#حضرت_زینب علیهاالسلام
#مثنوی
🔹شکوه صدا...🔹
موج صدا دریایی از شور و تلاطم بود
موجی که پیش او حضور صخرهها گم بود
با پتک فریادش دل دیوارها میریخت
از هیبت او زَهرۀ دربارها میریخت
هر چند دست این صدا در پای زنجیر است
برق صدا بُرّندهتر از رعد شمشیر است
این آخرین تیر است از چله رها میکرد
بُرد صدای زن جهان را بیصدا میکرد
آری زنی در جمع نامردی به تنهایی
شد حاصلِ جمعِ شگفتی و شکیبایی
با منطقی چون خطبههای حیدری، مُتقَن
مردانگیها را به چالش میکشید این زن
تیغ صدا را بر سرِ تزویر و زر میزد
آن گونه که نبض خلیفه تندتر میزد
تا میچکد از تیغها خون گرامیها
باید بلرزد پایههای کاخ شامیها
::
من خواهر اویم که میفرمود بیپروا
شمشیرهای تشنه دریابید خونم را
هر قدر راز کربلا پوشیدنیتر شد
«کرب»و«بلا» در دیدگانم دیدنیتر شد
ای شامِ عشرت! شهرِ در شکها فرورفته
دلخوش به اسلامی سراسر رنگ و رو رفته
ای چشمهای کور! ما عینالیقین هستیم
ما آیههای محکم حبلالمتین هستیم
بین سفیدی و سیاهی، رنگ نیرنگ است
پیراهن ایمانتان خاکستری رنگ است
خوش پیش چشم دِرهم و دینار رقصیدید
سرمست دنیا از می تزویر نوشیدید
چشم و چراغ راهتان تنها هوسها بود
پیشانی پر پینهٔ شمر و شبثها بود..
این آخرین تیر است از چله رها میکرد
بُرد صدای زن، جهان را بیصدا میکرد
عشق علی و وادی بیمعرفت! هرگز
دنیا به کام تشنگان آخرت! هرگز..
تا قرنِ غیبت پیش خواهد رفت پای ما
تسخیر خواهد کرد عالم را صدای ما
سمت هدایت میرود کشتی عاشورا
با موج «بسم اللّٰه مَجراها و مُرساها»
📝 #جعفر_عباسی
✅ @ShereHeyat
#مدافعان_حریم_اهلبیت
#شهدا
#غزل
🔹امان از دل زینب🔹
برداشت به امیّد تو ساک سفرش را
ناگفتهترین خاطرۀ دور و برش را
برگشت، نگاهی به من انداخت و خندید
بوسید در آن لحظۀ آخر پسرش را
برخاسته بود العطش از مجلس روضه
آتش زده بود آه... دلِ شعلهورش را
پر زد به هوای حرم عشق که شاید
یک روز بریزد همه جا بال و پرش را
آهسته فقط گفت: امان از دل زینب
وقتی که رساندند به مادر خبرش را
این کربوبلا نیست دمشق است،که هربار
یکجور شکسته دل هر رهگذرش را
آیا تن بیجان تو هم زیر سم اسب...
بگذار نگوییم از این بیشترش را
در راه دفاع از حرم عشق چه خوب است
عاشق بدهد مثل تو صدبار سرش را...
📝 #طیبه_عباسی
🌐 shereheyat.ir/node/1536
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#حدیث #رباعی
💠 #پیامبر_اعظم(صلواتاللهعلیهوآله)
«أُدْعُوا اللهَ وَ أَنْتُمْ مُؤْمِنُونَ بِالْإِجَابَةِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ لَا يَسْتَجِيبُ دُعَاءً مِنْ قَلْبٍ غَافِلٍ لَاهٍ»
خدا را بخوانيد و به اجابت دعاى خود ایمان داشته باشيد و بدانيد كه خداوند دعا را از قلبِ غافل و بیتوجه، نمیپذیرد.
📗 نزهة الناظر، ص۱۹
🔹اجابت🔹
هنگام دعا قلب حزین داشته باش
یعنی که دلی خدایبین داشته باش
گر با دل آگاه خدا را خواندی
آنجا به اجابتش یقین داشته باش
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#غزل_پیوسته
🔹چهل بهار🔹
بایست آنچنان که تا به حال ایستادهای
که در کمال شوکت و جلال ایستادهای
به استعاره تن نمیدهد صلابتت که تو
فقط شبیه خویش، بیمثال ایستادهای
چه با شکوه ایستادنیست ایستادنت!
که در هجوم زخم، بیملال ایستادهای!
ذلیل مردگان چه خوابهای نحس و شوم که...
برای تو... ولی تو لا یزال ایستادهای!
ز پا نشستنت خیال خام هر مُعَبّریست
چرا که تو فراتر از خیال ایستادهای
همیشه تکیه کردهای به تیغ غیرتت وطن!
که سالهای سال در جدال ایستادهای
و ایستادهای و استوار ایستادهایم
میان صحنهایم و پای کار ایستادهایم
وطن! اگر مقابلت جهان بایستد چه باک!
به خون خود قسم که جاننثار ایستادهایم
که هر چه میکشیم از کنار ایستادههاست
و گرنه ما که بر سر قرار ایستادهایم
گذاشتیم زیر پا غرور غرب و شرق را
که روی قلههای اقتدار ایستادهایم
شکوفه باریات دوانده ریشه در رگان ما
به کوری خزان، چهل بهار ایستادهایم
که صبح دولتت هنوز مانده جلوه کردنش
به شوق دیدنش به انتظار ایستادهایم
📝 #سیدمحمدجواد_میرصفی
🌐 shereheyat.ir/node/3547
✅ @ShereHeyat
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
از گرگ و میش مبهم اسطورههای دور
از روشن حماسۀ این کشور آمدهست
در دستهای رستم دستان در اهتزاز
بر شانۀ سیاوش از آتش درآمدهست
با سرخِ لعل و سبزِ زمرد، سپیدِ دُر
در جلوهزار عشق به صد زیور آمدهست
خون دل از خیانت تاریخ خورده است
از خاک و خون و خنجر و خاکستر آمدهست...
در موجخیز حادثه افتاده است و باز
خیزان به عزم معرکهای دیگر آمدهست
تنها نه با مَوالی مختار بوده است
هر جای در حمایت حق با سر آمدهست
با سربهدارها به سر دار رفته است
چنگیز در برابر او مضطر آمدهست
گاهی برای قوت قلب رئیسعلی
در رزمگاه دشمن افسونگر آمدهست
گاهی انیس جنگلیان بوده است و گاه
مشروطهخواه را عَلَم لشکر آمدهست
حبلالمتین وحدت مستضعفان شدهست
آیینهدار هیمنۀ رهبر آمدهست
در جبهه تیر و ترکش و خمپاره خورده است
شبزندهدار خلوت همسنگر آمدهست
گاهی شدهست زینت تابوت لالهای
با عطر و بوی دستهگلی پرپر آمدهست
چون بیرقی که در کف سردار کربلاست
گاهی مدافع حرم حیدر آمدهست
زخم سنان دشمن و زخم زبان دوست
از هر طرف به پیکر او خنجر آمدهست
با این همه همیشه سرافراز و پایدار
در اهتزاز بر سر این کشور آمدهست
📝 #جواد_جعفرینسب
🌐 shereheyat.ir/node/2661
✅ @ShereHeyat
#شعر_انتظار
#غزل
🔹مردان روزگار🔹
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
خلاف گوشهنشینان و عافیتطلبان
تو در میانۀ میدان کارزار بایست!
نه مثل قایق فرسودهای کناره بگیر
نه مثل طفل هراسیدهای کنار بایست!
در این زمانۀ بدنام ناجوانمردی
به نام نامی مردان روزگار بایست!
بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر
به انتظار «نشستی»، به انتظار «بایست»!
📝 #سجاد_سامانی
🌐 shereheyat.ir/node/1533
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#غزل
🔹الله اکبر🔹
تا پرچم سبز و سفید و سرخ ایران
در آسمانها همنشین آفتاب است
«الله اکبر» ضامن پیروزی ماست
«الله اکبر» ضامن این انقلاب است
ما تا ابد در راه میهن پاکبازیم
ما وارثان عشق و ایمان و نمازیم
دلبستۀ عباسهای سرفرازیم
لبتشنگی در زادگاه ما ثواب است
کابوس اهریمن، مسلمان بودن ماست
بر پشت بام «الله اکبر» گفتن ماست
کاخ سفید پادشاهان دروغین،
با مشت مردان و زنان ما خراب است
با قامت سرو شهیدان، استواریم
حتی زمستان هم که باشد در بهاریم
از دشمنی دشمنان ترسی نداریم
اینجا تمام نقشهها نقش بر آب است
اینجا تمام مشتها: «الله اکبر»
اینجا امید قلبها: فردای بهتر
این خانه آه مردمش بسیار گیراست
اینجا دعای مادرانش مستجاب است
📝 #وحیده_افضلی
✅ @ShereHeyat
#انقلاب_اسلامی
#حاج_قاسم_سلیمانی
فرازی از یک #مثنوی
🔹آیۀ فتح🔹
باز جاریست خیابان به خیابان این شور
همقدم باز رسیدیم به میدان حضور
زندهتر میشود این شور و نوا نسل به نسل
تازهتر میشود آزادی ما نسل به نسل
زندگان نفس قدسی روحاللهیم
آیۀ فتح بخوانید که ما در راهیم
سربهسر ملت عشقیم که تا جان داریم
سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم
راهیانیم در این جادۀ پر رؤیا ما
هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما
بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش است
پرچم است و به دلش جلوۀ «الله» خوش است
پرچم عشق که خورشید همه آفاق است
تار و پودش همه از خون رگ عشاق است
شده هنگام علمداری ما بسمالله
بگذر از خویش و به این بزم بیا بسمالله
شده در بزم وفا جام بلا دست به دست
پرچم دوست رسیدهست به ما دست به دست
بر زمین هر طرفی دست علمداری...آه
سر هر دار خدایا سر سرداری...آه
بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد
به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد
حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است
گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است
باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد!
دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد!
صف اول که به لبخند تو زیبا میشد
شعر هم مثل همه محو تماشا میشد
انتقام تو که کابوس شب آمریکاست
ای یل معرکه! والله که بر ذمّۀ ماست
این نه عهدیست که یک آن هم از آن برگردیم
جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم
شیرمردا! ز تو این روبهکان میترسند
آری از اسم تو هم مثل اذان، میترسند
تو در این ظلمت شب سرخترین فریادی
بردن نام تو ممنوع شد، ای آزادی!
مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد
روز میدان و شب واقعه اول باشد..
صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست
شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست
دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست
مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است
رفت آن هیبت پوشالی دشمن بر باد
نرود حیله دجالیاش اما از یاد
چون که در معرکۀ جنگ سرش خورده به سنگ
فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ..
گره کار وطن غیرت ما میطلبد
عقل و عشق و جگری چون شهدا میطلبد
خندق است آی ببینید که احزاب آمد
از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد
عشق میبارد و سرها به تماشا مستند
دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند
عطر عشق است که در شام و یمن پیچیدهست
نور یار است به روی شهدا تابیدهست..
قدس ای قبلۀ اول! خط پایانی تو
مقصد قافلۀ هند و خراسانی تو!
هر که دارد سر همراهی سر بسمالله
هر که دارد جگر خوف و خطر بسمالله!
📝 #جمعی_از_شاعران
🌐 shereheyat.ir/node/5440
✅ @ShereHeyat
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
سرتاسر خاک میهنم یک حرم است
مرد و زن آن مدافعان حرماند
📝 #سیداکبر_سلیمانی
✅ @ShereHeyat
#شعر_تعلیمی
#حدیث #رباعی
💠 #پیامبر_اعظم (صلواتاللهعلیهوآله)
«مَا أَصَابَكُمْ مِنْ مَرَضٍ أَوْ عُقُوبَةٍ أَوْ بَلَاءٍ فِي الدُّنْيَا فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَثْنِيَ عَلَيْهِمْ الْعُقُوبَةَ فِي الْآخِرَة»
هر بیماری یا گرفتاری یا بلایی که در دنیا به آن دچار میشوید، نتیجه اعمال ناپسندی است که خودتان انجام دادهاید، (اما با این حال) خداوند متعال بزرگوارتر از آن است در آخرت هم، برای این اعمال ناپسند شما را عقوبت نماید.
📗 الدعوات للراوندی، ص۱۶۷
🔹کفارۀ گناهان🔹
ای در دلِ تو زلال ایمان جاری
ای زخمِ زمانه بر وجودت کاری
دامان صبوری، اگر از کف ندهی
کفارۀ معصیت شود بیماری
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#فتح_خیبر
#مثنوی
🔹انّا فَتَحنا🔹
یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد
یا امیرالمؤمنین، مولای عاشقها، سلام!
شاه مردان، فاتح دلهای عاشقها، سلام!
السلام ای در نگاهت موج و دریا بیقرار!
السلام ای در سکوتت کوه و صحرا بیقرار!...
جبرئیل آورده بود آیاتی از قرآن ولی
ماند تا قرآن چشمت را تو وا کردی علی!
داد زد تا شد امیر عشق بر مرکب سوار:
«لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار»...
::
ای که خود را پیش شمشیر دو دم آوردهای!
هرچه سر آورده باشی، باز کم آوردهای...
ذوالفقار است این که میچرخد، علیگویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش ساقی به دست...
لشکری از تو فراری، آی مرحب! مرحبا!
خوب جولان دادهای دیروز و دیشب، مرحبا!
فرض کن دیروز تیغت چند تا سر را زده
فرق دارد قصه، چون امروز فاروق آمده
فرق دارد قصۀ کرّار، با اهل فرار
فرق دارد نیت آن تیغها، با ذوالفقار
فرق دارند آری! آن دلها که در دینبازیاند،
با کسی کز او خداوند و رسولش راضیاند
بنگر این شیر جوان را آمده غُرّان ز رَه
گفت: إنّی فارِسٌ، سَمَّتنی اُمّی حَیدَرَه
گفت: آری! این منم، حیدر امیرالمؤمنین
میرسم چون عاشقان بیتاب و میلرزد زمین
مرحب! آن «هل من مبارز» شد صدای آخَرَت
خوب میبینم که میچرخد اجل، دورِ سرت
گیرم از جنگاوران بر تو کسی غالب نبود
اسم آنها که علی بن ابیطالب نبود
در زمین با هر که جنگیدی تو بردی پهلوان!
دور، دورِ ماست دیگر، ما یلان آسمان
تیغ من در دستهایم نه، که در دستان اوست
ما رَمَیتَ إذ رَمَیتَ، تیر در فرمان اوست
این «یدالله» است، بیرون میکشد شمشیر را
دست حق است این که در چلّه نهاده تیر را
قلب حق در سینۀ من، در پسِ این جوشن است
جنگ با «قهار» تکلیفش از اول روشن است...
بود حیران مرحب و حیدر به سویش میشتافت
تا بفهمد فرق را، فاروق فرقش را شکافت...
::
اهل خیبر! این همان محبوب دلها، ایلیاست
جانِ موسی، چشم بگشایید، این هارون ماست
پیش خود گفتید: این در را چه محکم بستهاید
در به روی فاتح درهای عالم بستهاید؟...
دل به این دیوارهای بیاثر خوش کردهاید؟
آی! حیدر میرسد، دل را به در خوش کردهاید؟...
دست حق در «چارچوب و بَستِ در» انداخت چنگ
گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعۀ بیدر، علیگویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش...
باز کن درهای دل را حضرت مشکلگشا
عاشقان را مست کن با آن جمال دلگشا
یا علی گفتم، دلم، دستم، زبانم جان گرفت
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من پایان گرفت
📝 #قاسم_صرافان
🌐 shereheyat.ir/node/3752
✅ @ShereHeyat
از درد نبود اگر که از پا افتاد
هنگام وضو به یادِ زهرا افتاد
با اینهمه زنجیر، زمینگیر نشد
زنجیر به دست و پای مولا افتاد
📝 #محمدعلی_دُرریز
✅ @ShereHeyat