eitaa logo
شعر هیأت
9.1هزار دنبال‌کننده
886 عکس
162 ویدیو
12 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹گریۀ بی‌صدا🔹 در آفتاب تو انوار کبریاست، مدینه به سویت از همه سو چشم انبیاست، مدینه اگرچه گرد غریبی نشسته بر در و بامت هماره با دل ما نامت آشناست مدینه... کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟ که گرم زمزمه و ناله دعاست؛ مدینه به اشک دیدۀ مهدی، به خون دیدۀ زهرا مزار فاطمه و محسنش کجاست؟ مدینه صدای ناله‌ای از کوچه می‌رسد، به گمانم صدای نالۀ جان‌سوز مجتباست، مدینه چرا خراب نگشتی در آن غروب غم‌افزا؟ که فاطمه ز خدا مرگ خویش خواست، مدینه به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی که روز تو چو شب تیره غم‌فزاست، مدینه... سرشک دیدۀ مولا گذشت از سرِ هستی اگرچه گریۀ او در تو بی‌صداست مدینه 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2783@ShereHeyat
🔹خاکی عشق🔹 همیشه خاکی صحن غریب‌ها بد نیست بقیع، پنجره دارد اگرچه مشهد نیست چه دست‌ها که رسیده‌ست تا بقیع از دور که قد کشیدن زائر به قامت و قد نیست نه صحن مانده، نه ایوان، نه آینه، نه رواق اگرچه خاک، دلیل نبود مرقد نیست همیشه حس زیارت حرم نمی‌خواهد که گاه عرض ارادت به رفت و آمد نیست برای بودن در زیر آفتاب اینجا میان ماندن و رفتن کسی مردد نیست «دعای سوته‌دلان مستجاب، خواهد شد» در این حرم که اجابت به طاق و گنبد نیست بقیع، خاکی عشق است پس بگو شاعر اگر به شوق ضریح آمده، نیاید، نیست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/504@ShereHeyat
🔹قدر پنهان🔹 گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران، تر پریشان است احوال من از حالی پریشان‌تر مزار جانشینیان نبی را بی‌نشان کردند و می‌دانند خود را از مسلمانان مسلمان‌تر گمان ذره‌ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می‌گردی فروزان‌تر ولی می‌بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمان‌اند این دنیا و آن دنیا پشیمان‌تر دلت آرامگاه پنج جنت‌آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان‌تر تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب ولیکن در وجود خاکی‌ات قدری‌ست پنهان‌تر رسیده زائری بی‌جان که جان گیرد ز دیدارت چه می‌بیند که برمی‌گردد از پیش تو بی‌جان‌تر تو می‌باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می‌شوی ویران‌تر و دل از تو ویران‌تر برایت خواب‌ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان‌تر 📝 🌐 shereheyat.ir/node/506@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹غریب🔹 آه ای غریب! پس چه کسی آشنای توست؟ جز بغض ما، که زائر صحن و سرای توست؟ جز بغض ما که رخصت اشکش نداده‌اند آیا که باز مرثیه‌خوان عزای توست؟ از این همه مناره و گنبد... امام من! از این همه ضریح کدامش برای توست؟ چشم جهان کجاست بگرید غم تو را؟ ای که حسین گریه‌کن روضه‌های توست از دشت نینوا همهٔ خلق آگه‌اند عالم هنوز بی‌خبر از کربلای توست صلح تو جنگ‌های جهان را شکست داد این تازه خود دقیقه‌ای از ماجرای توست.. رفتی به آسمان و فراتر از آسمان آنجا که انتهای جهان ابتدای توست.. نگذاشتند دفن شود پاک‌پیکرت در خانه‌ای که صحن‌و‌سرای نیای توست.. اینجا کجا، مدینه کجا... آه ای دریغ بارانی‌ام دوباره، هوایم هوای توست امشب دوباره یاد توام، یاد مدفنت آه ای غریب! پس چه کسی آشنای توست؟ 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹أيها الصّبور🔹 ...من زائر نگاه توام از دیار دور آن ذره‌ام که آمده تا پیشگاه نور در نام تو چه حس غریبی نهفته است در نام تو چه خاطره‌ها می‌شود مرور آقا غریب هستی و وقت سرودنت حسی غریب در دل من می‌کند ظهور من هم غریب مثل تو یا أيها الغریب من کی صبور مثل تو یا أيها الصّبور با تو چقدر ماهیتم فرق می‌کند مانند ایستادن شب در حضور نور در پیشگاه آینه مرد مقربی تو بضعة الرسولی و ریحانة النبی ای نور روشنای دل و خانهٔ نبی ای جایگاه عرشی تو شانهٔ نبی روح تو آسمان نه که هفت آسمان کم است نور تو ابتدای جهان، روح عالم است از قلب تو ندیده‌ام آقا رحیم‌تر از بخشش و کرامت دستت کریم‌تر حاتم به دست بخشش تو بوسه‌ها زده است نزد فقیر بر لب تو نه نیامده است... سنگ صبور، مأمن غم‌ها و دردها ای خانه‌ات پناه همه کوچه‌گردها صلحت حماسه‌ای‌ست که با روضه توام است صلحت چقدر آینه‌دار محرم است باید شناخت صبر و شکیبایی تو را باید گریست یک دهه تنهایی تو را در لحظه لحظه زندگی تو غم است، آه غربت همیشه با دل تو توام است، آه هر لحظهٔ تو بوده نشان از غریبی‌ات وای از غم دل تو، امان از غریبی‌ات هر روز شهر بر غمت افزود وای من دشنام بود و نام علی بود وای من عمری غریب بوده ولی صبر کرده‌ای مانند لحظه‌های علی صبر کرده‌ای شیعه همیشه داشته داغی وسیع را داغ وسیع غربت تلخ بقیع را یک قطعه خاک وسعت یک غربت مدام یک قطعه خاک مدفن چار آسمان امام یک قطعه که شنیدن آن گریه‌آور است آن قطعه‌ای که مدفن مخفی مادر است شیعه همیشه داشته داغی وسیع را داغ وسیع غربت تلخ بقیع را در این هجوم درد و غم و داغ بی‌امان صبری دهد خدا به دل صاحب‌الزمان 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2776@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹أيها الصّبور🔹 ...من زائر نگاه توام از دیار دور آن ذره‌ام که آمده تا پیشگاه نور در نام تو چه حس غریبی نهفته است در نام تو چه خاطره‌ها می‌شود مرور آقا غریب هستی و وقت سرودنت حسی غریب در دل من می‌کند ظهور من هم غریب مثل تو یا أيها الغریب من کی صبور مثل تو یا أيها الصّبور با تو چقدر ماهیتم فرق می‌کند مانند ایستادن شب در حضور نور در پیشگاه آینه مرد مقربی تو بضعة الرسولی و ریحانة النبی ای نور روشنای دل و خانهٔ نبی ای جایگاه عرشی تو شانهٔ نبی روح تو آسمان نه که هفت آسمان کم است نور تو ابتدای جهان، روح عالم است از قلب تو ندیده‌ام آقا رحیم‌تر از بخشش و کرامت دستت کریم‌تر حاتم به دست بخشش تو بوسه‌ها زده است نزد فقیر بر لب تو نه نیامده است... سنگ صبور، مأمن غم‌ها و دردها ای خانه‌ات پناه همه کوچه‌گردها صلحت حماسه‌ای‌ست که با روضه توام است صلحت چقدر آینه‌دار محرم است باید شناخت صبر و شکیبایی تو را باید گریست یک دهه تنهایی تو را در لحظه لحظه زندگی تو غم است، آه غربت همیشه با دل تو توام است، آه هر لحظهٔ تو بوده نشان از غریبی‌ات وای از غم دل تو، امان از غریبی‌ات هر روز شهر بر غمت افزود وای من دشنام بود و نام علی بود وای من عمری غریب بوده ولی صبر کرده‌ای مانند لحظه‌های علی صبر کرده‌ای شیعه همیشه داشته داغی وسیع را داغ وسیع غربت تلخ بقیع را یک قطعه خاک وسعت یک غربت مدام یک قطعه خاک مدفن چار آسمان امام یک قطعه که شنیدن آن گریه‌آور است آن قطعه‌ای که مدفن مخفی مادر است شیعه همیشه داشته داغی وسیع را داغ وسیع غربت تلخ بقیع را در این هجوم درد و غم و داغ بی‌امان صبری دهد خدا به دل صاحب‌الزمان 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2776@ShereHeyat
🔹خلوت افلاکیان🔹 جلوهٔ جنت به چشم خاکیان دارد بقیع یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع گرچه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است الفتی با مهر و ماه آسمان دارد بقیع گرچه محصولش به‌ ظاهر یک نیستان ناله است یک چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع گرچه می‌تابد بر او خورشید سوزان حجاز از پر و بال ملائک سایه‌بان دارد بقیع می‌توان گفت از گلاب گریهٔ اهل نظر بی‌نهایت چشمهٔ اشک روان دارد بقیع این مبارک بقعه را حاجت به نور ماه نیست در دل هر ذره خورشیدی نهان دارد بقیع این‌که ریزد از در و دیوار او گردِ ملال هر وجب خاکش هزاران داستان دارد بقیع در پناه مجتبی، در ظِلّ زین‌العابدین ارتباط معنوی با قدسیان دارد بقیع باقر علم نبی و صادق آل رسول خفته‌اند آنجا که عمر جاودان دارد بقیع قرن‌ها بگذشته از آن ماجرا اما هنوز داغ هجده‌ساله زهرای جوان دارد بقیع آخر اینجا قصه‌گوی رنج بی‌پایان توست غصه و غم، کاروان در کاروان دارد بقیع حوریان گیسوپریشان‌اند در این آستان شاید از انسیۀ حورا، نشان دارد بقیع تربت زهرای اطهر بی‌نشان است ای دریغ تا به کی مُهر خموشی بر دهان دارد بقیع؟ شب که تنها می‌شود با خلوت روحانی‌اش ای مدینه! انتظار میهمان دارد بقیع شب که تاریک است و در بر روی مردم بسته‌اند زائری چون مهدی صاحب‌زمان دارد بقیع 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1494@ShereHeyat
🔹فانوس شرم ماه🔹 اینجا نشانی از نگاه آشنایی نیست یا از صدای آشنایی، ردّ پایی نیست طوفانی از اندوه، دلتنگی، پریشانی جاری‌ست در این دشت، اما ناخدایی نیست مرزی فراتر از زمین و آسمان دارد بی‌وسعت این خاک، گویا ماورایی نیست! قندیل آه عاشقان، فانوس شرم ماه مشتی ستاره، بیش از اینش روشنایی نیست در غربت این دشت، اما آنچه می‌پیچد تنها هیاهوی سکوت است و صدایی نیست هر یک بقیع کوچکی در سینه‌مان داریم ماییم و اندوهی که آن را آشنایی نیست بر شانه‌های غربت ما، زخم می‌روید زخمی که او را ابتدا و انتهایی نیست ماییم و ارث چارده قرنِ عزا، آری! غمگین‌تر از این قصه، گویا ماجرایی نیست در شعله‌های شرم می‌پیچم که می‌بینم شعرم به یاد غربتش، شعر رسایی نیست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3930@ShereHeyat
🔹قدر پنهان🔹 گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران، تر پریشان است احوال من از حالی پریشان‌تر مزار جانشینیان نبی را بی‌نشان کردند و می‌دانند خود را از مسلمانان مسلمان‌تر گمان ذره‌ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می‌گردی فروزان‌تر ولی می‌بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمان‌اند این دنیا و آن دنیا پشیمان‌تر دلت آرامگاه پنج جنت‌آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان‌تر تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب ولیکن در وجود خاکی‌ات قدری‌ست پنهان‌تر رسیده زائری بی‌جان که جان گیرد ز دیدارت چه می‌بیند که برمی‌گردد از پیش تو بی‌جان‌تر تو می‌باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می‌شوی ویران‌تر و دل از تو ویران‌تر برایت خواب‌ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان‌تر 📝 🌐 shereheyat.ir/node/506@ShereHeyat
🔹خاک باران‌خورده🔹 هر چقدر این ‌خاک، باران‌خورده و ‌تر می‌شود بیشتر از پیش‌تر جانش معطر می‌شود این حریم آسمانی گنبدش فیروزه‌ای‌ست روز و شب مفروش با بال کبوتر می‌شود هر رواقش آینه در آینه نور است، نور صحن در صحنش صلات ظهر، ‌محشر می‌شود دل تمنا می‌کند «باب الکرم» را، عاقبت، با امام مجتبی، اینجا مُیسّر می‌شود «قال باقر»، «قال صادق» می‌نشیند بر زبان دور تا دور حرم یک روز، منبر می‌شود کربلا هم می‌رسد اینجا لبی را تر کند طرح سقاخانه‌ها روزی مُقدّر می‌شود روضه‌خوان اینجا نشسته روضه‌خوانی می‌کند در دلم تازه غم و اندوه مادر می‌شود 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3928@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹أيهاالصّبور🔹 ...من زائر نگاه توام از دیار دور آن ذره‌ام که آمده تا پیشگاه نور در نام تو چه حس غریبی نهفته است در نام تو چه خاطره‌ها می‌شود مرور آقا غریب هستی و وقت سرودنت حسی غریب در دل من می‌کند ظهور من هم غریب مثل تو یا أيهاالغریب من کی صبور مثل تو یا أيهاالصّبور با تو چقدر ماهیتم فرق می‌کند مانند ایستادن شب در حضور نور در پیشگاه آینه مرد مقربی تو بضعة‌الرسولی و ریحانةالنبی ای نور روشنای دل و خانهٔ نبی ای جایگاه عرشی تو شانهٔ نبی... از قلب تو ندیده‌ام آقا رحیم‌تر از بخشش و کرامت دستت کریم‌تر حاتم به دست بخشش تو بوسه‌ها زده‌ست نزد فقیر بر لب تو، نه نیامده‌ست... سنگ صبور، مأمن غم‌ها و دردها ای خانه‌ات پناه همه کوچه‌گردها صلحت حماسه‌ای‌ست که با روضه توام است صلحت چقدر آینه‌دار محرم است باید شناخت صبر و شکیبایی تو را باید گریست یک دهه تنهایی تو را در لحظه لحظه زندگی تو غم است، آه غربت همیشه با دل تو توام است، آه هر لحظهٔ تو بوده نشان از غریبی‌ات وای از غم دل تو، امان از غریبی‌ات هر روز شهر بر غمت افزود، وای من دشنام بود و نام علی بود، وای من عمری غریب بوده ولی صبر کرده‌ای مانند لحظه‌های علی صبر کرده‌ای شیعه همیشه داشته داغی وسیع را داغ وسیع غربت تلخ بقیع را یک قطعه خاک، وسعت یک غربت مدام یک قطعه خاک، مدفن چار آسمان امام یک قطعه که شنیدن آن گریه‌آور است آن قطعه‌ای که مدفن مخفی مادر است شیعه همیشه داشته داغی وسیع را داغ وسیع غربت تلخ بقیع را در این هجوم درد و غم و داغ بی‌امان صبری دهد خدا به دل صاحب‌الزمان 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2776@ShereHeyat