💠ادامه 👇
❕شیخ حر عاملی نقل می کند که شیخ طوسی هم به این نکته در دو کتاب العده و الاستبصار خودش تصریح کرده است که احادیثی که علمای بزرگ شیعه نقل کرده اند معتبر است و آنان با اعتقاد به صحت و اعتبار روایاتشان آن ها را نقل کرده اند و همینطور روایات دو کتاب تهذیب و استبصار هم همین حالت را دارد یعنی معتبر است :
"قال الشيخ في كتابه (العدة) و في (الاستبصار) كلاما طويلا، ملخصه: ان أحاديث كتب أصحابنا، المشهورة بينهم، ثلاثة أقسام: منها: ما يكون الخبر متواترا.
و منها: ما يكون مقترنا بقرينة، موجبة للقطع بمضمون الخبر. و منها: ما لا يوجد فيه هذا و لا ذاك، و لكن دلّت القرائنُ على وجوب العمل به. و أن القسم الثالث ينقسم إلى أقسام: منها: خبر أجمعوا على نقله، و لم ينقلوا له معارضا.
و منها: ما انعقد إجماعهم على صحته.
و أن كل خبر عمل به في (كتابي الأخبار) و غيرهما لا يخلو من الأقسام الأربعة. "
📚وسائل الشيعة، ج30، ص: 197
👌سید مرتضی هم تصریح می کرد که روایات شیعه که توسط عالمان ثقه نقل شده است معتبر اند و می گفت :
" بيشتر اخبارى كه در كتابهاى ما نقل شده معلوم است و صحت آنها قطعى میباشد و صحيح بودن آنها يا از طريق تواتر بوسيله اشاعه و انتشار ، ثابت شده است و يا از طريق اماره و علامتى كه بر صحت آن اخبار و راستگويى روايتگران آنها دلالت می كنند . پس آن احاديث موجب قطع و يقين هستند اگر چه در كتابها با يك سند مخصوص و معيّن از طريق واحد ذكر شوند . "
" إن أكثر أحاديثنا، المروية في كتبنا، معلومة، مقطوع على صحتها:
إما بالتواتر من طريق الإشاعة، و الإذاعة. و إما بعلامة، و أمارة دلت على صحتها، و صدق رواتها. فهي موجبة للعلم، مقتضية للقطع، و إن وجدناها مودعة في الكتب بسند معين مخصوص من طريق الآحاد "
📚منتقی الجمان ج ١ ص ٣
❕بنابراین در صحت روایت موثوق الصدور بودن آن کافی است و اگر روایتی قرینه بر صحت دارد که مثلا موافق با قرآن است و متعدد و توسط علمای ثقه نقل شده است , همین در اعتبار آن کافی است , چنان که اکثر روایات شیعه از همین قرار است , اگر چه سند یک روایت ضعیف هم باشد , و به این نکته عالمان بزرگ اصولی هم تصریح کرده اند .
👌شیخ بهایی نیز می گوید :
" جمیع احادیث ما جز مواردی خاص و کم منتهی به ائمه علیهم السلام می شود "
" جمیع احادیثنا الا ما ندر ینتهی الی ائمتنا الاثنی عشر "
📚الحبل المتین , البهائی العاملی , ص ٦
👌استاد الفقهاء وحيد بهبهانى در تعليقه بعد از آنكه امورى را به عنوان امارات و قرائن حجيت اخبار، مىشمرد، اضافه مىكند:
" ممكن است خبرى ذاتاً صحيح نباشد اما بر اثر جهاتى از قبيل اينكه دانشمندان اسلامى بالكل يا به طور اكثرى بر طبق آن فتوا داده و يا عمل كرده و يا آن را روايت و يا تلقى به قبول كردهاند، و يا آنكه محتواى آن موافق با كتاب يا سنت يا اجماع و يا عقل است و يا تجربه صحت محتواى آن را ثابت كرده و يا آنكه متن آن به گونهاى است كه گواهى مىدهد تنها از معصوم عليه السلام، صدور كلماتى، مانند آن ممكن و متصور است مانند دعاى كميل، خطب، كتب و حكم نهج البلاغه ، ادعيه صحيفه سجاديه ، دعاى ابو حمزه ثمالى، زيارت جامعه كبيره، و يا آنكه روايت به طور استفاضه و عالى السند نقل شده مانند رواياتى كه كلينى و ابن الوليد و صفّار و صدوق و امثال آنها از امام زمان و حضرت عسكرى و حضرت هادى و جواد الائمه عليهم السلام نقل كردهاند و از اين قبيل است: توقعاتى كه از ناحيه مقدسه رسيده و در دست اينها قرار گرفته است، كوتاه سخن اينكه: بايد مجتهد به اين قرائن و نظاير اينها توجه داشته باشد و در هر صورت هدايت از ناحيه خدا است. "
" اعلم ان الامارات والقرائن كثيرة: ومن القرائن لحجية الخبر وقوع الاتفاق على العمل به أو على الفتوى به أو كونه مشهوراً بحسب الرواية أو الفتوى، أو مقبولاً مثل مقبولة عمر بن حنظلة أو موافقاً للكتاب أو السنة أو الإجماع، أو حكم العقل، أو التجربة مثل ما ورد في خواص الآيات والأعمال والأدعية التى خاصيتها مجربة مثل قرائة آخر الكهف للانتباه في الساعة التى تراد وغير ذلك، أو يكون فى متنه ما يشهد بكونه من الائمة عليهم السلام مثل خطب نهج البلاغة ونظائرها و الصحيفة السجّاديّة ودعاء أبى حمزة والزيارة الجامعة الكبيرة الى غير ذلك، ومثل كونه كثيراً مستفيضاً أو عالى السند مثل الروايات التى رواها الكلينى وابن الوليد والصفّار وأمثالهم والصدوق وأمثاله أيضاً عن القائم المنتظر عجل اللّٰه تعالى فرجه والعسكرى والتقى والنقى عليهم السلام ومنها التوقيعات التى وقعت فى أيديهم منهم عليهم السلام. وبالجملة ينبغى للمجتهد التنبّه لنظائر ما نبّهنا عليه والهداية من اللّٰه تعالى. "
📚مقباس الهداية، ص 80.
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕صاحب كفايه نيز مىگويد:
"خلاصۀ گفتار در اين زمينه، آن است كه ملاك در حصول جبر و يا ترجيح، همان دخول در دليل حجّيت و يا مرجحيّت است كه به دليل حجيّت بر مىگردد، همان گونه كه ملاك در وهنْ خروج از دليل حجّيت است. بنا بر اين، بعيد نيست كه ضعفِ سند خبر، با ظنّ به صدور خبر و يا صحّت مضمونش جبران شود و بدين گونه، خبر، مشمول دليلى شود كه بر حجّيت خبر موثوق به، دلالت دارد.
❕ يكى از اسباب و علل وثوقآفرين، حضور روايت در بيش از يك «اصل» از اصول معتبر و متداول در زمانهاى پيشين است. ديگر، تكرّر يك روايت، گر چه در يك اصل و كتاب، با طريقهاى گوناگون و سندهاى متعدّد و معتبر آمده باشد. ديگر سبب و علّت وثوق، وجود روايت در يك اصل و كتاب است كه به كسانى چون زُراره و همانندانش - كه همه بر پذيرش و تصديقشان اجماع و اتّفاق كردهاند -، حضور داشته باشند، بر تصحيح آنچه از آنان رسيده است، چون صفوان بن يحيى و همانندانش. ديگر سبب وثوق، اين است كه روايت، از كتابهايى باشد كه بين گذشتگان، وثوق و اعتماد بر آنها شايع بوده است، گر چه مؤلّفان آنها از اماميه نباشند. ديگر اسباب و علل وثوقآفرينى هم هست كه در كتابهاى مرجع در احكام، آمده است. "
📚حاشية فرائد الاُصول، آخوند خراسانى، ص 70.
❕بيان شيخ انصارى نيز اين گونه است:
" قدر متيقّن، اين است كه اين روايات، بر حجّيت خبر موثوق به، دلالت دارند، چه وثوق به صدور آنها، و چه وثوق به مضمون آنها باشد. "
📚فرائد الاُصول، ج 3، ص 67.
👌باز، شيخ انصارى معتقد است:
" و امّا ادّعاى انسداد باب علمى را مىتوان به راحتى نپذيرفت؛ چرا كه ادلّۀ حجّيت خبر موثوق به، چه از جهت ظهور باشد و چه از جهت صدور، و چه وثوق به خبر از راه وثاقت راوى به دست آيد و چه از طريق نشانههاى ديگر، قابل خدشه نيست؛ بلكه اين ادلّه، قطعى هستند و با وجود اين ادلّه، جايى براى ادّعاى انسداد باب علمى در مُعظَم فقه نمىماند؛ چرا كه خبر موثوق به، براى بيشتر احكام، كافى است، به گونهاى كه از رجوع به اصول عملى در شبهاتى كه خبر موثوق به نباشد، محذورِ خروج از دين و يا مخالفت با علم اجمالى و يا چيزهايى از اين دست، پديد نمىآيد "
📚فرائد الاُصول، ج 3، ص 83.
❕مرحوم مشكينى در حاشيۀ نهاية الاُصول، اين گونه بيان مىدارند:
"تحقيق، اين است كه ملاك در حجّيت خبر، اعم از اين است كه راوى خبر، ثقه باشد ... و يا به صدور خبر، وثوق پديد آيد از هر راه كه باشد "
📚حاشيۀ كفاية الاُصول، مشكينى، ج 2، ص 161.
❕آقا ضياء عراقى، در نهاية الأفكار مىنويسد:
"ملاك حجّيت، تنها بر پايۀ وثوق در نقل روايت است، به گونهاى كه احتمال كذب روايت، به درجهاى ضعيف باشد كه عقلا به آن توجّهى نكنند، و نيز تعبير به مأمونيت در دين و دنيا، تنها از اين جهت است كه لازمهاش وثوق به حديث است، نه از اين جهت كه مأمونيت راوى، در حجّيت روايت او، خصوصيت داشته باشد. "
📚نهاية الأفكار، ج 3، ص 134.
❕مرحوم محقّق اصفهانى، در نهاية الدراية آورده است:
"سخن در بارۀ جابريت و موهنيت، به اجمال چنين است؛ امّا در بارۀ جابر بودن، چون دليل حجّيت خبر واحد، دلالت بر حجّيت خبر موثوق الصدور دلالت مىكند، بنا بر اين، اگر وثوق به صدور خبر پديد آيد، گر چه از راه غير معتبر باشد، موضوع حكم، وجداناً و قهراً، فراهم شده است و در نتيجه، دليل حجّيت خبر واحد، شامل آن مىگردد. "
📚نهاية الدراية، ج 3، ص 433-436.
❕علّامه محمّد تقى شوشترى، در تأييد مبناى مشهور (اعتبار خبر موثوق به) نظر خود را اين گونه بازگو مىكند:
"حق اين است كه رواياتى كه راويانش «مُهمَل» اند، يعنى در رجال از آنان، نه خوبى و نه بدىاى ذكر شده است، مانند روايتى است كه راويانش در رجال، مدح شده باشند، به هر دو روايت بايد عمل كرد. اصحاب نيز به هر دو عمل مىكردهاند و همين كه راوى خبر، «مجروح» نباشد، مىتوان به روايتش عمل كرد و لازم نيست كه حتماً «ممدوح» باشد و تنها به روايت «مجروحين» و «مطعونين» عمل نمىشود. البته روايات «مطعونين» هم با قرينه، قابل پذيرش است. "
📚قاموس الرجال، ج 1، ص 38. ( به نقل از مجموعه مقالات فارسی کنگره بین المللی ثقة الاسلام کلینی، جلد: ۱، صفحه: ۴۰۴ )
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌شهید ثانی هم تصریح می کرد که قرائن خارجی موجب علم به صحت خبر می شود : " فان القرائن الخارجیه قد توجب العلم بمضمونه "
📚رسائل شهید ثانی ج ١ ص ٥٧٥
❕فقیه و اصولی برجسته معاصر , آیت الله سبحانی نیز به این نکته تصریح می کند که ملاک در روایت موثوق الصدور بودن آن است و همین که قرینه بر اعتبار و صحت روایت باشد کافی است , اگر چه سند روایت ضعیف باشد :
" إنّ مناط الحجّية عند العقلاء، هو الخبر الموثوق بصحته و صدوره، لا خصوص كون الراوي ثقة فلو كان المخبر ثقة، و دلّت القرائن على عدم صدق الخبر، لما عملوا به. و على ذلك يكون موضوع الحجّية هو الخبر الموثوق بصدوره، فيشمل الخبر الصحيح و الموثوق و الممدوح إذا كان بمرحلة مورثة للاطمئنان، بل يشمل الضعيف إذا دلّت الشواهد و القرائن على صدقه في خصوص المورد. "
📚المحصول في علم الاُصول، جلد: ۳، صفحه: ۲۸۰
❕آیت الله ری شهری هم که از او تعبیر می کنند به " کلینی زمان " , او هم به این نکته تصریح کرده و می گوید "
" به ديده ما نقل و نصّ معتبر، آن است كه «موثوقٌ به» و اطمينانآور باشد، حتّى اگر از سند استوار و صحيح برخوردار نباشد "
📚دانش نامه امیر المومنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، جلد: ۱، صفحه: ۴۲
👌ما می توانیم کلام بزرگان دیگری را نیز در این رابطه بیاوریم اما به نظر همین مقدار کافی باشد .
❕از آنچه گذشت دو نکته روشن است :
1⃣اکثر و معظم روایات شیعه معتبر است .
2⃣ملاک در صحت و اعتبار یک روایت موثوق الصدور بودن آن است نه وثوق السندی .
❗️❗️حال معاندین اشکال نکنند که اگر معظم روایات شیعه معتبر است , چرا خودتان گاه روایاتی را بررسی سندی کرده اید و ضعیف دانسته اید , زیرا پاسخش در بالا آمد که بررسی سندی ما آنجایی است که روایتی خلاف قرآن و سنت باشد و قرینه بر صحت نداشته باشد و به اصطلاح روایتی شاذ باشد در برابر روایت مشهور , امام صادق علیه السلام تصریح می کرد که روایت شاذ را نپذیر و مردودش بدان و روایت مشهور باید مورد قبول تو باشد :
" « خذ بما اشتهر بین اصحابک و دع الشاذ النادر » "
📚بحار الانوار ج 2 ص 245
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
🌸دو پرسش در مورد ولادت حضرت فاطمه صدیقه سلام الله علیها :
1⃣آیا راست است که حضرت زهرا در شکم مادر با خدیجه صحبت می کرد و وقتی به دنیا آمد سجده خداوند را کرد و چهار زن بهشتی او را به دنیا آوردند و نطفه او از میوه های بهشتی شکل گرفته است ❗️آیا چنین مطالبی در کتب شیعه و سنی آمده است یا غلو است ؟ ایشان قبل از مبعث به دنیا آمدند یا بعد از آن❓
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2392
2⃣این که می گویند رشد حضرت زهرا غیر طبیعی بوده تا چه اندازه مستنده ❕با این که میگن حوریان بهشتی هنگام تولد ایشون حاضر بودن و آسمان و زمینی با تولدشون نورانی شد ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2393
پرسش_هایی_مهم_پیرامون_جایگاه_زن_در_اسلامجلد_اول.pdf
1.29M
🔊انتشار به مناسبت روز زن
▫️عنوان کتاب : پرسشهایی مهم پیرامون جایگاه زن در اسلام ( جلد اول )
✍تدوین در کانال پرسمان اعتقادی _ شیعه پاسخ
👌توضیحی در مورد کتاب :
❗️آنچه در نوشتار فوق می خوانید پاسخ به برخی از سوالات و شبهات پر تکرار پیرامون زنان و دیدگاه اسلام در مورد آنان است .
👌در نوشتار فوق مباحثی چون جواز تازیانه زدن به زنان در قرآن و روایات , ناقص العقل بودن زنان , نهی اسلام از مشورت با زنان , خرید زنان با پرداخت مهریه , کم بودن دیه و ارث زنان نسبت به مردان , پذیرفته نشدن شهادت زنان در اسلام و .... مورد بحث تفصیلی قرار گرفته است .
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
پاسخی به وهابی در مورد تناقض در فقه شیعه ( طهارت آب برکه به اندازه کر )
🤔#پرسش :
امام رضا : اگر در یک برکه که آب باران در آن ریخته، کسی استنجاء از بول کند؛ نباید از آن وضو گرفت.
🔺 امام صادق : اگر در یک برکه که آب باران در آن ریخته، کودک یا چهارپایی بول کند؛ میتوان از آن وضو گرفت.
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
1⃣ مَا أَخْبَرَنِي بِهِ الشَّيْخُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبَانٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ قَالَ : كَتَبْتُ إِلَى مَنْ يَسْأَلُهُ عَنِ الْغَدِيرِ يَجْتَمِعُ فِيهِ مَاءُ السَّمَاءِ أَوْ يُسْتَقَى فِيهِ مِنْ بِئْرٍ فَيَسْتَنْجِي فِيهِ الْإِنْسَانُ مِنْ بَوْلٍ أَوْ يَغْتَسِلُ فِيهِ الْجُنُبُ مَا حَدُّهُ الَّذِي لَا يَجُوزُ؟ فَكَتَبَ : «لَا تَوَضَّأْ مِنْ مِثْلِ هَذَا إِلَّا مِنْ ضَرُورَةٍ إِلَيْهِ».
📚 تهذيب الأحکام 150/1
✅ صحيح [ملاذ الأخیار ٥٣٩/١]
2⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} إِنَّا نُسَافِرُ فَرُبَّمَا بُلِينَا بِالْغَدِيرِ مِنَ الْمَطَرِ يَكُونُ إِلَى جَانِبِ الْقَرْيَةِ فَتَكُونُ فِيهِ الْعَذِرَةُ وَيَبُولُ فِيهِ الصَّبِيُّ وَتَبُولُ فِيهِ الدَّابَّةُ وَتَرُوثُ. فَقَالَ : إِنْ عَرَضَ فِي قَلْبِكَ مِنْهُ شَيْءٌ فَافْعَلْ هَكَذَا يَعْنِي افْرِجِ الْمَاءَ بِيَدِكَ. ثُمَّ تَوَضَّأْ فَإِنَّ الدِّينَ لَيْسَ بِمُضَيَّقٍ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ : {مٰا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ}.
📚 الإستبصار 22/1
✅ موثّق [كشف الأسرار ١٩٨/٢] ❗️❗️
💠پاسخ💠
❕مقدمه :
👌مطابق فقه اهلبیت علیهم السلام , آب کر به وسیله برخورد با نجاست , نجس نمی شود , برخی از مراجع شیعه چنین می نویسند :
" مسأله 23. آب كر بنابر احتياط واجب مقدار آبى است كه اگر در ظرفى كه طول و عرض و عمق آن هركدام سه وجب ونيماست بريزند، آن ظرف را پركند، يا وزن آن 384 كيلوگرم (384 ليتر) باشد. و معيار در وجب، وجبهاى متوسّط است.
مسأله 24. چنانچه عين نجس مانند بول و خون در آب كر بريزد، نجس نمىشود، مگر اينكه بو يا رنگ، يا مزه آن تغيير كند.
مسأله 25. اگر چيزى كه نجس شده (مانند لباس و ظرف) در آب كر بشويند، پاك مىشود. "
📚رسالة توضيح المسائل , آیت الله مکارم شیرازی ، ص: 20
👌امام صادق علیه السلام تصریح می کرد که اگر آب به اندازه کر باشد , هیچ نجاستی به صرف رسیدن به آب کر , موجب نجاست آب کر نمی شود :
" عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا كَانَ الْمَاءُ قَدْرَ كُرٍّ لَمْ يُنَجِّسْهُ شَيْءٌ. "
📚الکافی ج ٣ ص ٢
👌و می فرمودند که وقتی آب به اندازه کر است , اگر نجاستی به آن برسد , آن آب نجس نمی شود :
" عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْغَدِيرُ فِيهِ مَاءٌ مُجْتَمِعٌ تَبُولُ فِيهِ الدَّوَابُّ وَ تَلَغُ فِيهِ الْكِلَابُ وَ يَغْتَسِلُ فِيهِ الْجُنُبُ قَالَ إِذَا كَانَ قَدْرَ كُرٍّ لَمْ يُنَجِّسْهُ شَيْء "
📚تهذیب الاحکام ج ١ ص ٤١٤
👌این حکم نشانه سهل گیری شریعت اسلام است , زیرا معمولا در گذشته هر خانواده یا هر روستایی برای مصرف خود آبی ذخیره می کردند که به اندازه کر یا بیشتر بود , اگر حکم بر این می شد که این آب با برخورد با نجاست نجس شود , بسیاری از مردم به سختی و مشقت می افتادند و عمل کردن به تکالیف دینی برایشان سخت می شد , لذا حکم به عدم نجاست آب کر شد , تا سهل گیری آیین اسلام بیشتر به چشم آید .
❕خداوند می فرماید ؛
« در دین برای شما حرج و سختی قرار داده نشده است» « ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج » ( حج 78 )
❗️پیامبر گرامی فرمود ؛
« من برای شریعت سهل و آسان مبعوث شده ام » « بُعِثْتُ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّمْحَة »
📚وسائل الشیعه : ج 8 ص 116
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌با توجه به این مقدمه دو روایتی را که وهابی جاهل مدعی است که میانشان تناقض است را بررسی می کنیم :
🔸١ _ در یک روایت , ابو بصیر می گوید که ای بسا در سفرها , به برکه هایی بر می خوریم که در کنار آبادی است و نجاساتی در آن یافت می شود , آیا مثلا می توانم از آن آب وضو بگیرم ? امام ع فرمود : آب را با دستت بهم بزن و سپس وضو بگیر , زیرا در دین مضیقه و تنگنا نیست , خداوند در قرآن به این نکته تصریح کرده است که در دین حرجی و مضیقه ای نیست : "عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا نُسَافِرُ فَرُبَّمَا بُلِينَا بِالْغَدِيرِ مِنَ الْمَطَرِ يَكُونُ إِلَى جَانِبِ الْقَرْيَةِ فَيَكُونُ فِيهِ الْعَذِرَةُ وَ يَبُولُ فِيهِ الصَّبِيُّ وَ تَبُولُ فِيهِ الدَّابَّةُ وَ تَرُوثُ فَقَالَ إِنْ عَرَضَ فِي قَلْبِكَ مِنْهُ شَيْءٌ فَقُلْ هَكَذَا يَعْنِي افْرِجِ الْمَاءَ بِيَدِكَ ثُمَّ تَوَضَّأْ فَإِنَّ الدِّينَ لَيْسَ بِمُضَيَّقٍ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج "
📚تهذیب الاحکام ج ١ ص ٤١٧
❕مطابق این روایت حکمت عدم نجاست آب کر با برخورد به نجاست , آسان گیری دین اسلام دانسته شده است و امام ع می گوید که می توانی با آن آب وضو بگیری , اگر قلبت از نجاستی که در آب افتاده است کراهت دارد , آب را با دستت بهم بزن تا نجاست از بین رود و سپس وضو بگیر , یک حکم الزامی نیست که تو را مجبور کند که از آن آب وضو نگیری .
🔸٢ _ روایت دیگر هم شبیه همین روایت است که راوی از امام ع در مورد آب برکه ای سوال می کند که در آن نجاست افتاده است , آیا می توان از آن وضو گرفت , امام ع فرمود که از آن وضو نگیر , مگر آنکه ضرورتی باشد .
" كَتَبْتُ إِلَى مَنْ يَسْأَلُهُ عَنِ الْغَدِيرِ يَجْتَمِعُ فِيهِ مَاءُ السَّمَاءِ وَ يُسْتَقَى فِيهِ مِنْ بِئْرٍ فَيَسْتَنْجِي فِيهِ الْإِنْسَانُ مِنْ بَوْلٍ أَوْ يَغْتَسِلُ فِيهِ الْجُنُبُ مَا حَدُّهُ الَّذِي لَا يَجُوزُ فَكَتَبَ لَا تَوَضَّأْ مِنْ مِثْلِ هَذَا إِلَّا مِنْ ضَرُورَةٍ إِلَيْهِ. "
📚تهذیب الاحکام ج ١ ص ١٥٠
❕این روایت هم تایید کننده روایت اول است که می گوید اسلام دین سهل و آسان گیری است و اگر ضرورت است که از آن آب وضو بگیری , وضو بگیر و حکم الزامی نیست که تو را مجبور کند که از آن آب وضو نگیری , با این وجود اگر ضرورت نیست و می توانی آبی دیگر تهیه کنی , از آب دیگر وضو بگیر .
👌یعنی وضو گرفتن از آب دیگر مستحب و بهتر است اما اگر ضرورت در استفاده از همان آب است و امکان تهیه آب دیگر نیست , اشکالی ندارد که از همان آب وضو گرفته شود , بنابراین تضادی میان این دو روایت نیست , در یکی می گوید که واجب نیست از آب دیگری وضو بگیری و اسلام بر تو لازم نکرده است که از آب دیگری وضو بگیری , در دیگری می گوید که درست است که واجب نیست که از آب دیگری وضو بگیری , اما چون عرفا ممکن است که آن آب مشمئز کننده شده باشد , مستحب و بهتر است که اگر می توانی از آب دیگری وضو بگیری , اما اگر ضرورتی داری که امکان وضو از آب دیگر را نداری , از همان آب وضو بگیر , زیرا آن آب به اندازه کر بوده و نجس نشده است :
" أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَى بُلُوغِ الْكُرِّيَّةِ وَ👈 اسْتِحْبَابِ الِاجْتِنَابِ مَعَ عَدَمِ الضَّرُورَةِ 👉وَ لَوْ لِحُصُولِ النِّفْرَةِ بِسَبَبِ الِاسْتِنْجَاءِ. "
📚وسائل الشیعه ج ١ ص ١٦٣
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخی به ردیه ملحد در مورد استدلال ابراهیم علیه السلام در برابر نمرود !!!!
🤔#پرسش :
❓استدلال مغالطه آمیز ابراهیم در مقابل نمرود !!!
اگر قرآن از جانب خدایی عالم و حکیم مطلق باشد، میبایست از مغالطه و بی منطقی مبری باشد. حال آنکه میبینیم الله در آیه ۲۵۸ بقره استدلال مغالطاتی ابراهیم در مقابل نمرود را به عنوان یک برهان قاطع معرفی میکند:
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۲۵۸﴾
ترجمه: آيا ندیدی که پادشاه زمان ابراهیم (علیه السّلام) به دلیل حکومتی که خدا به او داده بود درباره (یکتایی) خدا با ابراهیم به جدل برخاست؟ چون ابراهیم گفت: خدای من آن است که زنده گرداند و بمیراند، او گفت: من نیز زنده میکنم و میمیرانم. ابراهیم گفت که خداوند خورشید را از طرف مشرق برآورد، تو اگر توانی از مغرب بیرون آر؛ آن نادان کافر در جواب عاجز ماند؛ و خدا راهنمای ستمکاران نخواهد بود.
مغالطه آمیز بودن استدلال ابراهیم از این بابت است که با همین استدلال میتوان خود الله را زیر سوال برد! به عبارتی اگر نمرود خطاب به ابراهیم میگفت: «این من هستم که خورشید را از مشرق برآورم، آیا خدای تو میتواند آن را از مغرب برآورد؟!» این ابراهیم بود که عاجز میشد!
از طرفی همین سخن ابراهیم که از برآمدن خورشید از مشرق و مغرب میگوید، حاکی از آن است که الله و ابراهیم هر دو فکر میکنند این خورشید است که از شرق تا غرب حرکت میکند و باعث پدید آمدن روز و شب میشود. به عبارتی خالق دو تریلیون کهکشان عالم هستی هنوز نمیداند که این زمین است که میچرخد و باعث پدید آمدن روز وشب میشود! صحیح آن است که ابراهیم به نمرود میگفت اگر میتوانی کاری کن زمین بلعکس بچرخد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌اشکالی که معاند در مورد آیه مذکور ایراد کرده است , در نهایت ضعف و سستی است , چرا که به وضوح روشن است که استدلال ابراهیم علیه السلام , استدلالی کامل متقن است و حرف بی دلیل و بی منطق نزده است , بلکه تصریح کرده است که طلوع و غروب خورشید و به تبع رفت و آمد شب و روز , امری منظم و حکیمانه است که گواه بر وجودی ناظمی توانا و حکیم است که ما و ابراهیم ع او را خدا می نامیم , چنان که در آیه دیگر خداوند می فرماید :
" در آفرينش آسمانها و زمين،👈 و آمد و شد شب و روز،👉 و كشتيهايى كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن زمين را پس از مرگ زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايى كه در ميان زمين و آسمان معلقند، نشانههايى است (از ذات پاك خدا و يگانگى او) براى مردمى كه عقل دارند و مىانديشند. "
"إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِيفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُون " ( بقره ١٦٤ )
👌در تفسیر نمونه در توضیح آیه فوق می خوانیم :
"همه جا" نظم و انسجام" دليل بر وجود علم و دانش است، و همه جا" هماهنگى" دليل بر وحدت و يگانگى است.
👌روى اين اصل كه شرح آن را در كتابهاى خداشناسى گفتهايم، ما به هنگام برخورد به مظاهر نظم در جهان هستى از يك سو، و هماهنگى و وحدت عمل اين دستگاههاى منظم از سوى ديگر، متوجه مبدء علم و قدرت يگانه و يكتايى مىشويم كه اين همه آوازهها از او است.
❕فى المثل هنگامى كه هر يك از پردههاى هفتگانه چشم را با ساختمان ويژه و ظريفش بررسى مىكنيم مىدانيم كه طبيعت بىشعور و كور و كر محال است بتواند مبدء چنين اثر بديعى باشد، سپس هنگامى كه همكارى و هماهنگى اين پردههاى هفتگانه را با يكديگر، و هماهنگى مجموع چشم را با كل بدن انسان و هماهنگى يك انسان را با ساير انسانها، و هماهنگى كل جامعه انسانيت را با مجموعه نظام هستى در نظر مىگيريم مىدانيم كه همه اينها از يك جا سرچشمه گرفته است، و همه آثار قدرت يك ذات پاك است.
❓آيا يك شعر زيبا و نغز و پر محتوى ما را به ذوق و قريحه سرشار شاعر هدايت نمىكند؟
❓آيا هماهنگى كامل قطعههاى شعر موجود در يك ديوان با يكديگر دليل بر اين نيست كه همه از قريحه يك شاعر توانا تراوش كرده؟!
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌آرى اين دگرگونى ليل و نهار، و اين آمد و رفت روشنايى و تاريكى با آن نظم خاص و تدريجيش كه دائما از يكى كاسته و بر ديگرى افزوده مىشود، و به كمك آن فصول چهارگانه به وجود مىآيد، و درختان و گياهان و موجودات زنده مراحل تكاملى خود را در پرتو اين تغييرات تدريجى، گام به گام طى مىكنند، اينها نشانه ديگرى از ذات و صفات متعالى او هستند.
👌اگر اين تغيير تدريجى نبود، و يا اين تغييرات توام با هرج و مرج صورت مىگرفت و يا اصلا هميشه روز، و يا هميشه شب بود، حيات و زندگى از صفحه كره زمين به كلى برچيده مىشد و اگر فرضا وجود داشت دائما دچار آشفتگى و نابسامانى بود "
📚تفسير نمونه، ج1، ص: 557
👌از جنبه دیگر نیز آمد و رفت خورشید و شب و روز گواهی بر وجود محرکی است که پدید آورنده این تغییرات و حرکات است که ابراهیم ع و تمام موحدان او را خدا می نامند , توضیح اینکه :
❕جهانى كه در آن زندگى مىكنيم در حال دگرگونى دائم است، هيچ موجودى در يك حال نمىماند، و همه چيز در حال تغيير است.
👌در اين ميان آميخته بودن زندگى انسانها، و حيوانات و گياهان، با تغيير و دگرگونى و حركت چشمگيرتر است. هيچكس نمىتواند اين تغيير و دگرگونى را چه در وجود خود، و چه در سطح جهان مادّه، انكار كند، 👈چرا كه انسان شب و روز با صحنههاى مختلف اين دگرگونى روبهرو است؛ بلكه همين دو پديدهاى كه نام آن را شب و روز مىگذاريم از روشنترين نمونههاى تغيير و دگرگونى در عالم محسوب مىشود.👉
👌اين دگرگونىها و حركتها كه بر ظاهر و باطن جهان حاكم است به خوبى نشان مىدهد كه نقطه ثابتى در اين جهان، وجود دارد كه همه اين دگرگونىها و حركات از آنجا سرچشمه مىگيرد، و همه چون پرگار بر گرد آن مركز ثابت مىگردند.
📚پيام قرآن، ج 3، ص: 23
❕بنابراین آمد و شد خورشید و شب و روز گواه روشنی بر وجود خداوندی دانا و توانا است که محرک و پدید آورنده این صحنه است و ابراهیم ع هم بر همین اساس آن استدلال را در برابر نمرود ایراد کرد و نمرود نیز از پاسخ دادن ناتوان ماند .
👌اما این که معاند ادعا کرد که نمرود نیز می توانست بگوید که من هستم که طلوع و غروب خورشید را ایجاد می کنم , این سخن معاند نیز در نهایت جهالت و سستی است , زیرا یک انسان محدود و ناتوانا و فقیری چون نمرود که مالک هیچ چیز خود نیست , چگونه می تواند چنین قدرت و توانایی عظیم در اداره و تدبیر خورشید به آن عظمت داشته باشد !!!! چرا در اشکال و شبهه کردن فکر نمی کنید !!!!
👌خداوند می فرماید :
"يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيد " " اى مردم! شما (همگى) نيازمندان به خدا هستيد، تنها خداوند است كه بىنياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است. " ( فاطر ١٥ )
❕فقر در اينجا معناى وسيعى دارد كه شامل هرگونه نياز در تمام وجود و هستى مىشود: ما براى ادامه زندگى مادّى نياز به نور آفتاب، آب، هوا، و انواع غذاها و پوشش و مسكن داريم.
👌ما براى ادامه حيات جسمانى به دستگاههاى داخلى بدن مانند قلب و عروق و دستگاه تنفس و مغز و اعصاب نيازمنديم.
❕ما براى پيدا كردن راه از چاه و يافتن حق از باطل به نيروى عقل ... نياز داريم و چون همه اين امروز از سوى خدا است ما سر تا پا نيازمند او هستيم.
👌هر نفسى كه فرو مىرود و بر مىآيد محصول هزاران عامل است كه تا دست به دست هم ندهند انجام نمىشود، و همه اين عوامل مواهب الهى هستند، پس در هر نفسى هزاران نعمت موجود و بر هر نعمتى شكرى واجب! "
📚پيام قرآن، ج3، ص: 56
❗️معاند جاهل در پایان اشکال کرده است که چون در آیات مذکور از آمد و شب خورشید سخن به میان آمده است , یعنی قرآن معتقد بوده است که این خورشید است که به دور زمین می چرخد !!!!
👌از او می پرسیم که مگر خودت و همه مردم و جوامع علمی , از اصطلاح طلوع خورشید یا غروب خورشید استفاده نمی کنند !!!! مگر آمدن و طلوع و غروب و رفتن را به خورشید نسبت نمی دهند !!!! آیا این به آن معناست که اینان معتقدند که خورشید دور زمین می چرخد !!!!
❕این زمین است که دور خورشید می چرخد و با گردش خود زمینه طلوع و غروب خورشید را ایجاد می کند .
👌 در آیه مذکور هم ابراهیم علیه السلام استدلال می کند که خداوند است که خورشید را از مشرق بیرون می آورد , اما چگونه این بیرون آمدن محقق می شود !!!?
❕ روشن است که به وسیله حرکت زمین به دور خورشید , چنان که قرآن در آیات دیگری تصریح کرده است که زمین است که به دور خورشید می چرخد , در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8219
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4245
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
بررسی شخصیت یزید بن معاویه در روایات اهلسنت !!!!
🤔#پرسش :
❓شیعه ها میگویند یزید آدم لاابالی گری بوده مشروب مینوشیده و اهل محرمات بوده واز هیچ کار بدی فرو گذار نمیکرده !!!!
⚜از طرفی میدانیم که نوامیس امام حسین ودیگر دختران اقوام او به #اسارت یزید در آمدند.
✅حال سوال ما از اهل تشیع این است
⁉️یزید که میگویید ادم شیطانی بوده آیا به نوامیس امام حسین وآن دختران تعرض وتجاوز کرده یا خیر؟
⬅️اگر بگویید بله تجاوز کرده که ابروی نوامیس امام ها را برده اید.
⬅️اگر بگویید نکرده خب بفرمایید چرا نکرده مگر نمیگویید ادم شیطانی بوده و هر جنایتی میکرده چرا به نوامیس امام حسین دست درازی نکرده؟ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌این که یزید اهل فسق و فجور و مشروب خواری و لا ابالی گری بوده است , سخن شیعه نیست , بلکه سخنان علمای بزرگ اهلسنت است , به عنوان نمونه :
❗️ذهبی در مورد یزید می نویسد :
" یزید شخصی ناصبی , تند خو , جلف و سبک , شراب خوار , و صاحب اعمال منکر بود , دولتش را با قتل حسین ع آغاز کرد و با واقعه حره به پایان رساند "
" كان ناصبيا ، فظا ، غليظا ، جلفا . يتناول المسكر ، ويفعل المنكر .
افتتح دولته بمقتل الشهيد الحسين ، واختتمها بواقعة الحرة "
📚سیر اعلام النبلاء ج ٤ ص ٣٧
👌در ذیل در مورد جنایت یزید در واقعه حره و فرزندان نامشروعی که از این واقعه به دنیا آمدند , توضیح داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14096
❕بزرگان اهلسنت نقل می کنند که یزید از کودکی اهل شرب خمر بود : " کان یزید بن معاویه فی حداثته صاحب شراب "
📚تاریخ مدینه دمشق ج ٦٥ ص ٤٠٣ _ البدایه و النهایه ج ٨ ص ٢٢٨
👌عبدالله بن حنظله در مورد یزید می گفت که او اهل زنای با مادران اولاد و خواهران و دختران است , شرب خمر کرده و ترک صلاه می کند : " فقال : يا قوم ! والله ما خرجنا حتى خفنا أن نرجم من السماء ، رجل ينكح أمهات الأولاد ، والبنات ، والأخوات ، ويشرب الخمر ، ويدع الصلاة . "
📚سیر اعلام النبلاء ج ٣ ص ٣٢٤ _ تاریخ الخلفاء ج ١ ص ٢٠٩
👌باز در نقل دیگر در مورد یزید می آورند :
"یزید شخصی شراب خوار , فاجر , عقاب باز , بوزینه باز , سگ باز , اسب باز , ولگرد در دشت و بیابانهاست " " " یزید الخمور و یزید الفجور .... "
📚انساب الاشراف ج ٢ ص ١٩١
👌یا باز نقل می کنند :
" یزید شراب خوار , بوزینه باز , پلنگ باز و فاسقی بود که لواط می داد " " .... المابون فی فرجه .... "
📚البیان و التبیان , جاحظ , ج ١ ص ٢٧٦ _ عیون الاخبار , ابن قتیبه , ج ١ ص ٢٢٨ _ انساب الاشراف ج ٢ ص ١٩١
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕در کتاب واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات تالیف علی اصغر رضوانی ص ١٠٠ چنین آمده است :
"با مراجعه به تاریخ و بررسی شخصیّت ذاتی یزید که دارای خباثت باطنی بوده از کشتن شخصی مثل امام حسین علیه السلام هم ابایی نداشته و چنین کاری برایش آسان بوده است.
👌مسعودی نقل میکند: «یزید اهل طرب و دارای کنیزان و سگها و بوزینهها و یوز پلنگها و ندیمان بر شراب بود. و هر کار زشتی که خود انجام میداد نزدیکانش نیز میکردند. در ایّام خلافت او غناء در مکّه و مدینه رواج یافته و آلات لهو و لعب استعمال میشد و مردم علناً شراب خواری میکردند … ».
📚مروج الذهب ج ٣ ص ٧٧
❕گروهی از اهل مدینه از جمله عبداللَّه بن حنظله و مردانی از اشراف اهل مدینه بر یزید بن معاویه وارد شدند، یزید از آنان پذیرایی کرد … هنگامی که به مدینه بازگشتند، در میان جمعیت شروع به دشنام و سرزنش یزید نمودند، و اعلام داشتند که ما از نزد کسی میآییم که دین نداشته، شرب خمر مینمود و طنبور زده، خوانندگان نزد او غنا میخواندند و با سگها بازی میکرد … ».
📚تاریخ طبری ج ٤ ص ٣٦٨ _ کامل ابن اثیر ج ٣ ص ٣٠٧ _ البدایه و النهایه ج ٨ ص ٢٣٨
👌عمربن سبیئه میگوید: «یزید در زمان حیات پدرش حج به جای آورد و هنگامی که به مدینه رسید بر مجلس شراب نشست و شروع به انشاء شعر نمود … ».
📚کامل ابن اثیر ج ٣ ص ٣١٧ _ مختصر تاریخ دمشق ج ٢٨ ص ٢٤
👌سیوطی میگوید: «سبب پس گرفتن بیعت اهل مدینه از یزید این بود که او در انجام دادن معاصی اسراف مینمود».
📚تاریخ الخلفاء ص ٢٠٩
❕بنابراین این شخصیت پر از فسق و فجور یزید است و این که یزید در برهه ای از زمان آن هم به خاطر اغراضی دست به تعرض به کسی و مثلا اسراء کربلا نزده باشد , دلیل نمی شود که بگوییم شخصیت او از فسق و فجور مبرا بوده است , چنانکه ما نیز خود می بینیم افراد فاسقی که در برخی از زمان دست به برخی از کارها به خاطر اغراضی نمی زنند , اما این دلیل بر طهارت شخصیت آنان نیست .
👌گذشته از آنکه یزید قاتل امام حسین علیه السلام بوده است , چنان که در ذیل بر اساس مدارک اهلسنت این قضیه را اثبات کرده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12400
❕یزید پس از قتل امام حسین ع تحت فشار افکار عمومی واقع شده بود و نمی توانست جنایات و فسق و فجوری که وهابی از آنها نام برد را در حق اسراء کربلا اجرایی کند , همین فشار افکار عمومی و متاثر شدن مردم از قضیه شهادت امام حسین ع یکی از عوامل قیام مردم مدینه بر علیه یزید بود , چنان که در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14103
👌البته با این وجود نیز یزید از انجام برخی از جنایات در حق اسراء کربلا ابا نورزید و اسراء کربلا را با سختی و رنج و دست و پا بسته به شام برد , در ذیل بر اساس مدارک اهلسنت توضیح داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14110
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir