eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
6هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
#بسیجی_شهید_امنیت ✍ مادر_شهید واقعا #عاشق #شهدا بود،میگفت میترسم فردای قیامت شرمنده شهدا شوم به #یادواره های شهدا خیلی اهمیت میداد و شیفته #شهدای_گمنام بود و به مزار شهدای گمنام زیاد سرکشی میکرد. افتخار میکنم که فرزندم در بستری بیماری نمرد بلکه به شهادت رسیده و همانطور که در زمان حیاتش باعث افتخارم بود الان هم با شهادتش باعث افتخار ماشد. #شهید_حسن_عشوری 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#بسیجی_شهید_امنیت ✍ مادر_شهید واقعا #عاشق #شهدا بود،میگفت میترسم فردای قیامت شرمنده شهدا شوم به #یادواره های شهدا خیلی اهمیت میداد و شیفته #شهدای_گمنام بود و به مزار شهدای گمنام زیاد سرکشی میکرد. افتخار میکنم که فرزندم در بستری بیماری نمرد بلکه به شهادت رسیده و همانطور که در زمان حیاتش باعث افتخارم بود الان هم با شهادتش باعث افتخار ماشد. #شهید_حسن_عشوری 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
2⃣1⃣8⃣ 🌷 ✍به روایت همسر‌ 🔹 بلد بود و همه دوره هایش را کامل گذراند. هر سال حرکات راپل انجام می داد و می گفت بگذار مردم در این جشن🎊 با شادی شرکت کنند. حتی وقت اسباب کشی داشتیم او می رفت . من هم وقتی می دیدم این کارها برایش است خوشحال می شدم☺️. 🔸در سرمای سخت ❄️دوره راپل را گذرانده بود با اینکه به شدت هم بود. در یکی از تماس هایش📞 بهم گفت خیلی سرده، وقتی کنار بخاری♨️ می ایستادم یادش می کردم و با خود می گفتم یعنی الان در این سرما چکار می کنه و چطور طاقت میاره⁉️ 🔹پرچم حرم (ع) را آوردند هیئت. آن را امانت گرفت و برد چند تا از روستاهای تا مردم آنجا هم تبرکی دست بزنند👌 و حاجت بگیرند. می گفت بگذار آنها هم شوند. شاید امکانش نباشد بروند اما با همین دلشان❤️ آرام شود. 🔸یا مثلا در پی این بود که در روستای ما دفن شود⚰ و بابت همین خیلی نامه نگاری کرد📬. روستای ما افراد سن بالا زیاد داره مهدی می رفت می گرفت تا یاد شهدا در روستا زنده بماند👌. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
9⃣8⃣1⃣1⃣ 🌷 💠یکی ازدوستان اومیگوید: 🔰حاج اسماعیل شهید و شهادت🌷 بود و هرجا شهدا برگزار میشد باذوق وشوق😍 درآن مراسم شرکت میکرد و معتقد بود هرچه که درآن مراسم میل میشود تبرک✨ است و … 🔰او دراین ماههای آخر بسیار بی تاب بود و دائما به رفت وآمد داشت وپیگیر اعزام🚌 به بود. به اوگفتم: اگر به سوریه بروی و شوی بچه ها، ارمیا چه میشود⁉️ تو که از وابستگی به خودت با خبری! 🔰حاج درجواب گفت: آرزوی ما انسانها تمامی ندارد❌ نگران هستم اما انها را به خدا و (سلام الله علیها) میسپارم💗 "فرزندبزرگ شهید" تعریف میکند از که شب قبل ازعملیات کربلا دیده بود میگفت:👇 🔰خواب دیدم پدرم و چند نفر از همرزمانش👥 در قرارگرفتند ونیروهای بی دین و وحشی به آنها حمله💥 میکنند وپدرم میشود. 🔰فردای آن روزحاج اسماعیل با تماس☎️ میگیرد تابچه ها از راه دور به  بی بی (سلام الله علیها) سلام بدهند و او نیز با آنها خداحافظی👋 کرد. علی خوابش را تعریف میکند و از پدر میخواهد که به این نرود🚷 🔰‏اسماعیل میخندد😄ومیگوید نگران نباش من هیچیم نمیشه وجام خیلی خوبه👌 علی هم پدر رابه (سلام الله علیها)میسپارد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh