eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
4_126373133442613585_1395-5-10-12-19.mp3
3.23M
مداحی هوای این روزای من، با صدای شهید مدافع حرم، جاویدالاثر 🌹🕊 👌👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔔🔔 👈 بخش اول 💠 چشمان سرت را ببند میخواهیم با چشم دل❤️ سفری به شهرهای ایران🇮🇷 داشته باشیم. 🔴 تا حالا فکر کرده ای امنیت امروزت را مدیون چه کسانی هستی ؟ ⁉️⁉️ 🔰بیا اول برویم میشناسی ؟؟همان جوان که در دشت جاسوسان در مبارزه با پژاک به درجه رسید؛ خبرداری به جای حجله و آذین بندی برای عروسیش حجله شهادت برایش در ، زدن؟ 😔 🔰 و میشناسی؟؟همان سیزده شیر کربلای مازندران که هنوز هیچکس نمیدانند چگونه در خان طومان شهید شدن؛ راستی میدانستی از فقط پیکر بلافاصله برگشت از برای همسر جوانش و محمدامین یک سالش فقط یک چمدان آوردن 😔 🔰چشمایت را باز کن اینجا 👈مزار شهدای قزوین است دو دسته گل مدافع حرم و خبر داری انقدر عاشق حضرت عباس بود که شبیه اون شهید شد؟؟ ⁉️⁉️⁉️ خمپاره به او اصابت کرد پای چپ و راستش آسیب دید و ترکشی از این خمپاره به چشمان زیبایش خورد، چقدر شبیه شهید شد. 😔 هیچ خبر داری👈 روزهای قبل آخرین اعزامش گفت خانم جان اگر یک شب از بیست سال نوکری ام قبول کنید تذکره شهادتم امضا میکنید و چه زیبا شب از ناحیه پهلو ،صورت، بازو، مجروح و بعد شهید شد 😔 🔰بهشت زهرا تهران رفته ای؟؟ قطعه ۵۳ را دیده ای همان جا دلت را قشنگ میدزدت 💕 مزارهای اولیه ببین همه خالی هستن و فقط یاد بودن 😔 🔰 را میشناسی؟؟همان بچه بامرام که حالا چشم همه هم محلی ها به در است؛ بلکم پیکرش🕊 باز گردد هیچ میدانی انقدر مامانی بود ک وقتی مامانش گفت بزرگ شدی دیگه نمیتونم تا مدرسه همراهیت کنم ترک تحصیل کرد📖؟ حالا چندوقتی دل از مادر کنده و در خاک سوریه ماندگار شده 😔 🔰 به دخترهای کوچولوش میگفت: «گنجشک های بابا»😭 زمانی که برای انتقال ، وسایرین رفت تا پیکرها را به عقب برگردانند موشک به آمبولانس🚑 خورد و در خاک سوریه ماند؟ راستی میتونی تصور کنی موشک ب پیکر خوردن یعنی چه؟😔 ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سادگےو خاڪےبودنت بےریابودنت، خودمانےبودنت باصفا بودنت بزرگ بودنت ڪوچڪ انگاشتن نفس ات مرتضےجان؟! این
💠 روایتی از یک و عوض کردن پرچم گنبد (ع) 🌀راوی: پدر 🌷☘🌷☘ 🔻پدر شهید می‌گوید: 🔹یکی از خدام (ع) منزل ما آمد و را که دیده بود برایم روایت کرد و گفت: 🔸«خواب دیدم بالای گنبد امام رضا (ع) آقایی پرچم مشکی را پایین می‌آورد و پرچم را بالا می‌برد، خطاب به آن آقا گفتم شما کی هستی؟ و با اجازه چه کسی این کار را می‌کنی؟ 🔹گفت؛ من شهید مدافع حرم هستم؛ با اجازه امام رضا (ع) این کار را می‌کنم. 🌷☘🌷☘ 🔸صبح همان شب، خوابی که دیده بودم را برای همکاران تعریف کردم و تصمیم بر این شد شما بیاییم و پیام شهید را به شما منتقل کنیم و اینطور شد که با شما تماس گرفتیم و بعد عازم این شدیم؛ 🔹به محض دیدن ، چهره آقا مرتضی برایم تداعی شد، همان چهره‌ای بود که در خواب دیده بودم.» 🌹🕊 شادی روحش 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
 مسعود به مجید کرد و یاد روزی افتاد که بچه های قهوه خانه خبر دارشده بودند مجید قرار است به #سوریه بر
2⃣6⃣4⃣ 🌷 🔰حدود ساعت سه و بعد از ظهر دود و مه غلیظی🌫 همه جا را گرفته بود. نم نم باران🌧 سرما را چندین برابر می کرد. و خاک کم کم به مشام می رسید. سنگر های کوچک یک متری که با تکه های سنگ درست شده و پای هر کدام را بیست سی متر گود🕳 بود. 🔰مجید بر روی نزدیک یکی از سنگرها آرام و بی حرکت خواب بود😴. ❌نه خواب نبود. چیزی خواب بود. در تمامی روز های قد کشیدنش اولین مرتبه که آرام و و بدون جنب و جوش شده بود. 🔰دستها و صورتش گلی بود☺️. انگشتری 💍که شب قبل از گرفته هنوز در انگشتش بود. صدای تیر ها و نارنجنک ها💥 همچنان فضای را پر کرده بود. از صدای تیرها گوش شنونده ها 👂عجیب تیر می کشید. 🔰صدا به صدا نمی رسید. صدای بیسیم های📞 بی صاحب در جای جای می آمد. بچه ها عقب نشینی کنید.کسی نمی توانست را حرکت بدهد. 🔰درخت های سبز کاج و خشک زیتون 🌳در دشت کم کم خیس باران🌧 شده بودند. تا از بچه ها شهید🌷 و چند نفری هم شده بودند. 🔰بدن اربا اربای خودش عاشورایی به پا کرده بود. برای خیلی ها روشن بود که و خیلی دیگر از بچه های شهید شده🕊 فردایی نخواهند داشت. همه را از چهره و آرامش می گویند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
۲۱ دی ماه سالروز شهادت ۱۳تن از شهدای #کــــربلای_خانطومان 94 را گــــرامے میداریم شادی ارواح طیبه ش
سومین سال فراقـ💕 ⇜از: خان طومانیهای ⇜به:13کبوتر خونین بالِ گردان🕊️ 🔸رفته بودیم سفری سمت دیار 🔸تا طوافی بکنیم💫 گِرد مزار زینب 🔹به امیدی که نگاهی بکند بر دلِـ❤️ما 🔹اذنِ پرواز بگیریمـ🕊 ز بی بی ✊ 💢بعد از شما،همچون زخم ترک خورده ایم💔 و مرحمی ست بر دل بی تابمان 🌾کجا رفتید بی ما؟؟؟😔 حواستان به ما هست⁉️ 🌾سه سال گذشت نه!❌ نه! سه سال بدون ما گذشت. وخاکریز های جبهه ی ، یک به یک فتح شد و شما ماندید در تاریخ🗓 حماسه ها. 🌾اینجا خاطره های را، با یادتان مرور می‌کنیم و با یاد رشادت هایتان، مشق میکنیم📝 🌾و به یاد ستون گردان در سحر گاه🌔 سرد ؛ به خواندن دو رکعت نماز عشقتان📿 در نقطه ی رهایی، رشک میبریم 💢آری! که باشی، فرق ندارد ⇜عملیات باشد ⇜یا 💢 میشوی و دل عاشقـ❣ مکان نمیشناسد🚫 می‌دهد... 💢خواه 🌷 باشد یا 🌷 💢و چه نیک گفت سید شهیدان اهل قلم: هر کربلایی دارد که آن تشنه ی ❣ اوست... 🌺شادی روح 94 صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♨️ #فوری ♨️ 🌷پیکر مطهر شهیدان مدافع حرم #مرتضی_کریمی و #مجید_قربانخانی پس از حدود 4 سال کشف و شناسایی شد‌✅ 🕊 شهیدان سال۱۳٩۴ در جنوب #حلب (خان طومان) به فیض عظیم شهادت🌷 نائل شدند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃✨🍃✨🍃✨ تا پیش از #سفر_کربلا خیلی پسر شری بود، همیشه چاقو در جیبش بود، خالکوبی هم داشت. وقتی از سفر
💠یادی کنیم از دو رفیق مدافع حرم 🌷 🌷 💢مجید از عضو بسیج و بود اما آن‌قدر وابسته به این فضا نبود که روزی مدافع حرم شود. 💢دوستی او با همه چیز را تغییر داد 💢این دوستی برای مجید سرآغاز یک بزرگ بود، تحولی که او را به دفاع از حرم حضرت زینب(س) در سوریه رساند و نهایتاً تا لحظه شهادت مرتضی کریمی بود و با او در یک منطقه و یک عملیات به شهادت رسیده است. 💢مجید که عاشقانه حضرت زینب سلام الله علیها را دوست داشت چندی قبل از اعزامش توسط به مجلس روضه دعوت میشود... 💢در مجلس، روضه حضرت زینب(س) خوانده میشود، آن شب مجید خیلی گریه میکند و تصمیم به رفتن به میگیرد. در سفر کربلا طلب میکند، او به کلی تغییر کرده بود... 💢نمازهای اول وقت، وصیت‌نامه‌نویسی و زمزمه‌های عاشقانه‌اش در هیئت گویای این بود 💢وقتی عنوان کرد که می‌خواهد به سوریه برود، کسی از نزدیکانش باور نمی‌کرد که او این مجاهدت باشد اما خیلی زود راهی شد و 21 دی‌ماه سال 94 او به‌ همراه همرزمانش همچون در به شهادت رسید، مرتضی کریمی جاویدالاثر شد و پیکر مجید نیز بعد از 3 سال مفقودی کشف و به وطن بازگشت. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
۲۱ دی ماه سالروز شهادت ۱۳تن از شهدای #کــــربلای_خانطومان 94 را گــــرامے میداریم شادی ارواح طیبه ش
چهارمین سال فراقـ💕 ⇜از: خان طومانیهای ⇜به:13کبوتر خونین بالِ گردان🕊️ 🔸رفته بودیم سفری سمت دیار 🔸تا طوافی بکنیم💫 گِرد مزار زینب 🔹به امیدی که نگاهی بکند بر دلِـ❤️ما 🔹اذنِ پرواز بگیریمـ🕊 ز بی بی ✊ 💢بعد از شما،همچون زخم ترک خورده ایم💔 و مرحمی ست بر دل بی تابمان 🌾کجا رفتید بی ما؟؟؟😔 حواستان به ما هست⁉️ 🌾چهار سال گذشت نه!❌ نه! چهار سال بدون ما گذشت. وخاکریز های جبهه ی ، یک به یک فتح شد و شما ماندید در تاریخ🗓 حماسه ها. 🌾اینجا خاطره های را، با یادتان مرور می‌کنیم و با یاد رشادت هایتان، مشق میکنیم📝 🌾و به یاد ستون گردان در سحر گاه🌔 سرد ؛ به خواندن دو رکعت نماز عشقتان📿 در نقطه ی رهایی، رشک میبریم 💢آری! که باشی، فرق ندارد ⇜عملیات باشد ⇜یا 💢 میشوی و دل عاشقـ❣ مکان نمیشناسد🚫 می‌دهد... 💢خواه 🌷 باشد یا 🌷 💢و چه نیک گفت سید شهیدان اهل قلم: هر کربلایی دارد که آن تشنه ی ❣ اوست... 🌺شادی روح 94 صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh