرد. حسين عليه السلام نيز مدّتى با او گريست و آن گاه فرمود: «برادرم! خداوند، تو را پاداش خير دهد! حقيقتا برايم خيرخواهى كردى و به صواب و حقيقت، راهنمايى نمودى. اميدوارم كه رأى تو، استوار و درست باشد. من تصميم بر خروج به سمت مكّه دارم و خودم، برادرانم، برادرزاده ها و دوستارانم را براى اين ، مهيّا ساخته ام. نظر آنان، نظر من و تصميم آنان، تصميم من است؛ امّا تو اى برادرم منعى نيست كه در مدينه بمانى و از سوى من مراقب حوادث باشى و چيزى از اخبار آنان را از من پنهان نكنى». 📚الفتوح ج 5 ص 20 _ بحار الانوار ج 44 ص 329 👌علامه حلی نیز نقل می کند که محمد حنفیه به سبب بیماری نمی توانست حسین علیه السلام را همراهی کند ، لذا امام حسین ماموریت دیده بانی در مدینه را به او کرد . 📚سفینه البحار ج 2 ص 388 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ شبهه معاند را در مورد شرکت حسنین در فتوحات خلفا را در زیر بخوانید که اساسا اهل بیت مخالف این فتوحات و کشتارها بودند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1786 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1784
🤔 ❔نظر اهلبیت در مورد مختار ثقفی چه بوده است ❗️آیا حقیقت دارد که قیام مختار مورد اهل بیت نبوده ❗️اگر چنین است چرا صدا و سیما برای او فیلم می سازد و از او به بزرگی یاد می کند ❗️❗️ 💠💠 👌مختار بن ابى عبيده ثقفى، معروف به كيسان، در اصل از مردم طائف بود و مادرش دومة بنت وهب نام داشت. در سال به دنيا آمده. پدر او در زمان عمر به مدينه رفت، مختار نيز همراه پدرش به مدينه منتقل گشت. مردى بود خردمند، حاضر جواب، شجاع، بخشنده، تيزهوش، كارشناس فنون رزم و غلبه بر دشمن. در دوران على علیه السلام به بنى هاشم پيوسته بود و با حضرت على در عراق به سر مىبرد، پس از شهادت آن حضرت، ساكن بصره شد. در ميان قوم خود، شريف بود. رواياتى در مدح او وارد شده است. مختار از مروّجين و ناشرين فضايل آل محمّد بود و پيوندش با اهل بيت، او را از ادبى سرشار و اخلاقى فاضل برخوردار بود. در نهان و آشكار هوادارى از دودمان پيامبر مى كرد. 📚سفینه البحار ج 2 ص 752 _ مقتل الحسین ، مقرم ، ص 167 👌ميثم تمّار در زندان ابن زياد، به گفته بود كه تو آزاد شده و به خونخواهى حسين علیه السلام خروج خواهى كرد و ابن زياد را خواهى كشت. 📚همان ص 434 🔸وى در دورانى كه مسلم بن عقيل در كوفه بود، او را به خانه خويش برد و با او به نفع امام حسين علیه السلام بيعت كرد. ابن زياد، پس از كشتن مسلم، او را تازيانه زد و زندانى كرد و در ايّامى كه كربلا اتّفاق افتاد، او و ميثم تمّار در زندان بودند. مختار، پس از مرگ يزيد در سال 64، به خونخواهى سيد الشهدا علیه السلام قيام كرد و قاتلان امام حسين را كشت، سپس خود در جنگى با سپاهيان عبد الله بن زبير در مكّه كشته شد. از امام باقر علیه السلام روايت است كه فرمود ؛ «مختار را ناسزا نگویید زیرا او قاتلان ما را کشت و انتقام خون ما را گرفت » 📚بحار الانوار ج 45 ص 343 🔸قبر مختار، در رواق راهرو مرقد حضرت مسلم در قرار دارد. 📚سوگنامه آل محمد ص 544 🔸مشهور علمای شیعه از به بزرگی یاد میکنند چنان که علامه امینی می نویسد ؛ «هر کس برتاریخ وحدیث وعلم رجال با دید نافذ نظر اندازد در میابد که مختار در پیشاپیش مردان دین و هدایت و اخلاص است و نهضت بزرگ او جز برای برپا داشتن عدل و درآوردن ریشه ی ستم نبوده است وبه همین جهت امامان بر او رحمت کرده و او را ستوده اند» 📚ترجمه الغدیر، ج 4، ص 238 👌جهت آگاهی بیشتر در مورد پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/2755 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔فلسفه طشت گذاری چیست ومنشأ ان از کجا می باشد ، طشتی رو پر اب میکنن روضه میخونن بعد آب رو از باب تبرک پخش میکنن ❗️❗️آیا خرافات محسوب نمی شود ❕ 💠💠 👌طشت گذاری مراسم سنّتى در عزادارى ايّام عاشورا كه عمدتا در شهرستان اردبيل برگزار مى شود و آب را در مساجد و حسينيّه ها مى آورند و رمزى از «فرات» است. «... نشانه ها و مظاهرى كه نماينده محيط خاصّ است، مثل وجود طشت آب و چند ساقه گياه، به نشانه رودخانه و نخلستان ...» 📚فصلنامه هنر، شماره 2، ص 163، مقاله «پژوهشى در تعزيه». 👌اين نشان مى دهد كه در تعزيه ، استفاده از سمبلها رواج داشته و دارد. در توضيح بيشتر اين سنّت مرسوم در اردبيل، در مطبوعات نوشتند: «اين مراسم از سه روز مانده به محرّم در مسجد جامع، مسجد اعظم و سپس در مساجد ديگر اجرا مى شود. طشتها را بالاى سرها مى گيرند و مسجد را دور مى زنند، سپس در داخل آنها آب مى ريزند. مردم دست به و آب آن مى زنند و نوعى بيعت با امام حسين است و حمايت از عباس . آب طشتها را مردم در شيشه هايى براى شفا و تبرّك بر مى دارند. 🔸اين سنّت از حادثه جوانمردانه آب دادن امام حسين به سپاه حرّ در روز 27 ذيحجّه گرفته شده كه آب مشكها را در ريختند و تمام لشكر حرّ و اسبان آنها را سيراب كردند. اين سنّت سمبوليك، تأسّى از اقدام سالار شهيدان است.» 📚گزارشى از اين مراسم در اردبيل، در كيهان (2/ 4/ 73)، ص 17 چاپ شده است. 👌به اين مراسم، «» هم مى گويند. 📚فرهنگ عاشورا ، ص 272 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔بارها شنیده ایم که مبلغین می گویند جریان عاشورا و کربلا از سقیفه برخاست ❗️مگر چه پیوندی بین سقیفه و کربلا است که این قدر روی آن مانور داده می شود ❕❕ 💠💠 👌ديد جريان شناسانه در حوادث، ريشه حادثه عاشورا را در انحراف نخستين در رهبرى مى بيند كه در «سقيفه بنى ساعده» اتفاق افتاد. اگر جمعى از امّت پيامبر، نيم قرن پس از شهادت رسول اللّه در كربلا فرزند رسول اللّه را شهيد كردند، زمينه آن در حوادث گذشته و غصب خلافت و تصدّى آل ابو سفيان نسبت به حكومت اسلامى و كنار زدن ائمه از ولايت و رهبرى بود. از اين رو در زيارت عاشورا كسانى لعن مى شوند كه آغازگر ظلم بر اهل بيت پيامبر و بنيانگذار ستم به ذريّه رسول خدا بودند، و نيز كه به آن ستم نخست راضى شدند، همكارى يا سكوت كردند و زمينه ساز آن بودند، تا آنجا كه براى جنگ با عترت پيامبر، تمكين كردند: «لعن اللّه امّة اسّست اساس الظلم و الجور عليكم اهل البيت و لعن اللّه امّة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم الّتى رتّبكم اللّه فيها و لعن اللّه امّة قتلتكم و لعن اللّه الممهّدين لهم بالتّمكين من قتالكم ...». ❕در ماجراى كربلا، همه آنان كه از آغاز، اهل بيت را از اجتماعى و سياسى امّت كنار زدند و بر غصب حكومت اسلامى توطئه كردند، تا آنان كه بر كشتن او گرد آمدند و همراهى و متابعت كردند، شريكند. اين نكته در جاى ديگر زيارت عاشورا مطرح است ؛ «اللّهمّ العن اوّل ظالم ظلم حقّ محمّد و آل محمّد و آخر تابع له على ذلك، اللّهم العن العصابة الّتي جاهدت الحسين و شايعت و بايعت و تابعت على قتله، اللّهم العنهم جميعا». 🔸توطئه سقيفه، تلاشى از سوى شرك شكست خورده در جبهه هاى بدر و احد و حنين بود، تا دوباره به سيادت خود برسند و سفيانيان كوشيدند انتقام كشته هاى خود را از آل پيامبر، از طريق سلطه يافتن بر خلافت و تار و مار كردن بنى هاشم و عترت رسول بگيرند. طرح شورا و بيعت ساختگى سقيفه، ظاهرى فريبنده براى اعمال آن سياست بود. 🔸هواداران سقيفه، در سپاه كوفه بودند. امام حسين روز با بدن مجروح، آنان را «شيعيان آل ابى سفيان» خطاب كرد كه نه دين داشتند، نه حرّيت. 📚لهوف ص 71 ❕ ابن زياد وقتى با سر بريده حسين در طشت رو به رو شد، با چوبى كه در دست داشت بر لبهاى آن سر مطهّر مى زد و مى گفت ؛ « امروز انتقام روز بدر است » 📚بحار الانوار ج45 ص 154 👌 يزيد بن معاويه نيز پس از كشتن امام و سرمستى از پيروزى بر آن حضرت، در پيش چشم فرزندان او كه به اسارت در كاخ او برده شده بودند، آرزو كرد كه كاش نياكان كشته شده اش در بدر، بودند و به يزيد مى گفتند دستت درد نكند. كشتن حسين و يارانش را در مقابل كشته هاى بدر دانست، منكر وحى و نزول جبرئيل شد و گفت اگر از آل احمد انتقام نگيرم، از نسل خندف نيستم ... 📚همان ص 167_ البدایه والنهایه ج 8 ص 192 👌حضرت زينب با خطاب «يا بن الطلقاء» به يزيد، اشاره به نيكان مشرك او كرد، كه در فتح مكّه، پيامبر آزادشان كرد، امام نيز به يزيد گفت: جدّ من على بن ابى طالب، در جنگ بدر و احد و احزاب، پرچمدار رسول اللّه بود، امّا پدر و جدّ تو، پرچمدار كفّار بودند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 135 🔸كربلا، صحنه تجديد كينه هاى مشركان و منافقان بر ضدّ آل اللّه بود و همان قدرت سياسى را كه ميراث رسول خدا بود و به دست دشمن افتاد، بر ضدّ عترت رسول به كار گرفتند و اين از شگفتيهاى تاريخ است! سيد الشهدا در خطابه خويش در عاشورا به سپاه كوفه چنين فرمود ؛ « شمشيرى را كه ما به دستتان داديم، عليه ما تيز كرديد و به روى ما شمشير كشيديد و آتشى را كه بر دشمنان شما و ما افروخته بوديم، بر خود ما افروختيد و با دشمنان خدا بر ضدّ اولياء اللّه همدست شديد » 📚مقتل الحسین خوارزمی ج 2 ص 6_ مناقب ج 4 ص 110 🔸 اگر واقعه شوم سقيفه نبود، هرگز بعدى كه اوج آن در عاشورا بود، پيش نمى آمد و مسير تاريخ اسلام و شيعه به گونه ديگرى بود. 🔸اگر پيمان مردم با «ولى» بود اگر پيوند با آل على بود 🔸 نه فرمان نبى از ياد مىرفت نه رنج و زحمتش بر باد مى رفت 🔸 نه زهرا كشته مى شد در جوانى نه مى شد خسته از اين زندگانى 🔸 نه خون دل نصيب مجتبى بود نه پرپر لاله ها در كربلا بود 🔸 نه زينب بذر غم مى كاشت در دل نه مىزد سر ز غم بر چوب محمل 🔸بقيع ما نه غم افزاى جان بود نه ويران و چنين بى سايه بان بود 📚شعر اهلبیت آفتاب ، محدثی http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔عبد الله بن جعفر حضرت زینب چرا در کربلا حاضر نبود ❗️این که او از یاری کردن امام حسین سرباز زد حقیقت دارد ❕امام علی چرا دخترش را به عقد چنین فردی درآورد ❕❕ 💠💠 👌عبد الله بن جعفر همسر زينب كبرى و داماد على علیه السلام و پسر جعفر طيّار. وى، نخستين نوزاد در حبشه بود. در ايّامى كه پدرش جعفر بن ابى طالب به حبشه هجرت كرده بود، در آن كشور به دنيا آمد. مادرش «اسماء بنت عميس» بود. اسماء، پس از شهادت جعفر طيّار در جنگ موته، به همسرى أبو بكر، سپس على بن ابى طالب در آمد. عبد الله بن جعفر، مورد عنايت خاصّ پيامبر اكرم بود، بويژه كه پدرش سردار بزرگ شهيد جبهه اسلام به شمار مى آمد. 🔸رجالی معروف صاحب رجال الحدیث او را چنین معرفی می کند ؛ « او جلیل القدر و عظیم الشان بود ، آیت و خداوند در حلم و جود و کرم و از اصحاب رسول خدا و امیر مومنان و حسن و حسین علیهم السلام بود که در جنگ صفین در رکاب علی علیه السلام بود » 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 500 🔸شیخ عباس قمی نیز در کنار آنکه روایات در عظمت مقام او نقل می کند تصریح می کند که او مورد علاقه امير المؤمنين بود و ارادتى شايان به امام حسن و امام حسين داشت. مردى سخاوتمند و اهل جود و بخشش بود . 📚سفینه البحار ج 6 ص 47 🔸گرچه خود در كربلا حضور نداشت، امّا دو عون و محمّد را همراه مادرشان حضرت زينب به كربلا فرستاد و اين دو فرزند، در ركاب سالار شهيدان روز عاشورا به شهادت رسيدند. او از اينكه نتوانسته بود در واقعه كربلا شركت كند تأسف مى خورد. پس از عاشورا و شهادت حسين بن على وى در مدينه به سوگ نشست و مردم براى تسليت گويى نزد او مى آمدند. 📚معارف و معاریف ج 4 ص 1508 🔸وى در سن 90 سالگى، در سال 80 هجرى در مدينه در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد. 📚همان مدرک 🔸برخى هم در گذشت او را در شام و وى را در «باب الصغير» دمشق، كنار قبر بلال مى دانند. 📚تنقیح المقال ج 2 ص 173 👌در تاریخ اگر چه صراحتا علت عدم حضور او در میدان کربلا ذکر نشده است اما با توجه به سخن علامه که می گوید ؛ « امثال محمد بن حنفیه و عبد الله بن جعفر ، دارای شان و مقام ارجمندی هستند به گونه ای که امکان انحراف آنان از حق و از ایمان نمی باشد » 📚بحار الانوار ج 42 ص 110 🔸روشن می شود که عدم حضور او در میدان کربلا او مانند بیماری یا ماموریت او از جانب امام حسین برای محافظت از بنی هاشم بوده است ، چرا که خود او بارها آرزو می کرد که ای کاش فرصت در رکاب امام حسین علیه السلام را می یافت . 👌مورخین می نویسند ؛ « هنگامى كه عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب، از كشته شدن دو پسرش همراه حسين عليه السلام خبر يافت و مردم براى تسليت به مى آمدند، يكى از وابستگانش كه فكر نمى كنم كسى جز ابو لَسْلاس باشد، گفت: مصيبتى كه ديده ايم، از جانب حسين به ما رسيده است . 🔸عبد اللّه بن جعفر، او را با كفشش زد و سپس گفت: اى پسر زنِ بدبو! آيا به حسين، چنين مى گويى؟ به خدا سوگند، اگر در حاضر مى بودم، دوست مى داشتم كه از او جدا نشوم تا همراهش كشته شوم! 👌به خدا سوگند، آنچه دلم را به از فدا شدن دو پسرم راضى و مصيبت آن دو را بر من، سبُك مى كند، اين است كه در راه از خود گذشتگى براى برادر و پسرعمويم [حسين عليه السلام] و در كنار او، كشته شده اند! 🔸سپس به همنشينانش رو كرد و گفت: خدا را بر شهادت حسين عليه السلام مى ستايم كه اگر نتوانستم با دستانم حسين عليه السلام را يارى كنم، دو پسرم، او را دادند. 📚تاريخ الطبري ج 5 ص 466، الكامل في التاريخ ج 2 ص 579 ، جواهر المطالب ج 2 ص 296؛ الإرشاد ج 2 ص 124؛ كشف الغمّة ج 2 ص 280، الحدائق الوردية ج 1 ص 121، بحار الأنوار ج 45 ص 122. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در زمان معاویه قیام نکرد ❗️معاویه که از یزید بدتر بود ❕میگن نعوذ بالله یزید چون به امام پول نداد امام حسین قیام کرد ❕❕❕ 💠💠 👌 با وجود وضع اسفناکى که در زمان تسلط معاویه حکم فرما بود، بنابر ملاحظات فراوان، قیام و انقلاب مسلحانه در آن زمان نه مقدور بود و نه مفید. دو عامل زیر را مى توان مهم ترین موانع قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان حکومت  شمرد ؛ 1⃣ پیمان صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه ؛ اگر حسین بن على(علیهما السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، معاویه مى توانست از پیمان صلحى که با امام حسن(علیه السلام) بسته و مورد تایید حسین بن على(علیهما السلام) نیز قرار داشت، به منظور متهم ساختن حسین بن على(علیهما السلام) بهره بردارى کند؛ زیرا همه مردم مى دانستند که امام حسن و امام حسین متعهد شده اند تا زمانى که معاویه زنده است سکوت کرده به حکومت او گردن نهند، حال اگر حسین(علیه السلام) بر ضد معاویه قیام مى کرد، امکان داشت  او را شخصى فرصت طلب و پیمان شکن قلمداد کند. 👌البته مى دانیم که امام حسین(علیه السلام) پیمان معاهده خود را با معاویه، پیمانى لازم الوفا نمى دانست؛ زیرا این پیمان از روى آزادى و میل و اختیار صورت نگرفته بود، بلکه پیمانى بود که تحت فشار و اجبار، و در شرائطى صورت گرفته بود که بحث و گفتگو فایده اى نداشت، بعلاوه خود  آن را نقض کرده و محترم نشمرده بود و خود را به رعایت آن ملزم نمى دانست، بنابراین چنین عهد و پیمانى، اگر هم در اصل صحیح و معتبر بود، حسین بن على(علیه السلام) مقید به آن نبود؛ زیرا خود معاویه آن را زیر پا گذاشته و در نقض آن از هیچ کوششى فرو گذار نکرده بود، اما در هر حال معاهده صلح، مى توانست دستاویز تبلیغاتى معاویه در برابر قیام احتمالى حسین(علیه السلام) قرار گیرد. ❔از طرف دیگر، باید دید در برابر قیام احتمالى او اجتماع چگونه قضاوت مى کرد؟ 🔸پیداست اجتماع زمان امام حسین(علیه السلام) اجتماعى بود که حال قیام و انقلاب نداشت و شمشیر جهاد به آب عافیت شسته بود. طبعاً چنین اجتماعى عافیت  طلبى خود را چنین مى کرد که حسین(علیه السلام) با معاویه پیمان بسته است و باید به آن وفا کند. 👌بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مسلحانه مى کرد، معاویه مى توانست آن را به عنوان یک شورش غیر موجه و برخلاف مواد پیمان صلح بین طرفین معرفى کند و چون جامعه آن روزجامعه اى بود که حال قیام و انقلاب نداشت، طبعا منطق معاویه را تایید مى کرد. 2⃣ ژست دینی معاویه ؛ قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان یزید، چنان پرشور و مهیج بود که خاطره آن در دلهاى مردم جاوید مانده است و چنانکه مشاهده مى کنیم پس از قرون متمادى، هنوز هم مردم، قهرمانان کربلا را براى خود نمونه و سرمشق قرار مى دهند و در ابراز و فداکارى از آنهاالهام مى گیرند، ولى به گمان قوى اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، قیام او داراى چنین شور و حماسه اى نمى شد. راز این مطلب را باید در نفوذ و شیطنت و بازیگرى معاویه، و روش خاص او در حل و فصل مشکلات جستجو کرد. 👌گر چه معاویه عملا اسلام را تحریف کرده، حکومت اشرافى اموى را جایگزین خلافت ساده و بى پیرایه اسلامى ساخته و جامعه اسلامى را به یک جامعه غیر اسلامى تبدیل کرده بود، اما او این مطلب را به خوبى درک مى کرد که چون به نام دین و خلافت اسلامى حکومت مى کند، نباید مرتکب کارهایى بشود که مردم آن را مبارزه با دین - همان دینى که به نام آن حکومت مى کند- تلقى نمایند، بلکه او لازم مى دید همیشه به اعمال خود، رنگ بدهد تا اعمال وى با مقامى که دارد، سازگار باشد، و آن دسته از کارهایى را که مشروع جلوه دادن آنها مقدور نیست در خفا انجام دهد. 🔸پاره اى از اسناد و شواهد تاریخى نشان مى دهد که معاویه فردى بی دین بوده و به هیچ چیز اعتقاد نداشته است؛ به طورى که «مغیره بن شعبه» معلوم الحال و بى بند و بار، از سخنانى که در بعضى از مجالس خصوصى معاویه، از خود وى شنیده بود، اظهار تاسف و اندوه کرده مى گفت:«معاویه ترین افراد مردم است.» 👌ولى با وجود اینها، همین روش معاویه در تظاهر به برخى از ظواهر دینى، درک ماهیت او را براى عامه مردم مشکل ساخته بود. 🔸معاویه براى آنکه به منصب و مقام خود، رنگ مذهبى بدهد، از اوضاع و شرائط به خوبى بهره بردارى مى کرد. او از یک طرف خون خواهى عثمان را عنوان مى ساخت و از طرف دیگر پس از جریان و همچنین به واسطه صلح با امام حسن(علیه السلام) و بیعت مردم با وى، خود را در افکار عمومى شایسته خلافت قلمداد مى کرد. 🔸 👇
🔸ادامه 👇 ❕بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان او قیامى مسلحانه به راه مى افکند، وى به سهولت مى توانست آن را در افکار عمومى یک اختلاف و کشمکش بر سر قدرت و حکومت معرفى کند، نه قیام حق در برابر باطل 📚 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش، چاپ بیست و سوم، ص 147 👌از سوی دیگر يزيد براساس تعليمات مسيحيّت پرورش يافته بود وقلباً به آن تمايل داشت واز طرفي جواني ناپخته، شهوت پرست، ، خوشگذران، عياش، فاقد دور انديشي واحتياط بود . 📚مروج الذهب ج 3 ص 77 🔸تفاوتي كه پدر با پسر داشت، در اينجا بود كه پدر به ظاهر پاي بند به اسلام بود، ولي فرزند او پس از رسيدن به حكومت نتوانست حتي به صورت ظاهر خود را ديندار وبا ايمان بنمايد ، وي آشكارا مقدّسات اسلامي را زير پاي مي‌گذاشت ودر راه ارضاي شهوات خود از هيچ چيز فرو گذار نكرد. رسماً شراب مي‌خورد ودر شب نشيني‌ها وبزم‌هاي اشرافي به باده گساري مي‌پرداخت وبي باكانه اشعاري مي‌سرود كه ترجمه آنها چنين است: «ياران هم من برخيزيد! وبه نغمه مطربان خوش آواز گوش دهيد وپياله‌ها را پي در پي سركشيد، نغمه دلپذير ساز وآواز، مرا از نداي اللّه اكبر واز شنيدن بانگ اذان باز مي‌دارد ومن حاضرم حوران بهشتي را با نيم خورده ظرف شراب عوض كنم». 📚تذکره الخواص ص 291 👌هم اوعلناً به مقدّسات اسلام مي‌كرد، گرايش خود را به آيين مسيحيت پنهان نمي داشت ومي گفت: «اگر شراب در آيين احمد حرام است تو آن را به آيين مسيح بن مريم بنوش» . 📚تتمه المنتهی ص 43 ❕دربار يزيد، كانون فساد وگناه بود وآثار شوم آن حتي به اماكن مقدسي همچون مكّه و مدينه رسيده بود . 📚مروج الذهب ج 3 ص 77 ❕در اين هنگام بود كه حسين بن علي (عليه السلام) شرايط را براي انقلاب و نهضت كاملاً آماده ديد، زيرا ديگر مزدوران بني اميه نمي توانستند هدف‌هاي قيام حسين بن علي (عليه السلام) را در افكار دگرگونه جلوه دهند وآن را كشمكشي بر سر قدرت وسلطه قلمداد كنند، زيرا توده‌ها به چشم خود مي‌ديدند كه رفتار حكومت بر ضد موازين ديني وتعاليم الهي است وهمين مطلب مجوّز آن بود كه حسين (عليه السلام) ياران راستين اسلام را از گوشه وكنار جهان پيرامون خود فرا خواند وبر ضد حكومت قيام كند; قيامي كه هدف از آن احياء اسلام و سنن ديني، نه تصاحب خلافت وقدرت بود. پس از شهادت حسن بن علي (عليه السلام) در سال پنجاه هجري، شيعيان عراق جنبش خاصي از خود نشان دادند وبا حسين (عليه السلام) به مكاتبه پرداختند واز امام درخواست كردند كه معاويه را از حكومت خلع كند ، امام در پاسخ آنان ياد آور شد كه او با معاويه عهد وپيماني دارد ونمي تواند آن را بشكند. 📚حیاه الامام الحسین ج 2 ص 229 👌پس از درگذشت معاويه، امام حسين (عليه السلام) در نيمه رجب سال شصت، وقتي موانع شرعي را منتفي ديد وشرايط را براي مفيد وسازنده آماده تشخيص داد، در پاسخ دعوت مردم عراق حرکت قیام را آغاز کرد . 📚نگاهی به زندگانی امامان معصوم ، سبحانی ، ص 127 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این شبهه معاند را در مورد غسل کردن و نوره کشیدن شب عاشورا توسط کاروان حسینی را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1787
👌پاسخ این شبهه معاند را در مورد مصادره کاروان یزید توسط امام حسین علیه السلام را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1788
👌پاسخ این شبهه معاند را در مورد قتل و عام بنی قریظه توسط امام علی و کنایه آنها به امام حسین را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1789
🤔 ❔آيت الله مطهرى: شيعيان داستان كربلا را تحريف كرده اند هم تحريف لفظى و هم تحريف منبع: كتاب حماسه حسينى ج ١ ص ٦٢ ❗️لابد مطهرى هم وهابى شده بود و يا ادمين كانال ملحدین بود ❕❕ 💠💠 👌مساله لزوم پرهیز از تحریف در نقل واقعه کربلا و حوادث عاشوراء مورد تاکید همه علما و مراجع شیعه در طول بوده است و همگان بر لزوم استفاده از منابع معتبر و مورد استناد در نقل وقائع کربلا تاکید داشته اند . 🔸خود شهید می گوید ؛ « آن چيزى كه بيشتر دل انسان را به درد مى آورد اين است كه اتفاقاً در ميان وقايع تاريخى، كمتر واقعه اى است كه از نظر نقلهاى معتبر به اندازه حادثه كربلا غنى باشد. 👌من در سابق خيال مى كردم كه اساساً علت اينكه اين همه دروغ اينجا پيدا شده است اين بوده كه وقايع را كسى نمى داند چه بوده است؟ بعد كه مطالعه كردم، ديدم اتفاقاً هيچ قضيه اى در تاريخ- در تاريخهاى دور دست مربوط به مثلًا سيزده يا چهارده قرن پيش- به اندازه حادثه كربلا تاريخ معتبر ندارد. معتبرين مورخين اسلامى از همان قرن اول و دوم قضايا را با سندهاى معتبر نقل كردند و اين نقلها با يكديگر انطباق دارد و به هم نزديك است . 📚مجموعه آثار ج 17 ص 79 👌از جمله کتابهای مورد استنادی که منبع و مرجع برای آگاهی از وقائع کربلا محسوب می شود می توان به کتابهایی چون الفتوح ، کامل الزیارات ، امالی صدوق ، الارشاد مفید ، مصباح المتهجد ، روضه الواعظین ، اعلام الوری ، مقتل الحسین خوارزمی ، مناقب آل ابی طالب ، المزار الکبیر ، مثیر الاحزان ، الملهوف علی قتلی الطفوف ، کشف الغمه ، بحار الانوار ، منتهی الامال ، نفس المهموم ،و ...اشاره کرد . 👌همین طور استفاده از کتابهایی چون الامامه و السیاسه ، اخبار الطوال ، تاریخ الیعقوبی ، تاریخ الطبری ، مقاتل الطالبین ، العقد الفرید ، تاریخ مدینه دمشق و ... برای آگاهی نسبت به جریانات کربلا خالی از نیست . ❕اما متاسفانه افرادی از شیعیان به این مساله توجه نداشته و از باب اسطوره سازی و رونق دادن به مجلس عزا و پرشور کردن آن دست به یکسری تحریفات در نقل وقائع کربلا می زنند و جریاناتی را نقل می کنند که ریشه در کتب معتبر و مورد استناد ندارد و یا از کتبی نقل می کنند که اعتبار آن ها زیر سوال است مانند کتاب روضه الشهداء ، محرق القلوب ، اکسیر العبادات ، تذکره الشهداء و ... 🔸برخی از می نویسند ؛ « كتابهاى تاريخ و سيره، چه در ميان شيعيان و چه اهل سنّت و حتّى غير مسلمانان، واقعه عاشورا را به عنوان يك نقطه عطف و يك پيشامد مسلّم تاريخى، گزارش كرده اند، تا جايى كه اركان و وقايع اصلى آن، از مشهورات، متواترات و قطعيات تاريخى است، هر چند تفصيلها و جزئيات آن، مانند هر واقعه تاريخى ديگر، با تفاوتهايى در نقلها و يا كاستى ها و مبالغه هايى قابل انتظار، همراه بوده است. 🔸اين، در حالى است كه با گذشت زمان و دورتر شدن از اصل واقعه، انتظار تغيير و تحريف، بيشتر مى شود و اين، همان نكته اى است كه قاعده لزوم مراجعه به منابع كهن و نزديكتر به تاريخى را مدلّل مى سازد. خوشبختانه منابع كهن تاريخى و سيره نگارى، چنان دقيق و با تفصيل به عاشورا و كربلا پرداخته اند كه غرض ورزى ها، اشتباهات و كم دقّتى هاى همزاد انسان را به آسانى نشان مى دهند . ❕ از آن جا كه حادثه عاشورا، يكى از حماسى ترين جلوه هاى امامت شيعه است، گزارشها و مآخذ را در باره عاشورا، بايد با سنجه «عصمت امام» نيز سنجيد و سيره رفتارى امامان شيعه را بر آنچه به آنان نسبت مى دهند، حاكم كرد. 🔸بر اين اساس، كتابها و منابعى كه خود را نقّادى نكرده و آنها را با منابع اصلىِ تاريخى برابر ننموده و يا به تعارض آنها با سيره و كرامت و شخصيت امام حسين عليه السلام و يارانش توجّه نكرده اند، از ديدگاه ما، دچار ضعف اند و از گردونه اعتبار و نقل و استناد، خارج مى شوند. هر اندازه تعداد گزارشهاى بدون اصل و سند و يا نامتجانس با شخصيت كرامت آميز و عزّتمند عاشورائيان در كتابى بيشتر باشد، بر ضعف آن كتاب، افزوده مى شود و هر اندازه كمتر باشد، كتاب، اعتبار دارد. 📚دانشنامه امام حسین ج 1 ص 95 👌بنابراین ادعای اینکه برخی بزرگان تمام وقائع کربلا و عاشوراء را جعلی می دانند کذب محض است ، آنچه واقعیت دارد آن است که همگان تاکید و توصیه دارند که در نقل جریان های کربلا ، از منابع معتبر استفاده شود و تکیه کردن بر مطالب بی سند و بی اساس و یا کتاب های غیر معتبر به هیچ عنوان پذیرفته نیست . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔یکی از دوستان سوال کردن و گفتن که در کربلا خون حضرت علی اصغر (ع)برزمین ریخته نشد و امام حسین (ع)آن خون را بر آسمان پاشید❕ ❗️سوال این است که این قضیه مخالف با قانون کره زمین است و باعقل سازگاری ندارد❔ 💠💠 👌مورخین کیفیت به شهادت رسیدن علی اصغر علیه السلام را چنین نقل می کنند ؛ « هنگامى كه حسين عليه السلام، شهادت جوانان و محبوبانش را ديد، تصميم گرفت كه خود به ميدان برود و ندا داد: «آيا مدافعى هست كه از حرم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، دفاع كند؟ آيا يكتاپرستى هست كه در باره ما از خدا بترسد؟ آيا دادرسى هست كه به خاطر خدا، به داد ما برسد؟ آيا يارى دهنده اى هست كه به خاطر خدا، ما را يارى دهد؟». 🔸پس صداى زنان، به ناله برخاست. امام عليه السلام، به جلوى درِ خيمه آمد و به زينب عليها السلام فرمود: «كودك خُردسالم را به من بده تا با او، خداحافظى كنم». او را گرفت و مى خواست او را ببوسد كه حَرمَلة بن كاهِل، تيرى به سوى او انداخت كه در نشست و او را ذبح كرد. 🔸امام عليه السلام به زينب عليها السلام فرمود: «او را بگير!». سپس، كف دستانش را زير خون [گلوى او] گرفت تا پُر شدند. خون را به سوى آسمان پاشيد و فرمود: «آنچه بر من وارد مى شود، برايم آسان است؛ چون بر خدا پوشيده نيست و در پيش ديد اوست». 🔸امام باقر عليه السلام [در باره آن خون] فرموده است: «از آن خون، يك قطره هم به زمين، باز نگشت». ❕این جریان مورد نقل قریب به اتفاق مورخین قرار گرفته است ؛ 📚لهوف ص168 _ بحار الانوار ج45 ص46 _ الاخبار الطوال ص258 _ بغیه الطلب ج6 ص2629 _ الارشاد ج2 ص108 _ اعلام الوری ج1 ص466 _ روضه الواعظین ص208 _ مثیر الاحزان ص70 _ البدایه و النهایه ج8 ص186 _ مناقب ابن شهر اشوب ج4 ص109 _ تذکره الخواص ص252 _ الاحتجاج ج2 ص101 _ مقتل الحسین ج2 ص32 _ الفتوح ج5 ص115 _ تاریخ یعقوبی ج2 ص245 ❔حال سوال اینجاست که چرا بر اساس جاذبه زمین ، آن خون به زمین بازگشت نکرد ❗️آیا این جریان با قواعد مسلم علمی منافات ندارد ❕ 👌پاسخ روشن است . هنگامی که بشر با پیشرفت علم توانائی پیدا کند که وسائلی بسازد سریع آنچنان سریع که از حوزه جاذبه زمین بیرون رود، سفینه هائی بسازد که مساله اشعه های بیرون جو را حل کند، با تمرین به بی وزنی عادت نماید خلاصه جائی که انسان بتواند با استفاده از نیروی محدودش، این راه را طی کند آیا با استمداد از نیروی نامحدود الهی حل شدنی نیست ❔ ❕آیا قدرت خداوند برای غلبه بر جاذبه زمین از بشر کمتر است در حالی که بشر امروز به راحتی است بر نیروی جاذبه زمین فائق شود و آسمان و فضا و سیارات را زیر پای خود قرار دهد و سیر آسمانی خود را تکامل بخشد ❗️در حالی که خداوند می فرماید ؛ «نه چيزى در آسمانها و نه چيزى در زمين از حوزه او بيرون نخواهد رفت؛ به يقين او دانا و تواناست». ( فاطر 44) 👌بنابراین به زمین نریختن خون علی اصغر علیه السلام و غلبه آن بر جاذبه زمین به قدرت خداوند بوده است که مورد شک و انکار نیست . 🔸از امام باقر عليه السلام نقل است که مى فرمايد ؛ «اگر قطره اى از آن خون به زمين مى افتاد، نازل مى شد». 📚الامالی شجری ج 1 ص 171 _ الحدائق الوردیه ج 1 ص 120 👌این که امام حسین علیه السلام خون علی اصغر را به آسمان پرتاب می کند شاید این باشد که می خواهد به خداوند بگوید این قربانی را از من قبول کن و خداوند نیز با امساک خون علی اصغر از ریخته شدن به زمین ، این قربانی در راه خودش را از حسین علیه السلام قبول می کند و شاید وجه دیگرش آن باشد که خداوند با عمل خود ، می فهماند که منتقم خون آن طفل شیر خواره دشت کربلا می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شبهه ای را کانال ضد دین کرده که تمام حسین ناقص الخلقه بوده است و حضرت زهرا از تولد امام حسین داشت و امام حسین هم وقتی به دنیا آمد از حضرت زهرا شیر نمی خورد ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود ؛ « جبرئيل بر حضرت محمّد نازل شد و گفت: يا محمّد! خدا بر تو سلام ميرساند و بتو بشارت ميدهد به مولودى كه از فاطمه متولد مىشود و امت تو او را بعد از تو خواهند كشت. پيغمبر اكرم فرمود: سلام بر خداى سبحان باد. اى جبرئيل من به اين گونه فرزندى كه از فاطمه متولد گردد و بعد از من بدست امتم كشته شود احتياجى ندارم (زيرا تحمل يك چنين مصيبتى خيلى ناگوار است) جبرئيل بالا رفت و برگشت و همان مقاله اول را گفت. رسول خدا فرمود: بر پروردگار من سلام باد، من به چنين مولودى احتياج ندارم كه امتم او را بعد از من شهيد نمايند. جبرئيل عروج و هبوط كرد و گفت: 🔸يا محمّد! خداى مهربان تو را سلام ميرساند و بتو مژده ميدهد كه مقام امامت و ولايت و وصيت را بفرزندان امام حسين عليه السّلام عطا خواهد كرد. پيغمبر معظم اسلام فرمود راضى شدم. 🔸پس از اين جريان پيامبر خدا نزد فاطمه اطهر فرستاد و فرمود: خدا بمن بشارت داده به مولودى كه از تو متولد مىشود و امت من وى را بعد از من خواهند كشت. ❕فاطمه اطهر جواب داد: من به اين گونه مولودى كه امت تو او را بعد از تو شهيد كنند احتياج ندارم. پيغمبر اكرم در جوابش فرمود: خدا در عوض اين مصيبت مقام امامت و ولايت و وصيت را بفرزندان حسينم عطا خواهد كرد. فاطمه زهراء گفت: راضى شدم. آنگاه (آيه- 15- سوره احقاف در شأن وى نازل شد كه ميفرمايد:) در حالى كه مشقت داشت به وى حامله شد و او را زائيد، مدت حمل و شيرخوارگى او سى ماه شد، تا اينكه قوى و چهل ساله شد و گفت: پروردگارا! بمن توفيق بده كه در مقابل آن نعمتهائى كه بمن و والدين من عطا كردى سپاسگزار باشم و عمل نيكوئى انجام دهم كه نزد تو پسنديده باشد فرزندان مرا نيز صالح و نيكوكار قرار بده. 🔸 امام حسين عليه السّلام از فاطمه و زن ديگرى شير نخورد. بلكه آن حضرت را نزد پيامبر خدا مياوردند و آن بزرگوار شست مبارك خود را در دهان امام حسين ميگذاشت و حسين عليه السّلام بقدرى انگشت آن حضرت را ميمكيد كه غذاى دو الى سه روز خود را تأمين ميكرد و گوشت و خون امام حسين بدين وسيله از گوشت پيامبر اكرم اسلام صلّى اللَّه عليه و آله پرورش مييافت. هيچ مولودى شش ماهه بدنيا نيامد كه زنده بماند غير از عيسى بن مريم و امام حسين عليهما السّلام. 📚الکافی ج 1 ص 464 👌حال توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣این روایت سندا است ، تعبیر « عن رجل » در سند حدیث و مجهول بودن راوی آن « محمد بن عمرو الزیات » نشانه ضعف سندی آن است . 2⃣این که پیامبر گرامی و حضرت زهرا سلام الله علیهما عرضه داشتند که ما به کودکی که کشته می شود احتیاج نداریم ، از این جهت بوده است که صبر بر این مصیبت کار آسانی نیست اما پس از بشارت خداوند به ظهور نسل امامت از حسین علیه السلام به ولادت او شدند . 3⃣خداوند در قرآن در رابطه با سختی حمل بر مادر می فرماید ؛ « وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ » 🔸« ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى كند، و با ناراحتى بر زمين مى گذارد » ( احقاف 15) ❕آیه فوق اشاره دارد به سختی ها و مشقت هایی که مادر در هنگام حمل و وضع حمل کودک می شود . همین آیه در روایت فوق مورد استناد قرار گرفته است که فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسین را با مشقت و سختی حمل کردند و به دنیا آوردند و تعبیر « کرها » در روایت اشاره به همین سختی ها است ، نه آنکه معاذ الله حضرت زهرا از امام حسین بدش می آمده است ، گذشته از آنکه وقتی حضرت زهرا می دانست که این کودک قرار است کشته شود ، مشقت و سختی بیشتری بر حضرت وارد می شد و با این مشقت و سختی خارق العاده روحی ، امام حسین را حمل و به دنیا آوردند . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 4⃣اگر تعبیر « حملته و وضعته کرها » را چنین معنا کنیم که حضرت زهرا از حمل و وضع امام حسین علیه السلام داشت ، روشن است که این کراهت به خاطر شهادت آن بزرگوار بوده است چنان که در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است ؛ « هنگامى كه فاطمه اطهر به امام حسين حامله شد جبرئيل به حضور پيامبر اسلام آمد و گفت: فاطمه به زودى پسرى مياورد كه امت تو بعد از تو او را خواهند كشت. وقتى كه فاطمه به حسين حامله شد داشت و هنگامى كه وى را زائيد كراهت داشت. ❕سپس حضرت صادق فرمود ؛ « آيا مادرى در دنيا ديده‏ ايد كه از زائيدن پسرى ناراضى باشد؟ حضرت زهراء عليها السّلام از اين نظر از ولادت حسين كراهت داشت كه ميدانست او بزودى خواهد شد. » 📚کامل الزیارات ص 55 5⃣این که امام حسین شش ماهه به دنیا آمدند نیز معاذ الله مستلزم ناقص الخلقه بودن ایشان نیست همان گونه که عیسی مسیح شش به دنیا آمد . چنان که در گذشته توضیح داده ایم حد اقل حمل شش ماه است و علم نیز بر این مساله تصریح دارد و چنین نیست که فرزندانی که شش ماهه هستند حتما دارای اختلالاتی باشند و تاریخ نیز هیچ گونه نقص جسمانی برای امام حسین ثبت نکرده است ؛ 🔸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1791 6⃣شیر خوردن امام حسین نیز از انگشت مبارک پیامبر گرامی نوعی معجزه و عمل خارق العاده محسوب می شود که در گذشته آن توضیحات کافی را ارائه داده ایم ؛ 🔸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1792 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔تاریخچه سینه زنی و زنجیر زنی در امام حسین به کجا بازگشت می کند ❗️آیا واقعیت دارد که مسلمین این امور را از غیرمسلمین فرا گرفتند و وارد عزاداری کردند ❗️❗️ 💠💠 👌سینه زنی از مراسم سنّتى عزادارى براى سيد الشهدا و ديگر ائمه مظلوم است كه همراه نوحه خوانى و با آهنگى خاص بر سر و سينه مى زنند . اصل اين سنّت، بويژه در ميان عربها رواج داشته است. بعدها به صورت موجود در آمده كه با انتخاب نوحه هاى سنگين، دست بر سينه مى خورد. به فردى هم كه بر سينه خود زده، عزادارى مى كند، «سينه زن» مىگويند. 🔸اينگونه نوحه گرى، ابتدا بصورت فردى بوده، امّا با مرور زمان به شكل گروهى و دستجات سوگوارى در آمده است. 📚فرهنگ عاشورا ص 237 👌برخی نیز می نویسند ؛ 🔸«دسته گردانى و سينه زنى و نوحه خوانى كه در زمان صفويّه رايج شده و توسعه پيدا كرده بود، در عصر قاجاريّه با توسعه و تجمّل بيشتر در پايتخت رواج داشت ... دسته گردانى در عصر ، بويژه در زمان ناصر الدين شاه با آداب و تشريفات و تجمّل بسيار برگزار مى شد. دسته هاى روز با نقّاره و علم و بيرق و كتل، و دسته هاى شب با طبق هاى چراغ زنبورى و حجله و مشعل به راه مى افتاد و در فواصل دسته سينه زنها با آهنگ موزون سينه مى زدند. نوحه خوانى و سينه زنى حتّى در اندرون شاهان قاجار، بين خانمهاى اندرون نيز متداول بود ...» 📚موسیقی مذهبی ایران ص 26 👌و در مورد زنجیر نیز گفته شده است ؛ «از سنتهاى عزادارى در ايران است، در پاكستان و هندوستان نيز اين شيوه از ديرباز رواج داشته است. مجموعه اى از حلقه هاى ريز متّصل به هم كه به دستهاى چوبى يا فلزّى وصل مى شود «زنجير» نام دارد و آن را در ايام عاشورا، بصورت دسته جمعى و در هيأتهاى عزادارى، همراه با نوحه خوانى، بر پشت مى زنند و گاهى جاى آن كبود يا مجروح مى شود. غالبا اين مراسم با سنج همراه است.» 📚فرهنگ عاشورا ص 198 👌به هر حال امروزه سینه زنی و زنجیر زنی برای مصائب اهل بیت علیهم السلام خصوصا امام حسین ، از عزاداری و محزون بودن برای مصیبت آن بزرگواران تلقی می شود . ❕علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند از میان زمینیان شیعیان ما را برگزیده است که ما را یاری می کنند و در شادی ما شاد و در مصیبت ما ، مصیبت زده و هستند » 📚الخصال ج2 ص635 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « اگر می خواهی در روز قیامت هم درجه ما باشی با حزن و مصیبت ما ، محزون و زده و با فرح و شادی ما ، شاد باش » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 👌محزون و مصیبت زده بودن برای اهل بیت مصادیق متعددی دارد ، گریه کردن ، به سر و سینه زدن و زنجیر زنی ، مانند آن همه از مصادیق بودن تلقی می شود . 👌از سوی دیگر امام علیه السلام فرمود ؛ « هر گونه جزع و فزع و نوحه گری و گریستن ناپسند است مگر جزع و فزع و گریه کردن برای حسین علیه السلام » 📚امالی طوسی ص162 📚وسائل الشیعه ج14 ص505 🔸وفرمود ؛ « فرشتگان در شهادت حسین ضجه می زدند » 📚الکافی ج1 ص465 ❕جزع و فزع و بی تابی و ضجه زدن در مصیبت حسین علیه السلام نیز مصادیق متعددی دارد مانند گریه کردن و به سر و صورت و سینه زدن و زنجیر زدن و ...که انجام این امور برای امام حسین علیه السلام دارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا واقعیت دارد ❕ ❔پس از فوت معاویه، ولید حاکم مدینه کس نزد امام حسین فرستاد تا که با یزید بیعت کند. به دارالعماره نزد ولید بن عتبه رفت و گفت کسی چون من پنهانی بیعت نمیکند فردا چون مردم را جمع کردی من نیز خواهم آمد و با یزید بیعت میکنم. چون شب فرارسید و هوا تاریک شد بهمراه دو خواهرش زینب و ام کلثوم و برادرانش ابوبکر و جعفر و عباس و خانواده‌اش پنهانی به مکه گریخت ❗️❗️ 💠💠 👌پس از هلاکت معاویه و فشار ولید بر امام حسین علیه السلام برای بیعت با یزید ، ولید بالاجبار امام علیه السلام را به مجلس خود دعوت کرد . 🔸امام حسين عليه السلام بر وليد وارد شد و (طبق آداب اسلامى) سلام كرد؛ وليد با خوشرويى پاسخ داد و او را نزد خويش نشاند. مروان بن حكم- با اين كه پيش از اين، بين وى و وليد كينه و نفرت حاكم بود- در مجلس حضور داشت .... امام عليه السلام فرمود: « آيا از حال معاويه به شما خبرى رسيده است؟ چرا كه وى مدّتى طولانى بيمار بود، اكنون حالش چگونه است؟». 🔸وليد آهى كشيد، آنگاه گفت: اى اباعبداللَّه! خداوند تو را در مرگ معاويه پاداش دهد! وى عموى صادقى! براى تو بود، كه اكنون طعم مرگ را چشيده است و اين نيز نامه اميرالمؤمنين يزيد است! امام حسين عليه السلام فرمود: «إنّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، اكنون براى چه منظورى مرا خواسته اى؟!» 🔸وليد پاسخ داد: تو را براى بيعت دعوت كردم، و همه مردم با يزيد بيعت كرده اند! ❕امام عليه السلام (براى اين كه آن مجلس بدون درگيرى پايان يابد) فرمود: «شخصى مانند من مخفيانه بيعت نمى كند، دارم بيعت من (اگر بخواهم بيعت كنم) علنى و در محضر مردم باشد! چون صبح شد، و تو مردم و ما را براى بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم يكسان خواهد بود!». 📚کامل ابن اثیر ج 3 ص ¾78 👌مطابق نقل شيخ مفيد امام عليه السلام فرمود ؛ «من گمان نمى كنم تو به بيعت پنهانى من با يزيد، قانع باشى، مگر آن كه من آشكارا بيعت كنم تا مردم همگى با خبر شوند». وليد گفت: آرى! امام عليه السلام فرمود: پس بگذار صبح شود، تا نظرت در اين مشخّص گردد». 📚الارشاد ص 374 👌مطابق نقل ابومخنف، امام عليه السلام پس از شنيدن خبر مرگ معاويه فرمود: « امّا پاسخم به تقاضاى بيعت تو آن است كه، كسى مانند من به طور پنهانى بيعت نمى كند و تو نيز اين نوع بيعت را كافى نمى دانى، جز آن كه بيعتم آشكارا ميان مردم باشد (تا از اين طريق از مردم بگيرى)». وليد گفت: آرى! امام فرمود: « بنابراين، وقتى كه (فردا) ميان مردم آمدى و همه مردم و ما را به بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم به گونه واحدى خواهد بود!». 📚کامل ابن اثیر ج 3 ص 378 🔸وليد گفت: «اى اباعبداللَّه! سخن درستى گفتى و من اينگونه پاسخت را پسنديدم و من باورم درباره تو همين بود. اكنون برو در پناه خدا، تا فردا با مردم بيايى». ❕مروان كه در حاضر بود، به وليد گفت: به خدا سوگند! اگر حسين هم اكنون از تو جدا شود و بيعت نكند، هرگز چنين فرصتى، به چنگ نخواهى آورد، مگر آنكه كشتار فراوانى ميان شما اتّفاق افتد. جلوى او را بگير و مگذار از نزد تو بيرون رود، تا بيعت كند و گرنه گردنش را بزن! 🔸امام عليه السلام ناگهان از جايش برخاست و فرمود: « اى پسر زرقاء (زن چشم كبودِ بد سيرت)، تو مرا مى كشى، يا او؟ به خدا سوگند! دروغ گفتى و گناه كرده اى!». 📚الارشاد ص 374 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌آنگاه امام عليه السلام با صراحت وارد بحث شد و رو به وليد بن عتبه كرد و فرمود: «اى امير! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول رحمت الهى مى باشيم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز كرد و با ما پايان برد. در حالى كه يزيد مردى است فاسق، مىگسار، قاتل بى گناهان و آن كسى كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود. ❕بنابراين، هرگز شخصى مانند من، با همانند وى بيعت نخواهد كرد! ولى به هر حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانيم و ببينيم كدام يك از ما، به خلافت و بيعت شايسته تريم!». 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18- 19؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 325. ❕مرحوم صدوق مى گويد: امام عليه السلام به وليد فرمود ؛ «اى پسر عُتبه! تو مىدانى كه ما اهل بيت كرامت و بزرگوارى و معدن رسالتيم، و ماييم آن نشانه هاى حق كه خدا به دلهايمان سپرده و زبان ما را بدان گويا ساخته كه به اذن خداوند گويا است. سپس : از جدّم رسول خدا شنيدم كه مىفرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است!» اكنون من چگونه با خاندانى كه رسول خدا درباره آنان چنين فرمود، بيعت نمايم؟!». 📚امالی صدوق ص 130 ❕اين سخن صريح از يك سو با دليل عقلى، يزيد را محكوم مى كرد، چرا كه يك فرد آلوده به فسق و فجور و قتل بيگناهان هرگز سزاوار خلافت و حكومت بر مردم نيست، و از سوى ديگر با نقل؛ زيرا پيامبر اسلام با صراحت فرمود خلافت بر دودمان ابوسفيان حرام است. ❕اين سخنان همچون پتكى بر سر وليد فرود آمد، و فهميد با كسى روبرو است كه آشيانه اش بسيار بلند است و در اين دامها هرگز نمى افتد. 👌فرداى آن روز، امام عليه السلام براى شنيدن خبرها، از منزل بيرون آمد؛ در بين راه با مروان بن حكم برخورد كرد. مروان گفت: اى اباعبداللَّه! نصيحتى به تو مى كنم؛ از من بشنو كه خير و صلاح تو در آن است پيشنهاد مى كنم با اميرالمؤمنين! يزيد بيعت كنى كه براى دين و دنياى تو سودمندتر است!امام عليه السلام كلمه استرجاع (انا للّه و انّا اليه راجعون) را بر زبان ساخت و فرمود: « زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد بشود بايد فاتحه اسلام را خواند!». 👌مروان با خشم و غضب از امام عليه السلام جدا شد و به نزد وليد رفت و آنچه را كه از امام شنيده بود، براى وى بازگو كرد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 24_ مقتل الحسین ج 1 ص 185 👌مطابق نقل ابن شهر آشوب، وقتى اين ماجرا (سهل انگارى وليد، در بيعت گرفتن از امام حسين عليه السلام) به يزيد رسيد، بلافاصله وليد را از فرمانروايى مدينه بركنار و مروان را به جاى وى كرد . 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 96 ❕دیدار امام با ولید در ساعات پايانى روز شنبه بود و حضرت در ساعات آخر شب يكشنبه 28 رجب به اتفاق فرزندان و برادرزادگان و برادران و كليه اعضاى خاندانش به جز محمد حنفيه- رحمة اللّه عليه- رهسپار مكّه گرديد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 34 👌امام عليه السلام بعد از خوددارى و استنكاف از بيعت با يزيد و در واقع اعلان جنگ به حكومت بنى اميّه، همان تفاله هاى دوران جاهليّت عرب، ناگزير از سفر به سوى كوفه بود، زيرا نفوذ بنى اميه در كه در دوران حكومت عثمان به اوج خود رسيده بود، هنوز در ميان افراد سرشناس و متنفّذ مدينه زياد بود، و مكّه نيز به عنوان حرم امن خدا بايد از هرگونه درگيرى بركنار باشد. ❕در حالى كه كوفه مركز شيعيان و علاقه مندان اهل بيت عليهم السلام بود و اگر اختلاف و پراكندگى و ترس و بزدلى را از خود دور مى كردند ساقط كردن حكومت يزيد و يزيديان براى آنان كار مشكلى نبود. ❕به هر حال امام عليه السلام بعد از مخالفت علنى با بيعت و به طور كل با حكومت يزيد و آل ابى سفيان ناچار از اين سفر بود. 📚عاشوراء ...، مکارم شیرازی ، ص 327 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔اخیرا یکی این شبهه را کرد که لعن های زیارت عاشورا ( خدایا اولی و دومی و سومی ...را لعنت کن ) در نسخه های اصلی زیارت نبوده و بعد ها توسط افراطیون به آن تحریف و زیاده شده است ❗️حقیقت دارد ❕❕ 💠💠 👌مولف کتاب شریف مفاتیح نوین از این اشکال چنین پاسخ میدهد ؛ « بعضى مى گويند جمله هاى «أوّلًا ثمّ الثّانى و الثّالث و الرّابع» در نسخه خطّى مصباح المتهجّد، شیخ طوسی به اوايل قرن ششم (سال 502)، موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى و نسخه مصباح الصغير شيخ (كه برگزيده مصباح المتهجّد است) و مربوط به قرن ششم و آن هم در آستان قدس موجود است، وجود ندارد. ولى بايد توجّه داشت كه جمله هاى فوق در چند نسخه مهم و معتبر ديگر مصباح المتهجّد و مصباح الصغير موجود است ؛ 1⃣ نسخه و خطّى مصباح المتهجّد كه تاريخش به زمان شيخ طوسى (قرن پنجم) بر مى گردد و در كتابخانه مسجد اعظم مرحوم آيةاللَّه بروجردى رحمه الله در قم (به شماره 394) موجود است و در صفحه اوّل آن نوشته شده: «نسخه زمان مؤلّف». 2⃣نسخه ابن ابى الجود كه در كتابخانه مرحوم آية اللَّه مرعشى رحمه الله (به شماره 6837) است؛ وى مى نويسد ؛ « اين نسخه را با نسخه اى كه در اختيار نوه ابن شهر آشوب بوده، مقابله كردم و نوه ابن شهر آشوب گفته است كه من از جدّم (ابن شهر آشوب) شنيدم كه اين نسخه اى است كه آن را بر شيخ طوسى خوانده ام. » در اين نسخه نيز جملات فوق موجود است. 3⃣ مرحوم سيّد بن طاووس رحمه الله نيز در مصباح الزائر اين زيارت را به كيفيّت فوق نقل كرده است و پس از آنكه مى گويد ؛ « اين دو فقره اخير زيارت كه مشتمل بر صد لعن و صد سلام است را در مصباح كبير (مصباح المتهجّد، در نسخه موجود نزد من) نيافتم، مى افزايد: ولى من آن را از الصغير شيخ (كه برگرفته از مصباح كبير است) نقل مى كنم. (مصباح الزائر، صفحه 278) در نقل سيّد از مصباح الصغير نيز، جمله هاى فوق آمده است. ❕بنابراين، در بسيارى از نسخه هاى قديمى مصباح المتهجّد و برخى از نسخه هاى مصباح الصغير جمله هاى فوق موجود است و اگر در برخى ديگر از نسخه ها نيست، ممكن است به شرايط زمانى اين زيارت برگردد ( که بر اساس جو خفقان و تقیه عرضه نشده است ) 👌علاوه برآنكه در بحار الانوار (جلد 98، صفحه 296) همين فقرات و جمله ها موجود است و ايشان نيز مستقيماً از مصباح المتهجّد نقل مى كند و اين نشان مى دهد در نسخه موجود نزد علّامه مجلسى نيز، جمله هاى فوق وجود داشت. ❕و اگر در كامل الزيارات جمله هاى به طور دقيق نيامده، مشكلى ايجاد نمى كند، چرا كه نقل ابن قولويه در كامل الزيارات در بخشهاى ديگر زيارت عاشورا نيز با نقل مصباح المتهجّد اندكى متفاوت است و تنها در جمله هاى مورد بحث نيست. 📚کلیات مفاتیح نوین ، مکارم ، ص 399 ، پاورقی 💠در اینکه افراد مذکور که در زیارت عاشوراء لعن می شوند چه کسانی هستند ، نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ ❕https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1793 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که از عقاید شیعه تقیه کردن است ❕بر این اساس تمام امامان در برابر حکام جور تقیه کردند و جان خود را به خطر نینداختند ❗️چگونه امام حسین بر خلاف آیات و روایات را ترک کرد و بر خلاف سیره سایر امامان تن به قیام و شهادت داد ❗️❗️ 💠💠 👌ما معتقديم كه در بعضى از موارد تقيّه كردن حرام است و آن در جايى است كه اساس دين و اسلام و قرآن، يا نظامهاى اسلامى به خطر بيفتد، در چنين مواردى بايد عقايد را اظهار نمود هر چند انسان اظهار عقيده ا ش شود، و معتقديم قيام امام حسين عليه السلام در عاشورا و كربلا، درست در راستاى همين هدف بود، چرا كه حكّام بنى اميّه اساس اسلام را به خطر افكنده بودند، و قيام امام حسين عليه السلام پرده از كار آنها برداشت، و جلو را گرفت. 📚اعتقاد ما ص 104 🔸به بیان دیگر در بعضى از موارد تقيّه حرام است، و آن زمانى است كه اگر فرد يا گروهى راه تقيّه را پيش گيرند و عقيده خود را پنهان دارند، اصل اسلام به خطر افتد يا ضربه شديدى بر كيان مسلمين وارد گردد، در اين گونه موارد بايد عقيده واقعى خود را ظاهر كنند، هر چند خطر يا ضررى براى آنها داشته باشد. و از اينجا روشن مى شود كه قيام امام حسين بن على بن أبي طالب (عليهم السلام) در برابر يزيد، يك وظيفه قطعى دينى بوده، و امام حاضر نشد حتّى به عنوان تقيّه با يزيديان و بنى اميّه خلافت اسلامى كنار بيايد، زيرا مى دانست ضربه شديدى به كيان اسلام خواهد خورد و قيام و شهادت او مايه بيدارى مسلمين و نجات اسلام از چنگال تفاله هاى جاهليّت است. 📚شیعه پاسخ می گوید ص 45 ❕این که مثلا بقیه امامان یا امام صادق از قیام کردن امتناع کردند ، ابا و امتناع آنها تنها به اين نبود كه مى دانستند حکام جور مانع آنها خواهند شد و آن حضرات را شهيد خواهند كرد. آنها اگر مى دانستند كه شهادتشان براى اسلام و مسلمين اثر بهترى دارد را انتخاب مى كردند همان طورى كه امام حسين عليه السلام به همين دليل شهادت را انتخاب كرد. . 👌در عصر سایر امامان خصوصا امام صادق علیهم السلام آن چيزى كه بهتر و مفيدتر بود رهبرى يك نهضت و فكرى و تربيتى بود كه اثر آن تا امروز هست؛ همان طورى كه در عصر امام حسين آن نهضت قیام ضرورت داشت و آن نيز آنطور بجا و مناسب بود كه اثرش هنوز باقى است. ❕جان مطلب همين جاست كه در همه اين كارها، از قيام و جهاد و امر به معروف و نهى از منكرها و از و تقيه ها، بايد به اثر و نتيجه آنها در آن موقع توجه كرد. 👌اينها امورى نيست كه به شكل يك امر تعبدى از قبيل وضو و غسل و نماز و روزه صورت بگيرد. اثر اين كارها در مواقع مختلف و زمانهاى مختلف و اوضاع و شرايط مختلف فرق مى كند. گاهى اثر قيام و براى اسلام نافعتر است و گاهى اثر سكوت و تقيه. گاهى شكل و صورت قيام فرق مى کند. همه اينها بستگى دارد به خصوصيت عصر و زمان و اوضاع و احوال روز، و يك تشخيص عميق در اين مورد ضرورت دارد؛ اشتباه تشخيص دادن زيانها به اسلام مى رساند. 📚مجموعه آثار شهید مطهری ج 18 ص 46 👌بنابراین روشن می شود که هدف ازقیام امام حسین نجات اسلام از چنگال ضلالت و از بین رفتن بوده است که در اینجا دیگر کردن جایز نمی باشد . به بیان تفصیلی تر ؛ ❕در جاى جاى قرآن كريم از قتال «فى سبيل اللَّه» سخن به ميان آمده است و به مجاهدان راه خدا بشارتها داده و از آنان شده است. 🔸آل عمران، آيه 195؛ نساء، آيات 74، 95- 96؛ توبه، آيات 20- 22، 111 و آيات فراوان ديگر ❕در واقع قدر مشترك اين آيات، تجليل از جهادى است كه هدف آن، تقويت دين خدا و اعلاى كلمه باشد «وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِىَ الْعُلْيَا». ( توبه 40) ❕آرى؛ آنجا كه آيين خدا به خطر افتد و خطر سلطه شرك و كفر و ظلم و الحاد بر جامعه اسلامى احساس شود، تقديم جان و مال و مقام، كارى است والا و پر ارزش. در واقع، آيين خدا كه راهگشاى انسانها به سوى سعادت جاويدان است به قدرى مهم است كه مردانى همچون امام حسين عليه السلام و ياران با ايمانش براى نجات آن از سلطه منافقان و دشمنان حق، هستى خويش را مخلصانه تقديم مى كنند. ❕به تعبير امام خمينى قدس سره: «اسلام آن قدر عزيز است كه فرزندان پيغمبر، جان خودشان را فداى اسلام كردند. حضرت الشهداء عليه السلام با آن جوانها، با آن اصحاب، براى اسلام جنگيدند و جان دادند و اسلام را احيا كردند». 📚صحیفه امام ج 8 ص 151 ❕اميرمؤمنان على عليه السلام در مى فرمايد ؛ «هنگامى كه حادثه اى پيش آمد (كه دين يا جان شما را تهديد مى كند) جان خويش را فدا كنيد، نه دينتان را». 📚الکافی ج 2 ص 216 🔸 👇 @Rahnamye_Behesht