eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
206 ویدیو
49 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
‌❔پرسش ❓ایا برای شرکت در راهپیمایی های 22بهمن و 13 آبان دلیلی از قرآن و روایات وجود دارد تا در برابر دیگران استدلال کنیم 💠پاسخ: 🌴خداوند در آیه 5 ابراهیم می فرماید: "ذکر هم بایام الله" 🔷«ایام الله را به آنان متذکر شو و یاد آوریشان کن» 🗯درباره ایام الله گفته شده است که مراد تمام روزهایی است که دارای عظمتی در تاریخ زندگی بشر بوده است. 👌هر روز که یکی از فرمانهای خدا در آن چنان درخشیده که بقیه امور را تحت الشعاع قرار داده از ایام الله است ♻️هر روز که حق وعدالتی بر پا شده وظلم وبدعتی خاموش گشته همه آنها از ایام الله است 🔶در تاریخ معاصر نیز پیروزی شکوهمند ملت ایران وجریان 13 آبان و تسخیر لانه جاسوسی مصداق ایام الله است وباید در هر سال خاطره آن را زنده کرد وهمواره از این روزهای بزرگ درس والهام گرفت 📚تفسیر نمونه،ج10 ص274 👌و همچنین خداوند می فرماید: «لا یطوون موطئا یغیظ الکفار... الا کتب لهم به عمل صالح» 🔷توبه 120 «هیچ حرکت دسته جمعی که کفار را عصبانی کند صورت نمیگیرد...مگر آن که برای آن پاداش عمل صالح نوشته میشود» 🗯روشن است که شرکت در راهپیمایی پر شور 22 بهمن و13 آبان سبب خشم وغضب بیشتر کفار ودشمنان اسلام میشود . ❗️از سوی دیگر یکی از مسائل مهمی که قرآن و روایات بر آن تکیه کرده اند مساله وجوب بیزاری و دشمنی کردن با ظالمین و زور گویان است. ♦️این مساله به قدری مهم است که خداوند در ایه 113 هود می فرماید: « تکیه بر ظالمان نکنید که آتش شما را فرو گیرد» 🔷حضرت امیر فرمود: «همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشید» 📓نهج البلاغه نامه 47 ♦️در روایت دیگر امده است که حضرت عیسی چنین وصیت می نمود: « سبب تقویت ظالم در ظلمش نشوید که عزت شما از بین می رود» 📚معانی الاخبار ص196 🔵پیامبر گرامی فرمود: « زمانی که روز قیامت شود منادی ندا می دهد کجایند ظالمان و مدد کارانشان ( کسانی که کوچکترین کاری در جهت تقویت ظالمان انجام داده اند حاضر میشوند)» 📚ثواب الاعمال،ص260 ♦️امام صادق فرمود: « هر کس ظالمی را در ظلم به مظلوم تقویت کند پیوسته مورد غضب خداوند قرار دارد» 📚وسائل الشیعه ج16 ص57 ❗️وفرمود: « کسی که ظلم می کند و کسی که او را تقویت می کند و کسی که راضی به ظلم انها است هر سه شریک در ظلمند» 📚الکافی ج2 ص333 🗯بی شک شرکت در راهپیمایی هایی که در جهت دشمنی با ظالمین بنا نهاده شده است از مصادیق روشن عمل کردن به این روایات می باشد که اگر نباشد ظالمین در ظلمشان تقویت خواهند شد. @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔جوابهای شما قانع کننده نیست در مورد ولایت فقیه شما یک طرفه قضاوت میکنید .مثلا شیخ انصاری ولایت فقیه راقبول ندارد ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که در گذشته توضیح داده ایم ، اسلام دینی سیاسی و حکومتی است و به حکم آیات و روایات ، مسلمین ناگزیر هستند که برای اجرای دستورات اسلام ، حکومتی دایر کنند ؛ 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2229 👌روشن است که کسی باید در راس حکومت باشد که نسبت به احکام اسلامی آگاهی داشته باشد تا بتواند احکام اسلامی را در جامعه پیاده کند و نیز اهل گناه و معصیت نباشد تا مبادا حکومت رافدای هوای نفس خودش کند و چنین کسی همان است که ما از او تعبیر می کنیم به « فقیه عادل » 👌آیات قرآن و روایات متعددی نیز موید این حکم روشن عقلی مبنی بر ولایت فقیه می باشد ؛ 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/199 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/90 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/219 ❕فقهای شیعه هم در طول تاریخ عقیده به ولایت فقیه داشته اند که ما از برخی از آنها در گذشته یاد کرده ایم ؛ 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1019 👌از جمله این فقها ، شیخ بزرگوار انصاری است . شيخ در كتاب مكاسب به مشهور بودن ولايت فقيه بين اصحاب تصريح كرده است: «... كما اعترف به جمال المحققين فى باب الخمس بعد الاعتراف بان المعروف بين الاصحاب كون الفقهاء نواب الامام عليه السّلام ؛ « همان‏گونه كه جمال المحققين در باب خمس اعتراف كرده به اينكه در ميان شيعه معروف است كه فقيه نايب امام مى‏ باشد ...». 📚کتاب المکاسب ج 3 ص 559 ❕ وى در كتاب القضاء و الشهادات در مورد ولايت عامه فقيه مى‏ گويد ؛ «حكم فقيه جامع الشرايط در تمام فروع احكام شرعى و موضوعات حجت و نافذ است؛ زيرا مقصود از لفظ [حاكم‏] كه در مقبوله آمده، نفوذ حكم او در تمام شئون و زمينه ‏هاست و مخصوص امور قضايى نيست؛ همانند آنكه سلطان وقت كسى را به عنوان حاكم معين كند كه مستفاد از آن تسلط او بر تمام شئون مربوط به حكومت- اعم از جزئى و كلى- است. ازاين‏رو، امام عليه السّلام لفظ [حكم‏] را كه مخصوص باب قضاوت است، [در مقبوله‏] به كار نبرده، بلكه به جاى آن لفظ «حاكم» را به كار برده تا عموميت نفوذ سلطه او را برساند؛ با اينكه مناسب سياق اين بود كه امام عليه السّلام بفرمايد: فانى قد جعلته عليكم حكما. 📚القضاء و الشهادات ص 48 ❕ نيز در ادامه مى ‏گويد ؛ «و منه يظهر كون الفقيه مرجعا فى امور العامه » « و از آن، مرجعيت فقيه جامع الشرايط در تمامى شئون عامه مرتبط با امت روشن مى ‏شود». 📚همان ص 49 ❕ وى در مورد توقيع شريف نيز مى‏ فرمايد ؛ « گرچه صدر روايت مربوط به احكام شرعى كلى است، امّا تعليل قول امام عليه السّلام كه مى ‏فرمايد فقها حجت من بر شمايند، مى‏ رساند كه همه احكام صادره از سوى او نافذ و حجت است؛ زيرا در مقام نماينده ولى عصر (عج) حكم نموده است. » 📚همان منبع ❕ بر اين اساس، شيخ جواز حكميت فقيه در خصومات را شعبه ‏اى از ولايت مطلقه فقيه مى ‏داند كه از سوى معصوم عليه السّلام به او اعطا شده است ؛ « بى‏ گمان حكم فقيه در موضوعات قضايى، نافذ و حجت است و تعليلى كه امام عليه السّلام براى پذيرفتن حكم فقيه بيان داشته، مى‏ رساند كه پذيرش حكم فقيه [جامع شرايط] در مسائل قضايى، فرع پذيرفتن همه احكام صادره از سوى اوست و اختصاصى به امور قضايى ندارد؛ زيرا وى نماينده امام معصوم است، همان‏گونه كه توقيع شريف بر آن دلالت دارد و در مقبوله نيز به طور مطلق، امام فقيه را حاكم و حجت قرار داد. بنابراين ولى هرچه حكم كند، نافذ است». 