eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃🌺 هی فراق تو مرا کشت و دمت جانم داد مردم و زنده شدم،محض تو تاب آوردم کرمت دیدم و من نیز طمع کار شدم بین عشاق،خودم را به حساب آوردم سلام رضا جانم😍 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_15739232.apk
13.43M
سلام و ارادت. نرم افزار "رضوان" را دانلود کرده و بعد در قسمت "غذای تبرک حضرتی" ثبت نام کرده و پس از دریافت پیامک از ۵ پُرس ناهار یا شام حرم مطهر رضوی استفاده بفرمائید @ShahidNazarzadeh
1⃣6⃣1⃣ 🌷 ، 🌷سر كار بودم. از سپاه آمدند، سراغ پسر كوچيكه را گرفتند. دلم لرزيد. گفتم: «يك هفته پيش اينجا بود. يك روز ماند، بعد گفت مى خوام برم اصفهان يه سر به خواهرم بزنم.» اين پا آن پا كردند. بالاخره گفتند: «كوچيكه مجروح شده و مى خواهند بروند بيمارستان، عيادتش.» 🌷همراهشان رفتم. وسط راه گفتند: «اگر شهيد شده باشد چى؟» گفتم: «اِنّا للّه و اِنّا اِلَيه راجعون.» گفتند: عكسش را مى خواهند. پياده شدم و راه افتادم طرف خانه. حال خانم خوب نبود. گفت: «چرا اينقدر زود اومدى؟» گفتم: «يكى از همكارا زنگ زد، امشب از شهرستان مى رسند، ميان اينجا.» گله كرد. گفت: «چرا مهمان سرزده مى آورى؟» گفتم: «اينها يه دختر دارن كه من چند وقته مى خوام براى پسر كوچيكه ببيندش، ديدم فرصت مناسبيه.» 🌷رفت دنبال مرتب كردن خانه. در كمد را باز كردم و پى عكس گشتم كه يك دفعه ديدم پشت سرمه. گفتم: «مى خوام يه عكسشو پيدا كنم بذارم روى طاقچه تا بينند.» پيدا نشد. سر آخر مجبور شدم عكس ديپلمش را بكنم. 🌷دمِ در، خانم گفت: «تلفنمون چند روزه قطعه، ولى مال همسايه ها وصله.» وقتى رسيدم پيش بچه هاى سپاه گفتم: «تلفنو وصل كنين. ديگه خودمون خبر داريم.» گفتند: «چشم.» يكى دو تا كوچه نرفته بوديم كه گفتند: «حالا اگر پسر بزرگه شهيد شده باشد؟» گفتم «لابد خدا مى خواسته ببينه تحملشو دارم.» خيالشان جمع شد كه فهميده ام هم بزرگه رفته، هم كوچيكه. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نگاه هاے شمـا چیزی از جنس نجات است❗️😍 #چشمتان کہ بہ گوشہ این شهر مےخورد...💞 یادتان باشد ...💞 سخت #محتاج گوشہ چشمتان هستیم🙏😞❤️ کمے نور مهمانمان ڪنید...💔😞 دو #شـهـید❤️ دو #مـهدے❤️ در یڪـ قـابـ📸 #شـهـیدحـاج‌مـهـدے‌زیـن‌الدّیـنـ🕊 شـهـید مدافع حرم #مهـدےایمانے🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شـهــــ💔ــــادت خـوب استـ...😍 امـّا #تـقـوا بـهـتر اسـتـ❤️🍃 #شـهـیدروح‌الله‌قـربـانـے🌸💞 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💌 💚 شهید سید اسماعیل سیرت نیا 💚 جلسه اولےکه اومدن خونمون ☕️... بهم گفت: تنها نیومدم... مادرم حضرت(زهرا سلام الله علیها)... همرام اومدن😳😳😳! " من از كل اون جلسه فقط همين يه جمله شو يادمه... وقتی رفتن ، من فقط 😭میکردم... مادرم نگرانم بود و مدام می پرسید: "مگه چی بهت گفت که اینجوری 😭 میکنی...؟!"😳 گفتم: "یادم نیســـت چی گفت! فقط یادمه که گفت: با مادرش 💚ـرا(س) اومده خواستگارے... جوابم ... تا اینو گفتم؛ خونوادمـــم زدن زیر 😭ـــه... من اون شب واقعاً حضرت زهرا (سلام الله عليها) رو حس ميكردم... مدام ذکــــر بی بی رو لباش بود... نبود ولی همیشه وسط هیئـت روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) میخوند... ارادت قلبی سیّــد به حضرت باعث شد تا سرانجام مثل مادر ش... با اصابت ترکش به پهلو به برسه...💔😔 : همســــر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_14527680.mp3
4.22M
🎵 کوتاه_و_شنیدنی 📋 گناهانت_را_توجیه_نکن 🎤 استاد دانشمند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بعــد از شمــــا غـرق شــدم در روزمــرگیــهایمــ آری! گــیر کــردم😞 به ســیم خاردارِ نَـــفــس😞 ایـــن جـمـلـه ، دنـیـــ 🌎ـــایـی از نــاگفته هـاسـت الــــــهی هیــچ مســافریــــ از رفیــقاشـــ جــا نـمـونــه😔❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴گزیده‌ی وصیت‌نامه‌ی شهدای گلگون کفن🔴 🌷 شهید محمدجواد مدحتی: ✅ مبادا خوش‌گذرانی‌ها و زندگی مرفه، باعث شود که خدا را فراموش کنید. نسبت به اسلام و مسلمین بی‌تفاوت‌ نباشید. 🌷 شهید حسن ماشی: ✅ هوشیار باشید که آمریکا و اسرائیل، دشمن اصلی بشريتند. 🌷 شهید مصطفی عسگری: ✅ عزت ما در اسلام و عزت اسلام در صبر و استقامت ماست. بکوشیم تا جامه ذلت نپوشیم. 🌷 شهید ابوالقاسم سجادی: ✅ ای مردم! از تفرقه و جدایی بپرهیزید. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین نگیر👆😂😍 #شهید_محمدرضا_دهقان💚 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💎 مهمان مقدس همسر #شهید_فیروز_منزه🌷 همسرش را در خواب به همراه امام زمان(عج) میبیند که... #با_ذکر_صلوات👇👇 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💎 مهمان مقدس همسر #شهید_فیروز_منزه🌷 همسرش را در خواب به همراه امام زمان(عج) میبیند که... #با_ذکر_ص
2⃣6⃣1⃣ 🌷 🌷انگار بخت من را با دوری از گره زده بودند. جنگ که شروع شد، زندگی اش شد جنگ. تنش پر از بود، حتی حاضر نبود برای خارج کردن این آهن های جا خوش کرده در تنش چند روزی به خانه بیاید. اگر هم می آمد، ذکر و فکرش بود. بار آخر حتی طاقت دیدن کوچکش را هم نداشت، او را در آغوش یکی از ها گذاشت و گفت: من طاقت دیدن این کودک را ندارم.... 🌷شهادتش برایم خیلی سخت بود. تمام لباس سیاهم را از تن در نیاوردم. خیلی به خوابم می آمد و هر بار از نبودش شکایت می کردم. تا اینکه آن بار با عزیزی به خانه آمد و در کنار بچه ها نشست. باز از نبودش شکایت کردم.... 🌷با مهربانی گفت: من که هر چه می گویم رفتنِ من دست خودم نبود، باور نمی کنی، این بار با خود آقا آمده ام. اگر سؤالی داری از خود آقا بپرس! یادم آمد که فیروز چقدر امام زمان را دوست داشت، در كارهايش از آقا یاری می خواست و می گفت: آقا در پشتیبان کارهای ماست! 🌷به آقای که مهمان خانه ما شده بود؛ چشم دوختم. زبانم بند آمده بود. فیروز به دنبال مهمان گرامی اش، بلند شدند که خانه را ترک کنند. دنبالشان رفتم. کوچه شده بود.... 🌷از خواب پریدم. آرامش عجیبی وجودم را فرا گرفته بود. همان ساعت لباس سیاهم را برای همیشه از تن خارج کردم و از آن به بعد مشکلاتی که در زندگی برای من و فرزندان شهید پیش می آمد را با به امام زمان (عج)، بر طرف می شد. راوى: همسر 🌷 از شهداى ارتش شيراز 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 1⃣2⃣ 💠 خراش کوچیک! 📌خاطره ای از #شهید_حاج_حسین_خرازی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNaza
🌷 #یاد_یاران 2⃣2⃣ 💠 با حقوقش کتاب میخرید. 📌خاطره ای از #شهید_مجید_بقایی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 آن ڪس ڪہ تــو را دارد☺️ از عـیـش چـہ ڪم دارد😍 وان ڪس ڪہ تـو را بـیـنـد❣ اے مــاه چـہ غــم دارد ... 💞 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔔🔔 👈 بخش اول 💠 چشمان سرت را ببند میخواهیم با چشم دل❤️ سفری به شهرهای ایران🇮🇷 داشته باشیم. 🔴 تا حالا فکر کرده ای امنیت امروزت را مدیون چه کسانی هستی ؟ ⁉️⁉️ 🔰بیا اول برویم میشناسی ؟؟همان جوان که در دشت جاسوسان در مبارزه با پژاک به درجه رسید؛ خبرداری به جای حجله و آذین بندی برای عروسیش حجله شهادت برایش در ، زدن؟ 😔 🔰 و میشناسی؟؟همان سیزده شیر کربلای مازندران که هنوز هیچکس نمیدانند چگونه در خان طومان شهید شدن؛ راستی میدانستی از فقط پیکر بلافاصله برگشت از برای همسر جوانش و محمدامین یک سالش فقط یک چمدان آوردن 😔 🔰چشمایت را باز کن اینجا 👈مزار شهدای قزوین است دو دسته گل مدافع حرم و خبر داری انقدر عاشق حضرت عباس بود که شبیه اون شهید شد؟؟ ⁉️⁉️⁉️ خمپاره به او اصابت کرد پای چپ و راستش آسیب دید و ترکشی از این خمپاره به چشمان زیبایش خورد، چقدر شبیه شهید شد. 😔 هیچ خبر داری👈 روزهای قبل آخرین اعزامش گفت خانم جان اگر یک شب از بیست سال نوکری ام قبول کنید تذکره شهادتم امضا میکنید و چه زیبا شب از ناحیه پهلو ،صورت، بازو، مجروح و بعد شهید شد 😔 🔰بهشت زهرا تهران رفته ای؟؟ قطعه ۵۳ را دیده ای همان جا دلت را قشنگ میدزدت 💕 مزارهای اولیه ببین همه خالی هستن و فقط یاد بودن 😔 🔰 را میشناسی؟؟همان بچه بامرام که حالا چشم همه هم محلی ها به در است؛ بلکم پیکرش🕊 باز گردد هیچ میدانی انقدر مامانی بود ک وقتی مامانش گفت بزرگ شدی دیگه نمیتونم تا مدرسه همراهیت کنم ترک تحصیل کرد📖؟ حالا چندوقتی دل از مادر کنده و در خاک سوریه ماندگار شده 😔 🔰 به دخترهای کوچولوش میگفت: «گنجشک های بابا»😭 زمانی که برای انتقال ، وسایرین رفت تا پیکرها را به عقب برگردانند موشک به آمبولانس🚑 خورد و در خاک سوریه ماند؟ راستی میتونی تصور کنی موشک ب پیکر خوردن یعنی چه؟😔 ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺 مسـت عشقـم، مسـت یـارم، مسـت دوسـت مسـت معشوقي ڪـہ عالـم مسـت اوسـت🌺🍃 💗آقـا بیـا تـا با ظہور چشـم‌هایت این چشم‌هـاے ما ڪمي تقـوا بگیرد💗 ❣اللهم عجل لولیک الفرج❣ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_15140524.mp3
5.34M
♻️ زنده شدن توسط حضرت عج 🎤 استاد رفیعی 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 سـرباز سـرباز اسٺ و ڪارے به جز دفاع از سرزمینش ندارد. حالا یڪی «تفنگ» بر می دارد یڪی هم مثل ٺو «چــــادر»... چـادر حافظ خـون شہیـد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
3⃣6⃣1⃣ 🌷 💠 وصیت شفاهی شهید ✍ ‌ 🔹اگه روزے من نباشم تو بازم ‌ ‌همین ‌و رو دارے ؟!‌ ‌ 🔸‌با تعجب نگاهے به کردم وگفتم:‌ ‌‌ ‌" من به افتخار میکنم "‌ ‌ 🔹معلومه که همیشه با چادر میمونم ‌ ‌آقاے مهربونـــم ، مگه از نداشتم‌ ‌ 🔸‌گفت :دلم میخواد به یقین برسم،‌ ‌دلم میخواد خاطرم رو جمع کنے ‌ 🔹‌دلـم میخواد باشے که تو بانوے من ...‌‌ ‌ 🔸‌گفتم: "مطمئن باش من ‌ ‌همون جورے زندگے میکنم که تو بخواے "‌ ‌ 🔹‌حرفهایش به شبیه بود‌ ‌بار اخرے بود که از لاسجرد ‌ ‌میرفتیم تهران چند روز بعد از آن براے ‌ ‌‌آخرین بار رفت ومن را با یک وصیت نامه ے شفاهے تنها گذاشت ...‌ ‌ 🌷 شادی روحش 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تقصیـر کفـش‌ها نیست... پاے رفتـن نداریم که مانده‌ایـم...😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شـهـدا❤️🍃 گفتم:بده ببینم دختر کوچولوے این فرمانده لشگر چہ شکلیہ! گفت:خودم هنوز ندیدمش... #شـهـیدمـهـدے‌زیـن‌الدّیـنـ♥️🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ♨️مسئول اطلاعات ارتفاعات بمو  “ ” برای من میگفت : شب🌙 که میرفتیم شناسایی،یه لحظه صخره ها ریختُ بچه ها آویزون شدند هیچ راهی نداشت،نمیتونستم بگیریمش😰 .  برید صخره بمو را ببینید بمو دیدنیه!👌 صخره های در آسمون دیوارهای در آسمون  میگفت : نگاهش میکردیم. اون هم مارو نگاه میکرد . چه کارش کنیم⁉️ از لای سنگهای لب صخره یه چیزایی احساس کرده بودند .  💥یه لحظه گفت : سلام منو به امام برسونیدُ بگید : هر آنچه از دستمون بر میآمد انجام دادیم .  گفت و دستش رو ول کرد.😔 وقتی تو یادمانا فضا خصوصی میشه مهمونی میشه آروم آروم باد می گیره باد که می گیره گرد و خاک می شه  یعنی چی مهمونی خصوصی می شه؟؟؟ گفت : یعنی این که استخوون بچه ها رو بردند   شون کجاست⁉️ کجاست⁉️  کجاست⁉️  قاطی خاکاست می خوره به !! 🎤روایتگر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهدا از شما دور شده ام😔 من سالهاست راه را #گم کرده ام من،شما، مقصر، (ویرگول) است از هر کسی میپرسم خانه ی دوست کجاست؟ 👈نمیداند دستم را بگیرید..😢 فکه! آمده ام تا #آشتی کنم راستی 💥تو را چرا با سیم خاردار پیچیده اند؟؟ هنوز هم بوی باروت و خون میدهی در تو هزار کربلا زخم است و درد. فکه! مرا صدا بزن تا از #خواب_غفلت بیدار شوم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh