به قول #فروغ‌فرخزاد: دردی که انسان را به سکوت وا می‌دارد بسیار سنگین‌ تر از دردی است که انسان را به فرياد وا می‌ دارد. و انسان‌ ها فقط به فریاد هم میرسند ، نه به سکوت هم'!

مهدی‌جان💚 گر چه این شهر شلوغ است ولی باور کن آنچنان جای تو خالیست صدا میپیچد #شیوا‌فضل

برایِ غروبِ عصرِ جمعه

یه صلوات برای امام زمان(عج) میفرستی!؟((((:💚

رنگ سال گذشته را دارد همه‌ی لحظه‌های امسالم سیصد و شصت و پنج حسرت را همچنان می‌کشم به دنبالم

قهوه‌ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمی‌گنجم دیده‌ام در جهان نما چشمی که به تکرار می‌کشد فالم

یک نفر از غبار می‌آید مژده‌ی تازه‌ی تو تکراری است یک نفر از غبار آمد و زد زخم‌های همیشه بر بالم

باز در جمع تازه‌ی اضداد حال و روزی نگفتنی دارم هم نمی‌دانم از چه می‌خندم، هم نمی‌دانم از چه می‌نالم

راستی در هوای شرجی هم دیدن دوستان تماشایی‌ست به غریبی قسم نمی‌دانم چه بگویم جز این‌که خوشحالم

دوستانی عمیق آمده‌اند چهره‌هایی که غرق‌شان شده‌ام میوه‌های رسیده‌ای که هنوز من به باغ کمال‌شان کالم

آه ... چندی‌ست شعرهایم را جز برای خودم نمی‌ خوانم شاید از بس صدایشان زده‌ام دوست دارند دوستان لالم

باشد که منفجر شود این بغضِ بی‌حساب... #حسین‌جنتی

- خودم اینجا، دلِ من پیش تو سرگردان است'! #فاضل‌‌نظری🌱

#عربیات🌱 "يشقى المرء برقة قلبه" [ هرکی به اندازه‌ی لطافت قلبش رنج میکشه ]

رنجش از دیگران ، بسته به اندازه‌ی دلبستگیست، نه به اندازه‌ی خطا '!

گفتم زِ سوزِ دل فکنم طرحِ مصرعی مضمون به‌ داغ غوطه‌ زد و استعاره سوخت #بیدل‌دهلوی

آرام بگیر امشب، ما هر دو پر از دردیم در آتش و یخبندان، داغیم ولی سردیم #افشین‌یداللهی

گاهی فقط خودت میدانی ‏چقدر ویرانه‌ ای، چقدر غیر قابل احیا، چقدر سوت و کور...

غم‌آگاهی کلمه‌ای است مناسب برای آن لحظه که می‌پذیری غمی در تو جولان می‌دهد. برای آن لحظه که می‌فهمی لازم نیست ادای آدم‌های خوشحال را دربیاوری که آن هم اغلب قلابی از آب در می‌آید. غم‌آگاهی یعنی می‌دانی که غمگینی و غم برایت محترم است. کنارت می‌نشیند در سکوت و کتاب که می‌خوانی سرک می‌کشد به صفحه‌ای و مکث می‌کند روی جمله‌ای. بعد می‌گذارد آرام، پرده ضخیم حضورش را کنار بزنی و تماشا کنی که آن طرف پنجره صبح شده است... 🍂 #انتوان

#عربیات🌱 إخفاء الاشتياق اختناق... کتمانِ دلتنگی بند آمدن نفس است! #جبران‌خليل‌جبران