Page349.mp3
818.3K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه مؤمنون✨
#قرائت_صفحه_سیصدو_چهل_نوهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
'#تلنگر 💥
. #صــبور بــاش .☝️🏽
آنــچھ برایــت پیش میآید
و آنــچھ برایــت #رقم میخــورد...
بھ دســت #بزرگترین
نویــسندۀ عالــم ثبت شدھ .!
او کھ بــدون اذنش...
حــتی برگی از درخــت نمیافــتد🌿
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📎💞
🌱عشق های #زمینی همه روزی میروند؛تمام میشوند،
🍃#تنها عشق آسمانی🌫،عشق معبود است که بی فرجام است؛دریابش که مشتاقانه #انتظارت را میکشد...
#شهید_سید_ناصر_موسوی_نیا🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📎💞 🌱عشق های #زمینی همه روزی میروند؛تمام میشوند، 🍃#تنها عشق آسمانی🌫،عشق معبود است که بی فرجام است؛د
﷽
8⃣5⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🖇 سردار #شهید سید ناصر موسوی نیا (سوری)
نام پدر : سید حسن
📆تاریخ شهادت :۶۴/۱۱/۲۸
محل شهادت: فاو
نام عملیات: (عملیات والفجر۸)
رمز عملیات: یافاطمه الزهرا
📝 فرازی از زندگی #نامه شهید :
شهید سید ناصر سوری سال1337 در خانواده ای مذهبی در #روستای نجفیه چشم به جهان گشود. نامبرده دوران کودکی و نوجوانی را در دامن پاک پدر و مادر خود و #همدوش با آن ها در کار کشاورزی که آن زمان داشتند طی کرد.
🔰این شهید بزرگوار دوران #سربازی خود را در سال 1354 الی 1356 همزمان با آخرین دوره خدمت سربازی در رژیم #منحوس پهلوی در قبل از انقلاب و همچنین اوج مبارزات مردم مبارز ایران در تهران گذراند، چه در طول خدمت سربازی و چه در زمان نوجوانی خود لحظه ای از #مبارزه با رژیم ستم شاهی دست برنداشت.
🔰شهید سوری فرمانده ای #لایق، شجاع و توانمند بود و در زهد و پارسایی زبانزد خاص و عام بود و در امر مبارزه و #عملیات های شبانه🌙 و مبارزه ، طراحی قوی و محکم بود
وی همزمان با آغاز جنگ☄ تحمیلی به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت و پس از مدتی به استخدام #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد
🔰و در مدتی که تا زمان #شهادتش که در این ارگان مقدس حضور داشت ، #مسئولیت های مختلف از جمله «مسئول آموزش سپاه و سازماندهی بسیج، مسئول #عملیات سپاه، مسئول گروه و بهترین تیرانداز در غرب، مسئول محور در کردستان، معاون محور غرب کشور گردان های طرح لبیک، فرمانده
🔰 گروهان در عملیات پر فتوح رمضان، فرمانده گروهان غواصان در #عملیات حماسه ساز والفجر8»
و در بیشتر #عملیات مناطق جنگی غرب و جنوب حضور فعال داشتند. وی برای کسب اطلاعات عملیات بعضاً چند روز به گشت و #شناسایی می رفتند .
🔰و عاقبت در 27 بهمن ماه سال 64در عملیات پیروزمندانه #والفجر 8 واقع در منطقه عملیاتی فاو دعوت حق را لبیک گفت و به عنوان دومین شهید یک خانواده متدین و انقلابی به دیار باقی شتافت. برادر #کوچکتر وی شهید سید واسع سوری نیز در سال 1363 در شرق دجله به درجه رفیع شهادت نائل آمده بود. 🌱
📝بخشی از وصیت نامه شهید:
..... سلام بر تو ای #سرور و سالار شهیدان کربلا ، حسین ابن علی (ع) جان عالم به فدای تو که با اهدای خون خود درس آزادی و آزادگی را به ما آموختی . ......... ای عزیزان هوشیار باشید اگر ما خانه🏚 و کاشانه خود را رها کرده ایم نه بخاطر کسی یا چیزی بوده است فقط و فقط برای رضای خدا و ادای دین خود به اسلام و قرآن و امام زمان (عج) بوده است .......
