eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#دلم را به آسمان می سپارم تا نوشته هایم را نشانت دهم شاید #تورقی به آن بزنی خیلی دلم می خواست با #ت
8⃣5⃣5⃣ 🌷 💠به روایت همسر شهید بیضایی: 🍃🌹اینبار برای رفتن بی تاب بود. تازه برگشته بود، اما رفته بود رو انداخته بود که دوباره برود. بود. 🍃🌹وقتی گفته بودند نه نمی‌شود، سرش را انداخته بود پایین و رفته بود.اما چند روز بعد  دوباره کرده بود که برود. 🍃🌹چهار روزی فرستاده بودندش دنبال کاری که از سوریه رفتن بشود.کار چهار روز را در سه روز تمام کرده بود و آمده بود گفته بود که حالا می‌خواهد برود. 🍃🌹بالاخره حرفش را به کرسی نشانده بود… شب رفتنش، مثل دفعه‌های قبل زنگ زد گفت که دارد می‌رود. لحن هنوز توی گوشم هست. 🍃🌹توی دلم خالی شد از اینکه گفت دارد می‌رود. این دو سه بار اخیری که رفت، لحنش موقع خداحافظی بوی میداد. گرفت. 🍃🌹گفتم: کی بر می‌گردی؟ بر خلاف همیشه که می‌گفت کی می‌آید، گفت: معلوم نیست. مثل همیشه گفتم خدا حافظ است ان شاء الله. 🍃🌹همیشه موقع رفتنش زنگ که میزد حداقل یک ربعی حرف می‌زدیم اما ایندفعه مکالمه‌مان خیلی کوتاه بود؛ یک دقیقه یا کمتر شاید. 🍃🌹حتی نگذاشت مثل همیشه بگویم رفتی آنطرف، اس ام اس بده! تلفن را که قطع کرد، بلافاصله زدم: «اس ام اس بده گاهگاهی!» یک کلمه نوشت: «حتما.» ولی رفت که …😭 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شهید_روح_الله_طالبی_اقدم راوی: #پدر_شهید مادرش با رفتنش به سوریه مخالفت میکرد. یک روز #جنایات داعش را در لپ تاپش به ما نشان داد، بعد به مادرش گفت:هر سال روز #عاشورا برای عزاداری امام حسین (ع) میروی و گریه میکنی؟مادرش گفت بله؛ روح الله گفت: مادر به حضرت زینب بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید! در جواب اطرافیان که می گفتند: بچه ات کوچک است نرو، میگفت: زن و بچه برای #آزمایش است.حتی در برابر گریه ها و بی تابی های حنانه در #بدرقه اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد تا مبادا از رفتن #منصرف شود. #کلام_شهید: آخرتتان را به دنیای #فانی نفروشید و بدانید در آنجا می خواهیم به خدا در قبال خون شهدا #جواب پس دهیم؛ نکند شرمنده امام حسین (ع) شویم. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آقای خلیلی به مناسبت هفته دفاع مقدس،حاج حسین #یکتا رادعوت کردموسسه حاج حسین درباره⇜(انقطاع الی الله)
💬 همسر شهید حججی: ‌ ❣مزار شهید #علیرضا_نوری شد پاتوق هر شبمان. پرچم ایران انداخته بودند روی قبر. می گفت: «نگاه کن! ببین چقدر خوشگله، یکی از فرق های کوچیکش همینه، برای مرده پارچه مشکلی میندازن، برای #شهید پرچم متبرک.» ‌ ❣یک شب که بین قبور شهدا قدم میزدیم، کم کم سر از قطعه ی #اموات در آوردیم. نشستیم بالای سر یکی از قبر های خالی. گفتم: «دلم میخواد برم داخل این قبر.» گفت: « شبه، می ترسی.» خیلی اصرار کرد تا #منصرف شدم. ❣وقتی به ته قبر نگاه می کردم انگار بلندترین پرتگاه را می‌دیدم. پای آن قبر خیلی #گریه کردم. به حال خودم و خودش و اعمالمان. برگشتم و گفتم: «محسن شهید شو❕ نمیری یه وقت❗» گفت: «دعا کن» 📕 کتاب سربلند ‌ #شهید_محسن_حججی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دیده ام . . . نقش #مرادی، که تماشا دارد😍 داده ام دستِ #ارادتـــــ به نگاری که مپرس🌷 #شهید_روح_الله
🔰راوی: 🔸مادرش با رفتنش به سوریه مخالفت میکرد🚫 یک روز داعش را در لپ تاپش💻 به ما نشان داد، بعد به مادرش گفت: هر سال روز برای عزاداری امام حسین(ع) میروی و گریه میکنی⁉️ مادرش گفت بله. روح الله گفت: به حضرت زینب بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید🚷 🔹در جواب اطرافیان که می گفتند: ات کوچک است نرو، میگفت: زن و بچه برای است. حتی در برابر گریه ها😭 و بی تابی های حنانه در اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد❌ تا مبادا از رفتن شود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌱🥀🌱🥀🌱🥀 🔅محسن در #سوریه با شهید روح‌الله قربانی آشنا شده بود و یک مدت باهم بودند. وقتی روح‌الله قربا
♥️ ‌ 🔰مزار شهید شد پاتوق هر شبمان. پرچم ایران🇮🇷 انداخته بودند روی قبر. می گفت: نگاه کن! ببین چقدر خوشگله، یکی از فرق های کوچیکش همینه، برای مُرده پارچه مشکلی میندازن، برای پرچم متبرک. 🔰یک شب که بین قبور شهدا🌷 قدم میزدیم، کم کم سر از قطعه ی در آوردیم. نشستیم بالای سر یکی از قبر های خالی. گفتم: دلم میخواد برم داخل این قبر. گفت: شبه🌙 می ترسی. خیلی اصرار کرد تا شدم. 🔰وقتی به ته قبر نگاه می کردم انگار بلندترین را می‌دیدم. پای آن قبر خیلی کردم😭 به حال خودم و خودش و اعمالمان. برگشتم و گفتم: محسن شهید شو، نمیری یه وقت❗ گفت: دعا کن🤲 📕 کتاب سربلند 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷از ردِ پــای " تـــو " می گیــرد نــشـــان 🌷هــــر ڪـــہ دارد آرزوی آســـــــــمان #شهید_روح الل
🍁🍁🕊🍁🍁 🔷 مادرش با رفتنش به مخالفت میکرد، یک روز جنایات داعش را در لپ تاپش به ما نشان داد، بعد به مادرش گفت: هر سال روز برای عزاداری امام حسین (ع) میروی و گریه😭 میکنی ❓ 🔶مادرش گفت بله؛ الله گفت: مادر به حضرت زینب (س) بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید. در جواب که می گفتند: بچه ات کوچک است نرو، میگفت: زن و بچه برای آزمایش است، ⚡️ 🔷حتی در برابر ها و بی تابی های حنانه در بدرقه اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد تا مبادا از رفتن شود. راوی: پدر شهید ⚡️ 🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿 🔶کلام شهید:♡•↷ آخرتتان را به دنیای نفروشید و بدانید در آنجا می خواهیم به خدا در قبال خون 💔شهدا جواب پس دهیم نکند شرمنده حسین (ع) شویم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh