eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
زمان بازرگان بہ ما بر چسب #چریڪ زدند، زمان بنےصدر هم برچسب #منافق! الان هم بر چسب خشڪ مقدسے و #تحجر
#لبخندهای_خاڪی 🍃در سال‌های دفاع مقدس ... #چای مرهمِ #خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند. 🍃روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت (فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ) بودیم که در آن صحبت از #کنترل مناطق عملیاتی بود. 🍃حاج همت به آقا مهدی گفت : نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها #سخت می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند راحت عبور و مرور کنند مگر #ترکی بلد باشند 🍃آقای مهدی در پاسخ گفت: شما #یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟! حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را می‌شناسم حتی حدّ خط #لشڪر_عاشورا را هم می‌شناسم! 🍃آقا مهدی با تعجب پرسید چطور چگونه می‌شناسید؟ حاج همت در جواب گفت : شناختن حد و حدود لشکر شما کاری ندارد، اصلاً #مشڪلی نیست! 🍃هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه #کتری‌های_چای_لشکر شما روی آتش می‌جوشد ... همگی خندیدیم 😂😂 #سرداران_دفاع_مقدس #شهید_‌ابراهیم_همت🌷 #شهید_مهدی_باکری🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠سرشار از انرژی!! 📌به روایت همرزم #فرمانده_حسین ⭕️از کار که برمیگشت، با وجود #خستگی بسیار، در خدم
🌷از عشق زمینی تا آسمانی🌷 🔹شش سالی که برای خواستگاری از من وقت گذاشته بود، اتفاقات عجیبی برایش رخ داده بود، خودش برایم تعریف می کرد: اون روزها می خوندم و می گفت: خدایا! رو راضی کن، روزه می گرفتم و می گفتم: خدایا! فاطمه رو راضی کن، نماز مستحبی خدا! فاطمه راضی بشه و ...😅 🔸چندین بار پیش اومد که تنهایی👤 به بیابان های بیرون شهر می رفتم، راه می رفتم و شروع می کردم به دعا خوندن! سقفم آسمون🌠 بود و زیر پام کویر، به خدا می گفتم: خدایا! چیکار کنم این دختر بشه؟ 🔹کم کم سکوت و تنهایی و صدای حیوانات و... من رو می گرفت و من رو به فکر و قیامت و... می انداخت، به جایی رسیدم که به می گفتم: من کی هستم؟ کی هستی؟ من قراره تو این دنیا چیکار کنم⁉️ 🔸فاطمه! این نه گفتن های تو باعث شد من از یک عشقـ❤️ زمینی به عشق برسم، بعضی اوقات به مرتضی می گفتم: ای کاش زودتر به تو جواب مثبت داده بودم☺️ امّا مرتضی می گفت: نه❌ تو من رو ساختی. 📚برشی از کتاب ساقیان حرم خاطرات فرمانده نابغه (حسین قمی) 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برشی از کتاب #یادت_باشد: 🌷کناره سفره #عقد نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو #میبخشند که صیغه م
کنارم نشست👥 گفت: « تورو به #صبر دعوت نمی‌‌کنم، بلکه به رشد دعوتت میکنم. نمیشه که کسی #مومن رو اذیت نکنه⭕️ اگر هم توی این ناراحتی حق با خودته سعی کن از ته دل و بی منت #ببخشی تا نگاهت نسبت به اشخاص عوض نشه و احساس بدی بهشون نداشته باشی. اگه تونستی این مدلی ببخشی، باعث میشه #رشد کنی» ‌‌‌ ‌‌‌ 💠رهبر انقلاب: در نسل #جوان ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقت‌های درخشانی✨ در آن‌ها حضور دارد و وجود دارد. این‌ها را باید یادداشت📝 کرد، این‌ها را باید دید، این‌ها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید آقا به یک گل بهار نمی‌شود❌ نه، بحث یک گلـ🌷 نیست. زیاد هستند از این قبیل. ‌‌‌ #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
کنارم نشست👥 گفت: « تورو به #صبر دعوت نمی‌‌کنم، بلکه به رشد دعوتت میکنم. نمیشه که کسی #مومن رو اذیت
7⃣3⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰از خواب ک بیدار شدم تاگوشی📱 را نگاه کردم متوجه چندین از طرف حمید شدم. چون بعد از مراسم همدیگر را ندیده بودیم❌ چندین پیام برایم فرستاده بود ابراز علاقه💞 و نگرانی و برای جواب من! 💥اما من اصلا متوجه نشده بودم. 🔰اول یک بیت شعر فرستاده بود: اگر گناه است نظر بازی دلـ❤️ باخوبان بنویسید به پایم دگران! وقتی جواب نداده بودم📵 این بار اینطور نوشته بود: به سلامتی کسایی که تو خاطرمون هستن و ما تو خاطرشون عددی نیستیم🙁 🔰فکرش راهم نمیکرد🗯 خواب باشم. دوباره پیام داده بود: چقدر سخت است زدن بامامگو! به بگو اگر بهتر است! غیر مستقیم گفته بود اگر به دیوار انقدر پیام داده بودم📲 جواب داده بود! 🔰به خیلی علاقه داشت خودش هم شعر میگفت. من نمیتوانستم را به زبان بیاورم میترسیدم عاشق بشوم💖 و همه چیز خیلی زود بشود 😔 🔰خیلی رسمی جوابش رادادم: به یادتون هستمـ💭 تازه بیدار شدم. کتاب میخونم📖 حدس زدم برخورد مرا متوجه شده باشد, نوشت: گاهی از درد دوری بهتر است/عاشقم کرده ولی گفته بهتراست/توی قران📚 خوانده ام, یعقوب یادم داده است/دلبرت❤️ وقتی کنارت نیست💕 بهتر است! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 که حالمان شده نامطلوب از دست، زمان رفت و زمین شد آشوب با دستِ سکوت، بسته شد پنجره ها در حسرت دیدار تو هر ! 😭 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ ⚠️ #هیچ_کس_به_من_نگفت😔 2⃣2⃣ #قسمت_بیست_و_دوم 😔هیچ کس به من نگفت: که در دوران غیبت شما، وظایف
❣﷽❣ ⚠️ 😔 3⃣2⃣ 😔هیچ کس به من نگفت: که در زمان غیبت نباید از شما دور شوم، جدا شوم و راه را گم کنم. من نمی دانستم که امام، امام است؛ چه ظاهر باشد، چه غایب! و تو امام منی ☺️و خدا وعده داده هر کس در قیامت با امامش محشور می شود. 😢من نمی دانستم که عرض ارادت و بندگیم با دعا برای صحت و سلامتی شما، کامل می شود. حال دعای 📖«اَللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّک...» را در تمام لحظات عمرم، از یاد نمی برم که این دعا، نه ضامن سلامتی شماست که خداوند ضمانت داده است که بمانی تا جهان را پر عدل و داد کنی💐 👌اما این ضمانت الهی چیزی از وظیفه عاشق نسبت به معشوق، کم نمی کند که خود شما در سفارشی به آیت بصیرت، آیت خدا بهاءالدینی فرمودید که در قنوت نمازهایش، «اَللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّک..» را زمزمه کند. 😔چرا من از همان اول تکلیف نفهمیدم که نمازم را با یاد و دعا برای شما، زینت بخشم و معطر سازم. 👈کسی به من نگفت که تمامی امامان، برای شما دست به دعا بلند کرده اند و از خدا سلامتی و فرج شما را 📿عاجزانه خواسته اند. 😢خدایا نمی دانم؛ شاید کمی دیر شده باشد. با این حال، توفیق نصیب کن زین پس، دستانم برای آنکسی که دوستم دارد و دوستش دارم،💝 به سمت آسمان افراشته شود و دعای سلامتیش را نه در قنوت که در تمام لحظاتم زمزمه گر باشم. 📘کتاب "هیچکس به من نگفت" ✍نویسنده: حسن محمودی ================= 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_310226054725763812.mp3
2.53M
16 🎧آنچه خواهید شنید؛🌹 ❣برای یاری اش... باید آماده شد! کسی که قلبش، آماده پیوستن به امامش نیست؛ عاشقانه، به یاری اش نمی شتابد. 💓عشق...عنصر اصلی انتظار است💓 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_12499433.mp3
8.29M
🎵 آهنگ فوق احساسي 🎤🎤 👈 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢ترور 🔰رفتيم غذاخوری🍳 پرشنگ(از رستورانهای شهر سقز) با بچه ها گرم #صحبت بوديم🗣 و #انتظار می كشيديم ه
#دختر_یا_پسر ❣بعد از چند ماه #انتظار می خواستم خبرِ #پدر_شدنشو بدم اما وقتی از منطقه اومد فورا رفت سراغ کارهای لشکر و اعزام نیروها. شب خسته و کوفته اومد و رفت استراحت کنه ولی خیلی تو فکر بود. ❣گفتم: محمود، تو فکر چی هستی؟ گفت: تو فکر بچه ها خوشحال شدم و گفتم: تو فکر بچه ها؟ کدوم بچه ها؟ هنوز که بچه ای در کار نیست! گفت: ای بابا بچه های لشکر رو میگم. انگار آب سرد ریخته باشن رو بدنم. با ناراحتی رفتم خوابیدم و آروم آروم #گریه کردم. _فاطمه خوابیدی؟ _دارم میخوابم. _چرا امشب اینقدر ساکتی؟ _چی بگم مثلاً؟ _بگو دختر دوست داری یا پسر؟ خودمو جمع و جور کردم و جوابشو دادم اون هم نظرش رو گفت اون شب کلی باهام حرف زد تا خیالش ازم راحت نشد، نخوابید. #شهید_محمود_کاوه🌷 منبع: کتاب رد خون روی برف #کلام_بزرگان: ✨زن هم در کشاکش زندگی زنانه خود، با #بحران ها و با تلاطم هایی مواجه می‌شود .چه در محیط بیرون از خانه مشغول تلاش و فعالیت و کارهای گوناگون سیاسی_اجتماعی و... باشد یا در داخل خانه مشغول باشد که #زحمت و #اهمیتش کمتر از بیرون نیست. ✨حالا زن در این کشاکش به تلاطم هایی برخورد می کند و چون روح او #ظریف تر است بیشتر به آرامش، به آسایش، به #تکیه کردن به یک شخص مطمئن احتیاج دارد. او کیست؟ او #شوهر است. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎬👆حتماً ببینید #شهید_مدافع_حرم_ماه_محرم چقدر شوق پرواز و پریدن داشتی ڪه دنیا برایت ڪوچڪ شده بود ...
🔮از بچگی میشناختمش. از همون موقع که بچه تر بودیم. ما #ادعای هیئتی بودن و مذهبی بودن داشتیم و اون بی ادعا بود. 🔮ما ادعای تو خالی داشتیم اما اون توعمل صد بود ما صفر. اون اگه کاری انجام میداد با تمام وجود بهش اعتقاد داشت، اما ما با شک و تردید. 🔮ما مجسمه حرف بودیم اون اسطوره ی عمل ما #حرّاف پر مدعا اون عارف بی ادعا.... اون تو عشق به شهادت راسخِ راسخ اما ما سستِ سست 🔮اون اگه میگفت اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک #محکم و نترس میگفت اما ما با ترس و دلهره اون آسمونی شد و رفت ما حتی به دنیا هم نرسیدیم 🔮اون عند ربهم یرزقون شد و ما خسر الدنیا و الاخره یا حسین ما رو در راه شهدا ثابت قدم بدار و مرگ ما رو در راه خدا قرار بده... #شهید_رسول_پورمراد🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا