📸 #عکسنوشت
🔰 جایگاه هندسه معرفتی در فلسفه ی علم اصول
◾️ بحث از #هندسهی_معرفتی اولاً در نيمهی نخست مباحث فلسفهی اصول بايد بيايد و نه در نيمهی دوم كه به مسائل فرامسئلهای می پردازد، ثانياً بايد در نقطهای از مباحث فرادانشی قرار بگيرد كه بتواند نيازهای خود را از مباحث پیشین تأمين كند. هندسهی معرفتی از اين دست مسائل است. ما تا زمانی كه ندانيم موضوع #علم_اصول چيست، سخن گفتن از هندسهی معرفتی آن بجا نيست. تا ندانيم مسائل علم اصول كدام است و ملاك مسئلهی اصوليه چيست، تا ندانيم غايت علم اصول كدام است و روش علم اصول چيست، نوبت به بحث از هندسهی معرفتی نمی رسد.
◾️ با اين توصيف، مبحث هندسهی معرفتی در نيمهی نخست مسائل فلسفهی اصول و در آن قسمت هم در بخشهای نهايی قرار می گيرد. اما پاسخ اين پرسش كه چرا آن را بر ساختار صوری مقدم نداشتيم، به اين دليل است كه ساختار صوری چينش محسوس دانش است. شما می خواهيد علم را صورتبندی كنيد و روابط معرفتی اينها را چندان در نظر نداريد و اين كار آسان تر است. اما بحث هندسهی معرفتی يك بحث معرفتشناسانه است و بايد روابط پيچيدهی #معرفتشناختی میان مسائل علم اصول را تحليل كنيم و دشوارتر است و لذا متأخرتر از مبحث ساختار صوری است.
💢 بریده ای از درس #خارج_اصول آیت الله علی اکبر رشاد
🆔 @Rashad_ir
📸 #عکسنوشت
🔰 جایگاه هندسه ی معرفتی در ساختار مباحث دانش
◾️ باید بدانیم هندسهی معرفتی دانش كه يكی از مسائل فلسفههای مضاف به هر دانش است در ساختار مباحث آن دانش چه جايگاهی دارد؟ دانستیم که مسائل #فلسفههای_مضاف از يك سو به دو دسته تقسيم می شوند، مباحث فرآدانشی كه معطوف به بيان و تحليل احكام كلی آن دانش هستند، و مباحث فرامسئلهای كه به تحليل احكام مسئلههای دانش می پردازند.
◾️ مسئلهی #هندسهی_معرفتی از گونه ی نخست است، يعنی حكمی است دربارهی كليت دانش و بر آن است که بگويد كل #دانش_اصول از چه هندسه و بافتاری برخوردار است؛ و در پی آن نیست که بیان کند هر مسئله يا بخش از دانش اصول چه ساختاری دارد بلكه در نگاه مجموعی به اصول، به مثابه ی يك #دستگاه_معرفتی اين پرسش مطرح شده است.
◾️ بدین ترتيب اين مسئله در نيمه ی نخست مباحث فلسفهی اصول جای می گيرد كه البته ضمن مسائل فرادانشی و نيمهی نخست مباحث فلسفهی اصول نیز جايگاه پسین تری دارد، چون فهم اين مسئله متكی به فهم فصول پیشین است. كما اينكه ما از اين مسئله به عنوان فصل نهم بحث می كنيم؛ يعنی افزون بر اينكه درباره ی مبادی پژوهی به تفصيل سخن راندیم و گذشته از اينكه دربارهی #فلسفهی_اصول بحثهايی را داشتيم، هشت فصل ديگر را نیز به بحث گذاشتیم تا به اين بازجست رسيديم، پس متأخر از دیگر فصول است.
💢 بریده ای از درس #خارج_اصول آیت الله علی اکبر رشاد
🆔 @Rashad_ir
📸 #عکسنوشت
🔰 انسجام در علوم حقیقی و علوم اعتباری
◾️ «دانش #اصول_فقه از انسجامی در حد علوم عقلی محض مانند فلسفه كه میان قضايا و قياسات تشكيلدهندهی آن رابطهی ضروری از نوع علّی ـ معلولی برقرار است، برخوردار نيست، اما به جهت تناسق عناصر ركنی آن، اين علم معرفتی فی الجمله دستگاهوار و دارای #هندسهی_معرفتی با یکپارچگی نسبی است.» توضيح اينكه اصول فقه را با علوم حقيقی محض مانند فلسفه نبايد سنجید. مجموعهی قضايا و قياساتی كه فلسفه را تشكيل داده اند، با هم ترابطی در حد رابطهی ضروری داشته و بر هم تأثير ـ تأثری از نوع علّی ـ معلولی دارند، اما قياسات و قضايای تشكيلدهندهی اصول چنين نيستند.
◾️ البته اين سخن بدین معنا نيست كه اصول فقه به عنوان يك دانش فاقد انسجام است، بلكه انسجامی در حد #علوم_حقيقی در آن نيست، اما چون عناصر ركنی تشكيلدهنده و تكونبخش آن با هم تناسق و سنخيت و کنش و واکنش دارند ناگزیر انسجامی را پديد می آورند؛ كه اين مجموعه را يك #معرفت_دستگاهوار، می گرداند. لهذا دانش اصول دانشی فاقد انسجام از نوع علوم حقيقی محض است، اما دارای انسجام نسبی است و اين انسجام نسبی برخاسته از ترابط و تناسقی است كه ميان عوامل و عناصر تكونبخش آن برقرار است.
💢 بریده ای از درس #خارج_اصول آیت الله علی اکبر رشاد
🆔 @Rashad_ir