eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
6⃣9⃣ به یاد #شهید_ابوالفضل_شیروانیان🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
9⃣4⃣4⃣ 🌷 🔹علاقه ی خاصی به (سلام الله علیها) و حضرت زینب(سلام الله علیها) داشت. ی اول فاطمیه هرسال صبح بعد از نماز📿، منزل پدرشهید ی حضرت زهرا(علیهاالسلام) و مراسم عزاداری 🏴حضرت برپاست. 🔸سال 92 که سال حضور ابوالفضل در مراسم بود، و روزهای آخر زمستان، و روز آخر مراسم، خیلی هوا بارانی🌧 بود، به این صورت که تمام فرشهای کف حیاط را برداشتیم و از باران و خیسی کف حیاط و سقف پارچه ای ،نمیشد🚫 فرشها را بچینیم. 🔹نیمه شب🌒 بود که دیدم سر سجاده نشسته و داره گریه میکنه😭.رفتم کنارشو 👥گفتم تا دیر وقت که بیدار بودی ، پاشو بخواب که برای مراسم فردا ،که روز هست، آماده باشی. 🔸گفت: چطور میخوای خوابم ببره وقتی که ی حضرت زهرا رو آب گرفته و جا برای عزادارای 🏴خانم کمه...(چون داخل حیاط و ایوان ،قسمت مردانه بود و داخل اتاق هم زنانه) 🔹گفتم: کاری که از دستت برنمیاد چون اخبار هواشناسی⛈ گفته این باران تا روز ادامه داره .گفت: میتونم که خدا رو به آبروی حضرت زهرا بدم که آبروی هیئت حضرت رو نگه داره😭، چون روز خیلی اینجا شلوغ میشه و ما شرمنده ی عزادارا میشیم😞. 🔸داشت گریه میکرد 😭و خدا رو قسم میداد و بلند شد دو رکعت نماز به حضرت زهرا(علیهالسلام)خوند و آروم شد و گفت دیگه سپردم به و خوابید😴.موقع اذان که بیدار شدم دیدم باران بند اومده☁️ 🔹ابوالفضل تمام فرشها رو پهن کرده و داره زیر خیمه ی بی بی میخونه و گفت دیشب از خدا خواستم بعد از روضه ی حضرت زهرا باران رحمتت 🌧رو برامون بفرست، و فعلا بارانی در کار نیست.❌ 🔸همه باریدن باران و خیس شدن خیمه بودند و ابوالفضل آرامِ آرام.مراسم که تموم شد و عزادار خداحافظی کرد👋 و رفت، ابوالفضل گفت زود باشید که از خدا تا آخر مراسم قول گرفتم و الان بارون ⛈شروع میشه. 🔹هنوز چند ثانیه ای⏱ از حرفش نگذشته بود که باریدن گرفت و تا سه روز ادامه داشت... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بابا بيا ببين كه چه #دختري شدم يكدم مرا ببين چقدر #حسيني شدم حلما خانم دردانه ي #شهید_میثم_نجفی که
#خوابی⁉️ دلم می خواد آروم خوابیده باشی ✘بی ترس✘بی دلهره✘بی دلتنگی دلم می خواد وقتی خوابی😴 فقط نگاهت کنم ⚡️ولی اینبار جور دیگری خوابیدی #مطمئنم آرامی #بخواب_آرام_جانم #شهید_میثم_نجفی🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 فیلمی از شهید مدافع حرم "حامد جوانی" #طنز 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
8⃣9⃣5⃣ 🌷 💠 🔹۵ دوست بودن، رفیق، مثل پنج انگشت، که (شهید حامد جوانی) شهید شد. 🔸چهار نفری هر شب یا میومدن خونمون گریه می کردن و التماس میگفتن که دعاکنم برن سوریه یا اینکه سر مزار حامد بودن.. 🔹تا مدتی هم صادق و صالح مهمون ثابت حامد سر بودن. بعد مدتی بالاخره کارهای همشون حل شد و قرار شد برن ولی موند برای دور بعد.. 🔸شنبه شب یه از طرف یکی از این چهار رفیق اومد: سه نفرمون مرد و یک نفرمون (شهید) موند... 🔹همون لحظه حاج آقا محکم زد روی پاش گفت این یک نفر صادقه که رفت...براش خیلی کردم....برای حامد پسرم اشک نریختم، نه برای حامد حتی بقیه شهدا... 🔸ولی صادق( اشک در چشمان مادر جمع شده است) صادق، واقعا صادق بود.... خوبه، خوشحالم به آرزوش رسید ولی خیلی زود رفت... ✍راوی: مادر شهید مدافع حرم، حامد جوانی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بهش گفتم دایی جون چیه هی میگی می خوام #شهید شم؟! بابا تو هم مثل بقیه جوونا بیا و تشکیل #خانواده بد
🌷 🔰چند روز پیش یکی از رفقا پیام داد📲 و شماره ای فرستاد که داستان ایشون با رو گوش کنم. منم همون موقع تماس گرفتم📞 از شماره ۹۱۱ و لهجه ی مازنیش همون اول میشد فهمید که ساکن یکی از شهرهای . تو بابل زندگی می کرد و کارمند بانک🏢 بود. 💢بقیه داستان رو از زبان می نویسم. 🔰من کارمند بانک هستم و امسال واسه اولین بار می خواستم برم کربلا. بلیط هواپیما✈️ رو گرفتم و اول آبان رسیدم اشرف. تو ایران🇮🇷 شنیده بودم که تو خود فرودگاه ارز دولتی💵 بهمون می دن. منم واسه همین هیچگونه ارزی نیاورده بودم با خودم. 🔰خب رفتم و دیدم که خبری از این حرفها نیست❌ راستش خیلی شاکی شدم😒 بگذریم، هر طور شده ۵۰۰۰ هزار دینار💷 جور کردم و خواستم با ماشین🚗 برم سمت میدان نجف. «جایی که می تونستیم ارز بگیریم.» 🔰اونجا وقتی شنیدم که وضع کرایه ها چطوره شوکه شدم😧 من فقط ۵۰۰۰ دینار داشتم و اونا می گفتن کرایه اینه. از یه طرف من به قدری عصبی بودم که منتظر یه جرقه واسه انفجار💥 بودم. از طرفی گیر چند تا راننده افتاده بودم که تا فهمیدن من خواستن سرم کلاه بزارن. 🔰جرو بحثم با اون راننده ها بالا گرفته بود که یهو یه عراقی از راه رسید👤 فارسی صحبت می کرد، حتی بهتر از من👌 منو برد یه کناری و بهم گفت که ببین اینا می خوان سرت کلاه بزارن و من نمی شد جلوی خودشون بهت بگم🚫 منم می خوام همین جا. بیا با هم👥 بریم. 🔰منم خیلی خوشحال شدم😃 از اینکه همچین آدم هایی پیدا می شه. راستش نمیدونم اگه این جوون رو نمیدیدم چه تصویری نسبت به ها تو ذهنم💬 ثبت می شد؟! تصویر اون راننده ها⁉️ 🔰من خوشحال بودم که یه همچین ای رو پیدا کردم. تو راه کنارم نشسته بود👥 و با هام حرف می زد. منم کاملا دیگه بهش پیدا کرده بودم ، همه پولمو دادم بهش💰 که هزینه ماشین🚗 رو حساب کنه. رفت، حساب کرد و بقیه پولو گذاشت تو کیفم💼 🔰حتی ببینم که پولا رو گذاشت سر جاشون یا نه! تو همین مدت کم ارتباط خیلی صمیمانه ای💞 بینمون ایجاد شده بود. منم دیگه آروم شده بودم. یهو گفت من یه کاری دارم باید اینجا . خیلی ناراحت شدم🙁 من تازه پیداش کرده بودم و اون حالا داشت منو میذاشت و . 🔰اون جوون خداحافظی کرد👋 و رفت. تو بقیه راه داشتم به این فکر می کردم💭 که این یهو از کجا پیداش شد. چی شد که به من و یهو گذاشت و رفت⁉️ یه لحظه شک کردم‌. گفتم نکنه اونم خواسته سرم 😨 🔰یه نگاه به کیفم💼 کردم. همونجایی که پولهامو می ذاشتم. دیدم که اون جوون نه تنها سرم کلاه نذاشت🚫 بلکه همه پول هم حساب کرده بود. واقعا داشتم دیوونه می شدم😢 برخورد اون ها. پیدا شدن سر و کله این . محبتی💖 که در حق من کرد. اون نوع .. 🔰اصن چی شد که این جوون به پست من خورد⁉️ همش داشتم به اون فکر می کردم. تو مدتی که عراق بودم وقتی به یه ایرانی🇮🇷 می رسیدم و سر صحبت باز می شد از اون جوون صحبت می کردم☺️ میگفتم یه بود. وقتی رسیدم ایران هم به اطرافیانم گفتم داستان اون جوون رو. جوون عراقی. تو صفحه‌ی اینستا گرام📱 هم داستان رونوشتم و کردم. 🔰چند روز بعد به طور اتفاقی عکس📸 همون جوون رو تو دیدم. اولش خیلی خوشحال شدم😍 اما کمی بعد پایین عکس رو نگاه کردم زده بود . به ادمین اون صفحه پیام دادم که چی می گی❓ من این آقا رو می شناسم. این کجا شده؟! 🔰داستان رو واسش تعریف کردم. بهش گفتم ببین من این عکس . بهم گفت که ۳۱ شهریور تو اهواز شهید شده🌷 بهش گفتم که من اصن ایشون رو ماه دیدم. مطمئنی اشتباه نمی کنی⁉️راستش مخم داشت سوت می کشید🗯 بهش گفتم شهید شده و مفقود و... نیست. 🔰واسم توضیح داد و متوجه شدم. یه کلیپ🎥 هم برام فرستاد. همون جوون که حالا فهمیده بودم اسمش .با همون زبون فارسی و همون لهجه. شک نداشتم که . همون جوونی👤 که کمکم کرده بود. هر چقدر اون کلیپ رو می دیدم آرومم نمی کرد😢 ✍پ ن: وقتی وسعت پیدا کند جریان می یابد. همه جا روان می شود. شاید گام اول پیدا کردن، سیر نشدن از فضیلتها و متوقف نشدن⛔️ در هاست. ما ها که حسین را دیده بودیم برایمان قابل درک تر است این دست ها. ما ها که دیده بودیم حسین هر چه جلوتر می رود بی تاب تر💓 می شود. این آخری ها دیگر نمی توانست یکجا بند بنشیند. اهل سکون نبود اصلا. باید می رفت. ما که ریزش رحمت حسین را برای اطرافیان دیده بودیم، ما که ولا تحسبن الذین قتلوا را شنیده بودیم. راحت تر درک می کنیم اینرا. همان حسین است. فقط کمی دامنه خوبی ها تغییر کرده😊👌 راوی: سیاوش ثباتی 📝 علی علیان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مشکلات دیگران خیلی برای #روح‌الله مهم بود. اگر کسی از مشکلاتش به او می‌گفت، کلی #تلاش می‌کرد تا مشک
🐚💧🐚💧🐚💧🐚 🍃یک بار که دور هم نشسته بودیم و از آینده صحبت می‌کردیم گفتم: اگر ما بریم و شهید بشیم خانواده‌هامون چی میشن؟ من خیلی هستم. 🍃روح‌الله خیلی محکم و جدی گفت: من دارم در راه می‌رم و با دشمنای اسلام می‌جنگم. 🍃مگه ممکنه که امام زمان خانواده‌ منو کنه! من که امام زمان هوای خانواده‌ام رو داره... 🍃دیدگاه من رو به فکر فرو برد. روح‌الله خوبی با امام زمان(عج) داشت. به نقل از: دوست و همرزم شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
⚜وَ فَدَيناهُ بِذِبحٍ عَظيم⚜ است . . . که دل به راه دلبر دادن💞 جان را به هوای دادن این کارِ بزرگ، کار مردان خداست🌷 ماننـد حسین بن علی دادن ✍پ ن: 🔹مادر شهید می‌گفت: همرزمش گفته که رضا شب قبل از خـوابی دیده و همه را بیدار کرد. گفت: بیدار شوید، بیدار شوید من می خواهم بشوم🕊 🔸دوستانش گفتند: حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست⁉️ ؟ گفت: من خواب دیدم (ع) به خوابم آمد و فرمود: "رضا تو شهید می شوی، اگر را بریدند، نترس، درد ندارد...❌" 🔹وقتی من این را شنیدم واقعاً آرام شدم... تسلی پیدا کردم... که خود امام حسین(ع)♥️ در آن لحظه هوای پسرم را داشته... 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
‍ ‍ #شهید_امام_رضایی🌸🍃 🌼ب راستی که این نام برازنده #توست.شنیده بودم #برات_کربلا را از #امام_رضا می
🏝،وقتی که 💔می شوم خیلی حس خوبی دارم چون دلتنگی م دو طرفه ست قبلا وقتی می دیدم همه هستند ولی نیستی دلم💗 می گرفت 🏝ولی وقتی نگاه می کردم جز تو کسی را نمی دیدم که زندگی م با اسم خواهر خون خدا گره خورده 🏝تو اصلا برای متولد شدی و قد کشیدی با شهادت آرام مبارک قهرمان من 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh