eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28هزار عکس
6.4هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
0⃣6⃣2⃣ 🌷 👈 که زندیگیش با (ع) پیوند داشت/ که بعد از نوزده سال تعبیر شد 🕊❤️ (2/1) 🌷هر چه بیشتر از میشنیدم اشتیاقم برای خواندن پرونده ی این شهید بیشتر میشد. وقتی ورق به ورق 📑پرونده را میخواندم بوی خوش و سرای حرم و را حس میکردم.😌 🌷با خودم را مرور میکنم «خواب دیدم (ع) نوزادی را که در پارچه ی سرخ رنگی پیچیده شده به سوی من میفرستد. و چندی بعد خوابی دیگر، دوباره خواب میبینم کنار ی آبی ایستاده ام و سنگ از دستم به داخل آب💦 میافتد، با خودم میگویم این سنگ چقدر برایم بود...» 🌷 شاید آن روز حتی به ذهنش هم خطور نمیکرد 🗯که تعبیر این دو رؤیا « و » باشد. 🌷همان کودکی که در یک سالگی وقتی که چشمان ناامید پدر و مادرش به های طلایی✨ رنگ حرم آقا امام رضا(ع)دوخته شده بود، با یک نگاه آقا . 🌷گویا قرار است آقا لحظه به لحظه شامل حالش شود👌. روزها می گذرد، محمد در مادری سیده بزرگ می شود و قد می کشد👱. او  در کنار خود پدری دارد مهربان و صمیمی، که پابه پای او به مکتب می رود🚶، قرآن یاد می گیرد، در مجالس شرکت می کند. 🌷با تشکیل به فرمان حضرت امام خمینی (ره) محمد دراین نهاد مقدس ثبت نام 📝و فعالیت هایش را آغاز می کند و با شروع جنگ عازم میشود. 🌷محمد بعد از هر به پابوس آقا (ع) می رفت و بعد از آن که روح و جان در فضای معنوی حرم صیقل می داد 😇برای دیدار با خانواده به می رفت. 🌷💥راستی کسی نمی داند بین و امام رضا چه گذشته بود! شاید محمد می رفت برای عهدی که از کودکی با آقا بسته بود.🎗 ... ✍ تهیه و تنظیم: خبرگزاری دفاع مقدس 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4⃣1⃣8⃣ 🌷 💢 ✍رفته بودیم براے بازدید از موشڪ های فوق پیشرفته ے . 🍁وقتی بازدیدمون تموم شد،حسن رو ڪرد به ڪارشناس موشڪی روسیه و گفت: میشه فن آورے این موشڪ رو در اختیار ما قرار بدید!❓ 🍁ژنرال ها و ڪارشناسان روسی و گفتند: این فن آورے 👌فقط در اختیار کشور ماست. 🍁حسن 👌خیلی و محکم گفت: ولی ما و دوباره صداے خنده ے اونا بلند شد. 🍁وقتی برگشتیم ایران،خیلی تلاش ڪردیم نمونه شو بسازیم، ولی نشد. وقتی از ناامید شدیم ،حسن راهی شد. 🍁خودش تعریف مے ڪرد، به امام رضا شدم و سه روز توی حرم موندم. بود ڪه امام رضا رو حس ڪردم و حلقه‌ی مفقوده ڪار به خطور کرد . 🍁وقتی زیارتم تموم شد دفترچه نقاشی دخترم رو برداشتم و رو ڪه به ذهنم رسیده بود ڪشیدم تا وقتی رسیدم تهران عملیش کنم. 🍁وقتی حسن از مشهد برگشت، سریع دست به ڪار شدیم و ڪه به مراتب از مدل روسی، بهتـر و پیشـرفتـه تر بود. 👈 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴هواپيماي #سوخو را حاج احمد وارد نيروي هوايي #سپاه كرد. ♦️ مراسم افتتاحيه‌اش را همه انتظار داشتيم در #تهران باشد، #سردار ولي گفت: مي‌خوام مراسم #افتتاحيه توي #مشهد باشه. ♦️پايگاه هوايي مشهد #كوچك بود. كفاف چنين برنامه‌اي را نمي‌داد. بعضي‌ها همين را به سردار گفتند، سردار ولي #اصرار داشت مراسم توي مشهد باشد.  ♦️با #برج.مراقبت هماهنگي‌هاي لازم شده بود. خلبان، بر فراز آسمان، #هواپيما را چند دور، دور #حرم.حضرت.علي.بن.موسي.الرضا (سلام الله عليه) #طواف داد. اين را سردار ازش خواسته بود، خيلي‌ها تازه #دليل اصرار سردار را فهميده بودند. خدا رحمتش كند؛ هميشه مي‌گفت: ما هيچ وقت از #لطف و #عنايت اهل بيت، #خصوصاً آقا امام رضا (عليه السلام) بي‌نياز نيستيم. #شهید_احمد_کاظمی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh 
🎤سردارسلیمانی: ✍| هر کدام از شما یک را دوست خود بگیرید و سیره عملی و زندگی او را بکار ببندید ببینید چطور رنگ و بوی را به خود می گیرید و خدا به شما میکند. |🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❣در این آشوب شهر دلتنگی برای یک است... ❣باید شاکر باشم خدا را که هنوز دلتنگم💔 می کند برای ... 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣ 💠 که دیده می گشایم خودم را به نگاه پرمهرت💖 به دم مسیحایی ات و به بیکرانت می سپارم 💠بسان مرغی کوچک که در پهنه ی آسمان🕊 به خورشیـ☀️ـد دلخوش است و می دانم که مرا 🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🎤سردارسلیمانی: ✍| هر کدام از شما یک #شهید را دوست خود بگیرید و سیره عملی و #سبک زندگی او را بکار ببندید ببینید چطور رنگ و بوی #شهدا را به خود می گیرید و خدا به شما #عنایت میکند. |🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 💠 #هرصبح که دیده می گشایم خودم را به نگاه پرمهرت💖 به دم مسیحایی ات و به #عنایت بیکرانت می سپارم 💠بسان مرغی کوچک که در پهنه ی #نیلگون آسمان🕊 به خورشیـ☀️ـد دلخوش است و می دانم که مرا #درمی_یابی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢 ✍رفته بودیم براے بازدید از موشڪ های فوق پیشرفته ے . 🍁وقتی بازدیدمون تموم شد،حسن رو ڪرد به ڪارشناس موشڪی و گفت: میشه فن آورے این موشڪ رو دراختیار ما قرار بدید!❓ 🍁ژنرال ها و ڪارشناسان روسی و گفتند: این فن آورے 👌فقط در اختیار کشور ماست. 🍁حسن 👌خیلی و محکم گفت:ولی ما و دوباره خنده ے اونا بلند شد. 🍁وقتی برگشتیم ایران،خیلی تلاش ڪردیم نمونه شو بسازیم، ولی نشد. وقتی از ناامید شدیم ،حسن راهی شد. 🍁خودش تعریف مے ڪرد، به امام رضا شدم و سه روز توی حرم موندم. بود ڪه امام رضا رو حس ڪردم و حلقه‌ی مفقوده ڪار به خطور کرد . 🍁وقتی زیارتم تموم شد دفترچه نقاشی دخترم رو برداشتم و رو ڪه به ذهنم رسیده بود ڪشیدم تا وقتی رسیدم تهران عملیش کنم. 🍁وقتی حسن از مشهد برگشت، سریع دست به ڪار شدیم و ڪه به مراتب از مدل روسی، بهتـر و پیشـرفتـه تر بود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🎤سردارسلیمانی: ✍| هر کدام از شما یک را دوست خود بگیرید و سیره عملی و زندگی او را بکار ببندید ببینید چطور رنگ و بوی را به خود می گیرید و خدا به شما میکند. |🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh