eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 8⃣1⃣ #قسمت_هجدهم 📖-فکر کر
❣﷽❣ 📚 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 9⃣1⃣ 📖از خیابان های نزدیک دانشگاه تهران رد میشدیم. جمعه بود و مردم برای نماز جمع می شدند. همیشه ارزو داشتم وقتی ازدواج کردم با بروم دعای کمیل و نماز جمعه😍 ولی ایوب سرش زود درد میگرفت🤕 طاقت را نداشت. 📖در بین راه سنگینی نگاه مردم را حس میکردم ک به ایوب خیره میشدند. ایوب خونسرد بود. من جایش بودم، از اینکه بچه های کوچه دستبند اهنیم را به هم نشان میدادند، ناراحت میشدم. 📖چند روز ماند به مراسم عقدمان، ایوب رفت به جبهه و دیر تر از موعد برگشت. به وقتی که از اقای خامنه ای برای عقد گرفته بودیم نرسیدیم😔 عاقد خبر کردیم تا توی خانه بخواند. 📖دو لازم داشتیم. رضا که منطقه بود. ایوب بلند شد"میروم شاهد بیاورم". رفت توی کوچه مامان چادر سفیدی🌸 که زمانی خودش سرش بود برایم اورد. چادر مشکی را از سرم برداشت و چادرش را سرم کرد. 📖ایوب با دو نفر👥 برگشت. -این هم شاهد از لباس های خاکیشان معلوم بود تازه از برگشته اند. یکی از انها به لباسش اشاره کرد و گفت: -اخه با این وضع؟ نگفته بودی برای عقد میخواهی! -خیلی هم خوشگل هستید، آقا بفرمایید.... 📖نشست کنارم💞 مامان اشکش را پاک کرد و خم شد. از توی قندان دو حبه قند برداشت. شروع کرد. صدا خرت خرت قندی ک مامان بالای سرم میسایید بلند شد 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 0⃣2⃣ 📖دوست هایم وقتی توی خیابان من و را با هم میدیدند، میگفتند: "تو که میخواستی با جانباز ازدواج کنی پس چی شد؟؟" هر چه میگفتم ایوب هم جانباز است، باورشان نمیشد، مثل خودم، روز اول خواستگاری. 📖بدن ایوب پر از تیر ترکش💥 بود و هرکدام هم برای یک عملیات. با ترکش های توی سینه اش مشهور شده بود. انها را از عملیات با خودش داشت. از وقتی ترکش به قلبش♥️ خورده بود تا اتاق عمل، چهل و پنج دقیقه گذشته بود و او زنده مانده بود. 📖روزنامه ها هم خبرش را نوشتند📰ولی بدون اسم تا اش نگران نشوند. همان عملیات فتح المبین تعدادی از رزمنده ها زیر اتش خودی و دشمن گیر می افتند، طوری ک اگر به توپخانه یک گرای اشتباه داده میشد، رزمنده های خودمان را میزد. 📖دکترها میگفتند: های ایوب برای ان سه تا ترکشی است که توی سرش جا خوش کرده اند. از شدت درد کبود میشد😖 و خون چشمانش را میپوشاند. برای انکه ارام شود میکشید. 📖روز خواستگاری گفتم که از سیگار بدم می اید، قول داد وقتی عمل کند و دردش خوب شود، سیگار🚬 را هم بگذارد کنار. دکتر ها موقع عمل به جای سه تا، پنج تا ترکش دیدند ک به قسمت حساسی از نزدیک بودند. 📖عمل سخت بود و یک اشتباه کوچک میتوانست بینایی ایوب را بگیرد😢 وقتی عمل تمام شد، دکتر با ذوق دور ایوب تازه به هوش امده میچرخید. عددهایی را با دست نشانش میداد✌️ و ایوب که درست میگفت، دکتر بیشتر خوشحال میشد😃 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرگ یا شهادت دیدن این ویدئو کلیپ از نان شب هم واجب تر برای کسانی که شک و دلهره به وجودشان غلبه کرده است... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
Maloom Al Asar.mp3
8.87M
دور از تو ازاین هفته هم پر 🦋پس کی از حال و هوای خانه غم پر😭 🍃تو کتابم هر چه آب میداد 🦋مادر نشانم عکس توی قاب میداد 🎤 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🦋🌼🦋🌺🦋🌼🦋 یک نفر هست👤 كه خود ولي خاطره اش مرا سخت بغل💞 مي گيرد برگرد و تنها یه بغل باش 🍁نازدانه شهید 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️ ❣️ 🦋سخت است درک معنی بودنِ با شما! تمامی ایاممان می‌گذرد رمضان بدون شما بدون شما عزاداری‌ها بدون شما و این بار عیدی دیگر بدون شما گذشت😔 🦋بیا و لذت بودن با خودت در کنار در روزگاران خودت را به ما بچشان 💔 🌸🍃 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸♥️🌸 میگن بهشت زیر پای مادران است من مطمئنم که راه عروج🕊 رو از همونجا پیدا کرده ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - مقام مادرم حضرت فاطمه زهرا.mp3
3.76M
♨️مقام مادرم حضرت فاطمه زهرا(س) 👌 بسیار شنیدنی 🎙رهبر معظم انقلاب 🎙 🎙استاد ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یک نفر باید داوطلب می‌شد که روی سیم‌خاردار دراز بکشد تا بقیه از روی او رد شوند😱 یک فورا با شکم روی سیم‌خاردار خوابید. همه رد شدند جز یک پیرمرد👴 گفتند: بیا! گفت: نه❌ شما برید! من باید وایستم بدن رو ببرم برای مادرش! مادرش منتظره😭 ♨️چسبیدن به سیم‌خاردار کجا و چسبیدن به مقام و جایگاه کجا♨️ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ولی بچـه‌های شهـدا 👥 بعد از شـما تازه دارن رو احسـاس میکنن ..😢 ‎ ‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین -مثل حاج قاسم - نظری.mp3
3.98M
🍃صفا بده به دنیا که رنگ و بو بگیره 🍃بارون بزن که اشکام دوباره رو بگیره 🎤 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنران دارد سخنرانی میکند 🎙 کودکی می‌آید و وسائل روی میزش را بر میدارد، بازی گوشی میکند و ... 😂 🔺 سخنران فوق العاده است، خودتان ببینید...😍 📲از دیروز این در شبکه‌های اجتماعی در حال دست به دست شدن است. فیلم مربوط آقای است. از چهره های مقاومت💪 دمش گرم بابت حال خوبی که با این فیلم به ما منتقل کرد😊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥سخنران دارد سخنرانی میکند 🎙 کودکی می‌آید و وسائل روی میزش را بر میدارد، بازی گوشی میکند و ... 😂
▫️ درسته که این ویدیو 📽 توی خیلی از کانال ها شده , ولی حتما ببینید حس و آرامش 😇 بی نظیری داره 😍
♦️شرط شهید بودن است 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🇮🇷♥️🇮🇷 🔸سرکار خانم از اسطوره های زن شجاع ایران هستید که ب عنوان مادر شهید ایران از ایشان نام برده میشود♥️✨ 👆 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صحبت های مهم حاج مهدی رسولی درباره بیانات اخیر و تحریف و تقطیع سخنان ایشان توسط برخی خواص و رسانه ها 🔇 - مراسم میلاد حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) 🗓 پنجشنبه ۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۱ 📍 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نقل ازخاطرات آزادگان: 📝 اسیر که شد، بعثی ها فهمیدن مسیحیه بهش گفتن توکه نیستی، علیه ج.ا.ا مصاحبه کن تاپناهندگی بگیری! 💯 گفت مسلمون نیستم، ایرانی که هستم ⏪تا يوم قیامت مدیون شهداء،جانبازان، آزادگان ورزمندگان (آنان که برصراط مستقیم و ارزش‌های انقلاب اسلامی باقی ماندند) هستیم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آقاجان! ✋ ما نرده های خیابان نیستیم که با چند تکان بشکنیم! ما بچه های انقلابیم... 💪 یادگارانِ .. وارثان شهداء.. ‎ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢توسل به حضرت زهرا(س) 🔸«نمی‌دانم چه شد! هر قدر تلاش کردم خودم را از شر خلاص کنم، نتوانستم. وضعیتم لحظه به لحظه بدتر می‌شد. 🔹می‌دانستم چه بکنم. موانع در حال تکان خوردن و بسیار خطرناک⚠️ بود،‌ چون توجه را به سمت من جلب می‌کرد. از همه کس و همه جا ناامید، به ائمه ـ علیهم السلام ـ متوسل شدم. 🔸یکی یکی سراغ آنها رفتم. یک لحظه یادم آمد که ایام است. دست دعا و نیازم را به طرف حضرت فاطمه(س) دراز کردم🤲 و با تمام وجودم از ایشان خواستم که نجاتم بدهند. گریه کردم😭دعا کردم. 🔹در همین حال احساس کردم یکی پشت لباسم را گرفت، مرا بلند کرد و در آب پرتم کرد. آن حالت را در هشیاری کامل احساس کردم.» این ماجرا را برای دوستش تعریف کرد، او را قسم داده بود که تا زنده است، آن را برای کسی بازگو نکند❌ 🌷 📚برگرفته از کتاب مهر مادر ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh