eitaa logo
مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
183 ویدیو
10 فایل
﷽ ✅ کانال مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام ✔️ نظر، انتقاد و پیشنهاد 🆔 @rushdadmin ✔️ سایت مرکز ↙️ ✅ http://rushd.ir ✔️ کانال بله و تلگرام ↙️ ✅ @Rushdisu ✔️ اینستاگرام ↙️ ✅ instagram.com/Rushd.ir —---------------------
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu 👇
📄چرا نمی خریم؟! ✴️می خواهم از یک نقطه دیگر شروع کنم تا به این سوال از نگاه (ره) و مقام معظم رهبری پاسخ دهم! 🔹چند سال پیش مشغول بررسی بیانات مقام معظم رهبری، در حوزه تهاجم فرهنگی بودم، نکته مهم این بود که نقطه محوری و هسته اصلی واقعاً چیست؟! شاید در ذهن خیلی از ماها بدحجابی و ابتذال جنسی و امثال اینها از مصادیق بارز تهاجم فرهنگی است، امّا جالب بود که در بیانات مقام معظم رهبری دائماً تذکر داده شده بود که جریان انقلابی اشتباه نگیرد! بدحجابی مسأله اصلی ما در تهاجم فرهنگی نیست! جلوتر می رفتیم می دیدیم که همین موضع گیری را ایشان در مصادیق تهاجم فرهنگی هم دارند. 🔹برای خود من مسأله شده بود که اگر ابتذال و بدحجابی و موسیقی مبتذل معضل و مسئله اساسی تهاجم فرهنگی نیست! پس چه چیزی آن مسأله اصلی است؟ چرا مقام معظم رهبری می فرمایند مسأله تهاجم فرهنگی خوب فهم نشده است؟! چه چیزی باید فهم شود تا این مسئله که به ظاهر سهل و روشن است اما انگار ممتنع و دست نیافتنی شده فهم شود. 🔹تا اینکه بالاخره در بیانات حضرت آقا رسیدیم به این تحلیل که مسئله اصلی تهاجم فرهنگی از نگاه ایشان مسأله «» و «غربزدگی» است. اینکه ما هرچه غربی است را چون غربی است، می پسندیم! غرب را کامل و توسعه یافته می دانیم و پیشرفت را معادل می دانیم!! چرا بی حجابی رواج پیدا می کند؟! نه به خاطر عناد و بی حیایی زنان ما!! بلکه به این خاطر که زن غربی الگو است و مدل پوشش او نشانه متمدّن بودن! و البتّه حجاب نشانه امّل بودن!! این نگاه در همه زندگی ما جاری شده است: «خود باختگی» و «غربزدگی!» @Rushdisu 🔹حتی رگه هایی از این نگاه در میان مذهبی ها هم وجود دارد!! نمونه بارز آن در خرید «برند» های خارجی است!! از گوشی همراه گرفته تا خودکار توی جیبمان!! و این چیزی است که در بیانات امام(ره) هم به عنوان حمایت از کالای ایرانی مورد توجه قرار گرفته است. امام خمینی(ره) می فرمایند: 🔹«غربزدگيها است. اينهايى كه توجهشان به غرب است، توجهشان به اجانب است، قبلهشان غرب است، رو به غرب توجه دارند، اينها در ظلمات فرو رفتهاند؛ اوليايشان هم طاغوت است. ملتهاى شرقى كه به واسطه تبليغات داخل و خارج، به واسطه تعليمات عمّال داخلى و خارجى، رو به غرب آوردهاند و قبله آمالشان غرب است و خودشان را باختهاند و نمىشناسند خودشان را، مَآثِر و مَفاخِر خودشان را گم كردهاند و خودشان را باختهاند و گم كردهاند و به جاى آنها يك مغز غربى نشسته است، اينها اوليايشان طاغوت است؛ و از نور به ظلمات وارد شدهاند. و همه بدبختيهاى شرقيها هم، از آن جمله ماها، همه گرفتاريهاى ما و بدبختيهاى ما هم، همين است كه ، يك كس ديگر به جاى ما نشسته است و لهذا مىبينيد كه هر چيزى كه در ايران هست تا يك اسم غربى نداشته باشد رواج ندارد. داروخانه هم بايد اسم غربى داشته باشد. كارخانههاى ما هم كه پارچه مىبافند بايد آن حاشيهاش خط غربى باشد؛ اسم غربى هم رويش بگذارند. خيابانهايمان هم بايد يك اسم غربى داشته باشد. همه چيزمان بايد داشته باشد. كتاب هم كه مىنويسند همين كتابنويسها، همين روشنفكرها، بعضيشان كتاب هم كه مىنويسند، يا يك اسم غربى روى آن مىگذارند؛ يا مطالب را وقتى ذكر مىكنند، استشهاد مىكنند به قول يك نفر غربى. عيب هم اين است كه هم آنها غربزده هستند، و هم ماها! اگر كتابها آن اسمها را نداشته باشد، اگر فاستونى آن اسم را نداشته باشد(يك اسمى از آنها رويش مىگذاشتند. هر پارچهاى را كه مىبافتند، اصفهان پارچه مىبافت، لكن اسمِ آنها را رويش مىگذاشتند! ما همه چيزمان را باختيم. حالا دزدها را بيرون كرديم، اما خودمان را پيدا نكرديم)، اگر دواخانه آن اسم را نداشته باشد، كمتر به آن توجه مىشود. وقتى به كتاب زياد توجه مىشود كه از اول كه انسان وارد مىشود هى اصطلاح غربى ببيند؛ هى الفاظ غربى ببيند. الفاظ خودشان را فراموش كنند؛ لغت خودشان را فراموش كنند؛ مفاخر خودشان را بكلى فراموش كردهاند؛ دفن كردهاند؛ و به جاى آن ديگران را نشاندهاند. اينها همه ظلمتهايى است كه طاغوت ما را از نور به اين ظلمتها وارد كرده است.» (صحیفه امام ج 9، ص 460) ✍️ پژوهشگر مرکز رشد 🗂 (ره) 🌿 ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu
🔔🔔🔔| #مرکز_رشد را در فضای مجازی دنبال کنید! ✔️سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu ✔️تلگرام ↙️ ✅ t.me/Rushdisu ✔️آی‌گپ ↙️ ✅ iGap.net/Rushdisu ✔️اینستاگرام ↙️ ✅ instagram.com/Rushdisu ➖➖➖➖➖ 🌐 @Rushdisu
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu 👇
📄یک انقلاب، یک انتخاب؛ کدام تصویر؟ ✴️تصویر ملی یک کشور، بر آمده از مجموعه‌ای از خصوصیات بومی، فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی و تمدنی، از یک سو و کنش‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و رفتار و شخصیت نخبگان سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، علمی و ورزشی آن از سوی دیگر است. 🔹نکته قابل توجه چگونگی ترکیب و نفوذ این شاخصه‌ها در ساخت یک کشور است. ضریب نفوذ هر یک از این شاخصه‌ها در تصویر ملی، بسته به نمونه‌های مختلف، متفاوت است. گاهی کشوری مانند یونان با سابقه تمدنی و تاریخی منحصر به فرد تصویری بی رمق و نا توان در جامعه بین الملل می‌یابد و گاه کشوری مانند امارات بدون هیچ تاریخ و تمدن و فرهنگ برجسته‌ و منحصر به فردی، تنها بر اساس کنش اقتصادی خود، تصویری با نشاط و امن از خود به جهان ارائه می‌کند. 🔹در این میان نقش در تقویت یک بعد و تضعیف بعدی دیگر در ساخت یک تصویر ملی بسیار برجسته است. بحث در اهمیت تصویر ملی مراد نگارنده از این یادداشت نیست، اما کشورهای مختلف برای ساخت تصویر دلخواه از خود و دیگر کشورها سالانه میلیون‌ها دلار هزینه می‌کنند. همین تلاش رسانه‌ای به راحتی جای جلاد و شهید را تغییر می‌دهد و فلسطینیان را تروریست و اسرائیل را به عنوان کشوری صلح دوست و مظلوم به جهان مخابره می‌کند. همین نکته به خوبی می‌رساند که تصویر ملی یک کشور لزوما آن چیزی نیست که خود می‌خواهد بلکه تصویری است که از پس تلاش‌های رسانه‌ای موافق و مخالف در ذهن مخاطب جای می‌گیرد. 🔹ایران عصر پهلوی به دنبال ایجاد تصویر کشوری مدرن، آزاد، با مردمی در رفاه و آسایش و امن برای سرمایه گذاری خارجی بود. دستگاه رسانه ای پهلوی از فرهنگ، تاریخ و تمدن باستانی ایران در راستای تکمیل تصویر مذکور بهره می برد و تمدن اسلامی و مظاهر آن را به عنوان مانعی جدی در ترسیم آن تصویر به شدت در تنگنا و انزوا قرار داده بود. لذا ترسیم تصویری کهنه، ناکارآمد و خشن از اسلام از همان زمان در ایران کلید خورد. در میان سیاسیون ایرانی، بهترین کاراکتر را برای تجلی این تصویر داشت و برای به ثمر رسیدن آن تلاش‌های وسیع و گسترده‌ای صورت داد‌ه بود. 🔹البته چنین تصویری هرگز از ایران در اذهان مخاطبان ساخته نشد چرا که مقومات آن از جمله دموکراسی و وجود رفاه عمومی هرگز مهیا نشد و مبارزه با مظاهر و شعائر دینی به جای کمک به ساخت این تصویر مانع همراهی مردم در تحقق آرمان پهلوی گردید. 🔸با پیروزی ، تصویر ملی ایران دگرگونی ماهوی یافت. تصویر جدید ذیل این شعار در حال ترسیم بود «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی». در لابلای این شعار آنچه همه مردم را به خود می‌خواند واژه دیگری بود. واژه ای که با توجه به ایدئولوژی مارکسیستی برخی گروه‌های چپ و شعارهای آنها در آن زمان، چندان در شعارهای اصلی مردم بازتابی نداشت اما تمامی افراد موثر در پیروزی انقلاب و در راس آنها امام در نطق‌ها و بیانات خود قبل و بعد از پیروزی نهضت بدان اهتمام می‌ورزیدند. بدین ترتیب، تصویر ملی ایران بعد از بهمن ۵۷ تصویری از حکومت اسلامی آن هم با مصداق تاریخی حکومت امیر مومنان بود. مردم از جمهوری اسلامی، به درستی، تحقق در همه شؤون را مطالبه می کردند. @Rushdisu 🔹بهترین کاراکتری که می‌توانست چنین تصویری از ایران پس از انقلاب را نمایندگی کند، شخص (ره) بود. یک مرجع دینی محبوب، ساده زیست و البته شجاع و مقتدر. تمامی شاخصه‌های یک حاکم اسلامی تراز. پایه اصلی تصویر ملی ایران پس از انقلاب، تمدن اسلامی بود، از این رو، مظاهر عصر پهلوی به عنوان نماد طاغوتِ منفور، کنار گذاشته شد. در این میان بسیاری از شاخصه‌های تمدنی و تاریخی ایران نیز به خطا مورد بی مهری قرار گرفت و از تاثیر آن در تصویر ملی ایران پس از انقلاب به شدت کاسته شد. همین خطا به تدریج منجر به ایجاد دوگان مذهب- ملیت گردید که آسیب آن سال‌ها بعد رخ نمایاند. البته جنگ تحمیلی هشت ساله تا حدی از آسیب این دوگان کاست. ایستادگی ایران دست خالی مقابل دشمن تا دندان مسلح و جا نزدن حکومت دینی در دفاع از خاک وطن این بار تصویری ملی تر از جمهوری اسلامی را به مردم مخابره کرد. 🔹پس از ارتحال امام خمینی (ره)، عصر جدیدی در ایران آغازیدن گرفت. پرچم تصویرِ ملی جمهوری اسلامی در دستان رهبری به اهتزاز درآمد و گفتمان اصیل انقلاب در پناه شخصیت انقلابی ،آرمانی و فرهنگی او جان تازه‌ای یافت. اما واژه‌های و پیشرفت و رفاه کم کم وارد ادبیات سیاسیون تراز اول نظام گردید و تلخی و سختی ایام و آثار جنگ تحمیلی، آرام آرام مردم را از ادبیات جهاد، مقاومت، ایثار و ایستادگی دور کرد. این تغییر ذائقه،نخستین لرزه را بر پایه‌های استوارتصویر ملی اصیل جمهوری اسلامی وارد کرد. اما ایستادگی رهبری برشعارهای اصیل انقلاب اجازه تغییر مسیررا از دولت سازندگی گرفت. 👇👇
👆👆 👇👇 🔹با پیروزی سید محمد در دوم خرداد ۷۶، پس از دو دهه به ناگاه شعار آزادی سال ۵۷، این بار با معنایی تازه بازخوانی شد. کاراکتر جذاب و مردمی خاتمی که در تضاد کامل با دولتمردان وقت قرار داشت، با تصویر سازی گسترده برای او و علیه رقیب همراه شد و او را به چهره‌ای محبوب در ایران تبدیل کرد. خاتمی با محور قرار دادن شعار در داخل و گفتگوی تمدن‌ها در عرصه جهانی تصویر ملی جدیدی از جمهوری اسلامی را ترسیم کرد. در این راه او با تاکید بر ملیت ایرانی عملا از خطای ساختاری دوگان مذهب-ملیت بهترین بهره را برد و توانست بخش مهمی از نسل جوان و نسل میانسالی را که طی دو دهه صدای خود را در بحبوبحه انقلاب و جنگ و سازندگی نشنیده می یافت، با خود همراه کند. 🔹بدین ترتیب دو تصویر متفاوت از جمهوری اسلامی درون جمهوری اسلامی مطرح گردید؛ تصویرِ اول، با کلیدواژه‌های استقلال، عدالت، اصول، مقاومت، جهاد و جمهوری اسلامی، که مدعی آن، نظام بود و تصویرِ دوم، و به روز، با کلیدواژه‌های آزادی، اصلاحات، تساهل و تسامح، گفتگو، پیشرفت و جمهوری اسلامی که مدعی آن جناح چپ موسوم به جبهه دوم خرداد بود. مدعیان هر دو تصویر خود را به امام منتسب دانسته، هر دو خود را درون جمهوری اسلامی تعریف کرده و هر دو قرائت دیگری را همخوان با امام و انقلاب نمی دانست. تصویرِ اول در قامت راست گرایانی چون ناطق نوری، رفسنجانی و مهدوی کنی متجلی می شد و تصویرِ دوم، قرائتی جدید از جمهوری اسلامی با شعار اصلاحات بود که سید محمد خاتمی به خوبی آن را نمایندگی می کرد. @Rushdisu 🔹فساد، گسترش فاصله طبقاتی، ناکامی خاتمی در تحقق وعده‌ها ، بروز مشکلات اقتصادی مختلف و تشنج سیاسی در پایان دوره هشت ساله، این اندیشه را در ضمن خود داشت که دولت اصلاحات با شعار آزادی بیان مردم را و دغدغه اصلی عدالت و مبارزه با فساد را وانهاده است. این امر زمینه ساز پیروزی گفتمانی گردید که شعارهای اصیل انقلاب را زنده می کرد. گفتمانی با نمایندگی کاراکتری به نام محمود احمدی‌نژاد. با لقب مردی از جنس مردم، زبان توده‌های متوسط و پایین اجتماع را به خوبی بلد بود و با زنده کردن شعارهای اصیل انقلاب اسلامی پس از پیروزی در انتخابات توانست حمایت گسترده نهادها و گروه‌های انقلابی و راست را به دست آورده و با سمبه‌ای پر زور دست اندیشه‌های مخالف خود را از مناصب حکومتی یکی پس از دیگری کوتاه کند. 🔹شخصیت ناشناخته و همخوانی گفتمان، شعار و حتی پوشش او با آرمانهای اصیل انقلاب، او را به شخصی تبدیل کرد که کاراکترش تصویرِ اول را به خوبی نمایندگی کند. شاید پس از پرچمداران نهضت، امام خمینی و رهبر انقلاب، سیاستمداری وجود نداشت که کاراکترش بتواند به این شکل تصویرِ اول را در اذهان توده های مختلف مردم نمایندگی کند. 🔹بیرون راندن هاشمی از قدرت، مواضع تند علیه رژیم صهیونیستی و استقبال تاریخی مردم لبنان در کنار فقدان سیاستمداران انقلابی تراز رهبر انقلاب، همه و همه در جا انداختن تصویر این سیاستمدار تازه کار و ناشناخته در قاب جمهوری اسلامی موثر بودند اما هیچ کدام اثر تصریح رهبر انقلاب بر اینکه او توانست شعارهای اصیل انقلاب را زنده کند، را نداشتند. این امر تدریجا چهره داخلی و بین المللی او را به عنوان بخشی از تصویر ملی جمهوری اسلامی جا زد. علاوه بر این ادبیات و رفتارهای احمدی نژاد که خود را سربازی تابع برای آرمانهای وامانده و جامانده انقلاب و نظام نشان می داد، محبت او را چون فرزندی مطیع و رهروئی خستگی ناپذیر برای رهبری و انقلاب در دل انقلابیون جا انداخت. @Rushdisu 🔹همین امر موجب غفلتی بزرگ از نکته ای مهم گردید. پس از آنکه سید محمد خاتمی تصویرِ دوم جمهوری اسلامی را رونمایی کرد، رهبری به عنوان مدعی اصلی تصویر اول همواره در صدد بود تا خط و مسیر صحیح را برای مردم بازگو کرده و خطرات متوجه انقلاب در ورای تصویر دوم را گوشزد کند. پیروزی احمدی نژاد در انتخابات 84، زمینه مناسبی را برای تببین تصویر صحیح پیش روی رهبر انقلاب قرار داد. خطای بزرگ احمدی نژاد و هواداران او نیز دقیقا در همین نقطه رقم خورد. آنها گمان کردند که تأیید مسیر احمدی نژاد توسط رهبری مرادف اوست، در حالی که جایگاه و سیره رهبری صرفا رهنمون کردن به مسیر صحیح بود نه چیزی بیشتر. آثار این تلقی اشتباه در همان چهارساله نخست ریاست جمهوری احمدی نژاد نمایان گردید. 👇👇 👇👇
👆👆 👇👇 🔹درهرصورت درآن سال‌ها دربسیاری ازکشورهای جهان ایران با نام احمدی نژاد شناخته می‌شد.درداخل هم هواداران تصویرِ اول او را نماد این تصویر می دانستند اما هواداران تصویر دوم نظر دیگری داشتند.در راس این افراد قرار داشت. کسی که خود به واسطه انتساب به تصویرِ اول طی هشت سال 76 تا 84 بزرگترین صدمه را از خاتمی و یاران او دیده بود در سال 84 به واسطه تقابل با کاراکتری مثل احمدی نژاد چوب فاصله گرفتن از تصویرِ اول را خورد. 🔹این اتفاقات درنهایت میدان انتخابات سال ۸۸ را به دوئلی برای این دو تصویر تبدیل کرد وبرای نخستین بار این دو تصویر در رقابتی مستقیم به مبارزه پرداختند؛ تقابل مستقیم دو گفتمان آزادی و عدالت. هر دو مدعی خط امام و هر دو مدعی انحراف دیگری. این رقابت اما سرانجام خوشی نداشت. هرچند در ابتدا قرار بود سید محمد خاتمی به عنوان بهترین نماینده تصویرِ دوم به رقابت با احمدی نژاد بپردازد اما در نهایت میرحسین موسوی را وارد میدان گرداند. گرچه گفتمان عدالت یعنی مدعیان تصویرِ اول بانمایندگی احمدی‌نژاد موفق شدند گفتمان آزادی بانمایندگی میرحسین موسوی راشکست دهند،اما هم بازنده جنبه باخت را نداشت و هم برنده ظرفیت برد! گذشته و آینده این دو به خوبی نشان داد و می‌دهد که این دو، بودند که آن را نمایندگی می کردند. @Rushdisu 🔹احمدی‌نژاد که به خوبی از جا انداختن خود در قاب تصویر جمهوری اسلامی اطمینان یافته بود، در دام همیشه پهن برای اهالی قدرت گیر افتاد. او پس از پیروزی در انتخابات ۸۸ به یک تمام عیار تبدیل گردید و برای جلب آراء بیشتر و ادامه حیات سیاسی و جریانی خود در انتخابات 92 در کاندیدایی جایگزین،رو به گفتمانی جدید و چنگ زدن به تصویر دوم جمهوری اسلامی آورد. احمدی‌نژاد و اطرافیانش با طرح مکتب ایران تلویحا به نقد دوگان مذهب-ملیت پرداختند تا از این طریق آراء رقیب رابه سبد خود وارد کنند. تغییر رویه احمدی نژاد در دو سال پایانی ریاست جمهوری‌ اش شدت یافت، غافل از آنکه لازمه پیش گرفتن این مسیر جدید، خروج کامل از مسیر قبلی است. نکته ای که هنوز هم از آن غافل است. 🔹حسن روحانی و تیم مشاوران او با بهره گرفتن از فضای ابهام ناشی از تغییر مسیر احمدی‌ نژاد، درحالی مدعی تصویرِ سوم شدند که بعدتر همان تصویرِ دوم را بازآفرینی کردند. روحانی در مسیر انتخابات ۹۲ تا ۹۶ روز به روز به تصویر دوم نزدیک و نزدیک تر گردیدتا آنکه سرانجام در روزهای منتهی به انتخابات با شعارهای رادیکال عملا از تصویر دوم هم عبور کرد. عبوری که با رفتار پس از انتخابات او فعلا تعدیل شده است. عمده تلاش رهبر انقلاب ازابتدای روی کار آمدن روحانی، باز هم تذکر این نکته است که جمهوری اسلامی نباید تغییر کند. عدم اعتماد به امریکا، تفاوت انقلابی گری و انقلابی نمایی، توجه دادن مسؤولان به پرهیز از اشرافی گری، تکریم و تعظیم عزتمندی، تقدیس جانفشانی و جانبازی برای آرمانها بجای تسلیم و تزلزل و بسیاری مانند این، در کلام و سیره ایشان بسیار به چشم می آید. 🔹اکنون بار دیگر، جمهوری اسلامی در دو راهی این دو تصویر قرار گرفته است. تصویری اصیل اما آرمان گرایانه و مخدوش و تصویری غریب اما عمل گرایانه و جذاب. قطع نظر از هوداران ایدئولوژیک این دو تصویر، انتخابات 92، 94 و 96 نقاطی بودند که فرار از تصویرِِ اول مردم را به انتخاب تصویرِ دوم مجاب داد. اما ناامیدی مجدد از تصویرِ دوم،ممکن است تکرار چنین انتخابی را برای مردم نا ممکن کند. شواهد نشان می دهد بازگشت به تصویرِ اول نیز، ساده و سهل حاصل نمی آید. 🔹نقش احمدی نژاد در این میان همچنان بسیار اساسی است. رویه وی بعد از خرداد ۸۸ تا امروز عملا او را به تصویر ملی جمهوری اسلامی تبدیل کرده است. کاراکتری که تصویر اصیل جمهوری اسلامی رانمایندگی کرد و با مخدوش کردن آن آسیبی جبران ناپذیر به آن وارد آورد. هرچند اواکنون نزد انقلابیون و جریان راست به عنوان نسخه‌ی تقلبی تصویرِ اول شناخته می شود،اما مدعیان تصویردوم او را نزد هواداران خود و توده های مردم به عنوان پایان تصویرِ اول معرفی میکنند. @Rushdisu 🔹به نظر می رسد بیش از آنکه احمدی نژاد برای تحقق اهداف خود نیاز به فاصله گذاری با نظام داشته باشد،این جمهوری اسلامی است که باید نسبت خود با او را به طور شفاف مشخص کند. امااین برای ترمیم تصویرِ اول کافی نیست. اگر احمدی نژاد نسخه تقلبی تصویرِ اول است،نظام باید نسخه واقعی آن را برای مردم رونمایی کند. کاری دشوار اما شدنی. جایی برای باقی نمانده است،باید تنور را روشن کرد و دست عقیل ها را برآتش گرفت. تدبیرمکر معاویه راخداوند تضمین کرده است. ✍️ پژوهشگر مرکز رشد 🗂 🌿 ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu 👇
📄 «فَراری در جستجوی فِراری» 🔘بحثی در مورد سینمای عدالت اجتماعی به بهانه اکران فیلم «فِراری» ✴️ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه بامداد ۳۱ فروردین 94 در خیابان شریعتی تهران، رویدادی توجه همه افکار عمومی را به خود جلب می کند: تصادف یک پورشه زرد رنگ مدل 2015 که منجر به مرگ دو جوان دختر و پسر شد. رویدادی که زمانی که بحث در مورد مالک ماشین و ارتباط سرنشینان آن با برخی چهره های سرشناس در فضای رسانه ای مطرح می شود، ابعادی فراتر از یک تصادف ساده پیدا می کند. 🔹، که پیش از این با فیلم هایی چون «مرهم»، «نیاز» و «مصائب شیرین» نشان داده بود که فیلمساز اجتماعی و معترض به شرایط نیروهای نابرابرساز جامعه است، این رویداد را دست مایه فیلم «» قرار داده است. برداشت سینمایی از رخداد فروردین 94 و این بار به جای یک پورشه آخرین مدل، یک «فِراری» نایاب در جهان. با این تفاوت که این بار به خلاف علاقه او به فیلم های جاده ای، یک فیلم شهری- خیابانی ساخته است. اگرچه خودش ارتباط این فیلم با آن حادثه را انکار کرده است و اصل این ایده را مربوط به قبل از آن حادثه می داند، اما ناخودآگاه شدت شباهت، ذهن را به یاد این حادثه می اندازد. 🔹فیلم روایت یک «فَراری» در جستجوی «فِراری» است. گلنار؛ دختر شمالی فومنی دهه هشتادی است که به آرزوی دیدن یک فِراری 9 و نیم میلیاردی که تنها 4 دستگاه از آن در جهان وجود دارد و یکی از آنها زیرپای سجاد است، از خانه گریخته و به تهران آمده است. او که عاشق طلا و گوشی های موبایل است، به شدت عشق ماشین هم است. در فضای مجازی آن را دیده و قرار است با آن عکس بیاندازد تا یک شرط بندی را هم ببرد. @Rushdisu 🔹فیلم روایت جستجوی این دختر است. او در همان ابتدا در تهران، با «نادر» یک راننده مسافرکِش آشنا می شود و همراه با او به دنبال سجاد می گردد. نادر بچه جبهه ای است که با پیکان قدیمی اش در تهران مسافر کشی می کند و جانباز همرزمش روی تخت در خانه است. شیرینی شخصیت او با لهجه قمی و شوخی هایش اجازه نمی دهد فیلم بیش از مقداری کنونی خسته کننده شود. نادر به راحتی می توانست در این فیلم تبدیل به یک شخصیت شود اما به دلیل ضعف فیلمنامه این اتفاق نیفتاد. تنها چیزی که از او در نهایت در ذهن می ماند تیپ «یک آدم قدیمی خوب» است. یک وصله ناجور در جامعه پر سرو صدای امروز. به حریم انسان ها ارزش قائل است. او حتی زن بدکاره را قضاوت نمی کند و به دوست جانبازش امید کاذب نمی دهد. نادر فراتر از این تناقض ها، نمی رود و به شخصیت نمی رسد. اگر شخصیت نادر بیش از این کار می شد، فیلم تحولی بزرگ به خود می دید. 🔹«فِراری»، در حقیقت آرزوهای تحقق نیافته جامعه است. تصویری از یک . خواست های مبتذل اجتماعی که نابرابری ها را عمق می بخشد. در پایان هیچ کدام از شخصیت های فیلم به «فِراری» خود نمی رسند. فیلم نقدی به شرایط اجتماعی هم دارد. برای دختر شمالی، تنها پیکان نادر نقطه امن است. به محض اینکه از این ماشین فاصله می گیرد، گرفتار گرگ هایی می شود که در انتظار اویند. مردمی که زود رنگ عوض می کنند و برای رسیدن به منافع خود، از هیچ چیز دریغ نمی کنند. جامعه بیمار و ترسناک که دختر بی آن که بفهمد در آن بلعیده می شود. 🔹فیلم اشاره ای هم به نسل جدید دارد. نسل دهه هشتادی که علاقه و نفرتش قابل درک نیست. به وسعت یک اقیانوس آرزو دارد اما گاه به چیزهای کوچک همچون سلفی با یک ماشین لوکس به عنوان آرزو دلبسته است. شاید خودش هم نمی داند چه می خواهد و چه نمی خواهد. هیچ گاه به عمق روابط هم نمی رود و از خود سوال نمی کند چطور یک پسر جوان مثل سجاد، صاحب ماشین چند میلیاردی شده است! فقط دلبسته آرزوهای کوچک است. @Rushdisu 🔹«فِراری» می خواهد سرمایه داری نوکیسه جدید را نقد و را زیرسوال ببرد. می خواهد فراتر از ظاهر روابط، به عمق روابط افراد مختلفی که در جامعه طرح می شود نظر کند و آنها را به نقد بکشاند. اما در این مسیر هم محافظه کار است و هم زبانش الکن است. تلاش دارد سرمایه داری را نقد کند اما در آخر سرمایه داران جدید هم برای او دست می زنند. نه گلنار دختر شمالی از طبقه فقیر جامعه احساسات مخاطب را جلب می کند و نه سرمایه دارانش زالو صفت و آدم بد قصه می شوند. داوود نژاد دغدغه دارد. او به آنچه در جامعه جریان یافته اعتراض دارد اما این اعتراض را در دل داستان این فیلم با شخصیت ها گره نزده و تنها از آنچه بیرون فیلم در مورد رویداد رخ داده ، استفاده می کند. «فِراری» را انتخاب کرده است تا بگوید از این ماشین در ایران طبعا یکی است و لذا آن یکی در اختیار فرد پولدار معمولی نیست؛ در اختیار فردی که به و روابط آن متصل است و به اصطلاح برای پسر جوانی است که آقازاده است. 👇👇 👇👇
👆👆 👇👇 🔹فیلمنامه نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد. قرار دادن شخصیت رزمنده بیمار در تضاد با آقازاده فیلم، خوب است. اما فراموش کردن و محافظه کاری آنجا به اوج می رسد که در سکانس پایانی وقتی نادر به خانه دختر در شمال مراجعه می کند مادر دختر می گوید ما اصلا چنین دختری نداشتیم: تقلیل مسئله به تربیت خانوادگی و محافظت از کسانی که در واقع مقصر اصلی اند. در اینجا اصلاح مناسبات اجتماعی، تنها در حل مسائل خانوادگی خلاصه می شود. اعتماد و رابطه دختر جوان با نادر غیرباور و رابطه میان این دو فاقد وجه دراماتیک و نوسان است. یک رابطه خطی فاقد جذابیت با داستانی بی هیچ فراز و نشیب و چالش و تغییری در شخصیت ها. 🔹فیلم سکانس های زائدی هم دارد که می توانند کوتاه یا حتی حذف شوند. از برخی اشکالات ظاهری همچون جستجوی فراری چند میلیاردی در خیابان های پایین شهر هم که نمی توان گذشت. بخش مصاحبه ها که اختصاص به حادثه انتهای فیلم دارد و در طول فیلم روی اعصاب مخاطب است نیز به کل اضافه به نظر می رسد و یک نقطه ضعف در تدوین فیلم است زیرا هیچ کارکردی در درام ندارند. @Rushdisu 🔹«فِراری» می خواهد فیلم باشد. تقابل نسل جدید گستاخ و نسل قدیم ساده و بی آلایش، تقابل فقر دختر روستایی با افسانه ثروت صاحب «فراری»، تقابل بالای شهر و پایین شهر، شهر و روستا و تقابل آقازاده های خوب و بد. اگر فیلمساز ما را بیشتر با شخصیت گلنار آشنا می کرد و از دلایل بُریدن وی از خانواده‌اش و پناه بردن او به پول و ثروت آگاه می‌شدیم و نیز ما را با شخصیت نادر نزدیک تر می کرد، تقابل ها معنی دارتر می شد. 🔹فیلم هایی چون «فِراری» با ظاهر مخالفت با نظام سرمایه داری آمدند اما به ریشه و علل نرسیدند. نگاه انسانی داشتن به طبقات اجتماعی از الزامات اولیه پرداخت به عدالت در سینما است. آنجا که انسان خود بازیگر است و فعال و نه فریبنده و پشت صحنه. در اینجا باید بیان کنم طرح «سينماي عدالت اجتماعي» در مقابل «سينماي سياه نماي اجتماعي» که متأسفانه این روزها از سوی برخی جریان های مذهبی در سینما طرح شده است، آدرس غلط دادن به موضوع سینمای عدالت اجتماعی است. 🔹عمده مطالبه عدالت در سینمای ایران مدیون ضدسرمایه داری است که با نگاه اسلامی به عدالت متفاوت است. آدم های گرفتار طبقات اجتماعی که در چنبره ساختارهای قدرت و ثروت در حال له شدن هستند. این تفکر بیش از آنکه انقلابی باشد، محافظه کار است و بیش از آنکه امید و روحیه تغییر را تزریق کند، و تخدیر را می قبولاند: انسان گرفتار اقتصاد و اجتماع که همچون توپی به این سو و آن سو می رود. این نوع عدالت خواهی نافی قهرمان پروری است و عملا نمی تواند شخصیت قهرمان داشته باشد چرا که قهرمان پروری با این فلسفه ناسازگار است. 🔹در واقع مَثل سینمای عدالت خواه جریان روشنفکری، مثل تعبیر کاووسی در مورد «» است که گفت «فیلم فارسی» نه فیلم است و نه فارسی. . در این سینما هم نه عدالتی هست و نه خواستنی. عدالت با تعریف طبقاتی اش ضد انسان است و در فضای جبر اجتماع و محیط از خواستن هم خبری نیست. مجیدی در «بچه های آسمان» از فقر می گوید اما از اراده آدمی برای غلبه بر آن می گوید و این یعنی نسبت درست با مسئله فقر؛ چیزی که در سینمای ایران کمتر هست. عدالت و عدالت خواهی از سوی سینمای روشنفکری صرفاً یک موقعیت برای بوده است و خود اولا و بالذات مسئله نبوده است. @Rushdisu 🔹«فِراری»، فیلمی که در بهمن 95 و در جشنواره 35 فیلم فجر، 4 جایزه مهم گرفت و همگان انتظار فروش بالا برای این فیلم را داشتند، قربانی ترکیب اکران نوروزی 97 امسال شد و در شرایطی که اکثریت سالن های سینمایی در اختیار فیلم های مبتذل کمدی و دو فیلم مهم «به وقت شام» و «لاتاری» است، با ۵۰ سالن در ۱۶ روز تنها ۱۴۵ میلیون فروخته است. ✍️ پژوهشگر مرکز رشد 🗂 ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu 👇