🌷شهید نظرزاده 🌷
⭕️با آمدن پدر به منزل🏡 #احمد به استقبال او میرفت و برای او چای☕️ میریخت و لباسهای پدر را میشست و
#شهید_احمد_الیاسی
#شهادت: ۱۲ بهمن ۹۴
#حین آزادسازی نبل و الزهرا
✍ #همرزم_شهید
🌷 آقا #احمد بسیار در جبهه سوریه فعال بود، خستگی ناپذیر بود، از جون و دل برای #اهلبیت مایه میذاشت؛
🌷یک روز خسته و کوفته بودیم و همه رزمندگان در حال #استراحت بودند که در حال خستگی شدید همه مان، ماشین تسلیحات امد که در همین زمان #شهید_احمد بلند شد و دونه دونه مهمات رو پیاده کرد.
#شهید_احمد_حاجیوند_الیاسی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 9⃣1⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ 🔻 #متّقین_بنبست_ندارند🔻 ✍ خدا الطافِ خفیهای داره که هیچکس از عمقِ ا
❣﷽❣
0⃣2⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨
🔻 #به_کارهای_خوبمون_مغرور_نشیم🔻
✍ اینکه آدم ۳ روز پشت سر هم روزه بگیره، و هر ۳ روز افطار خودش رو به سائل بده (مسکین و یتیم و اسیر)،😩 و خودش با آب افطار کنه💧
❗️خیلی کار بزرگیه..😲
❗️کلاسِ این کار خیلی بالاست..😳
☝️ کاری که #اهلبیت کردند و آیات سوره انسان (هل اتی) نازل شد:↶
🕋 وَ یُطْعِمُونَ الطَّعٰامَ عَلیٰ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً. (انسان/۸)
💢 و غذای خود را، با آن که دوستش دارند و به آن احتیاج دارند، به بینوا و یتیم و اسیر میدهند.
✔ امّا قرآنِ کریم در آیه بعدی، یه درسِ بالاتر و مهمتری رو به ماها یاد میده، و اون اینکه:
👈 اهلبیت بعد از این ایثار و از خودگذشتگیِ بزرگ، گفتند:↶
🕋 إِنَّمٰا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّٰهِ، لاٰ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزٰاءً وَ لاٰ شُکُوراً. (انسان/۹)
💢 گفتند: «ما برای رضایِ خدا به شما طعام میدهیم، و از شما پاداش و تشکّری نمیخواهیم.»
اوج محبّت #اهلبیت به خدا اینجاست که میگن:👈 إِنَّمٰا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّٰهِ.
ما این کار رو خالص برای رضای #خدا انجام دادیم، اصلاً هم به فکر تمجید و تشکّر نیستیم.✔
دقیقاً برعکس ما، که اگر یه کارِ خوبی کردیم و ازمون تشکّر نکردند، بهمون برمیخوره🙁، حتّی ممکنه دعوا هم بکنیم😡.
و بعد هم #اهلبیت گفتند:↶
🕋 إِنّٰا نَخٰافُ مِنْ رَبِّنٰا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً. (انسان/۱۰)
💢 ما از خداوند خائف و ترسانیم، برای روزی که عبوس و سخت است.
❗️ ماها تا یه کارِ خوبی انجام میدیم، دیگه فکر میکنیم خیلی هنر کردیم!!😊
❗️ کلّی سرِ خدا منّت میذاریم که خدایا ما رو ببین چکار کردیم؟؟!☺️
📛 گرفتار عُجب و #غرور میشیم.
❌ خیلی خودمون رو تحویل میگیریم.
⚠️ فکر میکنیم دیگه کارمون خیلی درسته.
ولی اهلبیت این نکتهی مهم رو به ما یاد دادند که:↶
☝️ اگر بهترین کارها رو هم انجام دادیم،
❌ نه تنها گرفتار #عجب و #غرور نشیم،
✅ بلکه خائف و ترسان باشیم،😱 و نگران باشیم که اگر خداوند این کارِ ما رو قبول نکنه، چه خاکی به سرمون بریزیم.😰
⚠️ تا یه کارِ خوبی انجام دادیم، زودی از خدا طلبکار نشیم...
⁉️ بلکه نگران باشیم، و دغدغه داشته باشیم که آیا این عملِ ما رو خدا قبول کرده یا نه؟؟!😢😰
☝️ خیلی از ماها که خودمون رو #شیعه میدونیم، تا دو تا هیأت میریم و، برای #امام_حسین اشکی میریزیم و سینهای میزنیم، دیگه هیچ ترسی از #قیامت نداریم و میگیم با عشق #اهلبیت میپریم تو بهشت...😳
✅ جالبه که خودِ #اهلبیت میگن ما از قیامت میترسیم:
👈 إنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً...
❌ ولی ما نمیترسیم.
میگیم امام حسین #شفاعت میکنه، ما میریم تو بهشت..😇
درسته.☝️ #امام_حسین شفاعت میکنه، ولی حساب کتاب داره.
بانک هم پول زیاد داره،💵 ولی حساب کتاب داره.
✅ درسته كه #امام_حسین كشتىِ نجات امّتِ اسلامه...
❌ امّا این کشتی، براى كسانى كه مثل پسر نوح، یك عمر #گناه و نافرمانى كردند، جایی نداره.
❌ #شفاعتِ اولیاى الهى، چراغ سبز براى انجام #گناه نیست.🚥
😳 بعضی از عزادارنِ امام حسین (ع) با تکیه بر #عزاداری، ترسی از قیامت ندارند،
در حالیکه خودِ #امام_حسین(ع) فرمودند:
⚡️ لا یأمَنُ یومَ القیامَةِ، إلاّ مَن خافَ اللهُ فِی الدُّنیا.
😱 در قیامت در امان نیست، مگر کسی که در دنیا از #خدا بترسد.
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣3⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷 🌀متولد میشوند، #پر نور ✨چون #ستاره هر چه بیشتر میگذرد، شعاعِ نورشان وسیع
به سید میگفتن:
اینا کی هستند مياري #هيئت؛😒
بهشون #مسئوليت میدی؟!😟
میگُفت:
✨کسی که تو #راه نیست، اگه بیاد
توی مجلس #اهـلبیت و یه گوشه بشینـه
💥و شما بهش بها ندی❌، میـره و دیگه هم برنمیگرده اما وقتی #تحویلش بگیری، جذب همین #راه میشه!😍
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 7⃣4⃣#قسمت_چهل_وهفتم 💢زمزمه مى کنى : تاب از کَفَت نبرد
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
8⃣4⃣#قسمت_چهل_هشتم
💢... که ناگهان #جبرئیل فرود آمد و گفت: (اى محمد! خداوند تبارك و تعالى از احساس تو آگاه گشت و شادمانى تو را از داشتن چنین برادر و دختر و فرزندانى دریافت و خواست که این #نعمت را بر تو #کمال ببخشد و این #عطیه را گواراى وجودت گرداند... پس#مقرر_ساخت که ایشان و فرزندان ایشان و دوستان و شیعیان ایشان، با تو در #بهشت_جاویدان بمانند و هرگز میان تو و آنان #فاصله نیفتد.
🖤هر چقدر تو #گرامى هستى ، آنان گرامى شوند و هر #نعمت که تو را نصیب مى شود، آنان را نیز بهره باشد آنقدر که تو #خشنود شوى و از #مقام_خشنودى رضایت هم #فراتر روى.#اما_درعوض ، در این دنیا #مصیبت بسیار مى کشند و #سختى فراوان مى بینند، به دست #مردمى که #خود_را #مسلمان ، مى نامند و از #امت_تو مى شمارند، در حالیکه #خدا و #تو از آنها #بیزارید. آنان کمر به ایذاء عزیزان تو مى بندند و هر کدام را #در_نقطه_اى به قتل مى رسانند آنچنانکه #قتلگاه و #قبورشان از هم #فاصله مى گیرد و #پراکنده مى شود. #خداوند #تقدیر را براى آنان چنین رقم زده است و براى تو درباره آنان.
💢پس خداوند متعال را به خاطر تقدیرى چنین سپاس گو به این #قضاى او #راضى باش.)من خداوند را #سپاس گفتم و به این #تقدیرى چنین #رضایت دادم.سپس #جبرئیل گفت : (اى محمد! #برادرت پس از تو #مقهور و #مغلوب_امت خواهد شد و از دست دشمنان 🐲تو #رنجها خواهدکشید و مصیبتها خواهد دید تا آنکه به #قتل خواهد رسید.قاتل او #بدترین و #شقى_ترین موجود روى زمین است همانند کشنده #ناقه_صالح در شهرى که به آن هجرت خواهد کرد یعنى #کوفه و آن شهر، #مرکز شیعیان او و شیعیان فرزندان اوست. و اما این فرزند تو و با دست اشاره کرد
🖤 به #حسین با #جمعى_از_فرزندان و #اهلبیت و برگزیدگان امت تو به شهادت خواهد رسید در کنار #نهرفرات و در سرزمینى که #کربلا خوانده مى شود
#کثرت_اندوه_وبلا که از سوى دشمنان تو و دشمنان فرزندان تو در مى رسد در روزى که غم آن #جاودانه است و حسرت آن ماندگار. #کربلا، #پاکترین و #محترمترین بارگاه روى #زمین است و قطعه اى است از قطعات #بهشت.🌸و آنگاه که فرزند تو و یاورانش به شهادت مى رسند و سپاه #کفر و #ملعنت ، محاصره شان مى کنند،... زمین به لرزه در مى آید و کوههابه اضطراب و تزلزل مى افتد و دریاها خشمگین و متلاطم مى شود و اهل آسمانها، آشفته وپریشان مى شوند و اینهمه از سر خشم به دشمنان توست...
💢یا محمد! و دشمنان فرزندان تو و عظمت حرمتى که از خاندان تو شکسته شده است و شر هولناکى که به فرزندان عترت تو رسیده است.و در آن زمان هیچ موجودى نیست که داوطلب حمایت از فرزندان تو نمى شود و از خدا براى یارى حجت خدا پس از تو، رخصت نمى طلبد.
ناگهان نداى وحى خداوند در آسمانها و زمین و کوهها و دریاها طنین مى افکند که : ''این منم #خداوند فرمانرواى قدرتمند! کسى که هیچ #گریزنده_اى از حیطه #اقتدارش بیرون نیست و هیچ #طغیانگرى او را به عجز نمى آورد.
🖤 و من #قادرترینم در امر یارى و انتقام. #سوگند به #عزت و #جلالم که قاتلان فرزند پیامبرم را و #ستمکاران به عترت رسولم را چنان عذاب کنم که هیچ کس را در عالم چنین عذاب نکرده باشم . آنان که #حرمت و #پیمان پیامبر را شکستند، #عترت او را کشتند و به خاندان او ستم کردن...''تمام آسمان 🌫و زمین با شنیدن این کلام خداوند، ضجه مى زنند...
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
9⃣5⃣#قسمت_پنجاه_ونهم
💢#شام با تو چه خواهد کرد⁉️
''شام '' ى که از #ابتدا مقر حکومت بنى امیه بوده است... و بر تمام منابر، هر صبح و ظهر و شام ، #علیه على خطبه خوانده اند و به او #ناسزا گفته اند،
''شام '' ى که #مردمش دست پرورده #یزید و #معاویه اند،... ''شامى '' ى که #نطفه اش را به #دشمنى با #اهلبیت بسته اند، با تو چه خواهد کرد؟!
🖤چهار ساعت، این کاروان #خسته و #مجروح و #ستم_کشیده را بر '' دروازه جیران'' نگاه مى دارند... تا شهر را براى #جشن این پیروزى بزرگ مهیا کنند....
به نحوى که دروازه از این پس به خاطر این معطلى چند ساعته ،⏰ '' #دروازه_ساعات'' نام مى گیرد.
پیش از رسیدن به شام ، تو خودت را به #شمر مى رسانى و مى گویى : بیا و یک #مردانگى در #عمرت بکن.
💢شمر مى گوید:
_باشد، هر خواهشى که کنى برآورده است. با تعجب و تردید مى گویى :
_نگاه نامحرمان، #دختران و زنان آل الله را آزار مى دهد. ما را از دروازه اى وارد شام کن که #خلوت_تر باشد و چشمهاى کمترى نگران کاروانشود.شمر#پوزخندى مى زند و مى گوید:_عجب ! نگاهها آزارتان مى دهد. پس از #شلوغترین دروازه شهر وارد مى شویم ؛
جیران!و براى اینکه دلت 💕را بیشتر بسوزاند، اضافه مى کند:
🖤_یک خاصیت دیگر هم این دروازه دارد. #فاصله اش با دارالاماره بیشتر است و #مردم_بیشترى در شهر مى توانند #تماشایتان کنند.کاروان در #پشت_دروازه ایستاده است... و تو به #سرپرستى و #دلدارى کودکانى مشغولى... که زنى پرس و جو کنان خودش را به تو مى رساند، پسر جوانى که همراه اوست ، کمى دورتر مى ایستد... و زن که به کنیزان مى ماند، به تو سلام مى کند و مى گوید:
💢_من اسمم '' زینبه'' است. آمده ام براى #خانمم خبر ببرم . شهر شلوغ است و ما نمى دانیم چرا. گفتند کاروانى از اسرا در راه است. آمده ام بپرسم که شما کیستید و در کدام جنگ اسیر شده اید.
تو سؤ ال مى کنى:_خانم شما کیست ؟
کنیز مى گوید:_اسمش؛ #حمیده است از طایفه بنى هاشم. و به جوان اشاره مى کند: _آن جوان هم پسر اوست. اسمش #سعد است سعد، قدرى نزدیکتر مى آید تا حرفها را بهتر بشنود.
🖤تو مى گویى :
_✨حمیده را مى شناسم. سلام مرا به او برسان و بگو من زینبم، دختر امیرالمؤمنین، على بن ابیطالب. و آن سرها که بر نیزه است ، سر برادران و برادرزادگان و عزیزان من است . بگو که...پیش از آنکه کلام تو به پایان برسد،... کنیز از شنیدن خبر، بى هوش بر زمین مى افتد.سر بلند مى کنى، جوان را مى بینى که #گریان و #برسرزنان مى گریزد.به زحمت از مرکب فرود مى آیى...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
3⃣6⃣#قسمت_شصت_وسه
💢سر به #آسمان🌫 بلند مى کند و مى گوید:_خدایا پناه بر تو از شر دشمنان اهل بیت ، گواه باشد که من از #دشمنان آل محمد #بیزارى مى جویم.سپس صورت اشکبارش را بر پاهاى امام مى گذارد و مى پرسد:_آیا راهى براى توبه و بازگشت هست ؟امام مى فرماید:
آرى ، خداوند توبه پذیر است.
پیرمرد که انگار از یک کابوس وحشتناك #بیدار شده است و جان و جوانى اش را دوباره پیدا کرده ،
🖤#عصایش را به زمین مى اندازد و همچون جنون زده ها مى دود و فریاد مى کشد:_مردم ! ما فریب خوردیم. اینها #دشمنان #خدا نیستند. اینها #اهلبیت پیامبرند، #قاتلین اینها؛ دشمنان خدایند، #یزید دشمن خداست. آن پیامبرى که در اذانها شهادت، به رسالتش مى دهید، پدر اینهاست. توبه کنید! جبران کنید! برگردید! #مامورى که از لحظاتى پیش ، کمر به قتل پیرمرد بسته و به #تعقیب او پرداخته ، اکنون به پیرمرد مى رسد و با #ضربه شمشیرى میان سر و بدن او فاصله مى اندازد،...
💢آنچنانکه پیرمرد چند گامى را هم بى سر مى دود و سپس بر زمین مى افتد....
مردم، مردمى که شاهد این صحنه بوده اند، بیش از آنکه #هشیار و متنبه شوند، مرعوب و #وحشتزده مى شوند.بیش از این ، نگاه داشتن کاروان مصلحتنیست... کاروان را در زیر بار سنگین #نگاهها به سمت قصر یزید، حرکت مى دهند
#یزید، همه اعیان و #اشراف_شام و بزرگان #یهود و #نصارى و #سران_بنى_امیه و #سفرا را براى شرکت در این جشن بزرگ دعوت کرده است...
🖤#قصر را به انواع زینتها #آراسته و #شرابهاى گوناگون تدارك دیده است . پیداست که یزید به #بزرگترین_پیروزى زندگى خود، دست یافته است....
یزید به هنگام شنیدن خبر ورود کاروان سرها و اسرا، در حین مستى وسرخوشى، ناگهان ناله شوم کلاغها را مى شنود و با خود آنچنان که دیگران بشنوند، زمزمه مى کند: _در این هنگام که محمل شتران رسید و آن خورشیدها بر تل جیران# درخشید، ✨کلاغ 🦅ناله کرد و من گفتم :
💢 چه ناله کنى ، چه نکنى ، من طلبم را وصول کردم و به آنچه مى خواستم رسیدم.هم اکنون نیز، با #غرور و تبختر بر تخت تکیه زده است و ورود کاروان شما را #نظاره مى کند.... او که #همه_تلاش خود را براى #تحقیر این کاروان و #تعظیم دم و دستگاه خود به کار گرفته است،... اکنون به تماشاى #شکوه و #عزت خود و #خفت و خوارى #کاروان نشسته است.
همه اهل کاروان را از بزرگ و کوچک ، با #طناب به یکدیگر بسته اند.
🖤یک سر طناب را برگردن سجاد افکنده اند و سر دیگر را به بازوى تو بسته اند.... طناب دیگر از بازوى تو به دستهاى سکینه... و طناب دیگر و دست دیگر و بازوى دیگر... و #همه اهل کاروان به گونه اى به هم #وصل شده اند....
که اگر کسى #کندتر و یا #تندتر برود، #دیگران را با خود #به_زمین_بیفکند و اسباب #خنده و #مضحکه شود....
#به_محض_ورود به مجلس، #امام رو مى کند و به یزید و با لحنى آمیخته از #شکوه و #اعتراض و #توبیخ مى گوید:
_✨اى یزید! گمان مى کنى که اگر رسول خدا ما را در این حال ببیند، چه مى کند⁉️
💢با همین #اولین_کلام امام ، حال مجلس #دگرگون مى شود.... یزید فرمان مى دهد... که بند از دست و پاى شما و غل و زنجیر از دست و پا و گردن امام ، باز کنند.... یزید در دو سوى خود امرا و بزرگان را نشانده است....براى شما جایى درست مقابل خویش ، تدارك دیده است.... و سرها را در طبقهایى پیش روى خود چیده است.... #دختران و #زنان تا مى توانند #به_هم #پناه مى برند...
و به درون هم مى خزند...
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
به سید میگفتن:
اینا کی هستند مياري #هيئت؛😒
بهشون #مسئوليت میدی؟!😟
میگُفت:
✨کسی که تو #راه نیست، اگه بیاد
توی مجلس #اهـلبیت و یه گوشه بشینـه
💥و شما بهش بها ندی❌، میـره و دیگه هم برنمیگرده اما وقتی #تحویلش بگیری، جذب همین #راه میشه!😍
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🔻شاهدانِ اعمال🔻
✍ شخصی به نام عبدالله بن أَبان الزّیّات، نقل میکند:
به امام رضا (ع) گفتم: ای پسر پیامبر!! برای من و خانوادهام دعائی بفرمائید.
حضرت فرمودند:
⚡️ أَوَ لَسْتُ أَفْعَلُ؟! وَاللهِ إِنَّ أَعْمَالَکُمْ لَتُعْرَضُ عَلَیَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ.
⁉️ مگر من دعا نمیکنم؟!
به خدا قسم، #اعمالِ شما، هر شب و روز بر من عرضه میشود، و من برای شما دعا میکنم.☝️
راوی میگوید: قبولِ این سخن برای من سنگین به نظر آمد.😳
⁉️ که چطور اعمالِ ما هر شب و روز بر امام عرضه میشود؟!🤔
امام متوجّه من شد و به من فرمود:
⚡️ أَمَا تَقْرَأُ کِتَابَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟!
⁉️ آیا کتاب خدا قرآن، را نمیخوانی؟!
آنجا که میفرماید:👇
🕋 قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ (توبه/۱۰۵)
💢 ای رسولِ ما! به این مردم بگو: «هر عملی که میخواهید، انجام بدهید! امّا مراقب باشید که خدا، پیامبر و مؤمنان، در حال مشاهدهی #اعمالِ شما هستند!»
بعد امام فرمودند:
☝️ به خدا قسم، منظور از مؤمنان در این آیه، علی بن ابی طالب و امامانِ از نسل او هستند.
یعنی ما #اهلبیت اعمال شما را میبینیم.
📚 اصول کافی، ج۱، ص۱۷۱ (باب عرضهی اعمال بر پیامبر و ائمه).
✨✨✨✨✨
#شرح_حدیث
✍طبق این آیه قرآن، و روایتِ امام رضا(ع)، هر عملی که ما انجام میدیم، هم #خدا میبینه، هم #پیامبر_اکرم(ص)، و هم گروهی از مؤمنینِ خاص، که طبقِ این روایت و روایاتِ فراوانِ دیگه، #امامان_معصوم(ع) هستند.😰
☝️ به این عقیدهی #شیعه میگن: «عرضهی اعمال» بر اولیای خدا.
👈 #شیعه اعتقاد داره که، همه #اعمالِ ما بصورت روزانه، یا هفتگی، یا ماهانه، یا... بر اولیای خدا (پیامبر اکرم و امامانِ معصوم) عرضه میشه.😨
✅️ اگر #اعمالِ ما خوب باشه، اونها خوشحال میشن😌
❌ و اگر بد باشه، نگران و اندوهگین میشن😔
امام باقر (ع) فرمود:
👈 تمام #اعمالِ شما، هر عصر پنجشنبه، بر پیامبرتان عرضه میشود... بنابراین باید از اینکه عمل زشتی از شما بر پیامبر عرضه شود، شرم کنید.😔
📚 تفسیر برهان، ج۲، ص۱۵۸.
و امام صادق (ع) فرمود:
👈 ای مردم! با #گناهِ خود، رسول خدا را ناراحت نکنید.😔
📚 تفسیر کنز الدقائق.
📣 #خدا و #پیامبر و #اهلبیت، از تمام خلوتهای ما خبر دارند..💔
✔ موقع #گناه حواسمون باشه، که #امام_زمان داره ما رو میبینه...😔
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh