2⃣4⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰جمکران بودیم؛ اردوگاه #یاوران_مهدی. یکی از روحانیان را دست انداختیم. با حالت استرس تندتند باهاش حرف میزدم😁 بندهخدا هاجو واج نگاهم میکرد😨 #محسن وارد شد و گفت: میگه من تازهمسلمونم تازه اومدم #قم جایی رو بلد نیستم🚫 زنم گمشده!
🔰حاجآقا دستم را گرفت و برد طرف #نگهبانی که برایم کاری بکند. خیلی دلواپس شده بود💗. به دوروبریها میگفت که خوبیت ندارد برای این #خارجی مایه بگذارید که احساس غربت نکند. به من دلداری میداد: غصه نخور❌! اینجا مملکت #امنیه!
🔰اصلا حواسش نبود که همه را به #فارسی میگوید. من هم حالت غمگین☹️ به خودم گرفته بودم. #محسن هم همراهم میآمد👥 و ترجمه میکرد. آقای #خلیلی رسید. وقتی دید این حاجآقا خیلی خودش را به آب و آتش میزند گفت: که من از بچههای م#وسسه هستم.
🔰حاجآقا باور نمیکرد😅 به آقای خلیلی میگفت: که الان وقت شوخی نیست❌ آقای خلیلی به من گفت: #ناصحی فارسی حرف بزن ببینم! در همان اردو باهم رفتیم #جمکران و نماز امامزمان📿 خواندیم.
🔰تشنه شد. گفت که بیا برویم بیرون نوشیدنی🍹 پیدا کنیم. ورودی مسجد🕌 دستفروشی #دوغ و نوشابه میفروخت. بهش گفتم: بیا بریم از مغازه بخریم. گفت: نه این #بندهخدا هم کاسبه بذار یه قرون💰 گیرش بیاد.
🔰دوتا دوغ خرید🍶. تا آمدم باز کنم گفت که دوغ باید خوب بههم بخورد؛ #تکانش_بده. همان لحظه سروکله #فقیری پیدا شد👤. محسن دست کرد توی جیبهایش. از حرکت انگشتانش احساس کردم تار عنکبوت ها🕸 را لمس میکند.
🔰با چشمانش👀 بهم فهماند که تو بهش کمک کن. با لبولوچهی آویزان☹️ گفتم: من از تو آس و پاس ترم. وقتی #ناامید شد به فقیر گفت: من فقط همین یه دونه دوغ رو دارم؛ به کارت میاد⁉️ طرف سری کج کرد و #گرفت.
🔰محسن خندید😄 که دوغت را تکان بده تا #باهم بخوریم. چندقدم جلوتر فقیر دیگری جلوی راهمان سبز شد👥 بهش گفتم: مثل اینکه امروز باید #تشنگی بخوری! از آن روز به بعد سر هر ماجرایی به هم میگفتیم: #دوغ رو باید خوب بههم بزنی😂!
#شهید_محسن_حججی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#ڪرامت شهیــــد💔
برای فرزند دار شدن کاملا #ناامید بودم و دل مرده وقتی متوجه شدم شهید مدافع حرم آورده اند
آمدم بر سر مزار #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی و خیلی گریه کردم و قسمش دادم و گفتم نذر میکنم #بستنی بدهم در مزارتان و برایتان #زیارت_عاشورا بخوانم
آن شب #خواب دیدم شهید و همسرش به من هدیه ایی دادند، #خداوند به من بعد از دیدن خواب #فرزندی عطا کرد و ما را غرق در خوشحالی کرد
فرزندی #سالم و زیبا، من هنوز مرید این شهید عزیز هستم و خاک پای خانواده محترمشان، بعد از تولد فرزندم #نذرم را در مزار این شهید ادا کردم.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
روی پای خدا_7.mp3
8.33M
#روی_پای_خدا 7 👣
💢حدیث قدسی؛
امید هر مؤمنی را، که امید از من برگیرد، و بر مردمان امید بندد، #ناامید میکنم!
هرگاه نگاهمان، روی غیرِخدا افتاد،
و عزت و قدرت را در دست غیرِاو، جستجو کردیم؛ شروع ماجرای #ذلت و خواری ماست.
#استاد_شجاعی👆
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خیلی مخلصیم ✋
هر وقت از هر جا #ناامید شدید
بیاید در #خونه_ما
دست خالی بر نمی گردید🚷
امضا: #شهدا 🌷🌷🌷
#رفیق_شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃خبر رسید که قافله #عشق توقف کوتاهی داشته و سبک بالان عاشق پیوسته اند به #قافله و عاقبت بخیر شده اند.
🍃گفتند مثل همیشه جان بر کف، عَلَم #غیرت بر دوش راهی شده اند. گفتند درگیری شده و دو روز طول کشیده. گفتند #شهید داده ایم. چیز دیگری نمیدانم از برادرهای #مظلوم و غریبم جز نامشان.
🍃به این می اندیشم که دو روز چه گذشته بر خانواده هایشان. چند نفر بی تابی کرده اند و چند دور تسبیح #صلوات نذرکرده اند. چند جفت چشم به در خیره مانده. چند امید #ناامید شده است. چند کودک #منتظر، با لالایی انتظار به خواب رفته، کابوس دیده و با گریه بیدار شده اند و بهانه #پدر را گرفته اند.
🍃در بدرقه پیکر #شهدا اشک هایی دیدم که کاسه آب شد و بدرقه راه تابوت ها به سوی #منزل_ابدی. کمرهایی دیدم که #خمیده شده بود از شنیدن خبر و زمزمه می کرد کاکام کجایی و ناله میزد. شانه هایی دیدم که از درد #فراغ دوستان شهید، افتاده شده و در حسرت #شهادت می سوختند. دل هایی دیدم که #خلوت کرده بودند کنار تابوت و با رفیق دیروزی که امروز شهید شده بود #وداع می کردند.
🍃چشم هایم بارانی شده اند برای #شهدایی که تا آخرین قطره خون خود را برای #امنیت و #آرامش این مرز و بوم فدا کردند و بسیار مظلوم اند. در آرامشی که تنمان نمی لرزد و بهایش #خون_شهیدان است، شاید هنوز عده ای از شهادت سبک بالان عاشق بی خبرند اما کاش قدر بدانیم #امنیتی را که اتفاقی نیست...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت #شهادت شهدای ناجا
#شهید_احسان_شیرخانی
#شهید_مهدی_توسنگ
#شهید_امیرحسین_خدادادی
📅تاریخ شهادت : ۲۵ آبان ۱۴۰۰
📅تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهیدان :
گلزار شهدای ماهان( شهید توسنگ)
گلزار شهدای بم( شهید شیرخانی)
گلزار شهدای بافت(شهید خدادادی)
🔰علت شهادت : درگیری با کاروان اشرار و قاچاقچیان مسلح
🕊محل شهادت : دشت سمسور ( مرز استان های کرمان و سیستان بلوچستان )
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃خبر رسید که قافله #عشق توقف کوتاهی داشته و سبک بالان عاشق پیوسته اند به #قافله و عاقبت بخیر شده اند.
🍃گفتند مثل همیشه جان بر کف، عَلَم #غیرت بر دوش راهی شده اند. گفتند درگیری شده و دو روز طول کشیده. گفتند #شهید داده ایم. چیز دیگری نمیدانم از برادرهای #مظلوم و غریبم جز نامشان.
🍃به این می اندیشم که دو روز چه گذشته بر خانواده هایشان. چند نفر بی تابی کرده اند و چند دور تسبیح #صلوات نذرکرده اند. چند جفت چشم به در خیره مانده. چند امید #ناامید شده است. چند کودک #منتظر، با لالایی انتظار به خواب رفته، کابوس دیده و با گریه بیدار شده اند و بهانه #پدر را گرفته اند.
🍃در بدرقه پیکر #شهدا اشک هایی دیدم که کاسه آب شد و بدرقه راه تابوت ها به سوی #منزل_ابدی. کمرهایی دیدم که #خمیده شده بود از شنیدن خبر و زمزمه می کرد کاکام کجایی و ناله میزد. شانه هایی دیدم که از درد #فراغ دوستان شهید، افتاده شده و در حسرت #شهادت می سوختند. دل هایی دیدم که #خلوت کرده بودند کنار تابوت و با رفیق دیروزی که امروز شهید شده بود #وداع می کردند.
🍃چشم هایم بارانی شده اند برای #شهدایی که تا آخرین قطره خون خود را برای #امنیت و #آرامش این مرز و بوم فدا کردند و بسیار مظلوم اند. در آرامشی که تنمان نمی لرزد و بهایش #خون_شهیدان است، شاید هنوز عده ای از شهادت سبک بالان عاشق بی خبرند اما کاش قدر بدانیم #امنیتی را که اتفاقی نیست...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊 #شهدای_ناجا
#شهید_احسان_شیرخانی
#شهید_مهدی_توسنگ
#شهید_امیرحسین_خدادادی
📅تاریخ شهادت: ۲۵ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهیدان:
گلزار شهدای ماهان( شهید توسنگ)
گلزار شهدای بم( شهید شیرخانی)
گلزار شهدای بافت(شهید خدادادی)
🔰علت شهادت: درگیری با کاروان اشرار و قاچاقچیان مسلح
🕊محل شهادت: دشت سمسور ( مرز استان های کرمان و سیستان بلوچستان )
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh