eitaa logo
شعر هیأت | کودک و نوجوان
825 دنبال‌کننده
71 عکس
13 ویدیو
2 فایل
🔹شعر کودک و نوجوان، به ویژه در فضای آیینی و مذهبی؛ با وجود جامعه قابل توجهی از مخاطب، مورد کم‌توجهی و بی‌مهری بوده است و شاهد انتشار اشعار سست و نادرست هستیم. 🔹در این کانال سعی داریم، با استفاده از منابع معتبر، اشعاری تاثیرگذار، استوار و سالم ارائه شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹خطّ خورشید🔹 چِقَدَر آه مهربان بودی حرف‌های تو طعم خرما داشت باغ سرسبز سینه‌ات، ای خوب! نخل‌های بلند بالا داشت روز و شب عطر مهربانی تو در تمام مدینه می‌پیچید تا به لبخند می‌گشودی لب بوی گل توی سینه می‌پیچید رفتی اما تو را نفهمیدند جمع یاران مهربان حتی بی‌کران بودی و نگنجیدی در دل آسمانیان حتی گرچه تنهاتر از پدر بودی به خدا خوب امتحان دادی پس زدی پردهٔ سیاهی را خطّ خورشید را نشان دادی 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹همه با شهیدا همراهیم🔹 قدم می‌زنیم حتی بیشتر از بزرگ‌ترها قدم می‌زنیم با قدم‌های کوچیک عشقو رقم می‌زنیم ما بچه‌ها به یاد عمرو بن جناده تو اربعین پای پیاده راهی می‌شیم به کربلا ما بچه‌ها فهمیده‌ایم که راه عزت راه پر از خیر و سعادت نمی‌گذره بی‌شهدا همه با شهیدا همراهیم سپاه بقیةاللهیم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از زبان دختران: قدم می‌زنیم انگاری رو آسمونا ما قدم می‌زنیم در کنار زینب کبری قدم می‌زنیم ما دخترا هفت آسمونه زیر پامون این چادر روی سرامون شبیه بیرق عزاست تا پای جون دین خدا آبرومونه سکینه‌خاتون الگومونه حجاب ما سلاح ماست همه با شهیدا همراهیم سرباز بقیة‌اللهیم 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹امیری حسین و نعم الأمير🔹 این اولین باره می‌شم کبوتری در هوای تو این اولین باره می‌شم مسافر نینوای تو این اولین باره میام پیاده تا کربلای تو منم می‌شم راهی سمت حرم میام به سوی تو با هر قدم منم میام با پدر مادرم چقدر خوبه که می‌بینم جاده‌ها رو چقدر خوبه که می‌بینم این صفا رو چقدر خوبه که می‌بینم موکبای بهشت نجف کربلا رو میام یا حسین دست من رو بگیر امیری حسین و نعم الأمير ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این اولین باره تو دست من هم روشنه فانوس این اولین باره میام مثه قطره تا اقیانوس این اولین باره میام به سوی تو برا پابوس منم به پابوست آقا میام با تشنگی سمت دریا میام با حسرت مشک سقا میام چقد خوبه سیراب می‌شن تشنه‌لب‌ها پر از نور مهتاب می‌شه اینجا شب‌ها چقدر خوبه مثل برادر می‌مونیم ما ایرانیا با عرب‌ها همه هم‌دلیم دیگه تو این مسیر امیری حسین و نعم الامیر 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹کی مرد میدونه؟🔹 کی مرد میدونه؟ من کی مثل پهلوونه؟ من کی واسۀ امامش تا پای جون می‌مونه؟ من می‌مونیم، روی حرفمون تا پای جون می‌مونیم، پای قول و قرارمون می‌مونیم، مثه مرد میدون منم می‌خوام بیام تو این سپاه می‌خوام با تو باشم تموم راه منم یه نوجوون، مثه عبدالله منم باید بیام، آره بیام قدم قدم می‌خوام که تو باشی، همیشه سایۀ سرم قبول کنی منم، بشم کبوتر حرم «حسین آقام آقام» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کی آرزو داره؟ من کی خیلی بی‌قراره؟ من کی توی جادۀ عشق می‌خواد قدم بذاره؟ من تو این راه، با پا نه می‌ریم با بال و پر تو این راه، نسیم با ما می‌شه هم‌سفر تو این راه، می‌شیم ما یه لشکر برامون این سفر شده مهم می‌خوایم بشیم سپاه منتقم یار امام بشیم، شبیه قاسم به سوی تو میایم، حی علی خیر العمل ضریحتو می‌خوایم، بگیریم آقا تو بغل شیرینه سختیا، تو این مسیر مثه عسل «حسین آقام آقام» 📝 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹سروهای سرفراز🔹 ببین شور را در دل جویبار ببین موج‌ها را چنین بی‌قرار ببین از دل کوه جاری شده خروشنده، سرزنده این چشمه‌سار ببین بر سر صخره‌ها، سنگ‌ها شده هر دم آوار این آبشار گذشته‌ست با شوق دریا شدن چه بی‌تاب از بین هر شوره‌زار به این خاکِ لب‌تشنه جان داده است چو خون در رگ خاک جاری شده ببین سروها سر برآورده‌اند ببین حال صحرا بهاری شده ببین سروها را برافراشته که در هر خزان امتحان داده‌اند ببین نخل‌ها را که بی‌سر شدند ولی یک‌دم از پا نیفتاده‌اند اگر گاه بادی مخالف وزید اگر زوزه‌ای هم به گوش آمده بخوان ای نسیم! از خروش وطن بگو خون گل‌ها به جوش آمده بگو با تبرها و با داس‌ها ببینند دشت پر از لاله را ببینند در برگ‌ریز خزان گل‌افشانی سرخِ هر ساله را به بدخواه این خاک گلگون بگو که مِهر وطن عین ایمان ماست بگو چشم بردار از این سرزمین بگو خاک پاک وطن جان ماست 📝 @ShereHeyat_Nojavan
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹مهربان‌ترین عابر🔹 کوچه‌های مدینه می‌دانند که تویی مهربان‌ترین عابر تا که تو می‌رسی به رهگذران بر لبت می‌شود گلی ظاهر کودکان مثل شاپرک‌هایی گل روی تو را که می‌بینند بال و پر می‌زنند با شادی تا سر شانهٔ تو بنشینند تو طبیب تمام دل‌هایی که به دنبال درد می‌گردی توی دست تو نسخه‌ای از نور که شفا می‌دهد به هر دردی تو بهاری که از زمین دلت چشمه‌های زلال می‌جوشند تشنگان دسته‌دسته می‌آیند از صفای دل تو می‌نوشند سخنان تو مثل خورشید است روشنی‌بخش خانهٔ دل‌هاست عطر خوش‌بوی نام نیکویت آشنای تمام محفل‌هاست 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹خطّ خورشید🔹 چِقَدَر آه مهربان بودی حرف‌های تو طعم خرما داشت باغ سرسبز سینه‌ات، ای خوب! نخل‌های بلند بالا داشت روز و شب عطر مهربانی تو در تمام مدینه می‌پیچید تا به لبخند می‌گشودی لب بوی گل توی سینه می‌پیچید رفتی اما تو را نفهمیدند جمع یاران مهربان حتی بی‌کران بودی و نگنجیدی در دل آسمانیان حتی گرچه تنهاتر از پدر بودی به خدا خوب امتحان دادی پس زدی پردهٔ سیاهی را خطّ خورشید را نشان دادی 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹نمازِ باران🔹 آسمان خشک و خسیس، ابرها بی‌ضربان ناودان‌ها خاموش، جوی‌ها بی‌جریان حسرت جرعۀ آب، روی لب‌های سفال غنچۀ یک روزه، خاک شد در گلدان آن همه گندمزار، جز نمک خوشه نداد دست بر زانو داشت، پیرمرد دهقان ناگهان جار زدند: آی مردم! فردا، می‌رود دریایی به نماز باران ای تو معنای حیات! گام بردار که مَرو این زمین‌خورۀ پیر، شده از شوق جوان می‌رسد سوز صدا، بود سرگرم دعا: «رَبِّ اَنزَل مَطَرا دائماً بِالاِحسان» ابرها غریدند، آسمان در مدحش، خطبه‌ای غرا خواند، بارشی بی‌پایان با نگاهش جوشید، با دعایش نوشید آب از هر چشمه، باغ از رود روان ریشه‌هایی بی‌تاب، خوشه‌هایی سیراب بس که نوشید از آب، مست شد تاکستان بیم از خشکی نیست، چون تویی رحمت ابر بیم از طوفان نیست، چون تویی کشتیبان داشتم کنج حرم، جامعه می‌خواندم ناگهانی آمد، باز هم آن باران 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیهاالسلام 🔹پناه آخر🔹 زبان‌حال حضرت سکینه(علیهاالسلام) جانم، به قد و قامتش که می‌شه سایه‌بون من جانم، به دست و بازوی عموی پهلوون من جانم، به بهترین عمو، عموی مهربون من هم دلاوره، هم از همه دلاورا سره از قدش نگم، نگم که قامتش چه محشره تو روزای سخت، برای ما پناه آخره از عموم می‌گم که آخر شجاعته تا عمو باشه خیال عمه راحته «ماهه، عمو اباالفضل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی، دلم می‌خواد شبیه عمه زینبم بشم تازه، منم دارم یه خورده از غمش رو می‌چشم وقتی، میون بغض و خنده می‌کنه نوازشم از غمش بگم، که غصه می‌خوره برای ما من خودم دیدم، که گاهی گریه می‌کنه شبا تو نماز شب، همه‌ش دعا می‌کرد برا بابا از دل اونا فقط خدا خبر داره کاش خدا دوتاشونو برام نگه داره «جانم به عمه زینب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دنیا، برام قشنگه وقتی که بابا کنارمه وقتی، کنارمه روزای خوب در انتظارمه بابا، تموم دلخوشی‌مه آروم و قرارمه عشق یعنی همین، همین که می‌تپه دلش برام شعر برام می‌گه، می‌گه تویی دلیل خنده‌هام من فداش بشم، می‌گه تو رو یه جور دیگه می‌خوام ای خدا یه کاری کن ازم جدا نشه کاش که دختری تو دنیا بی بابا نشه «جانم، بابای خوبم» شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/5579@ShereHeyat_Nohe
علیه‌السلام 🔹نور ماه🔹 تیرگی، سرما، کبودی، اشک و آه آسمان خالی شده از نور ماه.. بیت بیت غصه را قلبم سرود پر زدی اما چرا این‌قدر زود.. پر کشیدی، مِهر تو در بین ماست بین ما عطر دل‌انگیزت، رهاست باز هم امید باقی مانده است از تو یک خورشید باقی مانده است 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹نسیم خوش‌خبر🔹 ای نسیم خوش‌نفس کی می‌آیی از سفر؟ کی از آبشار گل می‌کنی مرا خبر؟ شاپرک به دور خود پیله‌ای تنیده است وقت پر گشودنش بی‌گمان رسیده است کی برای شاپرک بال در می‌آوری؟ یا برای قاصدک بال و پر می‌آوری؟ رُفت و روب کرده‌ایم خانه را برای تو تا دوباره پر شود از صدای پای تو ای نشانهٔ بهار ای نسیم خوش‌خبر! خسته‌ایم و منتظر کی می‌آیی از سفر؟ 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹عطرِ سلام🔹 رو لبا عطر سلامی جاریه یه سلام گرم و ساده‌، بی‌ریا این ترنم خوش بهاریه که میاره توی دل‌هامون صفا سلام بابا، سلام آقا من با این سلامم عشق و ادبو هدیه می‌دم سلام مولا، سلام جانا دوست دارم وقت سلام باشم همیشه پیش‌قدم منم آقا به یادتون، لبریزِ بهشت، می‌شه لحظه‌ها سلام می‌دیم، بعدِ هر نماز، آقا به شما «اَلسَّلامُ عَلیکَ یا رَسُول‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سایۀ لطفتونو مثل پدر همیشه حس می‌کنم روی سرم هدیه‌ای قشنگ‌تر از این ندارم که بیام سلام بدم سمت حرم سلام بابا، سلام آقا می‌شنوم با گوش دل سلامتونو هنوزم سلام مولا، سلام جانا تو سلام دادن شما هستید همیشه پیش‌قدم حتی حالا با هر سلام، راهی می‌شه تا، صحنتون دلا سلام می‌دیم، بعدِ هر نماز، آقا به شما «اَلسَّلامُ عَلیکَ یا رَسُول‌الله» 📝 📝 @ShereHeyat_Nojavan
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹عطر محمدی🔹 تابید بر زمین، نوری از آسمان عطر محمدی، پیچید در جهان با صد سبد بهار، آمد به سوی ما با یک پیام سبز، پیغمبر خدا لبخند زد به روز، خورشید دیده شد لبخند زد به شب، ماه آفریده شد گل با محبتش، از خاک سر کشید پروانه جان گرفت، از پیله پر کشید دست سخاوتش، آموزگار باغ او بود خوش‌زبان، با سار، با کلاغ می‌کرد او سلام، بر پیر و بر جوان بی‌تابِ دیدنش، همواره کودکان دارد همیشه از، احوال ما خبر او مهربان‌تر است، از مادر و پدر ای کاش هر کجا، در کار و گفتگو سرمشق ما شود، رفتارِ خوب او 📝 @ShereHeyat_Nojavan
202030_1288787831.pdf
15.23M
📒 کودکانه نیکوترین الگو 🏷 صلوات‌الله‌علیه‌وآله ✅ @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹امام یعنی آفتاب🔹 بوی گل محمدی بوی گلاب می‌دهی هر چه سؤال سخت را زود جواب می‌دهی شناسنامهٔ تو را در آسمان نوشته‌اند و با گل و گلاب و نور گِل تو را سرشته‌اند چه جاده‌‌های روشنی میان حرف‌های توست هنوز این زمین پر از صدای آشنای توست تو یاد داده‌ای به ما که می‌توان پرنده بود تمام عمر مثل رود به سوی او رونده بود امام یعنی آسمان امام یعنی آفتاب امام یعنی آیه‌ای از آیه‌های آن کتاب 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹میهنِ من🔹 ای فدای تو و نام خوبت شرق و غرب و شمال و جنوبت تا ابد شادی‌ات کم مبادا ای وطن در دلت غم مبادا می‌ستایم تو و پرچمت را میهن من! نبینم غمت را شعلۀ عشق در جان من باش تا ابد باش و ایرانِ من باش خاکِ من! پاکی و باصفایی با علی بن موسی الرضایی عشق پیدا و پنهان من باش عطر و بوی خراسان من باش ای به دستان تو در دماوند لشکر دیوها پای در بند.. ای فدایِ غرور و شکوهت جنگل و دشت و دریا و کوهت تو بهاری! خزانت نبینم ای وطن خسته‌جانت نبینم 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹کودک گمنامم🔹 ای اصغر شیرخوارۀ گل‌فامم با تیر زدی به قلب نا آرامم لالایی شلیک به خوابت برده آرام بخواب کودک گمنامم 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹سه دانش‌آموز شهید🔹 ایران نکند به راه ایمان تردید از حملۀ گرگ‌ها نخواهد ترسید فردا سه‌ هزار حاج‌ قاسم رویَد از خون همین سه دانش‌آموز شهید 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹حیات جاودان🔹 تو همچون غنچه‌های چیده بودی که در پرپر شدن خندیده بودی مگر راز حیات جاودان را تو از فهمیده‌ها فهمیده بودی 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹شاگرد حسین!🔹 چشمان تو دید، هر چه این شهر ندید شاگرد حسین! دانش‌آموز شهید! ای شهد لبِ تو از عسل شیرین‌تر برخیر ببین که قاسم از راه رسید 📝 @ShereHeyat_Nojavan
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍 نو+جوان 🎙️ هم‌خوانی سرود دانش‌آموزان در دیدار امروز با آقا از روز اول ☀️ ما پیمان بستیم... 🤝 پای این پرچم 🇮🇷 تا آخر هستیم ✌️ 😇 💫 رسانه اختصاصی نوجوانان سایت Khamenei.ir 👇 🌱 @Nojavan_khamenei
علیه‌السلام 🔹مژدۀ شیرین🔹 آمدی با مژده‌ای شیرین بوی گل در آسمان پیچید مژده‌ات، دل‌های غمگین را شور و شوق تازه‌ای بخشید فکر می‌کردیم بعد از تو آسمان تعطیل می‌گردد آفتاب از شهر خواهد رفت تا شب تاریک برگردد فکر می‌کردیم بعد از تو آسمان آبی نمی‌ماند می‌روی و هیچ گنجشکی نغمهٔ شادی نمی‌خواند آمدی، گفتی که بعد از تو آسمان، سرشار آواز است می‌توان تا ابرها پر زد راه‌های آسمان باز است آمدی گفتی که بعد از تو آخرین گل باز می‌گردد بوی گل در شهر می‌پیچد فصل گل آغاز می‌گردد آمدی با مژده‌ای شیرین بوی گل در آسمان پیچید مژده‌ات دل‌های غمگین را شور و شوق تازه‌ای بخشید 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیهاالسلام 🔹فرشتۀ صبور🔹 از غیب ترنّم حضوری آمد از قلۀ آسمان چه نوری آمد بعد از حسن و حسین در خانۀ وحی «زینب» چه فرشتۀ صبوری آمد 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیهاالسلام 🔹افطار مهربانی🔹 علی بود و همراز او فاطمه و گل‌های روییده در باغشان همه روزه بودند و در انتظار که روید گل با شکوه اذان همه روزه بودند و افطار شد و یک سفرۀ ساده روی زمین دو تا قرص نان بود و یک کاسه شیر و یک کاسۀ آب، تنها همین فقیری به در زد، کسی خانه نیست؟ منِ بی‌نوا را کمی نان دهید صدایش که بوی غم و رنج داشت به گوش همان روزه‌داران رسید نگاهی به یکدیگر انداختند گل خنده بر رویشان نقش بست و تصویر هم‌رنگی از همدلی بر آن چهره‌های خدایی نشست علی از سر سفره برخاست زود به یک دست نان و به یک دست، شیر غذا را علی برد تا پشت در نباید گرسنه بماند فقیر سر سفره، آن شب جز آن چند گل خدا بود و آواز و مهتاب بود همه روزه بودند و افطارشان به جز مهربانی، فقط آب بود 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیهاالسلام 🔹اشک مهتاب🔹 کتاب آسمان ورق ورق شد فرشته گریه افتاد به گوش خانه‌های ابر پیچید صدای نالهٔ باد شبی سیاه بود و بی‌ستاره و ابرهای بی‌تاب چکیده بود روی گونهٔ شهر دو قطره اشک مهتاب همان شبی که نخل‌ها خمیدند و شاخه‌ها شکستند جوانه‌های غصه در دلِ در خاک دوباره حلقه بستند کسی ستاره روی شانه می‌برد امام اوّلی بود تمام کوچه‌های شهر، محوِ غریبیِ علی بود میان خانه‌ای که تا دم صبح پر از فرشتگان بود صدای گریه‌ای شنیده می‌شد صدای کودکان بود «حسین» مثل ابر، گریه می‌کرد «حسن» غمی به دل داشت شبی سیاه، توی سینهٔ خاک علی ستاره می‌کاشت! 📝 @ShereHeyat_Nojavan