توضیحی در مورد دو تعبیر " محقق اردبیلی " و " مقدس اردبیلی " با توجه به سخنان رئیسی در این زمینه !!!!
🤔#پرسش
❓اشتباه رئيسي در اردبیل
🔹رییسی در سخنرانی خود در اردبیل گفت: اردبیل مفاخر بسیاری دارد، ما در زمان خود نه محقق اردبیلی را درک کردیم و نه مقدس اردبیلی راو از محقق اردبیلی و مقدس اردبیلی نام برد.
🔹 رئيسي فکر می کند این اسامی متعلق به دو نفر است، در صورتی که احمد بن محمد اردبیلی نجفی، مشهور به «مقدس» «مقدس اردبیلی» و «محقق اردبیلی» فقط نام یک نفر است نه دو نفر/عصرایران ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌چند روزی است که یک بحث تراجمی پیرامون دو اصطلاح " مقدس اردبیلی " و " محقق اردبیلی " بر پایه سخنان رئیس جمهور محترم , شکل گرفته است .
❕برخی از کانالها و افراد مانند امام جمعه اردبیل , به دفاع از جناب رئیسی و سخنان ایشان به پا خواسته اند و در این زمینه توضیحاتی داده اند .
👌خبرگزاری حوزه چنین می نویسد :
"به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، حجت الاسلام والمسلمین رئیسی، در جمع نخبگان، علما، خانواده های شهدا، ایثارگران و جمعی از اقشار مردم اردبیل گفته بود: "اردبیل مفاخر و بزرگان بسیاری دارد، که اینها علمای عامل واصل اند، محقق اردبیلی، مقدس اردبیلی. اینها چهره هایی هستند که امروز هم مشی و سخنان سیره آنها نه تنها برای اربیلی ها، برای ایران، عالم و جهان اسلام درس و الگو هستند. ما در زمان خودمان آنها را درک نکردیم، نه مقدس اردبیلی و نه محقق اردبیلی را".
❕بعد از این اظهارات بود که برخی با حاشیه سازی ها و شیطنت های رسانه ای، با اشاره به این که محقق اردبیلی و مقدس اردبیلی یکی هستند، گفتند رئیسجمهور دچار اشتباه تاریخی شده است.
👌پاسخ امام جمعه اردبیل به حاشیه سازان:
حجت الاسلام والمسلمین عاملی امام جمعه اردبیل، در پاسخ به این حاشیه سازی ها، در گفتگویی با تایید سخنان رئیس جمهور، اظهار کرد: آقای رئیسجمهور در سخنان خود از ۲ نفر از مفاخر شیعه اردبیلی یاد کردند که هر دو آنها از بزرگان هستند.
❕آیتالله محقق اردبیلی که دانشگاه اردبیل نیز به نام ایشان است از مفاخر شیعه و مشهور به مقدس اردبیلی هستند؛ نفر دومی که آقای رئیسجمهور منظورشان بود، آقای محمد بن علی اردبیلی مشهور به محقق اردبیلی صاحب کتاب مشهور جامع الرواة بودند که ایشان نیز واقعاً از مفاخر هستند. بنابراین آقای رئیسی از دو عالم بزرگوار متفاوت نام بردند. "
🌐https://hawzahnews.com/xbp67
❕اما به نظر می رسد که توضیح مزبور صحیح نباشد و لزومی نیز ندارد که ما به هر قیمتی از سخنان و عملکردهای افراد دفاع کنیم و مخاطبین خود را نیز غافل فرض کنیم و بی اطلاعی خود را در بحث تراجم به رخ بکشیم !!!
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌علمای متعددی از بزرگان شیعه با پسوند اردبیلی بوده اند که در کتب تراجم مفصلا شرح حال آنان آمده است .
1⃣یکی از این علمای بزرگ , الحسین بن موسی الاردبیلی بوده است .
📚امل الامل ج ٢ ص ١٠٤ رقم ٢٨٧ _ طبقات اعلام الشیعه ج ٥ ص ١٥٧
2⃣دیگری , محسن بن عبد الله الاردبیلی بوده است :
📚معجم المولفین ج ٨ ص ١٨٥
3⃣دیگری , احمد بن بابا الاردبیلی بوده است :
📚اعیان الشیعه ج ٢ ص ٤٨٤
4⃣دیگری , علی اکبر بن محسن بن عبد الله الاردبیلی بوده است :
📚الذریعه ج ٣ ص ٢٩ _ مفاخر آذربایجان ج ١ ص ٢٦٤
5⃣دیگری , یوسف بن محسن بن عبد الله بن لطف علی الاردبیلی بوده است :
📚معجم رجال الفکر و الادب ج ١ ص ١٠٣
6⃣دیگری , یونس بن محمد تقی بن فتح علی الموسوی الاردبیلی بوده است :
📚مفاخر آذربایجان ج ١ ص ٣٢٩ _ معجم رجال الفکر و الادب ج ١ ص ٩٩
7⃣دیگری , ابراهیم بن علی قلی الاردبیلی بوده است :
📚اعیان الشیعه ج ٢ ص ١٣٢
8⃣دیگری , موسی بن حیدر بن علی بن فیروز الاردبیلی بوده است :
📚الذریعه ج ٣ ص ٢٠٦ _ معجم رجال الفکر و الادب ج ١ ص ٩٦
9⃣دیگری , موسی بن مرتضی بن نقد علی بن علی رضا الموسوی الخلخالی الاردبیلی بوده است :
📚معجم رجال الفکر و الادب ج ١ ص ٩٨
🔟و دیگری , محمد بن علی اردبیلی غروی حائری , صاحب کتاب جامع الرواه است .