📝 ای برادران و #خواهران گرامی شما را به خدا قسم می دهم که امام و فقیه #عالیقدر زمان را تنها نگذارید ،دسته دسته نشوید و حق جو و حق پرست باشید.
#شهید_سید_ناصر_موسوی_نیا🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
باید برایَت باران شـَوَم و بِبارَم ...! باید برایَت مثلِ خورشید بِسوزَم ...! باید برایَت هَمانَندِ ر
📝وصیت نامه اش #تنها یک جمله داشت...
🍂پیرو ولایت #فقیه باشید؛ قیامت یقه تان را می گیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید.✨
#شهید_عارف_کایدخورده🌷
#ما_ملت_امام_حسینیم🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این تقاص #کدوم گناهه⁉️
🔅چون میسر نیست بر من کام او / عشق بازی می کنم با #نام او 😔
#پیشنهاد_استوری
#اربعین
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 3⃣4⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ 💢 #عادی_شدن_نعمت ✍️یک بیماری خطرناک که چند نشانه دارد😱 1️⃣⚠️ نعمتهاى
❣﷽❣
4⃣4⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨
🔻خواصّ رنگها🔻
✔️ در قرآن و روایات آمده که رنگها در روحیه انسان تاثیر دارند، و به خواصّ بعضی از رنگها اشاره شده.
👈 مثلاً رنگِ زردِ یک دست، بينندگان را شاد و مسرور میسازد☺️
✍️ در سوره بقره، در داستانِ گاو بنیاسرائیل، خدا به بنیاسرائیل دستور داد که یک گاو زرد رنگ را بکشند:👇
🕋 قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ (بقره/۶۹)
💢 بنیاسرائیل به حضرت موسی گفتند: «از پروردگار خود بخواه که برای ما روشن سازد رنگِ آن گاو چگونه باشد؟»
💢 حضرت موسی گفت، او میفرماید: «گاوی باشد زرد یکدست، که رنگِ آن بینندگان را شاد و مسرور سازد.»
لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ👈 رنگ زرد، بینندگان را مسرور میکند.
✨✨✨✨✨
✔️ در روایت آمده است که، روزی یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) نزد ایشان میرود، در حالی که کفش سیاه به پا دارد.
🔸امام به او میفرماید:👇
❌ کفش سیاهرنگ نپوش، زیرا نورِ چشم را کم میکند، و قوّت مردانگی را کاهش میدهد.
❌ باعث غمناکی میشود، و پوشش گردنکشان است😔
✔️ در عوض امام به او توصیه میکند که کفش زرد بپوشد:
👈 زیرا نورِ چشم را زیاد میکند و قوّت مردانگی را افزایش میدهد.
👈 غم و اندوه را میزداید و پوشش انبیاء نیز هست.😅☺️
📚كتاب الخصال شيخ صدوق، ابنبابويه قمی، باب ۳، ج ۱، ص ۹۹.
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
مهارتهای کلامی_5.mp3
10.04M
#مهارتهای_کلامی ۵
🔰حق #زبان بر ما، این است که بوسیلهی آن؛
ـ هم به خودمان خیر برسانیم،
ـ هم به دیگران!
🔰زبان تند، تیز، طعنهانگیز، بیادب ... دائماً در میان دو آتش دست و پا میزند؛
ـ آتشی که بر صاحب خود میزند!
ـ آتشی که بر اطرافیانش میزند!
#استاد_شجاعی 👆
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰یادی کنیم از شهید حاج مجید سلمانیان که بعد از #چهار_سال همچنان جاویدالاثر مانده😔 💢وقتي مجيد از پشت
#سیره_شهدا 🌷
♻️اگر میخواهید #نذر کنید فقط نذر کنید که گناه 🔞نکنید... ❌
مثلا نذر کنید ، یک روز گناه نمی کنم هدیه به آقا #صاحب الزمان (عج) ازطرف خودم.
♻️یعنی از طرف #خودتان عملی را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) انجام میدهید که یکی از #مجربترین کارها برای آقا است....
مدافع حرم
#شهید_مجید_سلمانیان🌷
اللهم عجل لولیک الفرج🌸🍃
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 5⃣4⃣#قسمت_چهل_پنچم 💢چهار دست به #زیر اندام نحیف او مى ب
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
6⃣4⃣#قسمت_چهل_وششم
💢هم او در گوشت زمزمه مى کند که؛
✨به جبران این اضطرار، از این پس ، ضمیر مرجع (امن یجیب ) تو باش.هر که از این پس در هر کجاى عالم، لب به(ام من یجیب)باز کند،...
دانسته و ندانسته تو را مى خواند...
و دیده و ندیده تو را منجى خویش مى یابد....
#خدا نمى تواند زینبش را در #اضطرار ببیند.
اینت اجابت زینب!ببین که چگونه برایت رکاب گرفته است.... پا بر زانوى او بگذار...
و با #تکیه بر دست و بازوى او سوار شو، محبوبه خدا!بگذار دشمن گمان کند که تو پا بر فضا گذاشته اى...
و دست به هوا داده اى....
🖤#دشمنى که به جاى خدا، هوى را مى پرستد، #توان_دریافت این صحنه را ندارد....
همچنانکه نمى تواند بفهمد که خود را #اسیر چه کاروانى کرده است...و چه #مقربانى را بر پشت عریان این شتران نشانده است.... همچنانکه نمى تواند بفهمد که چه #حجت_الله_غریبى را به غل و زنجیر کشانده است.... با فشار دشمنان و حرکت کاروان ،... تو در کنار #سجاد قرار مى گیرى...
و #کودکان و #زنان ، گرداگرد شما حلقه مى زنند... و دشمن که از #پس و #پیش و #پهلو، کاروان را #محاصره کرده است ،...
با #طبل و #دهل و #ارعاب و #توهین و #تحقیر و #تازیانه ، شما را پیش مى راند....
💢بچه ها #وحشت_زده، دستهاى کوچکشان را بر پشت و گردن شترها، چفت کرده اند... و در #هراس از سقوط،چشمهایشان
را بسته اند.... اگر چه صف محاصره دشمن ، فشرده است... اما هنوز از لابه لاى آن ، منظره جگر خراش #قتلگاه را مى توان دید... و بوسه
نسیم را بر رگهاى بریده و بدنهاى چاك چاك ، احساس مى توان کرد.... و این همان چیزى است که #نگاه_سجاد را خیره خود ساخته است....
و این همان چیزى است که هول و اضطراب را در دل تو انداخته است.... چرا که به #وضوح مى بینى که آخرین رمقهاى سجاد نیز با #تماشاى این منظره دهشتزا ذوب مى شود....
🖤 و مى بینى که دمى دیگر، خون در رگهاى سجاد از حرکت مى ایستد و قلب از تپش فرو مى ماند.... و مى بینى که دمى دیگر، جان از بدن او مفارقت مى کند و تن بیمار و خسته به زنجیر بر جاى مى ماند.... و مى بینى که دمى دیگر تن تبدار جهان از جان حجت خالى مى شود و آسمان و زمین بى امام مى ماند.... سر پیش مى برى و #وحشتزده اما #آرام و #مهربان مى پرسى :
_✨با خودت چه مى کنى عزیز دلم ! یادگار پدر و برادرم ! بازمانده جدم !؟و او با صدایى که به زحمت از اعماق جراحت شنیده مى شود، مى گوید: _✨چه مى توانم بکنم در این حال که پدرم را، امامم را، آقایم را و برادرانم و عموهایم را و پسر عموهایم را و همه مردان خاندانم را #درخون_نشسته مى بینم
💢، #بى_لباس و #کفن... نه کسى بر آنان رحم مى آورد و نه کسى به خاکشان مى سپارد. انگار که از کفار دیلم و خزرند این عزیزان که بر خاك افتاده اند. کلام نیست این که از دهان بیرون مى آید،... انگار گدازه هاى آتش است که از اعماق قلبش تراوش مى کند... و تو اگر با نگاه و سخن و کلام زینبى ات کارى نکنى ، او همه هستى اش را با این کلمات از سینه بیرون مى ریزد....
پس تو آرام و تسلى بخش ، زمزمه مى کنى :
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
7⃣4⃣#قسمت_چهل_وهفتم
💢زمزمه مى کنى :
تاب از کَفَت نبرد این #مصیبت ، عزیز دلم ! که این قصه ، #عهدى دارد میان پیامبر خدا، با جدت و پدرت و عمت . آرى خداوند متعال ، مردانى از این امت را که #ناشناس حکام جابرند و #درآسمان 🌫شهره ترند تا در زمین ، #متعهدکرد که به #تکفین و #تدفین این عزیزان بپردازند؛ اعضاى پراکنده این پیکرها را #جمع کنند و #بپوشانند و
این جسدهاى پاره پاره را #دفن کنند و براى #مقبره پدرت ، سید الشهداء در زمین طف ، #پرچمى بر افرازند که #درگذر_زمان_محو_نشود و یاد و خاطره اش در #حافظه_تاریخ ، باقى بماند.
🖤و هر چه سردمداران کفر و پیروان ضلالت در #نابودى آن #بکوشند، #ظهور و #اعتلاى آن #قوت گیرد و #استمرار پذیرد. پس نگران کفن و دفن این پیکرها مباش که #خدا خود به کفن و دفنشان نگران است.این کلام تو....
انگار آبى است بر آتش 🔥و جانى که انگار قطره قطره به تن تبدار و بى رمق سجاد تزریق مى شود. #آنچنانکه آرام آرام گردنش را در زیر بار غل و زنجیر، فراز مى آورد، پلکهاى خسته اش را مى گشاید و کنجکاو عطشناك مى
گوید:_روایت کن آن عهد و خبر را عمه جان!تو مرکبت را به مرکب سجاد،#نزدیکتر مى کنى ، تک تک یاران کاروانت را از نظر مى گذرانى و ادامه مى دهى :
💢على جان ! این حدیث را خودم از #ام_ایمن شنیدم و آن زمان که #پدرم به ضربت ابن ملجم لعنت االله علیه در بستر #شهادت آرمید و من آثار ارتحال را در سیماى او مشاهده کردم ، پیش رفتم ، مقابل بسترش زانو زدم و عرضه داشتم : (پدر جان ! من حدیثى را از ام ایمن شنیده ام . دوست دارم آن را باز از دو لب مبارك شما بشنوم.) پدر، سلام االله علیه چشم گشوده و نگاه بى رمق اما مهربانش را به من دوخت و فرمود:
🖤 نور دیده ام ! روشناى چشمم حدیث همان است که ام ایمن براى تو گفت . و من #هم_اکنون_می_بینم تو را و جمعى از زنان و دختران اهل بیت را که در
همین #کوفه ، دچار #ذلت و #وحشت شده اید و در #هراس از #آزار مردمان قرار گرفته اید. پس بر شما باد #شکیبایى ! #شکیبایى ! #شکیبایى!
#سوگندبه_خداوند شکافنده دانه و آفریننده جان آدمیان که در آن زمان در تمام روى زمین ، هیچ کس جز شما و پیروان شما، ولى خدا نیست...
💢 از #نگاه_سجاد در مى یابى...
که هر کلمه این حدیث ، دلش را #قوت و روحش را #طراوت مى بخشد و در رگهاى خشکیده اش ، #خون_تازه مى دواند.همچنانکه اگر او هم با نگاه خواهشگرانه اش نگوید که :
(هر آنچه شنیده اى بگجو عمه جان !)
تو خودت مى فهمى که... باید تمامت قصه را روایت کنى . تا در این بیابان سوزان و راه پر فراز و نشیب ، امام را بر مرکب لغزان خویش ، حفظ کنى:
🖤 #ام_ایمن چنین گفت: عزیز دلم 💕و کلام #پدر بر تمام گفته هاى او مهر #تایید زد: من آنجا بودم آن روز که #پیامبر به منزل #فاطمه دعوت بود و فاطمه برایش حریره اى مهیا کرده بود. حضرت على (علیه السلام ) ظرفى از خرما پیش روى او نهاد و من قدحى از شیر و سرشیر فراهم آوردم.رسول خدا، على مرتضى ، فاطمه زهرا و حسن و حسین ، از آنچه بود، خوردند و آشامیدند. آنگاه على برخاست و آب بر دست پیامبر ریخت . پیامبر، دستهاى شسته به صورت کشید و به على ، فاطمه و حسن و حسین نگریست .
💢سرور و رضایت و شادمانى در نگاهش موج مى زد.... آنگاه رو به #آسمان 🌫کرد و ابر #غمى بر آسمان چشمش نشست . سپس به سمت #قبله چرخید، دو دست به دعا برداشت و بعد سر به سجده گذاشت . و ناگهان شروع به #گریستن کرد. همه #متعجب و #حیران به او مى نگریستیم و او #همچنان_مى_گریست. 😭سر از سجده برداشت و اشک همچنان مثل باران بهارى ، از گونه هایش فرو مى چکد.اهل بیت و من ، همه از گریه پیامبر، #محزون شدیم اما هیچ کدام دل سؤال کردننداشتیم .
🖤 این حال آنقدر به طول انجامید که فاطمه و على به حرف آمدند و عرضه داشتند: خدا چشمانتان را گریان نخواهد یا رسول الله! چه چیز، حالتان را دگرگون کرد و اشکتان را جارى ساخت؟! دلهاى❣ ما شکست از دیدار این حال اندوهبار شما.#پیامبر فرمود: #عزیزانم ! از دیدن و داشتن شما آنچنان حس خوشى به من دست داد که پیش از این هرگز بدین مرتبت از شادمانى و سرور دست نیافته بودم . شما را #عاشقانه و #شادمانه نگاه مى کردم خدا را به نعمت وجودتان ، #سپاس مى گفتم که ناگهان #جبرئیل فرود آمد...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌾ما هر چه می کنیم که #آدم
نمیشویم بر خیمه 🏕گاه #سبز تو محرم نمیشویم❌
🌾تقصیر ماست این همه دوری و #انتظارما حق مان همیشه #خزان است نه بهار🌻🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
【🌿🌈】
در #عِشق بآید
پرتحمݪبودودوراندیش♥️🕊
#پروانہگشتن؛🦋
چارهاشجزپیلہڪردن
نیست ... !🌱🌻
#حمید_مرادی_سیاهکالی🌷
#سلام_صبحتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✅ خواب پسر شهید مدافع حرم و حضور حاج قاسم سلیمانی در مراسم خواستگاری اش 🔺لطف کن یک بار این کلیپو بب
🔺 صحنههای #شب عملیات دفاع مقدس، جلوههای عمل مقدس است
🔺️ سپهبد #قاسم سلیمانی، مهرماه سال گذشته: عمل مقدس؛ یعنی هویتی که برای دیگران موج میزند و خود را نمیبیند. تنها چیزی که نمیبیند خود است. #صحنههای شبهای عملیات به تعبیر رهبر معظّم انقلاب شبهای قدر این انقلاب بودند.
🔺هیچ خودیت و #منیتی وجود نداشت و عمل مقدس بود. مثل برادری که با گریه،😭 برادرش را راضی میکرد که بماند تا خودش برود یا مثل حماسهی کربلای ۵. عاشورا 🏴این دفاع مقدس است. دفاع مقدس؛ یعنی عمل خود فراموشی.
🔺 به تعبیر آن شاعر که میگوید:
تا فراموش خودی یادت کنندبنده گشتی آزادت کنند.
۹۸/۷/۸
🏷 دفاع مقدس در #مکتب_حاج_قاسم
#قاسم_سلیمانی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
Page350.mp3
772.3K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه نور✨
#قرائت_صفحه_سیصدو_پنجاه
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#تلنگر 💥
❄️حقالناس اوج #حماقت است،
نه زرنگی!
🌨چون #روزقیامت اعمال خوبت را
مجبور میشویبهکسیبدهی
کهدر زندگی از آن متنفر بودی
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🔰علیرضا قنواتی #یادگار جنگ☄ بود.عشق💓 به امام و ولایت_مداری،
مناجات های شبانه، نمازشب ها خاطره شده بود و #شهادت حسرتی بود بر دلش
راه را شناخته بود که وقتی خبرهای #سوریه را شنید خود را آماده کرد برای رفتن.
🔰جواب سوال تمام #آنهایی که می گویند #مدافعان_حرم چرا می روند را داد وقتی که گفت: «فردای قیامت اگر #امام_حسین گفت در مجالسم، حسین حسین گفتی اما چطور اجازه دادی به حریم خواهرم بی #حرمتی کنند .شما چه جوابی خواهید داد؟»
🔰روزگار عجیبی ست.برای حسین و #کربلایش دل می سوزانیم و #اشک😢 میریزیم اما حرف سوریه که می شود خیلی ها می گویند نباید کسی برود و اینها بازی سیاسی است که #چنین و چنان و آرام خود را به سایه می کشند
🔰وقتی این ها را می بینم یاد آن مردمی می افتم که در دروازه #شهر سنگ پرتاب می کردند به سرهای بالای نیزه ،دست می زدند برای #اسرای_کاروان.نکند مسیرمان از همان دروازه بگذردو حرف هایمان مثل همان سنگ ها، قلب 💞حسین زمانمان را بشکند
🔰کاش بیدار شویم و #قضاوت نکنیم آن هایی که سرشان را فدای #زینب می کنند و از همه چیز می گذرند، آرامش خانواده،حتی دختر هایشان...مثل #علیرضا که #غیرتش اجازه نداد بماند و دخترش دم رفتن برایش خواند:
کاش می شد نروی تا تک و تنها نشوم
بی تو دیوانه ترین #عاشق شیدا نشوم
🔰اما او چشم بر محبت پدری بست و اندکی بعد پیکرش به آغوش #دختر منتظرش برگشت...این روزها سوریه همان کربلاست با این تفاوت که حسین نیست اما دل خوش است به #عباس و #علی_اکبرهای هیئت...این روزها زینب می خواند #هل_من_ناصر_ینصرنی؟
#شهید_علیرضا_قنواتی 🌷
#ایام_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#تلنگر 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 ✍از #کودکی اشتباه به عرضتون رسوندن... 🍁 اگر #غیرت را دخالت معنا كردند و با #حیا
#ڪــلامشهـــید🌷
آ🔅دمهای #حسود گاهی به مرحلهای میرسند که حاضرند به خودشان صد درجه صدمه بزنند تا بلکه پنجاه درجه #صدمه به دیگری وارد شود.
#شهید_مطهری🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
6⃣5⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷 #رزق_محرم ☘️ #سلامبࢪابࢪاهیم ☘️ 🔸 #ابراهيم در اول ارديبهشت سال 1336📅 در م
🍄🍁🍄🍁🍄
🥀با عصاي #زير بغل توی كوچه راه ميرفت.مدام به آسمان🌫 نگاه میكرد و سرش را پايين می انداخت.
رفتم #جلو و ازش پرسيدم: آقا ابرام چی شده⁉️اول جواب نميداد. اما با اصرار من گفت:هر روز تا اين موقع حداقل يكی از بندگان خدا به ما مراجعه ميكرد و هر طور شده مشكلش رو حل ميكرديم.
🍃اما امروز از صبح ⛅️تا حالا كسی به من مراجعه نكرده! ميترسم كاري كرده باشم كه #خدا توفيق خدمت را از من گرفته باشه...
(منبع: سلام بر ابراهیم جلد یک)
🥀 آقا ابراهیم؟!با مرام؟! پهلوون؟!!
گل پسر #حضرت زهرا سلام الله علیها!
تویی که دنبال خلق خدا بودی،تا گره از کار هاشون باز کنی؛#مشکلاتشونو حل کنی...حالا ما سرمون رو به آسمونه!
سمت نگاه مهربونت!🌸
🍃سمت دست های گره #گشایت،
تا به به واسطه تو، خدا گره از کار های ما باز کنه و هرچی خیر و #صلاح ما هست بهمون بده...
آمین...
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh