63.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر خوانی در سی وهشتمین شب شعر عاشورای شیراز ... سال 1402
موضوع :امام حسن مجتبی علیه السلام
#امام_حسن
#شب_شعر_عاشورا
.....
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
دو "عبدالله"....
هر چند در میان فرزندان شهید امام مجتبی در کربلا،حضرت عبدالله (عبدالله اصغر) و حضرت قاسم مشهورترند،اما به گواهی تاریخ، علاوه بر حضرت حسن بن الحسن( حسن مثنی) که زخمی از میدان بیرون برده شد،حضرت عبدالله بن الحسن ( عبدالله اکبر ملقب به ابابکر) نیز از شهدای عاشوراست.در کنار نوجوانی برادرانش،ایشان فرزند جوان امام حسن علیه السلام در کربلا هستند.
برخی منابع،مادر ایشان و حضرت قاسم را یکی دانسته اند و ایشان را همسر حضرت سکینه،دختر امام حسین، معرفی کرده اند.
این رجز را از او دانسته اند: "ان تُنکرونی فانا ابن حیدره/ ضَرغام آجامٍ و لیثُ قَسوَرَه"...
"من فرزند حیدرم؛ شیر بیشه ها و دلیر کارزار"...
و در زیارت ناحیه بر او سلام داده شده که:" السلام علی ابی بکر بن الحسن بن علی..لعن الله قاتله عبدالله بن عُقبة الغنوی..."
سلام بر عبدالله بن الحسن( عبدالله اکبر)
چنین که سرو شکسته است در چنین چمنی
چگونه نشکند از بادِ سخت،یاسمنی؟۱
به دور خویش گره می خوری و می پیچی
چنان که در گذرِ باد، موی پرشکنی...
هر آنچه فصل،در آنسوی مرزهای توأند
فقط بهار نشسته ست بر چنین بدنی..
تو را بزرگتر از این، زمان کجا دیده ست؟
چقدر مثل حسینی...چقدر...نه؛ حسنی
جواب زخم کدامین "چرا"ی شمشیری؟
که بازمانده به هر گوشه ی تنت دهنی!
چنین که زوزه ی گرگ است هر تنفس باد
نمی رسد ز تمام تو تکه پیرهنی!
تو را ز نیزه چه باکی؟که هست کودکی ات
همیشه زخمیِ یک کوچه طعنه ی مدنی!۲
چقدر دلهره افتاده باز در دل دشت
خدا کند جلوی عمه دست و پا نزنی!
به یک تکانه ی ناگاه دشت می لرزد
فرو بریزد اگر قامتِ بلند زنی!
۱- حضرت عبدالله اصغر...
۲-طعنه هایی که(بویژه پس از صلح) به امام مجتبی علیه السلام زده می شد...
#عبدالله_اکبر
#امام_حسن
#محرم
----------------------------
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
سلام بر عبدالله بن الحسن(عبدالله اصغر)
نکش اینگونه عمه دستت را،ناگهان دستهات می شکند!
داد کمتر بزن عزیز دلم! تشنه ای...هی صدات می شکند!
ساقه ی ترد قامتت ای گل،ارث برده ست نیشکرها را
"عمه" می گویی و دهانت باز،شاخه شاخه نبات می شکند!
پُری از یک شکفتن دلخواه،پری از یک بهار بارانی!
پیش پای طراوت قدّت،موج موج فرات می شکند!
می پَری مثل خواب کودکی ام،وقتی از پشت "در" صدا آمد!
بین این هق هق گلوگیرم،"عمه جانم فدات" می شکند!
می روی ای بلوغ نارس دشت،چند رکعت سپر شوی؟وقتی
زیر این چکمه های بی ایمان،"واقیموالصّلوة"،می شکند!
تشنگی، ریگزار، درد،شتاب،..چقدر راه مانده تا گودال؟
باز می افتی و نمی بینی که زنی پا به پات می شکند!
در هیاهوی تندباد و تبر،زود قد می کشی و می دانم
شاخه ی ترد دستهای تو را،تبری گیج ومات می شکند!
فصل هایت چقدر کوتاهند،می شمارم چه زود می گذرد!
یک: پدر نیست؛ دو: عمو پدر است...یازده: خاطرات ،می شکند!.....
#عبدالله_اصغر
#امام_حسن
#محرم
----------------------------
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
خاطره گونه ای از زبان دواسب در شب شام غریبان، که یکی بر پیکر امام حسین تاخته و دیگری بر پیکر دو یاس امام حسن....
وقتی به دشت شب زده، رویای شب شکفت
جز ناله های ریزِ زنان هر چه بود خفت
اسبی تمام خستگیش را تکاند و گفت:
"امروز کوه زیر دو پایم کمر شکست!
شاید ستون عرش برین بود روی خاک
سر تا قدم کتاب مبین بود روی خاک
انگار جبرئیل امین بود روی خاک
از بس که زیر پای من امروز ، پر شکست!
پایم رسید بر تن خونین بی سری
برخاست ناله های غریبی ز دختری
فریاد "یا بُنَیَّ" شنیدم ز مادری
وقتی جناغ سینه درون جگر شکست!
نعلم به قامتی که نباید رسید و.. بعد
بند و پی و رگ بدن از هم درید و... بعد
یک بانوی مجلله از تل دوید و... بعد
تنها اشاره ای بکنم مختصر، شکست!
له شد تمام ،مهره و انگشت و پا و دست
بت، ایستاده فاتح ومغرور و نیمه مست
در التهاب هلهله ی قوم بت پرست
گویی "خلیل" بود که زیر تبر شکست!"
هی روضه روضه خاطره ها را شماره کرد
وقتی سکوت کرد و افق را نظاره کرد
اسبی به نعل خونی و سرخش اشاره کرد
آهسته گفت: "زیر سمم یاسِ تر شکست!
در ازدحام سرکش اسبان ناگزیر
طغیان وحشیانه ی شن های سر به زیر
افتاد نازکای لطیفی در آن مسیر
من بیشتر دویدم و او بیشتر شکست!
بانو نفس بریده به هر سوی می دوید
یک گله اسب از پی او شیهه میکشید
دست سوار من که به گیسوی او رسید
دستان او سپر شد و ناگه سپر شکست!
لبریز شرم بود بلوغ نجابتش
مستور نور بود بلندای قامتش
گویی سپیده بود سراپای خلقتش
تنگ غروب هدیه ی ناب سحر شکست!
از میخ نعل چهره ی آیینه زخم شد
پهلوی او کبود شد و سینه زخم شد
انگار زخم کهنه ی دیرینه زخم شد
چون گفت یا علی کمکم کن که در شکست.."
#عاشورا
#شام_غریبان
#کربلا
#امام_حسین
#امام_حسن
#محرم
#سیده_اعظم_حسینی
---------------------------
@SayyedeAzamHoseini1