📚همان منبع 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌آنچه برای برخی شبهه ایجاد کرده است که شیخ انصاری ولایت فقیه را قبول ندارد ، دیدگاه ایشان در مورد ولایت فقیه در کتاب المکاسب است . ❕شيخ در بحث ولايت فقيه، در کتاب مکاسب براى فقيه سه منصب را بر مى ‏شمرد ؛ 1⃣افتاء ؛ شيخ وجود اين منصب را براى فقيه اجماعى مى‏ داند: «احدها الافتاء فيماء يحتاج اليها العامى فى عمله و مورده المسائل الفرعيه ... لا اشكال و لا خلاف فى ثبوت هذا المنصب للفقيه». 📚 کتاب المکاسب ج 3 ص 545 2⃣قضاوت: وى اين منصب را نيز براى فقيه فتوا و نصا ثابت مى‏ انگارد ؛ «الثانى، الحكومه فله الحكم بما يراه حقا فى المرافعات و غيرها فى الجمله و هذا المنصب ثابت له بلا خلاف فتوى و نصا». 📚همان 3⃣«ولايت التصرف فى الاموال و الانفس و هو المقصود بالتفصيل هنا». 📚همان ❕ وى در كتاب مكاسب به بحث در اين‏باره مى‏ پردازد و آن را مقصود از تفصيل بيان مى‏ كند.پيش از بيان قسم اخير، شيخ در مسئله ولايت اصلى را بنيان مى‏ نهد ؛ «اصل عدم ثبوت ولايت كسى بر ديگرى است، مگر موردى را كه دليل قطعى سبب خروج آن از اين اصل گردد». 📚همان ❕وى سپس ولايت را بر دو وجه تقسيم مى‏ كند ؛ 1⃣ استقلال ولىّ در تصرف اموال و نفوس با صرف‏نظر از اينكه آيا تصرف ديگران منوط به اذن او است يا خير؛ 2⃣ عدم استقلال ديگران در تصرف اموال و نفوس و منوط بودن تصرف آنان به اذن ولىّ. ❕شيخ درباره ولايت استقلالى مى‏ گويد ؛ «آنچه بعد از تتبع و تأمل در ادله چهارگانه [- كتاب، سنت، عقل و اجماع‏] استفاده مى‏شود، اين است كه امام عليه السّلام از جانب خداوند بر مردم سلطنت و ولايت مطلقه دارد و تصرفش در امور مردم به طور مطلق نافذ و معتبر است». 📚همان ❕با اين همه، شيخ چنين ولايتى را براى فقيه جامع شرايط قاطعانه رد مى ‏كند و مى ‏نويسد: «اقامه دليل بر اينكه اطاعت از فقيه نيز همچون امام معصوم عليه السّلام واجب است؛ [يعنى همان سلطنت و ولايت مطلقه امام بر اموال و نفوس مردم براى فقيه نيز در زمان غيبت ثابت باشد]، سخت‏تر از دست كشيدن بر بدنه گياه پر از خار مى ‏باشد». 📚همان ص 546 ❕شايان يادآورى است بيشتر فقهايى كه ولايت مطلقه فقيه را به معناى زعامت سياسى و اجتماعى فقيه پذيرفته ‏اند، با شيخ انصارى نيز هم‏ عقيده ‏اند. اينان تصريح مى ‏كنند كه ولايت بر اموال و نفوس مردم استقلالا براى فقيه ثابت نيست. براى مثال، مرحوم سيد محمد آل بحر العلوم (متوفاى 1326 ه) دراين‏باره چنين سخنى دارد ؛ « شكى نيست كه ادله از اثبات اولويت فقيه نسبت به نفوس مردم قاصر است، با اينكه چنين اولويتى براى تمام ائمه عليهم السّلام ثابت مى ‏باشد ...». 📚بلغه الفقیه ج 3 ص 230 ❕ولايت غير استقلالى (ولايت اذنى در حوزه امور عمومى) ؛ 👌شيخ انصارى در اين مورد براى فقيهان جامع شرايط ولايت قائل است و آن را به سبب اذنى مى ‏داند كه از طريق روايتى مانند مقبوله و توقيع شريف به فقيه اعطا شده است و می گوید ؛ « علاوه بر مقبوله عمر بن حنظله كه از آن استفاده مى‏ شود، امام عليه السّلام فقيه را مانند حاكمان زمان پيامبر و صحابه حاكم قرار داده ... توقيع شريف امام زمان عليه السّلام نيز بر ولايت فقيه دلالت دارد». 📚همان منبع ازکتاب المکاسب ❕پس از آن، شيخ محدوده اين ولايت براى ولىّ فقيه جامع شرايط را امور اجتماعى مى‏ داند كه مردم عرفا، عقلا و شرعا در آن مورد به رئيس خود مراجعه مى ‏كنند ؛ «مراد از پيش‏آمدها- كه در توقيع شريف ذكر شده و امام دستور داد در آن موارد به فقهاى جامع شرايط مراجعه كنيد- همه امورى است كه مردم ناچارند از نظر عرف يا عقل و يا شرع به رئيس قوم خود مراجعه كنند». 📚همان ❕نيز در اين‏باره در جاى ديگر مى‏ نويسد ؛ « وقتى سلطان فردى را به عنوان حاكم نصب مى‏ كند، عرفا فهميده مى ‏شود كه در همه امور مورد نياز مردم بايد به او مراجعه كرد». 📚همان 👌با نظر به آنچه گفتيم، به نظر مى‏ رسد كه شيخ انصارى در كتاب القضاء و الشهادات، ولايت عامه فقيه را پذيرفته است، اما در كتاب مكاسب آنچه مورد نفى شيخ انصارى قرار گرفته، ولايت تصرف استقلالى به معناى سلطه بر نفوس و اموال ديگران است، به همان‏گونه كه شخص بر نفس و مال خود، و يا امام معصوم عليه السّلام بر آنها ولايت دارد؛ حال آنكه سلطه تصرف در امور اجتماعى و سياسى را كه از آن به ولايت زعامت نيز تعبير مى‏ شود براى ولىّ فقيه ثابت مى ‏داند. 📚اندیشه های سیاسی شیعه در عصر غیبت ص 89 @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی کانال وهابی در مورد طهارت امام حسین علیه السلام را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1175
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند که مدعی وجود تضاد در دو آیه قرآن است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1202
👌پاسخ اشکال معاند در مورد رابطه علم ازلی خداوند و اختیار انسان را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2462
🤔 ❔آیا بیماری کرونا که فراگیر شده است می تواند یکی از نشانه های ظهور محسوب شود ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات ما از شیوع بیماری « طاعون » قبل از قیام قائم علیه السلام خبر داده شده است . ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ «پيش از قائم، دو مرگ است ؛ مرگ سرخ و مرگ سفيد، تا آن جا كه از هر هفت نفر، پنج نفر مى ‏ميرند . مرگ سرخ، يعنى كشته شدن با سلاح و مرگ سفيد، يعنى بيمارى طاعون‏ » 📚كمال الدين یک جلدی ص 655 ، العدد القويّة: ص 66 ، بحار الأنوار: ج 52 ص 207 ح 42. 🔸امير مؤمنان عليه السلام فرمود ؛ «پيش از قائم، مرگ سرخ و مرگ سفيد خواهد بود و نيز ملخ در فصل خود و ملخ در غير فصل خود، كه سرخ و به رنگ خون است. مرگ سرخ، كشته شدن با سلاح و مرگ سفيد، طاعون است» 📚الغيبة، طوسى ص 438 _ الإرشاد ج 2 ص 372 ❔حال منظور از بیماری طاعون که در روایات فوق آمده است چیست ❕آیا همان بیماری است که در طب جدید به عنوان بیماری طاعون شناخته می شود که در توضیح آن می گویند ؛ « طاعون یک بیماری واگیردار است که عامل آن باسیل یرسینیا پستیس (Yersinia pestis) است. این باسیل گرم منفی است که با رنگ‌های اختصاصی مثل رایت و گیمسا و وایسون به صورت دو قطبی دیده می‌شود. رشد این باکتری در محیط‌های حاوی خون و مایعات بافتی و در دمای ۳۰ درجه سانتی گراد به سرعت اتفاق می‌افتد. کلونی‌ها به صورت نامنظم و خشن است.  ❕بیماری طاعون، بیشتر از راه کک‌های بدن موش مبتلا، به انسان سرایت می‌کند. موش صحرایی سیاه مهم‌ترین مسیر انتشار بیماری طاعون است اما برخلاف تصور عمومی جوندگان مخزن این بیماری نیستند چه بسا خودشان اولین قربانی آن هستند و مرگ دسته‌جمعی موش‌ها می‌تواند نشانه شیوع طاعون باشد. وقتی یک کک مبتلا به طاعون یک موش را گاز می‌گیرد باکتری طاعون را به او منتقل می‌کند. سپس کک‌های دیگر با گاز گرفتن آن موش صحرایی به این بیماری مبتلا می‌شوند و با گاز گرفتن انسان آن را به انسان منتقل می‌کنند. راه‌های دیگر ابتلا به طاعون، گازگرفتگی از طریق جوندگان یا خوردن جاندار مبتلا به طاعون است. انتقال طاعون از انسان به انسان هم از طریق تماس و تنفس (در صورتی که فرد بیمار به طاعون ریوی مبتلا باشد) انجام می‌گیرد. » 🌐https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%B7%D8%A7%D8%B9%D9%88%D9%86 ❕یا مقصود از طاعون ، هر گونه بیماری مسری و واگیر دار است ❗️ 👌به نظر می رسد که احتمال دوم صحیح تر باشد ، زیرا از دیر باز در لغت عرب ، به هر گونه بیماری واگیر دار ، وبا و طاعون گفته می شده است. 🔸در کتاب قاموس المحیط آمده است ؛ « وبا یا طاعون هر بيمارىِ واگيردارِ ديگرى است » 📚القاموس المحيط ج 1 ص 31 ❕در کتاب معجم الوسیط هم آمده است ؛ « طاعون ، وبا ؛ هر بیماری ایپدمی و فراگیر و واگیر دار است » 📚ترجمه معجم الوسیط ج 2 ص 2146 ❕همین مضمون در سایر کتب لغوی هم آمده است ؛ 📚لسان العرب ج 13 ص 267 _ مجمع البحرین ج 6 ص 276 _ تاج العروس ج 18 ص 357 ❕در کتاب فرهنگ فقه هم آمده است ؛ « مقصود از طاعون ( مورد بحث در روایات ) بیماری عفونی و کشنده (واگیر دار) است » 📚فرهنگ فقه ج 5 ص 178 ❕بنابراین به نظر می رسد که مقصود از طاعون در روایات ، هر بیماری واگیر و کشنده باشد چنان که در نقلی آمده است که راوی می گوید ؛ « برخى از دوستان ما درباره حكم فرار از طاعون از امام كاظم علیه السلام پرسيدند كه آيا اگر در شهر يا روستا يا خانه‏ اى طاعون بيايد، مى‏ توان از آنجا به جاى ديگر رفت؟ فرمود: آرى. گفتم: از رسول خدا حديث داريم كه فرمود: «فرار از طاعون مانند فرار از [ميدان‏] جنگ است.» امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « پيامبر خدا اين را درباره گروهى فرمود كه در مرزها، در برابر دشمن بودند و طاعون در ميانشان افتاد و مواضع و سنگرهايشان را خالى گذاشتند و فرار كردند. پس ايشان اين را در باره آنان فرمود. » 📚معانى الأخبار، ص 153 👌به هر حال ، اگر مقصود از طاعونی که قبل از ظهور امام زمان علیه السلام شیوع پیدا می کند ، همان چیزی باشد که طب جدید به عنوان طاعون می شناسد ، بر ویروس کرونا قابل تطبیق نیست ، اما اگر طاعون هر گونه بیماری مسری و کشنده باشد ، کرونا می تواند یکی از مصادیق آن باشد و به عنوان نشانه ظهور محسوب شود ، اگر چه سایر بیماری های مسری هم که تا قبل از ظهور فراگیر می شود ، همه می تواند داخل در عنوان « طاعون » باشند و از نشانه های ظهور امام عصر علیه السلام محسوب شوند . @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی وهابی در مورد یکی از فرزندان علی علیه السلام به نام ابوبکر بن علی که در کربلا شهید شد را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2463
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد سخنان فردی معلوم الحال که مروج اسلامی رحمانی است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2464
🤔 ❔نظر اسلام در مورد روز چیست ❗️آیا ترویج این روز از نظر اسلامی حرام است ❕ 💠💠 👌در رابطه با چیستی گفته شده است ؛ ❕«ولنتاين» نام كشيشى (روحانى مسيحى) در روم باستان در سده سوم ميلادى بوده، كه مخفيانه عقد سربازان رومى را با دختران محبوبشان جارى مى كرد. زيراكه فرمانرواى روم بنام كلوديس دوم، براين باور بوده كه سربازى در جنگ خوب خواهد جنگيد كه مجرد باشد. از اين رو ازدواج را براى سربازان امپراطورى روم قدغن مى كند. كلوديوس به قدرى سنگدل وفرمانش به اندازه اى قاطع بود كه هيچ كس جرات كمك به ازدواج را نداشت. ولى كشيشى به نام والنتيوس (ولنتاين)، مخفيانه عقد سربازان رومى را با دختران محبوبشان جارى مى كرد. كلوديوس دوم از اين جريان خبردار مى شود و دستور مى دهد كه والنتاين را به زندان بيندازند و به جرم جارى كردن عقد او را اعدام كنند. از آن زمان در كشورهاى غربى روز 14 فوريه را روز ولنتاين (روز عشاق يا روز عشق ورزى) مى گويند و آن را جشن مى گيرند. 📚نرم افزار پرسمان ، کلید واژه ولنتاین 👌نکته قابل توجه آن است که روز ولنتاين و روز كه يك فرهنگ و شعار غربى است، نبايد براى خودمان مبنا و قرار دهيم و به مرور آن را در بين خودمان و در جامعه به عنوان يك سنت و يك فرهنگ به جا بيندازيم. كه اين ناپسند وقبيح است. ❕ زيرا همين تقليد از غرب در فرهنگ ومستند كردن سنن وآيين خود، به انديشه غربيان، نمونه از خود بيگانه شدن و از شخصيت ملى و دينى و تاريخى خود تهى گشتن مى باشد. ونيز نوعى تاييد برتر بودن فرهنگ وانديشه آنان و طعن و خرده گيرى به داشته ها و خودى است. ❕در روایات ما نیز از این نوع تقلید کردن نهی شده است . 🔰امام علیه السلام فرمود : « خداوند به یکی از پیامبران خود چنین وحی کرد که به مومنین بگو لباس دشمنانم را نپوشند و غذای آنها را نخورند و راه و ایشان را نپیمایند که اگر چنین کنند همانند دشمنان من خواهند بود» 📚الفقیه،صدوق،ج 1 ص 252 📚وسایل الشیعه ،ج 4 ص 385 🔶علی علیه السلام فرمود ؛ « هر کس خود را شبیه خاصی بسازد ، از آن قوم می شود » 📚مستدرک الوسائل ج17 ص440 ❕بهتر آن است که به جای روز ولنتاین غربی ، روز ازدواج امام علی و حضرت زهرا علیهما السلام را در اول ذی الحجه ملاک و روز عشق و ازدواج و مانند آن قرار دهیم . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد کندن چاه در کربلا یا استفاده از شیر شتر برای رفع تشنگی را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1367
🤔 ❔ توهین پیامبر اسلام به زنان قابل توجه بانوان مسلمان و ناآگاهی که تصور می کنند اسلام والاترین حقوق و احترام را به ایشان عطا کرده: : قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : «مَا رَأَيْتُ ضَعِيفَاتِ اَلدِّينِ نَاقِصَاتِ اَلْعُقُولِ أَسْلَبَ لِذِي لُبٍّ مِنْكُنَّ : رسول خدا فرمود: نديدم سست عقيده كم‌عقل‌تر از شما زنان كه در ربودن عقل صاحبان خرد از شما تيز پنجه‌تر و تردست‌تر باشد. 📓منبع: من لا يحضره الفقيه - الشيخ الصدوق - ج۳ - ص۳۹۰ 💠💠 👌در این شکی نیست که در منطق اسلام ، فرقى ميان مرد و زن نيست، هر دو در پيشگاه خدا يكسانند و هر دو مى‏ توانند راه قرب الى اللّه را تا بى‏ نهايت ادامه دهند و به تعبير ديگر، راه تكامل براى هر دو به طور يكسان گشوده است. ❕لذا خطابات قرآنى در اين زمينه شامل هر دو، به طور مساوى است. در يك جا مى‏خوانيم: «هر كس كار شايسته ‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه مؤمن است، او را به حياتى پاك زنده مى‏ داريم و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏ دادند، خواهيم داد. ( نحل 97) ❕در جاى ديگر مى ‏فرمايد ؛ «به يقين مردان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو ... خداوند براى همه آنها مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته است». ( احزاب 35) ❕آيه شريفه «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» ( حجرات 13) نيز معيار را قرب به پروردگار قرار مى ‏دهد، از هر كس كه باشد بى‏ آنكه جنسيّت مرد و زن، در آن دخيل باشد. ❕در روايات اسلامى نيز اين حقيقت به خوبى نمايان است. در حديثى كه «مرحوم كلينى» در كتاب «كافى» آورده، مى‏ خوانيم ؛ ❕«خواهر رضاعى پيامبر خدمتش رسيد، هنگامى كه پيامبر او را ديد بسيار شاد شد و ملحفه (روانداز) خود را براى او گسترد و او را بر آن نشاند، سپس با وى گرم صحبت شد هنگامى كه او از خدمت پيامبر بيرون رفت، برادرش آمد (اين خواهر و برادر فرزندان حليمه سعديه بودند كه مادر رضاعى پيامبر بود) ولى پيامبر آن احتراماتى را كه براى خواهرش قايل شد، براى او قايل نشد (هر چند به او نيز محبّت كرد). بعضى سؤال كردند كه اى رسول خدا احترامى را كه به خواهر گذاشتى به برادر نگذاشتى با اينكه او مرد است .پيامبر فرمود ؛ «اين به خاطر آن است كه آن خواهر نسبت به پدر و مادرش از آن برادر نيكوكارتر بود » 📚الکافی ج 2 ص 161 ❕جالب اينكه اصحاب روى امتياز مرد بودن تكيه كردند و پيامبر نه تنها آن را امتياز نشمرد، بلكه خواهرش را به خاطر ارزشهاى الهى انسانى بر او مقدّم شمرد. 👌داستان «نسيبه» و شجاعت او در ميدان «احد» كه بدون توجّه به خطرات براى رزمندگان لشكر اسلام، آب مى‏ آورد و حتّى هنگامى كه به او حمله كردند، دفاع جانانه ‏اى در برابر لشكر نمود تا آنجا كه سيزده زخم بر تن او وارد شد و سرانجام در «يمامه» در جنگ با «مسيلمه» شهيد گشت، معروف است. در حديث آمده است كه پيامبر در روز «احد» درباره او فرمود ؛ «مقام اين زن، امروز از مقام فلان و فلان (بعضى از افراد سرشناس لشكر) برتر است» 📚سفینه البحار ماده نسب ❕داستان «شطيطه نيشابورى» معروف است، آن هنگام كه «محمّد بن على نيشابورى» اموال فراوان و هدايايى براى امام موسى بن جعفر عليه السّلام از سوى مردم نيشابور با خود خدمت آن حضرت آورد، امام عليه السّلام از ميان 30 هزار دينار و 50 هزار درهم و قطعه‏اى لباس، تنها يك درهم و قطعه پارچه‏ اى را كه متعلّق به زن با ايمانى به نام «شطيطه» بود، پذيرفت و بقيه را بازپس فرستاد . 📚بحار الانوار ج 48 ص 73 👌از اين حديث به خوبى روشن مى ‏شود كه ارزش انسانى بين زن و مرد تفاوتى ندارد. از اين رو، گاهى زنان در اين امر بر مردان پيشى مى‏ گيرند ، لذا می بینیم که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « یک زن صالحه از هزار مرد غیر صالح برتر است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص172 👌بی شک روایاتی که زنان را ضعیفات الدین یا ناقص الایمان ، یا ناقص العقل معرفی می کند ، چون بر خلاف سنت قطعی و آیات قرآن است ، قابل پذیرش نمی باشد . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « حکم روایتی را که موافق قرآن و سنت بود را بگیر و ترک کن حکم روایتی را که مخالف با کتاب و سنت است » 📚الکافی ج 1 ص 67 👌و فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود ، اما موافق کتاب خداوند و سنت پیامبرش نیست را تصدیق نکن » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 🔸ادامه 👇
🔸 ادامه 👇 👌روایت مورد استناد معاند هم در هر کتابی نقل شده است به صورت مرسل نقل شده و سلسله سند آن به نحو کامل بیان نشده است و این روشن ترین گواه بر ضعیف بودن نقل مذکور است . 👌مضمون فوق در نهج البلاغه خطبه 80 هم آمده است که زنان « ناقص العقل» و « ناقص الایمان » معرفی می شوند که مضمون آن چون خلاف سنت و آیات قرآن است ، قابل پذیرش نیست ، اگر چه اکثر سخنان علی علیه السلام در نهج البلاغه صحیح است اما هیچ منعی نیست که برخی از مضامین آن ضعیف باشد . ❕البته با نگاه دقیق تر ، می توانیم بگوییم که حتی اگر نقل های مذکور ، صحیح هم باشد ، باز هم مضمونی خلاف قرآن ارائه نمی دهد تا گواه بر ضعف آنها باشد . 👌تعابیر ضعیفات الدین ، نواقص الایمان ، نواقص العقول ، که در نقل های فوق آمده است ، چنین نیست که شامل تمامی زنان شود ، بلکه زنان کم خرد و بی تجربه و بی توجه به فرامین الهی را شامل می شود که به واسطه تربیت ناصحیح و عدم آموزش لازم ، توانایی تسلط بر احساسات خود را ندارد و احساسات بر حکم عقلی آنها پرده می افکند و اینان چون به فرامین الهی توجه ندارد ، از دین و ایمان ضعیفی برخوردار است . ❕مثلا ما در بسیارى از آیات قرآن حتى از نوع انسان می بینیم چنان که می فرماید ؛ «به یقین انسان حریص و کم طاقت آفریده شده! هنگامى که بدى به او رسد، بى تابى مى کند و هنگامى که خوبى به او رسد بخل مى ورزد و مانع دیگران مى شود.» (معارج 19-20) و در جاى دیگر مى خوانیم: « انسان به یقین بسیار و جاهل بود» (احزاب72) و در جاى دیگر او را، «کفور مبین» (کفران کننده آشکار) نامیده است (زخرف 15) و در جاى دیگر از انسان به عنوان موجودى که هرگاه به نعمت مى رسد طغیان مى کند، یاد شده است (علق 6-7) 👌بى شک، انسان در نه «کفور مبین» است نه «ظلوم و جهول» و نه طغیانگر، بلکه این بحثها درباره انسانهایى است که تحت تربیت رهبران الهى قرار نگرفته اند و به صورت گیاهان خودرو، در آمده اند. نه راهنمایى و نه بیدارگرى دارند و در میان  ها غوطه ورند ، به همين دليل در قرآن از مقام انسان با تقوا و مطيع فرمان الهى، مدح و تمجيد فراوان شده و اصولا بنى آدم به عنوان گل سر سبد جهان آفرينش معرّفى گرديده است ؛«وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا» ( اسراء 70) ❕آنچه در كلمات پیامبر گرامی یا على عليهما السلام وارد شده هرگز درباره همه زنان نيست، بلكه اشاره به گروه خاصى دارد كه سرچشمه مفاسدى در درون خانواده يا داخل اجتماع مى‏ شدند. مخصوصاً با توجّه به اينكه بخشى از سخنان مولا على عليه السلام در اين باره بعد از جنگ بيان شده است. 👌سردمدار جنگ جمل، همان جنگى كه بنا به روايتى هفده هزار قربانى از مسلمانان گرفت بود كه آتش ‏افزور يا يكى از آتش افروزان جنگ هم او بود. ❕بنابراين نظر این روایات به اين گونه زنان است. شاهد اين سخن ديدگاه قرآن نسبت به زنان است که مى‏ فرمايد: «و از نشانه ‏هاى خدا اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان محبّت و رحمت قرار داد. به در اين نشانه‏ هايى است براى گروهى كه تفكر مى‏ كنند». ( روم 21) 👌اگر همه زنان نواقص العقول يا شر و بد و ضعیف الدین و ایمان باشند اين آرامش از كجا پيدا مى ‏شود. ❕در جاى ديگر مى ‏فرمايد: « آنها شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد)». ( بقره 187) 👌هر گاه همه زنان داراى صفات منفى باشند چگونه مى ‏توانند سبب زينت همسرانشان و مايه حفظ آنها گردند. ❕بنابراین نقل های فوق ، شامل همه زنان نمی شود ، بلکه کسانی از آنها را شامل می شود که به واسطه تربیت ناصحیح توانایی تسلط به احساسات و عواطف خود را ندارند و سرچشمه مفاسد و گرفتاری هایی در جامعه بشری یا خانواده می گردند ، اینان چون احساسات بر عقل آنان چیره می شود « نواقص العقول » معرفی شده اند و چون به فرامین الهی بی توجه اند « ضعیفات الدین » یا « نواقص الایمان » معرفی شده اند که دارای دین و ایمان ضعیفی هستند . @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد یک مطلب دروغین ، یعنی لزوم تجاوز به دختر باکره قبل از اعدام او را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2465
👌پاسخ پرسش کاربر که می گوید آیا خدا می تواند سنگی خلق کند که خودش نتواند آن را بلند کند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2466
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد خروج مریم بنت عمران از خانه خدا در هنگام تولد عیسی نبی و و دخول فاطمه بنت اسد به خانه خدا در هنگام تولد علی علیهما السلام را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2467
🤔 ❔سوالی داشتم مگه خداوند در همه جا نیست .پس این حدیث که میگه خدا در آسمان هست،چگونه هست؟پیامر فرمودند به انها که روی زمین هستند رحم کنین تا انکه در اسمان هست به شما رحم کند ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که خداوند از هر گونه محل و مکان منزه است و اصولًا دارا بودن محل، لازمه جسمانى بودن است، و در بحث‏هاى گذشته دانستيم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8505 ❕كه خدا نه جسم است، و نه صفات جسمانيّات را دارد، نه مكانى او را در بر گرفته، و نه زمانى بر او مى ‏گذرد، و در عين حال احاطه به تمام مكان‏ها و زمان‏ها دارد . 👌خداوند در آیات متعددی به این حقیقت تصریح کرده و می فرماید ؛ «مشرق و مغرب، از آن خداست ، پس به هر سو رو کنید، رو به خدا کرده اید. خداوند داراى قدرت وسیع و (به همه چیز) دانا است.» (بقره 115 ) «او کسى است که هم در آسمان معبود است و هم در زمین؛ و او حکیم و دانا است.» (زخرف 84 ) «...و هر جا باشید او با شما است، و خداوند نسبت به آنچه انجام مى دهید بینا است.» (حدید 4 ) «هیچ گاه سه نفر با هم نجوا نمى کنند مگر این که خداوند چهارمین آنها است، و هیچ گاه پنج نفر با هم نجوا نمى کنند مگر این که او ششمین آنها است، و نه تعدادى کمتر و نه بیشتر از آن هستند مگر این که او همراه آنها است هر جا که باشند.» (مجادله 7 )«ما انسان را آفریدیم و وسوسه هاى نفس او را مى دانیم، و ما به او از رگ قلب اش نزدیکتریم» (ق 16 ) 🔸امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « خداوند از ازل وجود داشته بدون زمان و مکانی و الان نیز همان گونه است هیچ مکانی از او خالی نیست در عین حال هیچ مکانی را اشغال نمی کند و در هیچ مکانی حلول نمی کند» 📚توحید صدوق، ص310 ❔حال پرسش کننده می گوید اگر خداوند مکانی ندارد ، چگونه در روایاتی مکان خداوند را آسمان بیان کرده اند چنان که پيامبر گرامی فرمود ؛ « كسى كه به ساكنان زمين رحم نكند، آن كه در آسمان است به او رحم ننمايد » 📚میزان الحکمه ج 4 ص 380 👌در حالی که مقصود از کسی که در آسمان است و در صورتی که انسان به دیگری رحم نکند به انسان رحم نمی کند ، خداوند نیست ، بلکه فرشته موکل خداوند است که مامور است به انسانها رحم کند یعنی برای انسان مومن ، دعا و استغفار کند ، رحم و مهربانی او نسبت به انسانها با دعا کردن و استغفار کردن محقق می شود ؛ 📚روضه المتقین ج 13 ص 21 👌علی علیه السلام جایگاه این فرشتگان را آسمان معرفی کرده و می فرماید ؛ « سپس آسمانهاى بلند را از هم گشود و آنها را مملو از فرشتگان مختلف ساخت » 📚نهج البلاغه ، خطبه 1 ❗️خداوند می فرماید ؛ « فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مى ‏كنند) تسبيح و حمد خدا مى‏ گويند و به او ايمان دارند و براى مؤمنان استغفار مى‏ نمايند. (عرضه مى ‏دارند) پروردگارا! آنها را در باغهاى جاويدان بهشت كه به آنها وعده فرموده‏ اى وارد كن، همچنين صالحان از پدران و همسران و فرزندان آنها را كه تو توانا و حكيمى.- و آنها را از بدي ها نگاه دار، و هر كس را در آن روز از بدي ها نگاه دارى مشمول رحمتت ساخته ‏اى و اين است رستگارى بزرگ » ( غافر 7_9) 👌و می فرماید ؛ « نزديك است آسمانها (به خاطر نسبتهاى نارواى مشركان) از بالا متلاشى شوند، فرشتگان پيوسته تسبيح و حمد پروردگار خود را بجا مى ‏آورند، و براى كسانى كه در زمين هستند استغفار مى‏ كنند، آگاه باشيد خداوند آمرزنده و مهربان است.» ( مومن 7) ❕« از امام صادق عليه السلام پرسيده شد: آيا فرشتگان بيشترند يا آدميان؟ فرمود: «سوگند به آن كه جانم دردست اوست، شمارِ فرشتگان خدا در آسمان‏ها، بيشتر از شمارِ خاك‏ها در زمين است. در آسمان، هيچ جاى پايى نيست، مگر اين كه در آن، فرشته‏ اى مشغول تسبيح و تقديس خداست ... هيچ يك از فرشتگان نيست، مگر اين كه هر روز، با توسّل به ولايت ما خاندان، خود را به خدا نزديك مى‏ سازد و براى دوستداران ما، آمرزش مى ‏خواهد و بر دشمنانمان، لعنت مى‏ فرستد و از خدا درخواست مى ‏كند كه بر آنان، دمادم، عذاب بفرستد. » 📚بحار الانوار ج 29 ص 210 👌و فرمود ؛ « خداوند، كه يادش بر فراز باد، فرشتگانى دارد كه گناهان را از دوش شيعيان ما فرو مى ‏ريزانند همچنان كه باد، برگ درختان را كه در آستانه ريزش است فرومى ‏ريزاند. و اين سخن خداوند عزّوجلّ است آن‏جا كه مى ‏فرمايد: «به ستايش پروردگارشان تسبيح مى ‏گويند و براى مؤمنان آمرزش مى ‏خواهند». به خدا سوگند كه مقصود [از مؤمنان‏] كسى جز شما نيست » 📚بحار الانوار ج 59 ص 196 👌بنابراین ، مقصود از کسی که در آسمان است و به انسان رحم و مهربانی می کند ، فرشته مامور الهی است که برای بندگان صالح ، دعا و استغفار می کند . @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ پرسش کاربر که مدعی است که نام حضرت ابوطالب ، عبد مناف بوده و مدعی است که این نام گواه بر شرک صاحب نام است را در ذی بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1069
🤔 ❔دو تا سوال داشتم خواهشمندم که جواب بدهید سوال اول: آیا ما شیعیان می توانیم که دوازده امام را از کتب اهل سنت ثابت کنیم ؟ سوال دوم: آیا اسامی دوازده امام در کتب اهل سنت آمده است ؟ لطفا بر این دو سوال جواب زیاد بدهید تا حق مطلب ادا شود ❗️❗️ 💠💠 👌اهل سنت در روایات متعدد و فراوانی به نقل از پیامبر گرامی آورده اند که تعداد خلفای ایشان دوازده تن می باشد . 🔸بخاری به سند خود از جابر بن سمره نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود ؛ «دوازده امیر خواهند بود که همه آنان از قریش هستند» 📚صحیح بخاری ج8 ص127 👌مسلم نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود ؛ «این امر منقضی نمی شود تا آن که دوازده خلیفه در میان آن بگذرد .همه آنان از قریش هستند» 📚صحیح مسلم ج6 ص3 ❕و یا فرمود ؛ «همیشه اسلام عزیز است تا دوازده خلیفه بر آن حاکم شوند» 📚همان مدرک ص4 ❗️و فرمود ؛ «برای این امت دوازده قیم است که خواری مردم به آنها ضرر نمی زند» 📚المعجم الکبیر ج2 ص196 ❗️و فرمود ؛ «همیشه این دین نفوذ ناپذیر و پابرجا و غلبه کننده است تا آن که دوازده حاکم مالک آن گردند» 📚همان مدرک _ مسند احمد ج5 ص93 ❕مرحوم فیروز آبادی می نویسد ؛ « از اخبار پيشين كه در باب خلفاى دوازده گانه نقل كرديم، بدست مى‏ آيد كه اخبار ياد شده از ادلّه قاطعه و نصوص آشكارى است كه حقيقت مذهب شيعه دوازده امامى را تأييد مى‏ كند و مذاهب ديگر را بطور كلى از اساس باطل مى‏ شمارد و بطلان آنها از آن نظر است كه دوازده تن خليفه در حديث رسول اكرم ، با عقيده عامه كه خلفاى راشدين را چهار تن و به انضمام خلافت حضرت امام حسن مجتبى عليه السّلام پنج تن مى‏ دانند، و عددشان كمتر از دوازده نفر است، منطبق نمى‏ شود و همچنين با خلافت ديگران از «بنى أميه» يا «بنى عباس»، مطابقتى ندارد؛ زيرا عدد آنان از دوازده تن زيادتر است و علاوه بر اين اكثر خلفاى «بنى اميه» و «بنى عباس»، فاسق و فاجر بوده ‏اند و بيشتر عمر خود را، به باده‏ گسارى و لهو لعب و گوش دادن به نواى خوانندگان و نواختن دف و خون‏ريزى‏هاى بر خلاف شرع‏ اسلام و محرمات ديگر، سپرى كرده ‏اند؛ پس چگونه ممكن است كه اينان خلفاى رسول خدا باشند؟! و همچنين اخبار ياد شده كه ويژه خلفاى دوازده گانه است، با اعتقادات فرقه ‏هاى ديگر شيعه از قبيل: «زيدى»، «اسماعيلى»، «فطحى» و امثال آنها، موافقتى ندارد؛ براى اينكه پيشوايان اين سلسله‏ ها تعدادشان، از تعداد ائمه شيعه اثنى عشرى، كمتر است. در اين رابطه بايد گفت: اخبار مزبور متوجه و منطبق با عقيده شيعه دوازده امامى است كه همان «ائمه طاهرين» باشند كه عترت رسول خدا و اهل بيت ايشانند كه نخستين آنها حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام و آخرين ايشان حضرت مهدى حجة بن الحسن العسكرى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) است‏ » 📚ترجمه فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت ، ج 2 ص 213 👌جالب آن است که برخی از علمای منصف اهل سنت ، نقل کرده اند که دوازده خلیفه پیامبر ، علی و امامان از فرزندانش می باشند . نقل می کنند که پيامبر گرامی فرمود ؛ «هركس خوش‏حال مى ‏شود كه مانند من زندگى كند و مانند من از دنيا برود و در بهشت برينى كه پروردگارم آن را كاشته است، ساكن شود، بايد پس از من، على را دوست بدارد و دوست او را نيز دوست دارد و به امامان پس از من اقتدا كند؛ زيرا آنان عترت من اند، از طينت من آفريده شده‏ اند و فهم و دانش، روزى شده‏ اند. واى بر آن دسته از امّتم كه فضل و برترى ايشان را انكار كنند و حرمت خويشاوندى من با آنان را نگه ندارند! خدا شفاعتم را نصيب ايشان نكند » 📚معجم کبیر ، ج 5 ص 220 _ کنزالعمال ج 11 ص 611 _ مستدرک علی الصحیحین ، ج 3 ص 128 و ... 👌و نقل می کنند که فرمود ؛ «جانشينان و اوصياى من و حجّت‏هاى خدا بر خلق پس از من، دوازده نفرند كه نخستينِ ايشان، برادرم خواهد بود و آخرينشان فرزندم». گفته شد: اى پيامبر خدا! برادرت چه كسى است؟ فرمود: «على بن ابى طالب». گفته شد: فرزندت چه كسى است؟ فرمود: «مهدى كه زمين را به همان سان كه از بيداد و ستمْ آكنده شده است، از عدل و داد مى ‏آكَنَد » 📚فرائد السمطین ، حموینی ، ج 2 ص 312 _ ینابیع الموده ، آغاز باب 78 ص 536 👌و نقل می کنند که فرمود ؛ « هر كه دوست دارد چون من زندگى كند و مانند من بميرد و به همان بهشتى كه پروردگارم مرا وعده داده است، وارد شود، پس بايد ولايت على بن ابى طالب و وارثان پاك او را كه پس از من، امامان هدايتگر و چراغ‏هاى تاريكى‏ ها هستند، بپذيرد؛ زيرا آنان هرگز شما را از راه راست به كج‏ راهه گم‏راهى نمى‏ كشانند. » 📚ینابیع الموده باب 43 ص 127 _ مناقب خطیب خوارزمی ، فصل 6 ص 34 🔸ادامه 👇
🔸 ادامه 👌و باز نقل می کنند که فرمود ؛ « اى على! ... مَثَل تو و امامان از نسل تو پس از من، همچون كشتى نوح است كه هر كس بر آن سوار شد، رهايى يافت و هر كه از آن باز ماند، غرق گشت و مَثَل شما، همچون اختران است كه هر گاه يكى ناپديد شود، ديگرى پيدا مى‏ گردد تا به روز رستاخيز » 📚فرائد السمطین ، حموینی ، ج 2 ص 243 _ ینابیع الموده باب چهارم ، ص 31 👌و باز نقل می کنند که فرمود ؛ « ای علی تو وصی من هستی ...تو امام و پدر ائمه یازده گانه ای که آنها همه پاک و معصومند » 📚ینابیع الموده باب 16 ص 97 👌و نقل می کنند که فرمود ؛ « وصی و خلیفه پس از من علی بن ابی طالب و پس از او حسن و حسین است که نه نفر از ائمه ابرار از صلب او دارای مقام وصایتند ، پس از حسین ، فرزندش علی و پس از او فرزندش محمد و پس از او فرزندش جعفر و پس از او فرزندش موسی و بعد از او فرزندش علی و پس از او فرزندش محمد و بعد از او فرزندش علی و پس از او حسن و سپس حجه بن الحسن ، پس این دوازده امام به عدد نقباء بنی اسرائیل هستند » 📚فرائد السمطین ، حموینی ، ج 2 ص 133 _ ینابیع الموده ، قندوزی حنفی ، باب 76 ، ص 529 👌جهت آگاهی بیشتر از روایات اهل سنت که مشتمل بر اسامی امامان دوازده گانه است رجوع کنید ؛ 📚سوالات ما ، حسین تهرانی ، ص 240 به بعد ( در آنچه نقل شد ، از این کتاب استفاده شد ) 👌برخی از متعصبین اهل سنت به خاطر آنکه روایات فوق با عقایدشان در تضاد است ، سعی می کنند قندوزی و حموینی جوینی ک ناقل روایات فوق هستند را به تشیع گری نسبت دهند و بگویند آنان شیعه بودند در حالی که علمای خودشان آنان را از اهل سنت دانسته و سخن در مدحشان گشوده اند . ❕زرکلی در مورد قندوزی می نویسد ؛ «او سلیمان بن خوجه ابراهیم الحسینی نقشبندی بود که حنفی ( مذهب ) بود و اهل فضل محسوب می شد که اهل بلخ بود و در قسطنطینیه از دنیا رفت » 📚الاعلام ج 3 ص 124 👌خود قندوزی حنفی در مقدمه کتابش خود را اهل سنت و محب صحابه معرفی کرده و می نویسد ؛ « حمد و شکر برای خدا و برای منتی است که بر ما گزارد و ما را از امت پیامبرش و ذریه اش قرار داد ما را از اهل سنت و جماعت قرار داد که محبت اهل بیت پیامبر و صحابه اش را داریم » 📚ینابیع الموده ، خطبه کتاب 👌حموینی جوینی هم از بزرگان اهل سنت بوده است ، چنان که ذهبی از استوانه های اهل سنت در وصف او می نویسد ؛ « او امام ، پیشوا ، محدثی یگانه و کامل و مایه افتخار اسلام و شخصی با دیانت و صالح است » 📚تذکره الحفاظ ج 4 ص 1 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔اگر امام علی تاثیر ستاره شناسی را در زندگی مذمت کرده ، پس قمر در عقرب را چگونه توجیه میکنید ❗️ در مورد "قمر در عقرب" به زبان ساده بخوام بگم، مجموعه ای از ستارگان چیدمانشون کنار هم جوریه که به شکل عقرب هستن. کره ماه هرماه حدودا دو سه روز از میان این صورت فلکی عبور میکنه که این روزها رو میگن قمر در عقرب. 🔸بر اساس روایات و نیز علم نجوم و اخترشناسی؛ خواندن عقد ازدواج، مسافرت، اقدام برای بچه دار شدن(انعقاد نطفه)، افتتاح کار و کسب و تجارت، حجامت، تعیین و تغییر نام، گذاشتن سنگ بنای کارهای مهم و بطور کلی انجام هر یک از کارهای اساسی در روزهای نحس و قمر در عقرب هم از نظر علماء دینی و هم از نظر منجّمین توصیه نمیگردد و میگویند کراهت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌در روایاتی از آموختن علم نجوم نهی شده است . ❕ستاره شناسی به امام علی علیه السلام عرض كرد ؛ « اگر در اين زمان [براى جنگ با خوارج‏] بروى مى‏ ترسم به مراد خود نرسى فرمود : آيا خيال مى‏ كنى تو مى ‏توانى ساعتى را نشان دهى كه هر كس در آن ساعت سفر كند بلا و بدى از او دور شود و از ساعتى برحذر دارى كه هر كس در آن ساعت سفر كند ضرر و زيان او را در برمى ‏گيرد؟! آن كس كه سخنان تو را تصديق كند، قرآن را تكذيب كرده است و براى رسيدن به مطلوب و دفع امور ناخوشايند، از كمك گرفتن از خدا بى‏ نيازى نشان داده است ... حضرت سپس رو به مردم كرد و فرمود ؛ « اى مردم از آموختن اخترشناسى بپرهيزيد مگر آن مقدارى كه در بيابان يا دريا وسيله راهيابى مى‏ شود؛ زيرا اخترشناسى به كهانت و پيشگويى مى‏ انجامد و اخترگو مانند كاهن است، و كاهن چون ساحِر و ساحر همانند كافر و كافر در آتش است؛ [اينك‏] به نام خدا حركت كنيد. » 📚نهج البلاغه خطبه 79 ❕امام صادق عليه السلام در پاسخ به سؤال زنديقى که از اختر شناسى سوال کرد فرمود ؛ « آن علمى است كه منافعش اندك و مضرّاتش بسيار است؛ زيرا آنچه مقدّر باشد به وسيله اين علم دفع نمى ‏شود و جلو بلا را به كمك آن نمى ‏توان گرفت. اگر منجّم از بلا خبر دهد محافظت و مراقبت از خود، او را از قضاى الهى نجات نمى‏ دهد و اگر از خير و خوبيى خبر دهد، نمى‏ تواند به آن شتاب بخشد و اگر بديى برايش پيش آيد، نمى ‏تواند آن را برگرداند. منجّم با علم خدا مى‏ ستيزد و به خيال خودش قضاى خدا را از خلق او برمى ‏گرداند. » 📚بحار الانوار ج 58 ص 223 ❕این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 11 ص 370 باب 14 ❕مقصود از علم نجومى كه آموختن آن تحريم شده است، دانش ستاره ‏شناسى به مفهوم امروزى آن نيست؛ بلكه مقصود، آشنايى با نقش ستارگان در سرنوشت انسان و پيش‏ بينى حوادث آينده از طريق مطالعه در سير كواكب است. 👌ستاره‏ شناسى و استفاده از وضع ستارگان در آسمان، براى پيدا كردن جادّه ‏ها در دريا و صحرا و همچنين امور ديگرى از اين قبيل كه بر واقعيت‏هاى اوضاع ستارگان بنا شده است، نه تنها ممنوع نيست، بلكه گاه جزء علوم «لازم ‏التّعليم» محسوب مى ‏شود، چرا كه با نظام جامعه انسانى سر و كار دارد. ❕قرآن مجيد نيز به اين موضوع به عنوان يك نعمت مهمّ الهى و يكى از نشانه‏ هاى توحيد اشاره كرده مى ‏فرمايد ؛ « و به وسيله ستارگان (به هنگام شب) هدايت مى ‏شوند.» ( نحل 16) 👌 و در جايى ديگر مى‏ فرمايد ؛ «او كسى است كه ستارگان را براى شما قرار داد، تا در تاريكى ‏هاى خشكى و دريا به وسيله آنها راهنمايى شويد. ما نشانه ‏ها (ى خود) را براى كسانى كه آگاهند بيان داشتيم.» ( انعام 97) 👌 اين تعبيرات نشان مى‏ دهد كه قرآن انسانها را براى فرا گرفتن اين بخش از علم نجوم تشويق مى ‏كند. آنچه ممنوع است همان چيزى است كه به عنوان «احكام نجوم» معروف شده، يعنى از اوضاع كواكب و چگونگى تقارن و تباعد (دورى و نزديكى) آنها مسايلى را كشف مى ‏كنند و پيشگويى‏ هايى نسبت به حال اشخاص، گروهها و جامعه بشرى مى ‏نمايند كه بخشى از آن، كلّى گويى‏ هايى است كه هر كس توانايى آن را دارد، بى‏ آن كه نگاهى در اوضاع كواكب كرده باشد، يا بيان جزئيّاتى است كه با حدس و گمان همراه است و در بسيارى از مواقع خلاف آن ثابت مى‏ شود . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌بنابراين، آنچه با آن شدّت، مورد نهى و مذمّت قرار گرفته عبارت است از «علم به احكام نجوم». يعنى مجموعه پندارها و خيالاتى كه زندگى و سرنوشت انسانها را در اين كره خاكى با اوضاع و احوال ستارگان پيوند مى‏ داد و بوسيله اوضاع فلكى پيشگويى ‏هايى نسبت به آينده، نه تنها در مسايل عمومى و اجتماعى، بلكه در مسايل شخصى و جزيى داشتند، به همين دليل «سلاطين» و شاهان غالبا در دربار خود، براى دستيابى به حوادث آينده، «منجّمانى» استخدام مى ‏كردند و بسيارى از آنها اوضاع كواكب را، مطابق آنچه ميل سلطان بود پيش‏ بينى مى ‏نمودند بنابراین آنچه در روايات اسلامى از آن نهى شده، همين پيشگويى ‏ها و ارتباطات است. 📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 279 ❔در اينجا سؤال ديگرى مطرح است و آن اينكه در روايات اسلامى درباره پرهيز از عقد ازدواج در هنگامى كه قمر در عقرب است دستوراتى وارد شده، آيا اين دليل بر آن نيست كه اوضاع افلاك در زندگى انسانها تأثير طبيعى دارد؟ 👌برای پاسخ باید توجه داشت که مقصود از قمر در عقرب ، يعنى كره ماه برابر صورت فلكى عقرب واقع شده است . صور فلكى به مجموعه ‏اى از ستارگان گفته مى‏شود كه شكل خاصى در نظر ما دارند. 📚تفسیر نمونه ج 15 ص 143 👌در روایات از انجام عقد ، زفاف ، و سفر در هنگامی که قمر در عقرب است ، نهی شده است . 📚حلیه المتقین ص 53 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « کسی که در هنگامی که قمر در عقرب است مسافرت یا تزویج کند ، روی نیکی را نخواهد دید » 📚التهذیب ج 7 ص 461 _ مستدرک الوسائل ج 14 ص 218 👌اما باید توجه داشت ، پاسخ اشکال مطرح شده چندان پيچيده نيست. زيرا ما تأثير طبيعى اوضاع فلكى را در زندگى انسانها انكار نكرديم، چرا كه تمام اجزاى جهان، يك واحد به هم پيوسته است و در يكديگر تأثير دارد. آنچه ما گفتيم اين بود كه اثبات تأثير طبيعى اوضاع افلاك در زندگى انسانها در هر مورد و بدون استثنا، نياز به دليل و برهان دارد و با خيال و پندار و استحسان نمى ‏توان چيزى را اثبات كرد، حال اگر از طريق معصومين عليهم السّلام مطلبى در اين زمينه ثابت شود، به همان مقدار كه ثابت شده قابل قبول و مورد پذيرش است. بنابراين روايات «قمر در عقرب» ناقض بحث‏هاى بالا نيست. 👌البته چنان که گفته شد ، روایات قمر در عقرب به همان مقدار که در روایات آمده است مورد پذیرش است ، یعنی مسافرت ، تزویج ، حجامت هنگام قمر در عقرب ، و نوشتن حرز امام جواد علیه السلام که باید زمانی باشد که قمر در عقرب نباشد ؛ 📚بحار الانوار ج 55 ص 254 به بعد 👌بنابراین آنچه ورای این موارد است قابل پذیرش نیست ، مانند آنچه در متن مورد سوال آمد که این قضیه را سرایت داده بودند به افتتاح کار و کسب و تجارت ، تعیین و تغییر نام ، گذاشتن سنگ بنای کارهای مهم ، و هر کار اساسی ... ❕سرایت دادن ممنوعیت های فوق به نحوست قمر در عقرب بر اساس روایات نیست و چنان که از متن بر می آید بر اساس اقوال منجمین است که بطلان و حرمت آن در بحث بالا مورد بررسی قرار گرفت . @Rahnamye_Behesht
❔پاسخ پرسش کاربر که چرا شیعه زیارت کربلا را افضل از حج می داند ❗️ 👌اولا حج واجب بر زیارت کربلا برتری دارد و هیچ کس حق ترک حج واجب را ندارد ، مستندات را در دو نمایه ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2468 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2469 🔸ثانیا ، آنچه ما معتقدیم برتری زیارت کربلا بر حج مستحبی است نه واجب که آن هم فلسفه روشنی دارد که در نمایه ذیل مفصل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2470
👌پاسخ پرسشی را که از کلیپ فوق منتشر شده است را در ذیل بخوانید ؛ ❔آیا اسلام می گوید نباید بر روی که یک زن قبل از ما بر روی آن نشسته ، ما بنشینیم ❕یعنی اگر سوار تاکسی زنی باشد و پیاده شود ، ما نباید جای او بنشینیم ❗️آیا چنین حکمی معقول است ❔❔❔ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2471
🤔 ❔آیا حدیث انتخاباتی داریم که بگوید به چه افرادی باید رای بدهیم❕❕ 💠💠 ❕در احادیث اسلامی شرایطی برای کارگزاران بیان شده است که باید در انتخاب افراد مورد توجه قرار گیرد؛ 1⃣علم و آگاهی در بالاترین سطح؛ 🔶پیامبر گرامی فرمود: « کسی که امامت و پیشوایی جمعیتی را بر عهده می گیرد در حالی که در میان آنها آگاه تر از او وجود دارد پیوسته کار آنها رو به انحطاط می رود تا روز قیامت » 📚وسائل الشیعه ج5 ص415 🔶وفرمود: « کسی که مردم را به خویشتن دعوت کند در حالی که در میان آنها آگاه تر از او وجود دارد او بدعت گذار گمراه است» 📚سفینه البحار ج6 ص348 2⃣سعه صدر و گشادگی فکر و آمادگی پذیرش حوداث مختلف؛ 🔷حضرت علی فرمود: « ابزار ریاست و مدیریت ، سعه صدر و گشادگی روح و فکر و تحمل فراوان است» 📚نهج البلاغه کلمات قصار 176 3⃣آگاهی بر مسائل زمان ؛ 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « آن کس که آگاه از وضع زمان خود باشد مسائل پیچیده و گمراه کننده به او هجوم نمی آورد» 📚الکافی ج1 ص27 4⃣منافع مردم و خویش را یکسان دیدن ؛ 🔶حضرت علی زمانی که محمد بن ابی بکر را به زمامداری مصر برگزید چنین به او دستور داد: « برای عموم مردم چیزی را دوست بدار که برای خود و خانواده خود دوست می داری و برای آنها چیزی را ناخوش بدار که برای خود و خانواده خود ناخوش داری چرا که این کار منطق تو را قوی می کند و مردم را به اصلاح و صلاح نزدیکتر می سازد» 📚بحار الانوار ج72 ص27 5⃣پیوند عاطفی با مردم؛ 🔶در برخی روایات سلطان عادل و آنکه حق امر و نهی دارد ، به منزله پدر شمرده شده است و به مردم توصیه شده است که همانند پدر او را گرامی بدارند .مفهوم این سخن آن است که او هم باید با چشم فرزندی به مردم نگاه کند و به این ترتیب باید یک رابطه عاطفی آن گونه که میان پدر و فرزندان است میان او و مردم برقرار باشد. 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « سلطان عادل ( و آنکه حق امر و نهی دارد ) به منزله پدر مهربان است پس دوست بدارید برای او آنچه را که برای خود دوست می دارید و ناخوش دارید برای او آنچه را که برای خود ناخوش دارید» 📚وسائل الشیعه ج18 ص472 6⃣دوری از بخل و جهل و نادانی و جفا و ستم؛ 🔶حضرت علی فرمود: « شما می دانید کسی که بر نوامیس و خون ها و غنائم ، احکام و پیشوایی مسلمین حکومت می کند ( و زمام امور به دست اوست ) نباید بخیل باشد مبادا در جمع آوری اموال آنان برای خویش حرص بورزد و نباید جاهل و نادان باشد که با جهلش آنها را گمراه سازد و نه جفا کار که پیوندهای آنها را از هم بگسلد و نه ستمکار که گروهی را بی دلیل به گروهی دیگر مقدم دارد و نه رشوه خوار در قضاوت که حقوق آنها را پایمال کند و در رساندن حق به صاحبش کوتاهی ورزد و نه تعطیل کننده سنت پیامبر که امت را به هلاکت بیفکند» 📚نهج البلاغه خطبه 131 7⃣دوری از سازشکاری و هماهنگی با اهل باطل ؛ 🔶حضرت علی فرمود: « فرمان خدا را تنها کسی می تواند بر پا دارد که ( با دشمنان خدا ) سازشکار نباشد و به روش اهل باطل عمب نکند و پیرو فرمان طمع نگردد» 📚نهج البلاغه حکمت 120 8⃣نسبت به مقام و منصب خویش به چشم امانت بنگرد نه وسیله برتری جویی و استفاده شخصی و حزبی؛ 🔷حضرت علی به قاضی اهواز چنین نوشت : « بدان ای رفاعه این حکومت ( و پستهای مختلف آن ) امانت الهی است .هرکس در آن خیانت کند لعنت خدا تا روز قیامت بر او باد و هر کس خائنی را به کار گیرد پیامبر در دنیا و آخرت از او بیزار است» 📚دعائم الاسلام ج2 ص531 🔷و به فرماندار آذربایجان چنین نوشت: « کار تو ( فرمانداری ) برای تو وسیله نان و آب نیست بلکه امانتی است در گردنت» 📚نهج البلاغه نامه 5 9⃣از آیات قرآن نیز استفاده می شود که زمامدار و آنکه امور به دست اوست باید علم و توانایی در انجام مسئولیت ها را دارا بوده و در ادای مسئولیت نیز امین و درستکار باشد . 🔶بقره 247- یوسف 55- قصص 26 @Rahnamye_Behesht