1⃣1⃣و دیگری هم احمد بن محمد الاردبیلی , همان مقدس اردبیلی مشهور است .
❕در اصطلاح علمای شیعه , هر موقع گفته شود محقق اردبیلی یا مقدس اردبیلی , مقصود همان مورد یازدهم یعنی , احمد بن محمد الاردبیلی است زیرا ایشان مشهور به این دو لقب بوده اند : " الشهیر بالمحقق و بالمقدس الاردبیلی "
📚موسوعه طبقات الفقهاء ج ١٠ ص ٥٧
👌چنان که گفتیم علمای شیعه چه اصولیون و چه اخباریون , همواره از مقدس اردبیلی با عنوان "محقق اردبیلی " یاد می کردند .
❕ شیخ انصاری در دو کتاب مشهور خود یعنی فرائد الاصول و مکاسب , بارها چنین استعمالی را داشته اند :
📚فرائد الاصول ج ١ ص ٢٧٢ _ ج ٢ ص ٥١٣ _ کتاب المکاسب ج ١ ص ٦٩ _ ج ٢ ص ٢١٨ _ ج ٣ ص ٢٧
❕علامه مجلسی نیز در بحار الانوار , بارها از مقدس اردبیلی , با عنوان " محقق اردبیلی " یاد کرده اند :
📚بحار الانوار ج ١ ص ٤٢ _ ج ٥٧ ص ١٥٩ _ ج ٦٠ ص ٣٢ و ...
❕دیگران نیز بسیار از تعبیر " محقق اردبیلی " استفاده کرده اند و مقصودشان نیز همان مقدس اردبیلی بوده است :
📚التعلیقات علی شرح اللمعه ص ١٢٥ _ التفسیر الاثری الجامع ج ٢ ص ٢٩٨ _ الجواهر الفخریه فی شرح الروضه البهیه ج ٦ ص ٤٤٠ _ الحاشیه علی کفایه الاصول , بروجردی ج ٢ ص ٣٢٠ _ الزبده الفقهیه فی شرح الروضه البهیه ج ١ ص ٣٨ _ القوانین المحکمه فی الاصول ج ١ ص ٣٢٣ _ کفایه الاصول ص ٣٧٦ و ....
👌بنابراین در اصطلاح , هر جا کسی بگوید محقق اردبیلی یا مقدس اردبیلی , مقصود از هر دو تعبیر یک شخص است نه دو شخص .
❕آقای رئیس جمهور ظاهرا گمان کردند که دو تعبیر محقق اردبیلی و مقدس اردبیلی , در لسان علماء , اشاره به دو شخصیت است , و در این زمینه اشتباه کردند .
👌 عده ای هم به دفاع بلند شدند و به صورت یقینی می گویند که مقصود رییس جمهور از محقق اردبیلی , صاحب جامع الرواه است , در حالی که گفتیم که در اصطلاح مقصود از محقق اردبیلی فقط مقدس اردبیلی است .
❕از سوی دیگر , علمای دیگری نیز با پسوند اردبیلی بوده اند , چگونه شما انگشت روی صاحب جامع الرواه گذاشته اید !!! گویی تصور کرده اند که عالم دیگری با پسوند اردبیلی جز همان دو تن نبوده است , یکی مقدس اردبیلی و دیگری صاحب جامع الرواه !!!!
👌به هر حال از ظاهر کلام جناب رئیس جمهور استفاده می شود که ایشان گمان کرده اند که مقصود علما از دو اصطلاح " محقق اردبیلی " و " مقدس اردبیلی " اشاره به دو شخصیت متفاوت است , در حالی که چنین نیست و ایشان ظاهرا دچار سهو و خطا شده اند .
❕خطای بزرگتر را کسانی کردند که خواستند از ایشان دفاع کنند و گمان کردند که تنها دو عالم است که پسوند اردبیلی دارند , پس مقصود رئیس جمهور از تعبیر محقق اردبیلی در مقابل مقدس اردبیلی , همان صاحب جامع الرواه است !!!!
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌پس از که ما امشب پیرامون سخنان رییس جمهور محترم در اردبیل و کسانی که کلام ایشان را توجیه کردند , نقدی عرضه داشتیم , یکی از کانالهای ورشکسته ملحدین در نقش " خرمگس معرکه " ظاهر شده است و مدعی شده است که ما به جان هم افتاده ایم ❗️❗️❗️
❕این مفلوک نمی داند که این نقدها نشانه آزادی سیاسی ما در ایران عزیز است که به راحتی می توانیم رئیس جمهور و برخی دیگر از شخصیت های دینی و سیاسی را به نقد بکشانیم و کسی نیز متعرض ما نشود !!!! بر خلاف کشورهای مدعی دمکراسی که خبری از چنین آزادی هایی در کشورهایشان نیست ❗️❗️
👌از سوی دیگر , ما وظیفه دینی خود می دانیم که رهبران سیاسی و حتی علمای خود و افکار و عملکردهای آنان را نقد کنیم تا اگر اشکال و سهو و نسیانی در افکار و افعال است , برطرف شود , چرا که هیچ انسان مصون از خطا در افکار و افعالش نیست , این حقیقت در روایات ما تحت عنوان « النصیحه لائمه المسلمین » « خیر خواهی برای حاکمان ( بر حق ) مسلمین» مورد توجه قرار گرفته است .
📚بحار الانوار ج 27 ص 67 باب 3
❕امام خمینی می فرمود :
« همه موظفند که نظارت کنند بر این امور , اگر من یک پایم را کنار گذاشتم ،کج گذاشتم، ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتید , خودت را حفظ کن»
📚صحیفه نور ج 7 ص 118
👌بر همین اساس , ما نیز در پاسخهای خود , همواره افکار و افعال شخصیت های دینی و سیاسی خود را به نقد کشانده ایم , در سالهای گذشته لیستی از این نقدها را ارائه دادیم , که البته نیاز به بروز رسانی و افزودن نقدهای جدید نیز دارد :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2742
❕بنابراین نقد کردن به معنای به جان هم افتادن نیست , بلکه برای اصلاح امور و کمتر کردن اشتباهات است .
👌 رئیس جمهور ما علی رغم تمام خدمات مثبت و چشم گیری که در همین مدت کوتاه مسوولیت داشتند , باز هم از خطا و اشتباه مصون نیستند , و گاه ممکن است که در افکار و افعال خود دچار خطا و اشتباه شوند که وظیفه ما آن است که این موارد را تذکر دهیم , نه آنکه ایشان را مبرا از خطا و نسیان بدانیم و عملکردشان را تنها توجیه کنیم , توجیه کردنی که فاقد وجاهت علمی باشد .
❕رییس جمهور محترم نیز همواره از نقد کردن خود استقبال کرده و می گوید :
" مسئولان باید همیشه خود را در معرض نقد قرار دهند، دولتی که خود را در معرض نقد پذیری قرار ندهد حتماً دچار آفت و آسیب میشود. جوانانی در کشور هستند که به اشکالات به دقت توجه دارند و این اشکالات را هشدار میدهند گرچه ممکن است زبان و بیانشان تند باشد که دولتمردان باید برای شنیدن حرفهای آنها آستانه تحمل خود را بالا ببرند. در جلساتی که با رسانهها دارم و در نشستهای دانشجویی و نخبگانی افراد به راحتی حرفها و مسائل خود را مطرح میکنند و من این فضا را برای کشور مناسب می دانم. باید این روحیه در همه مسئولان باشد تا آسیب نبینیم و الّا مسائل ابتدا به پچپچ و درگوشی و کمکم به ناهنجاریها تبدیل میشوند و آن وقت میگوییم چرا کسی به ما هشدار نداد که مثلاً در حوزه اقتصاد، در حوزه کشاورزی و در نظام ارزی و بانکی چه خبر است. "
🌐www.irna.ir/news/84352325
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحاتی در مورد تاریخچه ختنه کردن در پاسخ به توهمات ملحد !!!!
🤔#پرسش
❓یکی از اشتباهات تاریخی که محمد داشته است اما تابحال به آن پرداخته نشده مسئله منشاء ختنه کردن است. محمد و بهتبع آن علمای اسلام بر این عقیده بودهاند که اولین انسانی که ختنه کرده است ابراهیم بوده و سرمنشاء ختنه کردن به ابراهیم نبی میرسد!
✍️با توجه به زمان زیست ابراهیم (حدود ۴ هزار سال قبل) و اینکه او اول شخص ختنه شده بوده این نتیجه حاصل میشود که اولین اقدام به ختنه در تاریخ بشر در ۴ هزار سال قبل بوده است. اما این بیان که عقیده محمد و جمیع علمای اسلام است با حقایق تاریخی همخوانی دارد؟
✍️دانزمویر و گوردن در مقالهای تاریخچه ختنه را بررسی کرده و چنین نوشتهاند: «گرافتن الیوت اسمیت کالبدشناس و باستانشناس مشهور بیان کرده است که ختنه یکی از ویژگیهای یک فرهنگ هلیولیتیک است که حدود ۱۵۰۰۰ سال قبل در بسیاری از نقاط جهان شایع شده است ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌معاند در ادعای خود که حضرت ابراهیم ع اولین کسی است که ختنه کرده است , صادق نیست چرا که پدر تمام انسانها , آدم ابو البشر اولین فرد انسانی بوده است که ختنه کرده است و پس از او , پیامبران بزرگ الهی و نیز ابراهیم ع همه ختنه شده از همان ابتدای تولد بوده اند .
