eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔یکی از مجریان(موحد) شبکه وهابی در اینستاگرام ادعا کرده که وقتی هیچ کس همراه حضرت ابوالفضل در کنار شط نبوده و سخنان ایشون رو نشنیده و در راه برگشت هم تنها بودن ❗️پس کی این روایتها رو از ایشون گزارش و مخابره کرده ❗️❗️ 💠💠 ❕علامه مجلسی می گوید در بعضی از کتب اصحاب چنین آمده است ؛ « هنگامی که عباس دید تمام یاران و برادران و عموزادگان شهید شدند ، گریست و به شوق دیدار پروردگار جلو آمد و پرچم را بر گرفت و از حسین اجازه میدان خواست ، امام به سختی گریه کرد و فرمود برادر جان تو نشانه شکوه و عظمت و برپایی سپاه من و محور پیوستگی نفرات ما هستی ، اگر تو بروی و شهید شوی جمعیت ما پراکنده و ویران می گردد.عباس گفت جان برادرت فدایت ای سرورم سینه ام از زندگانی دنیا به تنگ آمده است می خواهم از این منافقان انتقام بگیرم . 👌امام علیه السلام فرمود ؛ اینکه که آهنگ میدان داری برای این کودکان تهیه کن .عباس رهسپار میدان شد و آنان را موعظه کرد ولی اثری نبخشید ، به نزد برادرش بازگشت و ماجرا را گزارش داد ، ناگهان صدای العطش کودکان به گوشش رسید ، بی درنگ بر اسب سوار شد و نیزه و مشک را بر داشت و به سوی روانه شد . چهار هزار تن از ماموران فرات او را محاصره کردند ، و هدف نیزه ها قرار دادند ، او لشکر دشمن را شکافت و هشتاد نفر از آنان را هلاک کرد و وارد فرات شد . ❗️« هنگامی که خواست مقداری آب ، تشنگی حسین و اهل بیتش را به خاطر آورد و آب را روی آب ریخت ، مشکش را پر کرد...» 📚بحار الانوار ج45 ص41 _ ریاض الابرار ج1 ص227 _ عوالم العلوم ج17 ص284 1⃣ما در گذشته توضیح دادیم که از جمله ، راویان واقعه کربلا ، امامان معصوم علیهم السلام هستند که با علم غیبی و الهی ، خبر از برخی وقائع کربلا داده اند که عادتا برای دیگران امکان آگاهی به آن نبوده است . ❕مرحوم کلینی در کافی شریف بابی را گشوده تحت عنوان ؛ « باب در مورد اینکه امامان می دانند جمیع آنچه در گذشته بوده و تا آینده خواهد بود و چیزی از آنان پنهان نیست » 📚الکافی، ج1 ص 260 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «خداوند بزرگتر از آن است که از طریق امام بر بنده ای احتجاج کند آنگاه چیزی از اخبار آسمان و زمین را از امام مخفی بدارد » 📚بحار الانوار، ج 26 ص 110 ❕با توجه به آنکه در جریان مذکور ، خبر از امری غیبی و آنچه در خاطر و ذهن عباس علیه السلام گذشته است داده شده است ، استفاده می شود که راوی روایت مذکور یکی از ائمه علیهم السلام هستند که با علم الهی و غیبی از واقعه مذکور خبر داده اند ، اگر چه اصحاب بالخصوص تصریح نکرده اند که راوی روایت مذکور کدام امام بوده است . 👌این بیان مورد اشاره استاد مکارم شیرازی نیز قرار گرفته و می گوید ؛ « چه كسى در آن صحنه بى‏ نظير فداكارى حاضر بود كه رسيدن عبّاس را به منبع آب و ننوشيدن و تشنه شهيد شدن را گزارش دهد؟! امام حسين عليه السلام يا فرزندانش از دور تماشا مى ‏كردند؟! يا امام‏هاى بعد به الهام الهى خبر دادند؟ يا فرشتگانى كه ناظر اين منظره ايثار بى نظير بودند پيام آوردند؟ و يا به صورتى ديگر؟! هر كه بود و هر چه بود، در پيشانى تاريخ ثبت شد و براى هميشه براى رهروان راه حق به يادگار ماند. » 📚عاشوراء ... ، مکارم شیرازی ، ص 496 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣در ادامه نقل می کنند ؛ « آنگاه مشك را بر دوش راست خود نهاد و به‏ سوى خيمه رهسپار شد وچنين گفت ؛ ❕ «اى نفس (عباس)! زندگى پس از حسين عليه السلام خوارى و ذلت است، مبادا پس از او زنده بمانى. اين حسين است كه شربت مرگ مى ‏نوشد و تو مى ‏خواهى آب سرد و گوارا بنوشى؟! هيهات! چنين كردارى، از آيين من نيست و نه كردار شخص راست باور». 📚مقتل الحسین ، ابی مخنف ، ص 179 _ ینابیع الموده ج 3 ص 67 ❕شهید مطهری از رجزهایی که عباس علیه السلام در برابر سپاه دشمن می خواند ، استفاده کرده و پاسخ اشکال مطرح شده در پرسش را به صورت دیگری می دهد و چنین می گوید ؛ « مجموع كسانى را كه دور اين آب را گرفته بودند چهار هزار نفر نوشته‏ اند. خودش را وارد شريعه فرات مى‏ كند. اسب خودش را داخل آب مى ‏برد. اين را همه نوشته ‏اند: اول، مشكى را كه همراه دارد پر از آب مى‏ كند و به دوش مى ‏گيرد. تشنه است، هوا گرم است، جنگيده است، همين طورى كه سوار است تا زير شكم اسب را آب گرفته است، دست مى‏ برد زير آب، مقدارى آب با دو مشت خودش تا نزديك لبهاى مقدس مى‏ آورد. آنهايى كه از دور ناظر بوده ‏اند گفته‏ اند اندكى تأمل كرد، بعد ديديم آب نخورده بيرون آمد. آبها را روى آب ريخت. آنجا كسى ندانست كه چرا أبو الفضل آب نياشاميد، اما وقتى بيرون آمد يك رجزى خواند كه در اين رجز مخاطبْ خودش بود نه ديگران. از اين رجز فهميدند چرا آب نياشاميد. ديدند در رجزش دارد خودش را خطاب مى ‏كند، مى‏ گويد ؛ « اى نفس أبو الفضل! مى‏ خواهم ديگر بعد از حسين زنده نمانى. حسين دارد شربت مرگ مى‏ نوشد، حسين با لب تشنه در كنار خيمه‏ ها ايستاده است و تو مى ‏خواهى آب بياشامى؟! پس مردانگى كجا رفت؟ شرف كجا رفت؟ مواسات كجا رفت؟ همدلى كجا رفت؟ مگر حسين امام تو نيست؟ مگر تو مأموم او نيستى؟ مگر تو تابع او نيستى؟هرگز دين من به من اجازه نمى‏دهد، هرگز وفاى من به من اجازه نمى‏ دهد » 📚مجموعه آثار شهید مطهری ، ج 17 ص 99 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه افکن را که می گوید امام حسین ع از سپاه دشمن خواستار آن بود که آزاد مرد باشند ، اما علی علیه السلام آزاد مردی را در قبال بنی قریظه کنار گذاشت و پیر و جوان آنان را کشت ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1789
❕ملحد می گوید امام حسین ع برای نجات جان خود و رحم آوردن دشمن ، نوزادش را در تیر رس آنان قرار داد ، کدام پدری چنین می کند ❗️پاسخش را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1400
👌وهابی اشکال کرده است که اگر معاویه کافر بوده است ، چرا امام حسن ع با او صلح کرد ، پاسخش را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4353
👌کاربری در مورد سر به محمل کوبیدن حضرت زینب سلام الله علیها سوال کرده است ، پاسخش را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3174
🤔 ❔مدرک قرآنی که ثابت می کند اسلام برای ما نیامده است ﺍﮔﺮ به ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ خدا یا همان آلله ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ، ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ بر اساس گفته ﺍﻟﻠﻪ ما ایرانیها ﺑﺎﯾﺪ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ بمانیم. ﺍﯾﻦ گفته آشکار ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺟﺎﯼ ﻫﯿﭻ تردیدی ﻧﺒﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮐﻪ ﺯﺭﺗﺸﺖ ﺍﺳﺖ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﮐﻨﻨﺪ. ﺩﺭ زیر ﺁﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﻗﺮﺁﻥ با آدرس آن ﺑﺮﺍی شما آورده شده تا باور کنیذ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ، ﺁﯾﻪ 4 ﻭَﻣَﺎ ﺃَﺭْﺳَﻠْﻨَﺎ ﻣِﻦ ﺭَّﺳُﻮﻝٍ ﺇِﻟَّﺎ ﺑِﻠِﺴَﺎﻥِ ﻗَﻮْﻣِﻪِ ﻟِﻴُﺒَﻴِّﻦَ ﻟَﻬُﻢْ ۖ ﻓَﻴُﻀِﻞُّ ﺍﻟﻠَّـﻪُ ﻣَﻦ ﻳَﺸَﺎﺀُ ﻭَﻳَﻬْﺪِﻱ ﻣَﻦ ﻳَﺸَﺎﺀُ ۚ ﻭَﻫُﻮَ ﺍﻟْﻌَﺰِﻳﺰُ ﺍﻟْﺤَﻜِﻴﻢُ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﻗﻮﻣﯽ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ ﺑﻐﯿﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﯾﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺯﺑﺎﻧﺎﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﺯﺭﺗﺸﺖ ﺑﻮﺩ. ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻟﻨﺤﻞ (ﺯﻧﺒﻮﺭ)، ﺁﯾﻪ 36 ﻭَﻟَﻘَﺪْ ﺑَﻌَﺜْﻨَﺎ ﻓِﻲ ﻛُﻞِّ ﺃُﻣَّﺔٍ ﺭَّﺳُﻮﻟًﺎ ﺃَﻥِ ﺍﻋْﺒُﺪُﻭﺍ ﺍﻟﻠَّـﻪَ ﻭَﺍﺟْﺘَﻨِﺒُﻮﺍ ﺍﻟﻄَّﺎﻏُﻮﺕَ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯼ ﺭﺳﻮﻟﯽ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ، ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: "ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺑﺘﯽ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﮐﻨﻴﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﺯﺭﺗﺸﺖ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻡ ﯾﮑﺘﺎ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﺭﺍ هماهنگ ﺑﺎ ﺧﻮﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺁﻭﺭﺩ. ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻟﺸﻌﺮﺍﺀ (ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ)، ﺁﯾﻪ 195، 198، 199 ﺑِﻠِﺴَﺎﻥٍ ﻋَﺮَﺑِﻲٍّ ﻣُّﺒِﻴﻦٍ، ﻭَﻟَﻮْ ﻧَﺰَّﻟْﻨَﺎﻩُ ﻋَﻠَﻰٰ ﺑَﻌْﺾِ ﺍﻟْﺄَﻋْﺠَﻤِﻴﻦَ، ﻓَﻘَﺮَﺃَﻩُ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢ ﻣَّﺎ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﺑِﻪِ ﻣُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ 195 ﻭ ﺁﻥ (ﻗﺮﺁﻥ) ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺮﺑﯽ ﺁﻣﺪ 198 ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻋﺮﺑﯽ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ،199 ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ. ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ آشکارا ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺮﺏ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎ. ﺳﻮﺭﻩ ﺳﺠﺪﻩ، ﺁﯾﻪ 3 ﺃَﻡْ ﻳَﻘُﻮﻟُﻮﻥَ ﺍﻓْﺘَﺮَﺍﻩُ ۚ ﺑَﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟْﺤَﻖُّ ﻣِﻦ ﺭَّﺑِّﻚَ ﻟِﺘُﻨﺬِﺭَ ﻗَﻮْﻣًﺎ ﻣَّﺎ ﺃَﺗَﺎﻫُﻢ ﻣِّﻦ ﻧَّﺬِﻳﺮٍ ﻣِّﻦ ﻗَﺒْﻠِﻚَ ﻟَﻌَﻠَّﻬُﻢْ ﻳَﻬْﺘَﺪُﻭﻥَ ﺍﯼ ﻣﺤﻤﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﻮﻡ ﺗﻮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ ﭼﻮﻥ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺳﻮﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺳﻮﻟﺖ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺷﻮﻧﺪ. ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻧﻌﺎﻡ (ﭼﻬﺎﺭﭘﺎﯾﺎﻥ)، ﺁﯾﻪ 92 ﻭَﻫَـٰﺬَﺍ ﻛِﺘَﺎﺏٌ ﺃَﻧﺰَﻟْﻨَﺎﻩُ ﻣُﺒَﺎﺭَﻙٌ ﻣُّﺼَﺪِّﻕُ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﺑَﻴْﻦَ ﻳَﺪَﻳْﻪِ ﻭَﻟِﺘُﻨﺬِﺭَ ﺃُﻡَّ ﺍﻟْﻘُﺮَﻯٰ ﻭَﻣَﻦْ ﺣَﻮْﻟَﻬَﺎ ۚ ﻭَﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻳُﺆْﻣِﻨُﻮﻥَ ﺑِﺎﻟْﺂﺧِﺮَﺓِ ﻳُﺆْﻣِﻨُﻮﻥَ ﺑِﻪِ ۖ ﻭَﻫُﻢْ ﻋَﻠَﻰٰ ﺻَﻠَﺎﺗِﻬِﻢْ ﻳُﺤَﺎﻓِﻈُﻮﻥَ، ﺍﻳﻦ ﻧﯿﺰ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﻣﺒﺎﺭﻛﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﻳﻢ، ﺗﺼﺪﯾﻖ ﮐﻨﻨﺪﻩٔ ﻛﺘﺐ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﭘﻴﺸﻴﻦ. ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ (ﻣﮑﻪ) ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺁﻥ( ام القرا )ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺩﻫﯽ. ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺑﻪ ﺍﻳﻦ (ﻛﺘﺎﺏ) ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ (ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ) ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﯼ ﻣﮑﻪ ﻭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺁﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺣﺘﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻋﺮﺏ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﻭ ﺣﻮﺍﻟﯽ. ﺳﻮﺭﻩ ﻓﺼﻠﺖ (ﺟﺰﯾﯿﺎﺕ)، ﺁﯾﻪ 3 ﻛِﺘَﺎﺏٌ ﻓُﺼِّﻠَﺖْ ﺁﻳَﺎﺗُﻪُ ﻗُﺮْﺁﻧًﺎ ﻋَﺮَﺑِﻴًّﺎ ﻟِّﻘَﻮْﻡٍ ﻳَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﺁﻥ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﺰﺋﻴﺎﺕ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻧﯽ ﻋﺮﺑﯽ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻋﺮﺑﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ، ﻗﺮﺁﻥ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺮﺏ ﺯﺑﺎﻥ. ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺯﺑﺎﻥ. ﺑﯿﺨﻮﺩ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺁﺧﻮﻧﺪﻫﺎ کوشش می کنند ﮐﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻋﺮﺑﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻧﻮﻥ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﻔﺘﻨﺪ. ❗️❗️ 💠💠 👌با تامل در آیات و روایات فراوانی ، به وضوح بدست می آید که اسلام آیینی جهانی بوده و رسالت پیامبر اسلام تا روز قیامت باقی خواهد بود و مخاطب دعوت ایشان تمام مردمان می باشد . 👌خداوند می فرماید ؛ « ما تو را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستادیم» 🔷انبیاء 107 ❗️« پر برکت است خداوندی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا برای جهانیان منذر باشد» 🔷فرقان1 ❗️« ( بگو) قرآن بر من وحی شده است تا شما و هرکس که دعوتم به او برسد را انذار دهم» 🔷انعام19 ❕توضیحات بیشتر را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5463 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕حال پاسخ به اشکالات ؛ 1⃣خداوند می فرماید ؛ « ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر به زبان قومش تا (حقايق را) براى آنها آشكار سازد » ( ابراهیم 4 ) ❕معاند می گوید بر اساس این آیه چون پیامبر اسلام عرب زبان بوده است ، پس پیامبر ما ایرانیان نیست ، در حالی که آیه می گوید هر پیامبری به لغت قومش تکلم می کرده است ، زيرا پيامبران در درجه اول با قوم خود، همان ملتى كه از ميان آنها برخاسته‏ اند، تماس داشتند و نخستين شعاع وحى وسيله پيامبران بر آنها مى ‏تابيد، و نخستين ياران و ياوران آنها از ميان آنان برگزيده مى‏ شدند، بنا بر اين پيامبر بايد به زبان آنها و لغت آنها سخن بگويد تا حقايق را به روشنى براى آنان آشكار سازد . ❕بنابراین آیه می گوید لسان پیامبر با لسان قومش هماهنگ است نه آنکه لسان پیامبر باید با لسان همه کسانی که برای هدایت آنان مبعوث شده است هماهنگ باشد چرا که ممکن است که افرادی که مامور به تبلیغ به سوی آنان شده است وسیع تر از قومش باشند ، لذا می بینیم ابراهیم نبی مامور به دعوت مردم حجاز شد ، اما از حجازیان نبود ، بلکه سریانی بود و یا موسی نبی مامور به دعوت قبطیان شد ، در حالی که خودش عبری زبان بود . 📚الالهیات ، ج 3 ص 478 👌اگر هم بگوییم بر اساس آیه ، پیامبر باید با تمام اقوامی که به سوی آنان مبعوث شده است ، هم زبان باشد ، باز هم روشن است که پیامبر گرامی اسلام آگاه به تمام زبان ها بوده است ، و زبان تمام اقوام جهان که مامور به هدایت آنان بوده است را به تعلیم الهی می دانست ، و از این جهت رسالت ایشان را نمی توان زیر سوال برد . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پیامبر اسلام علم گذشته و آینده تا روز قیامت را دارا بود و ما آن علم را از پیامبر به ارث بردیم » 📚بحار الانوار ج 26 ص 111 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « خداوند بر اقوامی حجتی را منصوب نمی کند ، در حالی که لغت و زبان آنان را نمی داند ( حجت خدا آگاه به تمام زبانها است ) » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 228 2⃣معاند به آیاتی استناد کرده است که خداوند می گوید هر قومی پیامبری داشته اند ، بنابراین ایرانیان نیز پیامبری داشته اند که آن زرتشت است ، و دیگر نیازی به پیامبر دیگر ندارند . ❕ما هم می گوییم تمام اقوام دارای پیامبر بوده اند ، اما با مبعوث شدن پیامبر اسلام ، شرائع انبیاء گذشته نسخ شده و همه مامور به تبعیت از پیامبر اسلام هستند ، چنان که خداوند می فرماید ؛ «هرکس جز اسلام آیینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است» ( ال عمران 85 ) ❗️و می فرماید ؛ «دین در نزد خدا اسلام است» ( ال عمران 19 ) ❕و می فرماید ؛ « او كسى است كه پيامبر خود را براى هدايت مردم فرستاد، با دينى درست و بر حق، تا او را بر همه دين‏ها پيروز گردانَد » ( توبه آيه 33 ) 👌پيامبر گرامی فرمود ؛ «همانا خداوند كتاب مرا بر كتاب‏هاى آسمانى پيشين حاكم، و ناسخ آن‏ها قرار داده است». 📚بحار الانوار ج 16 ص 329 👌و در نقل دیگر آمده است ؛ « از بزرگى قَدْر او [پيامبر اكرم ‏] اين است كه خداوند با شريعت او شريعت‏هاى پيشين را نَسخ كرد، در حالى كه شريعتِ او را نَسخ نكرده است». 📚همان منبع ص 336 👌توضیحات بیشتر را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11456 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣می گوید پیامبر ایرانیان زرتشت است ، در حالی که بر اساس آثار مورخان ، زرتشت بیشتر به شخصیتی افسانه ای شبیه است تا به واقعی . ❕تاریخ زرتشت به هیچوجه روشن نمی باشد، تا آنجا که بعضی ظهور او را در قرن یازدهم قبل از میلاد دانسته اند و بعضی در قرن ششم یا هفتم 📚اعلام قرآن صفحه 550. 👌این تفاوت و اختلاف عجیب یعنی پنج قرن نشان می دهد که تا چه اندازه تاریخ زردشت تاریک و مبهم است ، توضیحات بیشتر را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9460 ❕اساسا ایرانی بودن زرتشت نیز مشخص نیست و پیروان او معتقدند که ما از زادگاه زرتشت و زمان زندگی او اطلاعی نداریم و تنها می دانیم که نشر دعوت او ایران بوده است . ❕ در کتاب ترجمه اوستا آقای جلیل دوستخواه می خوانیم ؛ « درباره زمان زندگی زرتشت چندان نظریه های گوناگون و ناسازگار ابراز شده است که جوینده و پژوهنده را براستی دچار سرگردانی می کند ....در مورد زادگاه زرتشت نیز گوناگونی نظریه ها کمتر از اختلاف آرا درباره زمان زندگی وی نیست .....و هوادارای نظریه ها دلیل روشنی و پذیرفتنی برای ثابت کردن گفته خود ندارند و بیشتر دلیل و توضیحهای آنان ناهماهنگ و ناسازگار است ،از خود اوستا خواه از گاهان ، خواه از بخشهای اوستای نو ، چیزی در این زمینه دریافت نمی شود ... بنابراین ناگزیر باید از بحث درباره زادگاه و بنیاد خانوادگی زرتشت بگذریم و به پذیرفتن نتیجه پژوهشهای بیشتر اوستا شناسان که جای نشر دعوت زرتشت را در خاور ایران می دانند بسنده کنیم ... » 📚ترجمه اوستا ، جلیل دوستخواه ، ج 1 ص 14 _ 15 _ 16 ❕همینطور ، پیروان زرتشت او را یک انسان شاعر و اندیشه ور معرفی می کنند ، نه یک پیامبر الهی ، چنان که در کتاب فوق آمده است ؛ « زرتشت کهن ترین دادگذار و شاعر و اندیشه ور » 📚همان ص 16 ❕بر این اساس معرفی زرتشت به عنوان یک پیامبر ایرانی یا یک پیامبر الهی ، مطلبی دروغین و بی اساس است . 4⃣در ادامه برای نفی رسالت جهانی پیامبر به آیه ای استناد کرده است که بر مدعایش هیچ گونه دلالتی ندارد . خداوند می فرماید ؛ « هر گاه ما آن را بر بعضى از عجم (غير عرب) نازل مى‏ كرديم. و او آن را برايشان مى‏ خواند به آن ايمان نمى‏ آوردند. » ( شعراء 198 _ 199 ) ❕يعنى نژادپرستى و تعصبهاى قومى اعراب بقدرى شديد است كه اگر قرآن بر فردى غير عرب نازل مى‏ شد، امواج تعصبها مانع از پذيرش آن مى‏ گرديد، تازه حالا كه بر مردى شريف از خانواده اصيل عربى، و با بيانى رسا و گويا، نازل شده، و در كتب آسمانى پيشين نيز بشارت آن آمده، و علماى بنى اسرائيل نيز به آن گواهى داده‏ اند، بسيارى از آنها ايمان نمى ‏آورند، چه رسد اگر پيامبرشان اصلا چنين شرائطى را نداشت. ( بنابراین آیه در صدد بیان شدت تعصب مردمان عرب جاهلی است و ارتباطی با دعوت جهانی پیامبر ندارد )» 📚تفسیر نمونه ج 15 ص 351 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 5⃣در ادامه گویی عربی بودن قرآن را دلیل بر آن گرفته است که آموزه های قرآن اختصاص به اعراب دارد ، در حالی که خواندیم دعوت پیامبر گرامی اختصاص به اعراب ندارد . از آنجایی که پیامبر مبعوث الهی ، باید دارای ویژگی ها و استعدادهای خاصی باشد که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2564 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9475 👌تنها فردی که حائز این ویژگی ها برای رسالت آخر الزمانی بوده است ، پیامبر اسلام بوده که در منطقه ای عرب زبان زندگی می کرده است ، لذا او از همان منطقه عربستان مامور به رسالت و دعوت جهانی عموم مردم می شود . بنابراین عرب بودن پیامبر اسلام و کتابش ، دلیل بر انحصار دعوت او به عرب زبانان نمی باشد . 👌در کتاب پاسخ به پرسشهای مذهبی می خوانیم ؛ « پيامبرانى كه براى هدايت عموم اعزام مى‏ شده ‏اند، از آن‏جا كه در وهله اوّل با قوم خود، سر و كار داشتند، بايد كتاب آسمانى آنها به زبان قوم آنان باشد؛ سپس بايد از طرق مختلف معارف و برنامه ‏هاى خود را در ميان ساير اقوام و ملل منتشر سازند. امروز دانشمندان هر كشور سعى مى‏ كنند كتاب‏هاى خود را به زبان مردم همان كشور بنويسند، با آن كه محتويات كتابشان به هيچ وجه اختصاصى به مردم محيط آنها ندارد. از آن‏جا كه پيامبر اسلام از ميان يك امّت عربى برخاسته و در مرحله نخست، سر و كار او با اقوام و ملل عرب بوده از اين نظر كتاب او به يكى از زبان‏هاى زنده و وسيع جهان (زبان عربى) بوده است، در صورتى كه قوانين و احكام او مربوط به عموم جهانيان است. 👌اگر روز بعثت پيامبر اسلام يك زبان جهانى و بين ‏المللى وجود داشت كه همه مردم آن روز به آن زبان آشنايى مى‏ داشتند و با آن مكالمه مى‏ كردند، در اين صورت جا داشتند كتاب آسمانى او به همان زبان بين‏ المللى باشد، در صورتى كه در آن روز چنين مطلبى وجود نداشته و تا كنون نيز اين موضوع تحقّق نپذيرفته است؛ بنابراين، عربى بودن قرآن هيچ‏گونه منافاتى با جهانى بودن اسلام ندارد. » 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ، ص 514 6⃣در ادامه نیز به آیاتی استناد می کند که پیامبر گرامی را مامور به هدایت مردمان شبه جزیره عربستان می کند ، در حالی که روشن است آن آیات در صدد بیان مراحل دعوت است که از خویشان آن حضرت شروع می شود وسپس به سایر اهل مکه و حوالی آن گسترش می یابد و سر انجام همه جهانیان را در بر می گیرد ؛ 📚آموزش عقاید ، مصباح، ص 283 ❕در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ « می دانیم اسلام تدريجا گسترش يافت ؛ 👌پيامبر نخست مامور بود بستگان نزديك خود را انذار كند، چنان كه در آيه 214 سوره شعرا مى ‏خوانيم « وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ » تا هسته ‏بندى اسلام محكم شود، و آماده گسترش گردد. ❕سپس در مرحله دوم پيامبر مامور شد ملت عرب را تبليغ و انذار كند، چنان كه در آيه 3 سوره فصلت آمده ؛ « قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ » اين قرآنى است عربى براى قومى كه مى ‏فهمند و درك مى‏ كنند » و در آيه 44 سوره زخرف نيز آمده است: « اين قرآن مايه تذكر تو و قوم تو است ». ❕هنگامى كه پايه‏ هاى اسلام در ميان اين قوم قوى و مستحكم شد پيامبر ماموريت گسترده ‏ترى يافت، و مامور انذار جهانيان شد، چنان كه در آيه اول سوره فرقان مى‏ خوانيم ؛ « جاويد و پر بركت است خداوندى كه قرآن را بر بنده‏ اش نازل كرد تا همه جهانيان را انذار كند » (و آيات فراوان ديگر). ❕و به خاطر همين ماموريت بود كه پيامبر نامه به سران بزرگ جهان آن روز در خارج از جزيره عربستان نوشت، و كسراها و قيصرها و نجاشيها را به اسلام دعوت كرد و نيز بر اساس همين خط و برنامه بود كه پيروانش براى تبليغ اسلام بعد از او به همه جهان گام نهادند، و تعاليم اسلام را در دنيا منتشر ساختند.» 📚تفسیر نمونه ج 20 ص 358 ❕البته ما در مورد آیه شریفه « لتنذر ام القری و من حولها » در گذشته بحث مفصل تری داشته ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5023 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌در مورد لشگر زعفر جنی در کربلا که متاسفانه برخی اعتقاد به صحت آن را دارند ، پاسخ را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2251
❕پاسخ معاند را که مدعی است امام حسین علیه السلام به عمر سعد التماس می کرد که بگذارد باز گردد را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3202
👌پاسخ معاند را که مدعی است دختران حضرت زینب سلام الله علیها با خلفای اموی ازدواج می کردند و رابطه آنان خوب بوده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/572
👌پاسخ معاند را که مدعی است علی علیه السلام در جنگ با ایرانیان به عمر مشورت داده است و در کشتار ایرانیان نقش داشته است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/637
👌پاسخ معاند را که مدعی است امام حسین علیه السلام فرموده است که هواداران ما عرب ها هستند و دشمنان ما ایرانیان را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2244 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2754
🤔 ❔وقتى علم غيب امام على از كار مى افتد ترجمه خطبه ٢٠٧ نهج البلاغه: سخنى از آن حضرت در يكى از روزهاى جنگ صفين فرزندش حسن را ديد كه به جنگ مى‏شتابد و چنين فرمود: نگه داريد و مانع شويد اين پسر را از جنگ تا با مرگ خود پشت مرا نشكند. نميخواهم كه اين دو [يعنى حسن و حسين] به كام مرگ افتند و با مرگ آنها نسل رسول الله منقطع شود. سخن امام كه مي‏گويد: «املكوا عنى هذا الغلام» از برترين سخنان و فصيح‏ترين آنهاست. : مگر نه اينكه على علم غيب داشت، چطور نميدانست حسين و حسين در اين جنگ كشته نميشوند ❗️ ❕مگر نه اينكه محمد نويد شهادت حسين در كربلا را داده بود؟ 💠💠 👌در این که امامان گرامی ، آگاهان به علم غیب بوده اند ، شکی در آن نیست و ما در گذشته این مساله را از قرآن ثابت کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6012 ❕ امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 ❕مرحوم کلینی در کافی شریف بابی را گشوده تحت عنوان ؛ « باب درمورد اینکه امامان می دانند جمیع آنچه در گذشته بوده و تا آینده خواهد بود و چیزی از آنان پنهان نیست » 📚الکافی، ج1 ص 260 🔸از امام صادق نقل می کند که فرمود ؛ «من می دانم آنچه در آسمانها وزمین و بهشت ودوزخ است ومی دانم آنچه در گذشته بوده و تا روز قیامت خواهد بود » 📚همان مدرک ❕علی علیه السلام فرمود ؛ «من جمیع علم پیامبر و علم گذشته و علم آینده تا روز قیامت را می دانمذ» 📚بصایر الدرجات، ج1 ص127 ❕بنابراین ائمه گرامی علیهم السلام ، آگاه به آنچه در گذشته واقع شده و آنچه در آینده به حسب مقدرات الهی واقع می شود ، بوده اند . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌از سوی دیگر ، چنانکه در ذیل توضیح دادیم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11765 ❕تقدیر خداوند نسبت به اتفاقاتی که با اختیار انسان در ارتباط است چنین است که مثلا ، ملتی که تن به تنبلی و بیکاری درد دهند و با یکدیگر به نزاع و اختلاف برخیزند و نیروهای خداد را در مسیر های غلط به هدر دهند واز وضع زمان و محیط خود آگاهی نداشته باشند آن است که دیر یا زود از هم متلاشی گردند ، ولی تقدیر خداوند درباره ملتی که به فکر محرومان زحمتکش باشد و با کم کردن فاصله طبقاتی آنان را از یک زندگانی آبرومند برخور دار سازند و به طور خلاصه ملتی که عاطفه و دادگر باشند این است که همواره از ثبات و آرامش و ترقی و پیشرفت و تحرک و سازندگی برخوردار شوند . 👌این ما هستیم که از هر یک از این دو تقدیر یکی را انتخاب می کنیم ، چنان که خداوند در آیات متعددی به نقش مهم اختیار انسان در پیشامدها تصریح کرده است و فرموده ؛ « ( آری ) هرکس در گرو اعمال خویش است » ( مدثر 38 ) ، « هرکس در گرو اعمال خویش است » ( طور 21 ) ، « برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست » ( نجم 39) ، « خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد ، مگر آنکه آنان آنچه در خودشان است تغییر دهند » ( رعد 11) ❕ اگر شخص بیمار به پزشک مراجعه کند و دارو بخورد خوب میشود و اگر به پزشک مراجعه نکند و یا دارو نخورد یا می میرد یا رنجور می شود هر دو سرنوشت به دست خداست و انتخاب هریک با ماست و آثر آن به حکم خداست. هر کس تلاش و کوشش کند موفق می شود و هرکس از امکاناتش استفاده نکند، سرنوشتش خراب میشود . ❕تقدیر خداوند این است که هر کس صله رحم کند و صدقه دهد عمرش زیاد شود و هر کس قطع رحم کند عمرش کم شود . شما میتوانید با مراجع به سنن خداوند در جهان آفرینش صدها مثال برای قضا وقدر مربوط به افعال بشر پیدا کنید ومعنای تقدیر را درباره کارهای انسان بدست اورید . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « پنج طایفه هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود یکی از آنان کسی است که از زیر دیوار کج که در حال ریختن است فرار نکند و دیوار فرو ریزد » 📚بحار الانوار ج 5 ص 105 👌دعای او مستجاب نمی شود زیرا سرنوشت کسی که از دیوار کج فرار نکند مرگ است ولی با اختیار خود به استقبال این سرنوشت رفت در صورتی که می توانست تقدیر دیگری انتخاب کند. ❕امیر مومنان از زیر دیواری که مشرف بر ریختن بود فرار کرد وقتی به او اعتراض کردند که آیا از قضا و قدر خداوند فرار می کنی فرمود ؛ « از قضایی به قضای دیگر و از سرنوشتی به سرنوشت دیگر فرار می کنم و هر دو تقدیر خداست» 📚توحید ، صدوق ص 369 👌یعنی من در انتخاب هر دو ازاد هستم اگر در زیر دیوار بنشینم و فرو ریزد و بمیرم به حکم سرنوشت است واگر فرار کنم و سالم بمانم آن نیز به حکم سرنوشت است و هر دو به اختیارخودم است . ❕بر این اساس ، و با آگاهی از تقدیرات مشروط خداوند ، علی علیه السلام علم داشت که اگر مواظبت لازم بر حسنین علیهما السلام در نبرد صفین اعمال نگردد ، آن دو شهید بشوند و نسل پیامبر گرامی منقطع شود ، اما اگر مواظبت لازم اعمال گردد ، آن دو شهید نمیشوند و نسل پیامبر گرامی منقطع نمی گردد لذا دستور داد که جلوی حسنین را بگیرید ، تا اتفاقی برای آنان نیفتد . ❕می گوید مگر پیامبر پیش بینی نکرده بود که امام حسین ع در کربلا شهید می شود ❗️می گوییم بله ، اما خبر دادن پیامبر مبتنی بر این بوده و مثلا می دانست که علی علیه السلام رعایت تقدیرات مشروط در مورد امام حسین را در صفین می کند و مانع کشته شدن او در صفین می گردد تا نهایتا امام حسین ع سالها بعد در کربلا شهید می شود . 👌بنابراین فراز مذکور از نهج البلاغه ، نه تنها نافی علم غیب علی ع نیست ، بلکه اثبات کننده علم غیب ایشان و آگاهی او نسبت به تقدیرات مشروط الهی است . ❕در پایان از معاند با استناد به همان فرازی که خودش استدلال به آن کرد سوال می کنیم که وقتی علی علیه السلام مانع حضور حسنین در نبرد حساس و مهم صفین می شود ، تا مبادا نسل پیامبر گرامی منقطع شود ، چگونه در زمان خلفا به آنان اجازه حضور در نبردها و مثلا فتح ایران را داده است ❗️آیا همان فراز نهج البلاغه اثبات کننده کذب و دروغگویی شما مبنی بر حضور حسنین در فتوحات خلفا نمی باشد ❗️ ❕در نقلی دیگری آمده است ؛ « به محمد بن حنفیه گفته شد که پدرت تو را اجازه حضور در نبرد می دهد ، اما مانع حضور حسن و حسین می شود ❕محمد حنفیه گفت زیرا آن دو چشم علی ع هستند و من دست او و انسان با دست خود از چشمش مواظبت می کند » 📚بحار الانوار ج 42 ص 96 ❕بر این اساس علی علیه السلام چگونه اجازه حضور چشمان خویش در فتوحات خلفا را می داده است ، در حالی که مانع حضور آنان در نبردهای مهمی چون صفین می شده است ❗️ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕پاسخ معاند را در ذیل بخوانید 👇
❕ما گفتیم که برخی از نقلهایی که سخن از انصراف امام حسین علیه السلام از ادامه قیام و تسلیم شدن در برابر یزید ، سخن به میان می آورد ، هم بر خلاف مسلمات تاریخی قیام امام حسین ع است و هم سندا ضعیف است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3202 👌معاند اشکال کرده است که راوی نقلی که شما ضعیف دانستید ، ابومخنف از راویان شیعه است ، شما چگونه روایت او را ضعیف می دانید ❗️ ❕ما اگر چه شان خود را بالاتر از آن می بینیم ، با معاندی بحث کنیم که اندک سواد تاریخی ندارد و معتقد است که صاحبان صحاح سته اهلسنت ، کتابهایشان را بعد از مرگشان نوشته اند 😂 در ذیل ببینید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2711 ❕اما با این وجود پاسخ معاند را چنین می دهیم ؛ 👌نقلی که شما به آن استناد کردید چنین است که طبری از ابومخنف ، او از مجالد بن سعید و صقعب بن زهیر الازدی و برخی دیگر از محدثین نقل می کند ، این سند ضعیف است ؛ 1⃣طبری مستقیم از ابومخنف نقل می کند ، در حالی که ابومخنف متوفای 158 قمری و طبری متوفای 310 است و بین این دو 152 سال فاصله است . بنابراین طبری مستقیم نمی تواند از ابومخنف نقل کند و راویان واسطه ای باید میان آن دو باشد که چون این راویان واسطه ذکر نشده اند، روایت را تبدیل به روایتی مرسل می کند که در اصطلاح حدیثی ، روایتی که مرسل است ، ضعیف محسوب می شود . 2⃣ابومخنف نقل مذکور را از یک راوی به نام « مجالد بن سعید » نقل می کند . این شخص از نظر رجال شیعی ، مجهول است و از نظر علمای رجالی اهلسنت نیز ضعیف محسوب می شود . ❕احمد در مورد او گفته است نقل او ارزشی ندارد و ابن معین هم گفته است به روایت او توجه نمی شود و نسائی هم گفته است او قوی نیست و بخاری نیز گفته است یحیی بن سعید او را ضعیف می دانسته است و ابن معین تصریح کرده است که او ضعیف است دار القطنی نیز گفته است ضعیف است و ... 📚الکامل فی ضعفاء الرجال ج 8 ص 168 _ 280 _ تهذیب الکمال ج 27 ص 219 _ الضعفاء و المتروکین ج 3 ص 35 _ التاریخ الکبیر ج 8 ص 9 3⃣راوی دیگری که ابومخنف از او نقل می کند ، صقعب بن زهیر است که از نظر رجال شیعی ، مجهول و به تبع ضعیف است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 268 4⃣همینطور در سند ، طبری آمده است که برخی دیگر از محدثین مطلب مذکور را نقل کرده اند ، اما از این که این محدثین چه کسانی هستند ، سخنی به میان نیاورده است و آنان مجهول هستند که روشن است روایتی که راوی آن مجهول باشد ، سندا ضعیف و غیر معتبر است . ❕ما از معاند دوزاری که می گوید صحاح سته اهلسنت توسط مولفین پس از وفاتشان نوشته شده است ، توقع فهم این مباحث دقیق رجالی را نداریم ، مخاطب ما کاربرانی هستند که ممکن است مطلب مذکور برایشان شبهه شده باشد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را در ذیل بخوانید 👇
❕معاند می گوید شیخ مفید و علامه مجلسی نیز نقل کرده اند که امام حسین علیه السلام قصد بازگشت و بیعت با یزید را داشته است ، شما چگونه این قضیه را قبول نمی کنیم ❗️ 👌ما در گذشته در پاسخی گفته بودیم ؛ « اگر چه معتقدیم روایاتی که در کتب معتبر آمده است موثوق الصدور است و قرینه بر صحت آن داریم ... اما با این حال ، ما روایتی را که بر خلاف روایات متعدد و متواتر ائمه است و همخوانی با قرآن نیز ندارد ، قبول نمی کنیم چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕« یا راوی می گوید از امام باقر عليه السلام پرسيدم ؛ دو خبر يا حديث متعارض از شما نقل مى‏ شود.كدام‏يك را بپذيريم؟ فرمود: آن را كه بين اصحاب تو مشهور است و شاذّ نادر را رها كن » 📚بحار الانوار ج 2 ص 246 🌿https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2346 ❕بنابراین نقلی که سخن از انصراف امام حسین علیه السلام از قیام و درخواست بیعت با یزید را به میان می آورد ، از چند جهت باطل است ؛ 1⃣ هم بر خلاف قرآن است ، چرا که قرآن اطاعت از حاکم ستمگری را که قصد نابودی دین را دارد ، اجازه نمی دهد ، و امام حسین علیه السلام بر همین اساس در برابر یزید قیام کرد ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم و نصوص تاریخی را آورده ایم ؛ 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1235 🌿https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/526 2⃣هم بر خلاف روایات متواتر و مشهوری است که تصریح می کند امام حسین علیه السلام لحظه ای از قیام منصرف نشد و هیچگاه قصد تن دادن به بیعت یزید را نداشته است و تصریح می کرد که اگر یزید حاکم شود ، باید فاتحه اسلام را خواند ، چنان که این نصوص را در ذیل آورده ایم ؛ 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1276 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3240 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3202 ❕مطابق آنچه در ابتدا آمد ، ما ماموریم نقلی را که خلاف قرآن و روایات و نصوص مشهور و متواتر است کنار بگذاریم و به آن اعتناء نکنیم . 3⃣شیخ مفید نیز نقل مذکور را با سند ضعیف می آورد و علامه مجلسی هم به نقل شیخ مفید ، روایت مذکور را در بحار الانوار می آورد . ❕شیخ مفید مستقیما نقل مذکور را از حمید بن مسلم نقل می کند و راویان واسطه را ذکر نمی کند ، چنین نقلی در اصطلاح حدیثی مرسل و ضعیف محسوب می شود که قابل اعتماد نمی باشد و بر خلاف نصوص صریح قرآن و روایات متواتر هم می باشد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔وقتى علم غيب از كار مى افتد و موتور معجزه سازى به روغن سوزى مى افتد! آخوندهاى شياد ميگويند كه على دست يك مرد سياه پوست را قطع كرد و پس از آنكه ديد آن سياه پوست مدح على را ميگويد، دستش را دوباره چسباند. اين در صورتى است كه آن مرد به دزدى اعتراف كرده بود. اين موضوع در كتاب بحار الانوار ج ٤٠ ص ٢٨١ آمده است. حال متن زير را با دقت بخوانيد تا به شيادى و خرافه سازى آخوندها پى ببريد. جلد ۷ روایاتى آمده که کاملا ناقض ادعاى علم غيب و معجزه میباشد. که البته مشابه این روایت در کتب علمای دیگر شیعه هم به ثبت رسیده که در آخر این متن آدرس تمامی آنها را خدمت شما ارائه خواهم کرد. دو نمونه از این روایات را در اینجا می آورم که در مورد امام اول شیعیان میباشد. : حضرت علی با شهادت دو نفر، دست سارق را قطع کرد، بعد از مدتی همان دو نفر بعداً آمدند و گفتند ما اشتباه کردیم، این آدم سرقت نکرده، بلکه شخص دیگر سرقت نموده منتها خیال کردیم که این دزدیده حضرت علی فرمود حالا که اشتباه در شهادت کردید و شهادت شما باعث شد که دست این آدم بریده بشود، باید دوتای تان نصف دیه را به او بپردازید، ولی شهادت این دو نفر را در باره فرد دوم نپذیرفت… : دو نفر نزد على آمدند و بر عليه شخصى شهادت دادند كه وى سارق است. على دست او را قطع كرد. سپس مردى ديگر آمد و آن دو گفتند اشتباه كرديم اين سارق است. على شهادتشان را نپذيرفت و آنها را به ديه شخص اول جريمه كرد. ▪️نتیجه گیری: مگر شیعیان معتقد نیستند که امام علی علم غیب دارد ؟! در اینجا چگونه ایشان نتوانست بفهمد که آن مرد سارق نیست و آن دو مرد در مورد ایشان دروغ میگویند ؟! اگر ایشان علم غیب داشت نباید این علم به کمک ایشان می آمد و دست یک بیگناه قطع نمیشد ؟! چطور در مورد اول فقط بدليل مدح آن مرد سياه پوست، دست بريده اش را چسباند اما اينجا قادر به اينكار نبود؟! كدام لايق تر بودند، مرد سياه پوست دزد يا اين مرد بيگناه؟! : تهذيب الأحكام ١٠:١٥٣ وسائل الشيعة ١٨:٢٤٣ الكافي ٧:٣٨٤ كنز العمال ٥٥٣ :٥ حديث١٣٩٣٠ 💠💠 ❕معاند مفلوک از روی استیصال و رسوایی ، مجبور است شبهات تاریخ مصرف گذشته و تکراری را در کانالش بازنشر کند ، در مورد ادعای او مبنی بر از کار افتادن علم غیب علی علیه السلام پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید که تقریبا چهار سال قبل آن را مطرح کرد و ما نیز همان موقع به او پاسخ گفتیم که علی علیه السلام مامور بوده است ، مطابق ظاهر قضیه و بینه حکم کند ، نه باطن قضیه و علم غیب و بر این اساس علی علیه السلام در حق آن فرد هیچ اشتباهی نکرده است و هیچ حقی از او بر ذمه علی ع نمی باشد تا علی ع بخواهد به صورتی حق او را جبران کند ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2279 ❕در مورد وصل کردن دست قطع شده ، فرد سیاه چهره ای که محبت علی ع را در سینه داشت و دزدی کرده بود و علی ع حکم قطع دست را بر او جاری کرد ، و پس از آن به اعجاز الهی دست قطع شده او را پیوند داد ، جریانی که شیعه و سنی آن را نقل کرده اند ، پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3269 ❕حال معاند اشکال کرده است که چرا علی علیه السلام دست قطع شده فردی که شهود به اشتباه در مورد او شهادت داده بودند را وصل نکرد ، اما دست قطع شده آن محب سیاه چهره را وصل کرد و پیوند داد❗️ 👌پاسخ روشن است . امامان گرامی ما مامور محض خداوند هستند و بدون اذن الهی کاری انجام نمی دهند ، چنان که امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ «خداوند قلوب امامان را محل اراده خودش قرار داده است ، زمانی که خداوند چیزی را بخواهد و اراده کند ، امامان هم آن را انجام می دهند و آنها بدون اذن الهی کاری نمی کنند » 📚بحار الانوار ج5 ص114 1⃣اراده خداوند بر این تعلق گرفته بود که دست قطع شده آن محب سیاه چهره وصل شود و دست قطع شده فردی که شهودی به اشتباه بر علیه او شهادت دادند ، وصل نشود ❗️حکمت آن چه بوده است ؟ نزد خودشان است و ما تنها می دانیم این عملکرد مطابق با مصلحتی بوده است چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعال و دستوراتش دارای حکمت است اگر چه فلسفه آن برای ما روشن نباشد » 📚بحار الانوار ج 52 ص 92 ❕البته چنان که گفتیم ، فردی که دستش به اشتباه شهود قطع شده بود ، هیچ حقی بر ذمه علی ع نداشته است تا حضرت بخواهد جبران کند و مثلا به اعجاز الهی ، دست قطع شده او را پیوند زند . 🔸ادامه 👇
❕ادامه 👇 2⃣سنت خداوند در دنیا بر ابتلاء و آزمایش مردم است ، چنان که می فرماید ؛ «قطعا همه شما را با چیزهایی از ترس ، گرسنگی ، زیان مالی ، و جانی ، و کمبود میوه ها آزمایش می کنیم» ( بقره 155 ) و می فرماید ؛ « آیا مردم گمان می کنند بدون امتحان رها می شوند نه هرگز بلکه همگی باید امتحان دهند» ( عنکبوت 1 ) ❕این امتحان و آزمایش نیز تنها با شرور و مصائب نیست ، بلکه با دادن نعمات و الطاف نیز واقع می شود ، چنان که فرمود ؛ « نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَة » « ما شما را با بديها و نيكيها آزمايش مى‏ كنيم‏ » ( انبیاء 35 ) ❕علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند متعال مى‏گويد ما شما را با شر و خير آزمايش مى ‏كنيم، خير تندرستى است و بى‏ نيازى و شر بيمارى و فقر است » 📚مجمع البیان ج 7 ص 74 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 819 ❕در جاى ديگر از قول سليمان علیه السلام مى ‏خوانيم ؛ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ « اين از فضل پروردگار من است او مى ‏خواهد مرا آزمايش كند كه من در برابر اين نعمت شكرگزارى يا كفران مى‏ كنم"؟! (سوره نمل آيه 40) ❕خداوند اجازه وصل کردن دست قطع شده فردی را می دهد و فرد دیگری را اجازه نمی دهد ، تا هر دو را امتحان کند ، یکی را با درد و مرض و شری که برای او حاصل شده است و دیگری را با نعمت و لطفی که در حق او انجام شده است ❗ 👌فردی که دچار مصیبت شده است و با مصیبت امتحان می شود ، نزد خداوند جایگاه رفیعی دارد ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «شدید ترین بلاها برای انبیا است سپس کسانی که به انبیا نزدیکترند و از پی آنان می آیند سپس سایر مومنان به تناسب ایمانشان» 📚الکافی ج 2 ص 252 🔶و فرمود ؛ «بلاهای بزرگ پاداش های بزرگ را در پی دارد وخداوند هیچ گروهی را دوست نمی‌دارد مگر آنکه آنان را گرفتار میکند» 📚الکافی، ج 2 ص 252 👌در رابطه با فلسفه امتحانات الهی ، پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3269 3⃣وصل کردن دست قطع شده سارقی که محب علی علیه السلام بود و حتی پس از اجرای حد نیز از محبت اوکاسته نشد و بلکه بر آن افزوده است ، می تواند برای بیان این نکته باشد که محبین علی علیه السلام ، اگر معصیتی نیز انجام داده اند ، از رسیدن به بهشت و نعمات الهی ، ناامید نشوند و بدانند که عنایت الهی شامل آنان می شود ، چنان که شیعه و سنی از پیامبر گرامی نقل کرده اند که فرمود ؛ « دوستى على عليه السّلام حسنه‏ اى است كه هيچ سيئه‏ اى به آن زيانى وارد نمى‏ سازد. » 📚کنوز الحقایق ، مناوی ، ص 62 _ عوالی اللئالی ، ج 4 ص 86 ❕و فرمود ؛ « دوستى على عليه السّلام گناه را مى ‏بلعد و محو مى‏ كند، آنچنان كه آتش هيزم را مى‏ سوزاند و محو مى‏ کند. » 📚الریاض النضره ج 2 ص 215 _ کنزالعمال ج 6 ص 158 ❕و فرمود ؛ «هيچ مرد و زنى كه در دلش به اندازه دانه خَردلى مهر على است، نمى‏ ميرد، مگر آن كه خداوندْ او را وارد بهشت مى‏ سازد. » 📚امالی طوسی ص 330 _ کشف الغمه ج 2 ص 24 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌امروز به مناسبت شبهه ای که معاند چهار سال پیش مطرح کرده بود و باز مجدد مطرح کرد و ما همان چهار سال پیش پاسخش را داده بودیم ، یاد کاربری افتادیم که چهار سال پیش پس از آنکه شبهه مذکور را پاسخ دادیم ، به پی وی ما آمد و می گفت فردی دیندار بوده که متاسفانه تحت تاثیر دروغگویی های ملحد قرار گرفته بوده و از دین دست کشیده بود و دوستانش را نیز به بی دینی کشانده بود ، تا آنکه پاسخ ما به ملحد را می بینید و ترس وجودش را فرا می گیرد و از مسیر انحرافی که پیموده اظهار ندامت می کند و افسوس بر دوستانی می خورد که آنان را گمراه کرده اما دیگر دسترسی به آنها ندارد ❕ 👌ما همان چهار سال پیش از پی وی و مکالمه او عکس گرفتیم و در کانال قرار دادیم ، صحبت های او را در عکس بالا ببینید . ❕ از همان موقع با خود عهد بستیم که نگذاریم آب خوش از گلوی این کانال فرو برود و هم اینک بعد از چهار سال می گوییم شبهه اساسی از این کانال نیست که پاسخش را نداده باشیم ، برای همین ملحد به فلاکت و نشر شبهات تکراری روی آورده است .
🤔 ❔اثبات شيعه بودن قاتلان حسين از زبان اباعبدالله تصوير بالا متعلق به كتاب الارشاد، نوشته شيخ مفيد، يكى از بزرگترين علماى قرن پنجم شيعه و كسى است كه داستان واقعه كربلا را براى اولين بار در كتابش بصورت مبسوط عرضه كرد. در جلد دوم اين كتاب ص ٧٥ (لينك صفحه كتاب)داستان كشته شدن مسلم بن عقيل و رسيدن خبر آن به حسين را انعكاس داده است. حسين پس از شنيدن خير كشته شدن مسلم و هانى بن عروه ميگويد: شيعيانمان به ما خيانت كردند. حالا هى دوباره بنويسيد كوفيان شيعه ابوسفيان بودند و شيعه انگليس بودند و ازين مزخرفات بى سر و ته ❗️❗️ 💠💠 ❕شیخ مفید می نویسد ؛ « حسين عليه السلام حركت كرد تا به زُباله رسيد. پس خبر شهادت عبد اللّه بن يَقْطُر به او رسيد. پس نامه‏ اى بيرون آورد و بر مردم خواند: «به نام خداوند بخشنده مهربان. امّا بعد، گزارشى دردناك و ناگوار، رسيده است ؛ كشته شدن مسلم بن عقيل و هانى بن عروه و عبد اللّه بن يَقْطُر. شيعيان ‏ما، ما را بى‏ یاور گذاشته‏ اند. ( خذلنا شیعتنا ، که به معنای تنها و بی یاور گذاشتن است )پس هر كس از شما مى‏ خواهد كه باز گردد، منعى نيست. باز گردد، كه حقّى بر او نداريم». ❕مردم، يكباره از پيرامون وى، پراكنده شدند و راه راست و چپ گرفتند و او ماند و يارانش كه از مدينه با وى همراه بودند، و نيز تعداد اندكى از آنان كه در طول مسير به او پيوسته بودند. امام عليه السلام اين كار را از آن رو كرد كه مى‏ دانست باديه ‏نشينان، به اين پندار، از پىِ او آمده ‏اند كه او به سوى شهرى مى‏ رود كه مردمش به اطاعت وى، استوارند و نخواست با وى بيايند و ندانند كجا مى‏ روند. » 📚الارشاد ج 2 ص 75 _ روضه الواعظین ص 197 _ اعلام الوری ج 1 ص 447 _ بحار الانوار ج 44 ص 374 ❕معاند از تعبیر « خذلنا شیعتنا » مدعی شده است که شیعیان امام حسین ع را کشته اند ، در حالی که مقصود امام حسین ع آن است که شیعیان ما را تنها گذاردند و دعوت کردند اما یاری نکردند و الا روشن است کسانی که در کربلا آمدند و امام حسین ع را کشتند ، آنان اصلا شیعه نبودند ، چنان که در ذیل توضیح دادیم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9287 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4749 👌 شیعیانی که امام حسین ع را تنها گذارند ، همانانی هستند که بعدها قیام توابین را صورت دادند ، کسانی که امام ع را دعوت به کوفه کردند ، اما در نصرت امام ع سستی ورزیدند . 👌توابین به معنای توبه‏ كنندگان، لقب گروهى از شيعيان كوفه كه به خونخواهى شهداى كربلا قيام كردند. ❕پس از حادثه كربلا، شيعيان كوفه بخاطر يارى نكردن امام حسين ع پشيمان شدند و توبه كردند و زدودن ننگ كوتاهى در نصرت امام را در قيام و انتقام از قاتلان سيد الشهدا ديدند. 👌سليمان بن صرد خزاعى را كه از چهره ‏هاى بارز شيعه بود به رياست برگزيده، در خانه او گرد آمدند و هم پيمان شدند تا دست به قيام عليه امويان بزنند. آغاز تصميمشان در سال 61 هجرى بود، ليكن زمان نهضت را در سال 65 هجرى قرار دادند. در اين مدّت، با جذب افراد به گروه خويش و تهيّه سلاح و فراهم كردن امكانات نهضت، پس از مدّتى سازماندهى مخفيانه، سرانجام با جمعيتى 4000 نفرى قيام كردند و با شعار «يا لثارات الحسين»، عازم نخيله شدند تا از آنجا به سوى شام حركت كنند. شروع قيام آنان را در عصر مروان بن حكم، روز چهارشنبه بيست و دوّم ربيع الثانى گفته‏ اند . 📚فرهنگ عاشوراء ، محدثی ، ص 120 ❕در کتاب دانشنامه امام حسین ع می خوانیم ؛ « اين قيام ( قیام توابین ) هر چند پس از قيام مردم مدينه و مكّه تحقّق يافت، ولى مقدّمات شكل ‏گيرى آن، هم‏زمان با قيام مدينه و مكّه آغاز شد. اين نهضت، توسّط كسانى صورت گرفت كه دعوت آنها از امام حسين عليه السلام براى آمدن به كوفه و سستى آنها در يارى رساندن به ايشان، واقعه خونبار كربلا را به وجود آورد. بدين سان، آنان مرتكب گناه بزرگى شده بودند و مى‏ خواستند با خون خود، ننگ اين گناه را از خود بزدايند. به همين جهت نيز نهضت آنان، «نهضت توّابين» ناميده شد. » 📚دانشنامه امام حسین ج 9 ص 21 🔸ادامه 👇