شهید شو 🌷
💔 یَا مَن هو اّلَی مَن اَحَبٌۀ قَریب ای آنکه نزدیک است به هر کسی که دوستش بدارد... صلّوا على رس
💔
"هٰذا یَومُ السَّبتِ وَ هُوَ یَومُكَ، وَ اَنَا فیهِ ضَیفُكَ وَ جارُكَ"
این روزِ #شَنبه، روزِ تـوست،
وَ مَن دَر آن مِهمان و پَناهَنده تواَم
صلّوا على رسولِ الله و آله ﷺ
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#شنبه_های_نبوی
#من_محمد_را_دوست_دارم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
#بسم_الله
لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ
جز تو به که پناه برم
سوره توبه، آیه ۱۱۸
#یک_حبه_نور✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#دم_اذانی
چشم امیدم به شماست پسر فاطمةالزهراء 🖤 قصد آمدن ندارین ؟!
#اللهمعجللولیكالفرجبهحقحضرتمادر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آلعمران ۱۴۹ يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِنْ تُطِيعُواْ الَّذِينَ
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_آلعمران
─┅─═ঊঈ🌐ঊঈ═─┅─
«150» بَلِ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ
(از آنها كه دوستدار شما نيستند پيروى نكنيد،) بلكه خداوند مولاى شماست و او بهترين ياوران است.
نکته ها
🚩🍃 در آيه اول سخن از اطاعت كفّار بود، نه مولا و سرپرست گرفتن آنان، اما از اين كه در آيه دوم مىگويد: خداوند مولاى شماست، پس استفاده مىشود هر كس كفّار را اطاعت كند، در حقيقت را مولا گرفته است.
🚩🍃انگيزهى ارتداد و اطاعت از كفّار، كسب عزّت و قدرت است. قرآن در آيه 150 و آياتى نظير آن، اين خيال واهى را رد مىكند و مىفرمايد: «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً» «1» و «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً» «2»
─┅─═ঊঈ🌐ঊঈ═─┅─
پيام ها ⚡️📨
1- ولايت و اطاعت، در خداوند منحصر است. «بَلِ اللَّهُ مَوْلاكُمْ»
2- ولىّ گرفتن خداوند، سبب پيروزى شماست. «مَوْلاكُمْ وَ هُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ»
┄┉•🌸<❈🌸❈>🌸•┉┄
🍃اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم🍃
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا
ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
چهل سال رفاقت با #حـاجقـاسـم
🕊یادی از زندگی و فعالیت های شهید پورجعفری، مخزن الاسرار لشگر ثارالله که در لحظه شهادت فرمانده، کنارش بود.
#حاج_قاسم
#hero
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
♦️یک نفر در دنیا در بین ۶ میلیارد انسان وجود دارد که شما حتی اجازه ندارید اسمش را در اینستاگرام بیاورید. آیا نمونهای دیگر در طول تاریخ سراغ دارید؟
🔹حتی یک نمونه وجود ندارد. دو سال از آسمانی شدنش گذشته و از آوردن نامش میترسد. این اگر به معنای قویتر شدنِ او نیست، پس چیست؟
❤️#حاج_قاسم
🇮🇷#مرد_میدان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
ایستگاه صلواتی برای حاج قاسم سلیمانی در استکهلم سوئد با اجتماع تعدادی از ایرانیان
🌹شادی روحشون صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلوعجلفرجهم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت102 دلم بی
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت103 کمیل زمزمه میکند: هیچکاری نکن! فقط بیهوش باش. راستش واقعاً هم دارم از حال میروم؛ شدیداً احساس ضعف دارم. مرد میآید نزدیکم و دستش را میگیرد مقابل بینیام که مطمئن شود هنوز نفس میکشم. میگوید: ما زال تحت التخدير؟(هنوز بیهوشه؟) سعد مینشیند کنارم و سرش را به صورتم نزدیک میکند. نفسهای داغ و مضطربش میخورد به صورتم. انگار با این که فکر میکند من بیهوشم، باز هم از من خجالت میکشد یا شاید میترسد. مرد میپرسد: شو اسمه؟ -سیدحیدر. -ایرانی؟ -اي.(آره.) - لماذا تعتقد أن هذا يهمنا؟(چرا فکر میکنی برامون مهمه؟) -انه قائد مهم. هو ایرانی. أعلم أنه من الحرس الثوري.(فرمانده مهمیه. ایرانیه. من میدونم یکی از اعضای سپاه پاسدارانه.) این حرفش امیدوارکننده بود. این یعنی دقیقاً نمیدانند من چکارهام و حسابشده عمل نکردهاند؛ تیری در تاریکی انداختهاند. پس میتوانم امیدوار باشم لو نرفتهام. سعد از کنارم بلند میشود. این بار لحنش کمی کلافه است: أوفت بوعدي. دفع الأجر.(به قولم عمل کردم. پولم رو بدین!) یعنی من را برای چند لیره فروخته است؟ اصلا به لیره حساب کرده یا دلار؟ کاش برایم ثابت میشد که به خاطر تهدید خانوادهاش مجبور به این کار شده؛ همانطور که احتمال میدهم صامد را هم تهدید کرده بودند من را آنجا بکشاند. احتمالا هم صامد و هم زنش را کشتهاند. مرد میگوید: إذا أخبرتنا معلومات مفيدة، سأدفع لك. انتظر. (اگه اطلاعات به درد بخور بهمون داد اونوقت پولت رو میدم. فعلا صبر کن.) با این حساب اگر من جای سعد بودم کلا قید پولم را میزدم؛ چون چنین اتفاقی نخواهد افتاد. بیچاره سعد! سعد مینالد: وعدت للتو أن أجلب لك إيرانيًا! (فقط قرار بود من یه نیروی ایرانی براتون بیارم!) مرد کلاشش را بالا میآورد و نوک سرنیزهاش را زیر گلوی سعد میگیرد. دندانهایش را روی هم فشار میدهد و میغرد: اخرس! لن ادفع لك حتى يعطي المعلومات. (خفه شو! تا اطلاعات نده بهت پول نمیدم.) صدای نفسنفس زدن سعد را میشنوم. مرد دوباره اسلحهاش را پایین میآورد، نگاهی پر از نفرت به من میاندازد و یک لگد به ساق پایم میزند: توقظه! (بیدارش کن!) سرگیجهام بیشتر میشود. چشمانم را کامل میبندم. چرا این سردرد و سرگیجه لعنتی تمام نمیشود؟ مرد میرود به سمت در زیرزمین و میگوید: سأعود ظهراً. توقظه. (ظهر برمیگردم. بیدارش کن.) و میرود. من میمانم و سعد. سعد کمی در زیرزمین قدم میزند. کمکم متوجه نور کمی میشوم که از دو پنجره کوچک وارد زیرزمین میشود؛ دو نورگیر که با روزنامه پوشانده شدهاند. احتمالاً چون تا الان هوا تاریک بوده، نورگیرها را ندیدهام. کمیل میگوید: پس حتماً آفتاب زده. نماز صبحت هم که... وای نمازم! گندشان بزنند لعنتیها را. بغض گلویم را میگیرد. #قضا_شدن_نماز حتی از #اسارت هم بدتر است. کمیل از جا بلند میشود و به سمت نورگیرها میرود: وایسا ببینم... از قسمتی از پنجره که روزنامهاش پاره شده، بیرون را نگاه میکند. بعد برمیگردد به سمت من: خیلی وقته نماز قضا شده. فکر کنم بعد از قضا شدن نماز بهوش اومدی. اگر بعد از وقت نماز بهوش آمده باشم، نمازم قضا ندارد. با این وجود باز هم حالم گرفته است. سعد دارد در زیرزمین قدم میزند. کلافه است. انگار خودش هم میداند به پولش نمیرسد و چه بسا ممکن است عاقبتش مثل صامد بشود. روی صورتش دست میکشد و میان موهایش چنگ میزند. کمی مینشیند و دوباره بلند میشود. میآید بالای سرم و دستش را به سمتم دراز میکند، اما آن را پس میکشد. انگار میترسد به هوش بیایم. شاید دوست ندارد با من چشم در چشم شود. تا همین چند روز پیش ما سر یک سفره مینشستیم، با هم شوخی میکردیم، کنار هم میجنگیدیم.😏 دوباره چرخی در زیرزمین میزند و برمیگردد به سمت من. مینشیند مقابلم. چشمانم را کامل میبندم که نفهمد بیهوش نیستم. تندتند نفس میزند؛ ترسیده؛ نمیدانم از من، از آن مرد یا از عاقبت خودش؟ #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_عاشقی
✍️امام رضا علیه السلام:
چون زمامداران دروغ گویند، باران نبارد، هرگاه حاکم ستم کند، حکومت سست میشود، و هرگاه زکات پرداخت نشود، چهارپایان تلف میشوند.
📚الامالی، ص ۳۱۰
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#امنیت_اتفاقی_نیست
امروز چهارمین سالگرد شهادت غریبانه ی مدافع امنیت #شهید_سجاد_شاه_سنایی در اغتشاشات دی ماه سال 1396 هست...
✔️سجاد بسیار کم حرف بود اما در عین کم حرف بودن روحیه شوخ طبعی داشت. بسیار با حجب و حیا بود و جاذبه خاصی داشت. مقید بود به خواندن زیارت عاشورا در صبح و عصر. یک ساعت قبل از شهادتش هم زیارت عاشورا خوانده بود. سجاد اخلاق خوبی داشت و یکی از محبوب ترین افراد فامیل بود.(راوی برادر شهید شاه سنایی)
💔بقول مقام معظم رهبری «شهدای امنیت مظلوم ترین شهدای انقلاب هستند.»
شهدایی که کمتر کسی اونها رو می شناسه و ازشون یاد می کنه.
بیادش این پیام را نشر دهید.
شادی روح بلندش #صلوات🌹
#ارسالی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 هر بار معلم با ترکهی خیس انار پشت دست هایش میزد و صدای گریه اش بلند میشد، بابا از حیاط خانه داد
💔
حالا دیگر دو سال است که نیستی #عزیز_دل.
در تمام این دوسال حتی لحظه ای داغت سرد نشده.
هنوز این آتش دارد در سینه ها شعله میکشد🔥
و هنوز دلها دارند برایت غنج میروند..
امروز بغض آقا هم برایت شکست. برای #حاج_قاسم ش.
همینطور صدایش میلرزید و دلش میلرزید و از #تو میگفت حاجی.
تویی که عمری، عاشق و مرید و دلداده اش بودی و همه ی اخلاص و شجاعت و ایمانت را خرج او کردی.
حالا آقا دلش، هوایت را کرده بود و داشت برایت اشک میریخت..
یادت هست هربار از او میگفتی گُل از گلت میشکفت و گاهی هم بغضت میشکست؟
امروز به تلافی همه ی آن لحظه های #عاشقانه، بغض آقا برایت شکست و گریست. درست مثل لحظه ای که در خون تپیده و إرباًإربا مقابلش خوابیده بودی و داشت برایت میخواند:
"اللهم إنا لا نعلم منه إلا خیرا..."
#قهرمان_من
#روزشمار_دلتنگی💔
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#استوری #پروفایل😍
#قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... به دنبال #شهادت نرو‼️ #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞
💔
#آھ...
دست نوشته حاج قاسم که امروز از سوی خانواده ایشان به رهبر انقلاب اهدا شد
من به دنبال قاتلم میگردم و چقدر مشتاق دیدارشم،
او مرا به قله سعادت خواهد رساند.
بیا! خواهش میکنم بیا!
تحملم تمام شد بیا!
بیا با تیغ برهنه برنده، گلوی من آماده بریدن و خون من آماده جهیدن از جسم...
بیا مرا از این زندان رها کن
ای کلید قفل اسارتم
بیا بیا بیا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 هر کسی را که خود فاطمه تأیید کند می نویسند که دیوانه ی حیدر باشد... السَّلامُ عَليکَ يا اَميرا
💔
جهان اگر چه پریشانتر از پریشانیست
هزاااار شکر! به اعجازِ عشقت آرامم ...
السَّلامُ عَليکَ يا اَميرالمؤمنين علي ابن ابى طالِب عليه السلام.
السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا سلام اللّه عَليها.
#مولاعلیجانم
#یکشنبه_های_علوی_زهرایی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#بسم_الله
{نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاءُ}
ﻣﺎ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺮﻛﺲ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﻢ میﺭﺳﺎﻧﻴﻢ.
#با_من_بخوان.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 حالا دیگر دو سال است که نیستی #عزیز_دل. در تمام این دوسال حتی لحظه ای داغت سرد نشده. هنوز این آت
🏴۱۲ دیماه سالروز ارتحال جانگداز «عمّار انقلاب» استاد علّامه آیت الله «محمّدتقی مصباح یزدی» تسلیت باد.
🖤دلم برای لبخند تو لک زده است...
#عمار_انقلاب
#علامه_مصباح
#بصیرت
🙂(دوستان خیلی زشته که روز عروج «مطهری زمانه» هیچ اثری از علامه مصباح در مطالب پرطرفدارِ مذهبیترین و انقلابیترین پیامرسان کشور نیست،
❌ نکنه بصیرت افزاییهای ایشون فراموشمون بشه و قدرنشناس باشیم
✌️🦋🙂
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#علامه_مصباح
#عمار_انقلاب
#اولین_سالگرد
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ رحلت
#10_12
#jihad
#martyr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
🎥 کارهای خوب بیموقع قبول نیست!
👈🏻 بعضی از کارهای خوب رو شیطان بهت پیشنهاد میده انجام بدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت103 کمیل زمزم
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت104 تندتند نفس میزند؛ ترسیده؛ نمیدانم از من، از آن مرد یا از عاقبت خودش؟ چندبار به صورتم میزند. صدایش میلرزد: سیدحیدر... عجز در صدایش میدوَد. انگار میخواهد از من خواهش کند از این موقعیت نجاتش بدهم. انگار میخواهد بگوید: بیدار شو، غلط کردم!🙁 شاید هم من زیادی خوشبینم. شاید اصلا پشیمان نشده. محکمتر میزند به صورتم.🙄 باز هم چشمانم را بسته نگه میدارم. چند لحظه بعد، یقهام را میگیرد و از زمین جدایم میکند. سرگیجهام شدیدتر میشود. همه دنیا دور سرم میچرخد؛ تا سرحد جنون. ای خدا لعنتت کند سعد! من را به دیوار تکیه میدهد و دوباره به صورتم میزند. این بار صدایش بلند، لرزان و خشمگین است: أيقظ سیدحیدر! (بلند شو سیدحیدر!) دیگر بس است. چشمانم را باز میکنم، درد میگیرند. زیرزمین دارد میچرخد. دوباره چشمانم را میبندم و روی هم فشار میدهم. حالت تهوع دوباره سراغم میآید. سعد چانهام را میگیرد و تکان میدهد: شوف! شوفنی! (ببین! منو نگاه کن!) به سختی چشمانم را باز میکنم. سعد سریع نگاهش را میدزدد. نمیتوانم چشمانم را باز نگه دارم. سرم درد میکند و گیج میرود. میپرسد: اتسمعنی؟(صدامو میشنوی؟) نفس عمیقی میکشم و آرام میگویم: ای...(آره.) چانهام را رها میکند و از جایش بلند میشود. دوباره کلافه قدم میزند. سرم را به دیوار تکیه میدهم تا آرام بگیرد. هرچند جواب سوالم را میدانم، باز هم آن را از سعد میپرسم: لما أحضرتني إهنا؟ (چرا منو آوردی اینجا؟) سعد جواب نمیدهد. عصبانی است. دوباره سوالم را میپرسم. سعد برمیگردد و داد میزند: اخرس!(خفه شو!) صدایش در زیرزمین میپیچد. سعد پیشانیاش را با دست میپوشاند و دست به کمر میزند. انگار پشیمان است. میگویم: لما بعتني؟ بأی ثمن؟ (چرا من رو فروختی؟ به چه قیمتی؟) جواب نمیدهد، تندتند نفس میکشد. بعد برمیگردد و بدون این که به چشمانم نگاه کند میگوید: ما عندک خيار. قل ما يطلبونه منك. (چارهای نداری. هرچی میخوان بهشون بگو.) چه پیشنهاد فوقالعادهای! به ذهن خودم نرسیده بود!😏 کمیل هم مثل من پوزخند میزند و میگوید: این یارو با خودش چی فکر کرده؟ خیلی دلش خوشه انگار! باید مطمئن شوم سعد از هویت من خبر ندارد و لو نرفتهام. برای همین میپرسم: لما تعتقد أن عندی معلومات مهمة؟ (چرا فکر میکنی من اطلاعات مهم دارم؟) یک گوشه مینشیند و سرش را به دیوار تکیه میدهد. دستش را میگذارد روی پیشانیاش: علي إحضار أحدكم. لافرق بينك و بين عابس.(من باید یکی از شما رو میآوردم. تو و عابس فرقی ندارین.) نفس راحتی میکشم. دستور داشته یک نیروی دانهدرشت ایرانی بیاورد و این سعادت قسمت من شده؛ اما از اول هدفش نبودهام و هنوز نمیداند من نیروی اطلاعاتم. حامد را هم #نماز نجاتش داد. اگر درحال نماز نبود حتماً جلوتر از من میرفت و گیر میافتاد. سرگیجهام کمی بهتر است. چشمانم را دوباره میبندم و در ذهنم آموزشهای ضدشکنجهای که دیدهام را مرور میکنم. بچهها تا الان حتماً فهمیدهاند بلایی سرم آمده و دارند دنبالم میگردند. ناگاه سوالی در ذهنم جرقه میزند: وین انا؟ (من کجام؟) سعد ساکت است. دوباره سوالم را تکرار میکنم و باز هم پاسخ نمیگیرم. #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞
💔
خودت رو بسپار به #خدا
شاید ظاهرا ایام، سخت می گذرد
اما او حکمت تو را بهتر از تو می داند...
هوای بارانی #گلستان_شهدا اصفهان
#نائب_الزیاره
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#استوری
#استاد_شجاعی
🇮🇷 حاج قاسم یه فرقی با بقیه داشت!
حتی با همرزماش،
که به این اینجا رسوندش...
#Hero
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #نائب_الزیاره بودیم در کنار #مادر_شهید #شهید_جواد_محمدی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھ
💔
همه جا به نوبت!
اما موقع #اطاعت از ولی فقیه
ایثار
و #جان فدا کردن
بعضی ها #نوبت را رعایت نمی کنند⛔️
به خط می زنند
به دل #خطر‼️
حالا خودمانیم...
آنها که دل به دریا زدند
بهره شان از #لقاءالله باید
مثل ما باشد که دل دل کردیم؟!
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... دست نوشته حاج قاسم که امروز از سوی خانواده ایشان به رهبر انقلاب اهدا شد من به دنبال ق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#آھ...
تو این بمیر بمیر روزگار
بعضیا چه قدر #زهرائی
#شهید میشن
#شهید_سجاد_شاه_سنایی
#شهید_فتنه۹۸
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