💔
#قرار_عاشقی
ز همه دست کشیدم که تو باشی همهام
با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد...
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#رفت ...!
و #آزروهایش را
پشت درهای #دنیا
#خاک_کرد ...
و برای #عشق
#آسمان را در #آغوش کشید ...✨
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 بر آنم تا برآید جان و از غم وارَهانم دل ولی بی تیغِ جانان، بر نمیآید به آسانی… #مولاعلیجانم
💔
خانهی دوست کجاست؟
در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد ...
#مولاعلیجانم
اَللَّهُمَّصَلِّعَلَىأَمِيرِالْمُؤْمِنِينَعَلِيِّبْنِأَبِيطَالِبٍ
#یکشنبه_های_علوی_زهرایی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
﷽
بگو: ای مردم حق از جانب خدا آمده،
پس هر کس هدایت یافت نفعش بر خود اوست.
سوره یونس، آیه ۱۰۸
#یک_حبه_نور✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#شکرگزارباشیم🤲🏻
خدایا!
بابت همه چیزایی که به صلاحمون نبود و نشد، شکرت!!
حتی اگه براش گریه کردیم، حتی اگه غر زدیم، حتی اگه ازت شاکی شدیم ...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #شیطان_میگه: گناه رو دوست دارم😏✌️ #تصویربازشود #توییت #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء
💔
#شیطان_میگه:
وقتی همسرش براش کم میذاره....😏✌️
#تصویربازشود
#توییت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آلعمران (۱۲۰) إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُم
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_آلعمران
(۱۲۱) وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و (بيادآر) هنگامى كه بامدادان (براى جنگ احد) از نزد خانوادهات بيرون شدى (تا) مؤمنان را در مراكزى براى جنگيدن جاى دهى، و خداوند (به گفتار و كردار شما) شنوا و داناست.
✅ نکته ها
سيمايى از جنگ احُد
سال دوم هجرى، كفّار قريش با دادن هفتاد كشته و هفتاد اسير در جنگ بدر شكست خورده، به مكّه بازگشتند. ابوسفيان گفت: بر كشتهها گريه نكنيد، تا عقدهها خالى نشود و كينهها باقى بماند. همگى شعارِ انتقام سر دهيد و من نيز تا انتقام نگيرم با همسرم همبستر نخواهم شد.
سال بعد، كفّار مكّه با سه هزار سوار و دو هزار پياده وتجهيزات كامل به قصد جنگ با مسلمانان به سوى مدينه حركت كردند. عبّاس عموى پيامبر كه تا آن روز اسلام نياورده بود و در مكّه زندگى مىكرد، به خاطر علاقه ومحبّت زيادى كه به پيامبر داشت، ماجراى حركت وحملهى كفّار را در نامهاى محرمانه توسّط مردى از قبيله بنىغفّار نزد پيامبر فرستاد. همين كه رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله از ماجرا با خبر شد، گروهى را از مدينه براى كسب اطلاعات بيشتر به سوى مكّه فرستاد. مأموران در بازگشت، حركت قواى كفّار به سركردگى ابوسفيان را تأييد كردند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در روز جمعه جلسهاى تشكيل داده و با مسلمانان در اين مورد مشورت فرمودند. در اين جلسه دو نظريّه مطرح شد:
1. در مدينه بمانيم ودر كوچهها سنگر بگيريم تا همه بتوانند به ما كمك كنند.
2. از مدينه خارج شده و در بيرون شهر بجنگيم.
نظريّهى دوّم كه همراه با حماسه و اظهار شجاعت بود، جوانان را جذب و طرفداران بيشترى پيدا كرد. با اينكه نظر مبارك شخص پيامبر صلى الله عليه و آله ماندن در شهر بود، ولى به احترام احساسات جوانان، از رأى خود صرف نظر كرد. سپس پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله همراه يك نفر براى آماده كردن اردوگاه از شهر مدينه خارج شده و محلى را در دامنه كوه احد كه شرايط نظامى خوبى داشت، برگزيد. آنگاه پيامبر در خطبهى نماز جمعه مردم را از ماجرا مطلع فرمود و پس از نماز با لشگرى هزار نفرى از مهاجران و انصار رهسپار ميدان جنگ شدند. فرمانده اين جنگ شخص رسول خدا صلى الله عليه و آله بودند. حضرت چند پرچم را برافراشتند كه بعضى به دست مهاجران و بعضى بدست انصار سپرده شد.
حركت از مدينه تا اردوگاه احد پياده بود و رسول خدا صلى الله عليه و آله از اصحاب در طىّ حركت سان مىديدند وصفوف را منظّم مىفرمودند. پيامبر در بازديد از صفوف، افراد ناآشنا و تازه واردى را ديد و از آنهاپرسيدند: شما چه كسانى هستيد؟ گفتند: ما از يهوديانِ مدينه هستيم كه براى كمك به شما آمدهايم. حضرت با كمى تأمّل فرمودند: براى جنگ با مشرك، از مشرك كمك نمىگيريم. وبه همين دليل سيصد نفر از لشگر اسلام كم شد. البتّه بعضى گفتهاند: همهى اين سيصد نفر، يهودى نبودند بلكه مسلمانانى مانند عبداللّهبن ابىّ هم بودند كه چون با رأى آنان مبنى بر سنگر گرفتن در شهر مخالفت شده بود، در ميان راه جدا شدند.
پيامبر صلى الله عليه و آله نماز صبح را با هفتصد نفر در احد اقامه كردند، و عبداللّهبن جبير را با پنجاه نفر از تيراندازان ماهر، مأمور حفظ دهانهى حسّاس كوه قرار داده و سفارش فرمودند كه هرگز اين منطقه را خالى نكنيد.
ابوسفيان نيز خالدبن وليد را همراه با دويست نفر مأمور كرد تا هرگاه نگهبانان از دهانه كوه غفلت كردند، از پشت سر به سپاه اسلام حمله ور شوند.
سرانجام دو لشگر در برابر يكديگر صف آرايى كردند. ابوسفيان به نام بتها و زنان زيبا و رسول خدا صلى الله عليه و آله به نام خداوند متعال، سپاه خود را تشويق مىكردند. از لشگر مسلمانان فرياد اللّه اكبر و از سپاه كفر صداى دفّ و نى بلند بود.
جنگ كه شروع شد، مسلمانان با يك حملهى سريع لشگر قريش را درهم شكستند و سپاه كفر پا به فرار گذاشته و مسلمانان آنها را تعقيب كردند. بعضى از مسلمانان به خيال شكست قطعى كفّار سرگرم جمعآورى غنائم شدند و نگهبانانِ دهانهى كوه نيز برخلاف سفارشهاى پىدرپى رسول الله صلى الله عليه و آله به طمع جمع آورى غنائم، منطقهى تحت حفاظت خود را رها كردند. در اين هنگام خالدبن وليد با دويست نفر سپاه خود كه در كمين بودند، از فرصت استفاده كرد و از پشت به سپاه اسلام حمله كردند.
ناگهان مسلمانان خود را در محاصره كفّار ديدند. حمزه عموى گرامى پيامبر شهيد شد و جز افراد معدودى كه پروانهوار گرد وجود مبارك رسولالله بودند، بقيه مسلمانان پا به فرار گذاشتند.
در اين جنگ نقش علىّبن ابىطالب عليهما السلام از همهى افراد بيشتر بود، به گونهاى كه شمشير آن حضرت شكست وپيامبر صلى الله عليه و آله شمشير خود را كه ذوالفقار نام داشت به آن حضرت داد و على عليه السلام از ايشان حفاظت مىكرد.در اين جنگ شصت ضربه و زخم بر پيكر مبارك على
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آلعمران (۱۲۰) إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُم
عليه السلام وارد شد. امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله جبرئيل را در ميان زمين و آسمان ديد كه مىگويد: «لا فتى الا على لا سيف الا ذوالفقار»
يكى از كفّار مكّه به نام ابن قمعه، سرباز فداكار اسلام مَصعب را به خيال اينكه او پيامبر است، شهيد كرد و فرياد زد: به لات و عزّى سوگند كه محمّد كشته شد. كفّار به كشتهشدن رسول خدا مطمئن شده و راه مكّه را در پيش گرفته و جنگ را رها كردند. در اين ميان مسلمانان نيز با شنيدن شايعه شهادت رسول خدا با ترس و وحشت پا به فرار گذاشتند و بعد از با خبر شدن از زنده بودن پيامبر بازگشته و از آن حضرت عذرخواهى كردند. در اين جنگهفتاد تن از مسلمانان شهيد و عدّهى زيادى نيز مجروح شدند.
🔊 پیام ها
- روزهاى حسّاس گذشته شكستها وپيروزىها را فراموش نكنيم و به عنوان سند تجربه، به ياد داشته باشيم. «وَ إِذْ غَدَوْتَ ...»
- لازمهى شركت در جنگ و جهاد دلكندن از تعلّقات است. «وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ ...»
- برنامهريزىهاى فنّى، جغرافيايى و طبيعى عمليات نظامى، بايد قبل از حملهى دشمن صورت گيرد. «وَ إِذْ غَدَوْتَ ... تُبَوِّئُ»
- فرماندهى جنگ و انتخاب پايگاهها و مناطق استراتژيك دفاعى، به عهدهى شخص پيامبر و رهبر مسلمانان است. «تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ»
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا
ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
شهید شو 🌷
💔 و قسم به خستگی چشمانش که اللهم لا نعلم منه الا خیرا... #روزشمار_دلتنگی💔 #حاج_قاسم #مرد_مید
💔
ما خسته ایم! خسته به معنای واقعی
دل های ما شکسته به معنای واقعی
ما لشکریم! لشکر پخش و پلا که دید؟
خیل ز هم گسسته به معنای واقعی
این زخم سجده نیست به پیشانی ام #رفیق
جای دری ست بسته، به معنای واقعی
از بادبان نخیزد و از ناخدا، بخار
کشتی به گل نشسته به معنای واقعی
تنگ است جای ما و چنین است حال ما
باغی درون هسته به معنای واقعی
#روزشمار_دلتنگی💔
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#استوری #پروفایل😍
#قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت75 حامد اب
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت76 انگشتم را روی تنف میکشم؛ #شاهراه ارتباطی ایران-عراق-لبنان. جایی که امریکاییها آن را محکم گرفتهاند و رها نمیکنند لعنتیها. حامد همین را بلند میگوید: این آمریکاییها ول نمیکنن لعنتیا! *** ناعمه از روی صندلیهای آهنی سالن انتظار بلند شد و رفت دستشویی. مرصاد بهشان نزدیکتر بود و یک ردیف عقبتر، داشت پفک میخورد. صدای خرچخرچ پفک خوردنش توی بیسیم میآمد و رفته بود روی اعصابم. وقتی دیدم پفک خریده، توپیدم که: وسط ماموریت بچه شدی؟ مرصاد هم زد به بیخیالی و خندید: اینا پوششه اخوی. بعد هم بسته پفک را باز کرد و گرفت جلوی من: بیا بزن روشن شی! دل و رودهام از گرسنگی داشت به هم میپیچید؛ اما نمیتوانستم چیزی بخورم. مرصاد هم رفت و با آرامش، لم داد روی صندلیهای سالن انتظار. ساک و کتش را هم گذاشت کنار دستش؛ مثل یک جنتلمن که یک پرواز کاری دارد و اصلاً هم برایش مهم نیست دور و برش چه میگذرد. انصافاً هم این کارش باعث میشد حساسیت ایجاد نشود؛ چون هیچکس نمیتواند باور کند که یک مامور امنیتی، وسط عملیات تعقیب و مراقبت، با آرامش لم بدهد و پفک بخورد و بعد هم با انگشتان نارنجی، برود دستبند بزند به متهم و دستگیرش کند. من عقبتر جلوی یکی از مغازهها ایستاده بودم. چون سمیر قبلاً چهرهام را دیده بود، نباید من را میدید. پشتم به سمیر بود و از انعکاس تصویرشان در شیشه مغازه میتوانستم ناعمه را ببینم که وارد سرویس بهداشتی شد. در بیسیم به مرصاد گفتم: رفت دستشویی، حواست باشه. مرصاد جواب نداد و باز هم فقط صدای خرچخرچ پفک خوردنش را شنیدم. میدانستم شنیده؛ اما جواب نمیدهد که لو نرود. شاید باورتان نشود؛ اما واقعاً نگران بودم وقتی حکم دستگیریشان بیاید، مرصاد چطور میخواهد با این انگشتان و دندانهای نارنجی و ریشهایی که لابهلایش پر از خردههای پفک است، برود جلوی سمیر بایستد و بگوید "شما بازداشتید"!؟😑 تا وقتی حکم بازداشت صادر نمیشد، نمیتوانستیم اقدامی بکنیم. حاج رسول رفته بود دنبال کارهایش و قرار بود تا قبل از پریدن پروازشان، حکم بازداشت را همراه یک مامور خانم بفرستد که بتوانیم ناعمه را هم بدون دردسر بیاوریم. نمیدانم چرا صدور حکم بازداشت انقدر طول کشید؟ حاج رسول هم داشت حرص میخورد. حدس میزدم بخاطر درهم شدن کارها و جور کردن تیمهای عملیاتی باشد. چون باید همزمان با از دستگیری سمیر و ناعمه، تمام تیمهای تروریستی را زیر ضربه میبردیم. با حاج رسول تماس گرفتم. از صدایش حدس زدم کمی عصبی ست. گفتم: حاجی پس حکم چی شد؟ - فرستادم بیاد. همین الان عملیات رو شروع کردیم. نمیدانستم چرا؛ اما دلم شور میزد. وقتی همهچیز بر وفق مراد است و مطمئنی که سوژه کاملاً زیر چتر توست، #باید_نگران_شوی. حالا هم از همان وقتها بود. از شیشه مغازه، سمیر را دیدم که رفت به طرف سرویس بهداشتی آقایان. ناعمه را نمیدیدم. به مرصاد گفتم: ناعمه هنوز بیرون نیومده؟ اول صدای خرد شدن پفک را زیر دندانهایش شنیدم و بعد، صدای خودش هم با صدای جویدن پفک همراه شد: نه. برم دنبالش؟ نباید میرفت. شاید مورد خاصی نبود و الکی حساسشان میکرد. گفتم: نه نمیخواد. مامانت بهت یاد نداده با دهن پر حرف نزنی؟ جواب نداد. اعصابم داشت بهم میریخت. رفتم روی خط امید: امید، گوشی ناعمه کجاست؟ - همونجای قبلی. تکون نخورده. نمیشد راه بیفتم و بروم سرویس بهداشتی زنانه. خبری از سمیر هم نبود و موقعیتشان هم تغییر نکرده بود. پروازشان را اعلام کردند. چند قدم جلو رفتم. مسافران پروازشان داشتند یکییکی از گیت رد میشدند؛ اما خبری از سمیر و ناعمه نبود. پ.ن نویسنده :نتیجه اخلاقی این قسمت : ۱.با دهن پر حرف نزنید ۲. بعد از پفک خوردن مسواک بزنید، دستاتونم بشورید. ۳. پفک برای سلامتی مضره، نخورید. حضرت آقا هم فرمودند: «پفک خیلی چیز تعریفیای نیست.»(مستند لشکر زینبی، دیدار خانواده شهدای مدافع حرم، ۹۲/۲/۳۱). صرفاً جهت مزاح🙂 #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی #کانال_آه...
💔
این شعر پُر از برات #ابراهیم است
بی سر و مخلص، ذات #ابراهیم است
تغییر مسیر خیلی آدمها
اینها همه معجزات #ابراهیم است
#شهید_محمدابراهیم_همت
#شهید_ابراهیم_هادی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
فرمانده پدافند هوایی منطقه نطنز: برای ارزیابی آمادگی میدانی، یکی از سامانههای موشکی منطقه آزمایش شد. جای هیچ گونه نگرانی نیست
فرمانده پدافند هوایی منطقه نطنز:
♦ساعتی پیش برای ارزیابی آمادگی میدانی، یکی از سامانههای موشکی منطقه آزمایش شد و جای هیچ گونه نگرانی نیست.
♦برای ارزیابی سامانههای مستقر در منطقه، این گونه تمرینات در فضای کاملاً امن و با هماهنگی کامل شبکه یکپارچه پدافندی صورت میگیرد.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#نون_حلال پدر، پسر رو #شهید میکنه
#پدران_شهدا🥀
#شهید_علی_اکبر_مشکاتی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی💕 در تلفنم، نام همسرم را با عنوان "شهیــــد زنــــده" ذخیره کرده بودم؛ یک روز ات
💔
#عاشقانه_شهدایی💕
ملیحه جانم
اگه می خواهی عباس همیشه خوشحال باشد باید به حرفهایم گوش کنی .
ملیحه هرچقدر میتونی درس بخون . درس بخون درس بخون .
خوب فکر کن . به مردم کمک کن . کمک کن و خوب قضاوت کن .
همیشه از خدا کمک بخواه . حتما نماز بخون . راه خدا را هرگز فراموش نکن . . .
#شهید_عباس_بابایی
#وصیت_نامه
#عشق_آسمونی💍
سالروزولادت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_عاشقی
ای اسوه ی احسان و کرم آقا جان
دیوانه ام از شوق حرم آقا جان
ای کاش که من خاک خراسان بودم
تا پا بگذاری به سرم آقا جان
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #رفت ...! و #آزروهایش را پشت درهای #دنیا #خاک_کرد ... و برای #عشق #آسمان را در #آغوش کشید ...✨
💔
مخالفت با #نفس
سخت و #طاقتفرسا ست...
آنقدر سخت که گاهی شکست می خوری در نبرد میان #هوس و #دین
اما .... لذت #شهادت در راه خدا بس، ناگفتنی ست
#رنج این سختی را به جان بخری
#لذت شهادت نصیبت خواهد شد...
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آه گـاهے اوقات باید دیوانه شد همین...!💔 #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3nogh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#آھ...
زندگی زیباست، ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آن قدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش می توان از جان گذشت
مردن عاشق نمی میراندش
در چراغ تازه، می گیراندش
باغ ها را گر چه دیوار و در است
از هوا شان راه با یکدیگر است
شاخه ها را از جدایی گر غم است
ریشه هاشان دست در دست هم است
زندگیمون، هستی مون، دار و ندارمون #ارباب علیه السلام
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 هر گلے بوی خودش را دارد اما در ڪرَم مثل آقایم حسن در بین این گلخانه نیست...🍃 #صلیاللهعلی
💔
میشناسیم همه جود و عطا را به حسن
کرم و بخشش و احسان و سخا را به حسن
بگذارید بگویند گدائیم گدا
غم نداریم سپردند گدا را به حسن....
#صلیاللهعلیکیامعزالمؤمنین✋💚
"اَلسَّلامُعَلَيْكَياحَسَنَبْنَعَلِیوَرَحْمَةُ اللّهِوَبَرَكاتُهُ"
#اݪحمداللہڪہنوڪرتم:)🍃
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#هرگزنمیردآنکهدلشمستمجتباست
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
#یک_حبه_نور
#بسم_الله
به نظرم یکی از قشنگترین
عبارتهای قرآن جایی هست
که خدا میگه:
«وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّکَ بِأَعْيُنِنَا»
و در برابر حکم پروردگارت شکیبایی کن
که تو تحت نظر و مراقبت ما هستی :)♥️
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