❕در نقلی آمده است که مردى از اهل شام از حضرت امير المؤمنين سؤال نمود که کدام پیامبران ختنه شده بودند !?
👌امام ع پاسخ داد :
" خداوند آدم را ختنه شده آفرید و شیث نیز ختنه شده به دنیا آمد و ادريس و نوح و سام بن نوح و ابراهيم و داود و سليمان و لوط و اسماعيل و موسى و عيسى و محمد همه ختنه شده بودند "سَأَلَهُ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مَخْتُوناً فَقَالَ ع خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ مَخْتُوناً وَ وُلِدَ شِيثٌ مَخْتُوناً وَ إِدْرِيسُ وَ نُوحٌ وَ سَامُ بْنُ نُوحٍ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ دَاوُدُ وَ سُلَيْمَانُ وَ لُوطٌ وَ إِسْمَاعِيلُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى ع وَ مُحَمَّدٌ ص "
📚عیون الاخبار ج ١ ص ٢٤٢ _ علل الشرایع ج ٢ ص ٥٩٤
❕متاسفانه اهلسنت در روایتی جعلی از ابوهریره نقل می کنند که " ابراهیم ع بعد از آنکه هشتاد سال بر او گذشت بود , ختنه کرد و او اولین کسی بود که اقدام به ختنه کردن , کرد " اخْتَتَنَ إِبْرَاهِيمُ بَعْدَ ثَمَانِينَ سَنَة _ ابراهیم أول من اختتن "
📚صحیح بخاری ج ١٠ ص ٨٠ طبع مصر _ المصنف صنعانی ج ١١ ص ١٧٥ _ الادب المفرد , بخاری , ص ٢٦٧
❕این عقیده جعلی اهلسنت بر پایه سخنان ابوهریره دروغگو , بر خلاف روایات اهلبیت علیهم السلام است که تصریح می کند , پدر انسانها آدم ع ختنه شده بوده است و ابراهیم ع نیز ختنه شده به دنیا آمده است , نه آنکه بعد گذشت هشتاد سال از عمرش , خود را ختنه کرده باشد , و امامان ع با چنین دیدگاهی برخورد می کردند , چنان که در نقلی آمده است که راوی به محضر امام صادق ع عرضه داشت :
" جمعى مىگويند كه ابراهيم عليه السّلام ختنه كرد خود را به تيشه بر روى خمى بزرگ ?
❗️امام ع فرمود: سبحان اللّه، چنين نيست كه آنها مىگويند، دروغ گفتند و بر ابراهیم دروغ بستند " " قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ مَنْ قِبَلَنَا يَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ ع خَتَنَ نَفْسَهُ بِقَدُومٍ عَلَى دَنٍّ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ لَيْسَ كَمَا يَقُولُونَ كَذَبُوا عَلَى إِبْرَاهِيمَ ع ... "
📚الکافی ج ٦ ص ٣٥
👌البته در نقلی از روایات شیعه آمده است که ابراهیم ع در هشتاد سالگی خودش را ختنه کرد و او اولین فردی بود که چنین کرد :
📚نوادر راوندی , ص ٢٣
❕که روشن است این روایت از روی تقیه و موافق با اعتقاد اهلسنت صادر شده است :
📚بحار الانوار ج ١٢ ص ١٠ پاورقی " محموله علی التقیه "
❗️لذا می بینیم که برخی از علما در مورد روایت مذکور می نویسند :
" در اين خصوص مىگوئيم: اين روايت و امثال آن از روايت حمل بر تقيّه مىشود"
📚قصص الأنبياء ( قصص قرآن - ترجمه قصص الأنبياء جزائرى)، ص: 158
❕در ذیل در مورد روایات تقیه ای توضیح بیشتری داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061
❗️ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌بنابراین ختنه کردن سنتی از زمان آدم ع است و تمام پیامبران پس از آدم ع به این سنت پایبند بوده اند , چنان که در نقلی امام صادق ع فرمود :
" از سنن پیامبران , استنجاء و ختنه کردن است " "مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِينَ الِاسْتِنْجَاءُ وَ الْخِتَانُ "
📚الکافی ج ٦ ص ٣٦ _ تهذیب الاحکام ج ٧ ص ٤٤٥
👌پیامبران از همان ابتدا , مردمان را توصیه به ختنه کردن می کردند , چرا که ختنه کردن , حکمی فطری و موافق با سرشت و طبیعت انسانها بوده است : " عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: الْخِتَانُ الْفِطْرَةُ. "
📚مستدرک الوسائل ج ١٥ ص ١٤٩
❕اما این توصیه و دستور به ختنه که آدم ع و جانشینان ایشان , تا زمان نوح نبی ع به آن تاکید می کردند , پس از حضرت نوح و قبل از بعثت ابراهیم ع , به دست فراموشی سپرده شد , و ابراهیم ع اولین پیامبری است که پس از این فراموشی گسترده , مجددا مردم را دعوت به ختنه کردن , کرد , چنان که در روایت آمد : " اول کسی که مردم را ( پس از فراموشی آنان ) , امر به ختنه کرد , ابراهیم ع بود " "سَأَلَهُ عَنْ أَوَّلِ مَا أُمِرَ بِالْخِتَانِ فَقَالَ إِبْرَاهِيم "
📚عیون الاخبار ج ١ ص ٢٤٥
👌یعنی ابراهیم ع احیاگر حکم ختنه در میان بشریت بوده است , و در آیین حنیف که ابراهیم ع مروج آن بود , دستور به ختنه کردن ,گنجانده شده بود :
"أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مِنَ الْحَنِيفِيَّةِ الْخَتْنُ " _ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ خَلِيلَهُ بِالْحَنِيفِيَّةِ وَ أَمَرَهُ بِأَخْذِ الشَّارِبِ ... و الْخِتَانِ "
📚وسائل الشیعه ج ٢١ ص ٤٣٤ _ تفسیر عیاشی ج ١ ص ٣٨٨
👌همان گونه که ابراهیم ع سازنده خانه کعبه است , اما این سخن به آن معنا نیست که ابراهیم ع نخستین فردی باشد که کعبه را بنا نهاده باشد , بلکه کعبه توسط آدم ع بنا نهاده شد و بعد ها دچار خرابی شد و ابراهیم ع مجددا کعبه را بنیان نهاد و ساخت , چنان که در ذیل گفته ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3054
❕همینطور ابراهیم ع , احیاگر سنت ختنه هم است , یعنی پس از آن که مردم این حکم الهی و دعوت و سنت پیامبران در مورد ختنه را به فراموشی سپردند , ایشان در آیین حنیفیت خود , دستور به ختنه کردن را گنجاند و مردم را به سوی این امر فراخواند و اولین فردی است که پس از فراموشی گسترده مردم , مجددا این سنت را زنده کرد .
👌البته ابراهیم ع ایجاد کننده سنت ختنه با آهن هم بوده است , و مطابق روایات , ایشان از این نظر اولین عمل کننده و ایجاد کننده , سنت ختنه با آهن بوده است و چنین سنتی را در آیین حنیفیت خود گزارد و روایاتی که پیش قدم بودن ابراهیم ع در ترویج ختنه در میان مردم را بیان می کند , ناظر به این نوع از ختنه نیز می تواند باشد , یعنی ختنه با آهن !!!
❕چنان که علامه مجلسی از امام صادق ع نقل می کنند که فرمود :
"پس حضرت ابراهيم عليه السّلام اسحاق را به آهن ختنه كرد و بعد از آن سنّت جارى شد كه همه كس اولاد خود را به آهن ختنه كنند "
📚حیاه القلوب ج ١ ص ٣٩٢
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ به شبهات پوسیده و تکراری کانالهای ورشکسته ملحدین !!!
1⃣سکس کردن پیامبر اسلام با یازده همسرش در یک شب ❗️❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1419
2⃣در روایت شیعه آمده است که زیادی همبستری سنت پیامبران است ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1967
3⃣خداوند به پیامبرش می گوید موعد همبستری هر یک از همسرانت را که بخواهی , می توانی تاخیر بیندازی ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1808
دیدگاه امیر مومنان پیرامون خلفای ثلاثه !!!
🤔#پرسش
❓این روایت رو اگه اهل سنت بپرسن چطور جواب باید داد ?
" وقال أمير المؤمنين (عليه السلام): من لم يقل إني رابع الخلفاء، فعليه لعنة الله " امام علی فرمود : هرکس نگوید که من خلیفه چهارم است , لعنت خدا بر او باد ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه در بیان روایت فوق , تقطیع و تحریف واقع شده است , کامل روایت مذکور چنین است که ابن شاذان از حضرت امام سجاد علیه السلام از پدر بزرگوارش علیه السلام روایت كرده است كه ایشان فرمود:
" حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: لعنت خدا بر هر كس كه نگوید من چهارمین فرد از خلفای چهارگانهام. حسین بن زید میگوید: به حضرت امام جعفر صادق علیه السلام عرض كردم: شما چیزی غیر از این، روایت كردهاید؛ این طور نیست , چرا که شما اهل کذب نیستید؟ حضرت فرمود:
" بله، خداوند در آیات محكم كتاب خویش میفرماید: «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً» ( بقره ٣٠ ) پس آدم اولین جانشین خدا بود و نیز «یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ» [ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه (و جانشین) گردانیدیم] ( ص ٢٦ ) و داود علیه السلام دومی بود و سومی، هارون جانشین موسی علیه السلام بود كه خداوند از قول موسی فرمود: «اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ» [در میان قوم من جانشینم باش و (كار آنان را) اصلاح كن]«( اعراف ١٤٢ ) و علی علیه السلام جانشین محمّد ص است. از این رو علی علیه السلام فرمود: من چهارمین فرد از خلفای چهارگانهام. "
" مَنْ لَمْ يَقُلْ إِنِّي رَابِعُ الْخُلَفَاءِ الْأَرْبَعَةِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ زَيْدٍ فَقُلْتُ لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَدْ رَوَيْتُمْ غَيْرَ هَذَا فَإِنَّكُمْ لَا تَكْذِبُونَ قَالَ نَعَمْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً فَكَانَ آدَمُ أَوَّلَ خَلِيفَةِ اللَّهِ [قَوْلُهُ تَعَالَى إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً] وَ [قَالَ] إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ [فَكَانَ دَاوُدُ الثَّانِيَ] وَ [كَانَ] هَارُونُ خَلِيفَةَ مُوسَى [قَوْلُه تَعَالَى اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ] وَ هُوَ خَلِيفَةُ مُحَمَّدٍ ص فَمَنْ لَمْ يَقُلْ إِنِّي رَابِعُ الْخُلَفَاءِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ "
📚مائه منقبه من مناقب امیر المومنین و الائمه ص ١٢٥ _ البرهان فی تفسیر القرآن ج ١ ص ١٦٩
❕بنابراین کلام علی ع ناظر به خلافت خودشان پس از آدم و داود و هارون علیهم السلام است , نه ابوبکر و عمر و عثمان ❗️❗️
👌پیروان سقیفه اگر می خواهند دیدگاه امیر مومنان ع در مورد خلفا را بدانند , بهتر است , سری به کتابهای خود زنند و تعصبات کور را هم کنار بگذارند , چرا که همین تعصبات موجب شده است که روایات شیعه را به نفع خلفا تقطیع کنند و چشم بر ادله حقانیت امیر مومنان ع در کتب خود ببندند ❗️آنان باید به این روایت در کتب خود عمل کنند که پیامبر گرامی فرمود :
" از ما نيست كسى كه به عصبيّت فرا خوانَد، و از ما نيست كسى كه در راه عصبيّت بجنگد، و از ما نيست كسى كه در حال برخوردارى از عصبيّت بميرد. "
" لَيسَ مِنّا مَن دَعا إلى عَصَبِيَّةٍ، ولَيسَ مِنّا مَن قاتَلَ عَلى عَصَبِيَّةٍ، ولَيسَ مِنّا مَن ماتَ عَلى عَصَبِيَّة"
📚سنن أبي داوود: ج 4 ص 332 ح 5121
❕مطابق روایت صحیح مسلم , امیر مومنان ع , ابوبکر و عمر را خائن و دروغگو و گناهکار می دانست ❗️
👌مسلم نقل می کند که عمر , خطاب به علی ع و عباس می گفت :
" پس از وفات رسول خدا ابوبكر گفت : من جانشين رسول خدا هستم ، شما دو نفر (عباس و علي ) آمديد و تو اي عباس ميراث برادر زاده ات را درخواست كردي و تو اي علي ميراث فاطمه دختر پيامبر را .
❕ابوبكر گفت : رسول خدا فرموده است : ما چيزي به ارث نمي گذاريم ، آن چه مي ماند صدقه است و شما او را دروغگو ، گناه كار ، حيله گر و خيانت كار معرفي كرديد و حال آن كه خدا مي داند كه ابوبكر راستگو ، دين دار و پيرو حق بود .
❕پس از مرگ ابوبكر ، من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن ، دروغگو و گناهكار خوانديد "
👌سپس در آخر روايت عمر بن خطاب از اميرمؤمنان عليه السلام و عباس اقرار مي گيرد كه آيا مطالبي را كه گفتم تأييد مي كنيد. هر دو گفتند: بلي . " قَالَ أَكَذَلِكَ قَالاَ نَعَمْ. "
" فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا، وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ. ثُمَّ تُوُفِّيَ أَبُو بَكْرٍ. وَ أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ وَ وَلِيُّ أَبِي بَكْرٍ. فَرَأَيْتُمَانِي كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا. "
📚صحیح مسلم ج ٣ ص ١٣٧٨
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌محتوای این روایت بر بخاری سنگین آمده است , لذا تعبیرات تند مسلم را حذف کرده و به جای آن , از کلمات " کذا و کذا " استفاده کرده است :
" ثُمَّ تَوَفَّى اللَّهُ نَبِيَّهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، فَقَبَضَهَا أَبُو بَكْرٍ، يَعْمَلُ فِيهَا بِمَا عَمِلَ بِهِ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، وَ أَنْتُمَا حِينَئِذٍ، وَ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيٍّ وَ عَبَّاسٍ: تَزْعُمَانِ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ كَذَا وَ كَذَا "
📚صحیح بخاری ج ٥ ص ٢٠٤٩
❕همين روايت در ديگر كتاب هاي اهل سنت با تعبير «ظالم وفاجر» نقل شده است :
"قَالَ وَأَنْتُمَا تَزْعُمَانِ أَنَّهُ كَانَ فِيهَا ظَالِمًا فَاجِرًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَنَّهُ صَادِقٌ بَارٌّ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ وُلِّيتُهَا بَعْدَ أَبِي بَكْرٍ سَنَتَيْنِ مِنْ إِِمَارَتِي فَعَمِلْتُ فِيهَا بِمِثْلِ مَا عَمِلَ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم وَأَبُو بَكْرٍ وَأَنْتُمَا تَزْعُمَانِ أَنِّي فِيهَا ظَالِمٌ فَاجِرٌ. "
"عمر گفت: شما دو نفر اعتقاد داشتيد كه ابوبكر در اين قضيه ظالم و فاجر است؛ در حالي كه خدا مي داند او صادق ، نيكوكار و پيرو حق بود . بعد از ابوبكر دو سال اداره فدك و .. در اختيار من بود و من همان رفتاري را داشتم كه رسول خدا (ص) و ابوبكر داشت ؛ اما شما اعتقاد داشتيد كه من ظالم و فاجر هستم ."
📚المصنف ابن ابی شیبه , ج ٥ ص ٤٦٩
👌همینطور بخاری نقل می کند که علی ع خطاب به ابوبکر می فرمود : اما تو ای ابوبکر در حق ما استبداد ورزیدی " " وَ لَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ "
📚صحیح بخاری ج ٤ ص ١٥٤٩
❕یا نقل می کنند که امیر مومنان ع از همنشینی با عمر کراهت داشت و به ابوبکر پیغام داد که عمر را همراه خود نیاورد : " فَأَرْسَلَ إِلَى أَبِي بَكْرٍ أَنْ ائْتِنَا، وَ لَا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ، كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ "
📚صحیح بخاری ج ٤ ص ١٥٤٩
👌همینطور , مطابق نقل علمای اهلسنت , امام علی ع در روز شوری از سیره ابوبکر و عمر برائت جست و راضی نشد که مطابق سیره آن دو عمل کند تا حاکم جامعه اسلامی شود .
❕یعقوبی نقل می کند :
" چون عمر در گذشت و اعضاى شورا گرد آمدند، عبد الرحمن بن عوفِ زُهْرى از آنان خواست تا خويشتن را از نامزدىِ خلافت، كنار كشد و در برابر [آن]، او شخصى را از ميان بقيّه برگزيند. آنان چنين كردند و او سه روز درنگ كرد و با على بن ابى طالب خلوت كرد و گفت: خدا را بر تو شاهد مىگيريم كه اگر اين امر به تو سپرده شد، در ميان ما به روش كتاب خدا و سنّت پيامبر و سيره ابو بكر و عمر، عمل كنى. [على عليه السلام] فرمود: «هر اندازه كه بتوانم، مطابق با كتاب خدا و سنّت پيامبرش عمل مىكنم». عبد الرحمن با عثمان [نيز] خلوت كرد و به او گفت: خدا را بر تو شاهد مىگيريم كه اگر اين امر به تو سپرده شد، در ميان ما به روش كتاب خدا و سنّت پيامبرش و سيره ابو بكر و عمر، عمل كنى. عثمان گفت: [اين،] حقّ شماست كه در ميانتان، مطابق با كتاب خدا و سنّت پيامبرش و سيره ابو بكر و عمر، عمل كنم. سپس [عبد الرحمن دوباره] با على عليه السلام خلوت كرد و گفته نخستين خود را به او باز گفت و على عليه السلام نيز همان پاسخ پيشينش را گفت. سپس با عثمان خلوت كرد و گفته نخستين خود را به او باز گفت و عثمان نيز همان پاسخ پيشينش را گفت. سپس [عبد الرحمن براى بار سوم] با على خلوت كرد و گفته نخستين خود را به او باز گفت و على نيز پاسخ داد:
«بىگمان، با بودن كتابخدا وسنّت پيامبرش، به سيره كس ديگرى نياز نيست. تو مىكوشى كه خلافت را از من دور كنى!».
❕عبد الرحمن [براى بار سوم] با عثمان خلوت كرد و سخن را به او باز گفت و او هم همان پاسخ [پيشينش] را داد و عبد الرحمن دست بر دستش زد [و با او بيعت كرد]. " ... فَقالَ: أسيرُ فيكُم بِكِتابِ اللّهِ وسُنَّةِ نَبِيِّهِ مَا استَطَعتُ... إنَّ كِتابَ اللّهِ وسُنَّةَ نَبِيِّهِ لا يُحتاجُ مَعَهُما إلى إجِّيرى أحَدٍ! أنتَ مُجتَهِدٌ أن تَزوِيَ هذَا الأَمرَ عَنّي!! "
📚تاريخ اليعقوبي: ج 2 ص 162 _ وشرح نهج البلاغة: ابن ابی الحدید ج 9 ص 53.
❕طبری و دیگران نقل می کنند :
" على برخاست و پايين منبر ايستاد. عبد الرحمنْ دست او را گرفت و گفت: آيا تو با من، بر اساس كتاب خدا وسنّت پيامبرش و راه و روش ابو بكر و عمر، بيعت مىكنى؟ على فرمود: "خدا گواه است كه نه " " فَقامَ إلَيهِ عَلِيٌّ فَوَقَفَ تَحتَ المِنبَرِ، فَأَخَذَ عَبدُ الرَّحمنِ بِيَدِهِ فَقالَ: هَل أنتَ مُبايِعي عَلى كِتابِ اللّهِ وسُنَّةِ نَبِيِّهِ وفِعلِ أبي بَكرٍ وعُمَرَ؟ قالَ: اللّهُمَّ لا "
📚تاريخ الطبري: ج 4 ص 238، تاريخ الإسلام للذهبي: ج 3 ص 305، البداية والنهاية: ج 7 ص 146
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕بیزاری جستن امیر مومنان ع از خلفای ثلاثه در روایات شیعه نیز ظهور و بروز خاصی دارد , علامه مجلسی حدود 200 روایت از اهل بیت ع در مذمت و جایگاه دوزخی غاصبین خلافت تحت موضوع ذیل نقل می کند ؛
« باب کفر الثلاثه و نفاقهم و فضائح اعمالهم و قبائح آثارهم و فضل التبری منهم و لعنهم »
📚 بحار الانوار ج 30 ص 145 باب 20
❕در خطبه سوم نهج البلاغه هم که به خطبه " شقشقیه " معروف است , علی ع به زیبایی از خلفای ثلاثه بیزاری می جوید , در فرازهایی از خطبه مذکور آمده است که حضرت فرمود :
" به خدا سوگند! او ( ابوبکر ) پيراهن خلافت را بر تن كرد در حالى كه خوب مىدانست موقعيت من در مسأله خلافت همچون محور سنگ آسياب است (كه بدون آن هرگز گردش نمىكند)، سيل خروشان (علم و فضيلت) از دامنه كوهسار وجودم پيوسته جارى است و مرغ (دور پرواز انديشه) به قلّه (وجود) من نمىرسد ... اين وضع همچنان ادامه داشت تا نفر اوّل به راه خود رفت (و سر به تيره تراب نهاد) و خلافت را بعد از خودش به آن شخص (يعنى عمر) پاداش داد .
راستى عجيب است او كه در حيات خود از مردم درخواست مىكرد عذرش را بپذيرند و از خلافت معذورش دارند خود به هنگام مرگ، عروس خلافت را براى ديگرى كابين بست چه قاطعانه پستانهاى اين ناقه را هر يك به سهم خود دوشيدند.
سرانجام آن را در اختيار كسى قرار داد كه جوّى از خشونت و سختگيرى بود با اشتباه فراوان و پوزش طلبى. كسى كه با اين حوزه خلافت سر و كار داشت به كسى مىماند كه بر شتر سركشى سوار گردد، اگر مهار آن را محكم بكشد پردههاى بينى شتر پاره مىشود و اگر آن را آزاد بگذارد در پرتگاه سقوط مىكند. به خدا سوگند به خاطر اين شرايط، مردم گرفتار عدم تعادل و سركشى و عدم ثبات و حركات نامنظم شدند من كه اوضاع را چنين ديدم صبر و شكيبايى پيشه كردم، با اين كه دورانش طولانى و رنج و محنتش شديد بود.
❕اين وضع همچنان ادامه داشت تا او (خليفه دوّم) به راه خود رفت و در اين هنگام (در آستانه وفات) خلافت را در گروهى (به شورا) گذاشت كه به پندارش من نيز يكى از آنان بودم، پناه بر خدا از اين شورا! كدام زمان بود كه در مقايسه من با نخستين آنان (ابو بكر، و برترى من) شكّ و ترديد وجود داشته باشد، تا چه رسد به اين كه مرا همسنگ امثال اينها (اعضاى شورا) قرار دهند، ولى من (به خاطر مصالح اسلام با آنها هماهنگى كردم) هنگامى كه پايين آمدند، پايين آمدم و هنگامى كه پرواز كردند، پرواز كردم. سرانجام يكى از آنها (اعضاى شورا) به خاطر كينهاش از من روى برتافت و ديگرى خويشاوندى را بر حقيقت مقدّم داشت و به خاطر داماديش به ديگرى (عثمان) تمايل پيدا كرد، علاوه بر جهات ديگر كه ذكر آن خوشايند نيست و اين وضع ادامه يافت تا سوّمى بپاخاست در حالى كه از خوردن زياد، دو پهلويش بر آمده بود و همّى جز جمعآورى و خوردن بيت المال نداشت و بستگان پدرش (بنى اميه) به همكارى او برخاستند و همچون شتر گرسنهاى كه در بهار به علفزار بيفتد و با ولع عجيبى گياهان را ببلعد به خوردن اموال خدا مشغول شدند. سرانجام بافتههاى او پنبه شد و كردارش، كارش را تباه كرد و ثروتاندوزى و شكمخوارگى به نابوديش منتهى شد! "
📚نهج البلاغه خطبه ٣
❕قابل توجه است که مرحوم علامه امينى در الغدير، جلد 7، صفحه 82 به بعد، اين خطبه را از 28 كتاب، از منابع شیعه و اهلسنت , آدرس داده است.
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir