🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ شهید معز غلامی ۱۳ سال در مسجد قمر بنی هاشم (سلام الله علیه) فعالیت داشتند و در سال های اخری در ع
7⃣4⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 سرو قمحانه
🍃🌹حسین در اثر اون روضه هایی که می خوند به #مقصد رسید. سیمش وصل بود.
او واقعا مقید بود که حتی اگر مثلا شیفت کاریشه، با کسی عوض کنه یا از من اجازه بگیره و بره هیئت شون و روضه خونی کنه.
🍃🌹تو شهر حماء، حسین جانشین تیپ #هجوم بود، چون فرمانده ی حسین به مرخصی رفته بود او #مسئول_تیپ محسوب میشد.
قرار بود در چند روز آینده تیپ حسین برای پس زدن دشمن و گسترش منطقه امن، #عملیات کنه. در همین حدود زمانی، دشمن با استفاده از اصل #غافلگیری به ما حمله کرد.
🍃🌹فرمانده منطقه می گفت که ما تیپ هجوم رو فرستادیم کمک نیروهامون در #قمحانه که جلوی #هجوم غافلگیرانه دشمن رو بگیرن.
دشمن بعد از حمله، خط رو شکسته و چندین کیلومتر #پیشروی کرده بود. #حسین به دشمن می رسه وراه اون ها رو میبنده.
🍃🌹پشتیبانی آتش مناسب و فرماندهی بی بدیل فرمانده منطقه در کنار #ایستادگی_حسین و دیگر نیروهای محور مقاومت، سد محکمی در مقابل دشمن میشن و #فرصتی ایجاد میکنن که نیروهای خودی منسجم شده و به منطقه برسند.
🍃🌹بعد از یک رزم #جانانه، ارتباط بیسیم حسین #قطع میشه.
تلاش کردیم از سرنوشت حسین خبری کسب کنیم اما حسین #شهید شده و پیکر مطهرش مفقود بود.
دشمن با این #اشتباه که حسین از نیروهای #سوری هست، بی تفاوت از کنار پیکرش عبور می کنه.
🍃🌹فرمانده منطقه با نیروهایی که بهش رسیده و توانسته سازماندهی کنه به دشمن میزنه و خط رو #تثبیت میکنه.
حالا با دستور فرماندهی نیروها به دنبال پیکر مطهر شهدا می گردند. با لطف خدا و خانوم حضرت زینب سلام الله علیها متوجه سه پیکر شدن که #شهید_حسین_معزغلامی یکی از اون سه شهید بود.
🍃🌹از نظر #نظامی با توجه به تازه وارد بودن حسین، نمیتوان گفت تخصص نظامی شهید از دیگران بیشتر بود، ولی #مردانه ایستاده بود وبا عده کمی که برایش باقی مونده بود قمحانه رو حفظ کرد و نگذاشت #سقوط کنه.
نقش شهادت حسین معز غلامی از نظر نظامی اینجا خودش رو نشون میده...
🍃🌹شاید سوال بشه که حسین با اینکه سابقه زیادی در جنگ نداشت چطور جلوی #سقوط_قمحانه رو گرفت؟
پاسخ فقط یک کلمه است " #مقاومت "
حسین مثل #سرو در قمحانه ایستاد.
🍃🌹چی باعث شد که حسین #مقاومت کنه، شهید بشه و جاودانه بشه؟
ب نظرم اثر همون روضه ها و #هیئت رفتن ها بود.
واقعا بهشت رو به بها میدهند نه به بهانه
✍به نقل از ( فرمانده ی شهید )
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 #مجروحیت_وتحمل_درد 🔰دفعه دوم که اومده بود سوریه یه #ترکش خورد تو دستش. همه طبق معمول تو این فکر ب
#تنهاترین_سردار❤️
🗣سردار مدافع حرم حاج مهدی فرجی فرمانده تیپ سوم انصار الحسین همدان:
🌷 #شجاعت ودلیری شهید حسین معز غلامی به قدری بود که این شهید عزیز به #تنهایی جلوی ستون های بسیار زیاد نیروهای #تکفیری در حما را گرفته وتا آخرین قطره خون جلوی #پیشروی آنان را گرفت که جا دارد شهید حسین غلامی را #تنهاترین_سردار نامید که تنهای تنهای جلوی پیشروی دشمنان را گرفت.
#تنها_ترین_سردار
#شهید_حسین_معز_غلامی🌷
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#تنهاترین_سردار❤️ 🗣سردار مدافع حرم حاج مهدی فرجی فرمانده تیپ سوم انصار الحسین همدان: 🌷 #شجاعت ودل
#بازنشر👇👇
💠 سرو قمحانه
🍃🌹حسین در اثر اون روضه هایی که می خوند به #مقصد رسید. سیمش وصل بود.
او واقعا مقید بود که حتی اگر مثلا شیفت کاریشه، با کسی عوض کنه یا از من اجازه بگیره و بره هیئت شون و روضه خونی کنه.
🍃🌹تو شهر حماء، حسین جانشین تیپ #هجوم بود، چون فرمانده ی حسین به مرخصی رفته بود او #مسئول_تیپ محسوب میشد.
قرار بود در چند روز آینده تیپ حسین برای پس زدن دشمن و گسترش منطقه امن، #عملیات کنه. در همین حدود زمانی، دشمن با استفاده از اصل #غافلگیری به ما حمله کرد.
🍃🌹فرمانده منطقه می گفت که ما تیپ هجوم رو فرستادیم کمک نیروهامون در #قمحانه که جلوی #هجوم غافلگیرانه دشمن رو بگیرن.
دشمن بعد از حمله، خط رو شکسته و چندین کیلومتر #پیشروی کرده بود. #حسین به دشمن می رسه وراه اون ها رو میبنده.
🍃🌹پشتیبانی آتش مناسب و فرماندهی بی بدیل فرمانده منطقه در کنار #ایستادگی_حسین و دیگر نیروهای محور مقاومت، سد محکمی در مقابل دشمن میشن و #فرصتی ایجاد میکنن که نیروهای خودی منسجم شده و به منطقه برسند.
🍃🌹بعد از یک رزم #جانانه، ارتباط بیسیم حسین #قطع میشه.
تلاش کردیم از سرنوشت حسین خبری کسب کنیم اما حسین #شهید شده و پیکر مطهرش مفقود بود.
دشمن با این #اشتباه که حسین از نیروهای #سوری هست، بی تفاوت از کنار پیکرش عبور می کنه.
🍃🌹فرمانده منطقه با نیروهایی که بهش رسیده و توانسته سازماندهی کنه به دشمن میزنه و خط رو #تثبیت میکنه.
حالا با دستور فرماندهی نیروها به دنبال پیکر مطهر شهدا می گردند. با لطف خدا و خانوم حضرت زینب سلام الله علیها متوجه سه پیکر شدن که #شهید_حسین_معزغلامی یکی از اون سه شهید بود.
🍃🌹از نظر #نظامی با توجه به تازه وارد بودن حسین، نمیتوان گفت تخصص نظامی شهید از دیگران بیشتر بود، ولی #مردانه ایستاده بود وبا عده کمی که برایش باقی مونده بود قمحانه رو حفظ کرد و نگذاشت #سقوط کنه.
نقش شهادت حسین معز غلامی از نظر نظامی اینجا خودش رو نشون میده...
🍃🌹شاید سوال بشه که حسین با اینکه سابقه زیادی در جنگ نداشت چطور جلوی #سقوط_قمحانه رو گرفت؟
پاسخ فقط یک کلمه است " #مقاومت "
حسین مثل #سرو در قمحانه ایستاد.
🍃🌹چی باعث شد که حسین #مقاومت کنه، شهید بشه و جاودانه بشه؟
ب نظرم اثر همون روضه ها و #هیئت رفتن ها بود.
واقعا بهشت رو به بها میدهند نه به بهانه
✍به نقل از ( فرمانده ی شهید )
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊 #افلاکیان_خاکی 20 📖 بعضی از قوم و خویشهایمان که از شهرستان می آمدند، رسیده و نرسیده گله می کردند:
🔰روایت شهید #علی_صیاد_شیرازی
از شب 🌙عملیات مرصاد
♻️شبانه خودم را با #یک فروند هواپیمای✈️ فالکون، به کرمانشاه رساندم و صحنه #پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم.
چنان جو #پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند؛ وقتی که به منطقه #مسلط شدیم،
🔰 طرح به دام انداختن کاروان منافقان را ریختیم. آنان باید با خیال راحت تا #تنگه چهارزبر میآمدند که در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه بود،
در آن تنگه باید #خلبانان هوانیروز از عقب و جلو راه را برکاروان میبستند و ... طرح که آماده شد،
♻️با فرمانده پایگاه هوانیروز #تماس گرفتم و خواستم آماده عملیات باشند؛ صبح 🌤روز پنجم مرداد عملیات مرصاد با رمز یا علی آغاز شد، در تنگه چهارزبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که #زمانی برای پشیمانی نمانده بود.✨
#شهید_علی_صیاد_شیرازی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 5⃣3⃣#قسمت_سی_پنجم 🏴پرتودوازهم🏴 💢خودت را #فقط_به_خدا بس
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
6⃣3⃣#قسمت_سی_ششم
💢درست همان جا که #گمان مى برى #انتهاى وادى مصیبت است ، #آغاز مصیبت تازه اى است....
مگرنه #بچه_ها در محاصره دشمن🐲 اند؟ مگر نه اسب🐎 و خود و سپر و شمشیر 🗡و نیزه و #قساوت ، مشتى زن و کودك را در #محاصره گرفته ⁉️
مگر نه #آفتاب_عصر، همچنان به قوت ظهر بر سر خاك ، آتش🔥 مى ریزد؟
اصلا مگر نه هر داغدار و مصیبت دیده اى به دنبال #سرپناهى مى گردد،
🖤 به دنبال گوشه اى ، ستونى ، دیوارى ، سایه اى تا غم خویش را در بغل بگیرد و با #غصه خویش سر کند؟
پس این #خیمه_ها فرصت مغتنمى است که بچه ها را در سایه سار آن پناه دهى و به التیام دردهایشان بنشینى.
اما هنوز این اندیشه ات را تمام و کمال ، به انجام نرسانده اى... که ناگهان صداى #طبل و #دهل ، صداى #فریاد و #هلهله ،
💢صداى #سم_اسبان و #بوى_دود، #دودآتش و #مشعل در روز، دلت را فرو مى ریزدوتن#بچه_هاى_کوچک_داغدیده را مى لرزاند.تا به خود بیایى و سر بر گردانى... و چاره اى بیندیشى....،
#آتش از سر و روى #خیمه_ها بالا رفته است... و حتى به #دامان تنى چند از #دختران و #کودکان گرفته است...
🖤باور نمى کنى...
این مرتبه از #پستى و #قساوت را نمى توانى باور کنى.... اما این صداى #ضجه بچه هاست.. این آتش🔥 است که از همه سو زبانه میکشد و این دود است که #چشمها را مى سوزاند و نفس را تنگ مى کند... و این حضور چهره به چهره دشمن است و این صداى #استغاثه و نواى بغض آلود بچه ها ست که :
عمه جان چه کنیم ؟ به کجا پناه ببریم ؟
💢و این #سجاد است که با دست به سمتى اشاره مى کند و به تو مى گوید:
_✨عمه جان ! از این سمت فرار کنید، بچه ها را به این بگریزانید.کدام سمت ؟
کدام جهت ⁉️ کدام روزنه از آتش و دشمن ، خالى است ؟در بیابانى که #دشمن بر #همه_جاى آن چنگ انداخته ،... به سوى کدام مقصد، به امید کدام مامن ، فرار مى توان کرد؟
و چه معلوم که #دشمن از این آتش ، سوزانده تر نباشد.
🖤اینکه تو #مضطر و مستاصل مانده اى و بهت زده به اطراف نگاه مى کنى،...
نه از سر این است که خداى نکرده خود را باخته باشى... یا توان از کف داده باشى ،بل از این #روست که نمى دانى از کجا #شروع کنى ، به کدام کار اول همت بگمارى ،... کدام #مصیبت را اول سامان دهى ، کدام زخم را اول به مداوا بنشینى.اول جلوى هجوم دشمن را بگیرى ؟ به #مهار کردن آتش فکر کنى ؟
به گریزاندن بچه ها بیندیشى...
💢به خاموش کردن آتش #لباسهایشان بپردازى ؟ کوچکترها را که نفسشان در میان آتش و دود بریده از خیمه 🏕بیرون بیندازى ؟ #ستون خیمه را از فرو افتادن نگه دارى ؟ به آنکه گلیم از زیر بیمارت به یغما مى کشد هجوم کنى ؟
تنها حجت بازمانده خدا را، امام زمانت را از معرکه در ببرى ⁉️مگر در یک #زینب چند دست دارد؟
🖤چند چشم ؟ چند زبان ؟ و چند دل ؟
براى سوختن و #خاکستر شدن ؟
بچه ها و زنها را به سمت اشاره 👈#سجاد، فرمان گریز مى دهى !
اما... اما آنها که آتش به دامن دارند نباید با این فرمان بگریزد و #آتش را مشتعل تر کنند. به آنها مى گویى بمانند...
و با دست به خاموش کردن #آتشهایشان مى پردازى ، اماان #آتش که یک شعله نیست ، #ازیک_سونیست .
💢تا یک سمت را با تاول #دستها خاموش مى کنى ، سمت دیگر لباس 👕دیگر گر گرفته است.از این سو، ستون خیمه در آتش مى سوزد و بیم فروریختن خیمه ⛺️و آتش مى رود. از آن خیمه هاى دیگر بچه ها با #استیصال تو را صدا مى زنند.آنکه چشم به#گلیم_بسترسجاد داشته است ، گلیم را از زیر تن او کشیده و او را بر زمین افکنده و رفته است.در چشم به هم زدنى ، بچه هاى مانده را به دو بال از #خیمه مى تارانى ،...
🖤#سجاد را در بغل مى گیرى و از خیمه بیرون مى زنى.به محض خروج شما،.. #خیمه فرو مى ریزد #آتش ، هستى اش را در بر مى گیرد.#سجاد را به فاصله از آتش مى خوابانى،...
#بچه_هاى_آتش_گرفته را به شن و خاك هدایت مى کنى... و به سمت خیمه دیگر #مى_دوى... در آن خیمه ، بچه ها از #ترس به آغوش هم #پناه برده اند و مثل بید مى لرزند. بچه ها را از خیمه بیرون مى کشانى و به سمت #بیابان مى دوانى.آتش🔥 همچنان #پیشروى مى کند...
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 6⃣3⃣#قسمت_سی_ششم 💢درست همان جا که #گمان مى برى #انتهاى
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
7⃣3⃣#قسمت_سی_هفتم
💢آتش🔥 همچنان #پیشروى مى کند...
و #خیمه_ها را یکى پس از دیگرى فرو مى ریزد.... بچه هاى #نفس_بریده را فقط #آب💧 مى تواند هستى ببخشد....
اما در این قحطى آب ، چشمه امید کجاست جز #اشک_چشم 😢⁉️
🖤اگر #آرامش بود،...
اگر تنها آتش بود، کار #آسانتر به انجام مى رسید،... اما این #بوق و کرنا و #طبل ودهل و #هلهله دشمن ،...
این #گرگها که با #چشمهاى_دریده ، بره هاى شیرى را دوره کرده اند، این #کرکسها که معلوم نیست #چنگالهایشان درنده تر است یا نگاههایشان،...
💢این #هجوم_همه_جانبه...
این #اسبها 🐎که شیهه مى کشند و بر روى دو پا بلند مى شوند و فرود مى آیند، این ضرباتى که با #تازیانه و #غلاف_شمشیر....🗡
که نیزه بر دست و پا و #پشت و پهلو وسر و صورت شما نواخته مى شود،
اینها قدرت #تفکر و #تمرکز را سلب مى کند.همین دشمن🐲 اگر آنچه را که به زور و هجوم و توحش چنگ مى زند،...
به آرامش طلب کند، همه چیز را آسانتر به دستمى آورد و به یغما مى برد.
🖤آهاى ! سوار #سنگدل بى مقدار!
چه نیازى است که این دخترك را به #ضرب_تازیانه بر زمین بیندازى...
و #خلخال را #به_زور از پایش بکشى ، آنچنانکه #خون تمام انگشتان و کف پایش را بپوشاند؟!...
#بى_اینهمه_جنایت هم مى توان خلخال از او گرفت.... تو بگو، بخواه ، اگر نشد به #زور متوسل شو! به این #رذالت تن بده!
💢این فرار بچه ها از #هراس هجوم سبعانه شماست... نه براى دربردن دارایى کودکانه شان.چه ارزشى دارد این تکه طلاى #گوشواره که تو #گوش دختر آل الله را بشکافى ؟!...
نکن ! تو را به هرچه بریت مقدس است ، دنبال فاطمه نکن ! این #دختر، زهره اش آب💧 مى شود و دل کوچکش مى ترکد.
بگو که از او چه مى خواهى و به #زبان_خوش از او بگیر....
🖤#عذاب خودت را #مضاعف نکن....
آتش🔥 به قیامت خودت نزن ! ...
ببین چگونه دامنش به پاهایش مى پیچد و او را #زمین_مى زند!همین را مى خواستى ⁉️که با #صورت به زمین بیفتد و از هوش برود؟ و تن#روسرى_اش را به #غنیمت بگیرى ؟
خدا نه ، پیامبر نه ، دین نه ،...
جوانمردى هم نه ، آن دل سنگى که در سینه توست چگونه به اینهمه #خباثت رضایت مى دهد؟
💢#تپش_قلب💙 کبوترانه🕊 این #پسربچه_ها را از روى پیراهن نازکشان نمى بینى؟...
هراس و #استیصالشان تکانت نمى دهد؟
آهاى ! نامرد بى همه #چیز که بر اسب🐎 نشسته اى و به یک خیز بر #النگو و دست این #دخترك، چنگ انداخته اى...
بایست ! پیاده شو! و #النگو را دربیار و ببر!نکشان این دختر نحیف را اینچنین به دنبال خود!... مگر نمى بینى چگونه در #زیر_دست_وپاى_اسبت ، دست و پا مى زند؟!
🖤اگر از #قیامت اندیشه نمى کنى،...
از #مکافات_همین_دنیا بترس !
بترس از آن روز که #مختار دستهاى تو را به #اسبى ببندد و به خاك و خونت بکشاند.آى ! #عربهاى خبیث بیابانى !
عربهاى جاهلیت مطلق ! شما چه میفهمید #دختر یعنى چه؟ و دختر کوچک چه لطافت غریبى دارد.اگر #مى فهمیدید؛
#رقیه را، این دختر داغدار سه ساله را اینگونه دوره نمى کردید و هر کدام به یاد ازلام(18) جاهلیت ، زخمى بر او نمى زدید.
💢تو به #کدامیک از اینها مى خواهى برسى... زینب ! به کدامیک مى توانى برسى!به #سجادى که #شمر با شمشیر🗡 آخته بالاى سرش ایستاده است و قصد جانش را کرده است ؟به بچه هایى که در #بیابان گم شده اند؟
به زنانى که بیش از کودکان در معرض خطرند؟به پسرانى که عزاى تشنگى گرفته اند؟به #دخترانى که از حال رفته اند؟به مجروحینى که در غارت و احتراق خیام آسیب دیده اند؟
آنجا را نگاه کن !...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh