eitaa logo
رکیذ
53.2هزار دنبال‌کننده
449 عکس
133 ویدیو
0 فایل
- رکیذ‌؛ یعنی به خود از اندوه آهسته آهسته سخن گفتن .🩶 - اینجا در کنارِ هم شعر می‌خوانیم .🌱 - تبلیغات" @Tablighatw - مکروبه" @makrobeh1 - النحیط" @Al_Nahit اینجا میگم ومیشنوم . . ! https://eitaa.com/joinchat/3373465777C9c6fce23f6
مشاهده در ایتا
دانلود
بارها روی از پریشانی به دیوار آورم ور غمِ دل با کسی گویم بِه از دیوار نیست 🌱
عین مرگ است اگر بی تو بخواهد برود او که از جان خودت دوست تَرَش میداری
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید مگر مساحت رنج مرا حساب کنید
خط محیط دلم را شکسته رسم کنید خطوط منحنی خنده را خراب کنید
طنین نام مرا موریانه خواهد خورد مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید
دگر به منطق منسوخ مرگ می‌خندم مگر به شیوه‌ای دگر مرا مجاب کنید
چو صخره‌های یخ از انجماد دلگیرم مرا به هرم نفس‌های عشق آب کنید
در این درنگ طویلی که پای من لنگ است ز دست می‌روم ای دوستان! شتاب کنید
مگر سماجت پولادی سکوت مرا درون کوره‌ی فریاد خود مذاب کنید
بلاغت غم من انتشار خواهد یافت اگر که متن سکوت مرا کتاب کنید
4_5938183193168451128
8.66M
به قول فروغ فرخزاد؛ دردی که انسان را به سکوت وا می‌دارد بسیار سنگین‌ تر از دردی است که انسان را به فرياد وا می‌دارد. و انسان‌ها فقط به فریاد هم می‌رسند، نه به سکوت هم . .
دارم آن آتش به دل کز رویِ چندین پیرهن دود برخیزد، گَرَم بر سینه افشانی سپند
هزار حرفِ جگرسوز بر دهانم بود شکست بغضم و کارم به گفتگو نرسید
AUD-20220221-WA0180.mp3
2.72M
نتوانستم که بگویم دلم اینجا مانده ست!
دوری گاهی درد آور نیست اما درد آور آن است که شخصی از تو فاصله بگیرد که روزی برایش آشکارا گفتی که دوری؛ تنها چیزی است که تو را می‌شکند . . 🌱
شاید زمان باعث فراموش کردنِ خیلی چیزا بشه! اما اثرش مثل میخ روی دیوار موندگاره .‌. ! بقولِ جنابِ سعدی : ور نیز جراحت به دوا باز هم آید از جای جراحت نتوان بُرد نشان را...
بسوختی تر و خشکِ مرا به پاسخ سرد که دیدِه هرگز سوزنده‌ای بدین سردی؟ 🌱
مانند جامِ می که به گردش فتد به بزم صدجا دلم ز دستِ تو نامهربان پُر است 🌱
الكلمات لن تستطيع أبدًا أن تعبر عما يحدث في القلب من الجروح والأهواء کلمات هیچ‌ گاه نمی‌ توانند آنچه در قلب از زخم‌ ها و شوق‌ ها می‌ گذرد را بیان کنند. 🌱
- که می‌خندم به صد شادی ولی آلوده‌ی دردم '! 🌱
زِ اختیارِ جهان عقده‌ای است در دلِ من که جز به گریه‌ی بی‌ اختیار نگشاید 🌱
بِنَفْسِي أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شَائِقٍ يَتَمَنَّى . .
حکایت از چه کنم سینه‌سینه درد اینجاست هزار شعله‌ی سوزان و آه سرد اینجاست 🌱
[ غم‌های کوچک پرحرفند و غم‌های بزرگ لال‌ .‌. ]
4_5949780438091306007
4.86M
اندوهگین نیستم؛ خود اندوه عالمم سرزمینی در سینه‌ام گریه می‌کند
فقط می‌ گیرد! امّا هیچ بارانی نمی‌ آید‌ دلم چون آسمانِ عصرهای جُمعه غمگین‌ است . .
از درونِ سوزناک و چشمِ تر نیمه‌ای در آتشم نیمی در آب 🌱