🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت ( 19) 2⃣ #ظهور_منجی در این دوره، آتش #انتظار، بنی اسرائیل را گذاخته
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت(20)
2⃣ #ظهور_منجی
موسی علیه السّلام پس از آن که بنابر اقوال تاریخی هشت روز در بیابان سرگردان بود و در این مدت غذایی جز علف و برگ درختان نداشت به شهر مدین رسید و در آنجا پس از پیش آمدن داستان دختران شعیب و کمک به آنان در آب دادن به گوسفندان، در کنار چاه مدین دراز کشید و بنابر نقل قرآن ظاهراً زبان به دعایی توأم با ابراز خستگی و درماندگی گشود و از خدا طلب غذا و خیر نمود.
🍃 سوره قصص، آیه 24: فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ
موسی گوسفندانشان را سیراب کرد (و با حالی خسته) رو به سایه درختی آورد و گفت: بار الها، به من خیری که تو (از خوان کرامت) نازل فرمایی محتاجم.🍃
توجه بیشتر به متن آیه می تواند تعبیر دیگری را نیز پیش روی ما قرار دهد که با شأن این پیامبر بزرگ خداوند سازگارتر است. اولاً موسی علیه السّلام در کلمه “انزلت” از صیغه گذشته استفاده می کند و به خیری اشاره می کند که در پیش از این از سوی خداوند به او اعطا شده است.
واژه “خیر” نیز لزوماً در این مقام بر غذا دلالت نمی کند و شاید ضعیف ترین مصداق آن، آن هم در دعای پیامبری اولوالعزم-اگرچه به اعتبار آینده-و درخواست وی از خداوند متعال باشد. از سوی دیگر واژه “فقیر” در اصل ریشه به معنای محتاج و نیازمند از لحاظ اقتصادی نیست. اگر این چنین بود شاید به کاربردن واژه “محتاج” در این مقام اولی و شایسته تر بود.
ضمن این که منشأ این نیاز فعلی موسی علیه السّلام فقر اقتصادی وی نبود و تنها فرار و سرگردانی چند روزه او بود که موقتاً سبب بروز این حالت شده بود. فقیر در لغت کسی است که بر اثر تحمل باری سنگین ستون فقراتش خم شده و تحمل آن بار را ندارد.
از همین رو است که به نیازمند اقتصادی نیز فقیر اطلاق می شود.
حال با این مقدمات یک بار دیگر به معنای آیه توجه کنیم. ظاهراً حضرت موسی علیه السّلام با رسیدن به شهر مدین و دسترسی به آبادی، با حالی عرفانی در این مقام زبان به شکر می گشاید و به خداوند عرضه می دارد که کمر من زیر بار الطاف و محبت های تو خم شده و توان شکرگزاری را از من گرفته است.
داستان تولد معجزه آمیز او و بزرگ شدنش در دربار فرعون و سپس نجات او از چنگ مأموران فرعون و رسیدن او به مدین همه و همه از جمله منتهای خداوند بر موسی علیه السّلام بود که او را به ادای شکر وا می داشت. تحقیق بیشتر در این خصوص را باید به اهل آن و مفسران قرآن کریم واگذاشت.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد...
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5870527412327940720.mp3
1.71M
#مبارزه_با_راحت_طلبی 14
🌷 درک بالای آقای دولابی از امام خمینی....
قدرت های برتری که یه انسان مجاهد و غیر راحت طلب به دست میاره...
🎤🎤استاد پناهیان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✨ #خلبانی_متعهد ✨
🔰شهید شیرودی در سال #1351 وارد دوره مقدماتی آموزش #خلبانی شد و پس از مدتی برای گذراندن دوره کامل به پادگان هوانیروز #اصفهان منتقل شد.
🔰او با پایان دوره آموزش #هلیکوپتر.کبری به عنوان خلبان به استخدام #ارتش درآمد.
🔰خلبانی #متعهد، #مسلمان، #عاشق مردم مظلوم و ستمدیده، #مقلد امام خمینی(ره) و طاغوت ستیز. یکبار در #مانوری که قرار شده بود یکی از اعضاء خاندان #طاغوت هم در آن شرکت کند، شهید شیرودی #تصمیم گرفت با #هیلکوپتر خود به #جایگاه بزند تا با این عملش، ضمن شهید شدن، آن #عضو_ناپاک_پهلوی را از روی زمین بردارد.
🔰اما این مانور هرگز برگزار نشد و شهید شیرودی نتوانست به مقصود خودش برسد.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5947463165796156105.mp3
7.27M
🎧 صــــوت
#روایت_شهدا
برای امام زمان(عج الله تعالی فرجه شریف) لـوتی وار زندگی کن...
راوی: حاج #حسین_یکتا
با هدست گوش کنیـد...
#غربت_امام_زمان 😔😔
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
اوایل جنگ تو #سوریه، محمودرضا تهران هم که بود انقدر درگیر ماموریت و کار بود که دهه #محرم وقت نمی کرد
مےگفتـــــ :
مݩ یڪ چیزے فهمیده ام!
خـــــدا
شـــــهادتـــــ
را همیشھ بھ آدم هایےداده ڪ در ڪار، سختڪوش بوده اند...
#شهیدمحمودرضا_بیضائي🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_مرتضی_آوینی : تقدیر حقیقیِ جهان، در ڪف مردانی است ڪہ پـروای #نام ندارنـد . . . #شهـدا_را_یاد
🌼🌼🌸🌸🌼🌼🌸🌸🌼🌼
🌷خون دادن برای #امامخمینی زیباست؛؛
اما خون دلخوردنبرای #امامخامنهای از آن هم زیباتر است؛..
#شهید_مرتضی_آوینی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 🔴نديدم سرش را پايين بياورد 🔶در عمليات #كربلاي5 كه بيش از 20 شبانه روز طول كشيد، يك مرتبه
#کلام_شهید
ديروز از هرچه بود گذشتيم، امروز از هرچه بوديم!
آنجا پشت #خاکريز بوديم و اينجا در پناه ميز!
ديروز دنبال #گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود!
جبهه بوي #ايمان مي داد و اينجا ايمانمان بو مي دهد!
#الهي!
بصيرمان باش تا #بصير گرديم و بصيرمان کن تا از #مسير برنگرديم!
و #آزادمان کن تا #اسير نگرديم
#شهید_نورعلی_شوشتری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید ديروز از هرچه بود گذشتيم، امروز از هرچه بوديم! آنجا پشت #خاکريز بوديم و اينجا در پناه م
2⃣0⃣9⃣ #خاطرات_شهدا
🔰در برخي #مناطق سيستان و بلوچستان به دليل #محروميت زياد مردم، حتي #ازدواجها💞 و #طلاقها ثبت نميشود و اگر #شوهر زني بميرد، آن زن نميتواند #ثابت كند كه شوهر خود را از دست داده☹️ تا تحت #پوشش قرار بگيرد.
🔰در منطقه ما 346 زن #بيسرپرست بدون هيچ #كمكي و در نهايت محروميت زندگي ميكردند.❌
🔰من اوضاع و احوال آنها را با رئيس كل #دادگستري استان در ميان گذاشتم🗣 و با هم به خدمت سردار #شوشتري رفتيم، وقتي او از جريان باخبر شد،👂 با #ناراحتي زياد به ما گفت: هرچه زودتر آنها را تحت #پوشش كميته امداد قرار دهيد و براياين كار هم هيچ احتياجي به آوردن مدارك نيست.🗣
🔰شوشتري بهاينجا نيز #اكتفا نكرد و دستور داد😮 تا براي آنها #اشتغالايجاد شود و امروز همان زنان بيسرپرست، تحت پوشش و #حقوقبگير كميته امداد هستند.‼️
🔰شهید شوشتري شخصا #دستور رسيدگي به وضعيت زندگي زنان بيسرپرست، كودكان ❗️#يتيم و خانوادهاي #محروم منطقه را ميداد و در زمان #شهادت او وقتي من از #زاهدان به منطقه كورين برگشتم🚕 ديدم كه زنان 70 ساله به همراه #كودكان، در شهادت او گريه ميكردند😭 و ميگفتند امروز #پدر خود را از دست داديم.
راوی: حسين اسماعيلزهي از بزرگان طايفه «شه بخش» بلوچستان
#شهید_نورعلی_شوشتری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
یکی از غم بارترینِ عملیات ها در جنگ هشت ساله ایران و عراق، عملیات #کربلای_چهار بود....💔😢
آنها در 3 و 4 دی سال 1365 به آب زدند
ولی به علت #لو.رفتن عملیات،
بسیاریشان در اروند رود به شهادت رسیده
و #اُسرای آنان نیز دست بسته و #زنده زنده دفن شدند😢💔
هدیه به روح مطهرشون سه صلوات محمدی بفرستید...
🌺اللهم صلی علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
﷽
📚 #رمان
❂○° #مدافع_عشق °○❂
1⃣ #قسمت_اول
❣هوالعــــــــــشق❣
یڪےازچشمانم رامیبندم وباچشم دیگر در چهار چوب ڪوچڪ پشت دوربین عڪاسےام دقیق میشوم. هاله لبخند لبهایم را میپوشاند؛ سوژه ام راپیدا ڪردم
پسری با پیرهن شونیز سرمه ای ڪه یڪ چفیه مشڪےنیمےازبخش یقه وشانه اش راپوشانده.
شلوارپارچه ای مشڪےویڪ ڪتاب قطور وبه ظاهرسنگین ڪه در دست داشت، حتم داشتم مورد مناسبـےبرای صفحه اول نشریه مان باموضوع "تاثیرطلاب و دانشجو در جامعه" خواهدبود
صدامیزنم: ببخشید آقا یڪ لحظه☺️
عڪس العملـےنشان نمیدهےوهمانطورسربه زیربه جلوپیش میروی. باچندقدم بلند وسریع دنبالت مےآیم ودوباره صدامیزنم: ببخشیییید... ببخشید باشمام. باتردید مڪث میڪنے،مےایستےوسمت من سرمےگردانے. اماهنوزنگاهت به زیراست
آهسته میگویی:
_ بله؟؟..بفرمایید
دوربین📷 رادر دستم تنظیم میڪنم..
_ یڪ لحظه به اینجا نگاه ڪنید(وبه لنز اشاره میڪنم)
نگاهت هنوز زمین رامیڪاود
_ ولـے....برای چه ڪاری؟
_ برای ڪارفرهنگے، عڪس شماروی نشریه مامیاد.
_ خب چرا ازجمع بچه ها نمیندازید..؟چرا انفرادی؟
با رندی جواب میدهم:
_ بین جمع، شما،طلبه جذاب تری بودید😍
چشمهای به زیرت گرد وچهره ات درهم میشود.
زیرلب آهسته چیزی میگویی ڪه دربین آن جملات"لاالله الا الله"رابخوبـےمیشنوم.
سرمیگردانـےوبه سرعت دور میشوی👤، من مات تا به خود بجنبم تو وارد ساختمان حوزه میشوی..
سوژه_عکاسی_ام_فرارکرد😕
باحرص شالم رامرتب وزیرلب زمزمه میڪنم:
چقدر بـےادب بود
یڪ برخورد ڪوتاه وتنهاچیزی ڪه در ذهنم ازتو طلبه بی ادب ماند، یڪ چهره جدی، مو و محاسن تیره بود
↩️ #ادامہ_دارد...
✍🏻 #نویسنده: محیا سادات هاشمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❂○° #مدافع_عشق °○❂
2⃣ #قسمت_دوم
روی پله بیرون ازمحوطه حوزه میشینم وافرادی ڪه اطرافم پرسه میزنند را رصد میڪنم
ساعتـےاست ڪه ازظهرمیگذرد وهوا بشدت گرم است. جلوی پایم قوطی فلزی افتاده ڪه هرزگاهے بااشاره پاتڪانش میدهم تاسرگرم شوم
تقریبا ازهمه چیزوهمه ڪس عڪس گرفته ام فقط مانده...
_ هنوز طلبه جذابتون رو پیدا نڪردید؟
رومیگردانم سمت صدای مردانه اشنایی ڪه باحالت تمسخرجمله ای راپرانده بود
همان چهره جدی و پوشش ساده چفیه،ڪوله ڪه باعث میشد بقول یکی ازدوستانم نوربالابزنه.
_ چطورمگه؟.مفتشـے..؟
اخم میڪنے،نگاهت رابه همان قوطےفلزی مقابل من میدوزی
_ نعخیر خانوم!!..نه مفتشم نه عادت به دخالت دارم اونم تو ڪار یه نامحرم...ولـے..
_ ولےچے؟....دخالت نڪنید دیگه..وگرنه یهو خدا میندازتتون توجهنما
_ عجب...خواهرمن حضور شمااینجاهمون جهنم ناخواسته اس
عصبـے بلند میشوم...
_ ببینید مثلا برادر! خیلی دارید ازحدتون جلومیزنید!تاڪےقصدبه بےاحترامی دارید!!!
_ بےاحترامی نیست!...یڪ هفتس مدام توی این محوطه میچرخید اینجا محیط مردونس
_ نیومدم توڪه...جلو درم
_ اها! یعنی اقایون جلوی درنمیان؟...یهوبه قوه الهےازڪلاس طی الارض میڪنن به منزلشون؟..یاشایدم رفقا یادگرفتن پروازڪنن ومابـےخبریم؟
نمیدانم چرا خنده ام میگیرد و سڪوت میڪنم...
نفس عمیقی میڪشےوشمرده شمرده ادامه میدهی:
_ صلاح نیست اینجا باشید!...
بهتره تمومش ڪنید و برید.
_ نخوام برم؟؟؟؟؟
_ الله اڪبرا...اگر نرید...
صدایی بین حرفش میپرد:
_ بابا #سید ... رفتی یه تذکر بدیا! چه خبرته داداش!
نگاه میڪنم،پسری با قدمتوسط وپوششی مثل تو ساده👤
حتمن رفیقت است.عین خودت پررو!!
بی معطلے زیرلب یاعلی میگویی وبازهم دورمیشوی..
یڪ چیز دلم راتڪان میدهد..
#تو_سیدی😦
↩️ #ادامہ_دارد...
✍🏻 #نویسنده: محیا سادات هاشمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5830463506419287058.mp3
1.62M
🎵 #مداحی_شهدایی
✨میگم عاشقم ...💔
✨اما خودم بهتر میدونم نالایقم ...😔
#بسیار_زیبا👌👌
#تلنگر🔔
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷
🔸چهبخواهم چهنخواهم
#شهدا_میبینند
🔹با همین روی سیاهم😔
شهدا🌷 می بینند
🔸آنقدر سر به هوا بود #دلمـ❤️
یادم رفت
🔹گاه در حال گناهمـ🔞
#شهدا_مےبینند
#شهدا_میبینند...😔
#شهید_محمدابراهیم_همت🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#انقلاب_جهانی
انقلاب با #شتابی سرسام آور به پیش می رود ان شاءالله تمام کاخ های #ظلم را درهم خواهد کوبید و باعث نجات تمام #مستضعفان جهان خواهد شد.
#وصیت_نامه
#سردارشهید_عباس_محمد_ورامینی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⇜ #سادگی و خاکی بودنت ⇜بی ریا بودنت💓 ⇜خودمانی بودنت☺️ ⇜داش #مشتی بودنت ⇜بزرگ بودنت ⇜کوچک انگاشتن #ن
⭕️ #آیتاللهبهجت(ره):
با کسی #رفاقت کنید
که همین که او را دیدید
به #یادخدا بیفتید✅
و باکسانی که در فکر #گناه هستند
و انسان را از یادخدا باز میدارند
نشست و برخواست نکنید❌
#رفیق_شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭕️ #آیتاللهبهجت(ره): با کسی #رفاقت کنید که همین که او را دیدید به #یادخدا بیفتید✅ و باکسانی که
3⃣0⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 فرمانده گروه چریکی شهید اندرزگو
#حکم_انفصال🍂
💢حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» 🤔
گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رییس یکی از فدراسیونها با قیافهی #زننده سرِ کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای #نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش #بیحجابه! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتش رو رد میکنم شورای انقلاب».
💢با اصرارِ ابراهیم رفتیم برای #تحقیق. همه چیز طبق گزارشها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم🙂». رفتیم درِ خانهاش🏡 و ابراهیم شروع به صحبت کرد.
💢از برخوردهای نامناسب با خانمها گفت و از #حجاب همسرش، از #خونِ_شهدا گفت و از اهداف انقلاب. آنقدر زیبا حرف میزد که من هم #متأثر شدم. ابراهیم همانجا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با امر به معروف و نهی از منکر، میشه افراد رو #اصلاح کرد.
💢یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رییس بسیار تغییر کرده.😳 اخلاق و رفتارش در اداره خیلی #عوض شده، حتی خانمش #باحجاب به محل کار مراجعه میکنه».😊
#شهید_ابراهیم_هادی❤️
📚 کتــاب سلام بر ابراهیم، ص63-60
#رسول_خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
امر به معروف و نهى از منكر نكند مگر كسى كه سه خصلت در او باشد: در امر و نهى کردن مدارا كند، در امر و نهى کردن ميانه روى نمايد و به آنچه امر و نهى میكند، دانا باشد.
دعــــــــائم الاســـــــــلام، ج1، ص 368
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh