eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
به کدومشون باید گفت مرد؟؟؟؟ کمی تامل!!!!!! #تلنگر
  در یکی از عملیات ها  هم‌رزمش مجروحش را به دوش گرفت تا عقب ببرد ولی آنگاه که می‌خواست حرکت کند گلوله‌ای آتش‌زا پیش پایش منفجر شد و او را بر زمین زد. سولدوز سوخت... سوخت. حالا فقط از سرش قابل شناسائی بود. مسئول تعاون بنیاد شهید در حیاط سپاه در حالی که درب تابوت را بست، دید که مادر سولدوز می‌آید.  مسئول تعاون همیشه او را خاله صدا می‌کرد. با دنیایی درد، گفت خاله لزومی ندارد که... چشمان مادر سولدوز پر از اشک شده بود. "خاله لاله‌زار" گفت: "فرزندم به خدا قسم گریه نخواهم کرد. او که از  علی اکبر و قاسم برتر نیست." درب تابوت را باز کرد و فرزندش را بوسید. فقط از سرش قابل شناسائی بود. بعد خود را کنارکشید گفت گریه_نخواهم_کرد و به این قولش هم عمل کرد... که بود این شیرزن؟  مسئول تعاون با خود گفت از مادری این چنین، فرزندی هم چون سولدوز متولد می‌شود درود بر تو خاله... تصویر  و  درحال بوسیدن جگرگوشه اش... روستای "اسلام‌آباد" از توابع پارس‌آباد
شهـــید رحیم رجبی بازگشت پیکر پاکش بعد از ۳۴ سال مادرش 23 سال چشم انتظار بود و سال 84 درگذشت. او یقین داشت که پسرش برمی‌گردد تا آنجایی که برایش سر سفره بشقاب می‌گذاشت. 😔
نیکی به پدر و مادر داستانی است که تو آن را می نویسی ،  و سالها بعد فرزندانت آن را برایت حکایت می کنند ! پس خوب بنویس ...
ای خاک سرد چقدر از دل سنگت جوان در آوردیم
شهیدی است که داعش پیکرش رابه غارت برده و وقتی از شال سبزش پی به سید بودن او برد سر و دست ها و پاهایش را از پیکر جدا کرد. دست مارا بگیر ای شهید. #شهید سید میلاد مصطفوی🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@salambarebrahimm 💠حماسه نادر شکستن غرور استکبار در قضیه اسکورت بزرگترین کشتی نفتکش جهان (بریشتن) توسط شهید و همرزمانش ✅انتشار به مناسبت رجزخوانی های دولتمردان آمریکا علیه سپاه
🔻به این فکر می کردم که مثلا سی چهل سال دیگر! هنگامی که برای مناجاتِ با خدا نیست و برای از نو شروع کردن هم ، خواهد بود آنچه است ، چیست؟! خوانده ها و شنیده ها و دیده هایم را جمع بندی می کنم و اش می شود: آنچه که در انجام می دهم! هر آنچه که با آنها هستم هر آنچه که با آنها می گذرد هرآنچه که را مشغول خود کرده هر آنچه که از می چشم هر آنچه که ریخته ام برای بندگی هر آنچه که و در جوانی گفتم ! 🔸اینها می شوند سرمایه های دوران از کار افتادگی حال! تمام آنچه که با و پوستت عجین شده اند... هر چه در جوانی و هنگام داشتن قدرت بدنی و فکری انجام دادیم ... می شود خستگیِ دورانِ پیریِ ما! دعا کنید که بدانیم ... ... ( هیچ گاه دعای شوی جوان برایم دوست داشتنی نبوده ، آنچه که دوست داشتنی است در جوانی ست هنگامی که دنیا هنوز در وجودت ریشه ندوانده)
🔸 محمود دوست نداشت حتی لحظه‌ای کوتاه را به بگذراند. یادم می آید یک روز که منزل دایی بودیم دنبال چیزی می‌گشت. گفتم: "دنبال چی می‌گردی؟" گفت: "می‌خوام یک یا مجله پیدا کنم تا مطالعه کنم". گفتم: "ای بابا! توی مهمونی هم دست از کتاب خوندن بر ‌نمی‌داری؟ بیا بریم با بچه ها دور هم باشیم و دو کلمه حرف بزنیم". گفت:" اگه بحث و می‌کنین میام، ولی اصلاً حوصله حرف‌های رو ندارم". محمود جهانشیر
🌹شهید سید محمد باقر صدر🌹 شخصیت بسیار بزرگی است. فقط ۴۵ سال عمر کرد اما عمر پر برکت داشت. در سن ۱۳ سالگی کتاب فدک در تاریخ را نوشته، همینطور در سن ۲۴ سالگی کتاب بسیار مهم فلسفه ما را تألیف نمود. كمتر از سن بيست سالگی به درجه اجتهاد رسید. بجز چند ساعت استراحت اکثر شبانه روز مشغول تفکر یا مطالعه یا تحقیق یا تدریس بود. با اینکه میدانست نتیجه موضعگیری خودش نسبت به انقلاب اسلامی وامام خمینی اعدام است، اما یک لحظه تردید نکرد واز ابتدا حامی ومدافع امام وانقلاب بود. ایت الله شهید سید ۴۰ سال پیش چنین روزی (۲۴ جمادی الاول ۱۴۰۰ ق) توسط صدام جنایتکار به شهادت میرسد. جای ایشان در عراق وجهان اسلام بسیار خالی است.
هدایت شده از کانال کمیل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدام: من اشتباه یزید را تکرار نمیکنم تا زینب زنده بماند! ماجرای شهادت شهید آیت الله محمد باقر صدر به همراه خواهرش ...
🌸خجسته میلاد سرور جوانان اهل بهشت، حضرت ثارالله، آقا امام حسین (ع) و روز پاسدار مبارک باد.
وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُون و همانا که سینه ات از آنچه آنها می‌گویند می‌شود ... حجر/۹۷ - حرف های مردم ، اذیتت می کند؟ او می داند ... ؟! -اینکه بدانم ، می دانی ... خلاصم می کنند ، دردها ...
🌹شــهید مهدی زین الدین به روایت همسرش: برخورد اولی که با ایشون داشتم به من گفت: شما می دونید من قبلاً ازدواج کردم و این ازدواج دوم من است؟ گفتم: نه! به من نگفته بودند. گفت: شما باید بدونید من قبلاً با جبهه و جنگ ازدواج کرده ام. شما همسر دوم من هستید. تمام مسائل را برای من گفته بود و گفت که: انتهای راه من شهادت است و اگر جنگ هم تمام شود و من شهید نشوم، هر کجای دنیا که جنگ حق علیه باطل باشد، می روم آنجا تا شهید شوم. وقتی که خبر شهادتش را برای ما آوردند برای من غیر منتظره نبود آمادگیش را داشتم. الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم
بعضیا واسه همیشه میمونن کنارت حتی اگه رفته باشن ... #مادران_انتظار عکاس : فاطمه بهبودی
بزرگ مرد کوچک 🌹شهید بهنام محمدی🌹 بمباران که می شد می دوید و به مجروحین می رسید. او با همان جسم کوچک اما روح بزرگ و دل دریایی‌اش به قلب دشمن می‌زد و با وجود مخالفت فرماندهان، خود را به صف اول نبرد می‌رساند تا از شهر و دیار خود دفاع کند. بهنام چندین بار نیز به اسارت دشمن درآمد؛ اما هر بار با توسل به شیوه‌ای از دست آنان می گریخت. برای فریب عراقی ها می زد زیر گریه و می گفت: “من دنبال مامانم می گردم گمش کردم” او با بهره گیری از توان و جسارت خود توانست اطلاعات ارزشمندی از موقعیت دشمن را به دست آورده و در اختیار فرماندهان جنگ قرار دهد.
خیلی ها کربـلا نرفته کربلایی شدند... #شهید_محمود_رضا_بیضایی ، اربعین سال ۹۲ می‌خواست برود کربلا. مشکلی برایش پیش آمد ، به هر دلیلی در نهایت نه برای من، نه برای محمودرضا جور نشد که برویم.  محمودرضا بیست و هفت روز بعد از اربعین، در روز میلاد پیامبر اعظم (ص) از قاسمیه‌ سوریه به دیدار سالار شهیدان (ع) رفت . مجلس ختمش بود که یکی از پای منبر بلند شد آمد توی گوشم گفت: مداح می‌پرسد محمودرضا کربلا رفته؟ جا خوردم. ماندم چه بگویم. گفتم: نه نرفته بود.! وقتی آن شخص رفت،یاد جمله سید شهیدان اهل قلم افتادم که در پایان‌بندی برنامه «حزب الله» از مجموعه روایت فتح، با آن صدای معطر می‌گوید: بسیجی عاشق کربلاست و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نامها؛ نه، کربلا حرم حق است و هیچ‌کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست راوی:احمد رضا بیضایی برادر شهید   #شهید_محمود_رضا_بیضایی
سیزده سالش بود که رفت جبهه توی#عملیات_بدر از ناحیه گردن قطع نخاع شد هفده سال روی تخت بود، ولی همواره خندان بود... بالای سرش این بیت شعر چشم نوازی می کرد: "چرا پای کوبم، چرا دست بازم  مرا خواجه بی دست و پا می پسندد"  همسرش میگه: نیم ساعت قبل از شهادتش بهم گفت: نگران نباش، جای من رو توی بهشت بهم نشون دادند...  #شهید_حاج_حسین_دخانچی
4_5778374984866988191.mp3
11.43M
@salambarebrahimm 💠 دو عالم در پناه تو محو روی ماه تو 🎤 جواد مقدم
39.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ 📝 استاد #رائفی_پور « شخصیت حضرت عباس علیه السلام » 🔺 ما به چه دردی خوردیم ؟؟
💠 ۲۰ فروردین ماه ۱۳۷۲ سالروز آسمانی شدن سید شهیدان اهل قلم گرامی باد. آرمانخواهی انسان مستلزم صبر بر رنجهاست. پس برادر خوبم برای جانبازی در راه آرمانها یاد بگیر که در این سیاره رنج صبورترین انسانها باش. 🌷شهید سیدمرتضی آوینی🌷
لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْدًا لِلَّهِ مسیح از این ابا نداشت که باشد نسا/۱۷۲ - بنده خدا بودن ، چه لذتی دارد...؟ ؟
برای بیست نفر به اندازه سه نفر غذا می آمد گاهی چراغ راخاموش میکردند که ابوالفضلی هرکس #گرسنه تر است بیاید جلو و غذا بخورد وقتی چراغ  روشن می شد، سفره بود و غذای دست نخورده
فکر نکنید خوابیده ام پست نگهبانیم تمام شده... حالا نوبت شماست... سلاح مرا بردارید
راوی:مادر بزرگوار🌹 شهید علیرضا کریمی 🌹 چهار ساله بود ،مریضی سختی گرفت . پزشکان جوابش کردند . گفتند :این بچه زنده نمی ماند! پدرش اورا نذر آقا اباالفضل (ع)کرد. به نیت آقا به فقرا غذا می داد . تا اینکه به طرز معجزه آسایی این فرزند شفا یافت !  هر چه بزرگترمی شد ارادت قلبی این پسر به قمر بنی هاشم بیشتر می شد. تاریخ تولد شناسنامه را تغییر داد و به جبهه رفت ! در جبهه انقدرشجاعت از خودنشان دادکه مسئول دسته گروهان اباالفضل (ع) از لشگر امام حسین (ع) شد.  خوشحال بودکه به عاشقان اربابش خدمت می کند علیرضا شانزده سال بیشتر نداشت. آخرین باری که به جبهه می رفت گفت : راه کربلا که باز شد برمی گردم ! شانزده سال بعد پیکرش بازگشت. درست همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می رفت !!! آمده بود به خواب مسئول تفحص، گفته بود : زمانش رسیده که من برگردم !!! و محل حضور پیکرش را گفته بود !! روزی که تشییع شد روز تاسوعا بود، روز اباالفضل(ع)  در پایان آخرین نامه اش برای من و شما نوشته بود : به امید دیدار در کربلا برادر شما علیرضا. حالا هرکس مشکلی برای سفر کربلا داره به سراغ علیرضا میره ..