5⃣0⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹مقری داریم بنام #الوارثین در فکه،
اولین سالی که #رسول را منطقه بردم، سال اول راهنمایی بود، به رسول قبرهایی را نشان دادم و گفتم که بچهها #شب میآمدند در این قبرها راز و نیاز میکردند و نماز شب میخواندند و برای هر شهیدی هم که #شهید میشد ما یک قبر سمبلیک درست میکردیم
🔸خلاصه هوا تاریک شد و وقت اذان رسید، ما نماز مغرب و عشا را در #تاریکی در آن منطقه خواندیم و پس از نماز دیدم رسول نیست آنقدر دنبال رسول گشتم و بالاخره متوجه شدم که در داخل یکی از این #قبرها رفته و #چفیه را کشیده روی سرش و به #سجده رفته و در حال گریه کردن است
✍ راوی : پدر شهید مدافع حرم
#شهید_رسول_خلیلی🌷
💎کتاب #رفیق_مثل_رسول را حتما مطالعه بفرمایید.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
امام خامنه ای🔻
#شهدای ما زنده اند، اعمال من و شما را میبینند، آن وقتی که راه را مستقیم حرکت میکنیم، آنها خوشحال میشوند. ✔️
#شهید_حسن_عشوری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
6⃣0⃣2⃣ #خاطرات_شهید🌷
💠 أنا زائر الحســــــین (ع)
🌷 با یه عده طـــلبه آمدند قم، همه شهــــید شدند الا محــــسن.
🌷 خواب #امام_حسیــــــن'ع' رو دیده بود.
آقــــــا بهش گفته بود:
"کارهات رو بکن این بـــار دیگه بار آخــــره "
🌷 یه #ســـــربند داده بود به یکےاز رفقاش،
گفته بود شهید که شدم ببندیدش به #ســـــینه ام.
(((آخه از آقا خواســـتم بےســــر شهید شم.)))
🌷 با چند تا از #فرماندهان رفته بود توی دیدگـــــاه.
گلوله 120خورده بود وسطـــــــشون
جنـــــازه اش که اومد، #ســـــر نداشت.
سربند رو بستیم به سیـــنه اش..
روی سربند نوشته بود ؛
✨"أنا #زائر الحســــــین ع"✨
🌷 #شهید_محسن_درودی 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃🌷🍃🌷
#حاج_آقای_قرائتی
مابه دو وسیله
میتوانیم منکرات جامعه
را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز
#ازدواج مهارکننده ← شهوت
#نماز ازبین برنده ← غفلت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃🌼🍃🌼🍃🌼
#چفیه روی صورتش میانداخت میگفت نگاه به #نامحرم راه شهادت را میبندد🙈
دوستش می گفت: هادی توی مدتی که عراق بود وقتی میخواست به #کربلا برود روی صورتش چفیه میانداخت و میگفت "اگر به نامحرم نگاه کنی راه #شهادت بسته میشود" برای همین این کار را میکرد تا چشمش به #نامحرمی نخورد.
#شهید_هادی_ذوالفقاری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
این شعر را بخوانید:👇
🌿میبوسمت یک روز در میدان آزادی
میبوسمت وقتی که تهران دست ما افتاد
میبوسمت، میبوسمت، میبوسمت ای عشق...
🌿در توییترگردی چند شب پیش دیدم فردی این شعر که گویا مفصلتر است را همراه با دو عکس منشوری توییت کرده❗
و بعد به این شعر برخوردم که #حسین_عباسی_فر در جواب سروده:👇
🏵 بوسیدمت یک روز در میدان آزادی
بوسیدمت وقتی که #مردی بر زمین افتاد
بوسیدمت وقتی صدای تیرها آمد
بوسیدمت وقتی که پایی روی مین افتاد😔
🏵بوسیدمت سی سال پیش از این و رفتی تا
با خون خود امضا کنی آزادی ما را
می بوسمت حالا که برگشتی به آغوشم👥
با عشق می بوسم به جایت #استخوان ها را
🏵بوسیدمت😘 وقتی که راهی می شدی سمت
خاکی که با تو در خودش هم آسمان دارد
وقتی به سوی #جبهه می رفتی نپرسیدی
آنجا درون سفره هایش آب و نان دارد؟
🏵اینجا مرا دیوانه می خوانند🗣 و می خواهند
از صحبت با #قاب_عکست دست بردارم
اینها تو را از یادشان بردند می خندند
حتی به رنگ چادری که روی سر دارم🌺
🏵باران برای خنده هایت سخت دلتنگ 💗است
هی سر به راهی می گذارد که تو را برده
هی می زند با مشت👊 بر کاخی و می پرسد
یکجا تمام حق مردم را چرا خورده؟
🏵یک روز آمد عقده هاشان را گشودند و
تصویری از #سیمرغ را در آتش آوردند
اینها نمی دانند دریاها🌊 نمی سوزند
قدری شبیه مردها هستند و #نامَردند!
🏵بالای شهر از مستی پرواز ماشین ها!
اینجا پرستوها به فکر کوچ و پروازند🕊
هی گرگ ها چنگال خود را تیزتر کردند
با #خون تو آهوی من هی برج می سازند
🏵با فتنه ی چشم تو گرد #فتنه را خواباند
وقتی امامت دید آتش🔥 در خیابان است
#هرگز نمی افتد علم دستی اگر افتاد
اینجا عَلم در دستهای #مردِ_باران است
🏵رفتی و در خون آمدی, من #ایستادم تا
تو عشـ❤️ـق را یکجا چشیدی و نشان دادی
می بوسمت امروز در تابوتی⚰ از #غیرت
بوسیدمت #دیروز در میدان آزادی
#شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿
#شهادت، اوج تعالی انسان است.
در فرهنگ اسلام و بخصوص تشیع، #ارزشمندترین و #گرانبهاترین حرکت، شهادت🌷 است.
#شهید کسی است که با نثار جان خود، درخت🌳 اسلام را آبیاری کرده و فساد را ریشه کن می کند.👊
#شهیدان، مقاومت و پویایی جامعه را تضمین می نمایند و به جامعه ظرفیت روحی می بخشند و ضعف و سستی😞 را از بین می برند.
اگر خون شهیدان 🕊نبود که شجره طیبه رسالت را سیراب نماید
♨️نه از #اسلام خبری بود
و
♨️ نه از مکتب #توحید بخش الهی اثری.
و در یک جمله می توان گفت که: #پر_محتواترین_عنوان، در راستای تکامل انسان، از دیدگاه متون اسلامی #عنوان_شهید🌷 است.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💧🎈💧🎈💧
میرسد از راه؛ باید چشم را #دریا کنم
در دلم باید برایش #خیمه ای بر پا کنم
سخت #دلتنگم! بگو ماه دل آرایم کجاست
باید آخر #یوسف گمگشته را پیدا کنم!
اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_16683131.mp3
9.79M
#دلتنگیام
#فریدون_آسرایی
#تقدیم_به_ساحت_مقدس
#امام_زمان_عج
تعجیل در ظهور 3 #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
⬆️⬆️
7⃣0⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 ازدواجی که با وضو و دو رکعت نماز به سرانجام رسید.
🔹اول #حسن خودش را معرفی کرد. بعد مسائل کلی مطرح شد و ایشان در همه حرف ها، تاکیدش روی مسائل #اخلاقی بود.
🔸یادم نمی رود؛ قبل از اینکه وارد این جلسه شوم، #وضو گرفتم و دو رکعت #نماز خواندم و گفتم: "خدایا خودت از #نیت من با خبری؛ هر طور صلاح می دانی این کار را به سرانجام برسان.
🔹بعدها در دست نوشته های او هم خواندم که نوشته بود: برای جلسه #خواستگاری با وضو وارد شدم و همه کارها را به #خدا واگذار کردم.
#شهید_حسن_باقری🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببینید| پیراهن شهید
💗لحظاتی دیدنی از گفتگوی دختر یکی از شهدا با رهبرانقلاب
⚡️بوسه رهبرانقلاب بر پیراهن شهید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💠 #حدیث
#امام_صادق_علیه_السلام :
🔹 إنَّ لَنا حَرَما و هُوَ بَلَدَةُ قُمَّ و سَتُدفَنُ فيهَا امْرَأةٌ مِن أولادِي تُسَمّى فاطِمَةَ ، فَمَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ ؛
🔸 ما را حرمى است و آن «قم» است ، و به زودى بانويى از فرزندان من به نام فاطمه در آن دفن خواهد شد . هر كس او را زيارت كند ، بهشت بر او واجب شود .
📚 بحار الأنوار ج ٦٠ ص ٢١٦
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
Salahshor _babolharam.ir.mp3
1.88M
💐🌸_میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها ومدح امیرالمومنین علیه السلام🌸💐
💐🌸_حاج مهدی سلحشور*🌸💐
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (7)
💠شهدایی که در #فتنه_تیرماه_78 خودشان را برای یاری #رهبرشان رساندند
🌷تیر ماه ١٣٧٨ بود، سردار باقرزاده اكيپ هاى #تفحص را جمع كرد و گفت: «مردم #تماس مى گيرند و درخواست مى كنند؛ مراسم تشييع شهدا بگذاريد تا #عطر_شهدا حال و هواى جامعه را عوض كند.»
🌷 سردار گفت: «برويد در مناطق به شهدا التماس كنيد و بگوييد شما همگى #فدايى_ولايت هستيد. اگر صلاح مى دانيد به يارى رهبرتان برخيزيد.»
🌷چند روز گذشت. يك روز صبح به محور عملياتى بدر و خيبر رسيديم. برای رفع تكليف، همان جملات سردار را گفتم. ناهار را كه خورديم، برگشتيم به اهواز. همان روز در #شلمچه تعدادى شهيد پيدا شد. چند ساعتى بيشتر در پادگان نبودم كه گفتند از #هور تماس گرفتند كه #شهيدى پيدا شده است.
🌷چند روز گذشت و از #شرهانى و #فكه، نيز هر روز خبرهاى خوشى مى رسيد. شب بود، مشغول خوردن شام بوديم كه #سردار تماس گرفت: «چه خبر؟» گفتم: «شهدا خودشان را رساندند. درهاى #رحمت خدا باز شد.» گفت: «فردا صبح، شهدا را به تهران بفرست.» از تعداد شهدا پرسيد، گفتم: «هنوز شمارش نكرده ام.»
🌷....و همين طور كه گوشى را با كتفم نگه داشته بودم، شروع كردم به #شمردن: «١٦ تا فكه؛ ١٨ تا شرهانى و.....كه در مجموع #٧٢ تا شهيد هستند.» سردار گفت: الله اكبر! روز #عاشورا هم ٧٢ نفر پاى #ولايت ايستادند.» سعى كردم به بهانه اى معطل كنم
تا تعداد شهدا بيشتر شود، اما نشد.
📚 كتاب آسمان مال آنهاست، ص۵۰
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh