eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
#پدر_شهید می گفتند: زمانی که شهید بزرگوار قرار بود به #جبهه_مقاومت اعزام شود، در پاسخ به این سوال که هنوز رهبری #فتوای جهاد نداده است، گفت: «مگر حتما باید عرصه #تنگ شود تا آقا #اذن_جهاد بدهد، قبل از آنکه عرصه تنگ شود باید برویم تا #آقا اطمینان خاطر یابند.» #شهید_حسین_هریری❣ #تخریب_چی_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
پروردگارا! #رفتن در دست توست، من نمیدانم چه موقع خواهم رفت. ولی میدانم که از تو باید #بخواهم مرا در رکاب #امام_زمان(عج) قرار دهی و آنقدر با #دشمنان قسم خورده ات بجنگم تا به فیض #شهادت برسم. #شهید_علی_صیاد_شیرازی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷 🔰سوار بر هلی کوپتر 🚁در آسمان کردستان بودیم. دیدم مدام به ساعتش⌚️ نگاه میکنه وقتی علت کارشو پرسیدم گفت: الان موقع نمازه😇 🔰بعدش هم به اشاره کرد که همینجا فرود بیا، خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست♨️، اگه اجازه بدین تا مقصد صبر کنیم. 🔰گفت: اشکالی نداره، ما باید همینجا بخونیم! هلی کوپتر نشست، صیاد با آب قمقه ای که داشت گرفت و به نماز ایستاد، ما هم به او اقتدا کردیم. 🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#روزشمار_غدیر 🗓11 روز تا روز دلیل آشکار، "یوم البرهان" باقیست... 📩 #پیشنهادتبلیغی ⬅ یک #راننده تاکسی یا اتوبوس می تواند با پذیراییِ #شکلات یا نصب یک #پوستر در ماشینش مبلغ #غدیر باشد. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔺داستان شدن یک بانوی زرتشتی ⃣ اون شب دوستم رفت و من برای شام موندم. خانواده حاج آقای علوی طوری برخورد می کردند که من ناراحتی را فراموش کردم، و وقتی خواستم به خونه🏠 برم با داماد و دخترشون منو به خونه رسوندن.🚗 فردای اون روز وقتی از مدرسه برگشتم، تو راهِ رفتن به خونه خواهرم بودم، از جلوی مسجد🕌 که رد شدم، یکی صدام کرد، برگشتم دیدم خانم آقای علویه. رفتم پیششون گفتند: "حاجی گفتن از این به بعد برم خونشون." من هم قبول کردم.😊 وقتی به مادرم جریان رو گفتم واکنش بدی نشون نداد، پدرم هم گفتن مرد خوبیه و میشناسمش. و ایشون هم اجازه رفتن دادند. ولی گفتن سنگین تر برو. _علت این حرف ها بعداً مشخص شد._ ولی من چون ظاهر خوب و پوشیده ای داشتم همونجوری رفتم.🙃 رفت و آمد شروع شد، تا جایی که من هر روز به خونه حاج آقای علوی می رفتم، و بدون نیت قبلی، تعداد زیادی ⚡️حدیث و ⚡️آیه یاد گرفتم. اصلاً مسئله رو دینی نمی دیدم. به عنوان یک کلاس درس می دیدم. سوال میکردم بسیار زیاد.☺️😅 بعد از گذشت سه ماه حاج آقا گفتند بعد از انجام کارهام، وقتی سرشون خلوت بود برم پیششون. یعنی زمانی که با خانواده بودند. و من شروع کردم به عربی یاد گرفتن از دخترششون. تا معانی ⚡️احادیث و ⚡️آیات رو بفهمم. و حاج آقا هم حین جواب دادن ✔️نکات رو میگفتن. از نامحرم و حجاب و... دیگه تقریباً شناخته شده بودم؛ چون هم در مجلس حاج خانم بودم و هم دور از چشم، مجلس حاجی رو دنبال می کردم. ولی کم کم مغرور شدم و فکر می کردم زرتشت به خاطر آرامش و عدم هیجانش از اسلام برتره... یعنی دینی که به هیچی اهمیت نده خیلی خوبه❗ مثل سیاست، فرهنگ... وقتی این موضوع رو با خود حاجی در میون گذاشتم در جواب گفتن هرجور صلاح میدونی، میتونی مسلمان بشی و راحتتر بیای و بری. خشکم زد. انتظار این حرف رو نداشتم❗️ من اصلاً به مسلمان شدن فکر نکرده بودم❗️ ♻️شاید علت اینکه حرف ها به دلم می نشست این بود که زرتشت دین ضعیفیه و کامل نیست، پاسخ نمیده و جامع نیست. اول تصمیم گرفتم از دین زرتشت دفاع کنم ولی از دهنم پرید گفتم مسلمون میشم...😟 اما بعد از اون روز تا یک هفته تو جلسات نرفتم. جالب بود که حاجی و حاج خانم هم پیگیر نشدن❕😐 استرس و دلهره عجیبی پیدا کرده بودم، به چشم جنایت بهش نگاه می کردم❗ خلاصه فکر کردم و رفتم؛ البته می ترسیدم از خانواده❗ می ترسیدم اشتباه کنم❗ ولی طرز فکرم عوض شده بود. 💥یعنی حاجی جوری منو تربیت کرد که می دونستم همیشه یه راهی هست... 💥پس با خودم گفتم نگران نباش یه راه حلی پیدا میشه... رفتم، و سعی کردم با نهایت خِنگیم استاد حوزه رو به چالش بکشم❗😑 نهایت مسخرگی بود... ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#یک_تلنگر #عهد_بستتند هر کدامشان #شهید شدند! دو دوست دیگر را هم شفاعت کنند. اما...🌷 احتیاجی به شفاعت نبود! وقتی... هر سه #شهید شدند❣ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍ #سیره_شهید #تعادل را رعایت می ڪرد... به خاطر #دل همسرش،د💚ل #مادرش را نمی💔شڪست و یا به #خاطر مادرش، به #همسرش #بی_احترامی🍂 نمی ڪرد... #راوی_همسر_شهید #مهدی_نوروزی🕊❤️ #شیر_سامرا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
مراسم #شام_شهادت_امام_باقر(ع) و سالگرد شهادت #شهید_عرفه_مرتضی_عطایی🌷 #سخنران: سردار #صلاحی (از فرماندهان جبهه مقاومت) #مداح: کربلایی حسین شیرمحمدی کربلایی محمدعلیزاده #زمان: یکشنبه ۲۸مرداد ساعت۲۰:۴۵ #مکان :مشهد،دکتر حسابی شمالی ۴۱ پلاک ۹ بیت #شهید_عطایی خواهران برادران #هیات_محبان_جواد_الائمه(ع) #هیات_نور_الشهداء 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
سلام دوستان✋👇 کانال وابسته به هیئت محبان جواد الائمه(ع) همگی شما عزیزان رو به این مراسم دعوت مینماید. 🌹زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. آنان که رفتند کار حسینی کردند، آنان که ماندند باید کار زینبی کنند. انشاءالله با حضورتون دل خانواده شهید رو شاد کنین انشاءالله رضایت و شفاعت شهید شامل حالتون بشه شادی روح این شهید بزرگوار 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙قرار دو شهید مدافع حرم با هم شهیدان صدر زاده (سید ابراهیم) و مرتضی عطایی 🌷شادی روحشان صلوات🌷 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
«چزابه»؛ #تنگه‌ای که هر گوشه آن آغشته به خون #شهیدان است. #یادمان شهدای تنگه چزابه شاهد روزهای سختی بود که رزمندگان در روزهای #آغازین جنگ با دست خالی به نبرد با #دشمن رفتند و خونشان در این تنگه به زمین ریخت و #جاودانه شد... . 📸 تصویری از حسینیه قدیم یادمان چزابه .. #دلم_در_تنگه_چذابه_گم_شد #شادی_روح_شهدا_صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷 💠عمليات تمام شده بود! 🌷پس از پيروزى انقلاب✌️ وارد جهاد شدم و در اين عرصه مقدس كـارم را شروع كردم. در سال ١٣٦٢ عازم شدم و اولين بـار در چزابه شركت كردم. 🌷در يكى از عملياتها من بيسيمچى 📞حاج بـودم. تمـام روز را فعاليت كرده و شديداً خسته😪 بودم. دراز كشيدم تا كمى اسـتراحت كنم، اما خواب سنگين 😴و عميقى به سراغم آمد. ظاهراً آقـاى حـق شناس چند مرتبه مرا صدا زده بود🗣، اما جوابى نشنيده و عازم منطقه شـده بود. 🌷وقتى بيدار شدم، متوجه شدم عمليات و بچه ها دارنـد بـه عقب برمى گردند🙁. فكر مى كردم حاج آقا از دستم خيلى دلخور و ناراحـت شده و حسابى حالم را مى گيرد😰، اما او آن قدر بود كـه اصـلاً بـه روى من نياورد چه اتفاقى افتاده است. 🌷همين مسائل و اتفاقات، را زيبا و دوست داشتنى مى كرد🙂 و بچه ها حاضر نمى شدند به از آن دل بكنند. راوى: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 #یاد_یاران5⃣7⃣ 💠 تمیزکردن فریزر 📌خاطره ای از #سردارشهید_حسین_همدانی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
رهبرم چون #آفتابی منجلیست اسوه ی #عمّارها سید علیست دشمن کفر و #نفاق و بد دلیست یاور اسلام و قرآن #رهبریست 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_21969403.mp3
6.94M
🌸🌾 رهبرم تـو امین این نظامے ....😍 بانـواے : ❣کـربلایي جـواد مـقـدم❣ 🌾 💞 💛 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
با غصه و با دیده #نم می خوانیم یک بند ز #شعر محتشم می خوانیم همواره گریز روضه #زینب بشود وقتی ز #مدافع_حرم می خوانیم #شهید_مرتضی_عطایی🌷 #شهید_ایرانی_مدافع_حرم🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣6⃣3⃣🌷 🕊❤️ ✍ به روایت همسر شهید 🌷علاقه و محبتش به حد و حصر نداشت. دختر و پسر هم برایش فرقی نداشت. از وقتی نفیسه و علی به جمع‌مان اضافه شده بودند همه کارهایش را طوری تنظیم می‌کرد که با هم باشیم. کلی جورواجور می‌خرید، با هم فیلم می‌دیدیم و از کنار هم بودن می‌بردیم. 🌷تفریحات‌مان بود ولی با بی‌نهایت خوش می‌گذشت.توی حیاط نقلی خانه‌مان یک کوچک آهنی درست کرده بود و یک کاشی گذاشته بود وسط حیاط. بعد از ظهرها حتما با بچه‌ها می‌کرد. همه این تفریحات ساده با بودن مرتضی دوست‌داشتنی و بود. 🌷جمعه‌ها ساعت شش صبح را روشن می‌کرد. همه‌مان با بیدار می‌شدیم. می‌گفت: «زود بیدار بشید که جمعه‌تون نشه.» با موتور می‌رفتیم سمت و شاندیز. با دوتا بچه کوچک، تپه‌ها را بالا می‌رفتیم. 🌷یکی از مسئولان بسیج، مسئول ثبت‌نام حرم شده بود. پیشنهاد کرد که مرتضی هم ثبت‌نام کند. بار اول، شب میلاد (ص) لباس خادمی آقا را پوشید. از آن به بعد تا شهادتش تقریبا سه سال بود. 🌷هر هشت روز در میان، یک شب کشیک بود. ساعت شش بعد از ظهر می‌رفت و تا هفت یا هشت صبح بود. وقتی با آن کت و شلوار سرمه‌ای رنگش از حرم می‌آمد می‌گفتم: «مرتضی، بوی می‌دی.» یکی دو ساعت نمی‌گذاشتم لباس‌هایش را دربیاورد. دوست داشتم تو لباس خادمی آقا نگاهش کنم. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
شهید_عطایی_به_روایت_فرمانده_تیپ_.mp3
6.65M
📢 نواهنگ شنیدنی شهید مرتضی عطایی(ابوعلی)به روایت فرمانده تیپ عمار 🔸ماجرای منع او از حضور درسوریه 🔸هدیه 500دلاری قبل از شهادت 🔸سفر همسر به دمشق 🔸شیوه شهادت و... 🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💔✨🕊 💔در تمنای #نگاهت بی قرارم تابیایی 💔من ظهور #لحظه ها را میشمارم تا بیایی 💔خاک #لایق نیست تا به رویش پا گذاری 💔درمسیرت #جان_فشانم گل بکارم تابیایی 🌺اللهم عجل لولیک الفرج 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 
4_5809911538152112417.mp3
2.93M
🎤حاج آقا دانشمند 👈دستتون رو به امام زمان بدید! 👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
دعا کن که ما از خستگے و خوابمان نبَـرَد و از قافلہ ی (عج) جا نمانیم ... 🕊❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#خاطرات_شهدا 🖋📚 یک روز #ظهر همه در خانه جمع بودیم و مشغول ناهار خوردن، #فقیری زنگ خانه را به صدا درآورد، 🍃🌺 او بدون کوچکترین مکثی و بی هیچ حرفی بلند شد، #غذای_خودش را برد داد دم در و گفت:♥️ «اینو بدین بهش من نون و پنیر می خورم»😊 #شهید_مجید_پازوکی🌹 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
2⃣9⃣ به یاد #شهید_مسـلم_خیزاب🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
9⃣6⃣3⃣ 🌷 🔰آقامسلـم درسال90دردرگیرے گروهک تروریستے جانبازشدند✌️. 🔰همیشہ بیـان می کردند:دلم میخواهد 🔅مثل حضرت عباس 🔅ومثل امام حسین از 🔅ومثـل حضرت علی اصغراز 🔅ومثل حضـرت فاطــمہ از نشانہ داشته باشم😔 🔰وموقعی کہ ایشان 🕊 مانندحضرت عباس جانبازبودند. وازسروگلو وپهـلوآسیب دیدند😔 🔰واین نشانہ هاراداشتند👌وتمامـے این مـوارد رادر پشت پنجره درسال93میخواند😭 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#سیره_شهید📝 حمید #ورزشکار بود و تا مرحله داوری کاراته پیش رفت،چنان وقتش را تنظیم کرده بود که جای #خالی نداشت، حضور در ورزشگاه و تعلیم #کاراته به ورزشکاران،حضور در حلقه های صالحین پایگاه #بسیج به عنوان مربی و برنامه های دیگر... گاه چنان برنامه ریزی می کرد که تا پاسی از شب به کار و #فعالیت مشغول بود،حمید خاص و #گلچین شده خدا بود. #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh