eitaa logo
شعر انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
527 عکس
165 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
«سرزمین ما» فرق می‌کند که من شبیه تو فکر می‌کنم یا نمی‌کنم ولی هرچه باشد این برای هر دو مان واضح و مشخص است این‌که این زمین سرزمین و میهن عزیزمان مال من وَ توست مال ماست سرزمین ما عشق سرزمین ما دوستی‌ست میهن عزیز ما از خزر... از مزارع برنج تا خلیج فارس تا گواتر جاری است بی‌ستون و چل‌ستون مال ماست دشت‌های بانه _تال و دهگلان_ ارس، کویر لوت، هیرمند مال ماست کرد و ترک و فارس یا بلوچ فرق می‌کند؟ نه ما کوه غیرتیم زاگرس نماد ماست میهن و وطن، سرزمین رمز اتحاد ماست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
همیشه فاتح میدانیم همیشه فاتح میدانیم، همیشه پرچممان بالاست همین‌که عاشق ایرانیم، همیشه پرچممان بالاست در این هجوم هیاهوها، در این کشاکش جادوها به زیر سایۀ قرآنیم، همیشه پرچممان بالاست به دین عشق یقین داریم، یقین به فتح مبین داریم امین کشور ایمانیم همیشه پرچممان بالاست شقایقیم و پر از داغیم غریب لالۀ این باغیم مقیم کوی شهیدانیم همیشه پرچممان بالاست وطن صلابت پابرجا، وطن اصالت نامیرا به پای نام تو می‌مانیم، همیشه پرچممان بالاست اگرچه قطره، پر از موجیم، به اهتزاز تو در اوجیم شهید پرچم ایرانیم، همیشه پرچممان بالاست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
شاد و خوشحال یا مَح و ماتم! شنبه‌ی بعدِ انتخاباتم عده‌ای نفی می‌کنند مرا عده‌ای می‌کنند اثباتم صبح، مسرورِ احترام اما شام، منفورِ اعتراضاتم پیِ توضیحِ "من چه‌ها کردم" پی توجیهِ اشتباهاتم مشارکت چهل‌درصدی و بیست و پنج میلیون نفری در انتخابات مجلس، با وجود اینهمه تبلیغات برای تحریم انتخابات و بیشترین تهدیدهای امنیّتی در یک سال گذشته، واقعاً جای تبریک دارد؛ اما آیا مشارکت نمی‌توانست بیشتر از این باشد؟ پنجاه روز پیش رهبر انقلاب فرمود: هرکس مخاطبی دارد به میدان بیاید؛ ولی امثال بنده کار را به دو روز آخر موکول کردیم که اوج هیجانات انتخاباتی‌ست و عقلانیّت در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد؛ و اسف‌انگیزتر آنکه پس از پایان رأی‌گیری نیز همه‌چیز را فراموش کرده و تا انتخابات بعدی به سرِ کارهای متوسّط خویش بازمی‌گردیم و روشنگری و مطالبه‌گری را طبق معمول به موسی می‌سپاریم و "إنّا هاهُنا قاعِدون" سر می‌دهیم و انگار نه انگار که خانی رفته و خان دیگری نباید بیاید! مسئلةٌ: پس می‌فرمایید تا دوسال و چهار سال آینده باید از انتخابات حرف بزنیم؟ خیر! اما یکی از مهم‌ترین عوامل مشارکت حداکثری، شناخت و شناساندنِ دشمنیِ حداکثری‌ست که در دنیای امروز به بالاترین و رسواترین شکل خود رسیده است و ظهور و بروز آن، غزّه است. "مسئله‌ی غزّه، امروز مسئله‌ی اساسی دنیای اسلام است" را رهبر در آخرین جمله‌ی آخرین سخنرانیِ قبل از انتخابات، برای چندمین بار تأکید کرد و کسی نشنید! ای‌کاش حداقل همان دو روز آخر بجای بحث‌های بیهوده بر سرِ لیست‌ها و سرلیست‌ها که فقط مردم را خسته می‌کند و فراری می‌دهد، تنها از غزّه می‌گفتم و می‌نوشتم؛ که هم اسلام راستین را نشان داده باشم، هم کفر راستین را! کاری که حسین کرد تا ظهر عاشورا و زینب ادامه داد از عصر همان روز. علیهمَاالسلام. پاورقی: به تجربه دانسته‌ام که گفتن این حرف‌ها توسط یک شاعر، فقط از تعداد رفقایش می‌کاهد؛ اما به فضل خدا ملالی نیست. شنبه‌هایم بدون تو رفتند بسکه نالایق ملاقاتم ای که یک جمعه می‌رسی از راه تشنه‌ام، تشنه‌ی تماشاتم... ۱۴۰۲/۱۲/۱۲ @mehdi_jahandar
موج امید ای موجِ امید، راهی ساحل تو ای مهر و وفا عجین در آب و گل تو گر یک گِره از کار کسی باز کنی رنج دو جهان بَرَد خدا از دل تو ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوگند به زیتون چون کوه، مقاوم و صبوری غزه! چون سرو، سرافراز و غیوری غزه! سوگند به زیتون و به طور سینین تو مژدهٔ آغاز ظهوری غزه! ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بشارت هر چند غمی به چشم تو پنهان است در دست تو سنگ و در دلت ایمان است پیروز تویی، قسم به «تین» و «زیتون» پیروزیِ تو، بشارتِ قرآن است ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عطر حاج همت امیر قافلۀ عشق، مرد غیرت بود نگاه عاشقش آکنده از محبت بود حسین‌وار دلش را به موجِ آتش زد و بی‌قرارترین تشنۀ شهادت بود چه بود؟ آه! که بود او؟ اگرچه می‌دانم که جاودانه‌ترین قصۀ شجاعت بود علم به دوش گرفت و به قلب دشمن زد سپند حادثۀ عشق، غرق هیبت بود چو تندباد برآشفت خواب صحرا را ز شب‌شکاری او، ماه چشم حیرت بود شبی که رفت، ز طوفان ناشکیبی او زمین تَف‌زده آمادۀ قیامت بود به هرکجا که نگاه ستاره می‌افتاد هوای جبهه پر از عطر حاج همت بود ✍🏻 🏷 | 🗓 ۱۷اسفند، سال‌روز شهادت حاج محمدابراهیم همت [سال۱۳۶۲] 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بیا ای دل... بیا ای دل از اینجا پر بگیریم ره کاشانۀ دیگر بگیریم بیا گم‌کردۀ دیرین خود را سراغ از لالۀ پرپر بگیریم ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کجایند مردان بی‌ادّعا؟ شب است و سکوت است و ماه است و من فغان و غم و اشک و آه است و من شب و خلوت و بغض نشکفته‌ام شب و مثنوی‌های ناگفته‌ام شب و ناله‌های نهان در گلو شب و ماندن استخوان در گلو من امشب خبر می‌کنم درد را که آتش زند این دل سرد را بگو بشکفد بغض پنهان من که گل سر زند از گریبان من مرا کشت خاموشی ناله‌ها دریغ از فراموشی لاله‌ها کجا رفت تأثیر سوز و دعا؟ کجایند مردان بی‌ادّعا؟ کجایند شور‌آفرینان عشق؟ علمدارمردان میدان عشق کجایند مستان جام الست؟ دلیران عاشق، شهیدان مست همانان که از وادی دیگرند همانان که گمنام و نام‌آورند هلا، پیر هشیار درد آشنا! بریز از می صبر، در جام ما من از شرمساران روی توام ز دُردی‌کشان سبوی توام غرورم نمی‌خواست این‌سان مرا پریشان و سردرگریبان مرا غرورم نمی‌دید این روز را چنان ناله‌های جگر‌سوز را غرورم برای خدا بود و عشق پل محکمی بین ما بود و عشق نه، این دل سزاوار ماندن نبود سزاوار ماندن، دل من نبود من از انتهای جنون آمدم من از زیر باران خون آمدم از آن‌جا که پرواز یعنی خدا سرانجام و آغاز یعنی خدا هلا، دین‌فروشان دنیا‌پرست! سکوت شما پشت ما را شکست چرا ره نبستید بر دشنه‌ها؟ ندادید آبی به لب تشنه‌ها؟ نرفتید گامی به فرمان عشق نبردید راهی به میدان عشق اگر داغ دین بر جبین می‌زنید چرا دشنه بر پشت دین می‌زنید؟ خموشید و آتش به جان می‌زنید زبونید و زخم زبان می‌زنید کنون صبر باید بر این داغ‌ها که پر گل شود کوچه‌ها، باغ‌ها شب است و سکوت است و ماه است و من... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به رسم شهیدان بیا عاشقی را رعایت کنیم ز یاران عاشق حکایت کنیم از آن‌ها که خونین سفر کرده‌اند سفر بر مدار خطر کرده‌اند از آن‌ها که خورشیدِ فریادشان دمید از گلوی سحرزادشان... حکایت کنیم از تباری شگفت که کوبید در هم، حصاری شگفت از آن‌ها که پیمانۀ «لا» زدند دل عاشقی را به دریا زدند... هلا منکر جان و جانان ما بزن زخم انکار بر جان ما... بزن زخم، این مرهم عاشق است که بی‌زخم مردن غم عاشق است بیار آتش کینه نمرودوار خلیلیم! ما را به آتش سپار... در این عرصه با یار بودن خوش است به رسم شهیدان سرودن خوش است بیا در خدا خویش را گم کنیم به رسم شهیدان تکلّم کنیم مگو سوخت جان من از فرط عشق خموشی‌ست هان! اولین شرط عشق بیا اولین شرط را تن دهیم بیا تن به از خود گذشتن دهیم ببین لاله‌هایی که در باغ ماست خموش‌اند و فریادشان تا خداست چو فریاد با حلق جان می‌کشند تن از خاک تا لامکان می‌کشند سزد عاشقان را در این روزگار سکوتی از این گونه فریادوار بیا با گل لاله بیعت کنیم که آلاله‌ها را حمایت کنیم حمایت ز گل‌ها، گل افشاندن است هم‌آواز با باغبان خواندن است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نوبت به من رسید و... کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است این حرف‌ها گلوی مرا رنج می‌دهد چشمانم از پرندۀ اشک رها پر است پیراهنی خریده‌ام از جنس ماه سرخ اصلاً محرمم، تنم از کربلا پر است... عمری اگرچه از هیجانش گذشته است این دل هنوز از هوسِ جبهه‌ها پر است این دل هنوز از هوسِ رفتنی شگفت از شوقِ پرکشیدنِ تا ماورا پر است از بخت من ملائکه لبخند می‌زنند نوبت به من رسید و بهشت خدا پر است کفش سفر که تازگی اندازه‌ام شده از سنگریزه‌های دروغ و ریا پر است از سوژه‌های در به دری مثل ابر و باد از ابتدا به آخر این ماجرا پر است عمری‌ست زائرم، شهدا! رحمتان کجاست؟ هر بار آمدم، اتوبوس شما پر است! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دنیای دیگر آدم در این کرانه دلش جای دیگری‌ست این خاک، کربلای معلای دیگری‌ست با هر نسیم، مرده‌دلی زنده می‌شود آری دمش مثال مسیحای دیگری‌ست اینجا همیشه چشم به دنبال معجزه‌ست در هر نگاه شوق تماشای دیگری‌ست خون شهید در همه جا موج می‌زند دریا در این کرانه به معنای دیگری‌ست خاکش چقدر بوی عجیبی گرفته است! این پهنه جایگاه قدم‌های دیگری‌ست بعد از وقوع کرب‌و‌بلا، خون این زمین در پای دین هر آینه امضای دیگری‌ست اینجا چقدر با همه جا فرق می‌کند! اینجا شلمچه نیست که دنیای دیگری‌ست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab