فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_سخنرانی_ببینید✋
🎥 وقـتــے مـےری حرم امـام رضـا(ع)رو #مےبیـنـے؟
🎤حجت الاسلام حسینی قمی
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_سخنرانی_ببینید✋
🎥 وقـتــے مـےری حرم امـام رضـا(ع)رو #مےبیـنـے؟
🎤حجت الاسلام حسینی قمی
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#وصـیـت_شـهدا
▪️خدایا!مکش این چراغ #افروخته را و مسوز این #سوخته را و مران این بندهی #آموخته را
معشوقا❗️
اگر بپرسـے#حجت ندارم،
اگر بسنجی #بضاعت
و اگر بسوزانی#طاقت...
معبود من❗️اگر مرا به #جرم بگیری تو را به #کرم بگیرم و حاشا که کرم تو از جرم من بیشتر است.
الهی❗️اگر با تو دوسـتی نکردم،دشمنی هم نکردم. گریخته بودم،تا تو مرا خواندی و بر خوان خود #نشاندی.
🔺شهید #حجتالله_رحیمی
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
🎥کلیپ دیده نشده از شهید #رسـول خـلـیـلـے
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#پســرکــ_فـلـافـل_فــروش
▪️فصل4⃣ #پسرک_فلافل_فروش
کار فرهنگی مسجد موسی ابن جعفر(ع) بسیار گسترده شده بود. #سیدعلیمصطفوی(همسفر شهدا) برنامه های ورزشی و اردویی زیادی را ترتیب می داد.
همیشه برای جلسات هیئت یا برنامه های اردویی #فلافل می خرید. می گفت هم سالم است هم ارزان. یک فلافل فروشی به نام #جوادین پشت مسجد داخل خیابان شهید عجب گل بود که از آنجا خرید می کرد.
شاگرد این فلافل فروشی یک پسر با ادب بود. با یک نگاه می شد فهمید این پسر زمینه #معنوی خوبی دارد.
بارها با خود سیدعلی مصطفوی (همسفر شهدا) رفته بودیم سراغ این فلافل فروشی و با این جوان حرف می زدیم. سیدعلی می گفت: این پسر #باطن پاکی دارد، باید او را جذب مسجد کنیم.
برای همین چندبار با او صحبت کرد و گفت که ما در مسجد چندین برنامه داریم. اگر دوست داشتی بیا و توی این برنامه ها شرکت کن.
حتی پیشنهاد کرد که اگر فرصت نداری در برنامه #فوتبال مسجد شرکت کن. آن پسرک هم لبخندی می زد و می گفت: چشم، اگر #فرصت شد می یام.
[۱]
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#پســرکــ_فـلـافـل_فــروش
▪️فصل4⃣ #پسرک_فلافل_فروش
رفاقت ما با این پسر در حد سلام و علیک بود. تا اینکه یک شب مراسم #یادواره_شهدا در مسجد برگزار شد. این اولین یادواره شهدا بعد از پایان دوران دفاع مقدس بود.
در پایان مراسم دیدم همان #پسرک_فلافل_فروش انتهای مسجد نشسته! به سیدعلی اشاره کردم و گفتم: رفیقت اومده مسجد.
سیدعلی تا او را دید بلند شد و با گرمی از او استقبال کرد. بعد او را در جمع بچه های بسیج وارد کرد و گفت: ایشان دوست صمیمی بنده است که حاصل زحماتش را بارها نوش جان کرده اید!
خلاصه کلی گفتیم و خندیدیم. بعد سید علی گفت: چی شد اینطرفا اومدی؟!
او هم با #صداقتی که داشت گفت: داشتم از جلوی مسجد رد می شدم که دیدم مراسم دارید. گفتم بیام ببینم چه خبره که شما رو دیدم.
سیدعلی خندید و گفت: پس #شهدا تو رو #دعوت کردن.
بعد با هم شروع کردیم به جمع آوری وسایل مراسم. یک #کلاه آهنی مربوط به دوران جنگ بود که این دوست جدید ما باتعجب به آن نگاه می کرد. سید علی گفت: اگه دوست داری بگذار روی سرت.
او هم کلاه رو گذاشت روی سرش و گفت: به من می یاد؟
سیدعلی هم لبخندی زد و به شوخی گفت: دیگه تموم شد، شهدا برای همیشه #سرت_کلاه_گذاشتند!
همه خندیدیم. اما واقعیت همانی بود که سید گفت. این پسر را گویی شهدا در همان مراسم #انتخاب کردند.
پسرک فلافل فروش، همان #هادی_ذوالفقاری بود که سیدعلی مصطفوی(همسفر شهدا) او را جذب مسجد کرد و بعدها اسوه و الگوی بچه های مسجدی شد.
[۲]
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari