🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا💞🏴 🔸 زیاد #هیئت دونفری داشتیم. برای هم سخنرانی می کردیم و چاشنی اش چند خط روضه هم می خ
🔰دنیا سرایی است، که نابودی برایش مقدر گشته و کوچ کردن مردمش👥 از آن، حتمی است. دنیا در دیدهی #خردمندان، مانند سایهی زوال ظهر است، که هنوز گسترده نشده🌥 جمع می شود و هنوز بلنده نشده، کوتاه میگردد.
🔰چه زیباست، این چنین #اندیشیدن. زیباو #عالمانه👌واین علم این بصیرت، این ایمان، در هر آن کسی متجلی میگردد، که #عبد باشد و سائل کوی یار♥️
🔰چه در #نوجوانی که در ایام شکوه شکوفایی آمالش پرسه میزند، چه در #جوانی که دیری نیست وصل دلدار💞 و همرهش، میسَر گشته و چه در پیری جهان دیده که گویی #خسته و رنجور است.
🔰به یقین، او هم به چنین باوری دست یافته بود، که از عمق جان و از ورای #عشق، دیده فروبست از این زمانهی وهم آلودِ سایه وار، دیده فروبست و خردمندانه عاشقی کرد🕊
🔰آری! چنین است و باید اندشید، که ما نیز چون او گشته ایم⁉️ خردمند و #عاشق. عبد و #سائل. شایسته است که بیندیشیم، چه باید کرد و از کدامین #آمال، دیده فروبست؟
✍️نویسنده: #زهرا_مهدیار
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰دنیا سرایی است، که نابودی برایش مقدر گشته و کوچ کردن مردمش👥 از آن، حتمی است. دنیا در دیدهی #خردمند
🍃به نام او که #تو را برگزید.
روز زمینی شدنت، قلبِ زمین میتپید و مثل فردایی آسمان برای به آغوش کشیدنت نبض میزند.
🍃حتی تصورش هم زیباست.در آسمان، #سید_ابراهیم با آن قدّ رشیدش لامپهای رنگی را چک میکند که همگی روشن باشند و نورانی برای ورودت ،چند هفته ای هست که مهمان آسمان شده است🕊
🍃آنطرف تر ،#روحالله نظاره گرِ ظرفهای شیرینی است و #قدیر زغال هارا باد میزند مبادا خاک شوند!!
میخواهد به محض ورودت اسپند روی آتش بریزد🙂
🍃چند روزی میشود که #قدیر و #روحالله هم مهمانِ سفره آسمانیان هستند😍
🍃وارد میشوی،قدم بر طاق آسمان میگذاری و دود اسپند همه جارا پر میکند. همه به استقبالت میآیند.یک به یک در آغوششان فرو میروی .رفیقشان آمده؛ فرمانده شجاع تیپ سیدالشهدا علیهالسلام
🍃تو به آسمان رسیده ای.به آغوش رفقا و مهیای دیدارِ #یار میشوی
#شهیدمحمدعبدی را به آغوش میکشی و خوشحالیِ وصال در چشمانت میدرخشد🤩
.
🍃این پایین اما حالِ کسی خوب نیست!
تو #عاقبت_بخیر شدی اما جایِ خالیات دلهارا سوزانده، یک #خواهر ، یک #مادر، یک #همسر اشک چشمشان روان است
#امیر_حسین برای آخرین بار آغوشت را لمس میکند😞
🍃امروز ،پنجمین سالگردِ پرواز توست و اولین سالِ حضورِ حاج قاسم کنار همتش؛سلاممان را برسان و بگوکه داغش هرگز سرد نمیشود💔
🍃برای شناساندن تو به ما، مردی از تبار واژه ها قلم را بر تن کاغذ فشرد و تورا در پسِ جمله ها ترسیم کرد،دسترنجش شد #قصه_دلبری و #عمار_حلب و این اواخر #جاده_یوتیوب ...هرکدام به شکلی تورا بر صفحه کاغذنقش زده اند🍀
🍃سهم ما از تو؛ همین چند خط هاییاست که به دستمان رسیده و قلب را بیتابَت میکند.تو اما بر فراز آسمان که نشسته ای نگاهمان کن.دعا کن برای حالِ زارمان...حال ما خوب نیست
تا از دست نرفته ایم به دادمان برس🙏
🍃دارد دل ما از تو تمنای نگاهی...محروم مگردان دلِ مارا که روا نیست🙏
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🕊به مناسبت شهادت #شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#اسـتـوری #شهید_محمدحسین_محمدخانی صداي دلنشین حاج عمار 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
انگار این بشر به دنیا آمده بود تا دست خیلیا رو بگیره و بنشانه سر سفره #امام_حسین(ع)
👈 از هم دانشگاهی🏢 لات و عرق خورش⛔️ تا مجاهد #مسیحی_سوری...!
انگار این بشر #شهید شد تا دست از این کارهایش بر ندارد.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔰 #رفیقی_که_آخرش_شهیدت_کند کجاست⁉️
⇜مگر نه این است که رفیقی خوب است که تو را یاد #خدا بیاندازد؟
حاجحسین یکتا میگفت: «رفیقی پیدا کن که آخرش شهیدت🌷 کنه.»
↶ "رفیق تا قیامت" ↷
💠«الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ»
ﺩﺭ ﺭﻭﺯ قیامت، همه ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ با یکدیگر ﺩﺷﻤﻦ میشوند، ﻣﮕﺮ آنهایی که #باتقوا بودهاند.
⇜گاهی خدا #رفیق خوب را که رزق خاص خود می باشد، روزی میکند، چرا ما چشم باز نمیکنیم تا ببینیم و استفاده کنیم؟!
از راست:
#شهید_محمد_معینزاده
#شهید_وحید_زمانینیا
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_محمد_کامران
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#فاطمیه…🏴
🌷ایام فاطمیه سال 92 بود.
قرار شد ماکت خونه حضرت زهرا (س) رو درست کنیم.
درو دیوار خونه رو گل زدیم.
🌷 موقع آتیش زدن در که شد، محمد حسین رفت بیرون، گفت:
" خودت این قسمتشو انجام بده، طاقت دیدن این قسمتو ندارم...😭"
🌷اون سال ایام فاطمیه با اون تمثال خونه حضرت زهرا (س)،
حالو هوایی داشت.…
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❥͜͡𖣢❥͜͡𖣢❥͜͡𖣢
. .
#شهیدانه
#شهدا اینقدر مهربانند😇 که ☘
دست من و شما رو میگیرند😘و تو سفره
پربرکت #شهید و #شهادت دعوت میکنن...👌
مطمئنا کسی که #خالصانه
و با تمام وجود 💪
بهشون #متوسل بشه
دست خالے بر نمیگرده🖐🏻🌱
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
.
.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
∞♥∞
#یڪروایتعاشقانہ💍
مطمئن شده بود
کہ جوابم مثبت است
تیر خَـلاص را زد
صدایش را پایین تر آورد
وگفت : دوتا نامہ نوشتم براتون🗒
یکے توےِ حرم امام رضا(ع)
یکے هم کنار شهداے گمنام بهشت زهرا!
برگہ ها را گذاشت جلوے رویم
کاغذ کوچکے هم گذاشت روےِ آنها
درشت نوشتہ بود
همانجا خواندم
زبانم قفل شد:
تو مرجانے ، تو دَر جانے
تو مروارید غلتانے
اگر قلبم صدف باشد
میانِ آن تو پنهانے♥️🙃
انگار در این عاݪم نبود..سر خوش
#روایتے_از_همسر
#شهـیـد_محمـدحــسـین_محـمدخـانے
🌹یازهرا🌹
♡ایـنْجابِیْــتُالشُّهَــداســت... 👇🏻
#یاد_شهدا_با_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃حاج عمار!
هر چه فکر کردم چگونه بنویسم که خوش تر باشد، باز هم به جانم ننشست! اصلا میخواهم راحت باشم! میخواهم بگویم درخت گناه، شاخ و برگ هایش را اطراف قلبم قفل کرده و قلبم اسیر سیاهی شده! دیگر اشک هایم هم بوی خدا نمیدهد!
🍃گناه وزنه ی سنگینی شده که زمین گیرم کرده و پر پروازم را زخمی کرده است! چنگ می اندازم تا زنجیرش را پاره کنم اما مگر به همین آسانی است! تبِ #گناه وجودم را گرفته است و من بیماری درمانده ام که هیچ دارویی جز نگاه تو درمانش نمیکند!
🍃تو هم فرمانده ای دیگر! خوب میدانی سربازانت را چگونه آموزش بدهی که همان بشود درمان تمام دردهایشان! درمانی مثل یک درد و دل سحرگاهی زیرنور ماه و ستارگان! اصلا نور ماه هم نباشد عیبی نیست؛ چهره ات همچون ماه میدرخشد ونورش قلبم را هدف میگیرد.
🍃نور چشمهایت میشود مفتاح الهدایت؛ زنجیر گناه را میگشاید و قلبم نفَس میکشد! روشنایی نگاه تو همانی است که تمام سیاهی های وجودم را به سفیدی مطلق تبدیل میکند. لبخند ارامش بخشت هم که دیگر خودش داستانی سراسر عشق است؛ گویا #عشق لبخند تو «مبدل السیئات بالحسنات» است و با یک نگاه میتوان فراموش کرد تمام بدی هارا... تمام سیاهی هارا... نا امیدی هارا...
🍃#حاج_عمار امروز تولد توست! ما چشم انتظار عیدیِ شماییم! یا شاید هم باید دست هایمان را به سوی شاه خراسان روانه کنیم که اینگونه نوکری دارد و تولد زمینی سربازش است! چشم هایمان را میبندیم؛ انگشتانمان را دخیل پنجره فولادش میکنیم و از عمق جان زمزمه میکنیم: شاه خراسان قسمتمان کن #زیارت حسین(ع)را...
🍃انگار خودت هم آنجایی آرام و محجوب لب میزنی :«کربلا نه به قسمته!
نه به همته! #کربلا به دعوته ! »
با تکیه بر ارامش صدایت مجدد خطاب میکنم ابالجواد را: یا علی بن موسی الرضا دعوتمان میکنی؟! به سمت گنبد برمیگردم؛ دست هایم را روی سینه ام میگذارم به نشانه ی احترام و میگویم: تولدت مبارکِ ما باشد عمارِ مهدی(عج)❤️
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ٩ تیر ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ٨ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه_حلب
🥀مزار شهید : بهشت زهرا_قطعه ۵٣
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
▪️در روز مرگی ها گرفتار شده ام . دلم زخم خورده از دنیا و آدم هایش و بغض هایم😢 سر ناسازگاری گذاشته اند. زمان را مدتی است به دست فراموشی سپرده ام⏱ و غرق شده ام در #ظلمتی که برای دنیای خودم ساخته ام..
▪️اگر عکس #حاج_عمار و شعر معروفش نبود، منِ جامانده از زمان، نمی دانستم #چهل_روز تا مُحرم باقی است. بازهم مثل همیشه سر موقع به دادم رسید..
▪️مُحَرم ، مَحرم ِحرف های در دل مانده و مرهم درد های دل است...
خیمه ای است که می توانی در گوشه ای از آن بنشینی اشک بریزی و دلت را آرام کنی.
▪️اما امسال نمی دانم خیمه ای باشد، هیئتی باشد و روضه ای خوانده شود😔 محروم شده ایم از همه چیز ...شاید هم قدر ندانستیم #هیئت ها را...
▪️حاج عمار ..
شما که راه را شناختی، عاشق شدی، همت شدی، باکری شدی و هم نشین شهدا🌷 کاری کن...🙏
▪️در جاذبه ی #دلبستگی های زمین مغلوب شده ام..دستم را بگیر و به سوی آسمان ببر ....🕊
▪️برایم روضه بخوان. از کربلا بگو، از #علی_اصغر شش ماهه و تیر سه شعبه.
از علی اکبر بگو و بدن اربا اربا. از فرق شکافته #سقا بگو و مشک پاره پاره. بگو و داغ دل سوخته را بیشتر کن💔
▪️می خواهم چله نوکری بگیرم. زیارت عاشورا بخوانم. #شال_مشکی و #پرچم_یاحسین(ع) آماده کنم.🏴
▪️دعا کن هیئت باشد و روضه خوانش آن غائب از نظر باشد و اشک چشم😭 روزی ام شود.
▪️نگران #اربعین هستم، خدا رحم کند دلتنگی ها را، #جامانده ها را....😞
✍نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃دست و پایم را گم کرده ام، #اشک چشمانم سبب شده دنیا را تار ببینم اما گویی عقربه های ساعت مسابقه گذاشته اند و زمان کمی مانده تا ۲۴ محرم الحرام؛ خورشید هم دل خون است و با بغض غروب می کند.
🍃برای چندمین بار خواندم و برای چندمین بار خط به خط کتاب را گریستم. آه حاج عمار، زیر و رو کردی دل سیاهم را. #قصه_دلبری را خواندم و برای دلبری که بعد از تو در این دنیا جاماند گریستم. #عمار_حلب را خواندم و دلم جایی در بین الطلوعین حلب، زمان شهادتت جاماند.
🍃خط به خط شهادتت #روضه بود.از خبر شهادتت بگویم که حال بچه های گروهت را دگرگون کرد. کسی آن طرف پشت بی سیم از حال رفت و وقتی خبر به ح.ا.ج ق.ا.س.م رسید گفت کمرم شکست. دلم پر کشید به عصر #عاشورا و ناله ی انکسرت ظهری ارباب.
🍃از خانواده ات بگویم که یک ماه در دیار غربت چشم انتظار تو بودند و قاصدک خبر #شهادتت را برایشان برد و باهم برگشتید، پیکر تو و دل داغدار آنها. دلم سوخت برای کاروان اسرا و سرهای بالای نیزه...😓
🍃از #معراج بگویم و آخرین خداحافظی که امیر حسین هشت ماه بر روی سینه ات نشسته بود و صورتت را نوازش می کرد.چقدر دلش برای بابا تنگ شده بود. دلم شکست به یاد دلتنگی های #رقیه برای حسین...
🍃از همسرت بگویم که پیراهن مشکی روضه ات را برایت آورده بود. ناله میزنم به یاد پیراهن کهنه حسین و دل بی تاب زینب. امان از #وصیت های جامانده ات که باید اجرا میشد. کسی در قبر برایت روضه میخواند و سینه میزد و میگفت از حرم تا قتلگاه #زینب صدا می زند حسین دست و پا می زد حسین زینب صدا می زد حسین...😭
🍃حاج عمار، نوش جانت شهادت .اصلا حیف بود شهید نشوی! سلام ما را هم به ارباب برسان اما فرمانده دلم گرفته، در هوای سنگین دنیای پرفریب نفس کم آورده ام. به قول خودت دنیا بازی ام داده. خسته ام و رمقی برایم باقی نمانده است. آقا محمد حسین برای دل مرده ام روضه بخوان! شاید زنده شد. شاید عاقبت بخیر شد...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت_قمری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ٩ تیر ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱۰ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا_قطعه۵٣
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#عمار_عبدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃چند روز است زمان را قسم میدهم آرامتر قدم بردارد تا ذهن مشوشم کمی طعم آرامش را بچشد و امروز #خدا را قسم دادهام به رحمانیتش و قلم را به حرفهای ناگفتهاش تا کمی با من مدارا کنند و بتوانم چند خط به رسم امانت بر صفحههای کاغذ بنگارم.
🍃حال بدم را انکار نمیکنم. همه عالم و آدم دیدهاند حتی تو... دلم زنگارگرفته گناه است و رویم زرد از خجالت. هربار مرا از خواب #غفلت بیدار کردی و راه را نشانم دادی و با لبخند همیشگیات بدرقهام کردی و من در عبور از مسیر پر از خطا سرگرم شدم و راه را گم کردم. ناله سردادم و اشک ریختم و قول دادم که دیگر #گناه نکنم. به جای مچگیری، دستگیرم شدی و باز هم کمکم کردی و باز هم سفارش...
🍃دلم را دو دستی چسبیدم و چشمانم را به زمین دوختم و راهی شدم. کمی که گذشت خسته شدم و پاهایم بیرمق از سوزش تاولهای کف پایم فهمیدم باز هم خطا رفتهام. دلم گرفت و بازهم صدایت کردم....
🍃میخواستم ناله سر دهم اما صدای ناله #رفیقهای خوبت را شنیدم. از حزن برگهای خزانشده و #آسمان پر از بغض فهمیدم روز شهادتت نزدیک است و داغ دل هر کس که ذرهای از عشقت در دلش #مهمان شده تازه شده است...
🍃آقا محمد حسین! رفیق نیمهراهی هستم که حرمت نان و نمک محبتت را نگه نداشتم و دلت را خون کردم. اما به حرمت بدنهای اربااربای دوستانت، به حرمت بینالطلوعین شهادتت، به حرمت #عشق خواهر #ارباب که در دلت صاحبخانه شد، دستم را بگیر. این حال آشفته را درمان کن که دیگر رمقی نمانده است...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ٩ تیر ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵٣
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
دلـداده ی اربـاب بـود ♥️
درِ تابـوت را بـاز ڪردند
ایـن آخـرین فرصـت بـود ...
بـدن را برداشتنـد تا بگـذارند داخـل قبـر؛ بدنـم بیحـس شـده بـود ، زانـو زدم ڪنار قبـر دو سـه تا ڪار دیگر مانـده بـود . بایـد وصیـتهای محمـدحسیـن را مـو به مـو انجـام میدادم.
پیـراهـن مشڪی اش را از تـوی ڪیـف درآوردم. همـان که محـرم ها می پوشیـد. یڪ چفیـه مشـکی هم بـود ، صـدایـم میلرزیـد . بہ آن آقـا گـفتـم ڪہ ایـن لبـاس و ایـن چـفیـه را قشنـگ بڪشد روی بدنـش ، خـدا خیـرش بـدهد توی آن قیـامت ؛ پیراهـن را با وسـواس ڪشیـد روی تنـش و چـفیـه را انـداخـت دور گردنـش ...
جـز زیبـایی چیـزی نبـود بـرای دیـدن و خـواستـن ! به آن آقـا گفتـم:« میخواسـت بـراش سینـه بزنـم ؛ شـما میتونید؟ یا بیـاید بالا ، خـودم بـرم بـراش سینـه بـزنم » بغضـش ترڪید. دسـت و پایـش را گـم کـرد . نمیتوانست حـرف بـزند
چـند دفعـه زد رو سینـه محـمـدحسـیـن. بهـش گفتـم:« نوحـه هـم بخونیـد.» برگـشت نگاهـم کـرد. صورتـش خیـس خیـس بـود. نمیدانم اشـک بـود یـاآب باران. پرسیـد:« چی بخونـم؟» گفتـم :« هرچـی به زبونتـون اومد. » گفـت:«خودت بگـو » نفسـم بالا نمیآمد ....
انگار یڪی چنـگ انداختـه بود و گلـویم را فـشار میداد ، خیلی زور زدم تا نفـس عمیـق بکـشم
گفتــم :
از حـرم تـا قـتلگـاه
زینـب صـدا میزد حسـیـن
دسـت و پـا میزد حسـیـن ؛
زینـب صـدا میزد حسـیـن ...
(قسمتی ازخاطرات: #شهید_محمدحسین_محمدخانی)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شب میلاد حضرت زینب(علیه السلام) مادرش زنگ زد برای خواستگاری. نمی دانم پا فشاری هایش باد کله ام را خواباند یا تقدیرم؟شاید هم دعاهایش به دلم نشسته بود. باهمان ریش بلند و تیپ ساده همیشگی اش آمد؛ از در حیاط که وارد خانه شد، با خاله ام از پنجره اورا دیدیم. خاله ام خندید:((مرجان، این پسر چقدر شبیه شهداست!)) با خنده گفتم:((خب شهدا یکی مثه خودشون رو فرستادن برام!))
#برشی_از_کتاب
#قصه_دلبرى
#شهيد_محمدحسين_محمدخانى
به روايت همسر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
ایستادن پای امام زمان خویش👥
💠شانزدهم آبان ماه #سالروز_شهادت
🔻شهدای مدافع حرم🔻
🌷#شهید_علی_تمام_زاده
🌷#شهید_هادی_زاهد
🌷#شهید_میثم_مدواری
🌷#شهید_سیداسماعیل_سیرت_نیا
🌷#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری📲
از زخـــم زبان
بیــــــم ندارد
دل عاشـــ♥️ــق
#سالروز_شهادت
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
- چرا ناراحتی⁉️
+خیلی #جامعه خراب شده، آدم به گناه🔞 می افته!
-خب #توبه رو گذاشتن واسه این جور موقع ها ...
+وقتی یه قطره💧 جوهر می افته روی آینه، شاید دستمال برداری و قطره رو پاک کنی, اما آینه #کدر میشه!
🌷اینجا بود که فهمیدم
این بشر چقدر جلوتر از ما می پرد🕊
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
26.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه آدمایی هستن توی
این دنیا...
شهدا رایادکنیم باذکرصلوات(🍃🌸)
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*🌷🥰ماجرای جالب گفتوگوی #شهید_محمدخانی با تکفیریها
یکی از بیسیمهای تکفیریها افتاد دست ما. سریع بیسیم را برداشتم. میخواستم بد و بیراه بگم
🌷عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن.
گفتم پس چی بگم به اینا؟!
🌷گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلولههایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...»
سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟
🌷گفت: «به اونها بگو ما همونهایی هستیم که صهیونیستها رو از لبنان بیرون کردیم.
ما همون هایی هستیم که آمریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم.
ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیستها و آزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است...
..بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان..
بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیریها تسلیم ما شدند. میگفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.»
کتاب «عمار حلب»، زندگینامهی
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_قاسم_سلیمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خاطرات_شهید
●عاشق حضرت زهرا (س) بود.
روضه های فاطمیه را خیلی با سوز میخواند.
یک وقت هایی هم آخرشب زنگ میزد میگفت باهات کار دارم.
حالا دو تا هیئت رفته. هم مداحی کرده هم روضه خوانده و هم گریه کرده و سینه زده.
اما آخر شب میگفت بیا یک روضه چند نفری بخونیم و گریه کنیم.
●میگفت هرچی برای مادر گریه کنیم کمه.
خط خوبی هم داشت.
همیشه کنار دفتر یادداشت یا کتاب و جزوش اسماء متبرک اهل بیت را با خط خوش می نوشت.
وزیباترینش هم نام مبارک فاطمه زهرا (س) بود.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی 🌷
#یا_فاطمة_اغیثینی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
•
موقعخریدِجھیزیھ،
خانومِفروشندھبهگوشیم
نگاهکردوگفت:
اینعکسِکدومشھیدھ؟(:
خندیدموگفتم:هنوزشھیدنشده! عکسِشوهرمه
#شهید_محمدحسین_محمدخانی!
• #خاطراتی_از_شهدا 🌱°
• #عاشقانه 🕊💔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
°
من از تکرار خوشم نمیآید
دلم نمیخواهد چیزی را
مدام برای کسی تعریف کنم...
.
اما میدانی چیست؟
دلم میخواهد
از تو ببینم
از تو بشنوم
از تو بگویم... بارها و بارها
.
من زیاده روی و اسراف
در دوست داشتنت را دوست دارم!...
.
.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
عاقبتتون_شهدایی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
عشق به شهدا و دفاع مقدس در زندگیاش جاری بود، هر کجای زندگیاش سرک میکشیدی، میدیدیشان.
خودش دیدترین و خوش قواره ترین جای خانه را که رو به قبله هم نباشد، انتخاب میکرد برای عکس شهدا.
در همان زیرزمین کوچه طه، خیلی خوشگل به ترتیب از امام و آقا شروع کرده بود تا همت و متوسلیان و بروجردی و کاوه و عکسها را چسبانده بود.
مقید بود در حضور شهدا گناه نشود، همیشه میگفت: شهدا اینجا هستند و خجالت بکشید، به عکس ها بیاعتنا نبود، سعی میکرد پایش را رو به عکسشان دراز نکند، حتی شبها که میخوابید.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هر وقت چای میریختم میآوردم
میگفت: بیا دو سه خط روضه بخونیم
تا چای روضه خورده باشیم...
راوی: همسر شهید 💚
#شهید_محمدحسین_محمدخانی 🕊🌱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
عطــرِ تولــدِ شَهیـد میآیـد . . .
.
.
حاجعمار؟
چرا اینگونه است؟
من که یک بار هم تورا ندیده ام
پس این همه دلتنگی نشات گرفته از چیست؟؟
میدانی جان دل!
بر این باور معتقدم که کنون هستی
و مرا از آسمان ، آسمانی که تورا دربر گرفته نظاره گری....
دلتنگی متعلق به زمین است
همانجایی که تو با آن وداع کردی....
اصلا میدانی چیست؟؟
به گونه ای در احوالاتت غرق هستم که رمقی برای ماندن در جای شلوغ را ندارم
اکنون من هم دلم آسمان میخواهد...
وداع با گناه را میخواهد...
من در تمام این شلوغی ها پشتم به تو گرم است
اصلا میدانی چیست؟!
جنس تو با دیگران فرق میکند رفیق . . .
تولــــــدتمبــارکحاجعمـــار
دعاکنبرایم،رفیقِدلم ...
بهوقت۹تیر۹۸ .
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
تاریخ تولد: ۱۳۶۴/۰۴/۰۹
محل تولد: تهران
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
محل شهادت: حلب_سوریه
وضعیت تأهل: متأهل
محل مزارشهید: بهشتزهرا(س)
#همسفر_من
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh