از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از «اَبوا» به روی خلق، باب دیگری...
بال وا كن لحظهای در زیر باران شهود
از فراز عرش میبارد سحاب دیگری
بوی پیراهن شنیدم، دیده بستم تا مگر
یوسف شعرم ببیند باز خواب دیگری
ای غزل! امشب به دریای مدیحش دل بزن
دارد این امواج، گوهرهای ناب دیگری
ما خدا را در جمال چارده تن دیدهایم
خواندهام این حرفها را در كتاب دیگری
جمله از شهر و دیار و آب و خاكی دیگرند
این یكی هم میرسد از خاك و آب دیگری
بوی احمد، بوی زهرا، بوی حیدر، بوی عشق
بشنوید از این چمن، عطر گلاب دیگری
حضرت خورشید هفتم، آن كه چشم روزگار
با وجود او ندارد انتخاب دیگری
شك ندارم جبرئیل امشب برای عرشیان
وصف او را میكند با آب و تاب دیگری
ماه كی بعد از نگاهش آفتابی میشود؟
میرود از شرم، شبها در حجاب دیگری
شش كتابش را خدا آورد و امشب هم گشود
از كتاب معرفت، فصلالخطاب دیگری
یا نمیداند بلندای مقامش تا كجاست
یا ندارد منكرش حرف حساب دیگری...
یا بگو باب الحوائج یا بگو باب المراد
نام او حیف است بردن با خطاب دیگری
📝 #عباس_شاهزیدی
🌐 shereheyat.ir/node/1581
✅ @ShereHeyat
#امام_کاظم علیهالسلام
#امام_رضا علیهالسلام
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹درگاه کریم🔹
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانهاش
پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر
گاهگاهی که به درگاه کریمی میروم
راه میپویم نه با پا، بلکه با سر، بیشتر
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَیبنجعفر بیشتر
گردنم در زیر دِین آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش میکند قم را معطر بیشتر
قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر
قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه میگفتم از این معصومه خواهر بیشتر
من برایش مصرعی میگویم و رد میشوم
لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر
مرقدت ضربالمثلهای مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش، برفش... نه! کبوتر، بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یکسانترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهلبیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا چون شنیدم که به مادر بیشتر...
بیشترهایی که گفتم از تو خیلی کمترند...
📝 #حسین_رستمی
🌐 shereheyat.ir/node/565
✅ @ShereHeyat
#شعر_اخلاقی
#حدیث | #رباعی
💠 #امام_کاظم (علیهالسلام)
«فَاسْتَحْيُوا مِنَ اللهِ فِي سَرَائِرِكُمْ كَمَا تَسْتَحْيُونَ مِنَ النَّاسِ فِي عَلَانِيَتِكُمْ»
در نهان از خدا شرم کنید، همچنان که در آشکار از مردم شرم دارید.
📗 تحف العقول، ص۳۹۴
🔹شرم از خدا🔹
خود را به خدا همیشه دلگرم کنیم
یعنی دلِ سنگ خویش را نرم کنیم
آنگونه که شرم میکنیم از مردم
در سرّ و نهان هم از خدا شرم کنیم
📝 #خدابخش_صفادل
✅ @ShereHeyat
#شهید_آیتالله_رئیسی
#انتخابات
#مثنوی
🔹حبُّ الوَطن🔹
گسترده شد در این ولایت خوان هفتم
روزی ایران میرسد از مشهد و قم
«حبالوطن» ثبت است در قاموس ایران
لبریز ایمان است اقیانوس ایران
باید در این دوران، جهانی گام برداشت
در هر زمینه، آسمانی گام برداشت
در این ولایت آسمانها خاکبوس است
این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است
ایرانزمین آیینۀ هفتآسمان است
هر طایفه یک طیف از این رنگینکمان است
ترک و لر و کرد و عرب همراه با هم
یکپارچه با پرچم «الله» با هم
زنجان و آذربایجان میگوید از جان
قربان جمهوری اسلامی ایران
از یُمن موسی وادی طور است ایران
نُورٌ عَلَی نُورٌ عَلَی نُور است ایران
از نسل موسی باز خضر راه داریم
عیسیدمی مانند روحالله داریم..
اکنون که گام دوم این انقلاب است
ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است
در کشور ما پُست، جای پَستها نیست
در گام دوم، ترسی از بنبستها نیست
در سایۀ شور و شعور انتخابات
گرم است در کشور تنور انتخابات
گرچه فقط یک روز، روز اخذ آراست
تاثیر آن تا سالهای سال با ماست
ما پاسداران حریم اهلبیتیم
در رجم شیطان ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتیم
ایران اسلامی حریم اهلبیت است
چشمش به دستان کریم اهلبیت است
ما همقسم با حاج قاسم ایستادیم
مثل ابومهدی مقاوم ایستادیم
مرد و زن ما مرد میدانند امروز
«حبالوطن» را قدر میدانند امروز
هم لیلةالقدر نظام است انتخابات
هم مطلعالفجر قیام است انتخابات
دنیا نگاهش بر حضور ماست امروز
هر انتخاب ما جهانآراست امروز
ما فتح خرمشهرها در پیش داریم
تا سجده بر بیتالمقدس بیقراریم
هر رأی ما در حکم موجی بیکران است
یک مشت محکم بر دهان دشمنان است..
روح شهیدان ناظر آراست امروز
چشمانتظار انتخاب ماست امروز
این انتخابات آبروی ملت ماست
تجدید بیعت با شهید خدمت ماست
گرچه رئیسی رفت اما مکتبش ماند
در یاد ملت خدمت روز و شبش ماند
تابید زیر سایۀ خورشید چون ماه
سبقت گرفت از سایرین با «صِبْغَةَ اللّه»
با مردمش جوشید و بر دشمن خروشید
در این سه سال اندازۀ ده سال کوشید..
داغش عیان در اشک دانهدانۀ ماست
هجران او باری گران بر شانۀ ماست
آری رئیسی فاطمی و حیدری بود
همواره در خط امام و رهبری بود
دلخسته بود اما چراغ صبر افروخت
قلب صبور رهبر از مظلومیاش سوخت
این هشت گل، دستهگلی از مردم ما
با عشق، تقدیم امام هشتم ما
رحمت به روح آن شهید دیپلماسی
آن قهرمان دیپلماسی حماسی
هر کس به دل دارد هراس از خشم دشمن
خود را به ذلت افکند در چشم دشمن
از منظر تاریخ این نکته ظریف است
پامال دشمن میشود هرکس ضعیف است
آن هشت سال صلح برجامی ضرر بود
از جنگ تحمیلی خسارتبارتر بود
ننگ است دل بستن به امضای شیاطین
بدتر از آن، گفتند این امضاست تضمین!
صد روز در جام ولایت زهر کردند
یک شب «به وقت شام» بیخود قهر کردند
آنکس که همگام است گاهی با «کری»ها
پا میگذارد روی خون «باکری»ها
وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم
جا دارد از اقبال لاهوری بخوانم
تا چند در خوابی در این ملک جوانخیز
ای دوست «از خواب گران خواب گران خیز»..
در چشم بعضی درهم و دینار، دین است
اسلام امریکایی اینان، همین است
آنان که دنبال شعار برد-بردند
برخی برادرهایشان خوردند و بردند
در خواستگاه خستگان، جزء خواصاند
این اشعریها همنوا با عمروعاصاند
در حق حزبالله شک کردند اینان
همواره شیطان را بزک کردند اینان..
یک عده امریکاپرست افسوس، دربست
قبلهنمای قلبشان مایل به غرب است
اینان که مهر غرب را در سینه دارند
بیخود همیشه با خودیها کینه دارند
در سفرۀ ابلیس گویا کاسهلیساند
انگار در ایران، سفیر انگلیساند
خیری ندیدیم از مدیران نفوذی
یارب بکن شر منافقهای موذی
ملک علی را حفظ کن از خودسریها
از مکر اشعثها و شر اشعریها..
آری چه بیم از فتنهجوییهای دشمن
در پیش روی ماست فرداهای روشن
والفجر! با زهرا لیالٍ عَشر داریم
والشمس! با خورشید حشر و نشر داریم
در سایهاش آیات فتح و نصر با ماست
والعصر! الطاف ولیعصر با ماست
📝 #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
✅ @ShereHeyat
حالا من و تو در التهابی دیگر
در پاسخ منکران، جوابی دیگر
دنبال طلوع آفتاب عدلیم
پس جمعۀ عهد و انقلابی دیگر
📝 #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
✅ @ShereHeyat
#میثم_تمار
#رباعی
🔹علی علی گفتن🔹
چون نخل، در ایستادگی، خفتن توست
دل مشتری شیوۀ دُرّ سفتن توست
هر چند رطبهای تو شیرین باشد
شیرینتر از آن علی علی گفتن توست
::
آیینهاش از غبارها تار نبود
بر لوح دلش به غیر دلدار نبود
بر دار زبان او بریدند ولی
از گفتن عشق دست بردار نبود
📝 #میثم_مؤمنینژاد
🌐 shereheyat.ir/node/664
✅ @ShereHeyat
#میثم_تمار
#غزل
🔹شوق پرواز🔹
مرد خرمافروش در زندان، راوی سرنوشت مختار است
حرفهایی شنیدنی دارد، سخنانش کلید اسرار است
رطبش طعم نیشکر دارد، تا خدا نیت سفر دارد
از سرانجام خود خبر دارد، شوق پرواز او چه بسیار است!
زخمهای دلش نمک خورده، بارها این چنین محک خورده
از علی گفته و کتک خورده، این برای هزارمین بار است
یاد آن روزهای خوب به خیر! که علی بود و میثم و سلمان
جمعشان جمع بود و میگفتند، رطبت کو؟ که وقت افطار است
در طلوعش غروب پیدا بود، آخر قصه خوب پیدا بود
چوبۀ دار او همین نخل است، لیف خرما طناب این دار است
با زبان علی تکلم کرد، رو به جمع غریب مردم کرد
تا دم مرگ هم تبسم کرد، گفت: این آرزوی تمار است،
که بمیرد فقط به عشق علی «که علی دست قادر ازلیست
رشتۀ ماسوا به دست علیست» سر این رشته ناپدیدار است
رشتۀ اتصال محکم شد، کمر نخل ناگهان خم شد
لحظههای عروج میثم شد، که همان لحظههای دیدار است
📝 #احمد_حسینپور_علوی
🌐 shereheyat.ir/node/3823
✅ @ShereHeyat
#حبیب_بن_مظاهر
#میثم_تمار
#غزل
🔹آن دو نفر🔹
دو مرد رزم رسیدند تا به یکدیگر
یکی به خنده چنین گفت: «مدتی دیگر
حدیث خواندن تو روی دار خواهد بود
در آن زمانه که بوزینه رفته بر منبر
و ذوالفقارِ زبان تو را غلاف کنند
به جرم نقل حدیث از فضائل حیدر
و جنس دارِ تو، خرما فروش! از نخل است
چقدر نقشه کشیدهست چرخ بازیگر»
جواب داد: «حبیبِ حسین! میبینم
که روی شاخۀ نِی سبز میشود یک سر
سفید نیست به دستان باد گیسویت
اگرچه پیر شدی، سرخ میرسد به نظر
شبیه سرخی خورشید آن زمانی که
غروب میکند آرام بین کوه و کمر
میان کوفه تو را روز و شب بگردانند
و نیزه نیزه پیات کوچه کوچه سرتاسر
همه به کفر تو ایمان راسخی دارند
به جرم داشتن حبّ آل پیغمبر»
سپس نگاه عمیقی به یکدگر کردند
و از مقابل هم رد شدند آن دو نفر
و هر که بود در آنجا به دیگری میگفت
نگفته است دروغی کسی از این بهتر
📝 #محمدمهدی_خانمحمدی
✅ @ShereHeyat
#مباهله
#مثنوی
🔹مهر رسولانه🔹
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجز مأذنهها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت
قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوستهست
نان یک عده به گمراهی مردم بستهست
ننوشتند که باران نمی از این دریاست
یکی از خیل مریدان محمد، عیساست
لاجرم چارهای انگار به جز جنگ نماند
قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند
به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است
بر حذر باش که زنّار، گریبانگیر است
کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است
بهراسید که این معرکه خونریزتر است
بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد
آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفتهست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صفآرایی آن پنج نفر خیره شدند
پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمانیۀ خود راه میآمد آرام
دست در دست یدالله میآمد آرام
دست در دست یدالله چه در سر دارد
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
ایها الناس من از پارۀ تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن میگویم
آنکه هر دم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است
من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم
او علی هست و محمد من و او خویشتنیم
نه فقط جسم، علی روح محمد باشد
یکتنه لشکر انبوهِ محمد باشد
دیگر اصلا چه نیازیست به طوفان، به عذاب
زهرۀ معرکه را اخم علی میکند آب
الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد
راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد
مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند
بادها گوش به فرمان عبایش گشتند
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/1583
✅ @ShereHeyat
#مباهله
#غزل
🔹آل عمران🔹
گواهی میدهد انجیل هم آیات قرآن را
نمیفهمم تقلای مسیحیهای نجران را
محمد، اهلبیتش را به همراه خودش آورد
که رو در رو ببینند اهل نجران، اهل ایمان را
کسانی را به همراه خودش آورد پیغمبر
که بر هم میزند یک ذکرشان رؤیای شیطان را..
چه در این خاندان میدید آیا اسقف نجران؟
که وقتی دیدشان از دور، خالی کرد میدان را
هر آنکس شک به حقانیت این پنج تن دارد
بخواند آیهای از آیههای «آل عمران» را
📝 #محمدحسین_ملکیان
🌐 shereheyat.ir/node/5724
✅ @ShereHeyat
#مباهله
#رباعی
🔹پنج تن🔹
شعر از مه و مهرِ شبشکن باید گفت
از فاطمه و ابالحسن باید گفت
تا خاطرهٔ مباهله گم نشود
پیوسته سخن سخن سخن باید گفت
مهری که به شأنش آمد از حق لولاک
روشن شده از جلوهٔ رویش افلاک
با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد
تا ریشهٔ تثلیث برآرد از خاک
فرماندهٔ جنگ، مصطفی بود آنروز
سردار سپاه، مرتضی بود آنروز
لشکر حسنین و فاطمه پشتیبان
در عرصه، سلاحشان دعا بود آنروز
📝 #احد_دهبزرگی
🌐 shereheyat.ir/node/663
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از ریحانه
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | مباهله؛ مظهر اقتدارِ ایمانی
✏️ رهبر انقلاب: مباهله -که یاد آن را باید گرامی داشت و بسیار مهم است- در واقع مظهر اطمینان و اقتدار ایمانی و تکیهی بر حقّانیّت است و این، آن چیزی است که ما همیشه به آن احتیاج داریم. ۱۳۹۷/۶/۱۵
🌷 #روز_مباهله
🖥 @khamenei_reyhaneh