eitaa logo
ساخت فرهنگ انقلابی
99 دنبال‌کننده
57 عکس
12 ویدیو
7 فایل
پیرامون گفتمان انقلاب اسلامی (ایده انقلاب اسلامی) ارتباط با ادمین: محمدرضا مالکی بروجنی (پژوهشگر علوم اجتماعی و سیاستگذاری فرهنگی) @wrezaw
مشاهده در ایتا
دانلود
ساخت فرهنگ انقلابی
درهم‌تنیدگی علم و استعمار در جهان معاصر محمد محمدی نیا
ما نیامده ایم که بود و نبودن‌مان هیچ تأثیری بر جامعه، بر تاریخ بر زندگی و بر آینده نداشته باشد. ما آمده‌اییم که با دشمنان آزادی دشمنی کنیم و برنجانیمشان و همدوش مردان با ایمان تفنگ برداریم و سنگر بسازیم و هم‌پای آدم‌های عاشق به خاطر اصالت و صداقت عشق بجنگیم. ما آمده ایم که با حضورمان جهان را دگرگون کنیم نیامده ییم تا پس از مرگ مان بگویند :از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلوم تر. ما بايد وجودمان و نفس کشیدنمان و راه رفتنمان و نگاه کردن مان و لبخند زدن مان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود. @RevolutionaryIdea
RCDIR_Volume 4_Issue 7_Pages 54-75 (1).pdf
1.03M
RCDIR_Volume 4_Issue 7_Pages 54-75 (1).pdf
ساخت فرهنگ انقلابی
RCDIR_Volume 4_Issue 7_Pages 54-75 (1).pdf
نقد و بررسی نظریه سرکوبگری تمدن فروید...
نسبت امت های مختلف در بیان فارابی أمّا إن نقلت الملّة من أمّة كانت لها تلك الملّة إلى أمّة لم تكن لها ملّة، أو أخذت ملّة كانت لأمّة فأصلحت فزيد فيها أو< أ >نقص منها أو غيّرت تغييرا آخر فجعلت لأمّة أخرى فأدّبوا بها و علّموها و دبّروا بها، أمكن أن تحدث الملّة فيهم قبل أن تحصل الفلسفة و قبل أن يحصل الجدل و السوفسطائيّة، و الفلسفة< التي >لم تحدث فيهم عن قرائحهم و لكن نقلت إليهم عن قوم آخرين كانت هذه فيهم قبل ذلك، أمكن أن تحدث فيهم بعد الملّة المنقولة إليهم. @RevolutionaryIdea
یهود در مکان سرگردان است و شیعه در زمان .... اگر بتوان این گزاره را توجیه الهیاتی کرد، تحلیل های عمیقی از نسبت ما و رژیم صهیونیستی می توان ارائه کرد... @RevolutionaryIdea
سرنوشت به سراغمان می‌آید...! علیرضا شفاه ماجرای ۷ اکتبر برای ما یک حادثه بود. در خبرها گفته شد که هیچکس در ایران خبر نداشت که این عملیات به وقوع خواهد پیوست. تنظیمات سیاسی، ملی و حتی نظامی ما به گونه‌ای نبود که ما هم‌گامِ با حادثه باشیم. این حادثه زمان را برای همه در دنیا و مخصوصاً برای ما بیش از بقیه گسست و پاره کرد. ما با یک گسستی در زمان مواجه شدیم. ما خودمان برنامه‌هایی داشتیم برای مواجهه خودمان، اما این برنامه‌ها روی یک پیوستار منظم حرکت می‌کرد. اندیشه‌ای در تنظیم و حکمرانی وجود دارد که گمان می‌کند حکمرانی به معنای رعایت کردن نظم‌ها، مراقبت از آرامش صحنه و مراقبت از این است که هر چیزی مثل یک چرخدنده سرجای خودش به آرامی کار کند. در این معنا حکمرانی یعنی رگولاتوری، حکمرانی یعنی سیاست‌گذاری‌های معقول و دقیقی که مثل ساعت کار می‌کنند و هرچقدر ما با این نظم‌ها بیشتر همراه باشیم حکمران موفق‌تری هستیم. حادثه‌ای مانند ۷ اکتبر به ما و به همه یک مطلب بسیار مهم می‌گوید و آن این است که حکمرانی پیش از هر چیزی استقبال از بی‌نظمی است نه استقبال از نظم. آمادگی برای حادثه‌ها است نه مراقبت از روال پیوسته‌ی امور. ما سال‌هاست که نمی‌توانیم مبدأ نظم کشور خود باشیم. مبدأ نظم بودن غیر از منظم بودن است. ما یک لحظه و حیاتی داریم که نظم‌ها را کشف می‌کنیم. ما وقتی تحریم شدیم هم از این نپرسیدیم که نظم تازه را چگونه باید به وجود بیاوریم. هنوز در مراکز کارشناسانه‌ی ما از این سؤال می‌شود که ما چطور می‌توانیم دوباره در نظم اقتصادی جهان نقشی داشته باشیم؟ ملت‌ها دو دسته‌اند. آن‌ها که آماده‌ی حادثه‌ای -که حتی می‌دانند برایشان اتفاق می‌افتد- نیستند و این‌ها مجبورند نظم‌های موجود را کشف کنند و درجایی بنشینند. و کشورهایی که می‌دانند برای انسان، حادثه اتفاق می‌افتد و با یادآوری هرروزه‌ی آن حادثه نحوی از زندگی را آغاز می‌کنند. نظمی که ما در آن زندگی می‌کرده‌ایم تا همین لحظه، نظمی متناسب با ملت ایران نیست. تمام علوم مخصوصاً علوم دقیقه، وابسته است به آمادگی دانشمندان برای دیدار با امری که قابل محاسبه نیست. دانشمندان وقتی با بزرگترین مجهولات روبرو می‌شوند دستگاه‌های محاسباتی را پایه‌گذاری می‌کنند. می‌خواهم بگویم این مطلب بنیان‌های فلسفی دارد. ملتی که شجاعت مواجهه با سرنوشت خود را دارد، موفق می‌شود نظم‌های قدرتمندی را شکل دهد و زندگیِ مرفهی داشته باشد. هر اندازه ما گرفتار امرِ موجود و بالفعل باشیم، قدرت اقتصادیِ ما تضعیف خواهد شد. مهمترین چیزی که امام خمینی (ره) پایه‌گذاری کرد این بود که تمام اسلام یعنی قدرتِ سیاسی. این مسئله به لحاظ فلسفی بسیار عمیق و قابل بحث است. درکِ عمومی ما از دینداری خلاف این نگاه است. ما درباره‌ی اینکه چطور ممکن است استقبال از قدرت، خودِ پرستش خدا باشد، خط دراماتیک درستی نداریم. @RevolutionaryIdea
در بابِ ایده و شعار ما هنوز فرق ایده و شعار را نمی دانیم فکر می کنیم وقتی مدام بگوییم چنین باید و چنین نباید امور طبق باید و نبایدهای ما سامان می یابد. اگر چنین فکر می کنیم خب روشن است که بیراه می رویم وقتی اندیشمندی از ایده اش برای اموری سخن می گوید آیا در حال شعار دادن است؟! بعید است. شعار خواست و طلبی است ناظر بر یک ایدئولوژی یا سلیقه یا میل که نیکو پنداشته می شود و هوس آن در سر است و شاید در اکنون نیز هیچ امکانی برای آن فراهم نباشد اما ایده امکانی است که در زندگی حاضر اما در اجمال است و هنوز به زبان نیامده است. اگر قرار است ایده ای در کار باشد نمی شود کارهای گذشته را انجام داد اما تنها ایده تغییر کند؛ ایده شعار نیست. به این جمله هگل دقت کنید: ایده همانا فعالیت وضع کردن خویش در مقابل خویش است تا برای خود باشد و در این دگر با خود یگانه شود. (دانشنامه فلسفی هگل) اما چرا شعار جای ایده را برای ما می گیرد؟ چون ایده ناظر به امکان اکنون است فعالیتی پیچیده از وضع خویش در مقابل خویش است و دگرگون کردن اکنون و شعار کاری سهل و آسان حتی اگر با صلابت و اقتدار بیان شود تنها بیان خواست ها و امیال. @RevolutionaryIdea