💔
فَکَیفَ اَصبِرُ علی فِراقِک؟
#اربعین آمد.
اینبار به جای پاهایِمان
قلبِمان تاول زد.💔
میدانید ارباب...!
هر چه میگذرد و به اربعین نزدیکتر میشویم سختتر میشود.
هیچ چیز برای عاشق، سختتر از خانهنشینی نیست.
زِ عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است...
امروز اربعین است و من...
مرد میدان عشق بودن، تسلیم محض بودن، دشوار است.
اینکه هربار مولایت گفت بیا، بروی؛ همهی ماجرا نیست.
مرد میخواهد که بر دستور «نیامدن» صبر کند...
در عاشورا همه مشتاق فرمان آقا برای رفتن و نبرد بودند. عباس از همه مشتاقتر.
فرمان مولایش نبرد نبود❕
اما عباس مثل همیشه سراپا «چَشم» محض بود
داغ نبرد برای ارباب بر دلش ماند...
داغ آب رساندن بر دلش ماند...
شاید برای همین بابالحوائج شد.
#یاعباس!
دلهایمان از داغ جاماندن میسوزد.
فردای قیامت که صدا زدند جاماندگان اربعین۹۹!
دستمان را بگیر...
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#اربعین۹۹
#جاماندیم
#اربعین
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
ندارم آروم که اربعین شد
خبر داری که عاشقت، خونه نشین شد
به دل میگفتم میریم زیارت
یه دلخوشی داشتیم، آخرش این شد
نگو که مهمون نمیخوای مهربون آقا
نگو که بد زائرایی برات بودیم آقا
خودت بگو بغضمونو کجا بباریم؟؟؟
خودت بگو چجور دووم بیاریم؟؟؟؟
عراقیا یادش بخیر صوت شما اهلا و سهلا
راه نجف تا کربلا تو موکبا اهلا و سهلا
یروز میایم باز با همون شور و نوا اهلا و سهلا
از راه دور سلام آقا
سلام دلشکسته ها
خدا بخیر بگذرونه این اربعین دور از شما....
#اربعین۹۹
#به_تو_از_دور_سلام
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
#کپےبدونتغییردرعکس
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
🎥 جامونده ...
حالا که با خوندن زیارت اربعین
کربلایی شدین
پیشنهاد میکنم این کلیپ رو ببینید
(پيشنهاد مى كنم توو خلوت تون ببينيد)
#Arbaeen2020
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
لا تَحْزَن،إنَّ اللهَ مَعَنا
اندوه به خود راه مده،خدا با ماست...
💛🌿•
« توبه | ۴۰ »
#دم_اذانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
روحانی دیروز خطاب به قالیباف گفت: کسی نمیتواند برود وسط سیل و بگوید که من نمی ترسم!
دقیقا مثل خودش که وسط بحران سیل رفت قشم و گفت من نمی ترسم!😏
*صاحبدلان*
#تلخند
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
اتفاقات عجیب در #بین_الحرمین
#کربلا 😳😳😳
#حزب_بعث
#فتنه_اکبر
درگیری بین نیروهای امنیتی عراق و فرقه های انحرافی الصرخی و یمانی در کربلا
پیروان این فرقه های انحرافی ، پرچم عراق را با خود حمل کرده و علیه مرجعیت شعار میدادند و قصد داشتند با بیان شعار های اعتراضی اجتماعی ، خود را مشروع نشان دهند.
این گروه ضالّه تحت عنوان موکب "امام الربانی" با حدود ۷۰۰ مرد و ۲۵۰ زن وارد حرم شده و با نیروهای امنیتی درگیر شدند..!
#حزب_بعث
#فرقه_های_انحرافی
#یمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
به یاد چایی شیرین کربلائیها
لبم حلاوت احلی من العسل دارد
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
#کپےبدونتغییردرعکس
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_شصت_و_دوم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے ....بدانیــد ڪه افراد ضعیــف و ناتـــو
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_شصت_و_سوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
ڪشیش گفت:
"سارقیـــن به این جا دستبرد زده اند."
هر دو مــرد روے سینــه هایشــان #صلیــب ڪشیدند.
مــرد ریـش جوگندمــے ڪه حالا چشم هایش گرد و خطوط روے پیشانــے اش عمیق تر شده بود، گفت:
"یــا #مریــــم مقدس!
#سرقـــــــــــــــــت؟!
آن هم از ڪلیــــــــسا؟؟
ببیند چه دوره و زمانه اے شده است."
ڪشیش گفت:
" #ایـــمان ڪه نباشد، ڪسے از خدا نمےترسد پسرم."
بعد با دست به آن ها اشاره ڪرد و گفت:
"ڪارتان را از اینجا شروع ڪنید، بعد بیایید داخل دفتر...
همین طور نایستید...
سرقت از #خانــه هاے مـردم، گناهش ڪمتر از سرقــت از ڪلیسا نیست...
شروع ڪنید بچه ها."
این را گفت و راه افتاد به طرف دفتر ڪارش.
خودش مےتوانست اوراق به هم پاشیده ے ڪشوے میزش را مرتــب ڪند.
نشست روے صندلــے.
دسته اے از اوراق را به دســت گرفت و به آن ها نگاه ڪرد و مرتبشان ڪرد.
به فڪر مرد تاجیڪ افتاد و آن دو مرد روس ڪه قاتلان او بودند و او به خاطر ڪتاب قدیمـے نمے توانست حرفــے به پلیس بزند.
عذاب وجـدان، چیزے بود ڪه ڪشیش را آزار مے داد.
همین طور توے فڪر تاجیڪ و آن دو جوان روسے بود ڪه ڪسے به او ســلام داد.
سرش را بلنــد ڪرد، از #تــرس به خــود لرزید.
در طول زندگـــے طولانــے اش از هیچ چیز و هیچ ڪــس نترسیده بود؛ حتــے در روزهای جنگ داخلے بیروت، ترس به او راه نیافته بود، اما حالا با دیدن دو جوان #روس ڪه در چهار چوب در ایستاده بودند، ترس همه ے وجودش را گرفته بـود.
یڪــے از آن دو، زیــپ ڪاپشنش را پایین داد و در حالــے ڪه با دست استخوانــے اش ڪارد حمایـــل شده در ڪمربندش را نشان مےداد، گفت:
"پــدر!
ما با شما ڪارے داریم؛ یڪ ڪار ڪوچڪ!"
بعد با سر و چشـــم و ابــرو به ڪشیش فهماند ڪه باید حرف او را جدے بگیرد.
ڪشیش ناے برخاستن نداشت.
رنگش پریده بود.
نمے توانســت تصمیــم بگیــرد چه ڪند.
گرفتار چنــان استیصالــے شده بود ڪه حتــے صداــے ڪارگر ریــش جوگندمــے هم او را به خود نیاورد.
مــرد، پشــت دو جــوان روس ایستاده بود و از پشت شانــه ے آن ها سرڪ مےڪشید.
فڪر ڪرد ڪشیش صدایش را نشنیده است.
با دست زد بـه ڪتف یڪے از دو جوان و گفت:
"بروید ڪنار ببینم!
راه را چرا بستــه اید؟"
از بین آن ها گذشت و جلوے ڪشیش ایستاد.
رنگ پریده ے ڪشیش و چشــم هاے از حدقــه بیرون زده اش مــرد را نگـران ڪرد.
پرسید:
"چه شده پدر؟
حالتان خوب نیست؟
مےخواهید برایتان آبے چیزے بیاورم؟"
ڪشیش نگاه بےرمقش را به مرد دوخت.
لب هایش آرام تڪان خوردن اما صدایــے از دهانش بیــرون نیامد.
مــرد ریــش جوگندمے به طرف ڪشیش خم شد، اما دستــے از پشت یقه اش را گرفت و به عقب ڪشید و گفت:
"بروید سر ڪارتان!
ما خودمان مواظب پدر هستیم."
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
@chaharrah_majazi
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_شصت_و_سوم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے ڪشیش گفت: "سارقیـــن به این جا دستبرد
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_شصت_و_چهارم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
مرد ریش جوگندمــے برگشت و به جوانــے ڪه با او حرف زده بود، نگاه ڪرد.
جوان لبخندے بر لب داشت ڪه با چهره ے عصبــے و ترسناڪش، تناسبــے نداشت.
مرد ریش جوگندمــے ڪه عادت نداشت روے دستورے ڪه به او مےدهند نه بیاورد، از اتاق بیرون رفت.
ڪشیش توانست نفســے بڪشد و ڪمــے از آن شوڪ سنگین اولیه بیرون بیاید.
آرام لب هایش را جنباند و گفت:
"شما ڪے هستید؟ با من چه ڪار دارید؟"
یڪے از جوان ها جلوتر رفت و دیگرے در را بست.
مــن مے خواهم به گناهانم اعتراف ڪنم و شاید هم شما؛ فرقے نمےڪند، هر دوے ما گناهڪار هستیم.
ڪشیش گفت:
"مےبینید ڪه اوضاع اینجا آشفتــه و به هم ریخته است.
برویــد و عصــر برگردید."
مرد یقه ے قباے ڪشیش را به دســت گرفت و او را به طرف خود ڪشید. سرش را به صورت ڪشیش نزدیڪ ڪرد؛ طورے ڪه بوے مشروبــے ڪه خورده بود، به بینــے ڪشیش خورد:
"- بگو آن ڪتاب قدیمــے ڪجاست؟"
ڪشیش مچ دست مرد را گرفت، آن را از يقه ے خود دور ڪرد و گفت:
"نمے دانم شما دارید از چه حرف مےزنید."
مرد گفت:
"خیلــے هم خوب مےفهمــے ما چه مےگوییم.
آن ڪتاب قدیمــے را رد ڪن بیاید!
#لقمــه اے نیست ڪه از گلوے تو پایین رود."
ڪشیش روے سینه اش صلیــب ڪشید، سعے ڪرد آرامشش را به دست آورد و با اعتماد به نفس صحبت ڪند:
"- از چه ڪتابــے صحبت مےڪنے فرزندم؟
من اصلا شما را نمے شناسم و نمي دانم درباره ے چه ڪتــابے حرف مےزنید.
لطفا واضح تر صحبت ڪنید، شاید بتوانم ڪمڪتان ڪنم."
مرد جوان گفت:
"ببینید آقا، ما حــال و حوصلـه ے بازے موش و گربه را نداریم، صبرمان هم ڪم است.
آمده ایم ڪتاب قدیمـے را برداریم و ببریم."
ڪشیش گفت:
"من البته در ڪتابخانه ام ڪتاب هاے زیادے دارم.
منظور شما ڪدام ڪتاب قدیمــے است؟"
مرد جوان با تحڪم بیشترے گفت:
"دارے وقت ما را تلف مےڪنے پیر خرفت!
منظورم را خوب ميفهمے و مےدانــے از ڪدام ڪتاب حرف مےزنم؛ همان ڪتابـے ڪه آن روز آن مرد تاجیڪ آورد و داد دستت."
- "ببینید پسرم!
من جاے پدر شما هستم، پس درست صحبت ڪنید و عصبـے نشوید."
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
@chaharrah_majazi
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی پـــس ازشروع زندگـے مشترکـماݧ💞یـک میهمانے گرفتـیم وعده اے ازاقوام رابہ خانہ مـــ
💔
#عاشقانه_شهدایی
همیشه از حرف تا عمل خیلی فاصله است. من روضه اباعبدالحسین (علیه السلام) میروم و بر سر و سینه میزنم یا حسین حسینها میگویم اما شاید در ورطه عمل نتوانم آن طور که باید زینبی رفتار کنم.
اینکه انسان یکی از عزیزترینهایش را راهی میدان جهاد کند، حکایت دیگری است.
عمل به اعتقادات مهم است.
هر مرتبه که محمدم میرفت من با چشمانی گریان و بیتاب بدرقهاش میکردم. حتی دیگر همسران شهدای مدافع حرم نصیحتم میکردند که کاری نکن تا همسرت آرامش نداشته باشد و در میدان رزم همه حواسش به بیقراریها و دلتنگیهای تو باشد اما خوب به یاد دارم بار آخر در لحظه جدایی زمانی که محمد میخواست برود آرام بودم و این بار محمد بود که آرام و قرار نداشت.
محمد سوار بر خودرو راهی شد اما یک باره دنده عقب گرفت و برگشت، دوستانش که همراهش در خودرو نشسته بودند، علت کارش را پرسیده بودند، گفته بود برگشتم تا یک بار دیگر همسرم را ببینم.
دوستانش میگفتند که محمد همان زمان هم میدانست که این دیدار، دیدار آخرش است. میدانست شهادت در چند قدمی او قرار دارد.
نقل از همسر #شهید_محمد_کیهانی
#مدافع_حرم
#عشق_آسمونی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
#قرار_دلتنگی😔
یک #آیت_الکرسی و #سه_صلوات، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر
#سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