eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
معتقد بود برای #اهل_بیت نباید کـــــم گذاشت🚫 تا زمانی که اونها #دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم #
7⃣2⃣5⃣ 🌷 💠نحوه ی شهادت امیر 🔰ساعت تقریبا، پنج ونیم یا شش بود که هوا روشن☀️ شده بود. یک کیلومتر، دو کیلومتر پیاده رفتیم🚶 تا رسیدیم به اونجایی که بچه‌ها [درحال] بودند، تپه تپه بود.  🔰یک تپه مثلا بالاش یک خونه🏡 بود، و در کنار اون چندین دیگه وجود داشت همین جوری این خونه رو بگیر پاکسازی کن، این یکی رو بگیر، اون یکی رو بگیر. رفتیم جلو و دونه دونه خونه هارو کردیم✅ 🔰حالا خواست بود، چی بود، با اون همه خستگی، با اون همه داستان. رفتیم هفت کیلومتر جلو.رسیدیم به شهر   یکی از گروه‌های عراقی که ما بودند، اونجا از صبح درگیر بودند😪.  🔰تعدادی برگشته بودند. یک تعداد درگیری هنوز تو سر و صدا می‌اومد. ما هم زدیم تو اون شهر. حدود سی، سی و پنج نفر👥👥 زدیم تو اون شهر؛شهر رو گرفتیم. رفتیم بالاتر.  🔰یک شهر کوچکتر از اون بود اون شهر رو هم گرفتیم. رسیدیم به صد متری هدف🎯یکدفعه یک بارون آتیشی💥 از شروع شد که ما حتی نفهمیدیم از کجا داریم می‌خوریم از چپمون داریم می‌خوریم؛از راستمون داریم می‌خوریم. 🔰بالاخره هر کسی یکجا پناه گرفت یک سری‌ها، و دو سه نفر دیگر سمت چپشون دیوار بود سمت راستشون خونه🏚 ما هنوز را پیدا نکرده بودیم که از کجا داریم تیر می‌خوریم💥 🔰من که داشتم چپ و راست می‌دویدم. برگشتم یه ذره . تو دهنه یک مغازه ایستادم. امیر هم پشت یک ماشینی🚘بود. فکر کنم گرفته بود. دوید اومد پیش من 👥 تا اومد سمت من که گفت میلاد چی شده⁉️پاش تیر خورد😥  🔰امیر خورد زمین.گفتم چی شده؟ گفت: خوردم. شروع کرد لی لی کردن به سمت بچه‌ها بیاد کنه. چون هم دستش بود و آتیش سنگینی هم رو سر داعشی ها 👹داشت میریخت ، تک تیر اندازهای اونا تک تیر اندازها با زدنش 😔 😭.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4⃣3⃣6⃣ 🍃🌹بچه ی مشهد ... فرزند دوم خانواده بود، متولد شهریور ٦۳ ... شوخ و مهربان و ... در پدرش کار می‌کرد ... 🍃🌹دوستانش می‌گفتند: حدود چند ماه تلاش کرده بود تا مسئولان لشکر (که مخصوص رزمندگان افغانی است) قبول کنند و اعزامش کنند ... 🍃🌹همان روزهای اول، او را مسئول تک تیراندازها کردند ... (دوستش) می‌گفت: خیلی برای بچه هایش کار می‌کرد، مثل بود برایشان، صبح تا شب می‌کرد به بچه‌ها .... 🍃🌹فرودین ۹۳ اعزام شدبه سوریه (حلب) و ۲۲ روز بعد هم ... شدند ساختمان ۳ را که سقوط کرده بود، پاکسازی و آزاد کنند... حسن و مصطفی (شهید صدرزاده) و ٦ نیروی داوطلب ... شدند ۸ نفر ... 🍃🌹حسن گفت : ۸ نفریم، اسم عملیات هم باشد (ع) ... همه با فریاد یاعلی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه‌السلام) ریختند داخل ساختمان و را شروع کردند 🍃🌹دشمن با زبان می‌پرسید شما که هستید ؟؟ حسن فریاد می زد: (علیه السلام) ... نحن ابناء فاطمه الزهراء (سلام الله علیها) ... 🍃🌹خیلی جنگید و ... وقتی رفت تا نارنجکها را بیندازد سمت دشمن، خورد ... فردایش هم دربیمارستان پرکشید ...🕊️ و زنـده شد ... 🌷وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ...🌷 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ضد_گلوله #هـاشم ... رزمنده #ضد گلوله‌ی🛡 دوران دفاع#مقـدس بود😳! چون اصابت تیر دوشکا به سر😱 مجروح ش
🍂 با شروع تحمیلی به عنوان نیروی عازم 🚌های گیلان غرب، نفت شهر و قصرشیرین شد👌 و در سال ۱۳۶۰🗓 به عضویت رسمے پاسداران درآمد. 🍂 چندین مرتبه در دچار مجروحیت😔 شد ، در عملیات رمضان در اثر اصابت خمپاره از ناحیه پای راست، در مسلم ابن عقیل بر اثر اصابت ترکش از ناحیه گردن (نزدیک نخاع) و در مقدماتی بر اثر اصابت گلوله از ناحیه سر مجروح شد😱 و با اینحال با داشتن مجروحیت به نبرد ادامه داد وساعتے بعد مجددا بر اثر اصابت به صورتش به سختے مجروح شد😳 به گونه ای کہ ۱۴ دندان ایشان از بین رفت و بخشے از زبان و فڪ و لثه ایشان به شدت آسیب دید.😩 🍂 ایشان به هنگام منطقه دالاهو، بر اثر انفجار نارنجک در دستانش یکے از دستانش از ناحیه مچ و دست دیگر از سه انگشت قطع گردید😨 و تنها دو انگشت وسط باقے ماند.🤭 🍂سرانجام در منطقه جفیر و در حین خیبر بر اثر بمباران هواپیماهاے در حالی کہ مسئولیت جانشین گردان از لشکر ۲۷#الله را عهده دار بود در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۰۶🗓 به رسید.😔 🔻مزار شهید :بهشت زهرا (س) قطعه ۲۸ ردیف۲۲ شماره ۱۶ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh