مداحی آنلاین - علائم نفوذ شیطان - حجت الاسلام عالی.mp3
5.26M
♨️علائم نفوذ شیطان
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎙حجت الاسلام #عالی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سفر_به_آسمان 🕊 و عشـ♥️ـق قافیه اش گرچه #مشکل است 💥اما #خدا اگر بخواهد ردیف خواهد شد✅ خداحافظ
برنامه تشییع پیکر مطهر شهید #شهید_محمدجعفر_حسینی (ابوزینب)
امروز پنجشنبه /۱۲ /دی
💢ساعت ۹ صبح از مسجد ارگ؛ با مداحی حاج منصور ارضی و حاج امیر عباسی
👈ساعت ۱۰:۳۰ از #میدان_شهرری
#تهران
#شهرری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ
مجروحیت شهید #شهید_مصطفی_صدرزاده ...
وقتی در آغوش #شهید_محمدجعفر_حسینی قرار دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۵۲ استاد پرهیزگار .MP3
1.03M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه اعراف✨
#قرائت_صفحه_صدوپنجاه_ودوم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰شهیدی که بر همه قضاوتها خط کشید 🔸شهیدی که #تیپ و چهرهاش برتر از هنرمندان بود😍 و این موضوع سبب شد
🔰همرزم شهید نوری:
❣✨دو روز قبل از شهادت بابک بود. شدت درگیری زیاد بود و چون دشمن سالها در ان منطقه حضور داشت پر از تله های انفجاری بود. بچه ها تله ها را پیدا میکردن و خنثی میکردن ولی گاهی هم انفجار رخ میداد و شهید تقدیم میکردیم.
❣✨شهید صمدی به یکی از این تله ها برخورد کرد و شهید شد. بعد از شهادت شهید صمدی دیدم بابک نامه مینویسد.
بهش گفتم چیکار میکنی؟
گفت: بعد میفهمی.
به شوخی گفتم: چیه بابک عاشق شدی؟! یاخبرش میاد یا نامه اش.
❣✨وقتی بابک شهید شد من پیشش بودم و دیدم داخل جیبش کاغذ هست. بازش کردم، همون نامه بود که روز شهادت شهید صمدی مینوشت.
مضمون نامه:
(متن نامه به صورت دقیق نیست و فقط کلیات است)
من تا به حال نه شهید دیده ام نه لحظه شهادت.
هرکس بعد از شهید صمدی به فیض شهادت نائل شود اسمش را داخل این نامه مینویسم.
❣✨بعد از شهادت شهید صمدی، خودبابک به فیض رفیع شهادت رسید و به اسمان عروج کرد.
#شهید_بابک_نوری_هریس
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سردار سلیمانی: من در آن لحظه آخر که #شهید_همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم فهمیدم که او از شهادتش
🍃🌷🍃🌷🍃
🔹از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه؟
🔸گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴۰ سال مجاهدت بالاتره،... بروم یک گوشه ای از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه بسیجی برای بچه های نوجوان و جوان کار فرهنگی انجام بدم، برای #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب بدیم...!!
#شهید_حسین_همدانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠چادر مردانه 🔰هفت هشت سالش بیشتر نبود، ولی چون پسر بود، داخل راهش نمی دادند. چادر مشکی سرش کرد و رو
🔰برای رسیدن به
#عاشورا باید از #تاسوعا گذشت
🔸تاسوعا یعنی
⇜مادیت دنیـ🌍ـا را کم دیدن
⇜یعنی دست رد به امان نامه زدن
⇜یعنی #غیرت داشتن
⇜یعنی ولایت پذیری♥️
⇜یعنی بر لب آب، #تشنه شهید شدن
#تاسوعا یعنی ابوالفضل عباس(ع)
🔹و آنان که #عاشورایی شهید شدن🌷 و تاسوعایی زیستن. در زندگیتان تاسوعای زیادی سراغتان می آید، زنهار که #غفلت نکنی😔 وگرنه در عاشورای
زندگیات نخواهی دانست چه باید
کرد⁉️⁉️
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
فرمانده قرارگاه فتح
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💐تقدیر همسران شهدا از همسر #جانباز مدافع حرم" #مهدی_خزایی "
🌺همزمان با #میلاد_حضرت_زینب (س) و روز پرستار
🌷همسر شهید محرم #ترک
🌷همسر شهید علیرضا #مشجری
🌷همسر شهید قدیر #سرلک
🌷همسر شهید مهدی #خراسانی
🌷همسر شهید محمدحسین #مرادی
عصر چهارشنبه به دیدار همسر جانباز مدافع حرم مهدی خزایی رفته و از مجاهدتها و #جانفشانیهای او در این مسیر پر افتخار تجلیل کردند🙏
👈مهدی خزایی #جانباز ۵۷ درصد که از ناحیه #سر مجروح شدند و مدتی در کما بودند. سمت راست بدن ایشان دچار از کار افتادگی است و بعد از مدتها با کاردرمانی به تازگی #تکلم ایشان بهتر شده است♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 163 #ولایت 22 #استاد_پناهیان🔻 ✅ همۀ رنج هایی که از اول بحث تا اینجا گفتیم تا به
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 164
#ولایت 23
#استاد_پناهیان🔻
🔷 از ابن عباس پرسیدن زمان پیامبر #منافقها رو چطور میشناختید؟
🔰 گفت: توسط محبت یا بغض به علی ابن ابی طالب علیه السلام....👌
🌼 چرا اهل بیت انقدر تاکید میکنن برای اینکه مردم رو به سمت خودشون بکشونن؟
اینکه آدم مدام توسل کنه و زیارت بره و...؟
🕌❓❓🤔
👈 برای اینکه کار رو برامون آسون کنن💞
دیگه رنجی نمیمونه....
در بلا هم میچشم لذّات او
ماتِ اویم، ماتِ اویم، ماتِ او......
🌺 امام صادق علیه السلام فرمودن «حتی یه نفر از شهدای کربلا دردِ زخم هم احساس نکرد...»
✅ ولایت زندگی انسان رو آسون میکنه.....
شهدای کربلا پرواز میکردن و میرفتن💖🕊
🌺 در روایت معروفی از امام حسن عسکری علیه السلام اومده که:
✨«پس هر فقیهى که "مراقب هوای نفس"
🔸و حافظِ دینِ خود است
🔸و با نفسِ خود مخالفت میکند
🔸و #مطیع امر مولا میباشد،
بر مردم #واجب است که از چنین فقیهى #تقلید کنند؛
فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوه» ✨
📚 وسائل الشیعه/ ج ۲۷ ، ص ۱۳۱
🌹چقدر زیبا هست این روایت👆
اول میفرماید مُخالِفاً لِهَواه
و بعد میفرماید مُطیعَاً لِاَمرِ مولاه!
👌 اول با هوای نفست مخالفت کن و بعد امر مولا رو اطاعت کن.✔️
🔷 این دو تا برای کی اومده؟ برای مراجع تقلید.
👈 برای فقیهی که جامعه رو اداره میکنه.
✅ برای کسانی که برای ما #الگو و قلّه هستن و ما باید تلاش کنیم به اونجا برسیم....
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_49060078.mp3
6.33M
⏯پادكست
🎧با موضوع #شرایط_ظهور 0⃣1⃣
🎤استاد #حسین_پور
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانـه_شهـدا 💕 #همسفــر_تـا_بهشتــ 🕊 یادم هـست سر سفره #عقد ڪه نشسته بودیـم بـهـم گفت: الان فقط
💠وقفِ جوانی
⚜خدایا! ایام #شهادت_مادرم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نزدیک است. از همان اوایل #جوانی ام زندگی ام را #وقف ایشان نمودم♥️
⚜نمیدونم چه کار باید بکنم‼️ که به این هدفم [شهادت] برسم
⚜خدایا! از #رحمتت ناامید نمی شوم و روز به روز برای نزدیک شدن💞 به درگاه کبریایی ات تلاش میکنم. شک ندارم به #تو نزدیک تر می شوم😍
📚 قسمتی از دست نوشته های شهید محسن حججی در کتاب "سربلند"
#شهید_محسن_حججی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نظام_حجامت_شد 👌
🚫 اصلاح طلب ها و لیبراهای داخلی خیلی از این جمله دردشون گرفته
💥 کاری از کانال جدال احسن با سخنرانی روشنگرانه استاد حسن عباسی
▫️زمان: ۸ دی ۹۸
▫️مکان: اسلامشهر، واوان، مسجد جامع خاتمالانبیاء
✍بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat
🔰شهیدی که پرچم آقا را باخون خود رنگ کرد
🔹محمدجواد توی تبلیغات بود
و نقـاشی🎨 می کشید قـرار شد بـارگاه ملکوتی #امام_حسين(ع) رو روی دیوار نقاشی کنه.
🔸نزدیکای غـروب🏜 کارمون تقریبا تمـوم شد #محمدجواد در حال رنگ کردن #پرچم_حرم امام حسين(ع) گفت: حیفه این پرچم باید با #قرمز_خونی رنگ بشه
🔹هنـوز جمله اش تمـوم نشده بود
که صـدای سوت خمپـاره💥 پیچید، بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره به #سر محمدجواد خـورده و خون سـرش دقیقا به #پرچم حرم امام حسین(ع) پاشیده😔
#شهید_محمدجواد_روزی_طلب
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 0⃣5⃣ #قسمت_پنجاه 📖مجبور ش
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
1⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_ویکم
📖ایوب که به در رسید، نگهبان آن را بسته بود و داشت #اشکهایش را پاک میکرد. ایوب میله ها را گرفت. گردنش را کج کرد. و با گریه گفت: شهلا......تورا ب خدا......من را ببر #توروبخدا.....من را اینجا تنها نگذار😢
📖چادرم را گرفتم جلوی دهانم تا صدای گریه ام بلند نشود😭 نمیدانستم چه کار کنم. اگر او را با خود میبردم حتما به خودش صدمه⚡️ میزد. قرص هایش را انقدر کم و زیاد کرده بود که دیگر یک ساعت هم #ارام و قرار نداشت. اگر هم میگذاشتمش آنجا ...
📖با صدای ترمز ماشین🚙 به خودم امدم، وسط خیابان بودم، راننده پیاده شد و داد کشید: های #چته خانم؟ کوری؟ ماشین به این بزرگی را نمیبینی؟😡
توی تاکسی یکبند گریه کردم تا برسم خانه.
📖انقدر به این و آن التماس کردم تا اجازه دهند #مسئول_بنیاد را ببینم. وقتی پرسید "چه میخواهید؟" محکم گفتم: میخواهم همسرم♥️ زیر نظر بهترین پزشک های خودمان در یک #اسایشگاه خوش اب و هوا بستری شود که مخصوص جانبازان باشد
📖دلم برای زن های #شهرستانی میسوخت که به اندازه ی من سمج نبودند. به همان بالا و پایین کردن های قرص ها💊 رضایت میدادند. مسئول بنیاد نامه ی درخواستم را نوشت. ایوب را فرستادند ب اسایشگاهی در #شمال، بچه ها دو سه ماهی بود که ایوب را ندیده بودند.
📖با اقاجون رفتیم دیدنش. #زمستان بود وجاده یخبندان. توی جاده گیر کردیم. نصف شب🌙 که رسیدیم، ایوب از #نگرانی جلوی در منتظرمان ایستاده بود. اسایشگاه خالی بود.
📖هوای شمال توی ان فصل برای #جانبازان شیمیایی مناسب نبود. ایوب بود و یکی دو نفر👥 دیگر، سپرده بودم کاری هم از او بخواهند. انجا هم کارهای #فرهنگی میکرد. هم حالش خوب شده بود و هم دیگر سیگار🚬 نمیکشید
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
2⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_ودوم
📖مدت کوتاهی #شمال زندگی کردیم، ولی همه کار و زندگیمان تهران بود. برای عمل های ایوب تهران میماندیم. ایوب را برای بستری🛌 که میبردند من را راه نمیدادند🚷 میگفتند: برو، همراه مرد بفرست. کسی نبود اگر هم بود برای چند روز بود. هر کسی زندگی خودش را داشت و #زندگی_من هم ایوب♥️ بود.
📖کم کم به بودنم در بخش عادت کردند. #پاهایم باد کرده بود از بس سر پا ایستاده بودم. یک پایم را میگذاشتم روی تخت ایوب تا استراحت کند و روی پای دیگرم می ایستادم. پرستار ها عصبانی میشدند😡 "بدن های شما استریل نیست. نباید اینقدر به تخت بیمار نزدیک شوید"
📖اما #ایوب کار خودش را میکرد، کشیک میداد که کسی نیاید. انوقت به من میگفت روی تختش🛏 دراز بکشم. شب ها #زیرتخت ایوب روزنامه پهن میکردم و دراز میکشیدم، رد شدن سوسک ها را میدیدم. از دو طرف تخت ملافه اویزان بود و کسی من را نمیدید✘
📖وقتی پرزهای تی میخورد توی صورتم، میفهمیدم که #صبح شده و نظافت چی داد اتاق را تمیز میکند. بوی الکل و مواد شوینده و انواع #داروها تا مغر استخوانم بالا میرفت.
📖درد قفسه سینه و پا و دست نمیگذاشت ایوب یک شب بدون قرص💊 بخوابد. گاهی قرص هم افاقه نمیکرد. تلویزیون📺 را روشن میکرد و مینشست روبرویش، سرش را تکیه میداد به پشتی و #چشمهایش را می بست.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh