🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
💠شهر را به ما سپردند!
و #رفتند...
💠از شهر چیزی باقی نمانده🚫
#برگردید...
#مقاومت کار ما نیست...
خانه به خانه!
نفر به نفر👥
در حال #انهدام!
💠برگردید!😔
دست #دلمانـ❤️ را بگیرید...
💠 #آی_شهدا
با فراموشی درس شما
تخریب چی ماهری شدیم😞
💠 #منفجر می کنیم💥
دل را با #چاشنی وسوسه های شیطان👹
انفجار پشت انفجار...
💠و پس لرزه های این انفجار
می لرزاند #دل_مهدی_فاطمه(سلام الله علیها را💗💓
💠#برگردید!
مقاومت کار ما نیست
آقا #گناه دارد!😭
بس که ما #گناه میکنیم...
💠برگردید
#آقا_تنهاست...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠خود را #کامران_آوینی معرفی می کرد. کراوات میزد و به فلسفه #غرب علاقمند بود. ریش #پرفسوری و سیبیل نی
🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
ولادت : ۱۳۲۶ - شهرری
شهادت: ۱۳۷۲/۱/۲۰ - فکه
آرامگاه: تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها)
🔰شهید آوینی در کلام رهبری گویا خودش راههای آسمان🌠 را رفته بود و #دیده بود
🔰رهبر انقلاب: صدای #شهید_آوینی، آن صدایی است که بزرگترین حرفها را میزد🔊 و خودش #اعتقاد داشت. مثلاً میگفت: «این جوانان ما، به راههای آسمان💫 آشناترند تا به راههای زمین.»
🔰این را چنان میگفت که گویا #راههای_آسمان را خودش رفته، دیده👌 و میداند که اینها آشناتر هستند! ما خیال میکنیم صدای جنگی💥 باید صدای کلفت و #نخراشیدهای باشد. امّا ایشان آن طور صدایی نداشت❌ صدایی بود #معصوم و نجیب و در عین حال استحکامی ویژه داشت؛ در قالب نوشتاری📝 قوی و #هنرمندانه.
۱۳۷۲/۰۶/۱۱
✍دل نوشته #شهید_آوینی خطاب به رهبر انقلاب:
🔰عزیز ما، ای وصی امام عشقـ❣ آنان که معنای #ولایت را نمی دانند در کار ما سخت درمانده اند. اما #شما خوب می دانید که سرچشمه این تسلیم و #اطاعت و محبّت💞 در کجاست.
🔰خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم😍 و چقدر #دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم سر در بغل شما💞 پنهان کنیم و #بگرییم.
🔰ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما😍 باز یافتیم. #لبخندشما شفقت صبح را داشت و شب انزوای🌚 ما را شکست⚡️ سر ما و قدمتان که وصی امام عشق هستید و #نائب_امام_زمان
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
#سالروز_شهادت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📚 #رمان_شهدایی
🌷 #خاطرات_شهید_یوسف_کلاهدوز
↶° به روایت: همسرشهید
4⃣ #قسمت_چهارم
#مادر و پدر هم سخت میگرفتند.
میگفتند «#دختر به راه دور نمی دیم. #نظامی هم که هر روزِ خدا🕋 به یک شهره.» با#ازدواج فامیلی هم موافق نبودند.❌
📝یکی از دوستان #حسن که وقتی به #شیراز منتقل شده بود تا دوره ی عالی افسری را بگذراند، باهم هم #خانه شده بودند،
📝یوسف بود. #خانواده یوسف #مشهدی بودند توی رفت و آمدهایی که برای دیدن پسرشان به شیراز داشتند، حسن با حوری #خانوم، خواهر یوسف آشنا شد و باهم ازدواج کردند.😍
📝حسن چند #ماهی بود که حوری را عقد کرده بود، ولی نیاورده بودش شیراز.
از وقتی حسن شیراز بود، چندبار خاسته بودیم با #دخترخاله هایم برویم #خانه شان. با تعریف هایی که از شیراز شنیده بودیم، خیلی #دلمان 💞میخواست آن جارا ببینیم ولی نشده بود.
📝تازه سال دوم #دانشگاه را تمام کرده بودم. #تابستان بود. من و صدیقه دختر خاله ام، همراه یکی از زن داداش هایش، قرار شد برویم #خانه ی حسن و او مارا ببرد گردش.👌
📝درست همان#🌙 شبی که رسیدیم شیراز، ده روز اول به حسن #مأموریت دادند.
📝خیلی نگران و ناراحت شد. خب بعد از این همه مدت که ما را دعوت کرده بود، ما درست موقعی رفتیم که خودش نمی توانست همراه ما باشد.
📝ما هم که جایی را بلد نبودیم. حسن مانده بود چه کار کند. خیلی عذرخواهی کرد،
بعد گفت «#دوست من از خودم بهتره. میسپرمتون دست #یوسف کلاهدوز. هر جا بخواید میبرتتون،
تو که زحمتت نیست، یوسف جان،»
یوسف هم گفت « نه. اصلاً. من و حسن نداره. خودم در #خدمتتون هستم.»
ماندیم. #روزها صبح🌤 تا عصر که آقا یوسفنبود، خودمان خرید و پخت و پز می کردیم.
📝خودش ماشین نداشت. پیکان دوستش را یک هفته قرض گرفته بود.
#عصرها که از سرکار بر میگشت، دوش می گرفت و چاییش را که میخورد، مارا می برد بیرون. همه جا رفتیم؛
حافظیه، #آرامگاه سعدی، شاه چراغ، بازار وکیل.
#آقا یوسف خیلی نجیب بود.
جلوی ما سرش را هم بلند نمی کرد.
#ادامه_دارد
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
جـ❤️ـانا بیا ...
که بی تـ❤️ـو ...
#دلمان را قرار نیست
#بیشمان مجال صبر و ...
سر انتظار نیست
🦋🕊🕊🦋🕊🕊🦋🕊🕊
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
📝#استادانصاریان🌸🍂
💮چرا #گریه 😭رشد میآورد⁉️
یک رشد برای #ائمه است، یک رشد برای اولیا است، یک رشد هم برای ما، ما ابتدا نسبت به #شناخت ابی عبدالله رشد پیدا کردیم که حال گریه میکنیم برای #مجهول که گریه نمیکنیم.
📖قرآن #میفرماید: مما عرفوا من الحق؛ حسین حق است، ما اول حق را #شناختیم که وقتی کسی آرام میگوید، سرش را بریدند، #دلمان💖 ناله میزند.
رشد است که مردم گریه 😢میکنند،
💮رشد است که #مردم از جان، مال و عمرشان مایه میگذارند، رشد است که این همه #جلسه برپا میکنند، رشد است که جوانها از سر #شب🌙 تا صبح🌥 سیاهی میکوبند و گاهی سرشان را به سیاهی میگذارند و #گریه میکنند.👌
🌸برای #شفای استاد #خوبمان☺️ دعا🤲 کنیم✔️
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸کار همیشگی اش بود. لباس #نظامی اش را که می پوشید دست به سینه می گذاشت و سلام به امام حسیــن (علیه ا
🌸🍂بسمربالشهدا
✍قلم به #دست میگیرم و میخواهم بار دیگر از رشادت، #فداکاری و ایثار برایتان بگویم.از کسی که تمام زندگیش وقف این راه شد ، الگوی مردم شد.
از کسی که #آرزویش با آرزوهای ما زمین تا آسمان فرق میکند ، آنقدر دلش بزرگ بود از خیلی چیزها گذشت تا ثابت کند عشقی که نسبت به #اهل_بیت دارد ظاهری نیست.
♨️میخواست #موثر باشد ، برای چیزی که از تمام وجود دوستش دارد قدمی بردارد، برای آرزوهایش تلاشی بکند و به خواسته اش برسد. در سال ۵۹ زمینی شد.#علاقه ی زیادی به سپاهی بودن داشت.عاشق💞 #ولایت بود و سرباز ولایت بودن حس خوبی به او میداد آرزویش نابودی صهیونیست ها بود.
♨️مسلم ۲۰مهر به 📅آرزویش رسید به سوی آسمان🌫 پرواز کرد.🕊
هنوز هم هستند کسانی که در این دنیا به #شهادت فکر میکنند و اخرتشان هم باهمنشینی #شهدا پیوند میخورد.
اما ما چه کنیم⁉️قلب و #دلمان بوی دنیا میدهد و دل کندن برایمان سخت است.
🍃شهید جان نگاهی...!
✍نویسنده: #مریم_عبداللهی
🌱به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_مسلم_خیزاب🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh